فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۲۱ تا ۲٬۰۴۰ مورد از کل ۵٬۶۴۵ مورد.
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال دوم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۵
65 - 86
حوزههای تخصصی:
این مقاله، آن گونه که از نامش برمی آید، بررسی و بازتاب راز و رمزهای آیین میترایی بر اندیشه ها و غزلیات حافظ است که تلاش شده از منابع گوناگون اساطیری، تاریخی و ادبی در این زمینه استفاده و با کمک آن زوایای ناشناخته اشعار حافظ شناسایی گردد؛ چرا که دیوان او تنها یک مجموعه ادبی نیست، بلکه ویژگی های قومی، ملی و تاریخی در آن نهفته است که به خاطر آشنایی او با فرهنگ ریشه دار ایران زمین، از بسیاری از مظاهر و نمادهای فرهنگی ایران پیش و پس از اسلام بهره گرفته است. نخست برای آشنایی بیشتر با کیش میترایی به کلیاتی درباره آن اشاره و سپس تأثیر حافظ را از کیش مهر بررسی می کنیم. این مقاله در سه بخش تنظیم و نوشته شده: بخش نخست: کلیاتی در باره میترا؛ بخش دوم: شناسایی راز و رمزهای آیین میترایی؛ بخش سوم: بازتاب نمادهای مهرپرستی در غزلیات حافظ.
الگوی بررسی زبان حماسی
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات نقد جدید، بررسی زبان در آثار ادبی است. الگوی بررسی زبان حماسی، چگونگی زبان شعر حماسی را در سطوح گوناگونِ آوایی و موسیقایی، واژگانی و نحوی، بلاغی و ادبی، محتوایی و درون مایه ای بررسی می کند تا چگونگی تجلّی نوع ادبی حماسه در زبان را کشف و توصیف کند. به همین منظور نگارنده در این مقاله، با استفاده از نظریات نقد جدید، به ویژه صورت گرایی و بر اساس زبان حماسی معیار (شاهنامة فردوسی) یک الگو برای بررسی زبان حماسی در سطوح گوناگون، طراحی نموده است و در هر سطح، شاخص های لازم را تبیین کرده و سپس چگونگی ظهور آن شاخص ها در زبان حماسی را، با بیان شواهدی از متون حماسی، به ویژه شاهنامة فردوسی نشان داده است تا بر اساس آن بتوان اولاً به ویژگی های زبان حماسی دست یافت و ثانیاً این شاخص ها را در متون حماسی منظوم آزمود و به میزان موفقیّت یا عدم موفقیّت شاعران حماسه سرای پس از فردوسی، در به کارگیری زبان حماسی پی برد. بر اساس همین الگو و در این مقاله مشخص شده است که مثلاً باذل مشهدی، به عنوان یکی از مقلدان زبان حماسی معیار، در استفاده از زبان حماسی موفقیّت چشمگیری کسب نکرده است و در برخی از وجوه زبان حماسی از جمله انواع موسیقی شعر حماسی، ترکیب سازی، جزالت شعر حماسی و تصویرسازی دچار ضعف و کاستی است.
تحلیل کهن الگویی حکایت «پادشاه و کنیزک » مثنوی بر اساس دیدگاه یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کهن نمونه اصطلاحی یونگی است برای محتویات ناآگاه جمعی؛ یعنی افکاری غریزی یا میلی که به سازمان دهی تجربیات بنا بر الگوهای از پیش تعیین شده ی فطری در انسان می پردازد. این تصاویر نخستین در طول روزگاران به اشکال گوناگون بروز کرده است ازجمله در قالب اسطوره و داستان چنانکه یونگ اسطوره ها وافسانه های پریان را تجلی کهن نمونه ها می داند.
نمونه ی بارز این کهن نمونه ها را در ادب فارسی می توان در حکایت ها و داستان های مثنوی معنوی مشاهده کرد. یکی از داستان های آموزنده ی مثنوی که بیان گر توجه عمیق مولوی به مسائل روانی است، حکایت پادشاه و کنیزک در دفتر اول مثنوی است که اگر با دیدی تحلیلی و از منظر نقد روانشناسانه توجه شود، برخی از مسائل روانشناسی تحلیلی یونگ، از جملـه تـوجـه به نـاآگاه جمعی و برخی کهن نمونه های آن و خواب و رویا را می توان مشاهده کرد که پرداختن به آن ها در تحلیل اندیشه های مولوی راه گشا می باشد. در این مقاله سعی برآن است که حکایت پادشاه و کنیزک مثنوی از نظرگاه روانشناسی تحلیلی یونگ بررسی شود.
