مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
خسرونامه
حوزه های تخصصی:
از جمله آثار فراوانی که به نادرست به عطّار نیشابوری نسبت داده اند ، یکی هم منظومة عاشقانة گل و هرمز معروف به خسرونامه است. درچند دهة اخیر پس از تحقیقات دکتر شفیعی کدکنی معلوم گردیده است که این منظومه بی گمان از عطّار نیشابوری نیست.امّا هنوز هویّت گویندة آن شناخته نشده است. دراین جستار، نشان داده ایم که گل و هرمز نزدیک به سال 600 هجری در اصفهان سروده شده و گویندة آن شیخ عطّار ابوعبدالله محمّد میانجی(میانه ای )درگذشته 619 بوده است.
تحلیل و بررسی تطبیقی خسرو وشیرین و خسرونامه با تکیه بر عناصر داستانی
منبع:
رخسار زبان سال اول تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
۲۵-۷
حوزه های تخصصی:
خسرو و شیرین حکیم نظامی گنجوی و خسرو نامه منسوب به عطّار نیشابوری اگر چه از نظر قدرت شعری و اهمیّت در یک درجه و یک سطح نیستند امّا از نظر عناصر داستانی تا حدودی شباهت دارند. از نظر محتوا و درونمایه هر کدام از دو اثر، اثری عاشقانه است و موضوع آنها عشق دو دلداده است که پس از طی مراحلی به وصال می رسند . تأثیر نظامی بر سرایندگان بعد از خود و از جمله سراینده خسرو نامه مطلبی است که نباید از نظر دور داشت . هر چند که این دو اثر از جنبه عناصر داستان بررسی شده اند امّا این به هیچ وجه به معنی یکسان دانستن جایگاه این دو اثر نیست. در پژوهش حاضر دو این دو اثر از نظر عناصر داستان و شیوه داستان سرایی با یکدیگر مقایسه شده اند و وجه تشابه و تمایز آن دو مورد بررسی قرار گرفته و شواهدی هم برای هر دو مورد ذکر شده است. در برخی عناصر همچون نداشتن پیرنگ قوی، یکسان بودن زبان شخصیت های داستان و یکنواختی لحن، شباهت وجود دارد و در برخی عناصر تفاوت هایی وجود دارد از جمله عنصر جدال در خسرو و شیرین بیشتر درونی و در خسرونامه بیشتر بیرونی است و نیز عنصر شخصیت در خسرو و شیرین یکنواخت تر، از خسرونامه است.
مروری برمضامین خسرونامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۵
247 - 272
حوزه های تخصصی:
یکی از برجسته ترین آثار غنایی در ادب فارسی، منظومه خسرونامه است. این منظومه، داستان عشق گل و هرمز و رویدادهای مربوط به آن را به تصویر می کشد. درباره ی انتساب این اثر به عطار نظرهای متفاوتی وجود دارد، همچنین تاکنون پژوهشی درباره ی محتوای این اثر صورت نگرفته است؛ بنابراین در این پژوهش ابتدا به صورت مختصر، با در نظرگرفتن ادله ی اساتید درباره ی سراینده ی اثر به اثبات یا رد انتساب آن به عطار پرداخته شده و سپس کتاب مذکور از منظر محتوایی در حوزه ی بحث اعتقادی، مواعظ اخلاقی، عشق مورد بررسی قرار گرفته است. شیوه ی این پژوهش به روش اسنادی است که با مطالعه ی ابیات و استخراج آنان، ویژگی های محتوایی آن طبقه بندی و مورد تجزیه و تحلیل قرار داده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که خسرونامه منظومه ای عاشقانه است و عشق مرکز و محور اندیشه ی شاعر است که گاهی اصطلاحات عرفانی نیز در آن آمده است. کلیدواژه: عطار، خسرونامه، محتوا، عشق، عرفان .
انتساب خسرونامه در نگاه معاصران
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۳ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۹۳)
149 - 169
حوزه های تخصصی:
در این مقاله مسأله انتساب خسرونامه به عطار نیشابوری، با توجّه به نظرات ادیبان و پژوهشگران معاصر بررسی و بازنگری شده است. روش کار آن بوده است که بدون در نظر گرفتن پاسخی ازپی شتعیین شده این نکته واکاویده شود که پذیرش این انتساب از اساس چه اشکال هایی داشته است و ادیبان و پژوهشگران مخالف با آن با توجّه به چه نشانه هایی در اصالت منظومه تردید کرده اند. سپس درباره این مسأله سخن گفته شده است که آیا اشکالات مطرح شده پشتوانه منطقی لازم را برای ردّ انتساب داشته است یا نه. نیز بدین پرداخته شده است که چه نشانه هایی برای پذیرش انتساب خسرونامه به عطّار وجود دارد و معاصران در مواجهه با این نشانه ها چه برخوردی کرده اند. از بررسی مجموع نظرات این واقعیّت آشکار شده است که مخالفت با انتساب خسرونامه به عطّار نیشابوری قان عکننده نیست و بر پی شفر ضهای اثبات ناشده استوار است.
