فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۸۲۱ تا ۴٬۸۴۰ مورد از کل ۵٬۶۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
ایران سرزمینی کهن است که آغاز آن به دوران پیشاتاریخی باز می گردد. این آغاز پیدایش، در اساطیر ضبط شده و از راهِ متن شاهنامه، انتقال یافته است. شکل گرفتن یک سرزمین، در چارچوب کشوری با وجود یک پادشاهی، به ناچار منجر به رابطه با مردمان سرزمین های هم سایه و پادشاهان آن ها، به عنوان بیگانگان، می شود. این روابط، در دو گونه جنگ و صلح و زیرمجموعه های آن ها شکل گرفته و موجب غیریت بخشی به سرزمین و منافع خودی در قبال بیگانگانِ غیر می شود. بر این پایه، نویسنده در این مقاله می کوشد تا استواری سیاست شهریاری در برابر بیگانگان را بر پایه دال های برآمده از گفتمان سیاسی ایران شهری نشان داده و فرآیند تجربی این روابط میان ایران با بیگانگان را با واکای آن در دوره کیانیان (کی قباد، کی کاووس و کی خسرو)، بر اساس بخش حماسی شاهنامه، توصیف کند. روش انجام این مقاله، تحلیل گفتمان است و به عنوان نتیجه کلی، پیامد تمامی این روابط، پیدایی و نگه داشت کشوری به نام ایران، مرزبندی آن با بیگانگانِ غیر و امنیت آن، بر پایه اصل بقا است.
گره خوردگی غنایی و اجتماعی در شعر بهار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
عصر مشروطه از دوره های متفاوت در تاریخ ایران است که در آن تمام جنبه های زندگی دستخوش تغییر گردید و به تبع آن شعر نیز دگرگون شد و نگاه شاعران این دوره با نگاه شاعران دوره های پیشین تفاوت کلی پیدا کرد. در این عصر همه چیز در خدمت اجتماع قرار گرفت حتی شعر. بزرگترین شاعران این دوره کسانی هستند که در متن اجتماع و حوادث اجتماعی قرار دارند و نسبت به آنها عکس العمل نشان می دهند؛ از این رو شعر این دوره شعری است صریح و شفاف با حاکمیّت اندیشه، امّا رگه هایی از احساس نیز در آنها می توان یافت که هرچند نمی توان شعر غنایی به معنای واقعی کلمه به حساب آورد، امّا نمی توان بار عاطفی و گاه زبان نسبتاً غنایی آنها را نیز نادیده گرفت. گاه شاعران تلاش می کنند در اثنای انتقال اندیشه، بار عاطفی شعرشان را نیز تقویت کنند؛ بنابراین موضوعات اجتماعی با زبانی تقریبا غنایی مطرح می شود که در چنین حالتی نوعی گره خوردگی غنایی اجتماعی در اشعارشان به وجود می آید؛ هرچند که این گره خوردگی کمرنگ باشد. این نوع تلفیق شعر غنایی و اجتماعی در شعر عارف، فرّخی، عشقی، بهار و دیگرشاعرانِ این عصر وجود دارد البتّه با شدّت و ضعف نابرابر. شعر محمّد تقی بهار به عنوان یکی از بزرگان ادبیّات فارسی از این نظر قابل بحث و بررسی است؛ چراکه در این دوره ، هیچ شاعری به اندازه وی با شعر کلاسیک فارسی آشنا نیست و از سیاسی ترین شاعران این دوره است.
