فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۶۱ تا ۱٬۱۸۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی طبقه بندی ساختار/سبک نوشتاری/گفتاری متهم جهت تنظیم مستندات پرونده جهت دادرسی از امور اولیه دادگاه در تنظیم پرونده از منظرزبان شناسی حقوقی است. این امر شناسایی جهت بررسی هویت نگارنده/گوینده در جایی ضرورت دارد که متهم شواهد کلامی/گفتاری خویش را انکارمی کند. با گسترش وسایل ارتباط جمعی به صورت گفتاری/نوشتاری و پیچیده تر شدن ارتباطات مجازی در جامعه، حضور زبان شناسی حقوقی در بررسی مستندات گفتمانی دادگاه اجتناب ناپذیر است. بنابراین زبان شناس حقوقی یا حداقل بازپرس اگاه از مسایل زبان شناسی حقوقی می تواند با روش های زبان شناسی متقن ثابت کند که نگارنده/گوینده کیست. این تحقیق با استفاده از چارچوب نظری مک منامین (2002) و با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی شواهدی از 20پرونده کیفری از آرشیو مجله حقوقی دادگستری به روش در دسترس پرداخته است. عملکرد زبان شناسی کارشناسان حقوقی پرونده ها در شناسایی هویت گفتاری/نوشتاری متهمان از طریق این رویکرد در سه روش مشابهت، جمعیت و ثبات بررسی شد. نتایج نشان داد که نشانگرهای ساختاری/سبکی در مکالمات دادگاه توانسته بود به شناسایی هویت نوشتاری/گفتاری مجرمین کمک کند. در تحلیل این روشها مشخص شد که روش مشابهت (50 درصد) بیش از روش های ثبات (30 درصد) وجمعیت ( 20 درصد) در شناسایی هویت گفتاری/نوشتاری متهمان موثر بود. بنابراین مشارکت زبان شناسان، کارشناسان حقوقی ویا بازپرسان در کنار سایر ضابطین دادگاه درتهیه مستندات پرونده ضروری می نماید.
مطالعه تطبیقی زبان از دیدگاه دریدا و ملاصدرا؛ بستری برای امکان سنجی خوانش واساز از متن قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله "زبان" و قضایای مربوط به آن یکی از پرچالش ترین جنبه های فلسفه و رویکردهای نقدی جدید در خوانش متون دینی به شمار می رود. این مسئله در رویکردهای نقدی پسامدرن و بویژه خوانش دریدایی متون که یکی از ابزارهای برخی نومعتزلیان در خوانش متن قرآنی است به علت اصالت دادن به زبان در این رویکردها، از اهمیت مضاعفی برخوردار است و باعث چالشهای بزرگی شده که از تفاوت در نوع نگاه به زبان ناشی می شود. در همین راستا، پژوهش حاضر در صدد "تبیین" دو نگاه متفاوتِ دریدا و ملاصدرا برآمده تا شرایط مرئی شدن دو رویکرد به هستی و معرفت از پنجره زبان را فراهم آورد و میزان امکان پذیری یا عدم امکان چنین خوانش هایی را با روشی تحلیلی – تطبیقی بررسی کند. یافته های پژوهش نشان می دهد با توجه به دیدگاه ملاصدرا نسبت به وجود، معرفت و زبان و قائل بودن او به نظام تشکیکی و ذومراتبی که از سه منبع معرفتی عقل، قلب و وحی حاصل شده و زبان الهی را دارای سه مرحله ابداعی، تکوینی و تشریعی دانسته و به تناسب، زبان بشری را نیز ذومراتبی می داند، دیدگاه دریدا، در هیچکدام از این سطوح زبانی قابل بررسی نیست و با توجه به عدم فراروی دریدا از روش عقلی – فلسفی، هرگز از مرحله "فعل" (در نظام معرفتی خلق و امر) بالاتر نرفته است. به همین دلیل، بکارگیری این شیوه خوانش از متن قرآنی توسط برخی نومعتزلیان، نیازمند بازنگری جدی و تحلیل انتقادی است.
