فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقایسه و بررسی برخی نظامهای ترجمه ماشینی روسی و غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام های ترجمه ماشینی برتر دنیا قادرند کتابی هزار صفحه ای را در کمتر از 2 دقیقه ترجمه کنند، کاری که مترجم زبده و حرفه ای حداقل یک سال وقت روی آن صرف می کند. منتقدان، به کیفیت ترجمه این نظام ها ایراداتی دارند، با این حال روند ترجمه ماشینی به سرعت رو به رشد است و باید به یاد داشت، ترجمه در نوع سنتی (انسانی) نیز رشد خود را در طی قرن ها به دست آورده است و اکنون نیز این گونه ترجمه ها بدون نقص نیستند. ترجمه های قدیمی اکثراً بسیار بد ترجمه شده اند و نقد و نظارت و کنترل نیز در کار نبود. فردی مثل ابوعلی سینا 40 بار کتاب مابعدالطبیعه ارسطو را خوانده و نفهمیده بود و این علتش بدی ترجمه بوده است. در این مقاله، عملکرد نظام های ترجمه ماشینی برتر روسی و غربی با هم مقایسه شده اند، تا علل برتری و نقاط ضعف آن ها نسبت به یکدیگر مشخص شوند. در مواردی این ترجمه ها با ترجمه های انسانی مقایسه شده است. همچنین تلاش شده پس از شناسایی علل اساسی غیر کارآمد بودن نظام های ترجمه ماشینی، راهکارهای ارتقاء بهبود کیفیت ترجمه به طور مسند ارائه شود.
استفاده از الگوی طیف نگاشتی واکه ها به عنوان کلیدی برای بازشناسی حقوقی سخنگو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آواشناسی حقوقی، از زیرگرایش های زبان شناسی حقوقی است که در آن از دانش اکوستیک و کاربرد ویژگی های آواشناختی داده های صوتی، برای تکمیل مدارک پرونده های حقوقی استفاده می کنند و یکی از شواهد موجود در آن ها مربوط به داده های صوتی فرد مجرم است. از مهم ترین اموری که آواشناسان حقوقی انجام می دهند، بازشناسی حقوقی سخنگو است. در «بازشناسی حقوقی سخنگو»، از آواشناس خواسته می شود تا میزان مشابهت میان دادة صوتی از پیش موجود مربوط به صدای مجرم را با صدای فرد یا افراد مظنون تعیین و مشخص کند که آیا صدای فرد مظنون با صدای مجرم که در حین ارتکاب جرم ضبط شده، هم خوانی دارد یا خیر؟ هدف از این پژوهش که روی داده های صوتی مربوط به 10 سخنگوی مرد و زن فارسی زبان دارای گویش فارسی معیار انجام گرفت، بررسی امکان استفاده از نمودارهای طیف نگاشتی لگاریتمی واکه ها، به عنوان یکی از کلیدهای بازشناسی حقوقی سخنگو است. نتایج بررسی های انجام گرفته در این پژوهش نشان می دهد که این مشخصه می تواند به عنوان یکی از کلیدهای کارآمد با درصد اطمینان بالا در فعالیت های مربوط به بازشناسی حقوقی سخنگو، کاربرد داشته باشد.
