مطالب مرتبط با کلیدواژه

شاهنامه کردی


۱.

بررسی و تحلیل آخر خوش شاهنامه با تأکید بر مبانی سنت شفاهی روایات حماسی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نقالی شاهنامه خوانی آخر شاهنامه حلقه سیستانی شاهنامه کردی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر نقالی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای فرهنگ عامه ضرب المثلها
تعداد بازدید : ۱۵۹۰ تعداد دانلود : ۱۰۸۳
مثل «شاهنامه آخرش خوش است» مثلی معروف در فرهنگ عامه ایرانیان است که بار معنایی آن دو وجه مختلف دارد. غالب محققان این مثل را کنایه و اشاره ای طنزآلود به اتفاقی ناخوشایند در پایان اثر استنباط کرده اند(1). اما به نظر می رسد که لااقل در فرهنگ عامیانه و در ادبیات شفاهی نقالان، این مثل در حالت عکس نیز کاربرد داشته است. مقاله حاضر بر آن است تا با گزارش بنیادها و دامنه داستانی دو سنت نسبتاً مستقل «رسمی» و «غیر رسمی» روایات حماسی ایرانی، ضمن تأکید به وجه تعریضی مثل مذکور، پنجره ای تازه در استدراک برخی معانی و مفاهیم حماسی بگشاید. بدین منظور، مبحث اصالت و گستردگی سنت کهن شفاهی اساس کار این تحقیق قرار گرفته و بنا به ضرورت موضوع، ساختار و فرم دو شاخه تنومند از روایات شفاهی ایرانی یعنی «حلقه حماسی سیستانی» و «شاهنامه کردی» را که محتملاً از دسترس گفتمان تأثیرگذار «روایت رسمی» مصون مانده اند به بحث کشیده است. استنباط این تحقیق چنین است که مثل «شاهنامه آخرش خوش است»، در سطح درک و دریافت برخی راویان و حماسه خوانان از شاهنامه، در سنت روایت شفاهی، معنایی دگرگونه یافته است. همچنین این تحقیق نشان می دهد که روایت شفاهی شاهنامه گاه چه تفاوت های بنیادینی با روایت فردوسی پیدا کرده و این دو، از منظر ساختار و درون مایه، دارای اختلاف های چشمگیری هستند. بنابراین پایان خوش شاهنامه، در بخشی از سنت روایت شفاهی، به بازگشت قدرت به گروه پهلوانان شاهنامه و انتقام گیری آذربرزین فرزند فرامرز از بهمن، آخرین شاه کینه جوی کیانی اشاره می کند.
۲.

شاهنامة کردی و مقایسة آن با شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات حماسی شاهنامه فردوسی شاهنامه کردی طومار نقالی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات فولکلور و عامیانه
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق شاعران و نویسندگان فارسی زبان بر یکدیگر
تعداد بازدید : ۲۴۰۷ تعداد دانلود : ۹۷۱
مردم کردزبان از دیرباز به شاهنامة حکیم فردوسی توجه و علاقه داشتند و این امر سبب سرودن منظومه هایی به سبک و سیاق شاهنامة فردوسی به زبان کردی شده است. منظومه هایی که به نام شاهنامة کردی به گویش گورانی در دست است، اقتباسی کامل و مستقیم از شاهنامة فردوسی نیست؛ ولی از نظر قالب شعری، داستان ها و شخصیت ها و البته روح حماسی و دلاوری با شاهنامه فردوسی اشتراکات دارند. بررسی ها نشان می دهد که داستان های روایت شده در منظومه های کردی با داستان های نقل شده در مجالس نقالی و محتوای طومار نقالان همخوانی دارد.نقل داستان های حماسی در محافل نقالی و قصه خوانی بر چگونگی روایت سرایندگان کرد در شاهنامه های کردی اثر مستقیم داشته و شاهنامه آنان را علاوه بر حضور شخصیت های تازه در عرصه داستان، آمیخته با مضامین اسلامی و بی دقتی در ویژگی های ظاهری کلام ساخته است.
۳.

چهره شناسی رستم یک دست و هم گرایی و ستیزه گری او با رستم زال در شاهنامه کردی (گورانی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیو شاهنامه کردی رستم یک دست رستم زال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۰۰ تعداد دانلود : ۸۳۸
چهره شناسی پهلوانان و قهرمانان در داستان های حماسی و بررسی کارهای آن ها، ما را بیشتر به شناخت باورها، اعتقادات و اتفاقات تاریخی گذشته نزدیک می کند. همچنین، بررسی سرنوشت و منش بعضی از این پهلوانان حماسی می تواند آبشخور بسیاری از اسطوره ها و حماسه ها را به ما بشناساند. رستم یک دست در بین پهلوانان و قهرمانان داستان های شاهنامه کُردی، جایگاه خاصّی را داراست، او موجودی نیمه انسان و نیمه دیو است که رفتار و کردارش در طول داستان ها، تحت تأثیر وجود دوسرشتی اش قرار دارد. دوگانگی سرشتی در این شخصیت، باعث رفتارهای ناهمگون و متضاد در کردار و رفتار او می گردد و دو نیروی خیر و شر، در درون او مدام در جدالی پایان ناپذیرند. این چهرة حماسی در شاهنامة کردی، رابطه تنگاتنگی با چهره های برجستة منظومه های حماسی فارسی دارد که خود قابل توجه و تأمل است. در این مقاله سعی شده است شخصیت و کردارهای رستم یک دست که چهره ای ناشناخته در پهنه حماسه ملی است، معرفی و بررسی و تحلیل شود.
۴.

آیینه عشق در شاهنامه فردوسی و شاهنامه کردی

کلیدواژه‌ها: عشق شاهنامه کردی فردوسی الماسخان کندوله ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۴ تعداد دانلود : ۴۶۶
از آنجا که عشق یکی از موضوعات داستانی است، تجلی آن در داستان های حماسی از دیدگاه انواع ادبی، آمیزه ای از نوع حماسی و غنایی است. الماسخان کندوله ای در سرایش شاهنامه کردی، متاثّر از فرهنگ بومی، پاره ای از مفاهیم غنایی از قبیل عشق، کیفیت، حالات و انگیزه های آن را متناسب با روحیات شخصی و شرایط فرهنگی مردم منطقه خود سروده است. در این جستار که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده، چگونگی عشق، انگیزه، کیفیت و زبان بیان آن به صورت تطبیقی در پنج داستان مشترک شاهنامه فردوسی و شاهنامه کردی الماسخان کندوله ای به ویژه سه داستان (بیژن و منیژه، رستم و سهراب، سیاوش) با هدف مشخص کردن بسامد نمونه های عاشقانه، انگیزه عشق، حالات عشق و دلدادگی و زبان بیان معاشقه ها مورد بررسی قرارگرفته است. از مهم ترین یافته های این پژوهش آن است که بسامد نمونه های غنایی در شاهنامه کردی بیشتر و زبان بیان الماسخان کندوله ای در بیان حالات و کیفیت عشق صریح تر و بی پرواتر از زبان فردوسی است.