مرز اندرز در چامه های سعدی
حوزههای تخصصی:
سعدی سخنوری است که در زمینه های گوناگون شاهکاری هنری آفریده است و اگرچه چامه سرا نیست، اما چامه هایش در جایگاه خود استوار و شاعرانه است. او در چامه هایش بر آن است تا فرمانروایان را از خودکامگی و سیاه نامگی برهاند. او می خواهد تا فرمانروایان را بستاید و به بهانه ستایش، آنان را اندرز دهد و راه بنماید. بر این اساس نویسنده کوشیده است تا ضمن بررسی ویژگی های چامه های سعدی، اهداف سعدی را از بیان چامه سرایی و کیفیت آن توضیح دهد.
ادبیات روستایی در رمان های عربی و فارسی؛ بررسی تطبیقی الأرض شرقاوی و جای خالی سلوچ دولت آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ادبیّات جوامع مختلف، ادبیّات روستایی به عنوان یکی از زیرشاخه های مهمّ ادبیّات داستانی مطرح بوده و بسیاری از نویسندگان بزرگ در این مورد آثاری را به رشتة تحریر درآورده اند. در ادبیّات عربی می توان از عبدالرّحمن الشّرقاوی نویسندة مصری خالق رمان الأرض نام برد که روستای کودکی خود را با ماجراهایش به تصویر می کشد؛ و از نویسندگان مشهور ادبیّات فارسی در این عرصه محمود دولت آبادی است که آثارش او را به عنوان نویسندة اقلیمی و منطقه ای، معروف ساخته است؛ او در رمان جای خالی سلوچ روستایی به نام «زمینج» را با مشکلات خانوادة سلوچ به تصویر می کشد.
این مقاله با رویکردی تطبیقی پس از تحلیل دو رمان مذکور، به موضوعاتی همچون: جایگاه زنان، فقر روستائیان، آب و آبیاری، نقش زمین و ظلم دولت مردان می پردازد و واقع گرا بودن دو نویسنده، توجّه آن دو به آثار بومی، اهمیّت جایگاه زنان در دو رمان، روحیة استواری روستائیان در برابر ظالمان را بازمی نماید.
بررسی جنبه های تاریخی دو منظومه غنایی «خسرو وشیرین» نظامی و«شیرین و خسرو» امیرخسرو دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان داستان های خمسهی نظامی، ماجرای عشق خسرو پرویز، پادشاه ساسانی به شیرین برادر زادهی بانوی ارمن، به سبب رنگ ملی و برخورداری اززمینه های افسانه ای و غنایی از زیبایی و اهمیت خاصی برخوردار است. امیرخسرو دهلوی دومین منظومهی خمسهی خویش را به این داستان اختصاص داده است. او با آنکه سوژه و سیر اصلی داستان را مطابق روایت نظامی سروده است اما تغییراتی نیز در جریان داستان ایجاد کرده است. ضرورت و اهمیت این پژوهش از آن جهت است که برتری و تواناییهای زبانی، انتخاب واژگان و صور خیال نظامی در خمسه سبب شده است تا دیگر جنبه های داستانی، افسانهای و تاریخـی نادیده گرفتـه شود. لذا در پژوهش حاضر با شیـوهی توصیفی- تحلیـلی وتاریخی داستان غنایی خسرو و شیرین بر اساس قدیم ترین منابع معتبر مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت و در نهایت این نتیجه به دست آمد که: امیرخسرو، بیش از نظامی، به الگوی تاریخی پایبند بوده است. او هر چند به اعتراف خود هرگز نتوانست به پای نظامی برسد، اما توانسته است، با روی آوردن به الگوی تاریخی و تغییراتی جزئی اما هنرمندانه در بخشهای افسانهای و تاریخی، از بین دیگر نظیره پردازان این اثر غنایی بزرگ تاحدّی نوآور باشد.
