مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
رده شناسی زبان
حوزه های تخصصی:
هدف از مقاله حاضر بررسی ریشه های تاریخی و چگونگی خویشاوندی زبان های پشتو (از شاخه زبان های ایرانی شرقی) و اردو (از شاخه زبان های هندی) در تبارشناسی خانواده های زبانی در جهان میباشد. توصیف فوق که با نگرشی عام ارائه شده، همراه با نمایی کلی از نکات اشتراک و افتراق میان نظام های آوایی و نوشتاری در دو زبان مورد بررسی ارایه گردیده است.
بررسی رده شناختی مقولة «قمر» در ساخت رویدادی افعال حرکتی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش مقولة دستوری «قمر» بررسی شده است که توسط تالمی در پژوهش های معناشناختی و رده شناسی اش معرفی شده است. او قمر را مقولة دستوری بسته ای می داند که شامل هر سازه ای غیر از متمم اسمی یا گروه حرف اضافه ای همراه فعل می شود که با ریشة فعل رابطة خواهری داشته باشد در این نوشتار نمودهای صوری این مقوله در زبان فارسی و مقولات معنایی که توسط آن بیان می شوند را بررسی کرده ایم. نمود اصلی قمر در زبان فارسی در دوره های پیشین در افعال پیشوندی است؛ اما در دورة کنونی برخی از عناصر فعل یار در افعال مرکب نقش قمر را ایفا می کنند. بنابراین در این مقوله نوعی واژگانی شدن در حال انجام است. همچنین مشخص کرده ایم که زبان فارسی از نظر تقسیم بندی تالمی (قمرـ محور و فعل ـ محور) می تواند در هر دو دسته واقع شود، چرا که در برخی موارد با خصوصیات زبان های قمر ـ محور سازگاری دارد و در برخی موارد با ویژگی های زبان های فعل ـ محور. بنابراین بهتر است این تقسیم بندی دوگانه، جای خود را به یک پیوستار بدهد که زبان های دنیا می توانند در آن جای گیرند و حتی در حال حرکت به یکی از دو سوی پیوستار باشند. گفتنی است اسلوبین به این تقسیم بندی تالمی دستة سومی نیز اضافه کرده است که با ویژگی های زبان فارسی سازگار نیست.
رده شناسی واژه بست در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ساختواژه، واژه بست به واحدی اطلاق می شود که حد واسط تکواژهای آزاد و وابسته است و تفکر سنتی تقسیم تکواژها به دو گروه آزاد و وابسته را بطور جدی مورد سؤال قرار می دهد. واژه بست ها، هم بعضی از خصوصیات واژه ای و هم برخی از ویژگیهای تکواژهای وابسته را دارند. مطالعه واژه بست ها حوزه مهمی از زبانشناسی از جمله ساختواژه و نحو را در بر می گیرد. در مقاله حاضر تأکید بیشتر بر ساختار ساختواژی واژه بست های زبان فارسی است، اما بحث های نحوی نیز به ناگزیر دنبال شده است و سعی بر آن است تا واژه بست های زبان فارسی بر اساس متغیرهای رده شناختی که ماهیتی جهانی دارند، مورد مطالعه قرار گیرند. از این رو واژه بست های زبان فارسی بر اساس الگوهای رده شناختی آیخن والد (2003)،بیکل ونیکلز (2007)، و کلاونس (1985) مورد مطالعه قرار گرفته اند. مقاله حاضر ثابت می کند که می توان از الگوی پیشنهادی آیخن والد به عنوان ابزاری علمی و البته مناسب جهت تشخیص و مطالعه واژه بست های زبان فارسی استفاده کرد.
