مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
لقب
حوزههای تخصصی:
نامهای کنیه سان، یعنی آن دسته از نامهای خاص که از ترکیب ((اب)) با یک جزء پسین ساخته می شوند، در مطالعات اسلامی به طور کلی و در مطالعات رجالی به طور خاص، از جایگاه ویژه ای برخوردارند. بی تردید، کاوش در کارکرد فرهنگی کنیه در تاریخ جوامع عربی از یک سو و بررسی وجه نامگذاری و تحلیل معنایی نامها از سوی دیگر، گامی مهم در نامشناسی اسلامی است و درک معنای نهفته در این نامها، در گرو آن است که پیشتر، گونه های آن شناخته و کارکرد هرگونه، بررسی گردد. در این مقاله، بر پایه اسناد و شواهد تاریخی نشان داده شده است که بسیاری از کنیه سانها الزاما کنیه نیستند، اما گاه بخشی از کارکرد کنیه را بر عهده می گیرند و گاه به عنوان لقب ایفای نقش می کنند. این در حالی است که این کنیه سانها از ارزش معنایی بیش از کنیه اصلی برخوردارند. این مقاله همچنین با به دست دادن صورتبندی هایی درباره نحوه ساخت کنیه سانها، بر آن است تا رابطه ای مشخص میان ساخت کنیه و کارکردهای فرهنگی آن برقرار نماید. در بخش پایانی یک روال عملی برای بازشناسی گونه نامهای کنیه سان پیشنهاد شده است.
لقب و لقب گذارى در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لقب (پاژنام) اسمیست غیر از نام اصلى که حاوى مدح یا ذمى باشد, مثل حکیم الممالک. لقب گذارى درایران پیش از اسلام نیز رایج بود. به عقیدهء هندوشاه نخجوانى این روش نامگذارى در دوران آل بویه و سلجوقیان در میان عربها هم رواج یافت و بعدها در ایران جانشین کینه گذارى که شیوه اى عربى بود گردید. لقب گاهى عام است وهمانند عنوان و منصب به اشخاص گوناگون داده مى شو د. مانند ""امیرالشعراء"" و گاهى خاص است مثل ""ذوالریاستین "" که ""فضل بن سهل سرخسى "" بدان شهرت یافت. بیشتر لقبها از نظر ساختمانى، مرکب اضافى ""ال "" دار ""ذواللام "" هستند که در دستور فارسى، آنها را باید صفت مرکب وابستگى غیر فعلى اسنادى گرفت. اگر لقب پیش از اسم اصلى قرارگیرد، شاخص یا شبه بدل اسم است. لقب گاهى جانشین نام اصلى میگرددکه میتوان آن را ""نام فرعى "" نامید.
تخلص در شعر فارسی و عربی(بررسی تطبیقی نام های شعری در نزد شاعران فارسی زبان و عرب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگیهای اصلی شعر فارسی، تخلص شعری است. این موضوع دستکم تا پایان عصر مشروطه، دغدغه ذهنی بخش گستردهای از شاعران محیطهای فارسیزبان در مشرق زمین بوده و از طریق شعر فارسی در میان دیگر ملل مسلمان نیز رواج یافته است. تخلص، بدان گونه که در میان ایرانیان گسترش داشته، در میان عرب شهرت نیافته است و با نام لقب شعری در نزد آنان شناخته شده و از این راه بر میراث شعری شاعران عربی تاثیر گذاشته است. مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به مقایسه نامهای شعری شاعران فارسی زبان و عرب ذیل «تخلص و القاب شاعرانه» در شعر فارسی و عربی پرداخته ، ویژگیهای آن را در دو فرهنگ بررسی کرده است. سوال اصلی پژوهش این است که «نام های شعری شاعران فارسی زبان و عرب از لحاظ نوع نام، جایگاه و اهمیت آن تا چه حدی با یکدیگر شباهت و تفاوت دارند؟» نتیجه پژوهش نشان داد تخلص به دلیل گسترش شگفتانگیز آن در شعر فارسی، در شعر عربی نیز تاثیر گذاشته است. در کنار عوامل موثر، در گزینش نام های شعری اعم از تخلص، لقب و نام مستعار، گاه عوامل بیرونی مانند حوادث، ممدوحان، ولی نعمتان و اوضاع اقلیمی جامعه و گاه عوامل درونی مانند عقاید باطنی شعرا موثر بودهاند.
