فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۰۱ تا ۱٬۸۲۰ مورد از کل ۵٬۶۵۸ مورد.
یادگار زریران، نمونه ای از هنر شاعری ایرانیان در دوره میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر گونه بررسی علمی درباره روند تحولات شعر ایران نیازمند توجه به پیشینه باستانی آن، از جمله آثاری است که از دوره میانه بازمانده است. در میان این آثار، یادگار زریران به دلیل احتوا بر ویژگی های شاعرانه و حماسی منحصربه فرد خود شایسته توجه ویژه ای است. یادگار زریران منظومه ای شاعرانه به زبان فارسی میانه و بازمانده ارزشمندی از میراث پارتی است که گوشه ای از هنر شاعری ایرانیان را در دوره میانه آشکار می کند. سنجش یادگار زریران با اشعار فارسی پس از اسلام، از جمله شاهنامه، از همانندی برخی صنایع ادبی و فنون بلاغت میان دو دوره حکایت می کند. شگردها و فنون ادبیِ به کار رفته در آثاری چون یادگار زریران متعلق به ادبیات شفاهی پیش از اسلام است که در دوره های بعدی نیز شکوهمند و پرتوان ادامه یافته است؛ چنان که بسیاری از ویژگی های شعر حماسی دوره های بعدی در این رساله دیده می شود. در این مقاله کوشش می شود مصادیق این سخن در سنجش با شاهنامه بازنموده شود؛ مواردی چون روایت داستان، اغراق، تکرار و استفاده از صفت های شاعرانه حماسی. برخی موارد سنت هایی است که به گذشته های بسیار دور مردم ایران بازمی گردد که به آن ها اشاره خواهد شد. در پایان نیز به صور خیالی که در این اثر به کار رفته است، مانند تشبیه، استعاره و کنایه، پرداخته می شود.
هویت زنانه در عناوین رمان های نویسندگان زن پس از انقلاب اسلامی
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران تأثیرگذارترین عامل دگرگونی تاریخی- فرهنگی ایران معاصر است که همراه با تحولات بنیادین در حوزه های فکری، اجتماعی، سیاسی و ... نظام ادبی کشور را نیز به سرعت متأثر و متحول ساخت. بی گمان یکی از برجسته ترین نشانه های این تحول اساسی، حضور فزاینده زنان در آفرینش آثار ادبی بویژه ادبیات داستانی معاصر است. از آنجا که رمان مهمترین ژانر متناسب با روح حاکم بر دنیای انسان معاصر و ظرف گفتمان های ادبی جامعه به حساب می آید، اهمیتی فوق العاده در شناسایی جریان های فکری دارد. با توجه به ضرورت بازشناسی جریان های فکری-ادبی در آشنایی با گفتمان های غالب و یا حاشیه ای در جامعة ایرانی، این جستار به شیوة توصیفی- تحلیلی و به کمک رهیافت های هرمنوتیکی تلاش کرده است با تکیه بر عناوین رمان های زنان پس از انقلاب، مهمترین گرایش های فکری-ادبی و گفتمان های ناظر بر آن ها را از ابتدای انقلاب تا انتهای دهة هفتاد طبقه بندی و بازنمایی کند. مطابق نتیجه این پژوهش، در کنار حضور صعودی و سیر پرشتاب رمان نویسان زن در جامعه، گرایش آن ها به انتخاب عناوین رمانتیک و عامه پسند و در مرتبة بعدی عنوان بندی متناسب با منش زنانه بنیاد و تفکرات فمنیستی برای هویت یابی و کسب مشروعیت در روایتگری مشهود است.
