فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۱۰۱ تا ۹٬۱۲۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
منبع:
علم زبان سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
189 - 209
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر تأثیر واژگان زبان فارسی بر فرایند تولید گروه اسمی انگلیسی درگفتار دانش آموزان از منظر روان شناسی زبان مطالعه شده است. داده ها (خطاهای زبانی) از گفتار دانش آموزان دوم انسانی دوره متوسطه در کلاس های درس انگلیسی جمع آوری شده است. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است. نخست، 221 خطای زبانی مرتبط با گروه اسمی انگلیسی از میان داده ها استخراج گردید و در شش گروه دسته بندی شد. سپس، خطاهای زبانی طبق اصول و فرضیه های مطرح در سطوح انتزاعی تولید گفتار تحلیل شدند. وجود ویژگی های نحوی ساختواژی زبان فارسی در پاره گفتارهای انگلیسی دانش آموزان، نشان دهنده آن است که واژگان زبان فارسی در سطوح انتزاعی تولید پاره گفتارها فعال بوده و انتخاب شده اند، زیرا پردازش ویژگی های دستوری از پیامدهای انتخاب واژگانی است. همچنین طبق فرضیات انگاره های مرتبط با فعال سازی بازنمایی واحدهای واجی، مشخص گردید که جریان فعال سازی به راه افتاده از سطح مفهومی با فعال کردن مدخل های انتزاعی زبان فارسی به سطح واجی در تولیدات زبانی نیز گسترش یافته است. بنابراین، روساخت پاره گفتارهای تولیدی انگلیسی براساس نظام زبان فارسی شکل گرفته است. یافته ها حاکی از آن است که زبان فارسی تا آخرین مرحله سطوح انتزاعی تولید پاره گفتارها (سطح واجی) حضور داشته است و معادل انگلیسی واژه های روساخت، قبل از تولید فیزیکی پاره گفتارها از واژگان زبان انگلیسی برگزیده شده و نمود آوایی پیدا کرده اند. نتایج پژوهش حاضر با پیشنهاد انگاره تداعی کلمات مطابقت دارد که بر اساس آن واژه های زبان دوم زبان آموزان در اوایل دوره یادگیری آن زبان، از طریق واژه های زبان اول به سطح مفهومی دسترسی دارند.
بررسی استعاره مفهومی حوزه ترس در سه اثر داستانی به زبان های فارسی، انگلیسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبانشناخت سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
247-281
حوزههای تخصصی:
این مقاله، پژوهشی توصیفی تحلیلی بر اساس نظریه ی استعاره ی مفهومی است که به بررسی استعاره های مفهومی حوزه ترس در سه اثر داستانی از زبان های متفاوت، سنگ صبور (فارسی)، خشم و هیاهو (انگلیسی) و میرامار (عربی) می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهند که هر سه نویسنده به طور مشترک از استعاره خاص «ترس، شیی است» بهره برده اند و این امر می تواند مهر تأییدی بر جهانی بودن استعاره های مفهومی باشد. اما در رابطه با استعاره های سطح عام در این داستان ها مشخص شد که صادق چوبک و نجیب محفوظ در داستان های فارسی و عربی، بیشترین بهره را از استعاره عام «احساسات، شیی هستند» برده اند در حالی که فاکنر در داستان انگلیسی خشم و هیاهو بیشترین استفاده را به طور یکسان از استعاره های سطح عام «احساسات، مکان هستند» و «احساسات، نیرو هستند» برده است. تفاوت بین داستان های فارسی و عربی با داستان انگلیسی اشاره ای به فرهنگ ویژه بودن استعاره های سطح عام دارد.
