فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۴۱ تا ۱٬۷۶۰ مورد از کل ۵٬۶۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
آیین زروانی از کهنترین آیینهای بشری است که با زندگی و اندیشه های ابتدایی انسان درپیوند است. یکی از برجسته ترین آموزه های این آیین باور به سرنوشت و بخت و تأثیر سپهر و روزگار در زندگی انسان است. هرچند در متون اوستایی از این آیین چندان یاد نشده است، اما در متون پهلوی جایگاهی مهم دارد که از این طریق به متون فارسی زردشتی، فارسی و عربی راه یافته است. یکی از مهمترین منابع مطالعاتی درباب آیین زروانی زبان، فرهنگ و ادبیات گورانی است. گذشتة این زبان به روزگار هخامنشی برمی-گردد و تا به امروز پایدار مانده و ادبیاتی غنی و پربار دارد. سرود «دینو» یکی از نمونه های زروانی در فرهنگ گورانی است. گفتگوی شاعر با روستای محل سکونت خود، روزگار و فلک در این سرود سرشار از اندیشه های زروانی در شکایت از روزگار است. در این مقاله به شیوه ای توصیفی به معرفی متن گورانی، آوانگاری، ترجمه، واژه شناسی و تحلیل این سرود پرداخته شده است.
نماد از دیدگاه ابهام (تحلیل عناصر بلاغی نمادگونه در شعر معاصر فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نماد از منظر علوم بلاغی کلمه، عبارت و یا جمله ای است که علاوه بر معنای ظاهری، طیف معنایی گسترده ای به خواننده القا کند. از آن جا که بیان اندیشه های غامض عرفانی و انعکاس غیر مستقیم اندیشه های سیاسی و اجتماعی در غالب نمادین، آسان تر است، از دیرباز نماد و نمادپردازی در ادب فارسی به ویژه در گستره ی شعر فارسی، ظهور ویژه ای داشته است. در ادبیات معاصر علاوه بر عوامل مذکور،توجه به آشنایی زدایی در متون ادبی و ظهور و بروز مکاتبی که گرایش خاص به ابهام دارند، بسامد نمادپردازی را افزون تر کرده است، به خصوص اینکه نماد تمام ویژگی های ابهام هنری را دارد و یکی از عوامل اصلی ابهام زا در شعر به شمار می رود. از این رو ارائه ی تعاریف دقیق و بررسی نمادهای شعر معاصر، می تواند گره گشای ابهام حاکم بر آن ها باشد و در تشخیص نماد از موارد مشابه آن یعنی کنایه های رمزی و استعاره های نمادنما به خواننده کمک کند. لذا در این مقاله بر آنیم نماد را از دیدگاه ابهام مورد بررسی قرار داده و به موارد نزدیک و مشابه آن نیز بپردازیم.
نگاه تعلیمی به دنیای شاهنامه در سبک عراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترامتنیت در مقامات حمیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب مقامات حمیدی، نمونة خوبی از متونی است که از بطن متون پیشین فرهنگ و ادبیات خویش متولد شده و به فضایی با ابعاد بسیار متنوع تبدیل شده است که در آن انواع نوشتار با هم آمیخته اند و این متن را محل تجمع چندین گونه کرده اند. هدف اصلی در این پژوهش کشف و شناخت انواع روابط متون در مقامات حمیدی است. برای رسیدن به این هدف بر اساس نظریة ترامتنیت ژرار ژنت، 23 مقامة موجود در مقامات حمیدی را تحلیل و بررسی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که این کتاب، نمونة کاملی از متون دارای ترامتنیت است که حضور چشمگیرآیات قرآن کریم در جای جای آن و استفاده از اصطلاحات و عبارات و اشعار معروف زبان و ادبیات عربی و تأثیرپذیری از اسلوب مقامه نویسی بدیع الزمان همدانی و حریری، نشانگر مجموعه ای از روابط بینامتنی و صداهای متکثر معنایی موجود در این کتاب است که روابط ترامتنی معتبری را تأیید می کند و این ارتباط در جهت ایجاد نظام معنایی این متن، شامل تمامی روابط متون در نظریة ترامتنیت ژرار ژنت است.