گلچینی از دیرینه ها: مکاتبات امیرمهدی بدیع و محمدعلی جمالزاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش های شش گانه زبانی در ادبیات تعلیمی با تکیه بر یکی از قصاید سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جلوه های طبیعت در آثار شهریار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال سوم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۹
47 - 66
حوزههای تخصصی:
طبیعت از ابتدا تا امروز همواره یکی از خاستگاه ها و سرچشمه های هنر بوده است. از همه بارزتر در هنر شعر، که نمونه ها و نشانه های آن را از قدیم ترین ایّام تاکنون، در آثار منظوم و شاعرانه همه کشورهای جهان می توان دید. برای مثال، از ترانه ها و شعرهای «سافو» در سرزمین سرسبز و سواحل جادویی یونان گرفته تا اشعار شاعران عرب از جمله «امرءالقیس» در بیابان های پر از «ربع و اطلال و دمن» یا تغزّلات آغاز قصاید قصیده سرایان قرون پنجم و ششم مانند: فرّخی، ازرقی، خاقانی و بویژه منوچهری که شاعر طبیعت نام گرفته است. از شاعران معاصر آن که شعرش سرتاسر بوی طبیعت می دهد، شهریار است. در دیوان شهریار، کمتر شعر و سروده ای را می توان یافت که جلوه و عنصری از طبیعت در آن به کار نرفته باشد. از این رو، در این پژوهش که به روش تحلیلی-توصیفی انجام شده عناصر طبیعت در شعر شهریار بررسی گردیده است. نتیجه به دست آمده این است که از آسمان و ستارگان گرفته تا سبزه زار و بوستان و گل ها و از حیوانات تا دریا و وابسته های آن، همه و همه در ساخت تصاویر شعری شهریار یاری دهنده او در بیان مفاهیم درونی هستند. در بیش از نود درصد از سروده های وی، جلوه ای از مظاهر طبیعت به کار رفته است که این خود نشانگر روح لطیف و طبیعت گرای این شاعر نامدار معاصر است.
بررسی «سلطانیّات» در مکتوبات مولوی و منشآت جامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از انواع نثر فارسی ، مراسلات درباری و نامه های بزرگان است. در مکتوبات مولانا و منشآت عبدالرحمن جامی دسته ای از نامه ها هستند که در این پژوهش به عنوان (سلطانیّات) مورد بررسی قرار گرفته اند. تعریف سلطانیات و تاریخچه آن در ادب فارسی و نیز بررسی شکلی و محتوایی نامه های این دو چهره سرشناس ادب و عرفان مقوله هایی است که در این پژوهش به آنها پرداخته شده است. نیز بازتاب شخصیت این بزرگان در سلطانیات آنها و همچنین انعکاس مسایل اجتماعی بررسی شده اند.
از آن جا که دیگر آثار مولانا و جامی غالباً صبغه تعلیمی داشته و برخی از جنبه های اجتماعی و خصوصیِ شخصیت آنها ممکن است پنهان مانده باشد، لذا پرداختن به نامه های آنها که صریح و شفاف و دور از پیچیدگی های استعاری و بلاغی شاعرانه اند، می تواند زوایای دیگری از شخصیت آنها را آشکار سازد. روش کار به صورت تحلیلی است و داده ها از منظر شکلی و محتوایی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتیجه حاصل از این پژوهش مشخص می کند که به لحاظ شکلی، نثر مولانا آمیخته با سجع و دیگر تکلفات منشیانه است، اما جامی سلاست کلام و صراحت بیان را ترجیح داده است. هر دو عارف نامدار کوشیده اند که از نفوذ کلام خود برای گره گشایی از مشکلات و معضلات مردم استفاده کرده و از این طریق به مسؤولیت های الهی و اجتماعی خود عمل کنند.