برخی از هم سانی های واژگانی خسرونامه و دیگر سروده های عطّار
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۳ خرداد و تیر ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۹۴)
159 - 186
حوزه های تخصصی:
تردید در انتساب خسرونامه به عطّار نیم سده است که به طور جدّی در پژوهش های ادبی فارسی مطرح شده است و طرفدارانی دارد. از همان نخست پژوهشگرانی مخالف این تردید بوده اند و این منظومه را از آثار مسلّم عطّار شمرده اند. برخی از پژوهشگران نیز قاطعانه هر گونه ارتباط خسرونامه را با عطّار رد کرده اند. صرف نظر از سندهای کهن که اصالت خسرونامه را نشان می دهد و مخالفان انتساب کمتر بدان توجّه کرده اند، زبان این اثر نیز نشانه خوبی است که بر درستی انتساب آن به عطّار گواهی می دهد. اغلب کاربردهای زبانی برجسته ای که زبان عطّار را از زبان دیگر شاعران متمایز می کند در خسرونامه نیز دیده می شود. در بررسی های سبکشاسانه و سنجشگرانه میان دو اثر، ممکن است چند کاربرد مشابه را بتوان به خاستگاه جغرافیایی یکسان یا تقلید و تتبّع ارتباط داد، امّا تجمّع انبوه ویژگی های گوناگون زبانی در دو اثر را به سختی می توان به موارد یادشده نسبت داد. از هم سانی های زبانی میان خسرونامه و مصیبت نامه و الهی نامه و منطق الطیر و اسرارنامه و دیوان عطّار نتیجه ای جز آن نمی توان گرفت که سراینده همه این آثار یک نفر بوده است: فریدالدین عطّار نیشابوری. در مقاله حاضر مهم ترین هم سانی های واژگانی خسرونامه و دیگر آثار عطّار نشان داده شده است و از آن جا که برخی از ویژگی های زبانی مهم در ویراست موجود از خسرونامه (به تصحیح سهیلی خوانساری) بر اثر تحریف های بسیار از میان رفته است، برای یافتن اصل سخن شاعر، در موارد خاص به نسخه پاریس (نگاشته 696 ق) استناد شده است.
ساختار خرده روایت ها در پیرنگ خسرونامه؛ با تکیه بر الگوی کنشگران گریماس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۴
197 - 210
حوزه های تخصصی:
گریماس (1917م) بر این عقیده است که در هر داستان شش موقعیت شامل فرستنده، گیرنده، فاعل، شیء ارزشی، نیروی بازدارنده و نیروی یاری دهنده و پنج وضعیت شامل وضعیت ابتدایی، نیروی تخریبگر، وضعیت میانی، نیروی سامان دهنده و وضعیت انتهایی وجود دارد. در منظومه «خسرونامه»، منسوب به عطار ، که منظومه ای غنایی و عاشقانه است، علاوه بر وجود موقعیت ها و وضعیت های گفته شده، با توجه به نقش شیء ارزشی(گلرخ)، که وقایع اصلی داستان به واسطه حضور او به وجود می آید، به جز روایت اصلی، خرده روایت هایی با پیرنگی جدا از پیرنگ اصلی شکل گرفته است ؛ به طوری که تعدد شخصیت ها باعث ایجاد اپیزودهای متعدد در داستان گردیده است و همین امر است که بر جذابیت این اثر می افزاید. بر همین اساس در این پژوهش بر آن ایم تا با تکیه بر الگوی کنشگران گریماس به تحلیل ساختار پیرنگ و جایگاه شیء ارزشی در داستان «خسرو نامه» بپردازیم. نتایج پژوهش حاضرکه به شیوه توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای فراهم آمده است، نشان می دهد که وجود خرده روایت ها و پیرنگ های نهفته در دل کلان روایت «خسرو نامه» علاوه بر ایجاد الگوهای سازه ای متعدد پیرنگ، باعث ایجاد تعلیق و اپیزود های متنوع گردیده است.
بحثی در صحت و سقم انتساب منظومۀ خسرونامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منظومه عاشقانه خسرونامه یا گل و هرمز یکی از مثنوی های معروف منتسب به عطار است که برخلاف دیگر مثنوی های جعلی منسوب به وی، به خاطر نظم و انسجام شعری و اشتمال بر پاره ای ویژگی های زبانی و تبحر سراینده، عده ای را بر آن داشته است تا این منظومه را از آنِ عطار بدانند و آن را در ردیف چهار منظومه اصلی و مسلّم وی، یعنی منطق الطیر، اسرارنامه، الهی نامه و مصیبت نامه بنشانند. درمقابل، عده ای دیگر نیز با بیان ادلّه ای این انتساب را رد کرده اند. این مقاله به مطالعه سبک شناختی خسرونامه ازحیث ساختار، زبان و محتوا می پردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد انتساب این منظومه به عطار نادرست است؛ زیرا بین خسرونامه و آثار مسلّم عطار، هم ازحیث شکل و ساختار، هم ازنظر کاربردهای زبانی در دو سطح واژگانی و نحوی و هم ازجنبه محتوا و درونمایه، اختلاف و تفاوت های عمده ای وجود دارد. از طرف دیگر با مطالعه نسخه شناختی و برون متنی این منظومه و کشف برخی حقایق تاریخی، رد انتساب آن به عطار تقویت می شود.