بررسی زباهنگ دل نگرانی معلّم: موردی از مدرّسان زبان انگلیسی در مؤسسات آموزش زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و ششم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
149 - 186
حوزههای تخصصی:
ازآنجایی که ارتباط عاطفی بین معلّم و شاگرد نقش مهمی در دستاوردهای زبان آموزان دارد، بررسی عوامل تأثیرگذار در این رابطه از اهمّیّت بالایی برخوردار است. ابراز نگرانی معلّم برای شاگردانش یکی از این عوامل برشمرده می شود که در گفتمان معلّم تبلور یافته و از طریق فرهنگ کاوی زبانِ آنان قابل بررسی است. در این پژوهشِ کیفی، زباهنگ دل نگرانی معلّم در بافت مؤسسات آموزش زبان انگلیسی، با هدف شناسایی سطوح دغدغه مندی معلّم و مؤلفه های فرهنگی مربوط به آن، مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور، از طریق انجام 108 مصاحبه نیمه ساختاریافته با مدرّسان (82 زن و 26 مرد؛ در بازه سنی 21 تا 40 سال)، 352 پاره گفتار حاوی این زباهنگ تا حد اشباع استخراج شد. سپس داده ها بر اساس الگوی «هَیَجامَد» در قالب چهار سطح دل نگرانی معلّم با عناوین هیچ دلی، برون دلی، درون دلی و فرادلی تقسیم شد و با استفاده از الگوی مفهومی تحلیل زباهنگ مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که درون دلی نسبت به سطوح دیگر دغدغه مندی معلّم بسامد بالاتری در این بافت آموزشی دارد. همچنین، این زباهنگ در سطوح مختلف با اهدافی همچون ایجاد تغییر در رفتار، فراهم آوردن شرایط یادگیری، ایجاد انگیزه، حفظ حریم، نپذیرفتن مسئولیت و ابراز نارضایتی استفاده می شود. تحلیل داده ها بر اساس الگوهای فرهنگی نیز نشانگر فرهنگ های جمع گرایی و کل نگری، احترام محوری، اغراق افزوده، بافت قوی، اعتمادافزوده، جهت گیری های بلندمدّت و خیرخواهی در این بافت آموزشی است. نتایج این مطالعه کمک می کند با شناسایی فرهنگ غالب در این محیط آموزشی، در جهت به فرهنگی گام برداشت و درنتیجه شاهد تحقق اهداف آموزشی با کیفیت و سهولت بیشتر بود.
معرفی نسخه خطی خرده اوستای کتابخانه هرندی-کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از دستنویس های ارزشمندی که در کتابخانه هرندی کرمان وابسته به کتابخانه آستان قدس رضوی، نگهداری می شود نسخه خرده اوستا با 102 برگ، به شماره 36 است که به دست ملامرزبان پسر ظهراب پسر گشتاسب پسر بهمن پسر فرامرز پسر اسفندیار پسر رستم پسر اردشیر پسر کریم داد سیستانی، در سال 1227 یزدگردی برابر با سال 1273قمری، به الفبای فارسی نوشته شده و فاقد ترجمه است. در برگ های پایانی کتاب فرجامه ای به خط فارسی از نویسنده آمده است. کاتب مردی شناخته شده در کرمان و از خاندان منجمان سرشناس دوره قاجار است. خرده اوستا مجموعه ای از ادعیه و نیایش های کوتاهی است که مؤمنان بهدین آن را همه روزه در اوقاتی خاص تلاوت می کنند. این نسخه شامل متونی همچون اردیبهشت یشت، ورهرام یشت، آتش نیایش، آفرینگان گهنبار و پتت است. اهمیت این نسخه در آن است که شاید از جمله قدیمی ترین متون اوستایی است که به خط فارسی نگاشته شده و نیز کاتب با معرفی هشت نسل از نیاکانش، روشن می کند از نسل زرتشتیان سیستان بوده که بعدها به کرمان مهاجرت کردند. این مقاله در پی معرفی و شناسایی این نسخه و خاندان کاتب برآمده است.
بررسی تأثیر «جنسیت» و «سن» بر کاربرد «تردیدنماها» در گفتار فارسی زبانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تحلیل و طبقه بندی «تردیدنماها» و بررسی تأثیر دو عامل «جنسیت» و «سن» بر کاربرد این مقوله زبانی در گفتار روزمره زنان و مردان فارسی زبان است. به منظور نیل به هدف مذکور، یک پرسشنامه محقق-ساخته طراحی و به صورت تصادفی بین 523 زن و مرد فارسی زبان در 4 گروه سنی مختلف (15-25 سال، 26-35 سال، 36-45 سال و بالای 45 سال) توزیع شد. به لحاظ روش شناسی، پژوهش حاضر میدانی و از نوع پیمایشی است و از مؤلفه های کیفی و رویکرد کمّی بهره می گیرد. پس از استخراج انواع تردیدنماها از گفتار گویشوران مذکور از طریق پرسشنامه، به دسته بندی و توصیف آن ها پرداخته شد و در ادامه، بر مبنای آرای هایلند (1996) و وارتالا (2001) و با بهره گیری از آزمون های آماری تی، توکی و آنووا به تحلیل تردیدنماها پرداختیم. یافته ها و نتایج تحلیل های آماری حاکی از آن است که زنان بیشتر از مردان از «افعال گواه نما» برای نشان دادن تردید استفاده می کنند و میزان کاربرد «افعال قضاوتی» در مردان بیشتر از زنان است. همچنین، نتایج نشان داد که به لحاظ آماری میان استفاده از انواع تردیدنماها، شامل «افعال قضاوتی»، «افعال وجهی» و «گواه نماها» در گروه های سنی مختلف تفاوت معناداری وجود دارد و گویشوران زبان فارسی فقط پنج دسته از انواع تردیدنماهای مورد نظر هایلند و وارتالا را در گفتار روزمره خود به کار می گیرند.
