فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۵٬۶۴۵ مورد.
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
23 - 36
حوزههای تخصصی:
یکی از آثار مهم حماسی به زبان فارسی، برزونامه شمس الدین محمد کوسج است. شاعر در این منظومه به شرح رویدادهای مربوط به برزو فرزند سهراب و اطرافیان او پرداخته است. اگرچه نگاه غالب در بروزنامه حماسی است، بازتاب ویژگی های عاطفی که با ادبیات غنایی گره خورده است، به روشنی دیده می شود. از این رو، در مقاله حاضر، مهم ترین مؤلفه های غنایی برزونامه با استناد به منابع کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد کوسج با استفاده از مضامینی؛ همچون: مدح و ستایش، هجو و نکوهش، پیوندهای عاشقانه، توصیف، دنیاستیزی، گلایه و بث الشکوی، نیایش و مناجات، تقاضا و درخواست، بیان احوال شخصی، سوگند خوردن و مفاخره، ضمن خلق اثری حماسی- غنایی، به تشریح دقیق تر درونی های شخصیت های داستان پرداخته و به جریان روایت پویایی ویژه ای بخشیده است. همچنین، به نظر می رسد خشونت ماهوی متون حماسی با بهره گیری از مؤلفه های غنایی به نرمی و ملایمت گراییده و به میزان قابل توجهی کاهش پیدا کرده است.
بررسی عشق درادبیات غنایی و حماسی با تکیه بر دو اثر «شاهنامه» فردوسی و «پلنگینه پوش» روستاولی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
61 - 78
حوزههای تخصصی:
تجلی عشق در آثار حماسی باعث پیوندی گسست ناپذیر ودلنشین میان حماسه و تغزل می گردد. شاهنامه فردوسی و پلنگینه پوش روستاولی از شمار آثاریست که حماسه و غنا در آن ها نیک درهم تنیده شده است. «عشق»، در این دو اثر، جایگاه والایی دارد. در پلنگینه پوش، عشق و موضوعات عاشقانه بسامد بالایی دارد و داستان بر محور عشق و حماسه می گردد. به گونه ای که گاهی داستان با عشق شروع می شود، با عشق ادامه پیدا می کند و با عشق به پایان می رسد. در شاهنامه هم در بسیاری از داستان ها، عشقی که در خدمت حماسه باشد دیده می شود. این مقاله در صدد است ویژگی های محتوایی عشق و حماسه را در این دو اثر بزرگ از ادبیات دو ملت ایران و گرجستان به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای مورد بررسی قرار دهد. هدف این پژوهش آن است که نشان دهد، یک اثر ادبی بستر مناسبی برای طرح مسائل متعددی است که منجر به تنوع موضوع می گردد.
خویش کاری و ناخویش کاریِ شاهانِ شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاهنامه فردوسی، یکی از آثار بزرگ ادب پارسی است که با اجتماع، حکومت و سیاست زمان خود ارتباطی تنگاتنگ دارد. نوع حکومت در شاهنامه پادشاهی و بنیاد و اصول آن بر گرفته از اندیشه ایران شهری است. پایه و اساس حاکمیّت درشاهنامه، پادشاه است و تزلزل او، ویرانی کل حکومت و قلمرو آن محسوب می شود. ایران شهر آرمانی فردوسی نیز نمود حکومتی با پادشاهی دادگر، خردمند و فره مند است. فردوسی در شاهنامه علاوه بر داشتن نگاه جهانی و آرمانی، با نگاهی آسیب شناسانه، آفت های قدرت و ناخویش کاری شاهان را همانند فروگذاشتن خردورزی، دادگ ری و شکیبایی که در نهایت ب ه خروج از قانون اشه می انجامد، تبیین کرده است. نویسندگان در این مقاله که به شیوهتوصیفی و تحلیل محتوا و با بهره گیری ازمتن شاهنامه فردوسی به انجام رسیده است، علاوه بر خویش کاری شاهان و حکومت در شاهنامه، با نگاه آسیب شناسی قدرت، به نقد و تحلیل داستان جمشید- به عنوان نخستین الگوی یک پادشاه خویش کار و ناخویش کار- پرداخته اند و به نتایجی چند دست یافته اند، از جمله این که هسته اصلی خویش کاری را فره مندی تشکیل می دهد و شاه فره مند شاهی خردمند و دادگراست. خویش کاری شاهان باید برگرفته از پادشاه و نظام آفرینش باشد و ن اخویش ک اری شاه ن ه ت نها موجب آسیب رساندن به اساس شاهی و حاکمیت و ملت؛ بل که نوعی بی احترامی به آفرینش و در نهایت موجب آشفتگی و ویرانی کشور می گردد.