ظرائف
منبع:
اخگر بهمن ۱۳۲۶ شماره ۲۳
حوزههای تخصصی:
تاریکی های ادبیات تعلیمی با تکیه بر اندرزنامه های سیاسی قرن پنجم تا هفتم (بدآموزی های اندرزنامه های سیاسی و چرایی وجود آن ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۹
157 - 193
حوزههای تخصصی:
ادبیات تعلیمی کهن ترین نوع ادبی در ایران است که از زیرشاخه هایی چون پند و اندرز، زهد و اخلاقیات تشکیل شده و پیوندی ناگسستنی با اخلاق دارد و همّ خود را در راستای پرورش قوای روحی و تربیت نفس انسانی به کار می گیرد. بخش وسیعی از ادبیات تعلیمی را اندرزنامه ها تشکیل می دهند که غالباً به صورت نثر و با نگرشی اخلاقی به منظور تعلیم شیوه های کشورداری و همچنین بهبود زندگی فردی و اجتماعی نگاشته شده اند. در نوشتار حاضر، برجسته ترین متون تعلیمی نثر فارسی که در فاصله قرون پنجم تا هفتم، به شکل اندرزنامه های سیاسی نگاشته شده اند، با رویکردی اخلاقی و با نیم نگاهی به اخلاق اسلامی مورد واکاوی قرار گرفت و نشان داده شد که مواردی چون تأکید بر نابرابری، جبرگرایی و اعتقاد به بخت و تقدیر، تعصبات نکوهیده عقیدتی و مذهبی، تحقیر زن، پرداختن به آداب و فواید می خواری، عشق ورزی های حرام، تأیید و توصیه تلویحی برخی رذایل اخلاقی، ناپاکی زبان و رعایت نکردن عفت کلام، از بدآموزی های این نوع متون تعلیمی هستند و عامل اصلی وجود آن ها ساختار طبقاتی و استبدادی است و سایر عوامل مانند محتوای متون تعلیمی، آمیختگی جریان های فکری، واقع بینی نویسندگان و جهت گیری های آنان در ارتباط با عامل اصلی در پیدایش این بدآموزی ها مؤثر بوده اند. <strong> </strong>
تحلیل تصویرسازی های عاشقانه مشفقی بخارایی با استفاده از مفاهیم نجومی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
75 - 90
حوزههای تخصصی:
عبدالرّحمان مشفقی بخارایی از شاعران قرن دهم هجری است که در گفتن انواع شعر سلیقه نیکو دارد. قصاید خوب و غزل های مرغوب دارد و شهرت اهاجی کوبنده اش نیز با لطافت اشعار غنایی مطبوعش پهلو می زند. با این که در روزگار وی دانش هایی نظیر رمل و نجوم دیگر چندان مورد توجّه نبوده و با ظهور سبک هندی زبان شاعران نیز از اصطلاحات تخصّصی علمی دور و به زبان عامّه مردم نزدیک شده بود، مشفقی برای تصویرپردازی های عاشقانه از مفاهیم نجومی بسیار استفاده کرده است. در شعر وی نه تنها به مفاهیم و واژه های نجومی متداول در میان اکثر شاعران مثل طالع و ستاره بخت و نام سیّارات سبعه برمی خوریم، مضامین و کلمات تخصّصی تر دانش نجوم همچون ذنب، قدر، قران، شرف، مفهوم دیدن ساعات سعد و نحس را نیز در خلال ابیاتش مشاهده می کنیم. با توجّه به نحوه استفاده وی از مفاهیم و واژه های نجومی و تصاویر هنرمندانه ای که با به کار گرفتن این مضامین در شعر خود خلق کرده، می توان گفت که مشفقی با دانش نجوم تفسیری یا هیأت آشنایی کامل داشته و از مفاهیم آن برای بیان عواطف درونی خویش، بویژه در سوز و گدازهای عاشقانه به خوبی بهره برده است.
