ابوالقاسم اسماعیل پور مطلق

ابوالقاسم اسماعیل پور مطلق

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۷ مورد.
۱.

تحلیل تطبیقی میان دو موجود اسطوره ای سیمرغ و گارودا در دو اثر حماسی شاهنامه و مهابهارات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی حماسه اسطوره شاهنامه مهابهارات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۳۳
حماسه کهن هندیان (مهابهارات) با حماسه برجسته و جهانی ایرانیان (شاهنامه) اشتراکاتی دارد که از تشابهات فرهنگی و تمدنی بین هندیان و ایرانیان حکایت می کند. پژوهش حاضر می کوشد تا این دو اثر حماسی و ماندگار را بکاود و دو موجود اسطوره ای از این دو اثر را از منظر اسطوره ای بازشناسد و وجوه اشتراک و افتراق آن ها را دریابد. نتایج این پژوهش به روش تحلیلی-توصیفی، درصدد پاسخ به اشتراکات و افتراقات در وجوه دو موجود اسطوره ای از آثار مذکور و معیارهای نزدیکیِ بین این دو اثر است و نشان از این دارد که در میان شخصیت های پرشمار این دو اثر حماسی، مشابهت های میان سیمرغ و گارودا شایان توجه است. مشترکات و مشابهات این دو در زمینه های گوناگونی قابل بررسی هستند؛ از جمله: جایگاه ویژه آن دو میان پرندگان اسطوره ای، شکل ظاهری، حضور یافتن به محض طلبیده شدن و زندگی بر فراز کوهی مقدس. از نتایج دیگر این تحقیق آن است که وجوه افتراق قابل توجهی نیز بین این دو موجود اسطوره ای وجود دارد؛ برای مثال تفاوت چشمگیری میان این دو پرنده اسطوره ای یافت می شود: در سیمرغ تکیه بر دانایی و خردمندی اوست، اما گارودا دارای قدرت بدنی سرشار معرفی می شود.
۲.

بررسی تطبیقی اسطوره «غربت روح» در سروده گنوسی مروارید و قصه غربت غربی سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۵۲
باور به هبوط روح به سراپرده هستی و بازگشت آن به موطن و منزلگاه اصیل و آغازین خویش، جوهره اصلی تعالیم و آموزه های مکتب گنوسی و اندیشه های سهروردی است. این باور، در دو داستان رمزی تمثیلی «سروده مروارید» (بازتابی از اندیشه های معرفت شناختی گنوسی) و «قصه غربت غربی» (بیانگر نظام اندیشگانی شیخ اشراق) نمود و تجلی یافته است. این پژوهش با روش کتابخانه ای و رویکرد تحلیلی تطبیقی، برآن است که محورهای اساسی جهان شناختی گنوسی و سهروردی را از خلال این دو رساله به تصویر بکشد، وجوه اشتراک و افتراق میان آن ها را بازخوانی کند و از این رهگذر، به دستاوردهایی در بررسی تطبیقی و بینامتنی میان این دو داستان برسد. به رغم وجود تفاوت های بسیار فکری میان این دو طیف اندیشه، یافته های پژوهش نشان از وجود اشتراکات بسیاری دارد. از درون مایه های مشترک میان این دو داستان، می توان به آموزه هایی همچون غربت آگاهی، جهان نگری شرقی غربی، حضور پیر و راهنمای طریق، عنصر آگاهی بخشی و نیز ساختار رمزی و اسطوره ای هر دو داستان اشاره کرد؛ همچنین از وجوه تمایز میان این دو داستان، آموزه هایی چون بازگشت و تولد ثانوی، حضور مداخله گرانه الوهیت در هستی و جهان نگری غیر ثنوی است که در قصه غربت غربی بازتاب یافته است.  
۳.