فرانسیس پونژ در هزار توی شئی و واژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر فرانسیس پونژ جایگاهی متمایز در گستره ادبیات فرانسه دارد. تصور این «شاعر اشیاء» از جهان محسوس‘ تفکر خلاق و نوآورش آن چنان استثنایی بو د که در چارچوب تنگ الگوی زیبایی شناختی یا فکری نمی گنجید. پونژ هیچگاه نخواست جهان را از ورای ذهنیت یک شاعر نشان دهد یا تبیین نماید. او طرف اشیاء را گرفت و کوشش کرد«کلام را به دنیای خاموش و ساکت بازگردند». چگونه اشیاء را باید بیان کرد؟و این بیان چگونه باید باشد تا شاعر در دام عقاید و تصاویر تکراری نیفتد؟ این چالش پایه و اساس تفکر و شعر فرانسیس پونژ است. پژوهش حاضر کوششی است برای دست یافتن به دنیای پونژ از ورای خوانش ژان پیر ریشار از آثار این شاعر که همواره در جستجوی زبان و مادیت زبان در شعر بوده است. چرا که بیش از آن ابزاری برای ارتباط باشد‘ نوشتار‘ از دیدگاه پونژ ‘ نوعی شیوه و روش زیستن است
بررسی اصطلاحات ادبی اردو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات زبان اردو از خوان گسترده بیشتر زبا ن ها استفاده کرده است. از آن جمله می توان زبان های فارسی‘ عربی ‘ هندی‘ سنسکریت‘ پنجایی و در دوره های اخیر؛ زبان انگلیسی را نام برد. این زبان به طرق مختلف از این سرمایه های ادبی استفاده کرده و بسا اوقات طبق خاصیت انعطاف پذیری خود در واژه های مهمان‘ دخل وتصرف کرده و مطابق دستور زبان خود از آن ها استفاده کرده است. واضح است که ادبا و شاعران اردو زبان ‘ مفاهیم موجود در واژگان بیگانه را دریافته و برای بهتر درک شدن آن ها‘ گاهی آن ها را به میل خود تغییراتی داده اند . در این مقاله بحث و بررسی چگونگی و صورت های مختلف این عمل با تقسیم بندی های لازم ‘ در پنج بخش ‘ به صورت مجزا صورت گرفته و در بخش پنجم که مربوط به تاثیرات زبان انگلیسی بر این زبان است. به دو بخش ذیلی تقسیم شده و تحت بررسی قرار گرفته اند.
بررسی شیوه های ترجمه عبارتهای طنزآمیز در زیرنویس انگلیسی مجموعه های طنز تلویزیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرایند ترجمه در رسانه های دیداری و شنیداری، دارای ابعاد گوناگون است که با توجّه به ماهیت برنامه های مختلف و اهداف برنامه سازان از شیوه های متفاوتی بهره می برد. مقاله حاضر حاصل پژوهشی است درباره چالش های ترجمه عبارت های طنز در رسانه به ویژه در زیرنویس انگلیسی سریال های تلویزیونی. هدف از نگارش آن، ارزیابی عملکرد مترجم در مواجهه با موارد اشکال برانگیز در ترجمه زیرنویس است. روند تحقیق مبتنی بر بررسی و تقسیم بندی داده های به دست آمده از دو مجموعه ی طنز فارسی است که همراه با زیرنویس انگلیسی از صدا و سیما پخش شده است. بدین منظور 135 عبارت و جمله طنزآمیز از این دو مجموعه استخراج شد و بر اساس میزان کاربرد روش های ترجمه طنز مبتنی بر طبقه بندی نیومارک (1988) تحلیل گردید. سپس بسامد هر روش محاسبه و میزان توفیق مترجم در ایجاد حس طنز مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته های این پژوهش نشان می دهد از میان شیوه های ترجمه طنز روش «دگرنویسی» پرکاربردترین شیوه مترجم زیرنویس است که شیوه ای ناکارآمد در انتقال طنز به خصوص طنز کلامی و مربوط به لهجه و مسائل فرهنگی است. بر این اساس، از آنجا که مترجم زیرنویس اغلب نتوانسته است لهجه و تلفّظ غلط را که در این مجموعه ها از مهم ترین عوامل ایجاد حس طنز در زبان فارسی هستند، بدرستی منتقل کند، محصول نهایی خالی از هرگونه حس طنز شده است.
بررسی شرایط تولید و دریافت معنا در ارتباط گفتمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مسئله که چه عواملی در شکل گیری و انتقال معنا نقش دارند و چگونه زبان مى تواند چهار چوب محدود خود را پشت سر گذارد و سبب تولید معنا هایی جدید و غیر منتظره شود، همواره پرسشی تازه است. نمی توان معنا را امری از پیش تعیین شده و ثابت دانست؛ زیرا شکل گیری معنا تابع جریانی زنده، فعال، باز و سیال است؛ به همین دلیل، هر گاه از معنا سخن گفته می شود، باید به فرایند معنا سازی توجه کرد. در واقع، معنا در چرخة تعامل، بر اساس موقعیت و طی فرایندی تحقق می یابد که در آن، شرکای گفتمانی (گفته پرداز و مخاطب) به طور فعال دخالت دارند. در این مقاله، در پی پاسخ این پرسشیم که تولید و دریافت معنا در ارتباط گفتمانی، تابع چه کارکرد هایی است.