بررسی شناختی فعل های «بودن» و «داشتن» در نوشتار ناشنوایان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقایسه ی مقولات دستوری فعل جزو مقولات انتزاعی محسوب می شود. از آنجا که ناشنوایان به دلیل محدودیت های شنیداری در به کارگیری واژه هایی که دارای مفاهیم انتزاعی هستند خطا می کنند؛ نگارندگان در راستای بررسی مقوله ی فعل حدود 4500 جمله در نوشتار 10 دانش آموز ناشنوای دختر در مقطع دوم و سوم راهنمایی در استان کرمانشاه در طول یک سال تحصیلی گردآوری نمودند. هدف از انجام این مطالعه بررسی کارکرد دو فعل پر بسامد «بودن» و «داشتن» در نوشتار شرکت کننده ها است. در پی این هدف دو پرسش مطرح شد: الف) چه نوع خطاهای معنایی در ارتباط با این دو فعل در نوشتار ناشنوایان یافت می شود؟ ب) ماهیت معنایی و شناختی این دو فعل چه تاثیری در میزان استفاده از این فعل ها و خطاهای مربوط به آنها دارد؟ نتایج این پژوهش نشان داد خطای گزینشی (استفاده از دو فعل «بودن» و «داشتن» به جای یکدیگر یا به جای دیگر فعل ها)، خطای ساختار موضوعی در رابطه با فعل «داشتن» و خطای اضافه نویسی فعل «بودن» به ترتیب خطاهای پربسامد هستند. این امر نشان می دهد برخلاف بسامد بالای استفاده از این دو فعل، شرکت کننده ها به محتوای مفهومی این دو فعل تسلط کافی ندارند. همچنین، با توجه به آموزه های دستور شناختی، نگارندگان بر این باورند از آنجا که تغییری در وضعیت درونی فعل های نامتکامل رخ نمی دهد و در طی زمان ثابتند بیشتر مورد استفاده قرار می گیرند. علت دیگر پربسامد بودن فعل «بودن» محتوای مفهومی اندک و ترسیم طرحواره ای آن است.
Using Multimedia Technology to Improve English Comprehensive Ability(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۵ آذر و دی ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۷۷)
۱۳۹-۱۰۹
حوزههای تخصصی:
Due to the advancement of multimedia technology, it is now very common to use tools and equipment for teaching and learning. Understanding how to best utilize the benefits and functions of multimedia technology has now taken the lead in English teaching and learning. The positive contributions that multimedia technology makes to the teaching and learning of English listening, speaking, reading, and writing are highlighted in this essay. It also focuses on strategies and methods to enhance English comprehensive ability in a multimedia environment and highlights issues that need to be addressed. It is advised to focus more on the natural integration of multimedia technology and English teaching, expand the range of English reading, increase interest in English learning, enhance the comprehensive ability of English application, and establish a resource-sharing environment for teachers.
Virtual Languaculture Task Implementation as a Mediator between EFL Teachers’ Digital Literacy and EFL Learners’ Speaking Fluency and Accuracy(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Teaching Language Skills (JTLS), Volume ۴۲, Issue ۲, Spring ۲۰۲۳
149 - 171
حوزههای تخصصی:
COPYRIGHTS ©2021 The author(s). This is an open access article distributed under the terms of the Creative Commons Attribution (CC BY 4.0), which permits unrestricted use, distribution, and reproduction in any medium, as long as the original authors and source are cited. No permission is required from the authors or the publisher.
This study set out to explore the efficacy of EFL teachers' digital literacy in improving language learners' speaking fluency and accuracy through the development of virtual languaculture tasks. To this end, 52 male and 68 female EFL teachers from different areas of Kurdistan province participated in the study by completing a digital literacy scale developed by Ng (2012). Moreover, three groups of teachers, 12 high and 12 low-digitally literate teachers who used virtual languaculture tasks and 10 teachers who used traditional teaching methods participated in semi-structured interviews, and their teachings were observed for 8 sessions. Besides, by conducting an IELTS speaking test, 121 male and 122 female EFL learners of the three groups of teachers were selected to participate in this study. After conducting 16-session treatments, a speaking test was used as the posttest. The qualitative and quantitative data were analyzed via MAXQDA and SPSS. The results of one-way between-groups multivariate analysis of variance indicated the efficacy of the implementation of languaculture tasks in developing students' speaking fluency and accuracy. On the other hand, the qualitative phase of the study showed that being digitally literate influenced the development, implementation, variety, and complexity of languaculture tasks. Moreover, the attained results supported the superiority of the languaculture task as a mediator between instructors' digital literacy and learners' verbal ability. Accordingly, enhancing teachers' digital literacy and learners' critical languaculture awareness are suggested as useful strategies to improve language learners' speaking fluency and accuracy.
