مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
زبان پهلوی
حوزه های تخصصی:
توصیف گویش گیوی در مقایسه با زبان پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر قصد دارد با توصیف گویش گیوی و مقایسةآن با زبان پهلوی- بویژه از جنبة فرآیند های واجی- این گویش را به دلیل اهمیّت تاریخی و فرهنگی اش معرفی نماید و نشان دهد که در گویش گیوی می توان واژه های بسیاری یافت که با وجود اینکه تحت تاثیر فرآیند های واجی قرار گرفته اند در مقایسه با گویش معیار از نظر تلفّظ و معنا نزدیک به زبان پهلوی هستند. فرآیند های واجی که در این تحقیق مدّ نظر بوده اند عبارتند از: حذف،افزایش، ابدال، ادغام و قلب. داده های اصلی این تحقیق، فهرستی از واژه هاست که به عنوان شاهد انتخاب شده اند. این تحقیق، بیانگر روابط عمیق تاریخی میان گویش گیوی و زبان پهلوی است
سیر تحول خط و زبان پارسی در قرون نخستین اسلامی
منبع:
پژوهش در تاریخ سال چهارم بهار ۱۳۹۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
67 - 86
حوزه های تخصصی:
زبان و ادبیات پارسی با وجود لهجه های گوناگون از آغاز تا ورود اعراب دچار تحولات بسیاری شد، باوجود این، ایرانیان هیچگاه زبان رسمی خود را فراموش نکرده و حتی در برخی اوقات زبان ملل مغلوب را نیز تحت تأثیر خود قرار دادند. می توان ادبیات ایران را در سه قرن نخستین هجری به سه دسته تقسیم کرد؛ ادبیات عربی، ادبیات پهلوی وادبیات دری. ادبیات دری زبان ادبى، رسمى و سیاسى ایران در دوره اسلامی است. این زبان، تکامل یافته زبان پهلوی شمالی یا پهلوی اشکانی است، و زبان مذکور بر اثر گذشت زمان وآمیزش با زبان عربی تحوّل یافت. با این وجود در قرون سوم و چهارم هجری، ترویج زبان پارسی و تعقیب فکر استقلال ادبی ایرانیان از دوره سامانیان را می توان ابتدای ترقی ادب فارسی در ادوار ادبی روزگار کنونی دانست. لذا نوشتاری که از نظر خواهد گذشت، متنی است آماده شده در رابطه با تحولات زبان پارسی در قرون اولیه اسلامی. این پژوهش بر آن است؛ تا با بهره گیری از منابع، نخست تحولخط و زبان پارسی را از آغاز تا قرون اولیهاسلامی، آمیزش زبان عربی و پارسی در سه قرن اولیه هجری، سپس ترقی ادب پارسی و رنسانس ایرانی در قرون ذکر شده را مورد مطالعه قرار دهد. اما هدف اصلی این مقاله پاسخ به این سئوال می باشد ؛ خط و زبان فارسی در قرون نخستین اسلامی دچار چه تحولاتی شد؟
بررسی تفاوت اعداد در متون پیشگویانه زبان پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۸۶
29 - 46
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی اعداد در متن های پیشگویانه در زبان پهلوی پرداخته است که مطالبی را مربوط به آینده پیش بینی می کنند؛ آینده ای که ممکن است آخرزمان باشد و یا وقایع مربوط به دوره پادشاهی باشد که بعد خواهد آمد و یا حتی وقایع بعد از مرگ. در این مقاله موضوع اعداد و تفاوت های آن در متون زبان پهلوی بررسی شده است. در متون پهلوی و در آثاری مانند بندهش، گزیده های زادسپرم، زند وهومن یسن، ارداویراف نامه و آثاری که جاماسب در آن ها حضور دارد، اشاراتی درباره پیشگویی وجود دارد. از شاخصه های مهم این متون، اشارات به اعداد مختلف و یا تکرار برخی از این اعداد است و گاهی اشاره به اعدادی که در متون مختلف برای یک واقعه ذکر می شود؛ درحالی که باهم تفاوت دارند. این مقاله به روش کتابخانه ای و توصیفی نوشته شده و هدف این بوده که در آن اعدادی که در حوزه پیشگویی مهم بوده اند، بررسی شوند و این نتایج حاصل شده است: برخی از اعداد تکراری هستند مانند هزاره های سوشیانت، سه، چهار، هفت و یا سی و چهل. برخی از اعداد در متون مختلف برای یک واقعه متفاوتند مانند دوره های آفرینش و یا سختی های پایان هزاره. این تفاوت ها از یک متن به متن دیگر غالباً به این دلیل ایجاد شده اند که نویسندگان متون ناگزیر شده اند برای تطبیق پیشگویی ها برخی مطالب را تغییر دهند و یا دلایل دیگری که در این مقاله بررسی شده اند.