سیر انفسی در دیوان حافظ از منظر تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
69 - 82
حوزههای تخصصی:
حافظ به عنوان یکی از سرایندگان برجسته ادبیّات عرفانی در میان شاعران پارسی سرا راجع به مسأله سعادت بشر و عوامل پیش برنده و بازدارنده از آن و همچنین نوع موضع گیری وی در قبال تعالیم صحیح و ناصحیح رسیدن به سعادت و سیر انفسی، عقاید ناب و درخور توجهی دارد. در این نوشتار به منظور شناخت بهتر و عمیقتر این نظرات از روش تحلیل گفتمان انتقادی استفاده شده است که شامل نظریه ها و روش هایی برای مطالعه تجربی روابط میان گفتمان و تحولات اجتماعی و فرهنگی است. براین اساس دو غزل از حافظ در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بررسی شده است. نتایج این واکاوی نشان می دهد که شعر حافظ آمیزه ای از تغزّل و تعقّل است و تفسیر آن بدون قرآن کاری عبث و بی فایده است. سیر انفسی از نظر حافظ، فرایندی خرد محور و عملگراست و با زهد منافات دارد. این فرایند پالایشی است، نه پرورشی و نقش مرشد، تنها به عنوان الگو و راهنما است و او هیچ سیطره ای بر سالک ندارد .
بررسی همسانی های اسطوره ای طاووس و گاو در باورهای ملل مختلف (با تکیه بر اساطیر ایران و یونان)
حوزههای تخصصی:
رابطه خدایان، انسان ها و حیوانات با یکدیگر در اسطوره ها و روایات کهن ملل مختلف از اهمیت خاصی برخوردار است. مخصوصاً اینکه برخی از حیوانات، به خاطر ویژگی های بارز و نقش برجسته شان، در زندگی و باورهای گوناگون مردمان، بیشتر در کانون توجه قرارگرفته اند. از زمره این حیوانات طاووس و گاو هستند؛ افسانه های مربوط به این دو حیوان، شباهت ها و تجانس های بی شماری با یکدیگر در فرهنگ های مختلف، به ویژه در باورهای کهن ایران و یونان دارد که این امر می تواند بیانگر اهداف مشترک مردمان این سرزمین ها و تأثیرپذیری آن ها از یکدیگر باشد. در واقع یکی از ویژگی های بارز اسطوره ها، مشترک بودنشان در میان اقوام و ملل مختلف است و اسطوره طاووس و گاو نیز از این قاعده مستثنی نیستند که به عنوان مظاهر توتمیسم در فرهنگ اسطوره های ملل و حماسه های ملی سرزمین های مختلف به چشم می خورند. از این رو، شناساندن نمودهای گوناگون اسطوره های شکل گرفته در پیرامون آن ها، در کنار ارزشمندی، برای آگاهی از خاستگاه، پیوند و فلسفه تقدس آن ها می تواند راهگشای بسیاری از سؤالات مبهم ذهن انسان ها در طی دوار مختلف تاریخ باشد. اگرچه در مورد پیوستگی ها، ارتباط متنی، شخصیت ها و داستان های کهن ایرانی با اسطوره های ملل دیگر تحقیقات زیادی انجام شده است؛ اما تاکنون به پیوندهای مشترک طاووس و گاو در اساطیر پرداخته نشده است. بدین جهت پژوهش حاضر کوشیده است تا تجانس ها و مناسبت های میان طاووس و گاو را در اساطیر ملل، به ویژه در اسطوره های ایران و یونان بررسی کرده و پیوندهای اساطیری مشترک این دو حیوان را با تکیه بر پیکرگردانی اساطیری نشان دهد.