بررسی فرایند واجی همگونی همخوان ها در گویش کردی کلهری بر اساس نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همگونی فرایندی است که طی آن دو واج (واکه یا همخوان) درون یک هجا یا یک واژه روی هم تاثیر می گذارند و به نوعی باهم هماهنگ می شوند. در این پژوهش به تحلیل و توصیف انواع فرایند های همگونی همخوان ها در گویش کردی کلهری در چارچوب نظریه بهینگی پرداخته می شود. نظریه بهینگی یک الگوی زبان شناختی و بر این فرض استوار است که صورت های زبانی از تعامل میان محدودیت های متقابل و متضاد ناشی می شوند. این پژوهش از نوع تحلیلی-توصیفی است و داده های مرتبط با آن از طریق مصاحبه با گویشوران بومی گویش کردی کلهری و استفاده از شم زبانی نویسندگان که از گویشوران بومی این گویش می باشند، به دست آمده اند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در گویش کلهری فرایند واجی همگونی همخوان ها به صورت همگونی محل تولید خیشومی تیغه ای است که تبدیل خیشومی تیغه ای به لبی، پیش کامی، کامی و ملازی و همگونی همخوان تیغه ای انسدادی واکدار با خیشومی تیغه ای و همگونی تیغه ای انسدادی بی واک با تیغه ای سایشی بی واک را شامل می شود. به این ترتیب، بر اساس مرتبه بندی محدودیت ها در نظریه بهینگی می توان فرایند همگونی را در این گویش تحلیل کرد.
Contextualized Text Representation Using Latent Topics for Classifying Scientific Papers(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۹
31 - 60
حوزههای تخصصی:
Annually, researchers in various scientific fields publish their research results as technical reports or articles in proceedings or journals. The collocation of this type of data is used by search engines and digital libraries to search and access research publications, which usually retrieve related articles based on the query keywords instead of the article’s subjects. Consequently, accurate classification of scientific articles can increase the quality of users’ searches when seeking a scientific document in databases. The primary purpose of this paper is to provide a classification model to determine the scope of scientific articles. To this end, we proposed a model which uses the enriched contextualized knowledge of Persian articles through distributional semantics. Accordingly, identifying the specific field of each document and defining its domain by prominent enriched knowledge enhances the accuracy of scientific articles’ classification. To reach the goal, we enriched the contextualized embedding models, either ParsBERT or XLM-RoBERTa, with the latent topics to train a multilayer perceptron model. According to the experimental results, overall performance of the ParsBERT-NMF-1HT was 72.37% (macro) and 75.21% (micro) according to F-measure, with a statistical significance compared to the baseline (p<0.05).
Examining Iranian Pre-Service and In-Service EFL Teachers’ Digital Competence: Does Gender Make a Difference?(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Nowadays, teachers are expected to demonstrate a notable level of digital competence. Therefore, the current study investigated Iranian male and female pre-service and in-service EFL teachers’ digital competence. The study employed a mixed methods approach and three instruments including a questionnaire, structured interviews, and observations were utilized. Therefore, 157 Iranian in-service EFL teachers completed the DIGIGLO questionnaire. Also, 15 in-service and 15 pre-service EFL teachers participated in structured interviews. Moreover, 30 classes were observed. To analyze the qualitative data, thematic analysis was used and in the phase of quantitative analysis, descriptive statistics and independent sample t-tests were used. The results indicated that the level of Iranian in-service EFL teachers’ digital competence was moderate to high. In addition, some similarities and differences could be seen in the interview questions between in-service and pre-service EFL teachers. Moreover, it was revealed that there were no significant differences between male and female in-service EFL teachers’ digital competence. Furthermore, it was found that a majority of teachers incorporated digital technologies into their teaching practice. The results of this study can help curriculum developers and teacher educators realize a better conception of Iranian pre-service and in-service EFL teachers’ digital competence and their practices of using digital tools.