بررسی تکنیک های مدرن انعکاس ذهن در رمان شازده احتجاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نویسندگان داستان های مدرن برای رهایی از نا هنجاری های تمدن جدید به دنیای درون و ذهن که بس گسترده تر از دنیای بیرون است روی می آورند و به جای نمایش جدال های بیرونی و اجتماعی افراد داستانی، انعکاس دنیای درون و محتویات ذهنی شخصیت ها را مورد توجه قرار می دهند. واضح است که با گسترش روان شناسی و دریافت عمق و پیچیدگی روان انسان ها، ورود به دنیای ذهنیات با همان تکنیک های سابق داستان نویسی امکان پذیر نبوده است؛ بنابراین نویسندگان مدرن برای کشف و آشکارسازی ضمیر پنهان شخصیت ها به ابداع شگردهای جدیدی در داستان نویسی دست می یازند. این مقاله به روش کتابخانه ای نوشته شده است و با توجه به یافته های جدید درباب ماهیت ذهن و تکنیک های موجود برای انعکاس این یافته ها، یکی از نخستین آثار مدرن ذهن گرای فارسی، یعنی رمان شازده احتجاب هوشنگ گلشیری، را مورد بررسی قرار می دهد. مطابق این پژوهش، ذهنیت گرایی رمان شازده احتجاب بر دو محور خاطره و خیال بنا شده و در نتیجه منطق داستان برمبنای این دو محور پایه ریزی شده است. برای دستیابی به این مهم نویسنده از انواع تکنیک های انعکاس ذهن که با به کارگرفتن آن ها خواننده مستقیماً با عملکردهای ذهنی شخصیت مواجه می شود استفاده می کند تا منطق ذهن گرای رمان را به بهترین وجه به نمایش بگذارد. این امر البته پیچیدگی رمان را نیز در پی دارد؛ پیچیدگی ای که باوجود تصور بسیاری از خوانندگان تعمد نویسنده نیست، بلکه در نتیجة نزدیک سازی ساختار رمان به ساختار ذهن به دست آمده است که با درک درست این ساختار می توان بر دشواری های موجود در این رمان فائق آمد.
بررسی کارکرد راوی اوّل شخص در امر روایتگری رمان دا
حوزههای تخصصی:
دو ضمیر «من» و «ما» راویتگر رمان دا هستند. اگر چه نویسنده ی این داستان، چندان به شاخصه های از پیش تعیین شده ی انتخاب روایتگر اوّل شخص پایبند نیست و گهگاه زاویه ی دید روایت را به ناگاه تغییر می دهد، اما زاویه ی دید راویِ اوّل شخص، تا پایان داستان، وجه غالب روایتگری است. راوی در رمان دا، گاه از حدّ فردیّت فراتر می رود و از زاویه ی دید راوی «دانای کلّ شخصی» به روایت می پردازد تا چنین پنداشته شود که راوی اوّل شخص، در بخش هایی از داستان به منظور انتقال صریح اطلاعات، به دانای کل استحاله می یابد. از میان روش های ارائه زاویه ی دید، جریان سیّال ذهن بیش از هر چیز، منتقل کننده ی احساسات و هیجانات راوی است که بدین ترتیب، اطلاعات لازم در اختیار خواننده قرار می گیرد.در این پژوهش، نخست انواع زاویه ی دید به کار برده شده و نوآوری های روایی موجود در رمان مورد بررسی و واکاوی قرار گرفته اند سپس انواع تک گویی ها با ذکر مثال ذکر گردیده اند تا در نهایت، درکی کامل از نقش راوی و اهمیت زاویه ی دید انتخابی وی در موفقیت رمان، مورد بررسی قرار بگیرد
زمان روایى درپیکرفرهاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل مهم در نحوة شکل گیری ساختار داستانی، ترتیب رخدادهای آن داستان است که ذیل عنوان عنصر زمان بررسی می شود. رمان پیکر فرهاد اثر عباس معروفی نیز اثری است که زمان حقیقی و ذهنی را مبنای اصلی روایت خود قرار می دهد. نویسنده در روساخت رمان، داستانی واحد را با سه زمان متفاوت بیان می کند؛ اما سیر خطی روایت را درهم می شکند؛ به گونه ای که اغلب، روابط و نظم زمانی رویدادها مبهم می ماند و به این ترتیب، زمان ارزش کمّی خود را از دست داده، به تدریج از روایت محو می شود.