ترتیب واژه در سمنانی از منظر رده شناسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رده شناسی زبان هم بر همگانی های زبانی و هم بر تنوعات زبانی تأکید دارد وهمگانی های زبانی در رده شناسی زبان بر اساس ملاحظات معنایی، کاربردشناختی، گفتمانی، پردازشی و شناختی تبیین می شوند. در تحقیق حاضر، ترتیب واژة زبان سمنانی بر اساس مؤلفه های بسیت و چهارگانة درایر (1992) از منظر رده شناختی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. هدف این تحقیق تعیین ترتیب واژة زبان سمنانی از منظر رده شناسی است که نتایج تحقیق می تواند در مطالعات رده شناسی زبان تأثیرگذار باشد. داده های تحقیق نیز از طریق مصاحبه با گویشوران سمنانی جمع آوری شده است. داده های تحقیق حاکی از آن است که زبان سمنانی دارای 17 مؤلفه از مؤلفه های فعل پایانی قوی و 16 مؤلفه از مؤلفه های فعل میانی قوی در مقایسه با گروه زبان های اروپا- آسیا و همچنین دارای 16 مؤلفة فعل پایانی قوی و 14 مؤلفة میانی قوی در مقایسه با گروه زبان های جهان است. بنابراین زبان سمنانی گرایش به ردة زبان های فعل پایانی دارد. البته فاصلة چندانی بین مؤلفه های فعل پایانی قوی و فعل میانی قوی در تحقیق نیست که این نکته نشان دهندة تحول و تغییر زبان سمنانی به سمت ردة زبان های فعل میانی است. همچنین داده های تحقیق نشان می دهد که مطابقة جنسیت دستوری بین فاعل و فعل وجود دارد و تمامی مصدرها دارای نشانة نمود کامل هستند.
آرایش واژگان در گویش های فارسی خوزستان از منظر رده شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش آرایش واژگان در چهار گویش فارسی خوزستان، یعنی بهبهانی، دزفولی، شوشتری و هندیجانی از نظر رده شناختی بررسی شده است. چارچوب نظری اصلی این پژوهش رده شناسی آرایش واژگان درایر است. دبیرمقدم در پژوهش خود 24 مؤلفه را در نظر گرفته است که 19 مورد آن ها برگرفته از مقاله درایر و بقیه مؤلفه ها برگرفته از پایگاه داده های وی هستند که آمار مربوط به آن در اختیارش قرار گرفته است. در پژوهش حاضر نیز همین 24 مؤلفه درباره گویش های خوزستان بررسی و نتایج حاصل با منطقه
اروپا آسیا و همچنین جهان مقایسه شده اند. ابزار و روش جمع آوری داده ها در این پژوهش پرسش نامه و گفت و گو و مصاحبه حضوری با گویش وران است. با تعداد 30 گویش ور بومی این گویش ها مصاحبه شده و بعد از ثبت و ضبط مصاحبه ها و گفت و گو ها، مطالب به دقت آوانویسی و سپس براساس مؤلفه های مورد نظر تحلیل شدند. در بررسی داده ها، رفتار رده شناختی هر کدام از این گویش ها در مقایسه با زبان های اروپا آسیا و همچنین زبان های دنیا از جهت دارابودن مؤلفه های فعل پایانی و یا فعل میانی بررسی و تحلیل شد. به طور کلی این چهار گویش هم در مقایسه با زبان های اروپا آسیا و هم در مقایسه با زبان های دنیا، به رده فعل میانی قوی گرایش دارند ؛ البته باید گفت که بر اساس آمار جدول ها رفتار رده شناختی این گویش ها با رده بینابین (آمیخته)- که دبیر مقدم (1392) برای زبان های ایرانی پیشنهاد کرده است- هماهنگ است. درباره مؤلفه های رده شناختی مشترک و غیرمشترک باید گفت که در این چهار گویش فقط مؤلفه1، 9 و 11 غیرمشترک هستند و این گویش ها در 21 مؤلفه دیگر رفتار مشترک دارند.
بررسی سلسله مراتب دسترسی نقش های نحوی در زبانهای آلمانی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی نقش های نحوی است که در زبان های مختلف برای ساخت بند موصولی در دسترس قرار دارند. این مقاله با استناد به پژوهش کینان و کامری، پس از ارائه نمونه هایی از زبان های مختلف، سعی در نشان دادن جایگاه زبان های آلمانی و فارسی در این سلسله مراتب دارد. در این پژوهش با مقایسه ای مختصر میان زبان های آلمانی و فارسی در بحث ساختِ بند موصولی، در پی پاسخ این پرسش هستیم که چه نقش های نحوی در زبان های آلمانی و فارسی برای ساخت بند موصولی در دسترس هستند و آیا میان این دو زبان در این زمینه تفاوت هایی وجود دارد؟ علاوه بر این، به ارتباط میان راهبردهای ساخت بند موصولی و سلسله مراتب دسترسی نقش های نحوی نیز خواهیم پرداخت. نتایج این تحقیق نشان می دهد که با وجود استفاده دو زبان از راهبردهای مختلف برای ساخت بند موصولی، هر دو زبان تا سخت ترین جایگاه های نحوی که مفعول اضافی قرار دارد، امکان ساخت بند موصولی را ممکن ساخته اند. زبان فارسی در این خصوص یک مرحله از زبان آلمانی پیشی گرفته و حتی ساخت مفعول مقایسه ای و ساخت های هم پایه را نیز در دسترس قرار داده است.