بررسی ویژگی های طنز در رادیو
حوزههای تخصصی:
فضل تقدّم با کیست؟ صفی علی شاه اصفهانی یا عمّان سامانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مثنوی گنجینه الاسرار، اثر ماندگار عمّان سامانی یکی از شاهکارهای ادب عرفانی در حوزه ادبیات عاشورایی است. این مثنوی گران سنگ، در بیش از 800 بیت و در بحر رمل مسدّس محذوف با نگاهی عرفانی به حوادث کربلا به رشته نظم کشیده شده است که در این زمینه از شهرت و اعتبار خاصّی برخوردار شده است. از طرفی دیگر، مثنوی زبده الاسرار صفی علی شاه اصفهانی نیز با همین درون مایه و در همین وزن در بیش از 4500 بیت، اندکی پیش از گنجینه الاسرار عمّان سامانی سروده شده است. با توجه به تقدّم زمانی سرایش زبدهالاسرار نسبت به گنجینه الاسرار و تقدّم ارزشمندی و ماندگاری گنجینه الاسرار بر همه آثار عرفانی عاشورایی خلق شده پیش و پس از خود؛ این مقاله کوشیده است تا با مقایسه نگاه عرفانی و اندیشه این دو شاعر هم روزگار به موضوع واحد، این نتیجه را اثبات نماید که عمّان سامانی در خلق اثر ماندگار و بی نظیر خویش تحت تأثیر و تقلید زبدهالاسرار صفی علی شاه بوده است و در بیان هر یک از شخصیت های عاشورایی، کلیّت مفهوم را از صفی علی شاه وام گرفته و با زبانی تازه تر آن را پرورانده و در نهایت ایجاز و در قالب واژگانی که رنگ و بوی مرثیه دارند، آن را بازگفته است. هم چنین این مقاله این نکته را با آوردن شواهد نشان می دهد که عمّان سامانی ضمن روایت هر شخصیّت، عیناً به نقل موضوع، بیت، یا اندیشه های عرفانی مطرح شده در زبدهالاسرار پرداخته از اشعار و اندیشه صفی علی شاه، هم در لفظ و هم در معنی بهره فراوان جسته است.
حکایات تعلیمی و کارکردهای آن در مطلع الانوار امیرخسرو دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات تعلیمی یکی از شاخه های مهم و کهن ادب فارسی است مضامین تعلیمی از دیرباز در داستان ها که همواره از نیازهای ذهنی و عاطفی بشر بود، راه یافت و ایرانیان به جنبه تعلیمی آن توجه کرده اند. حکایت پردازی نیز از شیوه های داستان پردازی است که در قرون چهارم با مضامین اندرزی در مثنوی هایی چون کلیله و دمنه به کار رفته است. در قرن پنجم هـ .ق حدیقه سنایی نخستین منظومه عرفانی است که با هدف تعلیم مباحث عرفانی، دینی و اخلاقی سروده شد و از حکایت های تمثیلی در بیان مفاهیم استفاده کرد. پس از او عطار این شیوه را گسترش داد و مولانا آن را به کمال رساند. امیرخسرو دهلوی نیز در قرن هشتم، در تأسی از نظامی، نظیره مطلع الانوار را به شیوه مخزن الاسرار سرود. در همة این مثنوی ها برای تبیین و تأکید بر مضامین عرفانی – اخلاقی، از حکایت استفاده شده است. حکایت ها با توجه به جنبه تعلیمی از کارکردهای متفاوتی برخوردارند لذا هدف از این پژوهش آن بوده است تا معلوم گردد، حکایت های تعلیمی در مطلع الانوار، از چه اهدافی برخوردارند و امیرخسرو با چه کارکردهایی به تبیین و آموزش تعالیم اخلاقی، مذهبی و عرفانی خویش پرداخته است. در این پژوهش، با شیوه تحلیلی – توصیفی مجموع بیست حکایت تعلیمی در مثنوی اخلاقی مطلع الانوار، از جهت محتوایی مورد بررسی قرارگرفته است و در نهایت این نتیجه به دست آمد که امیرخسرو دهلوی در حکایت هایش از کارکردهای متنوعی از جمله اقناع و اثبات، تصویر سازی و ادراک، عبرت پذیری، تسهیل مباحث پیچیده، آشنایی زدایی، تحول و جز آن در جهت تبیین مسائل اخلاقی، آداب شرعی و عرفانی استفاده کرده است.
ابعاد اجتماعی مهارت های زندگی از دیدگاه مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان موجودی مدنی الطبع است که برای تداوم حیات و رفع نیازهای خویش در اجتماع ناگزیر از به کار بستن مهارت های زیست جمعی همچون ارتباط مؤثر، جرأت و همدلی است.