در این مقاله سعی شده ترتیب رویدادها و زمان روایی در این رمان بررسی شود و اینکه نویسنده چگونه با به کارگیری مشخصه هایی از جریان سیّال، ساختار ذهن و آشفتگی شخصیت زن قصه را روایت کرده است؛ ویژگی هایی مانند اغتشاش زمانی و مکانی، تداعی آزاد، حذف نویسنده از متن و درنظر گرفتن نقشی برای خواننده در روایت به دلیل نمایش مستقیم ذهنیاتی مشوّش و خاطرات سیّال بدون سانسور- که همان لایه های پیش گفتار ذهنی است- و بهره گیری از تک گویی درونی و حدیث نفس در بخش هایی از داستان، شعرگونگی، ابهام ذهنی و دشواری یافتن معنایی قطعی برای رمان که نویسنده برای ایجاد شگرد روایی خاص به کار گرفته است.
پاپیروس های پهلوی: شناخت و پژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشته هایی به خط پهلوی کتابی بر روی پاپیروس از دوران متأخر ساسانی در مصر به دست آمده است. این نوشته ها مربوط به زمان خسرو پرویز (591-628 م) است که مصر را به تصرف درآورد. در این اسناد نام های افراد، نام های جغرافیایی، مطالبی در خصوص اوضاع و احوال سپاهیان و صاحب منصبان، موضوعات تجاری و اقتصادی و نیز نامه های خصوصی و اداری ثبت شده است. سندهای اقتصادی شامل سند تحویل پول و خرید کالا و فهرستی از حیوانات است.
هدف از این پژوهش معرفی پاپیروس های پهلوی و اهمیت پرداختن بدانها، معرفی مجموعه های پاپیروس ها، ویژگی های خطی و زبانی آنها، دسته بندی آنها از دید محتوایی و نیز حرف نویسی، آوانویسی و ترجمه چند قطعه از پاپیروس ها است.
بررسی تطبیقی شخصیت اصلی و شخصیت پردازی آن در داستان حادثة شرف یوسف ادریس و سنگ های شیطان منیرو روانی پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«شخصیّت» مهم ترین عنصر داستانی است که بدون آن داستان پدید نمی آید. ممکن است در داستان یک شخصیّت و یا بیشتر نقش آفرینی کنند و در این میان شخصیّتی را که نقش کلیدی در پیشبرد حوادث دارد «شخصیّت اصلی» می نامند. «فاطمه» و «مریم» در داستان های حادثة شرف و سنگهای شیطان شخصیّت های اصلی داستانی هستند که در آن زنان در پای بت باورهای غلط قربانی می شوند. اگرچه حادثة شرف را داستان نویسی مصری و سنگ های شیطان را نویسنده ای ایرانی خلق کرده است با این وجود درون مایه مشترک (انتقاد از سنّت های نادرست در ارتباط با زن) دو داستان را بسیار به یکدیگر نزدیک ساخته است؛ به گونه ای که می توان شب اهت را در ابع اد گون اگون داست ان ها مشاه ده ک رد. نگارندگان در این مق اله شخصیّت اص لی و شخصیّت پردازی آن را برای بررسی تطبیقی برگزیده اند تا از طریق مقایسه، نقاط تفاوت و تشابه آن دو را با یکدیگر در یابند. اگر از میان عناصر سازندة داستان این عنصر برگزیده شده از آن رو است که با بررسی شخصیّت های اصلیِ زن می توان تا حدّی از مشکلات آنان در جامعة مصری و ایرانی آگاه شد.