ارتباط میان زبان، مذهب و فرهنگ: تحقیق و تدقیقی در کارکردهای لقب حاجی و واژه های وابسته در زبان فارسی/پیش قدم- نوروز کرمانشاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت نقش زبان در شکل دهی و تغییر باورهای مذهبی و فرهنگی مردم جامعه، پژوهش حاضر در صدد است تا به بررسی موشکافانة واژة ارزشی «حاجی» و واژه های وابسته به آن بپردازد. بدین منظور حدود 300 بافتی که در آنها گفتمان مرتبط با این لقب به کار رفته است، در محیط های طبیعی ضبط گردید و آن گاه مورد بررسی قرار گرفت. با استفاده از مدل هایمز (1967)، لقب های «حاجی» و «حاج/حاجیه خانم» مورد واکاوی قرار گرفته و سپس کاربرد های مختلف آنها از دو بُعد مذهبی-غیرمذهبی و روان شناسی-اجتماعی بررسی شد. در پایان، واژه های هم نشین با این لقب ها مورد بررسی قرار گرفتند. یافته های این پژوهش نشان می دهد این لقب ها که در گذشته واژه های ارزشی محسوب می شده اند، دچار نوعی دگردیسی شده و امروزه گاه به ضدارزش تبدیل گردیده اند. در پایان، دلایلی که به نظر می رسد منجر به این افت و بسط معنایی شده -از قبیل رسانه، جامعه و دیدگاه های متفاوت مردم- مورد بحث قرار می گیرد.
بررسی لقب گذاری دانش آموزان مشگین شهراز دیدگاه زبان شناسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، القاب دانش آموزان دختر و پسر دبیرستان های شهرستان مشگین شهر با اتخاذ رویکرد زبان شناسی اجتماعی بررسی و تحلیل شده است. القابْ آن دسته از نام های غیررسمی و ثانویه اند که افزون بر نام اصلی و قانونی فرد به وی داده می شود. در این پژوهش، با استفاده از پرسش نامه، القاب شصت دختر و شصت پسر دبیرستانی گرد آوری شد که، از این تعداد، درحدود347 لقب استخراج گردید. ازاین میان (52درصد)، 181 لقب برای پسران و 166 لقب (48درصد) ویژه دختران بود. در مرحله بعد، با استفاده از ابزارهای آمار توصیفی، داده ها بررسی شدند و القاب ازنظرِ زبان به کاررفته در تولیدشان، به چهار دستهزبان های ترکی، فارسی، عربی و سایر تقسیم شدند که، در این مؤلفه، گروه پسران (درصد46.69) از زبان ترکی برای لقب دهی به طور گسترده استفاده کرده بودند و گروه دختران(52.40درصد) زبان فارسی را به طرز چشمگیری به کار گرفته بودند. ازمنظر هویت مورد اشاره القاب، آن ها به انواع هویت محلی، ملی و فراملی دسته بندی شدند که، در این مؤلفه نیز، بیشترین القابِ (42.54درصد) گروه پسران مربوط به هویت محلی و بیشترین القاب (46.38درصد) گروه دختران مربوط به هویت ملی بود. همچنین، دلایل لقب گذاری به زیردسته های تحقیر، تحبیب، طنز و بی دلیل دسته بندی شدند که در هردو گروه دختر و پسر، دلیلِ تحقیر بیشترین کاربرد (70.16درصد گروه پسران و 53.61درصد گروه دختران) را داشت. درنهایت، گفتمان ورای القابْ به گفتمان های روزمره، رسانه ای، تابو و مذهبی دسته بندی شدند که نتایجْ نشان داد شمار بسیارِ القاب دانش آموزان پسر و دختر به ترتیب به گفتمان های روزمره و رسانه ای مربوط می شود؛ حال آنکه در دو گفتمان دیگر، در گروه پسران، گفتمان تابو و سپس مذهبی پیشتاز بود و درگروه دختران عکس این ترتیب دیده شد. در تمام مؤلفه های مذکور، متغیرِ جنسیت و مقادیرِ آن مؤلفه ارتباط معناداری با یکدیگر داشتند.