ناکامی و پرخاشگری در رفتار اسفندیار با تکیه بر متن شاهنامه
حوزههای تخصصی:
اسفندیار، شاهزاده جوان و نیرومند ایرانی، فرزند خلف پدر قدرت طلب خود بود؛ گشتاسپ، پدر او، عقده قدرت طلبی داشت و نمی توانست به آسانی تخت پادشاهی را به عنوان حق الزحمه جان فشانی های اسفندیار پرداخت نماید. او فرزندش را در رسیدن به آنچه خود وعده داده بود، ناکام گذارد. این مقاله سعی می کند به شیوه تحلیلی- توصیفی به نتایج روانی این ناکامی در اسفندیار بپردازد و به این سوال پاسخ دهد که ناکامی در رسیدن به تخت شاهی چگونه بر رفتار اسفندیار، به عنوان یکی از قهرمانان شاهنامه، تأثیر منفی گذاشت و اسفندیار با چه مکانیزمی توانست تنیدگی های روحی و روانی خود را تسکین ببخشد؟ در مکتب روانکاوی، فرضیه ناکامی- پرخاشگری مطرح شده است و مضمون آن به این صورت می باشد که هرگاه کسی در تلاش برای دست یابی به هدفی ناکام بماند، سائق پرخاشگری در وی فعال می شود. پرخاشگری به عنوان رفتاری تعریف می شود که به صدمه شخصی، روحی، فیزیکی یا تخریب اموال منجر شود و زمانی پدید می آید که در برابر خواسته های مطلوب فرد، سدّی ایجاد شود. در مورد این شاهزاده جوان ایرانی نیز می توان این گونه برداشت نمود که فشار روانی ناکامی ها و تنیدگی ها در درون اسفندیار متراکم شد و ناخودآگاه، به صورت پرخاشگری، در رفتارش بروز یافت؛ بنابراین، او بدون اینکه متوجه باشد، خشم فشرده و انباشته شده خود را با استفاده از مکانیزم دفاع روانی «جا به جایی» به رستم که منبع ناکامی او نبود، متوجه ساخت؛ برای همین نمی توانست نسبت به رستم و پیشنهادهای معقول او منعطف باشد تا از بروز فاجعه جلوگیری کند.
تحلیل و تطبیق عناصر برجسته (طبیعت، تخیل و کیش آزادی) در آثار لرد بایرون و سیمین بهبهانی با تأکید بر سویه ارتباطی این مؤلفه ها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
43 - 60
حوزههای تخصصی:
جنبش رمانتیسم تحولی مهم در تاریخ هنر و تفکر جهانی است. از میان مؤلفه های قابل توجه این جنبش «طبیعت، تخیل و کیش آزادی» انتخاب شده اند، بررسی این سه عنصر بر اساس بسامد بالای کاربرد آنها در اشعار لرد بایرون و سمیمن بهبهانی انتخاب شده است. به اعتبارِ سویه ارتباطی میان این عناصر می توان دریافت که «گرایش به طبیعت، تخیّل و کیش آزادی» نسبت به سایر عناصر رمانتیسم، دارای نقش اساسی هستند. نتیجه بررسی تطبیقی این مؤلفه ها نشان می دهد این دو شاعر هرچند از جغرافیا، تاریخ، فرهنگ و جنسیت مختلف اند، می توان قرابت هایی یافت که ریشه در درکی مشترک از ماهیت هنر رمانتیک دارد. نتایج مقاله حاضر که با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است، نشان می دهد که تخیل امری اساسی و پیوندیافته با سایر مؤلفه هایی است که شعریت متن را ممکن می کند؛ برخلاف بایرون که علی رغم کوشش های بسیارش نمی تواند آزادی را به عنوان امری مشخص صورت بندیِ ادبی کند و انوار رنگین آزادی در شعر بهبهانی، در ستایش او از جنس زن کانونی می شود. اما رابطه های این عناصر در شعر هر دو عنصر مورد بررسی به شکل مشابهی نشان می دهد که طبیعت در حالی که تجلّی آزادی است، منبعی زوال نیافتنی برای تخیّل محسوب می شود، در حالی که اساساً خودِ تخیّل در شعر رمانتیک مصداقی از آزادی روح و اندیشه است.