بازشناسی مفهوم قرب در آثار عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مباحث مهم و مشروح تصوف، مقامات و احوال است که صوفی و عارف در طریق وصول به حق و کمال حقیقی باید مقامات را طی کند و حالات را که در درون او وارد میشود، دریابد. یکی از مهم ترین احوال عرفانی، قرب است. قرب، استغراق وجود سالک و نزدیکی او به خداوند و جمع خود با غیبت از صفات خود و تقرب الی الله است تا جایی که از خود غایب باشد و به فنا برسد، حتی تقرب خود را نیز نبیند. تمام تعاریف قرب بر دو محور اساسی متمرکز است که از آن به «قرب با وجود» و «قرب لا وجود» تعبیر میشود. برخی از شاعران شعر را در خدمت عرفان اسلامی قرار داده و به طرح مباحث و مبانی عرفان و تصوف پرداخته اند. عطار از جمله شاعرانی ست که آثار مختلف خود را با زبانی شیرین و روان و متاثر از مباحث عرفانی سروده است. مقامات و احوال عرفانی و به ویژه قرب الهی در آثار منظوم عطار بازتاب گسترده ای پیدا کرده است.
در این مقاله ضمن تعریف مختصر قرب از دیدگاه عرفا، بازتاب این حال عرفانی در آثار منظوم عطار که بخش عمده ی تالیفات وی را در برمی گیرد، بررسی می شود.
تحلیل سبک شناختی منظومه ی جام جم اوحدی (نسبت سبک فکری با بلاغت و زبان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله کوششی است در بازشناسی و بازبینی ساختار کلّی منظومه ی جام-جم اوحدی مراغه ای و بحث درباره ی تأثیرات نظام های گوناگون فکری مؤلف در زبان و بلاغتِ متن. در بخش های مختلف این منظومه، جهان بینی مصنف بر اساس موضوع بحث، تغییر می کند و این تغییرات در زبان و بلاغت متن، نمودار می شود. در این مقاله برای نخستین بار طرح کلّی جام جم به عنوان یک دایره المعارف ادبی فلسفی منظوم مورد بررسی قرار گرفته و کوشش شده نشان داده شود - با توجّه به هدف مصنف از طراحی چنین منظومه ای- متن جام جم در چه موارد و مسائلی به سبک متون فلسفی نزدیک شده و در چه مواردی و چرا، از سبک این گونه متون فاصله گرفته است.
بررسی تطبیقی رنگ های سرخ و سبز در تصویرپردازی اشعار گرمارودی و محمود درویش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رنگ به عنوان برجسته ترین عنصر حوزة محسوسات از دیرباز تا کنون مورد توجّه انسان بوده و همواره روح و روان او را مسحور قدرت نافذ خویش نموده است. از آنجا که شاعران از ژرف بین ترین اقشار جامعه هستند و نوع نگاه آنان به رنگ، اصیل تر و معنادارتر از دیگر افراد است، لذا این پژوهش، تلاش نموده براساس چارچوب های ادبیّات تطبیقی، از میان رنگ های گوناگونی که دو شاعر برجستة ادبیّات پایداری معاصر؛ یعنی گرمارودی و درویش، به کار برده اند، دو رنگ سرخ و سبز را از لحاظ تعامل و تقابلی که با هم در تصویرپردازی آنان از مسائل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و... داشته اند، مورد بررسی قرار دهد. نتیجه حکایت از آن دارد که رنگ قرمز در شعر گرمارودی نشانة تمایل انسان به داشتن زندگی پر جنب و جوش است و زندگانی سرشار از مبارزة گرمارودی خود مبیّن همین نکته است. رنگ سبز نیز نمادی از آرامش، حیات و جاودانگی و گاه نماد تقدّس و پاکی است. در شعر درویش، رنگ سرخ، عشق به فلسطین و ملّتش را تجلّی داده، رمز شهادت، فداکاری و ایثار در راه آزادی است و رنگ سبز، نماد امید، آزادی طلبی، حیات و حرکت بوده و عشق به فلسطین و ملّت مبارزش را به تصویر می کشد. افزون بر این، گرایش این دو شاعر به ادبیات پایداری، باعث ایجاد شباهت های زیادی در آن دو از لحاظ کاربرد نمادین رنگ شده است.