Use of Blogging to Improve Writing Skills: A Study Conducted on EFL Freshman Students(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۱۲ , N. ۱ , ۲۰۲۳
113 - 132
حوزههای تخصصی:
The present study aimed to develop writing skills by using the blogging technique. This experimental research used a pre-post group design. The study had two groups; a control group (23 male students) and an experimental group (24 male students). The students in the control group were taught traditionally through paper-and-pencil assignments. On the other hand, blogging was taught in the experimental group. The topics focused on current global events, which were prepared and posted by the researcher. The learners were asked to search for photos, videos, or articles related to the assigned topic and write about these events in their own words. They also had to post comments and feedback on their classmates’ blog posts. The learners worked on their blog posts individually, in pairs, or in small groups. The researcher worked as a facilitator. Comparing the posttest scores using SPSS analysis of learners who blogged about current global events and those who only used paper-and-pencil tasks on the same topics showed significant differences in writing improvement in favor of the blog group. Moreover, students in the blog group showed positive attitudes toward the blogging activity. They enjoyed interacting and cooperating with their peers and reflecting on their performance in writing in response to the feedback and comments they got from other classmates’ blog posts. The study ended with some recommendations for intensifying the blogging activity of EFL students in writing courses. Also, blogging about current global events was confirmed to be efficient in raising students’ global awareness and promoting their writing skills.
Detecting Measurement Disturbance: Graphical Illustrations of Item Characteristic Curves(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Measurement disturbances refer to any conditions that affect the measurement of some psychological latent variables, which result in an inaccurate interpretation of item or person estimates derived from a measurement model. Measurement disturbances are mainly attributed to the characteristics of the person, the properties of the items, and the interaction between the characteristics of the person and the features of the items. Although numerous researchers have detected measurement disturbances in different contexts, too little attention has been devoted to exploring measurement disturbances within the context of language testing and assessment, especially using graphical displays. This study aimed to show the utility of graphical displays, which surpass numeric values of infit and outfit statistics given by the Rasch model, to explore measurement disturbances in a listening comprehension test. Results of the study showed two types of outcomes for examining graphical displays and their corresponding numeric fit values: congruent and incongruent associations. It turned out that graphical displays can provide diagnostic information about the performance of test items which might not be captured through numeric values.
نشانه شناسی زبان بدن در رمان «النومُ فی حَقل الکَرَز» اثر «أزهر جرجیس»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات داستانی سرشار از نشانه های غیرکلامی از جمله علائم زبان بدن است. بررسی داستان ها از منظر ارتباطات غیرکلامی به ویژه زبان بدن که زنجیره ای از نشانه های گسترده است و پیام های متنوعی با توجه به بافت ارتباطی دریافت می شود، می تواند به خوانشی تازه از متن منجر شود. أزهر جرجیس عراقی در رمان «النوم فی حَقل الکرز» از علائم زبان بدن از جمله زبان چشم، دست، سر، لامسه، اندام و ظاهر فیزیکی بهره برده است. این پژوهش درصدد است با استفاده از روش توصیفی، تحلیلی با تکیه بر رویکرد نشانه شناسی به واکاوی نقش و جایگاه زبان بدن و کارکرد آنها در این رمان بپردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد جرجیس پیام هایی چون؛ تعجّب و حیرت، اضطراب، خشم و غضب، فراموشی، ترس و... به واسطه زبان بدن به مخاطب انتقال می دهد که پرده برداری از آنها در کشف پیام نهفته در متن سهم بسزایی دارد. از میان رفتارهای غیرزبانی در رمان ذکر شده، زبان چشم با (32 درصد) در جریان انتقال پیام بیشترین نقش و زبان ظاهر فیزیکی (موی صورت) با (2 درصد) کمترین نقش را دارد و زبان بدن در این رمان بیشتر، جایگزین و جانشین ارتباط کلامی شده است اما در مواردی نیز برای تکمیل کردن پیام کلامی یا پیام های کلامی را مورد تأکید بیشتر قرار داده است. بکارگیری زبان بدن در این رمان موجب افزایش ظرفیت نمایشی داستان شده است.
