فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۸۱ تا ۱٬۹۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
153 - 164
حوزههای تخصصی:
با مقایسه ساختار زبانی القاب در شاهنامه با ساختارهای مشابه در آثار ادبی سنت حماسی کلاسیک غربی ، می توان به شباهت های بسیاری دست یافت که همه آنها نشان دهنده یک سنت فرهنگی و زبانی مشترک در بین مردم هند و اروپایی است که بر اساس کارکردهای مشابه در نشانه شناسی است. یکی از مهمترین ویژگیهای شاهنامه ، که از نظر زبانی قابل مقایسه با اپوهای کلاسیک است ، فرمولهای حماسی است. این عناصر اغلب با تکرار و تأکید همراه هستند و به منظور شکل گیری اثر حماسی اغلب ظاهر می شوند. تاریخچه فرمول های حماسی در ادبیات کلاسیک غربی به هومر برمی گردد. کارکردهای زبانی فرمول های حماسی نیز نقش مهمی در شاهنامه فردوسی ایفا می کند ، اما شیوع آنها از نظر ساختار عروضی و سنت های ادبی رایج در حماسه های فارسی با هومر و ویرژیل متفاوت است. یکی از روشهای متداول برای استفاده از فرمولهای حماسی ، قرار دادن القاب به عنوان عناوین و ویژگیهایی است که پس از نام قهرمانان آمده است. در این ساختارها با کمک تکرار ، نویسنده تأثیر گفتار را بر مخاطب افزایش می دهد. . در مقاله حاضر ، ما سعی کرده ایم تا آثار زبانی کاربرد فرمول های حماسی در ادبیات غرب را در مقایسه با شاهکار فردوسی به عنوان برترین مدل حماسه فارسی بسنجیم. در رویکرد تحقیق بین رشته ای ما ، هدف ما تجزیه و تحلیل عملکردهای مختلف این ساختارها به ویژه از دیدگاه تحلیل گفتمان بود.
Teachers’ Perception Towards Differentiated Instruction Approach in Secondary Schools of Namangan City(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۰, Issue ۴۱, Summer ۲۰۲۲
37 - 47
حوزههای تخصصی:
The study investigates English language teachers’ beliefs and perceptions in understanding the notion of differentiated instruction strategy in secondary schools in Uzbekistan. To achieve this, the researchers designed a questionnaire consisting of 3 parts, a question list for semi-structured interviews and an unstructured observation sheet. The instruments were used after having verified their validity and reliability. Our teachers participated in the research who took the questionnaires, 20 sub-samples were interviewed and 10 of them volunteered to conduct the classes per 2 observations, that is 20 observations in total. The results indicate that teachers have different points of view on differentiated instruction strategies based on their experience. There was a big difference among questionnaire and interview responses compared to what was observed in classes in terms of applying elements of Differentiated Instruction such as Content and Process. The analyses of data show that being familiar with DI is statistically significant toward the age, working experience, and grade currently teaching. The study recommends organizing workshops for language teachers to train them to differentiate instructions and increase their awareness of the strategies of differentiation along with organizing lesson observation of those teachers who already implement differentiated instructions in their classes.
پدیدارشناسی چالش های شکل گیری محیط یادگیری مکالمه عربی از نگاه دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیط یادگیری درکنار سایر ارکان یادگیری یکی از مهم ترین عوامل بهبود برنامه درسی موفق و به تبع آن پیشرفت تحصیلی است. اهمیت محیط در یادگیری زبان با توجه به ضرورت کاربرد آن در محیط های واقعی، دوچندان است. علی رغم تلاش گروه های عربی کشور برای تقویت محیط مکالمه عربی اما همچنان به نظر می رسد این محیط در بیشتر گروه ها به زبان فارسی باشد. اینکه علی رغم این تلاش ها چه موانعی سبب عدم شکل گیری چنین محیطی شده، مسئله این پژوهش است. بنابراین جستار حاضر می کوشد تا با رویکرد پدیدارشناسی و روش تحقیق کیفی، چالش های شکل گیری محیط یادگیری مکالمه عربی را از طریق مصاحبه با دانشجویان تحلیل و راهکارهایی برای رفع آن ها پیشنهاد دهد. برخی از یافته ها نشان داد؛ چالش های محیط یادگیری زبان عربی، شامل مواردی مثل عدم استفاده از فعالیت های گروهی، اضطراب، عدم اجبار به تکلم عربی، ارائه فارسی بیشتر درس ها، عدم تکلم استادان به عربی در محیط گروه و فقدان تکالیف مناسب برای خارج از کلاس است.