هدف از نگارش این مقاله، علاوه بر پاسخ به پرسش بالا، بررسی این نکته مهم است که معنا فقط تولید نمی شود؛ بلکه دریافت و تفسیر نیز می شود و بر اساس همین دریافت و تفسیر، کنش ها و واکنش های معنایی، در ارتباط و تعامل با یکدیگر، به تولید معنا هایی جدید و کیفی منجر می شوند.
ویژگیهای ساختاری و روایتی حکایتهای مشایخ در مثنویهای عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش قابل توجهی از ادبیات کلاسیک فارسی به آثار تعلیمی اختصاص دارد. تعلیم عرفانی در ادبیات فارسی نمود بارزی دارد و نقل و روایت انواع داستانها و تمثیلات، سهم مهمی در تبیین مفاهیم متعالی و آموزه های دینی، اخلاقی و عرفانی داشته است. حکایتهای مربوط به مشایخ صوفیه و شرح احوال و گفتار آنان نیز در حُکم ابزاری در جهت تعلیم است. عطار نیشابوری در آثار منظوم و منثور خود، اهتمام ویژه ای به آنها داشته و به فراوانی از آنها سود جسته است. آگاهی از کم و کیف نقل و روایت این حکایات در آثار عطار، علاوه بر اینکه جهان بینیِ یک عارفِ معتقد به مبانیِ نظری و عملیِ سلوک عرفانِ عاشقانه را نشان می دهد می تواند شیوه های به کار رفته از سوی این شاعر برجسته عرفانِ تعلیمی را در روایتگری و نقاط قوت و ضعفِ کار او را آشکار کند. در این مقاله برخی از برجسته ترین ویژگیهای ساختاری و رواییِ داستانهای مشایخ در منظومه های عطار بیان گردیده است؛ و بویژه به شیوه های دخالت شاعر در جریان داستان و نتیجه گیری از آن اشاره شده است.
هندسه ی زبانی سوره ی حمد
حوزههای تخصصی:
سخن از ساختار زبانی سوره ی حمد جدا از مسایل گسترده ی تفسیری که در تاریخ فرهنگ دینی پررنگ و ارج است، جستاری روش مند را با رویکردهای نوین در حوزه ی زبان و ادب ارایه می نماید. خاستگاه این روش همان جایی است که به جای تفصیل، اجمال را برمی گزیند و به جای ساختارهای انتزاعی و ذهنی از هندسه ی حسی و عینی پرده برمی دارد؛ یعنی بنای این نوشتار بر اساس طرحی از سه حوزه ی سپاس و ستایش و نیایش است که قطعاً در ساختار زبانی سوره ی حمد دیدنی و آموختنی است. بی گمان با روشن شدن پیکره ی زبانی سوره ی حمد دلایل برتری و نیکومنظری این سوره و پایگاه آن در گفتمان دین مدارانه و نقش بی بدیلش در راز و نیاز و نماز آشکارتر می گردد. نخستین تجلی گاه این هندسه ی زبانی در آیه ی تسمیت یا بسم اﷲ الرّحمن الرّحیم است که سپاس یزدان با نیایش درهم می آمیزد و گفتار و رفتار دین باوران را سامان می بخشد. شش درنگ این مقاله همه پیرامون شرح سه ضلع اثرگذار در بافتار معنایی و زبانی سوره ی حمد است که یک به یک در چهارچوب اندوخته های زبان عرفان و عرفان زبان از راه می رسند و ادب پژوهان را مخاطب خویش قرار می دهند.
