مطالب مرتبط با کلیدواژه

پهلوانی


۱.

تحلیل روایتگری صمد، یکی از رموز پدیدارشناختی رزم ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی شهادت رزم ایرانی روایتگری صمد پهلوانی ایدئولوژی وحدت گرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹۵
این مقاله به تحلیل پدیدارشناسانه روایتگری صمد شفیعی می پردازد. او که یکی از رزمندگان اهل تبریز بود، در اینجا به عنوان یک شخصیت منحصربه فرد و رزمنده ایرانی مورد تحلیل قرار می گیرد. وی در سال های نخستین جنگ عراق علیه ایران توانست (در 15 اردیبهشت 1360) یکی از شبه ملودی ها و متون بی نظیر رسانه ای را در باب روایتگری تجربه جنگ انعکاس دهد. روایتگری او در نوع خود بی نظیر است، مقاله نشان می دهد که با تحلیل پدیدارشناسانه متن روایتگری او می توان به خصلت های خالص رزم ایرانی ـ که در گذر تاریخ ایران از چهار خصلت 1. موحد بودن؛ 2. تسامح و پهلوانی رزمندگان؛ 3. تمدنی بودن؛ 4. عشق به میهن بهره می برد ـ دست یافت. این مقاله در حوزه چندرشته ای علم ارتباطات و جامعه شناسی، به خصوص جامعه شناسی تاریخی، قرار می گیرد و مدعی است که با این گونه تحلیل ها می توان به برخی اصول زندگی و هویت ایرانی که برای بسیاری هنوز هم به شکل فرهنگ و تمدن و هویت معمایی مطرح است، پی برد. مقاله نشان می دهد چگونه رزم ایرانی به دنبال برجسته کردن افراد به عنوان قهرمان نیست، بلکه شکست ها و تجربه های تلخ گذشته سبب شده است تا رزم ایرانی، با تمسک به ایدئولوژی وحدت گرا و توسل به خصلت های پهلوانی و مهر وطن، هنوز در پی اثبات مشروعیت تمدن خویش باشد. عنصر شهادت، در این فرایند، ارزش فرافردی و فراقهرمانی دارد؛ چرا که درجه والایی از فداکاری را انعکاس می دهد که قهرمان زنده از قهرمانی کمتر دیده می شود و درست به همین جهت است که رزم ایرانی را باید رزم ایرانی نامیده و ما آن را درخور شناخت و ابزار بازسازی هویت و فلسفه ایرانی می دانیم.بنابراین، مقاله با بازسازی روش شناسانه رزم ایرانی در رویتگری صمد، روشی درخور توجه را برای شناخت جلو ه ناشناخته رفتار رزم کردن در جنگ هشت ساله معرفی می کند. در این بازسازی، بیشتر بر تحلیل خصلت توحیدی رزم ایرانی تاکید خواهد شد.
۲.

تصویر و جایگاه زن در داستان های عامیانه «سمک عیار» و «داراب نامه»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زن حکومت عشق عیاری پهلوانی داستان‏های عامیانه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات فولکلور و عامیانه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ جامعه شناسی فرهنگ
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه زنان و ادبیات
تعداد بازدید : ۴۴۲۳ تعداد دانلود : ۲۰۱۶
"در پژوهش حاضر کوشش شده، تصویر و جایگاه زن در داستان‏های عامیانه«سمک عیار»و «داراب‏نامه»بررسی و تحلیل شود.این پژوهش تأکید دارد:زن در داستان‏های عامیانه، برخلاف اشعار و آثار کلاسیک، حضوری مؤثر و سازنده دارد و در عین این که در اندیشه‏ورزی، حکومت، پهلوانی، عیاری و عشق، حضوری تأثیرگذار دارد، گاه در پاره‏ای موارد، مورد توهین قرار می‏گیرد و حضورش نادیده انگاشته می‏شود.چون داستان‏های عامیانه، متعلق به عامه مردم هستند، زنان این داستان‏ها مانند زنان در طبقات فرودین جامعه، حضوری گسترده‏تر از زنان اشراف دارند.به طور کلی حضور زن در این داستان‏ها به واقعیت نزدیک است و تصویری به نسبت واقع‏بینانه از چهره وی نمایانده می‏شود.به عبارت دیگر نه چهره کاملا مثبت دارد و نه کاملا منفی. "
۳.