درباره مرحله قدیم اقتباس معارف یونانی در بین عربان و عربی نویسان نوشته پاول کونیچ
حوزه های تخصصی:
این مقاله صورت مکتوب سخنرانی پاول کونیچ، محقق تازه درگذشته آلمانی، درباره ترجمه آثار یونانی به عربی است، اما توجه نویسنده در آن مخصوصاً به ترجمه های قرن دوم هجری است. نویسنده، پس از مقدمه ای کلی درباره اسباب و علل این ترجمه ها، می کوشد تا نشان دهد که بعضی از معارف و علوم یونانی و رومی، علی الخصوص در نجوم و احکام نجوم، پیش از آنکه به عربی ترجمه شود به پهلوی نیز ترجمه شده بوده و ایرانیان در انتقال این معارف به جهان اسلام نقش داشته اند و این چیزی است که می توان آن را از روی بعضی روایات و مخصوصاً پاره ای اصطلاحات استنباط کرد. به علاوه، نویسنده خواسته است قراین و اماراتی در تأیید نظریات فؤاد سزگین پیدا کند که معتقد است سرآغاز علوم اسلامی و ترجمه معارف یونانی را باید در دوره ای قدیم تر از آنچه محققان نسل پیش از او بدان معتقد بودند جستجو نمود. یادآوری باید کرد که این مقاله نشان دهنده وضع این شعبه از مطالعات در پنجاه سال قبل است.
شیوه های واژه گزینی و واژه سازی فارسی در آثار منثور ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عنوان «حجت جزیره خراسان» ناصرخسرو را بر آن داشته که با وجود باور عمیق به دین و نفوذ زبان عربی، با کاربرد برخی اصطلاحات فارسی به غنای زبان فارسی و اعتدال وام ستانی از زبان عربی کمک کند. وی در آثار خود به گسترش ادبیّات تعلیمی در حوزه دین، مذهب، کلام و فلسفه پرداخته و آگاهانه کوشیده با شیو ه های اصلی واژه سازی و واژه گزینی از طریق «ترکیب و اشتقاق» که در زبان فارسی میانه رایج بوده و شیوه های فرعی رایج و خود ساخته، اصطلاحات فارسی مانند: هم گوشکی، زاده راه، زیریدن، کاربندنده و... را به جای اصطلاحات عربی نشانده و قیمتی دُرِّ لفظ دری را پاس داری کند. پیگیری اصطلاحات دینی و کلامی ناصرخسرو در واژه نامه های متون پهلوی نشان می دهد که وی مُبدِع این اصطلاحات نیست و پیشتر بسیاری از آنها در زبان فارسی میانه موجود بوده و او آن ها را بدون تغییر معنا یا با تغییر معنا به کار برده و به احیاء و گسترش معنایی واژگانِ از پیش موجود، پرداخته که نشانگر وجه تمایز نثر او با نثرهای مفاخره آمیز فاضلانه است. این پژوهش با روش کتابخانه ای و توصیفی-تحلیلی به این پرسش ها پاسخ می دهد که ناصرخسرو برابر نهادهای فارسی را طیّ کدام فرآیندهای واژه سازی و واژه گزینی در پنج اثر منثور خویش به کار بُرده و چگونه شیوه «ترکیب و اشتقاق» زبان پهلوی را دنبال کرده است.