تاریخ زبان فارسی
بازنمایی جنسیت در متون دیداری کتاب های آموزش زبان انگلیسی به غیر انگلیسی زبانان از منظر نشانه شناسی اجتماعی تصویر؛ مطالعة موردی: American English File (2), Four Corners (2) & Interchange (2)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله بر آنیم تا چگونگی بازنمایی عامل جنسیت را در تصاویر کتاب های آموزش زبان انگلیسی American English File (2), Four Corners (2) & Interchange (2)مورد بررسی قرار دهیم. چارچوب نظری به کار گرفته شده در نگارش این مقاله، الگوی نشانه شناسی هلیدی و به دنبال آن، به طور مشخص، نشانه شناسی اجتماعی تصویر کرسو فان لیوون(2006[1996]) می باشد.
تولید متن، از جمله تصویر، یک عمل گفتمانی و در نتیجه، اجتماعی است. این کنش اجتماعی در مورد کتاب های درسی که برای زبان آموزان غیر انگلیسی زبان نوشته شده است، در سطحی فراتر، یعنی بینا فرهنگی عمل می کند. در نتیجه، پیوسته این مسئله وجود دارد که آیا ممکن است فرهنگِ مرکز، یعنی جامعة انگلیسی زبان، از طریق متون کتاب های درسی، ساز و کار های گفتمانی تولید کند که در آن دیگری ویژگی های غیر و غریب را پیدا کند و خود، طبیعی و آشنا تلقی شود؟
این پژوهش با بررسی تصاویر، متون و عناوین زبانی و حاشیة آن تصاویر، کاوش می کند که کتاب های آموزش زبان انگلیسی چگونه فرهنگ جامعة انگلیسی زبان را احتمالاً به عنوان فرهنگ بدیهی، طبیعی و اجتناب ناپذیر به تصویر می کشند و دیگران را به غیرهایی که فقط در صورت جذب در این فرهنگ، غیریت خود را از دست می دهند، تبدیل کرده و به تصویر می کشند. هدف اصلی این پژوهش این است که متون آموزش زبان انگلیسی را به طور گسترده، تحلیل کرده و کارکردهای متفاوت گفتمانی، اجتماعی و فرهنگی آن ها را بررسی نماید. همچنین بررسی نقش تصاویر در این عمل گفتمانی بینا فرهنگی، تفاوت های فرهنگی و چگونگی بازتاب آن ها در کتاب های درسی آموزش زبان انگلیسی، کارکردهای ایدئولوژیکی تصاویر و چگونگی وجه نمایی در تصاویر کتاب های درسی، اهداف فرعی این پژوهش را تشکیل می دهند.
ریشه شناسی واژة قرآنی «علم» در زبان های سامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه قرآنی علم در معنای دانستن یکی از معانی محوری در زبان قرآن کریم و محور حوزه معنایی ادراک و دانایی است و ازاین رو درک طرز ساخت تاریخی آن نه تنها به لحاظ واژه شناسی قرآن بلکه به لحاظ درک انسان شناختی از فضای نزول قرآن نیز اهمیت داشته و در تفسیر قرآن کارآمد است. این جستار با بهره گیری از روش تطبیقی- تحلیلی، معانی متعدد ماده علم را در زبان عربی و سایر هم خانواده های سامی آن نظیر سبئی، حبشی، عبری، آرامی، سریانی، اوگاریتی و اکدی مورد مطالعه قرار داده و با تاریخ گذاری این معانی و بررسی روابط معنایی محتمل، رابطه معنای قرآنی علم (دانایی) را با معانی دیگر مورد پژوهش قرار می دهد. در طی تحقیق مشخص شد که اولاً معنای پنهان کردن که در زبان های زیرشاخه شمالی مرکزی حضور پررنگ دارد در تضاد با معنای نشان دادن است که در زیرشاخه های