مقوله گردانی و نظام شمار در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر درباره ساختمان گروه شمار در زبان فارسی و مسئله عدم مطابقت ظاهری میان عدد و معدود در این زبان است؛ به عبارتی، در پی یافتن پاسخ به این پرسش است که چرا در زبان فارسی با اعداد بزرگ تر از « یک » معدودِ مفرد به کار می رود، یا چرا عدد و نشانه جمع « ها/ان » در توزیع تکمیلی با یکدیگرند. اگر فرض کنیم که در تمام زبان ها، همچون زبان های ژرمنی و رومیایی، بایستی مطابقت صوری (صرفی-نحوی) و معنایی میان عدد و معدود وجود داشته باشد، هدف این مقاله تبیین چگونگی برقراری این رابطه میان دو عنصر نام برده در نظام شمار زبان فارسی ا ست. رویکرد اتخاذشده در این پژوهش رویکردی واژه-معنا بنیاد است که در بستر برنامه کمینه گرایی واژه گرا و با الهام از آرای معنی شناسان صوری، ساختمان گروه شمار زبان فارسی را -که ازجمله شامل عدد، طبقه بند و هسته اسمی ا ست- مورد بازنگری قرار می دهد. در این مقاله ضمن آشنایی با مبحث مقوله گردانی در معنی شناسی صوری و طرح سه فرافکن جدید ذیل گروه حرف تعریف به نام های: گروه میزان، گروه سور عددی و گروه تطابق، نشان خواهیم داد که مطابقت لازم میان عدد و معدود در فارسی نیز به مانند دیگر زبان ها، هم از جنبه معنایی و هم از جنبه صوری، پابرجاست. سرانجام با پذیرفتن ادات بودن نشانه جمع زبان فارسی در ساخت هایی که این عنصر با عدد و طبقه بند همراه است استدلال کرده و ثابت می کنیم که در چنین بافت هایی، «ها/ان» به عنوان یک ادات به اسم منضم می شود.
ترکیب گروهی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
115 - 142
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار، ترکیب گروهی در زبان فارسی معاصر با توجه به 281 واژه (135 واژه مرکب گروهی فعلی و 146 واژه مرکب گروهی غیر فعلی) استخراج شده از فرهنگ بزرگ سخن انوری (Anvari, 2007) بررسی می شود. هدف پژوهش، مطالعه ترکیب های گروهی از جنبه هسته معنایی، هسته نحوی، نوع واژه و مقوله های سازنده در چارچوب نظری لیبر (Lieber, 2009; Lieber, 2010) است تا دسته بندی کاملی از این مقوله در زبان فارسی ارائه شود. همچنین، با مقایسه ترکیب های گروهی فعلی و غیر فعلی تفاوت ها و شباهت های این دو ساخت روشن شود. تحلیل داده ها نشان داد که ترکیب گروهی ساختی متشکل از انضمام گروه نحوی به سازه واژگانی است. سازه واژگانی در ترکیب های گروهی فعلی، هسته و در ترکیب های گروهی غیر فعلی بسته به نوع ترکیب، هسته و یا غیر هسته است. ترکیب های گروهی با توجه به ساختار و هسته نحوی برگرفته از فعل یا غیر فعل شامل دو طبقه فعلی و غیر فعلی می شوند. برخلاف ترکیب های گروهی فعلی که به لحاظ هسته نحوی فقط هسته پایانی هستند، ترکیب های گروهی غیر فعلی می توانند هسته آغازین، هسته پایانی و یا فاقد هسته باشند. از نظر هسته معنایی، ترکیب های گروهی فعلی درون مرکز هسته پایانی و برون مرکز هستند و به انواع موضوعی، افزوده ای و وصفی دسته بندی می شوند، حال آنکه نوع غیر فعلی فقط برون مرکز هستند. داده ها تأییدی است بر اینکه از نظر نوع واژه، صفت های مرکب گروهی فعلی و غیر فعلی فراوانی بیشتری در مقایسه با اسم ها و قیدهای مرکب گروهی فعلی و غیر فعلی دارند. از نظر نوع سازه های تشکیل دهنده، ترکیب غیر فعلی تنوع بیشتری در مقایسه با فعلی دارد. نیز در هر دو نوع ترکیب، گروه حرف اضافه ای فراوانی بیشتری در مقایسه با گروه های نحوی اسمی و صفتی در ساخت ترکیب های گروهی دارد.