تحلیل داستان رعنا و زیبا از دیدگاه ولادیمیر پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال نوزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
211 - 238
حوزههای تخصصی:
قصّه بخشی از میراث فرهنگی ملت ها است و ارزش های سنّتی و فرهنگی هر جامعه را رقم می زند. در تحلیل قصّه ابتدا باید به شناخت عناصر سازنده آن پرداخت، سپس روابط بین این عناصر و خطّ سیر قصّه را کشف نمود. پرسش اصلی پژوهش این است که براساس تئوری ولادیمیر پراپ و با تحلیل خویشکاری های واحد ویکسان در روایت عامیانه رعنا و زیبا چگونه می توان به ساختار این گونه داستان ها پی برد. دراین مقاله که با روش توصیفی و تحلیل محتوا به انجام رسیده، داستان بر اساس الگوی ریخت شناسی پراپ مورد بررسی قرار گرفته است که می توان آن را به مراحلِ وضعیت آغازین، پیدایش گرفتاری، انتقال، نیرنگ، مبارزه، بازگشت و عروسی دسته بندی کرد. ضمن نقد وتحلیل کارکردهای سی ویک گانه مورد نظرِ پراپ در این داستان مشخص شد که فراوانی عملکرد در این قصّه در عنصر یاری دهنده است و سپس در تصمیم گیری قهرمان قصّه و در مبارزه، بیشترین کنش دیده می شود. این قصّه سه بدبختی و شر و رفع آن را در پی دارد که به تناسب آن، سه بازگشت و انتقال را برای قهرمانان اصلی قصّه رقم می زند.
بررسی و تحلیل نمود های عاشقانه در رمان های دهه هفتاد (با تکیه بر چهار رمانِ خانه ادریسی ها، سالِ بلوا، جزیره سرگردانی و منِ او)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
«عشق» یکی از برجسته ترین مضامینی است که شاعران و نویسندگان در طول تاریخ ادبیات فارسی، همواره به آن توجه ای ویژه داشته اند. متون نظم و نظر پارسی از دیرباز تاکنون، عرصه ی نمایش دو گونه ی عشق مجازی و عشق حقیقی بوده است. در آثار منثور کهن، عالیترین جلوه های عشق را می توان در آثاری همچون مناجات نامه ی خواجه عبدالله انصاری و سوانح العشاقِ غزالی به تماشا نشست. رمان در سده ی اخیر، به عنوان یکی از انواع ادبی، به انحاء مختلف جولانگاه مضامین عاشقانه بوده است. بسیاری از رمان نویسان، از زمان پیدایش نخستین رمان های نوین فارسی تا بحال کوشیده اند تا دلدادگی ها، دلبستگی ها و شوریده-حالی های بشر را به شیوه های مختلف به تصویر بکشند. «بررسی و تحلیل نمود های عاشقانه در رمان های دهه ی 1370 (با تکیه بر چهار رمان خانه ی ادریسی ها، سالِ بلوا، جزیره ی سرگردانی و منِ او)»، هدف این پژوهش است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که عشق به اشکال مختلفِ زمینی و آسمانی در آثار مورد مطالعه انعکاس یافته است.
بررسی و تحلیل کارکرد تقابل ها در بازنمایی مفاهیم اخلاقی و تعلیمی در باب هفتم از بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۰
53 - 75
حوزههای تخصصی:
یکی از شگردهای سعدی برای بازنمایی آموزه های تعلیمی و اخلاقی در باب هفتم بوستان ، استفاده از تقابل سازی های دوگانه در سطح واژگان و معانی است. او می کوشد با ذکر موضوعات اندرزی و اخلاقیِ مطلوب، مجموعه ای از کنش های رفتاری و گفتاری نیک را به مخاطب خود انتقال دهد و در ادامه، متضاد آن مسائل را بازنمایی کند تا بر قدرت ممیزه اخلاقی مخاطبانش بیفزاید. در این پژوهش، با استفاده از منابع کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی، کیفیت بازتاب تقابل ها در باب هفتم بوستان با رویکرد به نظریه تقابل های دوگانه کاویده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد کلیّت این باب، بازنماینده تقابل میان خیر و شر در سطح کلان است. سعدی در گام بعدی، ذیل هر مؤلفه به مصداق هایی اشاره می کند تا گستره بینش و شناخت مخاطب تقویت شود. همچنین، شخصیت هایی که این تقابل ها را منعکس می کنند، در دو دسته حقیقی و مجازی جای می گیرند. درمجموع، سعدی قصد دارد با فراهم کردن بسترهای اخلاقی لازم برای تزکیه درونی افراد، شهرِ جسم و جان آن ها را به مدینه فاضله ای بدل کند که براساس بایدهای اخلاقی بنا شده است.