عارفان مسلمان با حفظ اصول و مبانی انسان-شناسی دینی و در عین زیستن در فضای چند فرهنگی با گویاترین زبان به تبیین ژرفای وجود آدمی و نیازهای ثابت و متغیر وی پرداخته اند. مولانا جلال الدین محمد بلخی (۶۷۲-۶۰۴) در زمره عارفانی است که با دستیابی به آگاهی کیهانی، نیازهای زیست فردی و اجتماعی انسان را در قالب حکایت و تمثیل برای ایجاد و استمرار حیاتی سالم و طیبه گوشزد کرده است. این دانشمند بزرگ تحت تأثیر فرهنگ اسلامی و با نقب زدن به لایه های عمیق درون انسان توانسته است ریشة احساسات عمیق آدمی را به خوبی نشان دهد.
در این پژوهش می کوشیم تا با شناسایی مهارت های زندگی در آثار جلال الدین محمد مولوی، به تحلیل این راهبردها از دیدگاه وی بپردازیم.
مطالعه تطبیقی نوستالژی مرگ و زندگی در اشعار محمود درویش و قیصر امین پور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال سوم بهار ۱۳۹۲ شماره ۶
23 - 34
حوزههای تخصصی:
نوستالژی غم غربت و دوری از وطن است که بر پایه آن شاعر یا نویسنده در سروده ها و نوشته های خویش، گذشته های را که در نظر دارد، حسرت آمیز و دردآلود ترسیم می کند. در این پژوهش، نوستالژی در دیوان دو شاعر عرب و ایرانی، محمد درویش و قیصر امین پور مقایسه و بررسی شده است. نخست، جایگاه نوستالژی بررسى و مختصرى از زندگی نامه درویش و امین پور آمده است، سپس به ویژگی های ادبی، فرهنگی و محیطی عصر دو شاعر و شعر آن ها اشاره گردیده، با روش توصیفی- تطبیقی، به مقایسه نوستالژی و شیوه تصویرسازی آن بر مبنای نقد تطبیقی مکتب آمریکایی پرداخته شده است تا بدین وسیله به دریافت عمیقی از تأثرات شعری این دو شاعر در زمینه مرگ و زندگی بر پایه متن شعری هر یک دست یافته شود. آن چه حاصل این تحقیق است، این است که درک هر دو شاعر از دوران جنگ و بحران وطن و همچنین بیماری قلبی که هر دو شاعر در اواخر عمر خود از آن رنج می بردند، از عوامل تحول شعری مرتبط با مرگ و زندگی و بازگشت به خویشتن در شعرهای این دوست و دیگر این که، حیات شعری امین پور و درویش، سه دوره انقلابی و حماسی، رمانتیک و دوره درونگرایی یا انعکاسی را در بر دارد.
بازتاب تاریخی- هنری بازی چوگان در شعر فارسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بر این باوریم که ادبیات هر ملت یکی از عناصر اصلی هویت ساز آن به شمار می رود، به همین جهت می توان گفت ادبیّات فارسی آینه تمام نمای فرهنگ و آداب و رسوم این سرزمین است. یکی از موضوعات مورد توجّه شاعران ادوار مختلف شعر فارسی، بازی های سنتی نظیر چوگان است و شاید بتوان کمتر شاعری را نام برد که واژه «چوگان» در اشعارش وجود نداشته باشد. بازی چوگان از نظر تاریخی در ایران دارای فراز و فرودهایی است به گونه ای که در دوران صفویه به افول و فراموشی سپرده شد، اما بعد از سه قرن دوباره احیا می شود. شاید بتوان دلیل این امر را در پیشینه و ریشه این ورزش در ایران نام برد. در متون منظوم شعر فارسی (به خصوص سبک خراسانی) با کاربرد فراوان واژه چوگان رو به رو هستیم و این کاربرد به دو صورت در شعر سبک خراسانی نمود یافته است: هم نشانگر پیشینه تاریخی این ورزش است و هم کاربردی ادبی دارد و شاعر با استفاده از این واژه صناعات ادبی زیبایی نظیر، استعاره، تصویر، تشبیه و کنایه خلق نموده است. نتایج پژوهش حاضر که به شیوه توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای فراهم آمده است، نشان می دهد که با تکیه بر شعر فارسی، بازی چوگان خاستگاه ایرانی دارد و با سه صنعت: تشبیه، استعاره و کنایه در شعر فارسی نمود یافته است.