فتوت، شجاعت، پهلوانی، قهرمانی و ورزش در ایران عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جوانمردی صفویان شجاعت پهلوانی تیراندازی سوارکاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۴۹ تعداد دانلود : ۱۵۴۹
هدف از این پژوهش، مرور اجمالی بر نقش و اهمیت جوانمردی، پهلوانی و ورزش ایران در عصر صفوی است و محقق در پی یافتن نقش فتیان، عیاران، پهلوانان ، قهرمانان و به عبارتی ورزشکاران در چگونگی شکل گیری حکومت صفویان و تثبیت و به اوج شکوه و اقتدار رسیدن ایران و افول و انقراض آن سلسله است. و این که چرا هر گاه حکومت صفویه قوی تر شد نقش ورزش و ورزشکار در آن بسیار پررنگ تر می شد و هر گاه که صفویان ضعیف می گردیدند جوانمردی و پهلوانی و ورزش نیز نقشش کم رنگ تر می شد. حکمرانان اولیه صفوی از شاه اسماعیل اول گرفته که موسس این سلسله بود و اروپاییان به او لقب شوالیه دادند تا شاه عباس اول صفوی که اروپاییان به او لقب کبیر دادند و ایران را به اوج شکوه و اقتدار و آبادانی رساند همگی از دلاوران و پهلوانان و قهرمانان و ورزشکاران بودند و به تبع آنان زیردستان و سایر مردم نیز روی به پهلوانی و ورزش آوردند وورزش و پهلوانی در کشور به صورت یک ارزش درآمد و بسیار رشد و توسعه و ترقی پیدا کرد. پادشاهان و لیکن پادشاهان پایانی سلسله صفوی افراد ضعیف النفس بودند و متاسفانه به تبع آنان پهلوانان و جوانمردان و ورزشکاران نیز نوعاً تبدیل به افرادی سست عنصر گشتند و ورزش ورزشکار نیز رو به افول گذاشت. طبیعی است هرگاه الگوها و بزرگان و حاکمان کشور خود جوانمرد و قهرمان ورزشکار و ورزش دوست باشند و از آن حمایت کنند و به آن اهتمام ورزند، پهلوانی و قهرمانی نیز توسعه خواهد یافت و هر گاه حکام و مدیران جامعه سست و بی انگیزه باشند سیر ورزش نیز نزولی و معکوس می گردد.
۴.

بررسی تطبیقی ایزد باد با رستم و سهراب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نور رستم سهراب پهلوانی تاریکی وای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸۴ تعداد دانلود : ۸۵۳
ما در اساطیر ایران با دو آفرینش مواجهیم: یکی آفرینش اهورامزدا که از گوهر نور است و دوم آفرینش اهریمن که از گوهر تاریکی است. ایزد وای (ایزد فضا، مکان، و باد) ایزدی دو چهره است که هر دو گوهر روشنی و تاریکی را در خود دارد و از هر دو آفرینش خرد مقدس و خرد خبیث برتر است. در این مقاله، ایزد باد به اجمال بررسی می شود؛ سپس، برپایة مندرجات شاهنامه نشان داده می شود که پهلوانان از گوهر ایزد وای و حاصل آمیزش نور و تاریکی اند و از هردو کشور ایران و توران به منزلة نماد سرزمین های اهورایی (پردیس نور) و اهریمنی (دوزخ تاریکی) برتر ند. درادامه، شخصیت رستم به مثابة نماد پهلوانی بررسی می شود تا شباهت او با ایزد باد نشان داده شود و به این نتیجه می رسیم که سهراب نماد گرایش ظلمانی ایزد باد است.
۵.

ساختار داستان های پهلوانی برزونامه بر اساس نظریه گرینتسر و تقابل خیر و شر

کلیدواژه‌ها: برزونامه پهلوانی گرینتسر اسطوره نباتی تقابل خیر و شر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۰ تعداد دانلود : ۳۵۳
رویکرد ساختاری شیوه ای است که در قرن بیستم به اوج شکوفایی رسید و به ما این امکان را می دهد تا اصول واحد و تکرار شونده ای را که در میان روایت های موجود در یک اثر ادبی مشابهت ایجاد می کند، دریابیم. گرینتسر یکی از صاحب-نظران روسی است که با بررسی آثار حماسی تمدن های مختلف به خصوص هند، سعی نموده طرح یکسانی را برای ساختار داستان های حماسی ارائه نماید. به اعتقاد وی قهرمان داستان های حماسی مانند ایزد گیاهی به صورت دوره ای می میرد و زنده می شود. در این مقاله سعی شده است ضمن تحلیل نظریات ساختارگرایان به ویژه گرینتسر، ساختار داستان های پهلوانی برزونامه را بر اساس نظریه گرینتسر مورد بررسی قرار دهیم تا به این سؤال پاسخ دهیم آیا منظومه حماسی برزونامه با نظریه گرینتسر قابل تحلیل است؟ و آیا تقابل اندیشه های خیر و شر که از الگوی مرگ و رستاخیز مجدد نشأت گرفته بر ساختار این داستان تأثیرگذاشته است؟ به نظر می رسد داستان های پهلوانی برزونامه براساس نظریه گرینتسر قابل تحلیل بوده قهرمان قصه مانند ایزد گیاهی می میرد و زنده می شود و بافت روایی و شخصیت های داستان تحت تأثیر اندیشه های خیر و شر قرار گرفته است. روش کار، تحلیل کتابخانه ای طرح قصه های برزونامه و تطبیق آن بر ساختار اسطوره های تقویمی است.