تحلیل منظومه مانلی نیمایوشیج بر پایه نقد کهن الگویی یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره نیما مانلی نقد کهن الگویی یونگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۷ تعداد دانلود : ۱۹۴
این پژوهش به تحلیل منظومه مانلی نیمایوشیج بر پایه نقد کهن الگویی یونگ می پردازد. نقد کهن الگویی (اسطوره ای)، از رویکردهای نوین در حوزه نقد ادبی معاصر است که با دیدگاه روان شناسانه به اسطوره ها، ماهیت کهن الگوها را کشف می کند و نقش آن ها را در آثار ادبی نشان می دهد. از این رو بحث اسطوره و کهن الگو در ادبیات معاصر(شعر)، به نوعی با بحث روان شناسی (بر پایه نظر یونگ) گره خورده است. در این منظومه، مانلی نمودی از اسطوره قهرمان است که طی یک سفر درون شناختی، با گذر از «من» به «خود»، موفق به «فردیت یابی» می شود، و در سایه این دگرگونی از دیگران ممتاز می گردد؛ همچنین کردار مانلی با مراحلی از الگوی قهرمان شامل کاوش و نوآموزی تطبیق داده می شود. کهن الگوهای مرگ و باززایی، پیر دانا و نماد  آب، در ارتباط با اسطوره قهرمان در منظومه مانلی معنا می یابند. یافته های پژوهش نشان می دهد که مانلی شخصیت اصلی منظومه، فردی از طبقه فروتر جامعه است که با تدابیر پیر دانا در این سفر، به شناخت درستی از خویش می رسد و هماهنگ با طبیعت، به دامن جامعه باز می گردد.
۴.

کالبدشناسی رستم در جهان پیشاشاهنامه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رستم شاهنامه ایندره سورنا بهیشمه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۸ تعداد دانلود : ۳۸۲
رستم دریچه ای را می ماند که همواره رو به آرمان هایِ نوپدیدِ مردمِ این سامان گشوده می شود و رستاخیزهایِ مکرّرِ جنابش در اقالیمِ فرهنگ نشان می دهد که هنوز چهره ای اساطیری این توان را دارد که پاسخ گوی نیازهای تاریخی ایرانیان باشد. اگر بر این قول متفق باشیم که «اسطوره» و «تاریخ» می توانند زایاننده «حماسه» باشند، با نظربستن به شاهنامه ، سؤالی که ذهن همگان را به خود مشغول خواهد داشت، این خواهد بود که برجسته ترین پهلوانِ حماسه ملّی (که خود وزنه ای گران برای دومین پاره از سه گانه بلندآوازه شاهنامه است)، از کدامین زِهدانِ تاریخی یا اساطیری (یا حتی حماسی) برون جسته و بازنمایاننده کدامین ایزد یا شخصیت ایرانی/اَنیرانی است. نگارندگان برای پاسخ به این مسئله، با تدقیق در منابعِ موجود، خویشکاری هایِ رستم و همتایانش را در «اسطوره»، «تاریخ» و «حماسه »هایِ ایران و ملل همجوار از نظر گذرانیده و متناسب با زمان و امکانات خود بدین پرسش پاسخی درخور داده اند. یافته های پژوهش حاضر که با تکیه بر منابع کتابخانه ای و به صورتِ تطبیقی تحلیلی فراهم آمده است، نشان می دهد که رستمِ شاهنامه -کیفیتاً و کمیتاً- میراث دارِ «ایندره هندی» (از لحاظ اسطوره ای)، «سورنایِ حرّان» (از لحاظ تاریخی) و «بهیشمه هندی» (از لحاظ حماسی) است.
۵.

تحلیل تطبیقی سهراب در شاهنامه و ببهروواهن در مهابهارات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حماسه شاهنامه مهابهارات سهراب ببهروواهن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۳ تعداد دانلود : ۶۹۷
سهراب یکی از شخصیت های اسطوره ای حماسه ملی ایرانیان، شاهنامه، از وجوه متعدد، شباهت های فراوان با «ببهروواهن»، شخصیت حماسه مهابهارات دارد. مشترکات و مشابهات این دو در زمینه های گوناگونی قابل بررسی است. ریشه مشترک نام هر دو شخصیت، نسب نامه خانوادگی، سرگذشت مشابه، داستان ازدواج پدر و مادر این دو با نکات و جزئیات مشابه، اقامت هردو نزد خانواده مادری و به دور از پدر، نقش یک اسب ویژه در پیش برد داستان، رویارویی با پدر در میدان نبرد پس از سالیان بسیار، نقش نیروهای فراطبیعی در داستان، کشته شدن یکی از طرفین جنگ در آوردگاه و کوشش برای به دست آوردن نوش دارو، از شاخص ترین اشتراکات این دو شخصیت حماسی ایران و هندوستان به شمار می آیند. با این حال با بررسی ژرف و دقیق سرگذشت سهراب و داستان ببهروواهن، به وجوه افتراق قابل توجهی نیز بین دو شخصیت دست می یابیم که حتا گاه مسیر دو داستان را به طور کلی از یک دیگر متمایز می کند و سرنوشت های کاملاً متفاوتی را برای این دو شخصیت رقم می زند. نویسندگان در این پژوهش درصدد هستند تا با بهره گیری از شیوه تطبیقی، وجوه اشتراک و افتراق میان این دو شخصیت را بررسی کنند و به این پرسش پاسخ دهند که مبانی اشتراک و اختلاف مهابهارات و شاهنامه در داستان های مربوط به این دو شخصیت کدام است؟
۶.