مؤلفه ها و عناصر گوتیک در داستان های صادق هدایت
حوزههای تخصصی:
واژه گوتیک بیانگر صفتی است که به قوم «گوت»، قومی ژرمنی که از شمال اروپا به سواحل جنوبی دریای بالتیک مهاجرت کردند اطلاق می شد. در ابتدا به سبک خاصی از معماری با ویژگی هایی که بیانگر رازناکی و وحشت بود گفته می شد؛ اما در بین سال های1760تا1820 میلادی گوتیک نام ژانری در داستان نویسی شد. محیط های داستانی این نوعِ ادبی، معمولاً قصرهای ویرانه و زیرزمین های متروک، قبرستان ها و فضاهای گرفته و تاریک که کمتر محل رفت و آمد است می باشد. نویسندگان این داستان ها با ایجاد اضطراب و وحشت که به همراه فضاسازی و توصیفات جزیی و وقایع غیرطبیعی و تخیلی است ذهن خوانندگان را با دهشت و راز مشغول می سازند. شخصیت های این آثار نیز معمولاً انسان هایی نامتعادل و روان پریش و بعضاً جنایت کار هستند که با اعمال خود، نَفَس را در سینه خوانندگان حبس می کنند به همن دلیل این نوع داستان ها قابلیت آن را دارند تا در پی یک گسست، تبدیل به داستان های جنایی-پلیسی شوند. یکی از داستان نویسان برجسته ایرانی که با استفاده از این عناصر، فضایی تخیلی و مالیخولیایی و وحشتناک در آثارش به وجود آورده است صادق هدایت است که می توان این مشخصات را در اکثر داستان های او مشاهده کرد. در این تحقیق که به روش تحلیل محتوا صورت گرفته است با استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی این عناصر و مؤلفه ها در داستان های این نویسنده پرداخته ایم.
بررسی میزان مطابقت خاطرات کتاب «آن بیست و سه نفر» با عناصر داستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
83 - 114
حوزههای تخصصی:
خاطره نویسی، یکی از انواع ادبی و شکلی از نوشتار است که در آن نویسنده، خاطرات خود را یعنی صحنه ها یا وقایعی که در زندگی اش روی داده، در آنها نقش داشته یا بیننده آنها بوده، بازگو می کند. با وقوع جنگ تحمیلی علیه ایران بسیاری از رزمندگان به ثبت خاطرات خود از دوران دفاع مقدس پرداختند. کتاب آن بیست وسه نفر خاطرات خودنوشت احمد یوسف زاده یکی از آزادگان جنگ تحمیلی است. نویسنده در این کتاب خاطرات خود در زمانی که به همراه همرزمانش به اسارت درآمده اند را نوشته است. این نوشتارضمن بیان وجوه مشترک داستان و خاطره، به بررسی میزان مطابقت خاطرات این کتاب با عناصر داستان می پردازد. نگارنده پس از تطبیق خاطرات این کتاب با عناصر داستان به این نتایج رسیده است: درونمایه این کتاب بیان مشکلات و شکنجه هایی است که برای اسرای جنگی اتفاق می افتد. زاویه دید اول شخص مفرد است که از زبان نویسنده بیان می شود. پیرنگ کتاب حکایت چگونگی اسیر شدن و تشکیل گروه بیست و سه نفره و اتفاقاتی که برای آنها می افتد است. شخصیّت ها کاملاً واقعی هستند و ساخته و پرداخته ذهن نویسنده نیستند. لحن کتاب با توجه به این که خاطراتش را بیان می کند و موضوع کتاب واقعی است، جدی می باشد.