تحلیل فرمالیستی اشعار دهخدا با تاکید بر مولفه ی وجه غالب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۱
180 - 207
حوزههای تخصصی:
تحلیل آثار ادبی بر اساس چارچوب های زبان شناختی یکی از راه های مطالعه نظام مند این آثار است. در این پژوهش، سعی بر آن است که اشعار دهخدا را بر مبنای الگوی هنجارگریزی لیچ که شامل هشت نوع هنجارگریزی (آوایی، زمانی، سبکی، گویشی، معنایی، نحوی، نوشتاری و واژگانی) می باشد، مورد بررسی قرار دهیم. شیوه های مختلف هنجارگریزی و ساختارشکنی شعر ابتهاج برای خلق تصاویر شاعرانه مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان داد که دهخدا از انواع هشت گانه هنجارگریزی لیچ استفاده کرده است و از این طریق توانسته زبان خود را برجسته سازد. در این میان، وی از هنجارگریزی زمانی بیش از سایر انواع هنجارگریزی بهره گرفته است. میزان کاربرد سایر انواع هنجارگریزی و پیامد آن ها نیز در مقاله بررسی شده است. به واسطه این هنجارگریزی ها ، دهخدا با واژه های معمولی، منظور خود را به گونه ای نوآورانه و متفاوت و به زیباترین شیوه بیان می کند. همچنین تقدّم فعل بر سایر ارکان جمله از پربسامدترین نمونه های هنجارگریزی نحوی در شعر دهخدا است. با بکارگیری این شیوه، وی نوعی فعل گرایی و تأکید بر عمل به جای عامل را تداعی کرده است.
مفهوم واژه ی پارسی باستان bāji-در منابع دوره ی هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقایسه ی ملل bāji- پرداز مندرج در کتیبه های هخامنشی، با فهرست هرودوت از شهربی های خراج گزار و نیز برداشت متاخر از مفهوم واژه ی باج/ باژ در فارسی میانه و نو، سبب شده که bāji-، غالبا در معنای خراج و گزیتی در نظر گرفته شود که به صورت موظفی پرداخت می شده است. با این حال، بررسی دقیق تر منابع دوره ی هخامنشی و به ویژه بند ششم از سنگ نبشته ی داریوش اول در نقش رستم DNb و رونوشت ایلامی آن و همین بند از کتیبه ی XPl، در پرتو نوشته های یونانیان و الواح ایلامی بارو و اسناد آرامی، اختیاری بودن bāji- را، حداقل در اوایل دوره ی هخامنشیان، پررنگتر می کند. آنچه که از کتیبه ی DNb برداشت می شود اینکه، bāji- در حد توان و استطاعت پرداخت می شده و غالبا با هدیه ای متقابل از سوی شاه همراه می شده است. فرایند ثبت و ضبط دقیق bāji- و هدیه، همچون صورت های الزام آور از خراج و مالیات، به تدریج تمایز این دو نوع پرداخت را از جهت وظیفه از میان برده است. با این حال، همین تمایز اولیه سبب شده است که حداقل بخشی از پرداخت های شهرب ها و طبقات فرادست به خزانه، در قالب کالاهای نفیس و هنرمندانه صورت گیرد که می توان آن را، یکی از عوامل گسترش هنرهای ایرانی در دوره ی هخامنشیان دانست.
تحلیلی نحوی از حالت نمای "را" در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
213 - 237
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، تحلیلی نحوی از حالت نمای را در زبان فارسی ارائه می گردد. زبان فارسی از جمله زبان هایی است که در آن مفعول نمایی افتراقی دیده می شود، به این ترتیب که مفعول های معرفه با نشانه را و مفعول های نکره بدون نشانه هستند. ولی در کنار رخداد عام این عنصر با مفعول های معرفه، رخدادهای غیر کانونی دیگری از این عنصر در زبان فارسی دیده می شود که شامل موارد (1-4) است: 1. ظهور را با قیدها؛ 2. ظهور را با فاعل های ارتقایی از بند درونه؛ 3. ظهور اجباری را بر روی گروه های اسمی خارج شده از جایگاه مفعول غیر مستقیم؛ 4. ظهور را با گروه های اسمی خارج شده از متمم های گروه حرف اضافه ای. در راستای تبیین نحوی رخداد عام و غیر کانونی این عنصر، در ابتدا به معرفی و نقد تحلیل های نحوی پیشین پرداخته شده و به ناکارآمدی آن ها در ارائه توصیف و تبیینی جامع از رخدادهای این حالت نما اشاره خواهد شد. سپس، نظام حالت دهی وابسته به عنوان نظریه ای کارآمد که می تواند تحلیلی یک دست از رخدادهای کانونی و غیر کانونی حالت نمای را در زبان فارسی ارائه دهد، معرفی می شود. در چارچوب این نظریه چنین استدلال می شود که را یک حالت نمای غیر فاعلی وابسته است که به وسیله عامل (ب) از حالت دهی وابسته با گروه های اسمی ای که در لبه گروه فعلی پوسته ای (vP) می نشینند، نمایانده می شود.