The Impact of Output-Based Tasks on the Grammatical Development of Intermediate Iranian EFL Learners Regarding Passive Voice
حوزههای تخصصی:
To address the potential of the incorporating of output-based tasks, this quasi-experimental research compared the impact of two kinds of output tasks, namely dictogloss and editing text, on the development of grammatical knowledge of Iranian EFL learners. The study sample consisted 24 female learners studying at the high-school level in Iranshahr, Sistan and Balouchestan Province. They were divided into three groups, each containing 8 participants. The groups under the study were the control group, dictogloss group, and text editing group. The target structure was the passive voice. T-test and post hoc Tukey were utilized for the analysis of the data. The study results advocated the superiority of experimental groups over the control group. Moreover, it was shown that there are no statically significant differences between dictogloss and text editing groups in terms of grammatical development. It was concluded that output-based tasks in the form of dictogloss and editing tasks are beneficial in enhancing the grammatical knowledge of Iranian EFL learners regarding passive voice.
آزمون بسندگی سنجش زبان پارسی (آسپا): طراحی و بررسی ساختار، پایایی، و روایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
9 - 34
حوزههای تخصصی:
گسترش آموزش زبان فارسی در مؤسسه ها و مراکز دانشگاهی مختلف در ایران و تقاضای فارسی آموزان خارج از ایران برای شرکت در این دوره ها به دلایل گوناگونی، دست اندرکاران امر را بر آن داشت تا شیوه واحدی را برای سنجش میزان دانش زبانی فارسی آموزان ارائه کنند. این امر سبب طراحی آزمون های سامفا و آمفا شد. در این راستا، مرکز زبان فارسی دانشگاه الزهرا هم بنا به اعلام نیازِ یکی از مراکز آموزش زبان فارسی، اقدام به طراحی یک آزمون بسندگی با نام آسپا نمود. مقاله حاضر، به بررسی زوایای مختلف این آزمون و میزان پایایی و روایی آن می پردازد. تعداد فارسی آموزان شرکت کننده در این مطالعه 41 نفر از دانشجویان دوره های آموزش زبان فارسی در شهر مشهد بودند. یافته های این آزمون نشان می دهد که بخش واژگان و دستور از سطح آسانی بیشتر و نوشتن از سطح سختی بالاتری در جامعه آماری موردِ بررسی برخوردار است. لازم به گفتن است که برای سنجش پایایی این آزمون از روش آلفای کرونباخ و به منظور سنجش میزان روایی محتوایی آن از دیدگاه های 20 کارشناس آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان بهره گرفته شد. نتایج این بررسی نمایانگر آن است که این آزمون دارای پایایی و روایی محتوایی مناسبی است. بررسی شاخص روایی محتوایی این آزمون نشان می دهد که مهارت های دستور و نوشتن با کسب 90% دیدگاهِ مساعد کارشناسان، بالاترین میزان و در پرسش های مربوط به مهارت خواندن کمترین روایی محتوایی را دارد. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که آسپا به عنوان آزمون سنجش سطح بسندگی زبان فارسی از پایایی و روایی مطلوبی برخوردار است و می توان از آن برای سنجش مهارت های زبانی فارسی آموزان استفاده کرد.