تعبیر رؤیای سیاوش در شاهنامه از دیدگاه خواب گزاری سنتی و روان شناسی یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مشترکات بین ادبیات و روان شناسی بحث «رؤیا و خواب گزاری» است که مهم ترین یک سانی این دو در زبان نمادین شان است. در آثار متعدد ادبی و تاریخی ملل و اقوام مختلف، روایت رؤیاهایی را می بینیم که توسط خواب گزارانی تفسیر و تعبیر شده و به وقوع پیوسته اند. شاهنامه نیز به عنوان یک اثر ادبی، خالی از این مقوله نیست و امر خواب گزاری، یکی از موارد تکرار شونده در این کتاب است. تا جایی که می توان از آن به عنوان یک بن مایه یاد کرد. این رؤیاها گاهی عیناً به وقوع می پیوندد، گاهی نیمی نمادین و نیمی حقیقی و گاه تماماً نمادین است. در این جستار، تعبیر رؤیای سیاوش در شاهنامه، از دو منظر خواب گزاری سنتی و مباحث ناخوداگاه فردی و جمعی یونگ مورد بررسی قرار گرفته و با تعبیر مد نظر روایت داستانی مقایسه شده است. روش تحقیق در این مقاله، تحلیل و مقایسه است یعنی در بخش خواب گزاری سنتی، تعبیر تک تک نمادهای آمده در رؤیا براساس کتاب های تعبیر خواب ایرانی و اسلامی گزارش می شود، اما در بخش تحلیل روان شناسی رؤیا، ابتدا با در نظر گرفتن زندگی، شخصیت و روحیات سیاوش و با نگاهی به روش تداعی آزاد یونگ، نمادهای رؤیای او تحلیل و در بخش پایانی نیز شباهت های ساختاری این رؤیا با اسطوره ای کهن بررسی شده است. نتیجه این که نمادها در این رؤیا به گونه ای کامل و بسامان پرداخته شده و کنار هم قرار گرفته اند که در هر دو روی کرد تعبیر سنتی و کاوش روان شناختی، به پاسخی منطبق با روند طبیعی این داستان در شاهنامه می رسیم.
ادبیات پایداری در «ایرج و هوبره»، آخرین منظومه غنایی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
145 - 170
حوزههای تخصصی:
ادبیات پایداری که دیرینگی اش ایستادگی و مبارزه بشر در مواجهه با بیداد است در دوره های مختلف ادبیات فارسی در آثار منظوم و منثور نمود یافته است. در ادبیات معاصر ایران، وقایع انقلاب اسلامی به ویژه جنگ تحمیلی، زمینه مناسبی برای بررسی تخصصی آن فراهم نموده است. پژوهش حاضر، مؤلفه های ادبیات پایداری در منظومه «ایرج و هوبره» آخرین منظومه غنایی ادبیات کلاسیک فارسی سروده قاسم لاربن را با روش توصیفی تحلیلی می کاود. یافته های تحقیق نشان می دهد بسامد ادبیات پایداری در منظومه با 11 مؤلفه شناسایی شده، 9/26 % است. این مؤلفه ها عبارتند از: نمادهای ملی، گرامی داشت وطن، پاسداری از وطن، تقدّم عشق آرمانی، بیان رشادت ها، اصطلاحات نظامی، صحنه پردازی جنگ، عملکرد دشمن، شهادت ایرج، نقش خانواده و جاودانگی شهید. با توجه به سرایش منظومه در بحبوحه جنگ تحمیلی، صحنه پردازی جنگ و کاربرد اصطلاحات نظامی بیشتر از دیگر مؤلفه ها بسامد یافته است. نکته قابل توجه آن است که با وجود غالب بودن جنبه غنایی منظومه، لاربن تنها به یک یا دو مؤلفه خاص از ادبیات پایداری بسنده نکرده است؛ بلکه وجوه مختلف آن را در منظومه گنجانده و «حماسه عشق و جنگ» را زیبا و دلنشین به تصویر کشیده است.
تحلیل ساختار داستان های سهراب، سیاوش و فرود بر اساس نظریه استروس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لوی استروس، مردم شناس فرانسوی، برای شناخت ساختار اسطوره ها، آن ها را به واحدهای سازنده تجزیه می کند و می کوشد با چینشی جدید، دلالت های پنهان آن ها را کشف کند. در پژوهش حاضر با استفاده از نظریه استروس و با روش توصیفی تحلیلی، ساختار داستان های سهراب، سیاوش و فرود تحلیل شده است. سه قهرمان یادشده، از پهلوانان دورگه شاهنامه هستند که علاقه به سرزمین پدری و خدمت به سرزمین مادری از ویژگی های مشترک آن هاست. تقابل های دوگانه خودی/بیگانه (ایرانی/انیرانی)، پدر/پسر و پدرسالاری/مادرسالاری، سه تقابل مهم این داستان هاست که در بروز تراژدی نقشی مهم دارند. نتایج پژوهش نشان می دهد که اقامت قهرمان در سرزمین مادر که تقابل خودی/بیگانه را پدید می آورد، مهم ترین عامل در سرنوشت اوست. هم چنین در داستان سهراب و فرود، برخورد و مبارزه با قهرمان دورگه از نبرد با دشمن اصلی مهم تر است و اعمال به ظاهر اتفاقی ایرانیان منجر به مرگ قهرمان می شود. این امر به سبب تقابل تفکر مردسالار ایرانی در برابر تفکر مادرسالار فرهنگ های دیگر است.