ترتیب واژه در زبان سنگسری از دیدگاه رده شناسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از تفاوت های مهمّ و شناخته شدهه زبان های بشری که در چند دههه اخیر در رده شناسی به عنوانِ معیار طبقه بندی زبان ها در یک خانوادهه زبانی به کار گرفته شده است، «ترتیب واژه» یا «آرایش سازه ای» است. «ترتیب واژه» عموماً به ترتیبِ قرارگرفتنِ عناصر موجود در بند یا گروه، مانند گروه های اسمی و فعلی، اطلاق می شود. یکی از زبان شناسانی که با بهره گیری از این ملاک مبادرت به رده بندیِ بسیاری از زبان های جهان کرد، درایر (1992) است. این پژوهش بر مبنای درایر (1992) و مؤلفه های ترتیب واژهه مطرح در آن شکل گرفته است و هدف از آن تعیین آرایش سازه ای بند و ردهه زبانیِ زبان سنگسری، یکی از زبان های ایرانی غربی، نسبت به گروه زبان های اروپا - آسیا و جهان است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که زبان سنگسری در مقایسه با گروه زبان های جهان از 15 مؤلفهه زبان های فعل پایانی قوی و 14 مؤلفهه زبان های فعل میانیِ قوی و در مقایسه با گروه زبان های اروپا – آسیا از 17 مؤلفه از مؤلفه های فعل پایانیِ قوی و 16 مؤلفه از مؤلفه های فعل میانیِ قوی برخوردار است. بنابراین، این زبان در حال حاضر به لحاظِ مؤلفه های رده شناختی به ردهه زبان های فعل پایانیِ قوی تعلق دارد، امّا از آنجایی که این زبان از مجموع 24 مؤلفهه زبان های فعل میانیِ قوی بیش از نیمی از آنها را نیز داراست، انتظار می رود که در آینده ای نه چندان دور شاهد تغییر وضعیت ردهه زبانی آن از ردهه زبان های فعل پایانیِ قوی به ردهه زبان های فعل میانی قوی باشیم
رده شناسی نظام مند بندهای مادی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رده شناسی نقش گرای نظام مند یا به اختصار رده شناسی نظام مند به بررسی تفاوت ها و شباهت های موجود در نظام های زبان ها می پردازد. هدف بنیادی رده شناسی نظام مند دست یابی به تعمیم های تجربیِ قابل اعمال به تمام زبان های جهان است. در راستای این هدف ، متیسن ( 2004 ) به مجموعه ای از تعمیم های رده شناختی دست یافته و در ارتباط با آن تعمیم ها، مدعی شده است که آن ها را می توان در توصیف هر زبان و نیز در تلاش در جهت گسترش تبیین های رده شناختی در چارچوب دستور نقش گرای نظام مند به کار بست. هدف از انجام این پژوهش، توصیف رفتارهای رده شناختی بندهای مادی در زبان فارسی با توجه به تعمیم های رده شناختی متیسن ( 2004 ) درخصوص آن بندهاست. بر اساس یافته های پژوهش حاضر، در بندهای مادی زبان فارسی، 1) در کنار دو مشارک ذاتی کنشگر و مقصد، مشارک های دیگری، یعنی دریافت کننده/ گیرنده، وادارنده، دامنه، و شاخص، نیز در نمود فرایند دخیل هستند، 2) گستره مشارک ذاتی کنشگر بسیار وسیع است ، 3) هر یک از مشارک های غیرذاتی یادشده در بالا به طریقی به بند مادی اضافه می شوند. برای مثال، مشارک وادارنده از طریق فرایند سببی سازی به یک بند مادی افزوده می شود، 4) حالت نمایی مشارک ها به نظر نسبتاً صریح است، و 5) انتقال مالکیت به صورتی متفاوت از سلب مالکیت بازنمایی می یابد.