پازند، زبان یا خط؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
211 - 243
حوزههای تخصصی:
متون پازند بخشی از میراث فکری کیش زردشتی است که فارغ از محتوای اغلب نیایشی و آیینی آنها، معمایی در تاریخ زبان فارسی است. آنچه را به نام پازند می شناسیم، پاره ای از متن های فارسی میانه هستند که حدود سده 12م از خط مبهم پهلوی به خط روشن و آوایی اوستا نقل شده اند. پازندنویسی تا سده 19م در ایران و هند ادامه داشته است و پیکره ای پدید آمده است که به اعتبار برخی قرائت ها ویژگی دوره نو زبان فارسی را گرفته است. اما هم پازندنویسان و هم کاربران آثار آنها بر این باور بودند که متنی از دوره میانه را ارائه کرده اند.همواره بر سر این موضوع که تغییر خط منجر به تغییر زبان شده یا نه، بحث بوده است و دلایلی می توان ذکر کرد. در گفتار پیش رو کوشش شده تا با بررسی هشت نمونه متن از دوره های مختلف پازندنویسی در ایران و هند، به این پرسش پاسخ داده شود که آیا در فرایند پازندنویسی دامنه تغییرات زبانی به اندازه ای بوده که به وجود زبان مستقلی قائل باشیم؟
نشانه شناسی فضای قدسی: رویکردی انتقادی به تولید فضا در آیین یارسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف جستار حاضر تحلیل و بررسی راهبردهای تولید و بازنمایی فضای قدسی در متون آیین باطنی یارسان (با تمرکز بر متن بارگه بارگه) است. برای این منظور، ابتدا الگوهای مکان یابی بکار رفته در متن را با استفاده از رویکرد لویسنون (2004) بررسی کرده، و سپس راهبردهای بازنمایی و تولید انگاره های فضایی را از منظر بوم شناسی انتقادی (Westphal 2011) مورد بررسی قرار می دهیم. نتایج تحقیق نشان می دهد که متن مورد نظر از دو الگوی ایستای فضایی توپولوژی و اشاری و همچنین از الگوی پویای حرکتی برای مکان یابی و تعیین جایگاه فضایی عناصر بهره می برد. از سوی دیگر، نتایج روشن ساخت که انگاره های فضایی در متن مذکور بر اساس دو کلان استعاره کاروان و رنگرزی شکل گرفته اند. این ساخت های استعاری منجر به تفکیک ناپذیری انگاره های فضایی و دوره های زمانی در متن شده است، به گونه ای که هر ایده فضایی در متن به صورت غیرمستقیم یک دوره تاریخی را نیز نشان می دهد (اصل فضا-زمانمندی). از سوی دیگر نتایج این مطالعه نشان داد که متن مورد بررسی مرزهای متعارف و تثبیت شده فضایی را میان انگاره های فضایی و جغرافیایی به چالش کشیده، و در راستای انگاره های ایدئولوژیک خود ساخت و ترکیبی جدید را از آنها ارائه می دهد. بعلاوه متن مذکور با واسازی مرزهای جغرافیایی واقعی و خیالی (اصل ارجاعیت) و همچنین با بکار بردن نام جای های متکثر و متنوع به شیوه ای نوین در جهت تثبیت معانی و پیام های الهیاتی خود عمل می کند. در نهایت باید ذکر کرد تمام این الگوها و راهبردهای فضایی در این متن در راستای ارائه نوعی نقشه فضایی نوین (سطح بازنمایی های فضایی) و یا یک ایدئولوژی فضایی جدید بکار می روند.
انتقال نشانه های شعر آدونیس در سطح جوهر بیانی به زبان فارسی (با تکیه بر دیدگاه امبرتو اکو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با نشانه شناسی می توان جزئیات ساز وکارهای بنیادی ترجمه را تجزیه وتحلیل کرد. امبرتو اکو از نشانه شناسانی است که در آثار گوناگون خود به جنبه های نشانه ای ترجمه پرداخته است. نشانه شناسی امبرتو اکو مبتنی بر چگونگی ترکیب متن با دانشنامه شخصی و فرهنگی خواننده است. ازمنظر اکو، متن دارای دو سطح بیان و محتوا است و در شعر، این جوهر بیان است که بر محتوا غلبه دارد. در ترجمه شعر، جوهر بیان در متن مقصد می کوشد، به یک میزان با جوهر بیان در متن مبدأ برابری کند تا بتواند تقریباً همانند متن مبدأ بر مخاطب تأثیرگذار باشد. پژوهش حاضر، با استفاده از شیوه توصیفی تحلیلی و با رویکرد نشانه شناسیِ مبتنی بر دیدگاه امبرتو اکو، به بررسی انتقال نشانه های شعر آدونیس در سطح جوهر بیانی در فرایند ترجمه به زبان فارسی می پردازد و بدین منظور ترجمه امیرحسین الهیاری از شعر آدونیس در مجموعه سه جلدی الکتاب گذشته مکان اکنون (1398) بررسی می گردد. در سطح جوهر زبانی، واژگان و دستور زبان و در سطح جوهر غیرزبانی جناس، قافیه و ضرب آهنگ مورد مطالعه قرار می گیرد. دستاورد این پژوهش نمایانگر آن است انتقال نشانه های شعر آدونیس در ترجمه الهیاری، در سطح جوهر غیرزبانی نمود بیشتری دارد. الهیاری به منظور انتقال نشانه های شعر آدونیس در ترجمه، پس از برقراری ارتباط میان جوهرهای گوناگون زبانی و غیرزبانی در متن شعری به مذاکره بر سر آن ها پرداخته و با استفاده از اطلاعات دانشنامه ای، متنی در زبان مقصد ایجاد کرده که همانند شعر آدونیس بر مخاطب تأثیرگذار باشد؛ در این راستا گاهی از وفاداری به جوهر زبانی صرف نظر کرده است.