بوف کور متن معطوف به قدرت (خوانش فوکویی بوف کور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عموماً اینگونه تصوّر می شود که صادق هدایت روشنفکری بوده که در دوره خود با سیستم استبدادی حکومت پهلوی در تعارض بوده است. مطابق بیشتر زندگینامه هایی که درباره او نوشته شده است، این گونه به نظر می رسد که او، علی رغم این که به یک خانواده اشرافی تعلّق داشت، به دلیل تعّلق خاطرش به آزادی انسان با سیستم پهلوی دشمن بوده است. مقاله حاضر تلاش کرده تا خلاف این نظر عموماً پذیرفته شده را اثبات کند. این مقاله با تحلیل بوف کور از منظر تئوری قدرت میشل فوکو، به ویژه نظریه ""سراسربینی"" یا panopticism، به این نتیجه می رسد که هدایت، از این نظر که از گفتمان غالب دوره خود تاثیر پذیرفته است و مهمترین گفتمان دوره ناسیونالیسم بوده است، ناخودآگاه به سیستم پهلوی خدمت کرده است. برای این منظور ابتدا به تعریف و ریشه یابی نظریه قدرت در آثار مختلف فوکو پرداخته و سپس نظریات پیروان فوکو که این نظریه را در رمان های مختلف اروپایی بررسی کرده اند بیان می کند و در بخش دوم مولفه های این نظریه را در بوف کور هدایت بررسی کرده و در پایان به نتیجه مذکور می رسد.
سیر غزل مدحی در ادب فارسی (از سنایی تا حافظ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر غنایی شعری است که با احساسات و عواطف شخصیِ شاعر در ارتباط است و ممکن است دربرگیرنده معانی و اندیشه های متفاوتی باشد. پیشینیان غزل را، که ازجمله مصادیق شعر غنایی است، شعری دانسته اند که مضمون عاشقانه دارد. با مطالعه سیر غزل درمی یابیم به مرور زمان، مضامینی غیر از مضمون عاشقانه در غزل وارد شده و با توجه به نوع مضمون، صورت های متفاوت غزل، ازجمله غزل مدحی، غزل انتقادی، و غزل تعلیمی شکل گرفته است. در این پژوهش، با استفاده از منابع کتاب خانه ای و به روش توصیفی تحلیلی، غزل مدحی و سیر آن در دیوان غزل سرایان برجسته (از سنایی تا حافظ) بررسی شده است. اگرچه خاقانی را اولین شاعر غزل مدحی معرفی کرده اند، در این پژوهش نتیجه گرفته شده که سنایی مبدع این گونه ادبی است.
Элементы «новой драмы» в драматургии А.С. Пушкина (عناصر «درام نو» در نمایشنامه های آلکساندر پوشکین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله درباره مجموعه ای از اصول و ابزارهای هنری به کاررفته در نمایشنامه های آلکساندر پوشکین بحث به میان می آید که تنها پس از گذشت چندین دهه بنیان گذاران و نویسندگان «درام نو» به صورت گسترده در آثار نظری و عملی خود به آنها روی آوردند. یکی از این اصول، درک نوینی از مقوله کنش دراماتیک است که در آن، نقش رویدادهای عینی و بیرونی نمایش و خدعه ها و دسیسه چینی های رایج در تئاتر سنتی کمرنگ می شود و لایه های فکری و عقیدتی بر آنها غلبه پیدا می کند. به طور کلی نمایشنامه های پوشکین بار فکری و راسیونالیستی عظیم و بارزی دارند و در وهله نخست بیشتر بر فکر و ذهن بیننده تأثیر می گذارند تا بر احساسات و عواطف او. گسترش و غلبه لایه کلامی نمایش بر لایه حرکتی و عینی، گنجاندن عنصر «مباحثه» به عنوان جزء تشکیل دهنده کنش دراماتیک، پیچیدگی شخصیت های دراماتیک و مواضع فلسفی-عقیدتی آنان و پایان باز نمایش که در آن خبری از گره گشایی نیست، رویکردهای نوآورانه ای هستند که بار فکری و ذهنی تراژدی های پوشکین را افزایش داده اند. این رویکردها بعدها در اواخر سده نوزدهم و اوایل سده بیستم میلادی پیوسته در نمایشنامه های نمایندگان «درام نو» مانند هنریک ایبسن، برنارد شاو، برتولت برشت و... به کار رفته و در آثار نظری آنان مورد تحلیل و بررسی تئوریک قرار گرفته است.
