مطالب مرتبط با کلیدواژه

دفتر هفتم مثنوی


۱.

سبع المثانی، تمام ناتمام مثنوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نجیب الدین رضا تبریزی سبع المثانی دفتر هفتم مثنوی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات کلیات نقد و معرفی کتاب(review)
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات جریانها و مکتبهای عرفان و تصوف
تعداد بازدید : ۲۶۴۱ تعداد دانلود : ۱۲۷۹
شیخ نجیب الدین رضا تبریزی شاعر و عارف عصر صفوی، یکی از اقطاب ذهبیه و صاحب مثنوی بلند «سبع المثانی» می باشد. این کتاب که حجمی تقریبا معادل تمامی شش دفتر مثنوی مولوی دارد، به عنوان دفتر هفتم مثنوی نام گرفته است. این اثر از جهت اشتمال بر اطلاعات گسترده پیرامون عصر و نسل مولف و نیز خود او در حوزه های مختلف اجتماعی، اعتقادی و عرفانی درون و برون سلسله ذهبیه بسیار حایز اهمیت بوده، به طوری که می توان آن را «دایره المعارف عصر صفوی» خصوصا در موضوع عرفان و تصوف محسوب نمود. آنچه بیشترین حجم این مثنوی را به خود اختصاص داده، داستان «شاهروان معتبر» است که به روشنی حاکی از قصد مولف در اتمام داستان ناتمام مثنوی در حکایت «شهزادگان» می باشد. مولف در این اثر به حالات مولوی و نیز کم و کیف مثنوی او توجه فراوان نشان داده که اهتمام وی در تشبه جستن به این امور به وضوح در آن مشهود است.
۲.

بررسی عناصر داستان «اعرابی و سبوی آب» در مصیبت نامه، مثنوی و دفتر هفتم مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مثنوی عناصر داستان مصیبت نامه دفتر هفتم مثنوی داستان اعرابی و سبوی آب

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق شاعران و نویسندگان فارسی زبان بر یکدیگر
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی عناصر داستان
تعداد بازدید : ۳۲۷۱ تعداد دانلود : ۱۰۸۶
داستان «اعرابی و سبوی آب» از جمله داستان هایی است که در متون مختلف منظوم و منثور فارسی آمده است. در میان آثار منظوم، این داستان را در مصیبت نامه عطّار، مثنوی و دفتر هفتم مثنوی می توان دید. در این مقاله، به منظور شناختن قدرتِ خلّاقیت و داستان پردازی سرایندگان این آثار، برخی از عناصر این داستان چون پیرنگ، شخصیّت، گفت وگو، حقیقت نمایی و زاویه دید بررسی می گردد. تحلیل زاویه دید بر اساس دیدگاه روایت شناسانی چون پرینس و ریمون- کنان، که آن را کانونی شدگی می نامند، نشان می دهد که تعداد شخصیّت های کانونی شده داستان در مثنوی مولوی بیشتر است. به نظر می رسد مولوی با گسترش دادن پیرنگِ داستان و نیز با افزودن بر تعداد شخصیّت ها و ایجاد گفت وگوهای طولانی، داستان و عمل روایت را جذّاب تر نموده است. نگارندگان این جُستار می کوشند با بررسی عناصر یادشده نشان دهند کدام یک از این سرایندگان در پرداخت این داستان موفق تر بوده اند. سراینده گُمنام دفتر هفتم، به رغم آنکه مثنوی را پیشِ رو داشته است، بهره چندانی از شیوه های داستان پردازی مولوی نبرده است.