الگوی گفتمانی مدیریت و پخش شایعه در شرایط همه گیری کرونا در شبکه اجتماعی تلگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
35 - 58
حوزههای تخصصی:
پژوهشِ حاضر با انتخابِ برخی نمونه های موسوم به شایعاتِ کرونایی در برخی صفحه های تلگرامی، سعی دارد ماهیتِ گفتمانی این شایعات را در چارچوب تحول نظام های گفتمانی بررسی کند و ابزار مناسب هر نظامِ گفتمانی برای مدیریتِ آن را پیشنهاد کند. یافته های پژوهش نشان می دهد به هر میزان منابعِ اعتبارسنجیِ اخبار، اعتبار خود را از دست می دهند، زمینه شکل گیری شایعه در نسبت با تقلب و جعل بیشتر می شود. رواج شایعه با مرگ در نسبت قرار می گیرد و به تناسب رواج بیشتر، بیش از پیش زمینه شکل گیری نظام گفتمانی خطر و احتمال خطر را تشدید می کند. این در حالی است که مدیریت فضای بحران به تحققِ نظامِ گفتمانی برنامه محور نیاز دارد تا فضایی را که بالقوه خطرناک است، به تدریج از خطر دور و به نقطه امن نزدیک سازد. اوج بحرانِ گفتمانی آن جا رخ می دهد که منابعِ اعتبارسنجی اخبار متناقض تولید کرده و هم دیگر را خنثی می کنند. بنابراین، بر مبنای یافته های پژوهش، بر خلاف تلقی رایج که نظام گفتمانی تصادفی را بهتر از نظام گفتمانی برنامه محور در نسبت با اتیک («دیگری») توصیف می کند، در شرایط همه گیری خطر که اصل بقای نوع انسانی در مخاطره قرار می گیرد، نظام گفتمانی برنامه محور تناسب بیشتری با اتیک و رعایت حقوق دیگری دارد.
ارزیابی ادب گوینده و منزلت اجتماعی نابرابر و برابر در محیط دانشگاهی با توجه به متغیر جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
9 - 32
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی میزان ساختارهای کلامی ادب موردِ استفاده دانشجویان، با توجه به جایگاه اجتماعی مخاطب بر مبنای نظریه لیکاف (Lakoff, 2004) می پردازد. داده های پژوهش، پس از فرستادن پرسش نامه برخط به دانشجویان و بررسی پاسخ های 100 دانشجوی دختر و 100 دانشجوی پسرِ 18 تا 30 ساله گردآوری شدند. سنجش میزان ادب، بر اساس تعداد و نوع ساختار های موردِ استفاده هر یک از دانشجویان در رویارویی با افرادی که در محیط دانشگاهی جایگاه های اجتماعی مختلفی داشتند، انجام گرفت. مخاطب های تعاملات، بر پایه جایگاه اجتماعی خود در دانشگاه به چهار گروه دسته بندی شدند. برای بررسی نقش جایگاه اجتماعی افراد در پاسخ به درخواست در محیط دانشگاهی از آزمون تحلیل واریانس بهره گرفته شد و برای بررسی میزان بهره گیری دختران و پسران از پاسخ های مؤدبانه از آزمون مقایسه ای دو گروه مستقل استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که میزان ادب موردِ استفاده دختران و پسران دانشجو تحتِ تأثیر جایگاه اجتماعی مخاطب گفت وگو قرار داشته و با تنزل جایگاه اجتماعی مخاطب، استفاده از ادب نیز در برابر آن ها کاهش می یابد. مقایسه میزان بهره گیری دختران و پسران از ادب نشان داد که دختران و پسران از میزان ادب تقریباً یکسانی در برابر مخاطب ها بهره می گیرند. در تعاملات تک جنسیتی، تفاوت چندانی بین کاربرد میزان ادب در بین دختران و پسران وجود نداشت، ولی هر دو گروه در برخورد با پسران مؤدب تر بودند.