مکتوب تاریخی
بررسی عشق درادبیات غنایی و حماسی با تکیه بر دو اثر «شاهنامه» فردوسی و «پلنگینه پوش» روستاولی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
61 - 78
حوزههای تخصصی:
تجلی عشق در آثار حماسی باعث پیوندی گسست ناپذیر ودلنشین میان حماسه و تغزل می گردد. شاهنامه فردوسی و پلنگینه پوش روستاولی از شمار آثاریست که حماسه و غنا در آن ها نیک درهم تنیده شده است. «عشق»، در این دو اثر، جایگاه والایی دارد. در پلنگینه پوش، عشق و موضوعات عاشقانه بسامد بالایی دارد و داستان بر محور عشق و حماسه می گردد. به گونه ای که گاهی داستان با عشق شروع می شود، با عشق ادامه پیدا می کند و با عشق به پایان می رسد. در شاهنامه هم در بسیاری از داستان ها، عشقی که در خدمت حماسه باشد دیده می شود. این مقاله در صدد است ویژگی های محتوایی عشق و حماسه را در این دو اثر بزرگ از ادبیات دو ملت ایران و گرجستان به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای مورد بررسی قرار دهد. هدف این پژوهش آن است که نشان دهد، یک اثر ادبی بستر مناسبی برای طرح مسائل متعددی است که منجر به تنوع موضوع می گردد.
بررسی مقایسه ای آراء خواجه نصیر و نصرالله منشی درباره تربیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۲
67 - 94
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائلی که همواره اذهان ملل جهان را به خود مشغول داشته، تعلیم و تربیت و ضرورت وجودی آن است؛ به گونه ای که همه ملت ها سعی دارند مطابق با امکانات و شرایط اجتماعی و فرهنگی خویش، نظام تربیتی کامل و بی نقصی را بنا نهاده و نسل های آینده را بر اساس آن به شکلی آرمانی تربیت کنند. ایرانیان نیز از این امر مستثنی نبوده و وجود کتب متعدد تعلیمی گواه این ادعاست. ما در این پژوهش از میان کتب متعدد تعلیمی، دو کتاب اخلاق ناصری و کلیله ودمنه بهرامشاهی را برگزیده و به روشی کتابخانه ای و تحلیلی توصیفی به بررسی وجوه تربیت اخلاقی مطرح در آن ها پرداخته ایم. نتایج بررسی نشان می دهد که از میان این دو صاحب نظر، خواجه طوس نگاهی گسترده تر و عمیق تر به اصول تربیتی داشته و با مطرح ساختن هر جنبه از اصول تربیتی به شرح مفصل و بسط آن پرداخته، درحالی که نصرالله منشی چون اغلب در پی به نمایش گذاشتن مهارت خود در نویسندگی است و تعلیم و تربیت در درجه دوم اولویت های او قرار دارد. ازاین رو در هر موردی اغلب به بیان کلی و ذکر حدیث و سخنی قصار اکتفا کرده و از تشریح بیشتر مسئله امتناع کرده است.
مقایسه نظریه آینده متعالی با مرگ اندیشی خیام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشیدن درباره ی مرگ و سخن گفتن از آن یکی از بن مایه های رایج در ادبیات و جریان اندیشه های هر ملّت است. به دلیل ناشناخته بودن این پدیده، هریک از اندیشمندان بسته به فرهنگ و درک مخاطبانشان به تعبیر های متفاوتی از مرگ و مرگ اندیشی روی می آورند و معانی متفاوت و متناقضی از آن به دست می دهند که این مسأله در گذشته ی ادبی ایران به اشکال گوناگون نشان داده شده است. پژوهش حاضر بر آن است تا با مقایسه مرگ اندیشی از دیدگاه عمر خیام رباعی سرای دانشمند قرن پنجم هجری و دیدگاه پژوهشگران جدید غرب مانند زیمباردو تفاوتها و شباهت های آنها را نشان دهد. این پژوهش از نوع تحلیل مقایسه ای است که با استفاده از منابع کتابخانه ای با استناد به منابع پژوهشی مکتوب انجام گرفته است. پرسش اصلی مقاله این است که تفکر مرگ اندیشی در دو دیدگاه چه معنایی دارد؟ یافته های حاصل پژوهش نشان می دهدکه عمر خیام بیشتر نگاهی بدبینانه و مادی به مرگ و مقوله های مرگ دارد و از مفاهیمی چون خوشباشی، دم غنیمت شمری، پوچی مرگ استفاده می کند در حالی که آینده متعالی دارای یک دید خوش بینانه نسبت به مرگ است و از مفاهیمی مانند خودکشی، سازندگی و توجه مثبت استفاده می کند.