بررسی تطبیقی بوران دخت و آتنا، الهگان جنگ آوری در داراب نامه و اودیسه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آتنا بوران دخت زن در اساطیر داراب نامه طرسوسی اودیسه هومر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۷ تعداد دانلود : ۴۷۳
پژوهش در قلمرو اساطیر، آن هم از طریق تطبیق ادبیّات ملل، کشف نمادهای جهان شمول را در پی خواهد داشت. اسطوره ها، افسانه ها و حماسه های ملل هندواروپایی بازتاب جهان بینی مشترکی هستند که می توان آن را در لابه لای متون ادبی رصد کرد. یکی از درون مایه های مهم این قلمرو، زنان و ویژگی های خاص ایشان، در خلال قرن ها دگرگونی، در اعتقادات و آئین های اسطوره ای است. این مقاله بر آن است تا با دیدگاهی اسطوره ای و روشی تطبیقی، به قیاس نقش زنان در دو حماسه اودیسه و داراب نامه طرسوسی بپردازد. در این بررسی، کارکردهای برجسته شخصیت های اصلی زن در این دو اثر و شباهت های ایشان شمرده شده است. نگارنده برای بررسی این شباهت ها، پس از برشمردن ویژگی ها و خویش کاری های «آتنا» الهه جنگاوری و خردورزی یونانی، و «بوران دخت» پهلوان بانوی خارق العاده داراب نامه، اثبات می کند که بوران دخت، بازآفرینی متأخر «آناهیتا»، الهه ایرانی است که با آتنای یونانی، هم عرض و همسان است. این نوع همسانی و این همانی در بستر حماسه های دو فرهنگ مختلف، نشانگر ریشه ها و خاستگاه های یکسان اساطیر در ادبیّات ملل است.
۷.

تحوّل صنعت قلب نحوی در متون ایرانی باستان و میانه غربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صنعت ادبی قلب نحوی کیاسموس تشابه الاطراف تسبیغ طرد و عکس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۲ تعداد دانلود : ۳۸۷
یکی از صنایع ادبی به کار رفته در متون ودایی، متون ایرانی باستان (کتیبه های فارسی باستان، اوستای متقدّم و اوستای متأخّر) و متون ایرانی میانه غربی (متون زردشتی، مانوی و کتیبه ها) صنعت ادبی قلب نحوی است. صنعت قلب نحوی، وارونه سازی ساختارهای دستوری در عبارات یا بندهای پیاپی است. این صنعت را با صنعت طرد و عکس و نیز صنعت تشابه الاطراف در بلاغت فارسی مقایسه کرده اند. طرد و عکس یکی از نمونه های قلب نحوی است. برخی از مثال های تشابه الاطراف می توانند نمونه قلب نحوی به شمار آیند. صنعت قلب نحوی در ادبیّات ایرانی دوران باستان و میانه و نو (فارسی دری) استمرار و توالی داشته است. هر چند هیچ یک از اصطلاحات بدیع فارسی معادل دقیق آن نیست.
۸.

پیمان گیتی و جام گیتی نما (تحلیل نمادشناختی جام جم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارنست کاسیرر اسطوره شناسی جام جم جام جهان نما نمادشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸۳ تعداد دانلود : ۳۸۸
جام گیتی نمای نمادی اسطوره ای است که نخستین بار در شاهنامه ی فردوسی رخ نموده و سپس در گستره ی ادبیّات فارسی به ویژه در شعر صوفیانه و غنایی بسامد بسیار یافته است. تا کنون تحقیقاتی درباره ی منشأ این اسطوره انجام شده است که بیشتر شامل تحلیل های توصیفی یا اشاراتی کوتاه است. از جمله جلال خالقی مطلق در نهایت ایجاز احتمال می دهد که اسطوره ی مرموز «پیمان (پیمانه ی) گیتی» که در متون پهلوی از آن سخن رفته، همان جام گیتی نمای باشد و آرش اکبری مفاخر این نظر را گسترش می دهد و تأیید می کند. ما نیز در این مقاله بر پایه ی همین نظر، با تحقیق در اسطوره ی جم و تحلیل نمادشناختی آن و تطبیقش با «افسانه ی گرال» و «سرود مروارید»، دلایل پیوند اسطوره ای جام جم با «پیمان» را نشان خواهیم داد. طبق تحلیل ما، پیمانه که نماد اندازه و توازن است، در اسطوره ی جمشید همان گوهری است که انسان را به تمدّن راهبر می شود و طبیعی است که نماینده ی شاهی او باشد. با توجّه به این که پیمانه رمز مشخّص کردن اندازه ها است و به عبارتی پدیده های جهان را برای آدمی سنجش پذیر و دریافتنی می کند، خویشکاری جهان نمایی جام جم را نیز می توان حاصل تحوّل همین رمز بنیادی، در سایه ی دیگر اسطوره های «جهان نمایی» انگاشت.
۹.