Assessing the Alignment among Learners’ Language Needs, Course Objectives, and Classroom Practice in an EFL Communicative Course(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
A needs analysis (NA) study was carried out to determine how well course objectives and actual classroom activities aligned with the English language needs of learners enrolled in a communicative EFL course in Iran. Brown’s (2016) NA framework was adapted with a focus on the democratic and discrepancy view of NA. A case study design utilizing triangulation of data collection was employed to collect and analyze both quantitative and qualitative data. A questionnaire, classroom observations, and post-observation interviews were among the methods used to collect information from 143 learners and 10 teachers. The questionnaires were quantitatively analyzed using frequency counts, percentages, and one-way repeated measures ANOVA analyses to identify learners'' language needs. The qualitative dimension of the study provided a complete picture of course objectives and classroom activities and tasks. The results of the questionnaire showed that the majority of learners agreed that all general English skills were fundamental to communicating in English and ranked speaking skill, followed by writing, as the most needed skills. Also, a review of course objectives indicated that the learning objectives of the English course aligned with learners’ English language needs. However, according to classroom observations and post-observation interviews, classroom goals were not focused on attaining communicative tasks and activity objectives. In fact, teachers’ teaching objectives did not meet the learners'' communicative needs and were limited to teaching four skills at comprehension, grammatical, and lexical levels. Misalignment between assessment tasks and course objectives was reported as one of the contributing factors.
تاملی در هنجارگریزی به عنوان شگردی در مضمون سازی در منظومه مجنون و لیلی از امیرخسرو دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۶
159 - 181
حوزههای تخصصی:
شاعران با کاربست شیوه های گوناگون زبانی، برای تصاویر ثابت و تکراری، نوآوری می آفرینند و کلام خود را از زبان روزمرّه و عادّی فاصله می دهند. این موضوع باعث اقناع حسّ زیبایی شناسی مخاطب و سهولت در فرآیند انتقال مفاهیم واحد به مخاطبان می شود. در نقد فرمالیستی، هنجارگریزی زبانی و معنایی از جمله روش-های اصلی اهل ادب برای دور کردن کلام از ابتذال و عادت های زبانی معمول و شگردی در راستای مضمون سازی است. امیرخسرو دهلوی در آثار خویش به ویژه مجنون و لیلی با هنجارگریزی های هدفمند و آگاهانه مانع ابتذال کلامی شده و شعری نوآورانه و دارای مضامین جدید آفریده است. به این اعتبار، در پژوهش حاضر با استناد به روش توصیفی-تحلیلی، اصلی ترین شگردهای تمایزگذار امیرخسرو برای گریز از قواعد و مناسبات متعارف زبان روزمرّه در منظومه مجنون و لیلی بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که نمودهای اصلی هنجارگریزی در این اثر عبارتند از: «تشبیه»، «استعاره»، «تشخیص» و «کنایه». شاعر به کمک تشبیه، با ایجاد بی ثباتی آگاهانه در معنای دال ها بر پویایی نشانه های زبانی در اشعار خویش افزوده و خطّ مشی ادبی مستقلّ خود را نسبت به نظامی گنجوی ترسیم کرده است. همچنین، به واسطه کاربست استعاره و تشخیص، مدلول های ارجاعی و صریح واژه ها بی اعتبار شده و مدلول های ادبی جدیدی جایگزین گردیده است. افزون بر این، امیرخسرو در غالب موارد از کنایه های زودیاب بهره برده است که این امر در کاهش خلاقیت ادبی و نقش مخاطب در خوانش متن و جایگاه او در فرآیند کشف روابط هنجارگریز اثرگذار بوده است.
Investigating the Translation of Genderism from Persian to English: A Case Study of I’ll Turn off the Lights(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Applied Language Studies,Vol ۱۴, No. ۲, ۲۰۲۲
193 - 202
حوزههای تخصصی:
The present study investigated the translation of genderism Persian-English. Genderism is an ideology that shows partiality based on biological sex and separates society into two groups in a way that one sex is subordinate to another sex and it is reflected in languages; thus, there are sexist concepts in each language; the concepts are usually culture-oriented. The main question was: How have the sexist concepts been translated from Persian to English? The corpus of this comparative and qualitative study was Zoya Pirzad’s novel (2001 ) Cheraghha-ra Man Khamush Mikonam (L.T. I’ll turn off the lights ) and its translation by Franklin Lewis (2012) Things We Left Unsaid . The framework of the evaluation was Vinay and Darbelnet’s (1995) model. The results revealed that translation of genderism is a challenging task, and the sexiest language of the SL was modified during the translation process; hence, the tone of sexist implications of the source text has been changed to more sexist concepts or anti-sexist concepts.