پیوند عقل و عشق در داستان زال رودابه با تکیه بر تئوری انتخاب و نگاره ماندالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با روی کردی روان شناسانه به روش تحلیلی- توصیفی با تأکید بر مفهوم عشق از دیدگاه ویلیام گلاسر یکی از مؤلّفه های پیوند دهنده عقل و عشق را در داستان زال رودابه می کاود. گلاسر عشق را برابر با تعهد می داند. تعهد مانند بسیاری از عمل کرد های دیگر آدمی، یک رفتار است؛ رفتاری که با چیرگی و پشتوانه عقل انجام می گیرد. در این راستا ضمن تبیین برجسته ترین نیاز اساسی زال که نیاز عشق و تعلق است به آشکار کردن میزان رفتار متعهدانه و دور از هفت عادت مخرب هریک از شخصیت های پیش برنده داستان نیز می پردازد. از این منظر نقش آن ها را در به کمال رسیدن عشق معلوم می دارد. زال رودابه، ندیمان، سیندخت، سام، منوچهر و مهراب به ترتیب با رفتار متعهدانه خود به پشتوانه گفت وگوها و مذاکره های خردمندانه (مؤلّفه فکر) و کنترل عادت های مخربشان، تصاویر دنیای مطلوب خود را به تدریج تغییر داده و با پذیرفتن اتحادِ تضادها و تقابل ها، دوایر تودرتوی ماندالا را که با دایره مهین عشق زال رودابه آغاز شده، در مسیر به کمال رساندن عشق و مرکزیت و یگانگی در می نوردند. از آن جا که در زبان نمی توان دو واژه را صد در صد برابر هم دانست، تعهد عنصری است که از یک سو بازوی خود را به دست عقل و از سویی به دست عشق داده است. بنابراین با تکیه بر این داستان می توان تعهد را به عنوان یکی از مؤلّفه های پیونددهنده عقل و عشق دانست.
تأثیر به کارگیری حوزه معنایی و واژگانی در تصحیح متن تعلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از نظریه های مختلف زبان شناسی برای تحلیل کیفیت متون ادبی، در دهه های اخیر از مقبولیت فراوانی برخوردار بوده؛ به ویژه که با به کارگیری این امر، افق های نگرش تازه ای در نقد متون ادبی به وجود آمده است. یکی از مهم ترین حوزه های زبان شناسی، مبحث «معنی شناسی» است که خود شامل مصادیق مختلفی است. از جمله موضوعات مهم معنی شناسی، مسیله حوزه معنایی و واژگانی است که زبان شناسان مختلف، درباره این دو حوزه در آثار خود صحبت کرده اند. این نظریه را حتی در تصحیح متون فارسی می توان به کار گرفت. این مقاله با به کارگیری تکرار، با هم آیی معنایی، تضاد معنایی و جز این ها به بررسی دو اثر تعلیمی تصحیح شده ( قابوسنامه و بوستان سعدی) از سوی مرحوم یوسفی می پردازد. باتوجه به مجال مقاله می کوشد تا با این عناصر، متن تصحیح شده را واکاود و انتخاب اصح و ادق را از غیر اصح باز نماید. باهم آیی واژگانی و معنایی در این دو اثر تعلیمی بررسی شد و دلیل انتخاب نسخه بدل به متن یا متن به نسخه بدل ها باز نموده شد.