مقایسه گفتمان سالمندان مبتلا به آلزایمر و سالمندان طبیعی فارسی زبان از منظر زبانی و کاربردشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
253 - 287
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال مقایسه گفتمان سالمندان فارسی زبان طبیعی و مبتلا به آلزایمر فارسی زبان (در مراحل آغازین و میانی ابتلا) در سطح های زبانی و کاربردشناختی بوده است. این مقاله، پژوهشی ترکیبی بود. بخش کیفیِ مطالعه، شاملِ بررسی پرونده پزشکی بیماران، فارسی سازی آزمون های بازگویی داستان کوتاه، ضرب المثل، داستان سازی تصویر و دزدی کلوچه بود. بخش کمّی پژوهش نیز شامل اجرای آزمون های یادشده به روش شبه آزمایشی بود. به این منظور، توانایی 31 سالمند فارسی زبان مبتلا به بیماری آلزایمر در مرحله های آغازین و میانی بیماری با 31 سالمند فارسی زبان طبیعی از جنبه سطح های زبانی و کاربردشناختی مقایسه شدند. همگی این افراد تک زبانه بوده و به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند. ابزارِ این پژوهش، شکل فارسی سازی شده آزمون های دزدی کلوچه، داستان سازی تصویر و ضرب المثل و نیز آزمون های بازگویی داستان کوتاه و گزینش اجباری بودند. داده ها با آمار توصیفی خلاصه شدند. همچنین، پس از تأیید طبیعی بودن توزیع داده ها توسط آزمون شاپیروویلک، با آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها نشان داد بین عملکرد سالمندان بیمار مبتلا به آلزایمر و سالمندان طبیعی در سطح زبانی (شامل خطاهای دستوری، ساختاری و معنایی) و کاربردشناختی (استنباط و توانایی تشخیص تکلیف) تفاوت معناداری وجود دارد، و سالمندان مبتلا به آلزایمر عملکرد ضعیف تری داشتند. همچنین یافته های این پژوهش نشان داد که مهارت های بیانی در مراحل آغازین و میانی بیماری کمتر از مهارت های ادراکی دچار اختلال می گردد. درباره پیامدهای این یافته ها بحث می شود.
تحلیل هَیَجامَدی برخی از واژگان مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و پنجم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
91 - 120
حوزههای تخصصی:
تاکنون بر روی واژگان مصوّب فرهنگستان زبان و ادب فارسی از منظر زبان شناسی، رده شناسی و جامعه شناسی زبان مطالعاتی صورت گرفته است، امّا بررسی این واژگان از منظر روان شناسی زبان می تواند رویکرد تازه ای در خصوص واژه گزینی برای معادل های بیگانه ارائه دهد. مطالعه حاضر با به کارگیری الگوی «هَیَجامَد» (هیجان+ بسامد حواس)، به مقایسه کاربرد هفت واژه مصوّب فرهنگستان و معادل بیگانه آنها در میان عامه مردم می پردازد تا میزان استقبال آنها از واژگان مصوّب فرهنگستان و نیز نقش زبان مادری آنها درباره کاربرد واژگان را بررسی کند. بدین منظور، تعداد 223 شرکت کننده در مرحله کمّی بر اساس «نمونه گیری در دسترس» و 61 شرکت کننده در مرحله کیفی بر اساس «اشباع داده ها» از میان عامه مردم انتخاب شدند. روش پژوهش اتخاذ شده در این پژوهش، طرح تحقیق تلفیقی‑ترتیبی است که بر اساس آن، ابتدا داده های کمّی و سپس داده های کیفی جمع آوری شد. نتایج کمّی به دست آمده از «آزمون تی» نشان داد که از میان هفت جُفت واژه منتخب، بین شش جُفت آن تفاوت معناداری از حیث «هَیَجامَد» در میان عامه مردم وجود دارد. همچنین، نتایج کمّی به دست آمده از آزمون «انووا یک طرفه» نشان داد از بین هفت جُفت واژه مورد نظر، در سه واژه تفاوت معناداری با توجّه به زبان مادریِ سخنگویان شامل زبان های فارسی، کردی و ترکی از حیث «هَیَجامَد» وجود دارد. نتایج کیفی این پژوهش، پس از مشخص کردن توافق و پایایی درون موضوعی داده های به دست آمده از مصاحبه نیمه ساختاریافته، نشان داد 16 عامل همچون تداعی مثبت، خوش آهنگ بودن و بسامد بالا در پذیرش واژه های بیگانه و 8 عامل همچون تداعی منفی، تلفظ دشوار و بسامد پایین در عدم پذیرش واژه های مصوّب از سوی مردم نقش دارند . درواقع، فرهنگستان زبان و ادب فارسی برای افزایش میزان استقبال و کاربرد یک «نوواژه» در مقایسه با همتای بیگانه آن، نه تنها مسائل زبان شناختی، بلکه مسائل روان شناسی زبان را هم باید لحاظ نماید.