تحلیل پیکره بنیان متون فارسی میانه بر مبنای پایگاه داده پارسیگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد نوین در مطالعات زبان شناختی یا یک پدیده زبانی بر اصل وجود مجموعه ای از داده های زبانی گردآوری شده نهادینه شده است؛ بنابراین به تهیه یک پیکره زبانی نیاز است که از تولیدات واقعی گویشوران و نه براساس شمّ زبانیِ فردی گردآوری شده است. این شیوه پژوهشی برای بررسی داده های زبانی تاریخی که جزء زبان های مرده است و اکنون هیچگونه گویشوری ندارد از اهمیت به سزایی برخوردار است. هدف از انجام این پژوهش، تهیه پیکره زبان پهلوی ساسانی (فارسی میانه) و ساماندهی آن در یک پایگاه است. برای هر واژه، شش لایه اطلاعاتی، اعم از حرف نویسی متن پهلوی، آوانویسی واژه ها به همراه ترجمه فارسی آنها، تعیین مقوله دستوری دانه ریز واژه ها، بن واژه سازی واژه ها و تعیین هزوارش بودن آنها، تعریف شده است. برای مقوله دستوری دانه ریز واژه ها، مجموعه برچسب مقولات دستوری فارسی معاصر تهیه شده توسط بی جن خان و همکاران (2011) و ساختارمندشده توسط قیومی (2014) باتوجه به نیازهای زبان پهلوی جرح و تعدیل شده است و از مجموعه جدید برای برچسب گذاری واژه های پهلوی استفاده شده است. پس از نشانه گذاری واژه ها و ساماندهی اطلاعات، امکان استخراج اطلاعات آماری وجود دارد که می تواند بینش عمیق تری از محتوای متن منتقل نماید. ازاین رو، اطلاعات آماری از پیکره به دست آمده استخراج شده و توضیح داده می شود تا دورنمای کلی نسبت به منابع تشکیل دهنده این پیکره به دست آید.
از اَکار تا عُگُر: سفر آوایی ِیک واژه از زبان ِپهلوی تا گویش ِشوشتری
حوزه های تخصصی:
رد پاره ای از واژگان زبان پهلوی در گویش های مناطق مختلف ایران دیده می شود. در گویش شوشتری، که یکی از گویش های حوزه ی جنوب غربی ایران است، واژگانی از پهلوی دیده می شود که پیش از این پژوهشگرانی بعضی از این واژگان را رصد نموده و به آن ها پرداخته اند. در این پژوهش، کوشش شده است با بررسی ساختار صرفی واژه ی پهلوی «اَکار» و تبدیل آن به «عُگُر» در گویش شوشتری تحول آوایی صامت چاکنایی «همزه» به صامت حلقی «ع» مورد بررسی قرار گیرد. نتیجه این پژوهش نشان داد همزه ی آغازین بعضی واژگان گاه در گویش شوشتری به صامت حلقی «ع» ابدال می گردد. در این پژوهش که به شیوه ی توصیفی- تحلیلی انجام شده، جمع آوری داده ها به صورت میدانی و کتاب خانه ای انجام شده است. اگرچه یکی از نگارندگان، خود، گویشور این گویش است، در این پژوهش، شیوه ی تلفظ واژگان در گفت و گو با سالخوردگان و افراد بی سواد ثبت شده و با مراجعه به منابع معتبر، سعی شده است درستی آن ها مورد تأیید قرار گیرد. همچنین، با استناد به ترجمه ای کهن از قرآن مجید موسوم به «قرآن قدس»، پیشینه ی کاربرد واژه ی «اَکار» در متنی از نخستین روزگاران استقرار اسلام در ایران نشان داده شده است.