Relationship between Creativity and Grammar Learning Strategy Use: A Case of Iranian Advanced EFL Learners(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۰, Issue ۴۱, Summer ۲۰۲۲
89 - 101
حوزههای تخصصی:
Notwithstanding all of the advances in language learning strategy research, there are still some areas that strategy scholars have overlooked. The dearth of research into grammar learning strategies (GLS) may be the most egregious instance of this neglect. In order for this type of research to gain momentum, the present article reports on research that sought to identify whether there was any relationship between advanced EFL learners’ creativity and their grammar learning strategy use. It also sought to find if male and female advanced EFL learners were different in terms of grammar learning strategy use. To this end, 69 Iranian advanced EFL learners (30 males and 39 females) selected through convenience sampling participated in this study. Data were collected through Creativity and Grammar Learning Strategy Questionnaires. The Pearson product-moment correlation analysis and the independent samples -test were used to analyze the data. The results revealed that there was a significant relationship between Iranian advanced EFL learners’ creativity and their grammar learning strategy use. In addition, the findings demonstrated that female learners employed the grammar learning strategy more than male learners. Finally, pedagogical implications of the study for language teachers, learners, educational policymakers, and curriculum developers were presented.
Exploring Differences in Persian Dubbed and Subtitled Versions of the Songs in Animated Musical Movies
حوزههای تخصصی:
Translation Studies (TS) moved away from the focus on literary translation and linguistic approaches to new types of translation called Audiovisual translation (AVT). Technological advancements affected the development of AVT. Technology created a situation in the world of moving pictures within which subtitling and dubbing take an important role in optimizing communication. Despite the growing interest in AVT, song subtitling and dubbing remain on the periphery of TS. Therefore, this study aimed to identify the differences that may exist between the strategies used for subtitling and dubbing the songs on some special musical animations from English into Persian based on Schioldager et al.’s (2008) twelve micro-strategies. The corpus of this study consisted of three musical animations which are Strange Magic, Moana , and Frozen 2 . This study focused on nine songs in each animation. The songs had meaningful lyrics, established the character(s), aided in the narrative, and made the audience relate to the character or the story. Hence, in the selected animations 27 songs were selected. The data were analyzed using a chi-squared test. The results indicated a statistically significant difference between six out of 12 strategies for dubbing and subtitling the animation’s songs. The differences were related to “Direct Translation”, “Oblique translation”, “Adaption”, “Addition”, “Substitution”, and “Deletion”. The results revealed the most frequent micro strategies used by Iranian translators in dubbing songs were “Oblique Translation”, “Deletion”, “Substitution”, and “Adaptation”. However, “Direct Translation” and “Addition” were the most used strategies in subtitling songs in animations. Thus, it was revealed that the translator in dubbing not only transferred the dialogue from the source text but also considered the source text idea. The findings offered a pedagogical implication for translation students, subtitlers, and dubbers to recognize better the subtitling and dubbing strategies that were being used by translators in the Iranian context.