مقاله به زبان عربی: بررسی فابل های مولوی در غزلیّات شمس (دراسة الحکایات الرمزیة لمولوی فی غزلیات شمس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمثیل روایی (آلیگوری) داستانی است به نظم یا نثر که دارای دو معنی است: معنی مقدّماتی یا سطحی و ثانوی و باطنی که در زیر لایه سطحی قرار دارد. فابل یکی از انواع آلیگوری و عبارت است از حکایتی کوتاه- چه به نظم و چه به نثر- که به قصد انتقال یک درس اخلاقی گفته شده باشد. در فابل شخصیّت ها اغلب حیوانات اند؛ امّا اشیای بیجان، انسان ها و خدایان نیز ممکن است در آن ظاهر گردند. فابل در تمثیل های عرفانی فارسی برای بیان مفاهیم عرفان نظری و دستورات عرفان عملی نیز به کار رفته است.
از جمله جنبه های هنری کار مولوی در غزلیّات شمس استفاده از تمثیل های روایی است؛ در بین این تمثیل های روایی 16 فابل وجود دارد؛ این فابل ها از لحاظ ساخت و صورت دو نوع است: 1. فابل هایی با کنش و عمل داستانی (6 تا)، 2. فابل هایی در قالب گفتگو یا داستان صحنه ای(10 تا). این فابل ها، پیرنگ، بن مایه و ساختاری یکسان از نظر پردازش دارند و ساده و ایجاز ویژگی بازر آنهاست. 4 تا از فابل های مولوی تمثیل اخلاقی- عرفانی است و 10 فابل تمثیل مفاهیم عرفان نظری و 2 فابل تمثیل اندیشه های کلامی است.
بررسی ساختار و گونه روایی در متن سفرنامه ناصرخسرو براساس نظریه ژپ لینت ولت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از ویژگی های منحصر به فرد سفرنامه ناصرخسرو بر خلاف دیگر سفرنامه ها، شروع با حادثه داستانی، برخوردار بودن از زبان روایی- ادبی، حکایت های دلنشین، دقت و جزئی نگری است. اگر چه ساختار کلی قالب سفرنامه با داستان و رمان تفاوت دارد اما سفرنامه ناصرخسرو به دلایل منحصر به فرد روایی و ساختاری بیشتر ساختاری شبیه به قصه و داستان دارد تا سفرنامه و گزارش. بسیاری از ویژگی های ساختاری داستان، از جمله وضعیت اولیه، نیروی تخریب کننده، وضعیت میانی و موقعیت پایانی، ساختار متفاوتی به این سفرنامه داده است. علاوه بر این، گونه های روایی خاص این اثر موجب شده است تا مخاطب به آسانی جذب آن گردد. این پژوهش کوششی است برای تبیین ساختار طرح و گونه های روایی در سفرنامه ناصرخسرو. بدین منظور از رویکرد روایت شناختی نوین ژپ لینت ولت بهره برده ایم. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که بر اساس نظریه ژپ لینت ولت ناصرخسرو، برای بیان دیده ها و شنیده های خود از الگوی روایتی همسان(راوی = کنشگر) و از دو گونه زاویه دید درونی و صفر استفاده نموده است.