رده شناسی ترتیب واژه ها در گویش بابلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰
207 - 242
حوزه های تخصصی:
در رده شناسی ترتیب واژه ها، زبان های گوناگون از لحاظ ترتیب و توالی سازه ها بررسی می شوند و سپس مقایسه و طبقه بندی زبان ها بر اساس ترتیب واژه های به دست آمده صورت می گیرد. مقاله حاضر در چارچوب مقاله (1992) درایر، ترتیب واژه ها در گویش بابلی را بررسی می نماید. روش گردآوری داده ها از طریق ضبط پاسخ های 10 گویشور بابلی، 5 گویشور شهرنشین و 5 گویشور روستانشین به پرسشنامه ای که جهت انجام این پژوهش تهیه گردیده بود و همچنین مصاحبه با گویشوران مذکور بوده است. نتایج به دست آمده از این توصیف نشان می دهد که بابلی در مقایسه با زبان های اروپا آسیا با برخورداری از 17 مؤلفه فعل پایانی و 17 مؤلفه فعل میانی توازن میان مؤلفه ها و در مقایسه با زبان های جهان با داشتن 16 مؤلفه فعل پایانی و 15 مؤلفه فعل میانی گرایش مختصری را به سوی رده فعل پایانی نشان می دهد. این نتایج تفاوت ترتیب واژه گویش مذکور با زبان فارسی را نشان می دهد، چراکه گرایش غالب فارسی هم در مقایسه با زبان های اروپا آسیا و هم در مقایسه با زبان های جهان به سوی رده فعل میانی است. فارسی در مقایسه با زبان های اروپا آسیا دارای 12 مؤلفه فعل پایانی و 17 مؤلفه فعل میانی و در مقایسه با زبان های جهان برخوردار از 15 مؤلفه فعل پایانی و 19 مؤلفه فعل میانی است.
واکاوی مقایسه زبان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مقاله حاضر یافتن تفاوت بین واکاوی توصیفی و واکاوی پژوهشی در مطالعات مقایسه زبان هاست. مقایسه زبان ها روالی در زبان شناسی به شمار می آید که در آن زبان ها برپایه برخی از معیارها برای اهداف خاصی با یکدیگر مقایسه می شوند. به عبارتی دیگر، در مقایسه زبان ها با واکاوی دو یا چند زبان مواجه ایم که به اعتبار برخی از معیارها همانند و یا متفاوتند. به طور کلی مقایسه زبان ها با سه شیوه متفاوت و با اهداف معینی واکاوی می شوند: 1- هدف زبان شناسی تاریخی و تطبیقی این است که خانواده های زبانی را بازشناسی نماید، یعنی گروه زبان هایی که از نظر تاریخی خویشاوندند و از یک زبان اولیه مشترک انشقاق یافته اند. 2- هدف رده شناسی زبان تعیین انواع زبان ها، یعنی تعیین گروه زبان هایی است که دارای ساختار دستوری مشابهی می باشند. در این راستا یافتن الگوی این ساختار ها نیز حائز اهمیت است. گاهی نتایج مقایسه نشان می دهد که زبان ها با توجه به برخی از معیارها از یکدیگر متفاوت نیستند که این مضمون در چارچوب قواعد جهان شمول زبان واکاوی می شود. 3- هدف زبان شناسی مقابله ای این است که تفاوت های ساختاری دو یا چند زبان را شناسایی کند که در آموزش زبان خارجی نیز تأثیرگذارند. وانگهی می توان زبان ها را از منظر درزمانی (تاریخی) و همزمانی (ساختاری) مقایسه نمود، اما فقط زبان-شناسی تاریخی و تطبیقی از شیوه مطالعات درزمانی بهره می گیرد. نتیجتاً واکاوی حاضر حاوی ماهیت کاملاً پژوهشی در زمینه مقایسه زبان هاست.