بازی کن، یاد بگیر: استفاده از بازی های ویدیویی به عنوان تکالیف درسی در کلاس های زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازی های ویدیویی در حالی که اغلب به عنوان سرگرمی محسوب می شوند، نه تنها محبوبیت جهانی پیدا کرده اند، بلکه پتانسیل آموزشی بالایی را به ویژه در حوزه یادگیری زبان ارائه می کنند. این مقاله ادغام آنها را در تکالیف در کلاس های زبان خصوصی، از طریق یک مطالعه موردی دقیق شامل چهار شرکت کننده، بررسی می کند. یافته ها نشان می دهد که بازی های ویدیویی به طور قابل توجهی اکتساب واژگان و مهارت های گفتاری را افزایش می دهند و به طور همزمان دانش آموزان را برای تکمیل تکالیف تشویق می کنند.از طرف دیگر، چالش هایی مانند استفاده بیش از حد از این بازی ها توسط زبان آموزان ، انتخاب بازی مناسب برای سطوح مختلف دانش آموزان، و متفاوت بودن سطح علاقه فراگیران به این بازی ها شناسایی شده اند. این تحقیق بر اهمیت انتخاب دقیق بازی های ویدیویی که با سن، سطح مهارت و علایق فراگیران همسو باشد، تأکید می کند. علاوه بر این، از یک رویکرد آموزشی متعادل حمایت می کند که روش های سنتی را با تکالیف مبتنی بر بازی ترکیب می کند تا نتایج یادگیری را به حداکثر برساند. این مطالعه پتانسیل های ظریف بازی های ویدیویی را در آموزش زبان برجسته می کند و نشان می دهد که استفاده استراتژیک می تواند به طور موثر از مزایای آن ها استفاده کند، بنابراین دیدگاه جدیدی در مورد نقش آنها در محیط های آموزشی ارائه می دهد.
تمرین حساسیت دستور زبان و درک مطلب: شواهدی از زبان آموزان ایرانی ESP (زبان انگلیسی برای اهداف ویژه) در مقطع کارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق پیش رو، بررسی این موضوع بود که آیا مداخله ی تمرین حساسیت دستور زبان می تواند باعث پیشرفت بیشتر در درک مطلب زبان آموزان ایرانی ESP (زبان انگلیسی برای اهداف خاص) در مقطع کارشناسی رشته حسابداری شود. بهمین منظور، 40 نفر از زبان آموزان ایرانی ESP در مقطع کارشناسی حسابداری از طریق اجرای OPT انتخاب شده و در آزمایش این مطالعه شرکت کردند. آنها به دو گروه آزمایشی و مقایسه ای تقسیم شده و تحت پیش آزمون درک مطلب قرار گرفتند. سپس گروه آزمایش، 5 جلسه درمانی تمرین حساسیت دستورزبان (آزمونهایGJ ) و گروه کنترل، دارونما را دریافت کردند. در نهایت، پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. داده ها توسط آزمون تی نمونه مستقل بین پس آزمونها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و از آزمون تی زوجی برای نشان دادن پیشرفت احتمالی گروهها، استفاده شد. نتایج حاکی از عملکرد بهتر گروه آزمایش بود که نمرات بالاتری را در پس آزمون درک مطلب پس از 5 جلسه درمان دریافت کردند. نتایج تجزیه و تحلیل عملکرد آزمون درک مطلب زبان آموزان که به صورت مقایسه ای بین پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش و کنترل به طور مستقل انجام شد، نشان می دهد که شرکت کنندگان با درجه حساسیت گرامری بالاتر، عملکرد موفقیت آمیزتری را در آزمون درک مطلب ESP خود منعکس کردند. این می تواند به این معنی باشد که درمان می تواند به آنها کمک کند تا نیازهای مرتبط با خواندن خود را در طول فرآیند یادگیری نشان دهند
نظام آوایی/ واجی گویش تاتی شال
منبع:
پازند سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۲
19 - 37
حوزههای تخصصی:
تات از زبان های ایرانی شاخه شمال غربی و بازمانده یکی از گونه های ماد است. زبان تاتی دارای گونه های مختلفی است که در این پژوهش گونه تاتی شال بررسی شده است. در این تحقیق سعی شده به دو پرسش ذیل پاسخ داده شود. نخست این که در نظام آوایی گویش تاتی شال کدام ویژگی نظام آوایی، پذیرفتنی تر و بازتاب دهنده واقعیتی است که در ذهن گویشوران گویش تاتی شال در جریان است و دوم این که اسم، صفت و فعل در گویش تاتی شال به چه نحوی خود را نشان می دهند. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی است و داده ها به شیوه کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده اند. هدف از این پژوهش، بررسی تغییرات آواها و نیز نحوه به کار بردن اسم، صفت و فعل در گفتگوهای سخنگویان تاتی شال زبان است. پس از تحلیل داده ها مشخص شد که ویژگی های پذیرفتنی و بازتاب دهنده نظام آوایی تغییرات واجی، گوناگون و قابل توجه از جمله جایگزینی، جابجایی، درج، ابدال مصوت ها و صامت ها، حذف همخوان پایانی، هماهنگی واکه است و در پاسخ به پرسش دوم اسم ها با درج پایانی [ʔah]، صفت ها با درج پایانی [a ] و فعل ها با درج پایانی e]] خود را نشان می دهند.
انگاره ها و کلیدواژه های فرشتگانی: رویکردی متن شناختی به معنا و کاررفت چند واژه دانشورانه در فرشته شناسی مانوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبانشناخت سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
123-142
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر اساس متن های ایرانی میانه مانوی و با رویکردی متن شناسانه به بازشناخت معنا و کاررفت چند واژه دانشورانه/ دانش واژه در فرشته شناسی مانوی، به ویژه لغت «فرشته» (frystg, fryštg) و «فرستاده» (frystg, fryštg)، می پردازد. کاربرد یک لفظ برای دو معنا و/ یا انگاره در مکتوبات مانوی نتیجه بازتعریفی بود که هر یک از جماعت های مختلفِ مانوی از دو انگاره «فرشته» و «فرستاده» ارائه داده بودند. مقاله نشان می دهد واژه ایرانی frys/štg در ادبیات ایرانیِ مانوی تحت تأثیر مکتوبات سریانی بازتعریف شده و گسترش معنایی یافته است؛ بازتعریفی که می توانست از یک رسول یک فرشته و از آن فرشته یک شاه بیافریند. در اینجا، واژه های دانشورانه خدا، خداوند، بغ، و بغ پور را نیز بررسی کردیم و نشان دادیم این لغات عالمانه در چه بافتارهایی ظاهر می شوند و به چه مصداق هایی اشاره دارند. بررسی ما گویای آن است که همه این دانش واژه ها نه تنها برای فرشتگان (ملائکه) و شخصیت های تاریخی (مانند شخص مانی و رهبران و بزرگان مانوی و همچنین رسولان پیشین) به کار می رفته، بلکه دایره شمول آن دست کم یکی از ایزدان مانوی، یعنی «فرستاده سوم»، را نیز در بر می گرفته است.
تحلیل نمود ایستایی و فعّالیتی در کردی کلهری (بر اساس رویکرد فازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر برپایه رویکرد فازی کرافت (2012) به واکاوی نمودهای ایستایی و فعّالیتی در کردی کلهری پرداخته است. باتوجه به طبقه بندی کرافت (2012) از انواع نمود، می توان چنین مطرح کرد که چهار نمود ایستایی گذرا، ایستایی ناگذرای ذاتی، ایستایی ناگذرای اکتسابی و نمود ایستایی نقطه ای نیز در کردی کلهری وجود دارد. همچنین در این زبان نمودهای فعّالیتی به دو نوع نمود فعّالیتی مستقیم و غیرمستقیم تقسیم می شوند. تحلیل داده ها نشان داد که وجه مشترک چهار نمود ایستایی در کردی کلهری نقطه ای بودن فاز نمایه شده آن ها در بُعد کیفی است و تفاوت این نمودها در بسط فاز نمایه شده آن ها در بُعد زمان است. فازهای نمایه شده نمودهای فعّالیتی در دو بُعد زمان و بُعد کیفی گسترش می یابد که ازاین نظر، آن ها با نمودهای ایستایی تفاوت دارند. علاوه براین، تحلیل فازی، تفاوت بین نمودهای فعّالیتی مستقیم و غیرمستقیم را این گونه مشخص کرد که در نمود فعّالیتی مستقیم یک تغییر مستقیم و پیوسته در امتداد بُعد کیفی وجود دارد؛ اما در نمود فعّالیتی غیرمستقیم شاهد چنین وضعیتی نیستیم. باتوجه به تحلیل داده ها نتیجه گرفته می شود که تحلیل فازی می تواند تبیینی مناسب از تفاوت ها و ویژگی های مقوله نمود واژگانی به ویژه دو نوع نمود ایستا و فعّالیتی در کردی کلهری به دست دهد.