مقاله به زبان فرانسه: مطالعه ساختار روایت در ‹‹دفترچه بیمه›› اثر جلال آل احمد (Etude de la structure narratologique dans «Carnet d’assurance maladie» de Jalāl Al-é Ahmad)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه ساختار روایت در ‹‹دفترچه بیمه›› اثر جلال آل احمد مسعود نذریدوست استادیار دانشگاه شهید چمران، اهواز nazridust@yahoo.fr 1392/5/ 1391 تاریخ پذیرش: 16 /11/ تاریخ دریافت: 13 در این مقاله به بررسی یکی از داستانهای کوتاه جلال آل احمد تحت عنوان ‹‹ دفترچه بیمه›› می پردازیم. همانطور که در اکثر آثار این نویسنده مشهود است، این داستان کوتاه نیز یک مسئله اجتماعی را مطرح می کند. آنچه در این مقاله به آن می- پردازیم تجزیه و تحلیل بافت و ساختار اثر ادبی است. بدین ترتیب خواهیم دید که تا چه اندازه این اثر همچون عمارتی هنری ساخته و پرداخته هنر و خلاقیت نویسنده آن است. بررسی ساختاری این اثر با توجه به نگرشهای جدید در نقد که بیشتر به شکل میپردازند، از این لحاظ جالب توجه است که امکان میدهد به معنا و دقیقتر بگوییم، به مجموعه معانیای دست یابیم که نویسنده آن را با قوه تخیل و هنر خویش در متن گنجانده است. از این رو، اصولا توجه به ساختار و عناصری نظیر استعاره است که امکان دریافت همان معنا یا مجموعه معانی را امکانپذیر میکند. کلید واژگان: روایت، داستان کوتاه، واقع گرایی، ساختار، حکایت در حکایت، استعاره.
بحران هویت شخصیت ها در رمان «ویران می آیی» (تحلیل روایی و گفتمانی متن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشته حاضر به تحلیل رمان «ویران می آیی» نوشته حسین سناپور می پردازد. قرائت ساختارگرایانه متن، نمونه ای خصیصه نما از یک تحلیل ساختارگرایانه متون ادبی و مبتنی بر ایده «تودوروف» درباره دستور روایت است. این بررسی نشان می دهد که می توان تمامی کنش ها را در روایت داستان «ویران می آیی»، به دو گزاره جست وجوکردن و نیافتن فروکاست. سپس با تکیه بر مفهوم مفصل بندی در رویکرد پساساختگرای تحلیل متن «لاکلو و موف»، نشان می دهد که شخصیت های اصلی داستان در جست وجوی روایتی جدید از هویت خود هستند که از طریق گفتمان غالب خانواده و حول محور گره گاه جنسیت شکل گرفته است، اما ناتوانی شخصیت ها در سامان دهی مجدد زنجیره هم ارزی که حول محور دال های اصلی مرد/زن شکل می گیرد، به معنای ناکامی آن ها در کسب هویت دیگری است که خواهان آن هستند. این نوشته همچنین نشان می دهد که مفصل بندی گفتمان متن، کاملاً شبیه به گفتمان های شکل دهنده هویت شخصیت های داستان است و به مانند آن ها و به دقت، هویت مردانه و زنانه را در قالب زنجیره های هم ارزی کاملاً مجزا سامان می دهد.