بررسی رده شناسی ترتیب سازه ها در گویش لری ممسنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ترتیب و چینش سازه ها در گویش لری ممسنی از زبان های ایرانی جنوب غربی از منظر رده شناسی براساس الگوی گرینبرگ (۱۹۶۳) و الگوی اصلاح شده درایر (۱۹۹۲) است. داده های پژوهش به صورت کمی و کیفی از طریق مصاحبه حضوری با ۴۵ نفر از گویشوران بومی، بدون در نظر گرفتن جنسیت در قالب ۶۵ ساعت گفتار آزاد و ۴۵ پرسشنامه گردآوری شد. تحلیل داده ها نشان داد که لری ممسنی در مقایسه با گروه زبان های اروپا-آسیا و همچنین در مقایسه با گروه زبان های جهان، به زبان های فعل میانی قوی گرایش بیشتری دارد. این گونه زبانی با وجود شباهت بسیار در الگوی کلی ترتیب واژه با فارسی معیار درخصوص حروف اضافه و عناصر نحوی و توالی قید حالت و فعل تفاوت هایی با فارسی معیار و سایر داده های رده ای جهانی دارد. برخی از حروف اضافه در لری ممسنی دارای تکواژگونه های مختلفی هستند که قبل و بعد اسم واقع می شوند. همچنین گروه حرف اضافه و قید حالت قبل و بعد از فعل واقع می شوند که مغایر با فارسی معیار است
مقوله شمار در گونه های زبانی برخی از شهرستان های استان کرمان: بررسی ای رده شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقوله دستوری شمار در نگاه اول به نظر ساده انگاشته می شود. اما درواقع بحثی پیچیده است که در زبان های دنیا تنوع ایجاد می کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی مقوله شمار در گونه های زبانی برخی از شهرستان های استان کرمان با رویکرد رده شناختی است. پیکره پژوهش حاضر از داده های موجود در پایگاه داده های طرح اطلس زبان شناسی ایران که در پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری در دست انجام است استخراج شده است. در تمام داده های زبانیِ پیکره پژوهش، ارزش نظام شمار به دو ارزش مفرد و جمع تقسیم می شود. در داده های زبانی کل پیکره پژوهش، شمار مفرد بدون نشانه و شمار جمع دارای نشانه است. نشانه های جمع به صورت پسوند به اسم مفرد می پیوندد بنابراین ابزار زبانی مورد استفاده برای نشانه گذاریِ شمارِ جمع در داده های زبانی پیکره پژوهش از نوع ابزار ساخت واژی است که از مرسوم ترین راهبردهای نشانه گذاری جمع در زبان های دنیا محسوب می شود. بررسی داده های زبانی نشان می دهد که در کنار راهبرد ساختواژی، راهبرد نحوی نیز برای رمزگذاری مقوله شمار در این گونه های زبانی به کار می رود.
بررسی نظام جنسیت در گویش وفسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نظام جنسیت در گویش وفسی بررسی شده است. مبنای نظری برگرفته از دیدگاه کوربت (1991) است که طبق آن جنسیت یک نظام خارج از اشتقاق واژگانی و در سطح روابط بین واژگان است و معیار ارزیابی و معین کردن تعداد جنس دستوری یا همان طبقات واژگانی در یک زبان، مطابقه است. علاوه بر معین نمودنِ تعداد جنس در گویش وفسی، پارامترهای معنایی/ صوری دخیل در تعیین جنسیت واژه ها در گویش وفسی نیز بررسی شده است. روش انجام پژوهش به صورت کتابخانه ای و میدانی است. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهدکه براساس معیار مطابقه تنها دو طبقه واژگانی یا جنس دستوری مؤنث و مذکر در این گویش وجود دارد: 1- واژگانی که به واکه فاقد تکیه –æ̀ ختم می شود (مؤنث)؛ 2- سایر واژگانی که پایانه آنها –æ̀ فاقد تکیه نیست (مذکر). همچنین وضعیت همزمانی گویش وفسی نشان می دهد که تعیین جنسیت واژه ها در این گویش مبتنی بر معیاری معنایی ازجمله جنس زیستی مؤنث/ مذکر یا جان داری نیست و تنها معیار آوائی مذکور موجب تشکیل طبقه مجزائی از اسامی در این گویش است. به این ترتیب، گویش وفسی در رده زبان های دارای جنسیت از نوع غیرزیستی قرار دارد که تعیین جنسیت واژه ها در آن صوری است، نه معنایی.