پردازش زمان دستوری: بازنمود ذهنی زمان مطلق و نسبی در فارسی و انگلیسی از رویکرد روان شناسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسش اصلی این تحقیق واقعیت روان شناختی پیچیدگی بازنمودی زمان دستوری در فارسی و مقایسه آن با نتایج به دست آمده از زبان انگلیسی است. در این پژوهش با به کارگیری روش تصمیم گیری واژگانی بیناحسی سعی شده است نحوه پردازش جملات حاوی انواع زمان های دستوری (اعم از مطلق و نسبی) با برنامه نرم افزاری انداز گیری زمان واکنش به هزارم ثانیه (dmdx ) بررسی شود. چارچوب نظری پژوهش مبتنی بر رمزگان چندبخشی/ چندگانه در روان شناسی زبان (Shapiro & Levine 1990) و طبقه بندی زمانی در زبا ن شناسی (Comrie, 1985) است. متغیر مستقل نوع زمان دستوری و متغیر وابسته زمان واکنش آزمودنی ها به محرک دیداری است. آزمودنی ها 25 نفردانشجوی 18 تا 30 ساله بوده اند که در دو گروه مرد و زن مرتب شده اند. نتیجه آزمون اول نشان می دهد جملات حاوی زمان دستوری مطلق حال ساده مشتمل بر حقایق علمی، کارگفت های کنشی/ اجرایی و نیز جملات حاوی فعل آینده همراه با «خواستن» سریع تر از انواع دیگر پردازش می شوند. توجیه و توضیح این امر را می توان به این حقیقت نسبت داد که حقایق علمی در تجربه زیسته ابناء بشر ثبت شده است و بسامد بالایی دارد و نیز افعال کنشی-اجرایی که وابسته به زمان ادای جمله هستند و افعال در زمان دستوری آینده که تنها یک کارکرد بر آن ها مترتب است، سریع تر پردازش می شوند. نتیجه آزمون دوم نشان می دهد جملات ساده حاوی زمان دستوری نسبی بی زمان (مصدر) دیر تر از انواع دیگر (حال کامل، گذشته کامل و التزامی) پردازش می شوند. توجیه و توضیح این امر را می توان به این حقیقت نسبت داد که مصادر از آنجا که بی نشان ترین صورت فعلی هستند و فاقد وجه، زمان، شخص و شمار هستند شمول معنایی بیشتری دارند و دیرتر پردازش می شوند. نتیجه آزمون های جانبی اول و دوم نشان می دهد که زمان پردازش جملات مرکب حاوی زمان های مختلف مطلق و نسبی تفاوت معنی دار با هم ندارد. به عبارت دیگر، با مرکب شدن نوع جمله تفاوت های معنی داری که سابقاً قابل مشاهده بود از بین رفته است. دستاورد پژوهش حاضر این است که می توان در امر آموزش زبان فارسی از مفهوم بار شناختی بهره گرفت و آموزش زمان هایی را که بار شناختی بیشتری را بر ذهن متحمل می کنند در فرایند آموزش به تأخیر انداخت.