خردورزی های مسعود غزنوی در تاریخ بیهقی در آیینه نظریه سه بعدی خرد آردلت (3D-WS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم خردمندی در متون فلسفی، دینی و ادبی نظیر اوستا ، مینوی خرد ، شاهنامه ، گلستان ، بوستان ، کلیله ودمنه ، دیوان ناصرخسرو ، تاریخ بیهقی و... قدمتی دیرینه دارد. پیچیدگی مفهوم خرد بر اساس فرهنگ ها به این منجر شده که تاکنون تعریف جامعی از سوی نظریه پردازان بیان نشود؛ با وجود این، در این زمینه که خردمندی مشتمل بر دانش، بینش، تأمل و تلفیق منافع فرد با رفاه دیگران است، نوعی توافق کلی وجود دارد. از آنجا که ادبیات به دلیل ماهیت و حوزه گسترده اش، با سایر رشته های علوم انسانی همچون روان شناسی، تناسب موضوعی دارد و بافت فرهنگی جوامع نقش مهمی در شکل گیری مفهوم خرد و خردمندی ایفا می کند، این پژوهش به بررسی تطبیقی ویژگی های رفتار خردمندانه در شخصیت سلطان مسعود غزنوی در کتاب تاریخ بیهقی بر اساس مدل سه بعدی خرد آردلت، به منظور رسیدن به تعریفی از خرد بر اساس فرهنگ ایرانی پرداخته است. این پژوهش در چهارچوب رویکرد توصیفی و تحلیل کیفی و با توجه به منابع کتابخانه ای انجام شده است. حوادث و ماجرا های تاریخ بیهقی با روش تحلیل محتوا و با استفاده از سه فرایند پیاده سازی، کُدگذاری باز و کُدگذاری انتخابی مورد ارزیابی قرار گرفته است و مشخص شده که در نظر نکته سنج بیهقی، سیاست یا اداره خردمندانه و تدبیرآمیز مُلک و مؤلفه هایی که برای خرداندیشی عملی پادشاه برمی شمارد، با نظریه های جدید روان شناسی و از جمله نظریه خرد سه بعدی آردلت منطبق است.
تبیین جایگاه قابوس نامه در تاریخ اندرزنامه نویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۶
81 - 109
حوزههای تخصصی:
اندرزنامه نویسی و تعلیم در ادبیات، سنتی است که سابقه آن به ایران باستان می رسد. نقل تجارب عملی و حِکَم در قالب کلمات قصار، ضرب المثل و حکایات، در آن دوره به صورت گسترده رایج بوده است. این میراث گسترده به صورت های مختلف به دوره اسلامی منتقل شد و رفته رفته با عناصر اسلامی درآمیخت و بنا بر اقتضائات این دوران دچار تحولاتی شد. قابوس نامه یکی از اولین و مهم ترین متون اندرزنامه ای در ادبیات فارسی است که در مسیر این انتقال و تحولات قرار دارد. این مقاله در پی آن است تا با بررسی سبک و درون مایه قابوس نامه و مقایسه آن با اندرزنامه های پیشین و برخی اندرزنامه های معاصرش، آشکار کند این اثر چه نسبتی با سنت اندرزنامه نویسیِ پیش و پس از خود دارد. بررسی ها نشان داد بر اساس تعلق خاطر آل زیار و نویسنده قابوس نامه به ایران باستان و آشنایی این نویسنده با زبان پهلوی، این اثر در سبک و محتوا، قرابت بسیاری به سنت اندرزنامه نویسی پیشین دارد. برخلاف این امر صبغه اسلامی آن در مقایسه با اندرزنامه های معاصرش اندک و دور از انتظار است. ازاین رو قابوس نامه حامل میراث اندرزنامه ای پیشینیان در ادبیات فارسی است و مؤلفه ها و عناصر آن را در دوران اسلامی نمایندگی می کند.