Grade Twelve Iranian High School Students’ Reading Comprehension: A Brief Look at Item Piloting(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۰, Issue ۴۱, Summer ۲۰۲۲
11 - 21
حوزههای تخصصی:
Iran’s educational system has undergone new reforms during the last decades. To investigate the effectiveness of the new reform in English as the lingua franca of the world, the current study emphasizes the reading comprehension abilities of grade twelve Iranian female students in English as a foreign language. To this end, 167 students' responses per item of three tests of English reading comprehension were gathered from four different high schools of Malayer. Students' responses in three different item types (three literal, three reorganization, and three inferential comprehension items) from three different reading texts were analyzed altogether. A quantitative design was employed to descriptively analyze the students' responses. The results of the analysis revealed that grade 12 students in Malayer are stronger in literal comprehension compared to the other two comprehension levels: reorganizational and inferential items. This indicated the students' lack of skill in reading between the lines as well as the inability to synthesize and analyze different implicit information in the text that leads them to make meaning. The results can be beneficial for language institutes, English Teachers, and practitioners. Keywords: Inferential Comprehension, International Reading Comprehension Assessment, Reorganizational Comprehension
تبدیل متن محاوره ای به رسمی فارسی با استفاده از شبکه های عصبی مبتنی بر مبدل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز شاهد رشد تولید داده های مختلف از جمله داده های متنی هستیم و همواره حجم زیادی از داده های متنی به روش های مختلف به خصوص در شبکه های اجتماعی تولید می شود. ولی این متن ها غالباً غیررسمی و دارای خطاهای بسیاری هستند که باعث می شود امکان استفاده از آن ها در بسیاری از پردازش های زبان طبیعی وجود نداشته باشد. در این مقاله به تبدیل متن محاوره ای به متن رسمی در زبان فارسی پرداخته شده است. برای این منظور دو مدل مختلف براساس مدل کدگذار-کدگشا و مدل مبدل که از به روزترین مدل های دنباله-به-دنباله هستند پیاده سازی شده اند. در کنار استفاده از مدل های شبکه عصبی، مجموعه ای از قواعد در تبدیل متن محاوره ای به رسمی فراهم شده اند و تأثیر استفاده از این قواعد در کنار هر یک از دو مدل بررسی شده است. در انتها نتایج مدل های گفته شده مقایسه شده اند که در بهترین حالت این نتایج به دست آمده به دقت ۷۰.۷ درصد در معیار بلوی ارتقاء یافته رسیده اند.
Revisiting Reflection Levels among Iranian EFL Teachers: The Interactional Effects of Teachers’ Experience and their Academic Degree(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۵, No.۳۰, Spring & Summer ۲۰۲۲
195 - 221
حوزههای تخصصی:
The present mixed-method study examines the effect of Iranian EFL teachers’ teaching experience and academic degree on five dimensions of reflective teaching. In this line, a 29-item Likert scale Reflective Teaching Questionnaire composed of practical, metacognitive, critical, cognitive, and affective dimensions was administered to a convenient sample of 142 male/female B.A., M.A., and Ph.D. EFL teachers with 4-30 years of teaching experience. Moreover, a semi-structured interview was conducted with 16 EFL teachers yielding more in-depth triangulated data on their reflection levels and the related problems. The MANOVA results indicated the significant effect of teachers’ experience and academic degree on their reflective teaching with the least effect reported on the affective dimension. The results indicated significant interaction of the two research variables with the dimensions of reflective teaching. Moreover, the interview results indicated that lack of time, prescribed syllabi, and ineffective teacher training programs were the main obstacles of reflective teaching. The findings may bear implications for Iranian curriculum developers, materials writers, teacher trainers, administrators, and EFL instructors.
ساخت ها و راهبردهای امری در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و گویش های غرب ایران سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۶
99 - 116
حوزههای تخصصی:
نوشتار پیش رو ساخت امری و صیغگان آن را در زبان فارسی بررسی کرده است. بدین منظور ابتدا ساخت امری متعارف و سپس ساخت های غیر متعارف در این زبان توصیف شده است. نتایج نشان می دهد که فارسی دو ساخت امری کمینه و بیشینه دارد. ساخت کمینه متعارف پیرامون فاعل دوم شخص مفرد و ساخت بیشینه نامتعارف پیرامون فاعل های غیر دوم شخص مفرد شکل می گیرد که به لحاظ صوری با ساخت کمینه ناهمگون هستند؛ ولی در توزیع تکمیلی با آن قرار دارند. افزون بر این دو ساخت، چهار ساخت تحلیلی نیز وجود دارد که به طور عمده بر افعال حرکتیِ دستوری شده متّکی بوده و در برخی از بافت ها در ترکیب با فعل اصلی معنای ثانویه رهنمودی را به مثابه راهبرد (و نه ساخت) امری القا می کنند. معنا و نقش اولیه این ساخت ها عمدتاً ترغیبی و تهییجی است و برخلاف ساخت های امری نامتعارف در توزیع تکمیلی با فاعل دوم شخص مفرد نیستند. دیگر راهبرد هایی که در زبان فارسی برای بیان امر به کار می روند، عبارت اند از ساخت وجهی، جملات خبری و پرسشی.