بررسی روش های واقع نمایی؛ راهکاری برای انتقال مفاهیم اخلاقی در گلستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۸
85 - 110
حوزههای تخصصی:
نویسندگان و شاعران در ادبیات تعلیمی، از ابزارهای مختلفی استفاده می کنند تا مخاطب را برای پذیرش پیام و درون مایه های اخلاقی مورد نظر خود قانع کنند. واقع نمایی از جمله این شگردهاست. هرگاه مخاطب باور کند حادثه ای به واقع اتفاق افتاده است، آن را بهتر می پذیرد و در باور کردن آن حادثه، شک وتردید کمتری برایش ایجاد می شود. هدف این پژوهش نیز بررسی شگردهای ایجاد واقع نمایی، به منزله یکی از تمهیدات اقناع مخاطب برای پذیرش پیام های اخلاقی در گلستان سعدی است. سعدی از شگردهایی مانند اشاره به شخصیت های تاریخی و اسطوره ای، زمان و مکان واقعی، بازنمایی گفتار به شکل مستقیم، زاویه دید اول شخص، شروع داستان از میانه داستان، توصیف جزئیات، استناد به منابع دیگر در روایت حکایت ها و بیان واقعی بودن داستان از زبان نویسنده، استفاده کرده است تا توهم محاکات در حکایت های گلستان ایجاد کند. وی بدین طریق توانسته است احساسات خوانندگان را تحریک و تصور خاصی را در آنان ایجاد کند و بدین ترتیب با تزکیه رذایل اخلاقی، آنان را به سوی اهداف متعالی سوق دهد.
مقایسه سیاوش، انسان آرمانی شاهنامه با نوح، انسان کامل تورات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۵
107-127
حوزههای تخصصی:
سیاوش و نوح(ع) در شاهنامه و تورات، همسان و هم روزگار نیستند اما هر دو از یک ویژگی مشترک برخوردارند؛ یعنی کامل و آرمانی اند، دو شاخصه قدسی و مینوی که همواره مطلوب بشر کمال طلب بوده است. کمال طلبی، گاه در قامت سیاوش، انسان آرمانی شاهنامه فردوسی، و در روایتی اسطوره ای و حماسی ترسیم می شود و گاه در قالب نوح، انسان کامل تورات و ضمن روایتی تاریخی مذهبی ظهور و بروز می یابد. معیارهایی که شاهنامه به عنوان منبعی سرشار از نکته های اخلاقی و تربیتی از انسان آرمانی ارائه می دهد، با شاخصه های انسان کامل تورات به عنوان متنی تاریخی مذهبی، چندان تفاوتی ندارند؛ زیرا فردوسی به عنوان حکیمی خردورز تلاش می کند چهره ای الهی و جاودانه از سیاوش ارائه دهد که هم با دیدگاه اسطوره ای منطبق باشد و هم از نظر مذهبی قابل پذیرش و مقبول؛ بر همین مبنا، داستان سیاوش با وجود نقل در متون مهری و مزدیسنی پیش از شاهنامه، همواره مورد توجه ایرانیان مسلمان نیز بوده است. با مقایسه سیاوش و نوح(ع) و واکاوی برخی از ویژگی های شخصیتی و اخلاقی و تعلیمی دو انسان اسطوره ای و دینی، دریافت می شود که وجه مشترک هر دو، اخلاق و معیارهای تربیتی و آموزه های تعلیمی است و ارزش ها و ملاک های ارزشی در تورات و شاهنامه بسیار به هم نزدیک اند.