جلوه های پایداری در تصویرهای نمادین کتاب های فارسی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
29 - 56
حوزههای تخصصی:
موضوع مبارزه با ستم و تجاوز از رویکرد های مهمّ آموزشی کودک و نوجوان است که بر اساس آموزه های ملّی و دینی در سرفصل های آموزشی کتاب های فارسی دوره ابتدایی آمده است. بر این اساس مؤلّفان نمادهای ملّی و دینی را مبتنی بر پایداری شناسایی کرده و در کتاب های فارسی آورده اند تا زمینه های پایداری و انگیزه های حماسه آفرینی را در ضمیر کودکان و نوجوانان این مرز و بوم فراهم و یا تقویت کنند تا کودکان و نوجوانان با شناخت نمادهای پایداری درک بهتری از پیشینه ملّی و اعتقادات دینی خود مبتنی بر پایداری داشته و آمادگی لازم برای مبارزه با ظلم و تجاوز داشته باشند. پژوهش پیش روی با هدف تبیین جلوه های پایداری در تصویرهای نمادین کتاب های فارسی دوره ابتدایی با رویکردی توصیفی- تحلیلی انجام شده و یافته های پژوهش نشان می دهد، مؤلفان از تصویرهای نمادین گوناگون دینی، ملّی و قراردادی در ساحت اسطوره و تاریخ برای تبیین جلوه های پایداری در کتاب های فارسی دوره ابتدایی بهره برده اند که نمادهای برخاسته از رویکردهای شخصیّتی، اخلاقی و عبادی امام علی (ع) ، قیام عاشورایی امام حسین (ع) ، ایثار رزمندگان و شهادت شهیدان، اسطوره رستم دستان و آرش کمانگیر و قیام تاریخی آریوبرزن که نقشی اساسی در تبیین مفاهیم پایداری داشته و کارکرد سزاوار و شایسته بر مخاطبان دارند، با زبانی تصویری و نمادین در کتاب های فارسی دوره ابتدایی آمده است.
بررسی و تحلیل نمود مراسم آشناسازی در حماسه برزونامه بر پایه نظریه میرچا الیاده
حوزههای تخصصی:
مراسم پاگشایی یا آیین رازآموزی که در زیر مجموعه الگوی اسطوره قهرمان قرار می گیرد. در بردارنده مجموعه ای از آیین ها و فنون است که هدف غایی آن آشنا ساختن انسان با امر قدسی و موجودات برتر است. یکی از این مراسم و آیین ها ، آشناسازی سن بلوغ در میان اقوام مختلف است که در زیر ساخت ، دارای ساختاری مشابه و یکسان است ، ساختاری که برمبنای آن میرچا الیاده الگوی جهان شمول را برای آشناسازی سن بلوغ در میان آیین ها، مناسک و سایر متون ارائه می دهد. از این دیدگاه به نظر می رسد داستان حماسی برزونامه، اثر عطاء بن یعقوب ناکوک رازی، از لحاظ زیرساخت و پیرنگ روایی، روایتگر مراسم آشناسازی سن بلوغ باشد . بدین گونه که برزو ، نوآموز این حماسه ، با پشت سر گذاشتن موفقیت آمیز آیین های آشناسازی سن بلوغ، در میان طبقه جنگاوران پذیرفته می شود.
نقد و تحلیل وجوه روایتی شیرین و خسرو امیر خسرو دهلوی بر پایه دیدگاه تودوروف(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
89 - 100
حوزههای تخصصی:
از مهمترین نظریه های ادبی، نظریه ی ساختارگرایی (structuralism) است که به بررسی و تحلیل ساختارهای عام در نظام های معناداری همچون زبان، ادبیات، داستان، اسطوره و .... می پردازد. تحلیل ساختاری داستان و روایت از زیباترین تحلیل های ادبی در نقد ادبی معاصر به شمار می آید. شیرین و خسرو جزو متون کهنی محسوب میشود که در رده ی روایت های اسطوره ای به حساب می آید. زیبایی هنری شعر امیرخسرو دهلوی در شیرین و خسرو بر کسی پوشیده نیست، تحلیل و تجزیه ی عناصر و داستان های این اثر حماسی بزمی، بسیاری از جلوه های زیبایی شناسانه ی این حماسه را به ما نشان می دهد. از دیدگاه ساختار گرایی، آنچه در بررسی و شناخت یک اثر ادبی اهمیت دارد و باید مورد توجه باشد خود متن و مناسبات درونی آن است. شیرین و خسرو در شمار آن دسته از آثار روایی و داستانی است که می توان بسیاری از عناصر داستانی نوین را در قصه های آن جستجو کرد. هنر داستان پردازی، توانایی های زبانی، شگردهای روایی و قدرت صحنه پردازی امیرخسرو دهلوی این اثر را چنان قوتی بخشیده است که آن را از زوایای گوناگون قابل تحلیل و بررسی ساخته است. در این مقاله سعی بر آن است وجوه روایتی شیرین و خسرو از دیدگاه تودوروف بررسی شود. در این مقاله سعی بر آن است وجوه روایتی شیرین و خسرو از دیدگاه تودوروف بررسی شود.