تحلیل نمادهای شعر پایداری در اشعار احمد شاملو بر پایه نقد اسطوره شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره نماد ادبیات پایداری احمد شاملو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳۶ تعداد دانلود : ۸۱۴
احمد شاملو با بهره گیری از درون مایه های اساطیری نمادین و رمزآلود در آفرینش و ترسیم فضای اسطوره ای در اشعارش همواره کامیاب بوده است. شاملو از شاعرانی است که هر چند میزان پرداختن وی به اسطوره و جنبه های حماسی نسبت به بعضی شاعران معاصر کمتر است؛ ولی توانسته است نمودهای زیبایی از اسطوره سازی را هر چند اندک در شعر خود عرضه کند و به ویژه در عرصه شعر پایداری، به بازآفرینی اسطوره های کهن و آفرینش اسطوره های تازه بپردازد. وی با خارج نمودن قالب اصلی اسطوره از فضای کهن اسطوره ای خود، از آن به عنوان نمادی تأثیرگذار در صحنه سیاسی و اجتماعی بهره برده است تا شرایط نابسامان فرهنگی، سیاسی و اجتماعی جامعه مورد ستم خود را اصلاح کند. این جستارکه با روش تحلیلی- توصیفی انجام گرفته است، نشان می دهد که وی همواره با بهره گیری از نمادها در بازآفرینی اسطوره ها توانمند بوده و با توجه به نیازهای جامعه اش به اسطوره آفرینی پرداخته است ؛ همچنین بسیاری از اشعار شاملو بر پایه بن مایه های اسطوره ای بنا شده است. پژوهش هایی درباره شعر شاملو از دیدگاه نقد اسطوره شناختی صورت گرفته است؛ اما این مقاله، نخستین پژوهشی است که به گونه ای ویژه، نمادهای اساطیری مرتبط با ادبیات پایداری در شعر شاملو را مورد بررسی و تحلیل قرار می دهد.
۱۰.

بازتاب ایران باستان در شعر حافظ شیرازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴۲ تعداد دانلود : ۶۴۵
حافظ نام ها، ترکیبات و اصطلاحات خاص ایران باستان را بارها در غزل های خود به کار برده است، ترکیبات و نام هایی چون جام جهان بین، پیر مغان، جام کیخسرو، جام جم و غیره. حافظ پژوهان بارها درباره ی این ترکیبات و نام ها سخن رانده و هر یک بنا به فراخور دیدگاهشان آن ها را تفسیر و تحلیل کرده اند. نگارنده این ترکیبات خاص را اسطوره سازی های حافظ می دانم و بر این باورم که حافظ با ابداع ترکیبات نو و معنابخشی تازه و بدیع به برخی از ترکیبات باستانی، دست به اسطوره سازی زده و شاعری اسطوره ساز است. بسیاری از شاعران پیش از او اسطوره پردازی کرده اند. بدین معنی که برخی از درونمایه های باستانی و اساطیری را در شعر خود اورده اند. اما اسطوره سازی چیزی غیر از اسطوره پردازی است و حافظ برپایه ی اسطوره های باستانی اسطوره-های خود را ساخته است.
۱۱.