نگاهی به فصل «ساختارنگری و نشانه شناسیِ» کتاب راهنمای راتلج به نظریه نقد ادبیات و فرهنگ
حوزههای تخصصی:
ساختارنگری یکی از مهم ترین جنبش های فکری سده بیستم است که خاستگاه آن به نظریه زبان شناسی و نشانه شناسی فردینان دو سوسور برمی گردد. توجه به ساختار موجود در پس پدیده های فرهنگی و کشف و دسته بندی قواعد کلی حاکم بر آن ساختارها هدف اصلی ساختارنگران است. با گذشته چند دهه از ظهور ساختارنگری در علوم انسانی و وارد آمدن نقدهای اساسی بر مفروضات و روش آن، این روی کرد همچنان اهمیت خود را، به خصوص در نقد ادبیات و فرهنگ، حفظ کرده است و در تمام کتاب های راهنما و درس نامه هایی که در حوزه نظریه ادبیات منتشر می شوند همواره فصلی به این جنبش دوران ساز اختصاص می یابد. یکی از مشهورترین این کتاب ها راهنمای راتلج به نظریه نقد ادبیات و فرهنگ است، که ویراست دوم آن در سال 2013 منتشر شد. جستار حاضر به نقد و بررسی فصل «ساختارنگری و نشانه شناسی» این کتاب می پردازد و پس از اشاره ای کوتاه به قوت آن (خوش خوان بودن و جنبه آموزشی قوی) ضعف ها و کاستی های نظری و ساختاری آن بحث می شوند، که جا داشت در ویراست دوم (که تفاوتی با متن این فصل در چاپ نخست کتاب ندارد) برطرف شوند.
The Effect of BBC News Lessons on High School EFL Learners’ Vocabulary Learning(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۵, No.۳۱, Fall & Winter ۲۰۲۲
25 - 44
حوزههای تخصصی:
Foreign language vocabulary learning is challenging and requires using an appropriate method. To this end, this study aimed to investigate the effect of listening and viewing BBC News lessons as a teaching and learning tool on high school EFL learners’ vocabulary learning. This quasi-experimental research was carried out in the twelfth grade of Shohada high school in Kalybar city in East-Azarbijan, Iran. Forty two high school EFL learners were chosen as participants from two intact classes. The homogeneity of the classes was checked through a KET test. Then, they were randomly assigned into the experimental (n=19) and control (n=23) groups. Target words were selected from the eight BBC News lessons for both groups. The unfamiliarity of these words to the learners was found through the Vocabulary Knowledge Scale. The experimental group experienced vocabulary learning through watching and listening to the BBC News lessons; while, the control group received the same target words through the traditional method. A vocabulary-based post-test was administrated after the treatment. The result of Independent-Samples t-test on the post-test scores of both groups revealed the significant outperformance of the experimental group compared to the control group. Practical implications are presented to teachers, researchers, and learners.
زمان و نمود در دستور سنتی زبان ترکی آذربایجانی در مقایسه با رویکرد نظام دستور نقشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به این که منابع دستوری زبان ترکی آذربایجانی عموماً بر پایه دستور سنتی است و تمایزی بین عنصر زمان و نمود در این دستور صورت نگرفته است، بنابراین جستار حاضر به بررسی و مقایسه عنصر زمان و نمود در زبان ترکی و انگلیسی با رویکرد دستور نقشی هلیدی می پردازد. در مرحله نخست تحلیل داده ها، پیوندهای زمان در زبان ترکی و سپس ساختار وجه در قالب جملات انگلیسی با معادل های ترکی شان مقایسه و بررسی شدند که این نتایج به دست آمد: در تمامی منابع دستور سنتی ترکی آذربایجانی، پیوندهای -ir، ar/әr و –miş که بیانگر فرآیند وقوع فعل هستند، به عنوان پیوندهای زمان در نظر گرفته شدند. به بیان دیگر، در دستور سنتی با نوعی از آمیختگی زمان و نمود مواجه هستیم. از طرف دیگر، این تکواژها در رویکرد دستور نقشی در گروه زمان داری ها قرار نمی گیرند، بلکه در بخش باقی مانده، نقش اول محمول ها یعنی فرآیند زمانی وقوع فعل را بازی می کنند. همچنین مشخص شد که تکواژ زمان حال در ترکی- برخلاف نگرش دستور سنتی- با عدم حضور پیوند زمان گذشته (di-) نمود پیدا می کند؛ یعنی با تکواژ صفر و مطابق دستور نقشی در بخش «محمول» واقع می شود. برخلاف زبان انگلیسی که تکواژهای زمان داری در مواردی به شکل ادغام با فعل واژگانی نمود پیدا می کنند، این تکواژها در ترکی همیشه به شکل تکواژ وابسته، به پایه فعل واژگانی متصل می شوند.