بررسی برخی فرایندهای واژ-واجی در زبان ترکی آذری گویش زنجانی بر اساس رویکرد بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
139 - 163
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق سعی شده برخی فرایند های واژ-واجی یعنی فرایندهای واجی که در مرز تکواژ ها (ریشه و پسوند) رخ می دهد، در چهارچوب بهینگی (پرینس و اسمولنسکی، 1993) بررسی شود. زبان ترکی آذری، زبانی پیوندی است به طوری که حروف اضافه (پس اضافه) به صورت پسوند به ریشه پیوند می خورند. این تحقیق به صورت توصیفی-تحلیلی و بر اساس داده هایی صورت گرفته که به صورت مصاحبه از سی گویشور بومی زن و مرد شهر زنجان (بین 15 تا 75 سال) در سه گروه نوجوان، میانسال و بزرگسال (هر گروه ده نفر) جمع آوری شده است. بر اساس نظریه بهینگی، محدودیت های وفاداری و نشانداری مربوط به فرایندهای واژ-واجی مشخص شد و تعامل محدودیت ها برای به دست آوردن صورت بهینه موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد محدودیت ONSET (هجا باید دارای آغازه باشد) و محدودیت HARMONY (واکه پسوند باید از نظر مشخصه پسین و گرد با آخرین واکه ریشه هماهنگی داشته باشد) به عنوان محدودیت های بالارتبه در زبان ترکی آذری گویش زنجانی در نظر گرفته می شود. همچنین محدودیت های وفاداری IDENT-IO (واحد برونداد باید دارای ارزش برابر با واحد متناظر دروندادی اش باشد) در رتبه بندی محدودیت ها دارای رتبه پایینی هستند و تخطی از آن ها گزینه را غیر بهینه نمی کند. همچنین می توان گفت نظریه بهینگی توانایی توصیف فرایندهای واژ-واجی در زبان ترکی آذری را دارد.
نگرش دستور شناختی به پدیده حذف در ساخت های همپایه فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۶
233 - 264
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، به بررسی چگونگی مفهوم سازی حذف در ساخت های هم پایه فارسی، با رویکرد دستور شناختی پرداخته ایم. از دید لنگکر (Langacker, 2012, p. 585)، حذف به مواردی گفته می شود که در آن ها یک عبارت، جمله نیست، ولی در قیاس با عبارت دیگری که جمله است، تفسیری جمله گونه می یابد. بر مبنای پژوهش های انجام گرفته در زبان انگلیسی، انتظار بر آن بود که دستور شناختی با کمک مفاهیم متمایز و ضد متمایز از عهده تبیین حذف در ساخت های هم پایه فارسی برآید. برای آزمودن این امر، تعداد 405 داده دارای ساخت همپایه از دو روزنامه پرشمارگانِ شرق و اعتماد گرد آوری شده و ساخت های دارای حذف را از متن آن ها برگزیدیم. سپس، با کمک ابزار نظری پژوهش، به بررسی آن ها پرداختیم. یافته ها نشان دادند که حذف ساخت های همپایه در زبان فارسی به کمک پنجره های توجه و بر اساس مفاهیم متمایز و ضد متمایز قابل تبیین است، به گونه ای که متمایز و ضدمتمایز، همپایه های ساخت موردنظر را تشکیل می دهند. بنابراین، بدون در نظر گرفتن کلاسیک بودن یا نبودن سازه های همپایه ، حذف ساخت های همپایه در زبان فارسی بدون ایجاد چالش برای نظریه در چارچوب دستور شناختی تبیین می شود.