رده شناسی ترتیب واژه ها در زبان عربی برپایه مولفه های درایر (1992)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۳
59 - 89
حوزه های تخصصی:
در رده شناسی، زبان ها بر اساس مولفه های صرفی، نحوی، معنایی و حتی واجی خاص رده بندی و طبقه بندی می شوند. مجموع این رده بندی و طبقه بندی ها به زبان شناسان کمک می کند تا جهانی های زبانی را معرفی کنند. هدف این پژوهش تعیین وضعیت رده شناختی ترتیب واژه زبان عربی معیار است. زبان عربی معیار، گونه ادبی و استاندارد شده ای است که در نوشتار رسمی و ادبی در بین عرب زبانان، استفاده می شود. نتایج به دست آمده از این پژوهش می تواند در آموزش زبان فارسی به عرب زبانان مفید باشد. در این مقاله، ترتیب واژه زبان عربی معیار بر اساس 25 مولفه رده شناختی (درایر (1992)، دبیرمقدم (1392) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که زبان عربی معیار در مقایسه با زبان های آفریقا، زبان های آروپا-آسیا و زبان های جهان به ترتیب از 20، 22 و 23 مولفه از مولفه های زبان های فعل میانی قوی (VO) برخوردار است. بنابراین زبان عربی معیار گرایش به رده زبان های فعل میانی (قوی) دارد.
رده شناسی حالت نمایی و مطابقه در بشاگردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
247 - 280
حوزه های تخصصی:
با تحلیل شیوه بازنماییِ نظام های حالت نمایی و مطابقه در بَشاگَردی (شمالی و جنوبی) براساس نظریه رده شناسیِ کلاسیک کامری (1978) و سپس، ارزیابی دقیق یافته ها براساس نظریه رده شناسیِ نوین زوارْت و لینْدِن بِرگ (2021)، جستار حاضر می کوشد به تبیینی نظام مند از عملکرد رده شناختیِ آن نظام ها، و نیز از الگوی کلی انطباق در این گونه ها دست یابد. در این راستا، داده های پژوهش با تکمیل پرسشنامه و گفتگو با ده گویشور بومی گردآوری و تحلیل گردیده است. براساس یافته های پژوهش، حالت نمایی و مطابقه این گونه ها در زمان غیرگذشته، به طور یکسان پیرو الگوی غالب (کاملِ) مفعولی است و الگوی کلی انطباقِ «وارونه مستقیم غیرمستقیم» را نشان می دهد. در برابر آن، حالت نمایی و مطابقه آنها در زمان گذشته، به طور یکسان تابع الگوی غالب (کاملِ) کُنایی است و الگوی کلی انطباقِ «همسان» را نشان می دهد. همچنین، ناشی از خصوصیت گذرایی فعل، این دو گونه زبانی در زمان غیرگذشته، به طور یکسان الگوی تناوبیِ (کاملِ) کُنایی را برای بازنمایی نظام های حالت نمایی و مطابقه، و در زمان گذشته نیز به طور یکسان الگوی تناوبیِ (کاملِ) سه بخشی را برای بازنمایی نظام حالت نمایی به کار می گیرند. با وجود این، الگوی مطابقه بَشاگَردی در زمان گذشته، فاقد هرگونه الگوی تناوبی و الگویی یکدست است.
ترتیب واژه در زبان ارمنی شرقی برمبنای نظریه سوی انشعاب درایر(مقاله علمی وزارت علوم)
ترتیب واژه در پژوهش حاضر با هدف تعیین رده زبانی زبان ارمنی شرقی نسبت به گروه زبان های «اروپا آسیا» و «جهان» برمبنای «نظریه سوی انشعاب» درایر (1992) مورد توجه قرار گرفته است. درایر (1992) در این مقاله با عنوان «هم بستگی های ترتیب واژه گرینبرگی»، 23 جفت هم بستگی «هم الگو با فعل» و «هم الگو با مفعول» را برای تعیین ترتیب واژه در زبان ها معرفی کرده و نیز «نظریه هسته وابسته» گرینبرگ (1963) را موردانتقاد قرار داده و با ارائه «نظریه سوی انشعاب» به این نتیجه رسیده است که زبان ها تمایل دارند راست انشعاب یا چپ انشعاب باشند. بر این مبنا در پژوهش حاضر بر روی زبان ارمنی شرقی برآنیم تا به پرسش زیر بپردازیم: زبان ارمنی شرقی در مقایسه با زبان های اروپا آسیا و همچنین در مقایسه با زبان های جهان به کدام یک از رده های مفعول فعل یا فعل مفعول تعلق دارد؟ در رسیدن به هدف پژوهش، نوزده جفت از هم بستگی های درایر که در گونه ارمنی شرقی دارای مصداق هستند، با استناد بر داده های زبانیِ گردآوری شده به روش مصاحبه و نیز از متون مکتوب این گونه زبانی، موردبررسی قرار گرفته اند. نتایج پژوهش نمایانگر آن است که زبان ارمنی شرقی نسبت به زبان های «اروپا آسیا»، چهارده مؤلفه از مؤلفه های زبان های با ترتیب مفعول فعل قوی و پانزده مؤلفه از مؤلفه های زبان های با ترتیب فعل مفعول قوی و در مقایسه با زبان های «جهان»، چهارده مؤلفه از مؤلفه های زبان های با ترتیب مفعول فعل قوی و 14 مؤلفه از مؤلفه های زبان های با ترتیب فعل مفعول قوی را دارد. نتایج همچنین نشان می دهند که ارمنی شرقی در مقایسه با زبان های «اروپا آسیا» به زبان های با ترتیب فعل مفعول قوی و در مقایسه با زبان های «جهان»، به هر دو گروه زبان های با ترتیب مفعول فعل قوی و فعل مفعول قوی گرایش دارد. برمبنای نتایج پژوهش می توان اذعان داشت که زبان ارمنی شرقی برخلاف ادعای درایر (1992) تمایل به راست انشعاب بودن یا چپ انشعاب بودن ندارد و می توان وضعیتی بین این دو یعنی رده «بینابین» را به عنوان رده ای مستقل برای ارمنی شرقی درنظر گرفت.