مقاله به زبان فرانسه: آیا کتاب «واردها، قرن اول و دوم» اثر فردریک ورست یک رمان فرانسوی است؟ (Ward (Ier et IIe siècles) de Frédéric Werst (2011), un roman français ?)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر به معرفی کتاب «واردها، قرن اول و دوم» اثر فردریک ورست که در سال 2011 به چاپ رسیده است، میپردازد. رمان مذکور، گزیدهای از ادبیات مردم ساکن سرزمینی خیالی یعنی واردها میباشد. ویژگی خاص این رمان این است که به یک زبان ابداعی غیر قابل فهم برای خواننده نوشته شده است و سپس به زبان مادری نویسنده یعنی زبان فرانسه ترجمه شده است. در این مقاله، نگارنده سعی دارد با مطالعه بر روی نوآوری در ادبیات، نشان دهد چگونه این اثر غیر قابل طبقهبندی و پست مدرن مسایلی اساسی در ارتباط با ترجمه و خلق اثر هنری مطرح میکند.
مقایسه ساختار حکایت «نظر کردن پیغامبر اسیران را» در مثنوی و فیه ما فیه
حوزههای تخصصی:
مطالعات نشان می دهد، در مثنوی معنوی و فیه ما فیه، 12 حکایت
مشترک وجود دارد. از آنجا که تحلیل همه حکایت های مشترک در مقاله ای واحد امکان پذیر
نیست، به نظر می رسد اولین حکایت فیه ما فیه یعنی «نظر کردن پیغامبر اسیران را» که در دفتر سوم مثنوی نیز
نظیر آن دیده می شود، از بسیاری جهات مانند زمینه متن، در هم آمیختن زمینه های تاریخی، کنش ها، خلاقیت مولوی و... بیشتر در خور
تأمل باشد. مولوی با در آمیختن دو زمینه متفاوت جنگ بدر و خندق، دو حکایتی را پدید
آورده که در نقش های آغازین، انواع فرایندهای رفتاری، ذهنی و کلامی مشترک اند؛ امّا در فیه ما فیه
با افزودن یک اپیزود، گفت وگوی شخصیت ها و در نتیجه برخی نقش ها را گسترش داده، و
حکایتی متفاوت ساخته است.
پژوهش حاضر ضمن بررسی زمینه تاریخی حکایت مذکور، به تفصیل، به مقایسه کنش ها و
نقش ها و دگرگونی آنها، تحلیل کنش ها بر اساس انواع فرایندهای فعلی، بررسی شخصیت ها
بر اساس دیدگاه گریماس، بررسی جزئیات و ویژگی های حکایت، صفات و ویژگی شخصیت ها،
صحنه پردازی و گفت وگوها در فیه ما فیه و مثنوی پرداخته و میزان
خلاقیت مولوی یا تصرفات وی را با توجه به ساختار متن نشان داده است.
چهره و جایگاه حضرت محمد (ص) در «کشف الاسرار» روزبهان بقلی شیرازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شیخ «ابونصر روزبهان بقلی شیرازی»، از بزرگترین شخصیت های تصوف ایران در سده ششم هجری است. «کشف الاسرار» وی کتابی است در گزارش و شرح رؤیاها و مکاشفه هایی که در درازنای چهل سال سلوک، بر شیخ روزبهان، رخ نموده اند. یکی از شخصیت های اصلی مکاشفه های روزبهان، حضرت محمّد (ص) است. در این مقاله، به تقسیم بندی گونه های حضور و اثر حضرت محمد (ص) در مکاشفه های روزبهان در کشف الاسرار و توضیح اجمالی آنها پرداخته ایم. چهره رسول خدا در این مکاشفات، چهره ای بس نورانی است که پیش از هر چیز، نشان «محبت» و «عشق» روزبهان به شخصیت پیامبر را بر خود دارد. پیامبر در این کتاب، «حبیب» خداوند، سرمست و عروس بارگاه الهی است. پیامبر اکرم (ص) در این مکاشفات، شخصیتی «ویژه و برتر» است که از نقش «شفاعت و وساطت در فیض» برخوردار است. کشف الاسرار، به اعتباری، نامه ای در ستایش و مدح حضرت محمد (ص) و تأکیدی بر جایگاه مرکزی او در تصوف و عرفان اسلامی است.