القاب و عناوین فرمانروایان در ایران پیش از اسلام
حوزههای تخصصی:
در ایران باستان فرمانروایان از القاب وعناوین بسیاری استفاده می کردند تا اندیشه ها و دیدگاههای خود را رواج دهند. برخی از آن ها با تأسی به گذشتگان و برخی دیگر متأثر از عوامل مختلف در گذر زمان انتخاب می شدند. فرمانروایان با القاب و عناوین غالباً درصدد قدرت نمایی، تمایز و تقدس خویش در میان مردم بودند. بررسی القاب و عناوین سران در روزگار کهن و عوامل تأثیر گذار در شکل گیری آن ها با نگاهی به تاریخ و تمدن اقوام انجام می پذیرد.
لقب ها و کنیه ها به مثابه منابعی نویافته در جریان شناسی تاریخ اسلام؛ مطالعه موردی ابوتراب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال پنجم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۹
101-118
حوزههای تخصصی:
لقب ها و کنیه ها فارغ از سودمندی شان در شناسایی افراد، می توانند منابع مهمی در جریان شناسی فکری، سیاسی و حتی مذهبی به شمار آیند. فلسفه نام گذاری، زمینه و آثار اجتماعی، تطور تاریخی، گونه شناسی منتسبان به این عناوین، وابستگان و هواداران، همگی از ابعادی هستند که در مطالعات تاریخی می توانند دربر دارنده نتایجی مهم باشند. بررسی این لقب ها و عنوان ها با بهره مندی از علوم دیگری همچون انساب، رجال، عرفان، اخلاق و تفسیر نیز می تواند به گستردگی این گزاره ها بیفزاید. «ابوتراب» به عنوان لقب یا کنیه ای که برای نخستین بار درباره علی بن ابی طالب 7 به کار رفته، از جمله عناوینی است که بررسی آن می تواند در مقاطع تاریخی مفاهیم و معانی مختلف فکری، سیاسی، اجتماعی و عرفانی را داشته باشد و در تحلیل تاریخ اسلام و تشیع یافته های بسیاری ارائه دهد. این پژوهش با بررسی تطور تاریخی و مفهومی ابوتراب سعی دارد توجه پژوهشگران را به این کارکرد لقب ها و عناوین در مطالعات تاریخی جلب کند.
مقارنه طرق اختیار القاب الشعراء العرب و الفرس(مقاله علمی وزارت علوم)
اصبحت اسماء الاشخاص والالقاب واحده من الابداعات الانسانیه التی اولاها الانسان اهتمامه علی مر العصور، ففی کل یوم تظهر للانسان اسماء والقاب تتناسب وحیاته المتحضره والمتقدمه. تتطرق هذه المقاله الی بحث بعض القاب الشعراء العرب - من العصر الجاهلی الی نهایه العصر العباسی- وکذا التخلص الشعری لبعض الشعراء الفرس - من القرن الثانی الی نهایه القرن الحادی عشر هجری- کما سنتعرف علی طرق اختیار ووضع الاسم الشعری عند شعراء الأُمتین العربیه والفارسیه وکذا اوجه الشبه والاختلاف فیها. تمثل المقارنه بین طرق اختیار او وضع الالقاب الشعریه عند العرب و الفرس المحور الرئیسی لهذا البحث ، وقد تم ترتیبه علی ثلاثه محاور : طرق اختیار التخلص الشعری عند الفرس؛ طرق وضع القاب الشعراء عند العرب؛ احصائیه ومقارنه طرق اختیار التخلص الشعری ووضع اللقب. النتیجه تتمثل فی المحور الثالث والمکونه من احصائیه تشمل 170 شاعراً عربیاً و فارسیّاً.