رده شناسی ترتیب واژه ها در زبان خُلُصی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
271-301
حوزه های تخصصی:
رده شناسی زبان شاخه ای از دانش زبان شناسی است که به مطالعه شباهت ها و تفاوت های نظام مند میان زبان های نظام مند دنیا و مقایسه ساختار های صرفی و نحوی آنها فارغ از پیشینه می پردازد. پژوهش حاضر در چارچوب مقاله درایر ترتیب واژه ها را در زبان خُلُصی بررسی کرده است. شیوه گرد آوری داده ها از طریق ضبط پاسخ های گویشوران به پرسش نامه و همچنین مصاحبه با آنها بوده است. یافته ها نشان دادند که خُلُصی در مقایسه با زبان های اروپا آسیا، با برخورداری از 14 مؤلفه فعل پایانی قوی و 14 مؤلفه فعل میانی قوی، میان مؤلفه ها توازن دارد. در مقایسه با زبان های جهان، این زبان با داشتن 15 مؤلفه فعل پایانی قوی و 17 مؤلفه فعل میانی قوی، همانند زبان فارسی گرایش به سوی رده فعل میانی نشان می دهد. با توجه به تعداد مؤلفه ها در هر دو گروه از زبان ها، درمی یابیم که خُلُصی در مقایسه با زبان فارسی، به لحاظ ترتیب واژه دستخوش تحولات کمتری شده است.
رده شناسی زبان از منظر دستور نقشگرای نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۷
9 - 36
حوزه های تخصصی:
دستور نقشگرای نظام مند نظریه ای است بسیار قوی و آن قدر انعطاف پذیر که به شاخه های مطالعاتی بسیار متنوعی، از جمله رشد زبان در کودک، زبان شناسی آموزشی، زبان شناسی رایانشی و زبان شناسی بالینی ورود می کند. یکی دیگر از کاربردهای پژوهشی نظریه یاد شده «رده شناسی زبان» است. شاخه مطالعاتی رده شناسی زبان در چارچوب دستور نقشگرای نظام مند را «رده شناسی نقشگرای نظام مند» یا به اختصار «رده شناسی نظام مند» می نامند. در این مقاله، تلاش کرده ایم ضمن معرفی اجمالی کتاب «رده شناسی زبان: منظری نقشگرا»، تصویری از رده شناسی نظام مند به دست دهیم. بدین منظور، ابتدا رویکردهای غالب در رده شناسی زبان، یعنی رده شناسی کل گرا و رده شناسی جزءگرا، و نیز مطالعات انجام شده در چارچوب آن رویکردها را به اجمال مرور کرده ایم. در ادامه، موازی با فصل های کتاب «رده شناسی زبان: منظری نقشگرا» به ذکر نکاتی کلیدی پیرامون رده شناسی نظام مند پرداخته ایم. از آن جا که هدف اصلی رده شناسی نظام مند «دست یابی به تعمیم هایی تجربی» است، بخش عمده معرفی رده شناسی نظام مند در این مقاله به تعمیم های رده شناختی و «رده شناسی ترتیب واژه» اختصاص یافته است.