جهان ممکن حقیقی در جملات شرطی زبان پهلوی: دستگاه فعلی گذشته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جملات شرطی چهاردهمین مورد از جهانی های زبان و قابل ارزیابی در چارچوب های رده شناختی اند. هدف از این پژوهش توصیفی-کمی، بررسی جملات شرطی زبان پهلوی ساخته شده با افعال دستگاه گذشته و بررسی نوع جهان ممکن آن بر اساس زمان دستوری بند شرط است. پیکره پژوهش کتاب های زند بهمن یسن، گزیده های زادسپرم و روایت پهلوی بود. بررسی آماری بر کتاب روایت پهلوی با حدود 250 جمله شرطی انجام شد و برای پیکره آماری، 160 جمله مشخص گردید. براساس آمار بدست آمده از پیکره تحلیل، زمان دستوری بند شرط در 85% موارد بر دستگاه حال و 15% باقیمانده در دستگاه گذشته ساخته شده بود. تحلیل معنایی نشان داد در زبان پهلوی، اگر زمان دستوری در بند شرط و جواب شرط گذشته باشد، گرایش زیادی برای حقیقی بودن جهان ممکن آن جمله شرطی وجود دارد. این نتیجه با برآیند پژوهش بقایی و نغزگوی کهن(1397) برای جملات شرطی زبان فارسی معاصر،بر اساس رده شناسی دکلرک و رید، همخوانی داشت. در ساخت جملات شرطی پهلوی بر دستگاه گذشته، علاوه بر فعل ماضی شرطی نامحقق، ماضی ساده و ماضی نقلی، فعل غیرشخصی، جمله اسمیه و اسم مصدرکاربرد داشت. در این پژوهش کاربرد فعل ماضی شرطی نامحقق در ساختار چند جمله مرکب با وجه اخباری نیز مشاهده شد.
خوانش نویسه ' در خط پهلوی ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
زبان پهلوی که نیای زبان فارسی نو است و نزدیک به یک هزاره زبان رسمی دو خاندان ایرانی اشکانی و ساسانی بوده است دارای ده واکه است که عبارتند از: i، ī، (e)، ē، a، ā، (o)، ō، u، ū البته نمی توان با قاطعیت گفت آیا «e» و «o» واج های مستقلی بوده اند یا خیر. نویسه ی a دارای چندین ارزش آوایی است. از جمله، به عنوان همخوان ‘>’ ، ‘h’ ، ‘x’ و همچنین به عنوان واکه ‘a’ یا ‘ā’ کاربرد دارد. در این پژوهش، به بررسی ارزش آوایی نویسه ی ‘a’ به عنوان واکه پرداخته شده است، بدین منظور که آیا این نویسه به عنوان ‘a’ کوتاه در جایگاه های مختلف واژه به کار رفته است یا خیر. خواهیم دید که با بسامدی کمتر این اتفاق افتاده است. درضمن در هر جایگاهی (آغازی، میانی، پایانی) از یک واژه که با ‘a’ کشیده روبرو هستیم مطمئنا این نویسه به کار رفته است. با بررسی های انجام شده خواهیم دیدکه وجود این نویسه لزوما به معنای کشیدگی نیست و شاید تنها به این دلیل باشد که هجا را ساکن نخوانیم. هدف از این پژوهش، تعیین تکلیف املای پر در واژه های پهلوی است. در این پژوهش تنها به واژه هایی اشاره داریم که در جایگاه آغازین، میانی یا پایانی واج ‘a’ یا ‘ā’ دارند. تلاش بر آن بوده است که تا حد امکان تمامی واژگان که این ویژگی را دارند بررسی شوند هر چند حتما واژگانی از چشم پنهان مانده اند که البته کلیت موضوع را تغییر نخواهند داد.
وام واژه های قرآنی- عربی در زبان پهلوی (فارسی میانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۷
1 - 16
درباره واژه های دخیل یا وام واژه عربی در فارسی، دیدگاه غالب این است که ورودِ لغات عربی در دوره اسلامی، یعنی پس از آمدن اسلام به ایران، آن هم بیشتر در سده های ششم و هفتم به بعد به فارسی بوده و حضور آنها در متون فارسی قوّت و شدّت گرفته است. در این گفتار کوشش بر آن است تا جایی که اسناد در دست است، نشان دهیم که ورود لغات عربی به زبان فارسی از روزگاران بسیار دور رخ داده و این بده بستانِ زبانی- فرهنگی چه بسا از آن زمانی که ایرانیان و عرب ها باهم ارتباط داشته اند، یعنی، از زمان هخامنشیان به بعد صورت گرفته است.