بررسی اصالت زن-طبیعت و اندیشه های طبیعت گرایانه فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
123 - 142
حوزههای تخصصی:
شاید بتوان جدّی ترین بحث های نقد فمنیستی در زبان فارسی را در شعر فروغ فرخزاد یافت. او نخستین شاعری است که احساسات زنانه خود را آزادانه تر از دیگران بیان کرده و زبان و اندیشه او کاملا زنانه، لطیف، پاک، و بی آلایش است و همچنین هیچ کس چون او، نتوانسته زندگی زن معاصر ایرانی را چنین در شعر خود به تصویر کشاند. این مقاله می کوشد تا نگرش اصالت زن-طبیعت را در شعر فروغ فرخزاد بازیابی و واکاوی نماید، از این رو «هستی شناسی طبیعت»، «فصول و گردش ایّام»، «عناصر چهارگانه»، «درخت و گیاه»، و «موجودات زمینی و آسمانی» در پیوند با زبان و اندیشه فروغ فرخزاد مورد کنکاش قرار گرفته است. مقاله حاضر سعی بر آن دارد تا به این پرسش پاسخ دهد که در شعر و افکار شاعر، مفاهیم طبیعت گرایانه تا چه اندازه بازتاب داشته است و فروغ فرخزاد به عنوان شاعری زن به طبیعت چگونه می نگریسته است؟ بنابراین بررسی اصالت زن-طبیعت در شعر فروغ فرخزاد گامی است جهت کنکاش در اندیشه ها و آراء یکی از شاعران معاصر زن و شعرهای طبیعت گرایانه وی. روش تحقیق به کاررفته در این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد.
بررسی پیوند ایدئولوژی فره شاهی و فره پهلوانی در شاهنامه فردوسی
حوزههای تخصصی:
واژه فره به معنای شکوه و فروغ و تأیید ایزدی به کار می رود. این واژه انواع متفاوتی دارد مانند فره ایزدی، فره شاهی، فره همگان، فره موبدی، فره پهلوانان و فره ایرانی. یکی از مهم ترین انواع فره، فره شاهی است که لازمه حکومت شاهان به شمار می آید. در کنار شاهان فره مند همواره پهلوانی نامی نیز حضور دارد که در سایه حمایت شاه به وی خدمت می کند. در این جستار پیوند فره شاهی و فره پهلوانی مورد بررسی قرار گرفته است که فره شاهی در واقع مؤید و تقویت کننده فره پهلوانی به شمار می آید، یعنی تا زمانی که پهلوان در خدمت شاه باشد از فره برخوردار خواهد بود و هنگامی که پهلوان از شاه دوری کند فره پهلوانی نیز از وی روی برمی تابد زیرا که فره پهلوانی از تأیید فره شاهی به وجود می آید و در پیوند مستقیم با آن عمل می کند.