تحلیل سیر تاریخی سراینده- راویان و نقش سنت روایت شفاهی در روند نظم روایات پهلوانی در ایران
حوزههای تخصصی:
یکی از حوزه هایی که سرایندگان و راویان از عهد باستان تا دورة اسلامی در روند تکوین تاریخی آن نقش داشته اند، شاهنامه سرایی و حماسه های شفاهی بوده است. سرایش سرودها و تشکیل روایات و داستان های حماسی از طریق ترکیب و گسترش نقلی این روایات، داستان های حماسی را ایجاد می کرده است. طبقات کهن راویان چون گوسان ها و خنیاگران که جای خود را به راویان اعصار بعد چون بلبل ها و نقّالان می دهند و شکل گیری ادبیات مکتوب بر مبنای ادبیات شفاهی، مهم ترین ویژگی های این حوزه است. این جستار، بر مبنای شواهد متنی و تاریخی موجود، به جایگاه سنت روایت شفاه ی در ایران باست ان و تداوم سنت های ادبی مربوط بدان در شاهنامه سرایی و شکل گیری حماسه های شفاهی فارسی در ادبیات عصر اسلامی پرداخته، نقش تاریخی این راوی- سرایندگان را در روند نظم روایات پهلوانی بررسی کرده است
نوستالژی یاد کودکی در شعر نیما، شاملو، فروغ و سپهری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال سوم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۸
21 - 32
حوزههای تخصصی:
نوستالژی یکی از جنبه های فکری ادبیات فارسی است که به ویژه در شعر نمود آشکارتری یافته است. بر این پایه، شاعر یا نویسنده در سروده ها و نوشته های خود روزگار گذشته و فضا و مکانی را به یاد می آورد که از آن خاطرات خوش، داشته ها و اندوخته های مطلوبی دارد و معمولا با حسرت و دریغ از آن یاد می شود. یاد کردن از دوران کودکی و کودکانه ها یکی از مؤلفه های نوستالژی است. در این پژوهش به بررسی این مؤلفه در شعر نیما یوشیج، احمد شاملو، فروغ فرخزاد و سپهری پرداخته شده است. بررسی ها نشان می دهد که این شاعران در مراحل مختلف شاعری خود، از کودکی و خاطرات فارغ نبوده اند و با بسامد قابل توجهی از جوانب آن روزگار یاد کرده اند و عموماً با ابراز ناخرسندی از روزگار کنونی خود، تداعی لحظه های خوش کودکی را آرامش بخش روان خود می دانند. هم چنین فروغ فرخزاد و شاملو علاوه بر بیان و توصیف خاطرات کودکی، با نگاهی عمیق به تفریحات، بازی ها و سرگرمی های آن دوران اشاره های دقیق تری کرده اند.
بیگانگی در داستان «البحث عن ولید مسعود» جبرا ابراهیم جبرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیگانگی پدیده ای است به قدمت زندگی انسان که معنای بسیار وسیعی دارد. دامنه ی مفهوم این پدیده از غربت رمانتیک که حاصل دلتنگی و بازگشت به کودکی و روستا است، شروع می شود و تا غربت روان شناختی که حاصل فرار از خویشتن و یا نتیجه ی احوال سیاسی و اجتماعی است، امتداد دارد. این پدیده در برخی دوره ها به دلایل مختلف شدت گرفته است. در عصر کنونی ساکنان سرزمین فلسطین به دلیل رویارویی با بحران هایی مانند آوارگی و غربت، ترس از استعمار و فشارهای اقتصادی و سیاسی، بیش از دیگران گرفتار این پدیده شده اند. جبرا ابراهیم جبرا ادیبی است فلسطینی که رنج هم وطنان خود را در این فاجعه احساس کرده و آن را در آثار خود نشان داده است. ""البحث عن ولید مسعود"" از داستان های اوست که به طور چشمگیری این پدیده را منعکس ساخته است به گونه ای که در آن بیگانگی ذاتی و اجتماعی و فرهنگی با نشانه های متعدد آن و به شیوه جریان سیال ذهن قابل بررسی است. بکارگیری این روش امکان بروز اندیشه و ذهنیت شخصیت ها را فراهم می کند و درنتیجه از بیگانگی درونی آن ها تصویری به دست می دهد.تطبیق الگوهای روایت شناسی بازتاب مفهوم بیگانگی را آشکار می سازد.