کاربرد طرح واره های تصویری در آموزش حروف اضافه؛ مطالعه موردی حرف اضافه «به» در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر به رویکرد معنی شناسی شناختی در یادگیری زبان دوم/ خارجی توجه شده، با وجود این تحقیقات تجربی کمی با استفاده از این رویکرد، در زمینه یادگیری زبان صورت گرفته است . هدف از پژوهش حاضر، مقایسه تأثیر رویکرد شناختی نسبت به روش سنتی بر یادگیری برخی از مفاهیم پربسامد حرف اضافه «به» در زبان فارسی است. ابتدا، معانی مختلف حرف اضافه «به» از فرهنگ سخن انوری (1381) استخراج و سپس جمله ها و عبارت های حاوی این حرف اضافه با توجه به کتاب فارسی بیاموزیم (1388)، در سطح میانی بررسی شد. در این پژوهش که از نوع آزمایشی است، تعداد 50 نفر از غیر فارسی زبانان بزرگ سال (زن) با سطح زبانی متوسط در مرکز آموزش زبان فارسی جامعه المصطفی مشهد با استفاده از آزمون تعیین سطح انتخاب شدند. این گروه نمونه به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند و با دستیابی به هدف پژوهش، روش آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون اتخاذ شد. با استفاده از نرم افزار اس. پی. اس. اس.، مقایسه میانگین نمره های پیش آزمون دو گروه آزمایش و کنترل نشان داد بین دانش قبلی فارسی آموزان دو گروه، قبل از شروع فرایند آزمایش، تفاوت معناداری وجود ندارد؛ در صورتی که مقایسه میانگین نمره های پس آزمون مبین آن است که بین گروه آزمایش و کنترل از نظر آماری تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که عملکرد فارسی آموزانی که به روش شناختی آموزش داده شدند، در مقایسه با آنان که به روش سنتی آموزش دیدند، تفاوت معناداری وجود دارد و گروه آزمایش پیشرفت قابل ملاحظه ای در یادگیری مفاهیم حرف اضافه «به» از خود نشان دادند.
Learners’ Accurate Meaning Inferencing and Vocabulary Gain: Does Concordance Length Play a Role?(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Research to date has commonly suggested that meaning inferencing through concordance lines can facilitate vocabulary learning. This facilitative role, however, may be subject to mediation by the expanded contexts of the target vocabulary item in concordance and accurate meaning inferencing. Of these plausible factors, the length of the co-text of vocabulary items in concordance context remains under researched. The present study investigated how inferencing in the context of three varying concordance lengths (i.e., two complete sentences, one complete sentence, and a truncated sentence) affect EFL learners' accurate inferencing and vocabulary gain. To this end, 66 upper intermediate learners were assigned randomly into three groups and were asked to infer the meaning of 63 unknown words over seven sessions (nine words each session). For each unknown word, three examples in three different lengths were selected. Results indicated that two complete sentence co-text led to more accurate inferencing and vocabulary gain. The pedagogical implications of the findings are discussed