کارکرد تزیینی، توضیحی و نمادین اوصاف در منظومه های غنایی با تکیه بر لیلی و مجنون، یوسف و زلیخا و سلامان و ابسال جامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شاعران منظومه های روایی در آفرینش روایتی جذاب، از وصف برای شخصیت پردازی و فضاسازی استفاده می کنند. ژنت به بررسی وصف و ارتباط آن با روایت و روایتگری پرداخته است. وی برای اوصاف، کارکرد تزیینی، توضیحی و نمادین قائل می شود. در این پژوهش، کارکردها در سه منظومه غنایی لیلی و مجنون، یوسف و زلیخا و سلامان و ابسال جامی، به روش توصیفی- تحلیلی بررسی شده است تا میزان و کیفیت استفاده از اوصاف با کارکردهای گوناگون، در هر منظومه مشخص گردد و در نهایت به این پرسش پاسخ داده شود که اوصاف در منظومه های غنایی غیر از کارکرد تزیینی، چه کارکرد دیگری دارد؟ نتایج حاصل از تحقیق بیانگر اینست که علی رغم باور غالب که کارکردِ نمادین، ویژه متون عرفانی و رمزی است، در سه منظومه غنایی موردنظر، کارکرد نمادین اوصاف، مفاهیم زیادی را در متن گنجانده است، اما با توجه به تفاوت های موجود در روایت سه منظومه برای درک مفهوم نمادین اوصاف باید به حوزه جغرافی، قبیله، قوم، مذهب و تاریخ رجوع شود؛ از این رو برای درک مفاهیم اوصاف با کارکرد نمادین، از نشانه شناسی استفاده شده است. براعت استهلال یکی از انواع کارکرد توضیحی اوصاف است که بیشتر در لیلی و مجنون یافت می شود و برای کارکرد تزیینی اوصاف در منظومه سلامان و ابسال موردی یافت نشد.
بررسی کنش های گفتاری در واژه ی خُنُک در شاهنامه
حوزههای تخصصی:
نظریه ی کنش گفتار، از مباحث مهم کاربرد شناسی در زبان شناسی، بر این پایه مبتنی است که انسان از زبان تنها برای توصیف خویش و پدیده ها بهره نمی گیرد، بلکه با تولید پاره گفتارها، اعمالی نیز انجام می دهد؛ این اعمال را کنش گفتاری می نامند. در این جستار پس از معرفی نظریه ی کنش گفتار و پیشینه ی استفاده از آن در تحلیل آثار فارسی، به بررسی واژه ی «خُنُک» در شاهنامه به عنوان یک نوع کنش گفتاری عاطفی و ترغیبی پرداخته ایم. ابتدا تمام موارد کاربرد «خنک»، استخراج و طبقه بندی و سپس با روشی توصیفی- تحلیلی، بر اساس کنش منظوری موجود در فضای ابیات، به بررسی کنش گفتار های این واژه پرداخته شده است. برآیند تحقیق آن است که کاربردهای واژه ی «خُنُک»، در دو گروه کنش های گفتاری عاطفی و ترغیبی جای می گیرد. البته مرز میان کارکردها آنچنان باریک است که با کمی تغییر در زاویه ی نگاه، امکان تاویلی متفاوت و بردن هر مورد در ذیل کارکردی دیگر میسر است.
نابرادری عرصه ستیز (تحلیل مناسبات نابرادران در گفتمان شاهنامه)
حوزههای تخصصی:
بر اساس تحقیقات روانشناسان و جامعه شناسان معاصر پیرامون نهاد خانواده، سنت چندهمسری یا تعدد زوجات عامل ایجاد تنش و اختلال در ساختار خانواده است. از منظر تاریخی تبار این سنت به اعصار کهن و جوامع اولیه انسانی مرتبط می شود و علی رغم مغایرت و عدم سازگاری با سرشت و طبیعت انسانی، مناسبات اجتماعی و شرایط خاص اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، اقتضای حضور چنین امری را تأیید می کرده است. نتیجه این مقاله نشان می دهد که این مسئله به صورت مشخص در شاهنامه فردوسی به عنوان یکی از مهمترین متون به جا مانده که منبعی بسیار غنی و معتبر برای مطالعات اجتماعی و فرهنگی به شمار می آید، بروز و ظهور یافته است و به نحوی بر کنش های کاراکترهای داستانی تأثیرگذار بوده است. درگیری مرگبار نابرادران در شاهنامه به صورت الگویی تکرار شونده نمایان می شود به طوری که در هر موضع که چنین روابط خویشاوندی شکل گرفته است، بدون استثنا به مرگ یکی از برادران ناتنی منجر شده است. در واقع این مقاله مدعی است که وضعیت رفتاری و سلامت روانی فرزندان خانواده های چندهمسری در شاهنامه فردوسی چندان بهنجار و مطلوب نیست؛ بنابراین با برجسته کردن این مطلب و ردیابی آن در شاهنامه به ایضاح زوایای مختلف آن پرداخته است و برآیند تحقیق صحت فرضیه مذکور را تأیید کرده است.