جنوبی نمود یافته و بدین ترتیب این زوج متقابل قدمتی به اندازه زبان سامی باستان دارند. ثانیاً دو معنای نشانه و دانایی با توجه به زیرمجموعه هایی مثل نشان دادن از یک سو و یاددادن و متوجه شدن از سوی دیگر معناهای نزدیک به هم محسوب می شوند و با توجه به قدمت بیشتر معنای نشانه، معنای دانایی حاصل از آن است. ثالثاً حضور معناهای نوشتن، مهر زدن و امضاء کردن در زیرشاخه جنوبی حاشیه ای؛ معنای پیکرتراشی در زبان اکدی؛ معنای دیدن و نگاه کردن در زبان آفروآسیایی و همچنین نوع مصادیقی که در عربی برای مفهوم نشانه ذیل ماده علم ذکر شده است
مطالعة رابطة شناخت و فرهنگ و سیر تحول آنها در متدهای آموزش زبان فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در گستره آموزش زبان، استفاده از «شناخت» و «فرهنگ»، به عنوان دو عنصر جدا ناشدنی از زبان، غیرقابل انکار است. به بیان دیگر هر شخص برای برقراری ارتباطی مؤثر با زبان بیگانه،نیازمند بهرهمندی کافی از بار شناختی و فرهنگی از آن زبان است. در محدوده این مقاله، سعی داریم به بررسی مقوله «شناخت» و «فرهنگ»، ارتباط میان این دو مفهوم و چگونگی تحول آنها در طول تاریخ آموزش زبان، به ویژه زبان فرانسه، بپردازیم. هدف ما در این مقاله این است تا با بررسی تحلیلی متون به کار رفته در روشهای آموزش زبان فرانسه، از رویکرد سنتی تا رویکرد کنشی، به سیر تحول این دو مفهوم برسیم. با بررسی این متون به این نکته هم پی میبریم که همزمان با تحول مفهوم شناخت از مفهومی ساختارگرایانه به مفهومی کنشی، مفهوم فرهنگ نیز از فرهنگ خاص و نخبه به فرهنگ عام و روزمره تحول یافته و راه را برای گذر از دیدگاه بینافرهنگی به دیدگاه همفرهنگی باز کرده است. در واقع، همکنشی فرهنگ و شناخت در روشهای آموزشی زبان، همواره با تحول دیدگاههای اجتماعی، فلسفی و همچنین تحول فناوری پیوند دارد.
ایده الیسم انتزاعی در دن کیشوت و دایی جان ناپلئون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"چهارصد سال پیش، یعنى در سال 1604 میلادى، میگوئل دو سروانتس اسپانیایى این امکان را یافت تا اولین بخش کتاب جاودانهء خود دن کیشوت را به چاپ برساند. اثرى که بعدها عنوان نخستین رمان ادبیات داستانى جهان را به خود اختصاص داد. در سال 1351 شمسى نیز ایرج پزشکزاد نویسندهء ایرانى کتاب جنجالى خود دایی جان ناپلئون را منتشر کرد، کتابى که با استقبال گستردهء قشر کتابخوان مواجه شد و با ساخته شدن مجموعهء تلویزیونى از این کتاب، اشتهار آن فراگیر شد، نوع ادبى هر دو کتاب هزل است، هزلى که استادانه از هجو دورى مى جوید و همین نقطهء قوت این دو اثر محسوب مى گردد. اما آنچه حائز اهمیت به نظر مى رسد و موضوع این مقاله را هم مى شود، قرابت این دو اثر است. دو قهرمان ""مسئله دار"" این دو رمان- یعنى دن کیشوت و دایى جان ناپلئون- دچار ایده الیسمى انتزاعى و در پى احیاى گذشته اى اند که روند تاریخى- اجتماعى محیط، دیگر اجازهء این احیا را نمى دهد. بنابراین براى این دو گریزى نیست و هر دو محکوم به غروب در نا امیدى اند.