گالشی یا گُداری؟ یک مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کناره باریک بین کرانه جنوبی دریای خزر و دامنه شمالی البرز گویش های گوناگونی موسوم به کاسپی را در خود جای داده است. در اندک مطالعات پراکنده در این حوزه، گالشی و گوداری زبان گونه هایی همگون و زیرشاخه گروه های زبانی مازندرانی یا گیلکی فرض شده اند. هدف این پیمایش سنجش درستی این پیش فرض است زیرا که چندان مورد کنجکاوی پژوهندگان قرار نگرفته است. روش تحقیق میدانی است. مواد زبانی مورد تحلیل به روش مصاحبه هدایت شده در بیست نقطه شهرستان بهشهر در استان مازندران گردآوری و به روش های آماری پردازش شدند. سپس یافته ها مورد تحلیل و بررسی مقابله ای قرار گرفت. میانگین سنی گویشوران 36 سال، میانگین سواد آن ها آموزش ابتدایی و 38% آن ها زن بودند. یافته های پژوهش نشان می دهد که بسیاری از واژه ها و ساخت های دستوری گالشی در بهشهر از زبان مازندرانی اقتباس شده است. وانگهی فرآیندهای آوایی همانند ابدال و کوتاه شدگی، نیز تکثّر وام واژه های فارسی و عربی، آن ها را از دیگر گروه های گویشی مازندرانی متمایز می سازد. گونه های گالشی در نقاط مختلف جغرافیایی، علی رغم فاصله نزدیک، ناهمگون هستند. از یافته های پژوهش کنونی و بررسی مقابله ای آن با نتایج گزارش های پیشین می توان دریافت که گالشی و گوداری زبان های خودایستایی نیستند بلکه به زبان منطقه ای به عنوان زبان پایه متکی هستند. گالش ها و گودارها تغییراتی در زبان پایه ایجاد می کردند و اصطلاحاتی را در میان خود به کار می بردند که منجر به تشکیل گونه ای زبان صنفی گشت. بر خلاف فرضیات پیشین، گالشی و گوداری گونه های زبانی همگونی نیستند و هر یک بر پایه شغل، خرده فرهنگ، و زبان پایه هر منطقه با شگردهای زبانی متفاوتی گسترش پیدا کرده است.
رده شناسی ترتیب واژه ها در زبان خانیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از نگارش این مقاله، به دست دادن توصیفی از دستور زبان خانیکی بر پایه داده های تجربی است. این گونه زبانی متعلق به شاخه غربی جنوبی زبان های ایرانی است. این زبان مانند بسیاری از دیگر زبان های بومی ایران در خطر نابودی است. این زبان در روستای خانیک، که گویشوران آن را خونک [xunek] تلفظ می کنند، گفت وگو می شود. در این مقاله، توصیف مؤلفه های رده شناختی ترتیب واژه ها بر مبنای مقاله درایر (1992) با در نظر گرفتن مؤلفه های بیست و چهارگانه جفت های همبسته صورت گرفته است. بررسی و تحلیل داده های زبانی این مطالعه مبتنی بر داده های صوتی جمع آوری شده از گفتار طبیعی دو فرد کهنسال و بی سواد این روستا یک گویشور مرد 92 ساله و یک گویشور زن 90 ساله است. برای گردآوری داده ها از روش میدانی همچون مشاهده و مصاحبه حضوری استفاده شده است. حجم این داده ها بیش از 60 دقیقه است و بالغ بر 500 پاره گفتار از این داده های صوتی، توسط نگارندگان آوانگاری شده و تقطیع صرفی، نحوی و معنایی تمام جملات ثبت شده است. در نهایت توصیف و تحلیل داده ها در چارچوب نظری برگزیده انجام یافته است. از آن جایی که یکی از نگارندگان این مقاله خود گویشور این زبان است و از شم زبانی و توانش در این زبان برخوردار است، جمع آوری داده ها با دقت بالایی صورت گرفته است. فایل های صوتی تمام مثال ها برای پژوهش های آتی در زمینه آواشناسی و تحلیل های دقیق تر واجی موجود هستند. به لحاظ ترتیب سازه ها، داده های این تحقیق حاکی از آن بود که زبان خانیکی دارای 12 مؤلفه از مؤلفه های فعل پایانی قوی و 18 مؤلفه از مؤلفه های فعل میانی قوی در مقایسه با گروه زبان های اروپا-آسیا می باشد. این زبان همچنین دارای 15 مؤلفه فعل پایانی قوی و 20 مؤلفه فعل میانی قوی در مقایسه با گروه زبان های جهان بود. بنابراین زبان خانیکی هم در مقایسه با زبان های اروپا-آسیا هم در مقایسه با زبان های جهان بیش تر دارای مؤلفه های زبان های فعل میانی قوی است. این زبان مانند بسیاری دیگر از زبان های ایرانی دارای رده آمیخته است و این موضوع را که رده آمیخته خود یک رده است بیش تر تقویت می کند.