بوطیقای روایتِ ادبیات پایداری در کتاب های درسی ادبیات دوره متوسطه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
85 - 110
حوزههای تخصصی:
نظام آموزشی در کشور ما نظم محور است و ویژگی بارز آن، نظم دادن به مقوله های متنوع علمی، با تکیه بر عناصر موجود در آن ها است. بر این اساس، رویکرد نظم محور به درک بیشتر دانش آموز از فحوای دروس و علوم منتهی می شود. هدف ما در این جستار، بررسی دامنه ای خاص از فحوای کتاب های درسی دوره متوسطه، یعنی روایت های مرتبط با ادبیات پایداری است تا از این رهرو، به میزان تحقق اهداف آموزش وپرورش پی بریم. در این باره، ابزار اصلی تحقیق را روایت شناسی قرار دادیم و به سبب کثرت انگاره ها در این گستره، بر آن شدیم تا از رویکرد تودورف به مثابه محور اصلی کار بهره گیریم؛ چه او در یکی از پژوهش های به نام خویش به بررسی و آسیب شناسی فحوای کتب درسی ادبیات در نظام آموزشی فرانسه پرداخته و بدین حیث، تجربه او راهگشاست. نیز خواهیم دید که هرچند نویسندگان دو دوره کتاب های درسی ادبیات فارسی دوره متوسطه ایران، در دوره اول، توجه چندانی به روایت پایداری نداشتند و تنها در دوره دوم، این مقوله را مهم قلمداد کرده اند، بااین حال، متن های برگزیده در هر دو دوره، به حیث ساختار روایی، نکات قابل انتقادِ فراوان دارند و گویا هدف مؤلفان کتاب های درسی از جای دادن متن های روایی در این کتاب ها، ایدئولوژیک گرایی است تا ارتقای سطح خوانش، نقد، توصیف متن و آشنایی با مفاهیم متن روایی. فقدان قاعده مندی، همچنین عدم تطابق با ملاک های علم روایت شناسی و چندپارگی در بیان مطالب باعث شده تا نمونه های عرضه شده تناسبی با اهداف دیسپلین محور در آموزش ادبیات پایداری نداشته باشند.
تحلیل آوا و القا در اشعار عاشورایی صفایی جندقی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
صفایی جندقی فرزند ارشد یغمای جندقی است و اشعار عاشورایی مهیج و سوزناک وی در قالب ترکیب بند سروده شده است. او در این شیوه گوی سبقت را از اقران ربوده و ترکیب بند عاشورایی او، مشحون از فنون و صنایع ادبی است.در این مقاله، از میان فنون ادبی مراثی تنها به آواها و صنایع مرتبط با آن مانند واج آرایی، انواع جناس و تکرار که بارِ موسیقایی کلام را افزایش می دهند، پرداخته شده است. تحلیل آوایی این اشعار از منظر مکتب فرمالیسم، با تأکید بر تحلیل آواها و القاهاست که موریس گرامون به آن ها توجّه داشته است. بر این اساس در ذهن پرسش هایی مطرح می شود؛ آیا می توان از تکرار آواهای به کاررفته در شعر صفایی به القاهایی دست یافت؟ آیا تکرار واج و القای آن می تواند احساسات یا نام آواهایی را تداعی کند؟ در تحلیل واجی نوحه ها، با در نظر گرفتن تأثیر انتخاب واژگان و تکرار آن ها بر موسیقی و معنای نوحه ها به تکرار واج ها، القا، جایگاه و شیوه های تولید توجّه شده است. در این مقاله به آواها، میزان کاربرد آن ها، القاها و تصویرسازی های به کار رفته در نوحه ها پرداخته تا میزان موفقیّت شاعر را در انتقال مفاهیم و پیام مشخّص کند. نتیجه اینکه تکرار آواها توانسته اند احساسات و حسیّات را تداعی کنند؛ بسامد بالای واکه بم "آ" و همخوان خیشومی "ن" در اشعار صفایی جندقی، حاکی از القای درد، رنج و نارضایتی است، حتّی اگر در مضمون بیت ها و کلام او آشکارا بیان نشده باشد.