أبّان بن عبدالحمید لاحقی و باز آفرینی نوشته های پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازآنجاکه در دوره عباسی زبان و فرهنگ ایرانی اندکی از هویت ازدست رفته خود را بازیافت، این عصر در تاریخ زبان و ادب پارسی مرحله ای مهم به شمار می آید. در همین زمان است که جنبش شعوبیه به اوج قدرت و فعالیت خود می رسد. شعوبیان، گاه با شمشیر و مبارزه رودررو، و گاه به وسیله قلم، در تلاش برای احیای شکوهِ تمدنِ ایرانِ باستان و اثبات نبوغ ایرانی بودند. ایشان، اگر چه در هردو میدان اکثراً ناکام ماندند، سهمی بارز در نوزایی و احیای دوباره زبان، و فرهنگ پارسی پیش از اسلام داشتند. دراین میان، أبّان بن عبد الحمید لاحقی، شاعرِ ایرانی الاصلِ عرب زبان، با به نظم درآوردن بسیاری از نوشته های مهمِ تاریخی-حماسی و اخلاقی-تربیتیِ مربوط به ایران پیش از اسلام، به زبان عربی، نقش مهمی در این جریان ایفا نموده است، کتاب هایی مانند کلیله و دمنه، سیره انوشیروان، کارنامه اردشیر، کتاب مزدک (مَردَک)، سندبادنامه و بلوهر و بوذاسف.
در جستار پیشِ رو، نگارنده کوشیده، پس از نگاهی کوتاه به زندگی نامه و کارنامه هنری أبّان، به انگیزه های اصلی وی در به نظم درآوردن این کتاب ها دست یابد. به نظر می رسد أبّان، مانند ابن مقفع و بسیاری از ایران دوستان عصر عباسی، قصد داشته از راه این ترجمه ها خرد و فرهنگ ایرانِ باستان را ـ هرچند در قالب زبان عربی ـ زنده نگاه دارد.
سازوکار تعلیق در مقامات حریری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقامات حریری از جمله آثار حوزه فرهنگ و ادبیات عرب است که به دلیل کیفیت خاص زبان و توجه به بازی های زبانی و روایتمندی و وجهه داستانی اش از ارزش ویژه ای برخوردار شده است. پرهیز از مباحث صرفاً زبانی و تاریخی و توجه به فنون بیان و سخنوری در این اثر و گرایش به بررسی شیوه روایت و پردازش آن در بطن چنین زبانی می تواند زمینه ساز نگاهی نو و پویا در این متن باشد. «تعلیق»، به عنوان یکی از عناصر روایی در این اثر، سازوکار ویژه ای دارد. تعلیق در مقامات حریری مختص به ساحت روایی و داستانی آن نیست، بلکه کیفیت خاص زبان و برجسته کردن ادبیت آن، ضمن افزایش تأخیر و تعویق در سطح معنا و پیشبرد پیرنگ، باعث ایجاد نوعی تعلیق زبانی نیز شده است. این مقاله با توجه به ساحت زبانی و روایی تعلیق، با توصیف و تصویر سازوکارهای این پدیده در مقامات، نشان می دهد که تعلیق زبانی در این اثر ادبی بر تعلیق روایی غالب است.
تحلیل رویا در رمان درخت انجیر معابد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رؤیا یکی از مهمترین عناصر رمان مدرن است. در درخت انجیر معابد- که تنها رمان مدرن احمد محمود است- این عنصر نقشی کلیدی دارد. در اوایل این رمان (صص32- 43) علمدار اول اسیر کابوسهایی می شود که آن ها را بیان کرده، علمدار نسل بعد آن ها را نقل و علمدار نسل سوم نوشته است. این خوابها و رؤیاها دشوار و پیچیده اند و خواننده را به چالش می کشند. علاوه بر این، در صفحات 280-285 رمان رؤیایی از «مرد دیگر» بیان شده و در صفحات 336-337 رؤیای «سرمست بختیاری» آمده است که با مضمون کلی رمان (خرافه پرستی و باورهای مردم) سازگار مینماید. رؤیاهایی که بخش اصلی فصل نخست رمان را شکل میدهند، تاکنون چندان مورد مداقّه و تحلیل منتقدان قرار نگرفته است. این مقاله میکوشد با تلخیص رؤیا به زبان خود نویسنده و با کمک روش فروید در تفسیر خواب و بر اساس اصل مهم ساخت گرایی تکوینی- که اجزای رمان بر اساس بافت کلی معنا مییابند- به تحلیل دقیق این رؤیاها بپردازد.