تحلیل زبان شناختی قالب های حماسی در شاهنامه و حماسه کلاسیک غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
153 - 164
حوزههای تخصصی:
با مقایسه ساختار زبانی القاب در شاهنامه با ساختارهای مشابه در آثار ادبی سنت حماسی کلاسیک غربی ، می توان به شباهت های بسیاری دست یافت که همه آنها نشان دهنده یک سنت فرهنگی و زبانی مشترک در بین مردم هند و اروپایی است که بر اساس کارکردهای مشابه در نشانه شناسی است. یکی از مهمترین ویژگیهای شاهنامه ، که از نظر زبانی قابل مقایسه با اپوهای کلاسیک است ، فرمولهای حماسی است. این عناصر اغلب با تکرار و تأکید همراه هستند و به منظور شکل گیری اثر حماسی اغلب ظاهر می شوند. تاریخچه فرمول های حماسی در ادبیات کلاسیک غربی به هومر برمی گردد. کارکردهای زبانی فرمول های حماسی نیز نقش مهمی در شاهنامه فردوسی ایفا می کند ، اما شیوع آنها از نظر ساختار عروضی و سنت های ادبی رایج در حماسه های فارسی با هومر و ویرژیل متفاوت است. یکی از روشهای متداول برای استفاده از فرمولهای حماسی ، قرار دادن القاب به عنوان عناوین و ویژگیهایی است که پس از نام قهرمانان آمده است. در این ساختارها با کمک تکرار ، نویسنده تأثیر گفتار را بر مخاطب افزایش می دهد. . در مقاله حاضر ، ما سعی کرده ایم تا آثار زبانی کاربرد فرمول های حماسی در ادبیات غرب را در مقایسه با شاهکار فردوسی به عنوان برترین مدل حماسه فارسی بسنجیم. در رویکرد تحقیق بین رشته ای ما ، هدف ما تجزیه و تحلیل عملکردهای مختلف این ساختارها به ویژه از دیدگاه تحلیل گفتمان بود.
الف تسمیه؛ سیری در کاربرد «الف» پسوند اسامی خاص و القاب در متون منظوم و منثور فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۱۷ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۶۴)
83 - 108
نقش پساوندها در زبان فارسی به سبب ویژگیِ ترکیبی این زبان، نقشی برجسته و معنی زاست. برخی از این پساوندها، که در مقاطعی از زمان بنا به ضرورت ها و طبق قواعد خاصی ساخته شده، به مرور از کار آیی می افتند و فراموش می شوند و یا به طور محدود مورد استفاده قرار می گیرند. در این مقاله سعی شده است تا پیرامون یکی از معانی پسوند «الف» در الصاق به اسم خاص و نحوه و دوره کاربرد آن بر اساس شماری از متون ادبی و تاریخی، تحقیق شود. تلاش ما در تحقیقِ این مسئله به ظاهر خُرد این است که با واکاویِ منابع متعدد و متنوع، ضمن بررسی کاربرد این «الف» پسوند، و ساز و کار و معانی ثانویه آن، به ویژه در قیاس با برخی پسوندهای مشابه، معیارهایی برای پالایش متون و شناخت دقیقِ اعلام تاریخی به محققان و متن پژوهان عرضه کنیم.
نقدی بر انتساب لقب و کنیه ای ناسازوار به امام عصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۱۷ بهار ۱۳۹۱ شماره ۱ (پیاپی ۶۳)
66 - 85
حوزههای تخصصی:
استفاده از القاب، کنیه ها یا اوصاف غیر مشهور امامان معصوم از شیوه های رایجی بوده که راویان شیعه بیشتر به دلیل شرایط تقیه از آن بهره برده اند. از این رو، برخی از رجالیان، درایه نویسان و یا شارحان روایات، بخشی از اهتمام خود را صرف تعیین معصوم مورد نظر در این گونه موارد نموده اند. در این بین، بروز عواملی همچون تصحیف و تحریف اسناد یا متون روایی، عدم دقت کافی در طبقه راویان سند و قراین موجود در متن، عدم بررسی تعابیر مشابه و نیز اکتفا به گزارش پیشینیان یا شهرت غیر مستند از جمله عواملی است که تعیین مصداق برخی از این القاب و اوصاف را گاه با مشکلات جدی مواجه ساخته است. از جمله این نمونه ها انتساب لقب «علیل» در برخی از کتب درایه به امام عصر است. همچنین انتساب بی اساس برخی از کنیه ها، مانند «ابو صالح» به آن حضرت، پدیده هایی هستند که در این پژوهه کوشیده ایم تا منشأ و زمینه های بروز آن را روشن سازیم.