"
رشد ابزارهای انسجام دستوری در گفتمان نوشتاری دانش آموزان فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رشد گفتمانی در کودکان، به بررسی کاربرد ابزارهای انسجام دستوری (ارجاع، حرف ربط، حذف و جانشینی) در روایت های نوشتاری دانش آموزان فارسی زبانِ پایه های چهارم، پنجم و ششم ابتدایی (12-9ساله) در چارچوب دستور نقش گرای نظام مندِ هلیدی و متیسن (2004) می پردازد. گردآوری داده به شیوه میدانی و تحلیل مبتنی بر روشِ توصیفی- تحلیلی است. نمونه آماری 45 دانش آموز پسر یک مدرسه دولتی در تهران در سال تحصیلی 94-93 است. با استفاده از دو داستان مصوّر، در مجموع 90 روایت نوشتاری گردآوری و ازمنظرِ فراوانی، درصد و الگوی رشد تحلیل شد تا به این پرسش پاسخ داده شود که بالارفتن سن چه تأثیری بر فراوانی و تنوع رخداد انواع ابزارهای انسجام دستوری دارد. فراوانی ابزارهای انسجام دستوری در پایه های چهارم، پنجم و ششم، به ترتیب، 1285، 1866 و 2198 گزارش می شود. بنابراین با بالارفتن سن، کاربرد انواع ابزارهای انسجام افزایش می یابد و مطابق آمار تحلیلیِ کروسکال والیس این اختلاف در سطح p≤0/05 معنادار است. همچنین نسبت رخداد انواع ابزارهای انسجام با بالارفتن سن تغییر می کند و رخداد ابزارهای انسجامیِ پیچیده تر افزایش می یابد. در مقوله ارجاع، ارجاع شخصی بیشترین و ارجاع مقایسه ای کمترین بسامد را دارند. در مقوله انسجامِ پیوندی، حروف ربطِ افزایشی، تقابلی، زمانی- مکانی، علّی شرطی و در نهایت شرح دهنده، به ترتیب، بیشترین تا کمترین بسامد رخداد را دارند. در حذف و جانشینی، بیشترین بسامد به حذفِ گروهِ اسمی و کمترین به حذفِ گروهِ فعلی تعلق دارد. در پیکره مورد بررسی، 62 درصد از ابزارهای انسجامیِ مشاهده شده از نوع مقوله ارجاع، 22 درصد از نوع حرف ربط و 16 درصد از نوعِ مقوله حذف و جانشینی بوده اند.
سرنام های دوسطحی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختصارسازی از فرایندهای مهم واژه سازی است که در آن یک یا چند نویسه جا نشین چند واژه یا یک عبارت طولانی می شود.به طورکلی به لحاظ شیوه تلفظ دو نوع اختصار وجود دارد؛ اختصارهای الفبایی که نویسه های آن تک تک تلفظ می شود، و سرنام ها که حروف آن به صورت یک واژه ادا می شود. هدف این پژوهش معرفی و تحلیل چگونگی تشکیل سرنام های دوسطحی است که ساز و کار ویژه و نوینی از واژه سازی در زبان فارسی ایجاد کرده و کاربردش در سازمان ها و نهاد های اجتماعی باب شده و رو به افزایش است. این سرنام ها افزون بر اختصار بودن واژه اند و گویای هدف و پیام آن سازمان ها. از این رو، این نوع اختصار، معنی را در دو سطح بیان می کند؛ به عنوان یک سرنام و به عنوان یک واژه موجود و معمولی زبان. هدف این پژوهش این است که نشان دهد فرایند تشکیل سرنام های دوسطحی که موجب یکسان شدن صورت نوشتاری و تلفظ یک واژه موجود و یک سرنام می گردد نوعی افزایش معنایی به صورت «چندمعنایی» است.
کمیت نمایی نشانة جمع «– ها» در فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ضمن معرفی آراء دستورنویسان و زبان شناسان در مورد تکواژ جمع «– ها»، زمان واژه های جمع زبان فارسی را به دو گروه تقسیم می کنیم. در ادامه، ضمن تمرکز بر زمان واژه های دارای نشانة جمع «– ها»، ابتدا با استفاده از تعامل میان این گروه از زمان واژه ها، از یک سو با سورها، و از سوی دیگر با عبارات استفهامی، نشان خواهیم داد که نشانة جمع «– ها» به زمان واژة میزبان خود ویژگی گروه های سور را می بخشد. سپس ساختاری را برای گروه های سور در زبان فارسی پیشنهاد می کنیم که در آن هستة اسمی زمان واژه که دارای مشخصة قوی [+ سور] است، باید در حرکت چرخه ای خود ضمن عبور از هستة گروه شمار به هستة گروه سور متصل شود و این مشخصة قوی خود را در نحو آشکار بازبینی کند. این توصیف جدید از نشانة جمع «-ها» در چارچوب نظریة کمینه گرا و باتوجه به اصول دستور جهانی ارائه می شود.