تحلیل تکواژگونگی ستاک گذشته فعل در چارچوب صرف توزیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، تکواژگونگی ستاک گذشته فعل فارسی در چارچوب صرف توزیعی (سیدیکی، 2009) بررسی می شود. هدف ارائه تحلیلی از تکواژگونگی ستاک گذشته فعل فارسی است که مقرون به صرفه باشد. از این رو برای پاسخ به پرسش های پژوهش، 193 فعل (ستاک های حال و گذشته افعال) جمع آوری شد و بر اساس قاعده مندی یا تنوع در صورت ستاک های گذشته شان بررسی و تحلیل شدند. در تحلیل داده ها، این نتیجه حاصل شد که رویکرد عام و اقتصادی این است که ستاک های گذشته فعل فارسی، به عنوان واحدهای واژنامه ای، از فهرست واژنامه زبان فارسی انتخاب می شوند و با رقابت بین این واحدها و سپس انتخاب واحد برنده متناسب با بافت نحوی، در گره هدف در ساخت درج می شوند. همچنین شکل گیری آن ها با حرکت ریشه واژگانی فعل/ ستاک حال به سمت هسته نقشی v و ادغام با آن و نیز با مشخصه زمان گذشته (در ساخت نحوی جمله/ گروه فعلی) آغاز می شود. در ادامه، ترکیب حاصل از طریق سازوکارهای هم جوشی و مکمل گونگی به عنوان یک مدخل واژگانی نمود آوایی پیدا می کند و در نهایت، به عنوان واحدهای واژنامه ای در واژنامه ثبت می شود. اما این محدودیت وجود دارد که در صورت مسدودشدن جوش خوردگی ریشه فعلی با وند گذشته، تصریف قاعده مند روی دهد، یعنی شکل گیری ستاک گذشته افعال باقاعده، با معرفی مشخصه نقیض گذشته ([past] ¬ ) و عدم هم جوشی این مشخصه با ریشه فعلی همراه است. در نتیجه، تولید ستاک گذشته فعل قاعده مند به واسطه پیوند وند گذشته با ستاک حال فعل و نه از طریق انتخاب از واژنامه زبان فارسی است. درمجموع، اشتقاق تمام ستاک های گذشته افعال را می توان به شیوه ای یکسان از طریق حرکت و ادغام و هم جوشی، البته با توجه به محدودیت مذکور، تبیین کرد. در این رویکرد تحلیلی، دیگر نیازی به تبیین تنوع در صورت ستاک های گذشته براساس شرایط واژ-واجی و تمرکز بر قواعد بازآرایی متعدد و ذکر استثنائات برای هر فعل یا طبقه ای از افعال بی قاعده نیست.
ساخت ملکی در کردی گورانی: رویکردی رده شناختی
حوزههای تخصصی:
ساخت ملکی یکی از ساخت هایی است که در پژوهش های رده شناسی توجه پژوهشگران را به خود جلب کرده و ویژگی های گوناگون آن در میان زبان های مختلف مورد مطالعه قرار گرفته است. نگارندگان در این پژوهش بر آن هستند تا به واکاوی ساخت ملکی در کردی گورانی از دیدگاه رده شناسی پرداخته و آن را از نظر آرایش سازه، شیوه پیونددهی میان مالک و مملوک، میزان آمیختگی میان این دو و نیز تمایز مالکیت انتقال پذیر از انتقال ناپذیر بررسی کنند. یافته های پژوهش گویای آن است که کردی گورانی از نظر رده شناختی در زمره زبان هایی است که برای ملکی سازی در سطح گروه از دو راهبرد ساده بهره می گیرد: الف) راهبرد هم کناری با آرایش NG و عناصر مستقل از هم؛ ب) راهبرد وندافزایی با آرایش NG و عناصر پیوندی. در سطح جمله نیز ساخت های «داشتن» و «متعلق بودن» را به کار می گیرد که میان این دو از لحاظ آرایش سازه، معرفگی یا نکرگی مالک و مملوک، و همچنین انتقال پذیری و انتقال ناپذیری مالکیت تفاوت هایی دیده می شود.
Considerations and Praxis of Exploratory Factor Analysis: Implications for L2 Research(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Second language (L2) researchers often rely on quantitative methods and measurement instruments like questionnaires and scales to explore latent constructs. They usually borrow sophisticated statistical techniques from disciplines like psychology and education to conduct quantitative analyses in L2 research. However, there are growing concerns about the inappropriate use and reporting practices of such statistical procedures like exploratory factor analysis (EFA). This study aimed to describe and evaluate the methodological issues in EFA research practices, examine the relationship between study features and outcomes, and improve future L2 research practices. This study presented the results of a methodological synthesis study on exploratory factor analysis use published in five universally reputable psychology-related journals since 2000. Specifically, the researchers identified 93 EFA studies and developed a coding scheme of key EFA considerations to analyze how EFA was used and reported in these articles. The article discussed the several results and provides essential recommendations for L2 researchers intending to employ EFA in their works.