بررسی تطبیقی عشق در غزلیات مولانا، سعدی و حافظ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال سوم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۹
67 - 82
حوزههای تخصصی:
عشق در خلق شاهکارهای ادبی نقش بسزایی داشته و جلوه های گوناگونی در آثار ادبی دارد. در مقاله حاضر به شیوه تطبیقی عشق در غزلیات سه شاعر بزرگ ادب فارسی مولانا، سعدی و حافظ بررسی گردیده و بر مبنای گزینش برخی غزلیات آنان، ابیات حاوی نظرات مشترک و متفاوت آن ها در باب عشق بیان شده است. تطبیق عقاید بزرگان ادبیات همچون مولانا، سعدی و حافظ درباره عشق می تواند در روشنگری پیچیدگی های این موضوع جهان شمول موثر باشد. همچنین با بررسی دیدگاه آنان علت شهرت هر یک در گونه ای از غزل عاشقانه مشخص خواهد شد. بر اساس نتایج ح اصل از این پژوه ش، می توان در یک نگاه کلّی بیان کرد که وجه غالب عشق از منظر سعدی، مجازی و زمینی، از منظر مولانا، عارفانه و حقیقی و از منظر حافظ، رندانه است. این شاعران به دشواری های بی پایان و ازلی و ابدی بودن عشق، رجحان عشق بر عقل و بی توجهی به عیب –جویی های مدعیان تأکید دارند.
بازنمایی هویت طبقة متوسط مدرن شهری در آثار مصطفی مستور (تحلیل گفتمان رمان های استخوان خوک و دست های جذامی و من گنجشک نیستم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله شناسایی گفتمان های طبقة متوسط در آثار مصطفی مستور است. شناسایی این گفتمان ها در نهایت یکی از مهم ترین گونه های بازنمایی زندگی شهری در ادبیات داستانی دهة 80 را تحلیل کرده است. در بخش تحلیلی این مقاله، با استناد به دو رمان مشهور این نویسنده، شیوه های بازنمایی زندگی طبقة متوسط شهری بررسی شده و با استفاده از نظریة گفتمان لاکلا و موفه، دال های محوری و شبکه های معنایی برسازندة روایت های این دو رمان شناسایی شده است.
این بررسی نشان می دهد که گفتمان برسازنده روایت در این دو رمان، هویت طبقة متوسطی را بازنمایی کرده که متعلق به گفتمان های کلان تر سنت و تجدد در ایران است. پاسخ به این پرسش که این بازنمایی تا چه حد مخدوش یا انحرافی آشکار از واقعیت زندگی طبقة متوسط مدرن در ایران است، نیازمند انجام پژوهش های گسترده تر و عمیق تر جامعه شناختی و ادبی است.
الطبیعه الرمزیه فی شعر بدرشاکرالسیاب ونیمایوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بما أن الرمزیه هی مدرسه تأویلیه وفنیه تزید النص حِرفیه وبهجه، حاولنا أن نتطرق إلیها من خلال الطبیعه ونظامها الحرکی. فالطبیعه الرمزیه هی حصیله مخیله وبیئه. والشاعر فی خضم البیئه یجسد لنا ألَم الإنسان المعاصر بالأسلوب الرمزی. لکن یبقی سؤالٌ جوهریٌ، هل الطبیعه الرمزیه فی شعر نیما یوشیج وبدرشاکرالسیاب تأخذ طابعاً اجتماعیاً (سوسیولوجیاً) وسیاسیاً؟
نری الشاعرین یعیشان فی بیئه خضراء. لذا نری مدلولات الطبیعه کالنخیل والغابه والصفصاف والنیلوفر والصنوبر والبحر والمطر تهیمن علی المعجم اللغوی لهذین الشاعرین وتأخذ دلالات رمزیه کالثوره والوطن والخصب.
فی بحث الطبیعه الرمزیه حاول الشاعران أن یصورا الوطن کحقل محروق. تضافرت حوله عوامل سیاسیه ملتهبه متمنیین هطول أمطار الثوره. لتزدهر حال الأمه وتنقشع الغمه وین زاح غبار الاستعمار وینسحب الاستبداد لیجری فی خلیج الحیاه، الحنین إلی العوده وإلی المستقبل الواعد.