رده شناسی ترتیب واژه ها در زبان خانیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی از نگارش این مقاله، به دست دادن توصیفی از دستور زبان خانیکی بر پایه داده های تجربی است. این گونه زبانی متعلق به شاخه غربی جنوبی زبان های ایرانی است. این زبان مانند بسیاری از دیگر زبان های بومی ایران در خطر نابودی است. این زبان در روستای خانیک، که گویشوران آن را خونک [xunek] تلفظ می کنند، گفت وگو می شود. در این مقاله، توصیف مؤلفه های رده شناختی ترتیب واژه ها بر مبنای مقاله درایر (1992) با در نظر گرفتن مؤلفه های بیست و چهارگانه جفت های همبسته صورت گرفته است. بررسی و تحلیل داده های زبانی این مطالعه مبتنی بر داده های صوتی جمع آوری شده از گفتار طبیعی دو فرد کهنسال و بی سواد این روستا یک گویشور مرد 92 ساله و یک گویشور زن 90 ساله است. برای گردآوری داده ها از روش میدانی همچون مشاهده و مصاحبه حضوری استفاده شده است. حجم این داده ها بیش از 60 دقیقه است و بالغ بر 500 پاره گفتار از این داده های صوتی، توسط نگارندگان آوانگاری شده و تقطیع صرفی، نحوی و معنایی تمام جملات ثبت شده است. در نهایت توصیف و تحلیل داده ها در چارچوب نظری برگزیده انجام یافته است. از آن جایی که یکی از نگارندگان این مقاله خود گویشور این زبان است و از شم زبانی و توانش در این زبان برخوردار است، جمع آوری داده ها با دقت بالایی صورت گرفته است. فایل های صوتی تمام مثال ها برای پژوهش های آتی در زمینه آواشناسی و تحلیل های دقیق تر واجی موجود هستند. به لحاظ ترتیب سازه ها، داده های این تحقیق حاکی از آن بود که زبان خانیکی دارای 12 مؤلفه از مؤلفه های فعل پایانی قوی و 18 مؤلفه از مؤلفه های فعل میانی قوی در مقایسه با گروه زبان های اروپا-آسیا می باشد. این زبان همچنین دارای 15 مؤلفه فعل پایانی قوی و 20 مؤلفه فعل میانی قوی در مقایسه با گروه زبان های جهان بود. بنابراین زبان خانیکی هم در مقایسه با زبان های اروپا-آسیا هم در مقایسه با زبان های جهان بیش تر دارای مؤلفه های زبان های فعل میانی قوی است. این زبان مانند بسیاری دیگر از زبان های ایرانی دارای رده آمیخته است و این موضوع را که رده آمیخته خود یک رده است بیش تر تقویت می کند.
بررسی رده شناختی نظام مطابقه در گویش بخش آیسک (خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر، توصیف و بررسی رده شناختی نظام مطابقه در گویش بخش آیسک بر اساس نظام پنج گانه کامری (1978)است. این گونه زبانی یکی از زیرمجموعه های گویش تونی است که در شمال استان خراسان جنوبی صحبت می شود و متعلق به شاخه غربی جنوبی زبان های ایرانی است. داده های پژوهش حاضر به روش میدانی مانند مشاهده و مصاحبه با گویشوران آیسکی گرد آوری شده است. تمام جملات گردآوری شده، با مشارکت حداقل 10 گویشور آیسکی 34 تا 71 ساله، به دست آمد. تحلیل داده ها نشان داد که نظام مطابقه در این گویش، دوگانه و به نمود، زمان و شخص حساس است. در جملات دارای ستاک حال، نظام مطابقه هم با فعل لازم و هم با فعل متعدی، از نوع فاعلی- مفعولی بود. این مطابقه به فعل لازم یا متعدی بستگی نداشت، بنابراین نظام مطابقه در زمان حال، به گذرائی فعل حساس نبود. نظام مطابقه در جملات دارای ستاک گذشته، چه افعال لازم و چه افعال گذشته، از نوع غیرفاعلی- مفعولی بود. در نظام فاعلی-مفعولی، فاعل در نیمی از موارد به صورت پسوند تصریفی مطابقه در فعل، صورت بندی می شد. در نظام غیرفاعلی- مفعولی نیز مطابقه با واژه بست های غیرفاعلی تجلی می یافتند و از نوع خنثی بودند.