افعال جعلی در متون فارسی میانه زردشتی (تحلیلی آماری و پیکره بنیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساخت فعل در فارسی میانه بر پایه دو ماده ماضی و مضارع بوده است. ماده مضارع برای ساختن فعل های مضارع و امر به کار می رود و ماده ماضی که برابر اسم مفعول است برای ساخت فعل های ماضی به کار می رود. در دستور زبان فارسی به این گونه افعال، اصلی گفته می شود. در فارسی میانه نوع دیگری از ساخت فعل وجود دارد که به آن جعلی گفته می شود. ساخت این افعال طبق قاعده ای معین انجام می شود و ساختمانی زایا و رایج در زبان پهلوی است. هدف این پژوهش بررسی آماری کاربرد هر یک از مقوله های دستوری اسم، صفت، حرف اضافه، قید، ضمیر و پیشوند برای ساخت فعل جعلی است. پرسشی که این پژوهش قصد دارد به آن پاسخ دهد این است که برای ساخت افعال جعلی کدامیک از مقوله های دستوری بیشتر به کار رفته است؛ کدام ساخت و صرف فعلی بسامد بیشتری دارد و این نوع فعل در کدامیک از متون فارسی میانه بیشتر دیده می شود. داده های این پژوهش از پیکره ای مشتمل بر 12 متن پهلوی و 46570 واژه گرداوری شده است. نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها نشان داد، مقوله دستوری اسم و صفت بیشترین کاربرد را در ساخت این نوع از فعل داشتند، اگر چه از مقوله های دیگر مانند قید، حرف اضافه و ضمیر نیز فعل جعلی ساخته شده است. ساخت ماضی متعدی بیشترین ساختی است که در متن ها به کار رفته است و نیز این نوع افعال در متون تالیفی بر اساس زند اوستا مانند گزیده های زادسپرم بیشتر به کار رفته اند.
پازند، زبان یا خط؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
211 - 243
حوزه های تخصصی:
متون پازند بخشی از میراث فکری کیش زردشتی است که فارغ از محتوای اغلب نیایشی و آیینی آنها، معمایی در تاریخ زبان فارسی است. آنچه را به نام پازند می شناسیم، پاره ای از متن های فارسی میانه هستند که حدود سده 12م از خط مبهم پهلوی به خط روشن و آوایی اوستا نقل شده اند. پازندنویسی تا سده 19م در ایران و هند ادامه داشته است و پیکره ای پدید آمده است که به اعتبار برخی قرائت ها ویژگی دوره نو زبان فارسی را گرفته است. اما هم پازندنویسان و هم کاربران آثار آنها بر این باور بودند که متنی از دوره میانه را ارائه کرده اند.همواره بر سر این موضوع که تغییر خط منجر به تغییر زبان شده یا نه، بحث بوده است و دلایلی می توان ذکر کرد. در گفتار پیش رو کوشش شده تا با بررسی هشت نمونه متن از دوره های مختلف پازندنویسی در ایران و هند، به این پرسش پاسخ داده شود که آیا در فرایند پازندنویسی دامنه تغییرات زبانی به اندازه ای بوده که به وجود زبان مستقلی قائل باشیم؟
بررسی دگرگونی واژگانی از زبان پهلوی به تالشی
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۴ بهار ۱۳۹۷ شماره ۸
73 - 81
حوزه های تخصصی:
از نظر دانش زبان شناسی، زمانی که واژه ای از زبانی به زبانی دیگر وارد می شود، برای ماندگار شدن باید با الگوهای آوایی، واجی، صرفی، نحوی و معنایی آن زبان هماهنگی پیدا بکند وگرنه از دایره واژگانی آن زبان کنار گذاشته می شود. در این نوشتار روند انواع دگرگونی هایِ واج شناختی که در واژگان زبان پهلوی یا فارسی میانه رخ داده است تا به زبان های ایرانی نو، ازجمله زبان تالشی (که از زبانهای ایرانی نو است) رسیده اند؛ بررسی و تجزیه و تحلیل می گردد. از بررسی داده هایی که از فرهنگ کوچک زبان پهلوی نوشته مکنزی بدست آمده و مقایسه این واژه ها با داده های زبان تالشی که از زبانِ گفتاری تالشی زبان های عنبران واقع در نقطه مرزی استان اردبیل،با جمهوری آذربایجان به دست آمده مشخص شد که واژه های مشترک بین دو زبان از زبان پهلوی به زبان تالشی، دگرگونی هایی از قبیل ادغام، ابدال، حذف، جابجایی، افزایش و سایر فرایندهای رایج واج شناختی را طی کرده، تا به زبان تالشی رسیده است؛ در ضمن بعضی از واژه ها هم بدون هیچ دگرگونی به زبان تالشی رسیده اند.