دماوند در اساطیر ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رستم فریدون دماوند البرز جمشید ضحّاک دیو سپید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۸۸ تعداد دانلود : ۱۴۵۲
دماوند در اساطیر ایرانی مرکز جهان و جایگاه میترا و گیومرد، نخستین انسان، پنداشته شده است. جمشید سوار بر گردونه ای که دیوان آن را می کشیدند، سفری هوایی از دماوند به بابل داشت. ضحاک در دماوند به جمشید تاخت. فریدون در روستایی نزدیک دماوند به دنیا آمد؛ زیرا مادرش به آنجا پناه برده بود. ضحاک تا پایان جهان در دماوند زندانی است. منوچهر در دماوند زاده شد و آرش کمانگیر تیرش را از کوه دماوند پرتاب کرد. دیو سپید در دماوند مسکن دارد و دخترش در صخره های آن می زید و سرگرم نخ ریسی است. اژدها در نزدیکی همین کوه در خواب به رستم بر می خورد. چکاد هرا یا قله البرز 180 روزنه در خاور و 180 روزنه در باختر دارد که خورشید هر روز از یکی از روزن های خاور به روزنه ای در باختر رهسپار می شود. در این جستار به بررسی و تحلیل جنبه های گوناگون اساطیری کوه دماوند و شخصیت های مرتبط با آن می پردازیم.
۱۲.

رستاخیز مانوی در کفالایای قبطی و تطبیق آن با متون پارسی میانه و پارتی تورفانی، بر اساس تاریخ ادبیات مانوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مانویت رستاخیز کفالایا پارسی میانه پارتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸۵ تعداد دانلود : ۵۹۱
یکی از مهم ترین بخش های اساطیر مانوی، روایات مربوط به رستاخیز و پایان جهان است. هرچند نوشته های گوناگون مانویان، از فرقه های گوناگون و زبان های مختلف، در نوع نگاه به رستاخیز و نیز در کلیت روایات، با هم سازگارند، اما تفاوت هایی هم در این روایات به چشم می خورد. در این نوشتار، به تفاوت روایات مربوط به رستاخیز، در متون ایرانی میانه تورفانی و کفالایا ی قبطی پرداخته ایم. آثار تورفان توسط مانویان آسیای مرکزی از فرقه دیناوریه و کفالایا توسط مانویان مصر نگارش یافته اند. در هردو روایت، در پایان جهان، بخشی از نور برای ابد در تاریکی اسیر می ماند. تفاوت های اساسی این دو روایت که خود ناشی از تفاوت جهان بینی و ریشه های فکری و فرهنگی این دو گروه از مانویان است، در سه محور اساسی قرار می گیرند: 1- در متون تورفان، ایزدان از اسارت ابدی بخشی از نور در تاریکی، هیچ اندوهی به دل راه نمی دهند؛ حال آنکه در کفالایا ایزدان از این اسارت سخت می گریند و مویه می کنند.2- به طور کلی و پیرو مورد نخست، ایزدان در روایات تورفانی از ویژگی های انسانی چون اندوه و ترس و مویه گری بری اند، حال آنکه در کفالایا، ایزدان به این دردهای انسانی مبتلایند و چهره ای زمینی تر دارند.3- در متون تورفان، علت اصلی اسارت نهایی پاره هایی از نور، ناامیدی آنها به رستگاری است. در این روایات، کلید رستگاری، امید است. در کفالایا برای امید چنین نقشی قایل نشده اند. در پایان، به تاثیرریشه های فکری و فرهنگی ایران و مصر بر شکل گیری این تفاوت ها می پردازیم.
۱۸.

کیش گنوسی و عرفان مانوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گنوستى سیزم ادبیات هرمسى عرفان مندایى گنوسیس عرفان مانوى

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۳۷
کیش گنوسى یاGnosticism در زمره مکاتب مهم دینى - عرفانى صدرِ مسیحیت است. در این جستار، مکاتب مهم گنوسى سده‏هاى دوم و سوم میلادى مورد تحلیل قرار مى‏گیرد. مکاتب گنوسى عمدة مبتنى بر آراء عارفان صدر مسیحیت، مانند: شمعون مُغ، والنتین، مرقیون و بازیلیدس است. صبغه عرفان در ادبیات هرمسى و در کیش مندایى، صبّى یا مغتسله مکمل تحلیل کیش گنوسى است. موضوع تازه‏اى که در این مقاله مطرح مى‏شود، طرح عرفان مانوى است که از دل کیش گنوسىِ صدر مسیحیت برآمده و در سده سوم میلادى، روشنفکران دینى شرق (پیروان دیناوریه در خراسان) و نحله‏هاى دینى - عرفانى غرب (آسیاى صغیر، سوریه و مصر) را سخت تحت تأثیر قرار داده است. بن مایه عرفانى مانویت، عبارت است از: هبوط روح از عالم نور به این جهان. در این مکتب، رسالتِ انسان، آزاد کردنِ پاره‏هاى روح علوى محبوس در پیکر مادى، رستگار شدن روح و پیوستن به جهان نور است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان