فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۸۱ تا ۲٬۵۰۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، ارزیابی کارآمدی پنج رویکرد زیرمجموعه انگاره بهینگی شامل «انطباق ممیزه ای»، «پیوند ممیزه ای به همراه گسترش»، «مطابقه مکانی»، «تئوری گسترش» و «مطابقه با تناظر» در تحلیل پدیده هماهنگی ممیزه گردی درگونه های ترکی رزن و تبریز و همچنین بررسی تفاوت طبقه زبانی در صورت وجود تنوع رده شناختی و در نهایت بررسی میزان کارآمدی هر یک از رویکرد ها در صورت وجود تفاوت است. نتایج حاکی از آن است که به استثنای رویکرد های مطابقه مکانی و انطباق ممیزه ای، سه رویکرد دیگر در تبیین پدیده هماهنگی ممیزه گردی در گونه های مورد بحث بسیار کارآمد است و توانایی تبیین پدیده هماهنگی ممیزه گردی در هر سه رویکرد شمول یکسانی دارد. همچنین با وجود قرابت بسیاری که هر دو گونه در حوزه های نحوی، صرفی و... دارند، به لحاظ رده شناسی متفاوت هستند؛ بدین معنی که هر یک در فرآیند هماهنگی ممیزه گردی در طبقه زبانی مجزای فرضی A , B قرار می گیرند که به خوبی می توان آن ها را در تابلوهای تحلیلی بهینگی اثبات کرد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که علاوه بر دو رویکرد معرفی شده در ساسا (2009)، نظریه گسترش نیز در تبیین هماهنگی ممیزه گردی کاملاً موفق عمل می کند؛ این امر مؤید نوآوری پژوهش حاضر است.
The Interplay of Action, Context, and Linguistic vs. Non-linguistic Resources in L2 Pragmatic Performance: The Case of Requests and Refusals(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Despite the critical relationships among pragmatic action, context, and linguistic vs. non-linguistic resources for producing various adjacency pairs in foreign or second language (L2) exchanges, their interplay has not been adequately investigated. Therefore, the present study examined these relations in the production of request-refusal adjacency pairs. The needed data were collected from 108 upper-intermediate to advanced EFL learners. Three hundred conversations were audio-recorded from learners’ role-plays that involved making request-refusal adjacency pairs. MAXQDA software was used for data transcription, codification, and analysis. Data analysis revealed that request-refusal adjacency pairs were co-constructed in discursive contexts through multiple turns using both linguistic and nonlinguistic turn construction units (TCUs). Learners significantly used more linguistic rather than nonlinguistic TCUs and more sentential and clausal TCUs than phrasal and lexical TCUs. Moreover, the use of pauses and continuers was significantly more than laughter, facial expression, and body language. These findings have some pedagogical implications for teachers to raise learners’ awareness of context, action, and linguistic and nonlinguistic TCUs in the production of speech act adjacency pairs.
بررسی جایگاه زبان لاتین و تحولات تاریخی آن
منبع:
رخسار زبان سال پنجم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۶
60-42
حوزههای تخصصی:
بررسی وجه و وجهیت در کردی سورانی: تحلیلی نقش گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با اتخاذ روش توصیفی-تحلیلی به بررسی وجه نمایی و نظام وجهیت در کردی سورانی در چهارچوب دستور نقش گرای نظام بنیان (هلیدی و متیسن ۲۰۱۴) می پردازد. به طور مشخص، هدف از انجام این پژوهش تحلیل ماهیت ابزارهای صرفی-نحوی کردی سورانی در وجه نمایی و شیوه صورت بندی نظام وجهیت است. داده های مورد بررسی در این پژوهش با استفاده از پرسش نامه نیمه باز و از پیش ساخته مکس پلانک گردآوری شده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که از بین سه عنصر فاعل دستوری، ایستایی و افزوده وجهی که اجزای تشکیل دهنده قالب وجهی هستند، ایستایی در این زبان نمود مستقل ندارد؛ بلکه، طی فرایند ادغام بر روی محمول ظاهر می گردد. سپس وجه سازی و تعدیل سازی در قالب نظام وجهیت مورد بررسی قرار می گیرد. داده های آماری نشان داد که وجه سازیِ احتمالِ وقوع، غالباً توسط افعال و ساخت های بندی دستوری شده، و وجه سازیِ تداولِ وقوع عموماً توسط افزوده های وجهی انجام می گیرد. نتایج پژوهش همچنین نشان می دهند که تعدیل سازی تکلیفی و تمایلی در کردی سورانی توسط افعال وجهی و ساخت های بندی انجام می پذیرد. در خصوص وجه التزامی نیز، بررسی داده ها حاکی از آن است که موجودیت آن وابسته به شرایط دستوری ویژه (بند پیرو) و نقش بینافردی آن در سطح واحدهایی همچون فعل و گروه فعلی است.
چندمعنایی فعل های «xesen» «انداختن» و «kæften» «افتادن» در کردی ایلامی از منظر معناشناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و گویش های غرب ایران سال نهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۵
105 - 128
حوزههای تخصصی:
پدیده چندمعنایی به ظرفیت واژه ها در برخورداری از معانی مختلف مربوط می شود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی چندمعنایی فعل « xesen » «انداختن» و همچنین جفت لازم « kæften » «افتادن» با بهره گیری از رویکرد معناشناسی شناختی است. رویکرد شناختی، زبان را به عنوان پدیده ای ذهنی معرفی می کند. جهت تحلیل چندمعنایی فعل « xesen » از نظریه های مقوله بندی، طرحواره های تصویری و استعاره در رویکرد شناختی بهره گرفته شده است. داده های پژوهش از طریق مشاهده، مصاحبه و ثبت و ضبط گفتار روزمره سخنگویان کردی ایلامی گردآوری شد. یافته ها نشان داد که فعل« xesen » علاوه بر قالب مرکزی «انداختن، فرونهادن»، قالب های معنایی «تقلیل دادن»، «تحقیر کردن»، «جابه جا کردن»، «قرار دادن» و «پرتاب کردن» را نیز داراست. یافته ها همچنین نشان داد که فعل « kæften »، جفت لازم تمام معانی فعل « xesen » نیست. سخنگویان بر اساس نگرشی که نسبت به پدیده ها دارند و همچنین با بهره گیری از تجربه های عینی خود، مفاهیم انتزاعی مربوط به این افعال را در قالب سه طرحواره حجمی، حرکتی و قدرتی، مفهوم سازی می کنند. با توجه به ماهیت معنایی فعل های « xesen » و « kæften » طرحواره های حرکتی، بسامد وقوع بالاتری دارد. چندمعنایی این دو فعل در کردی ایلامی پدیده ای نظام مند و قابل توضیح با بهره گیری از طرحواره های شناختی است.
وزن های دوری چندپاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عروض دانان به تفصیل درباره وزن های دوری در اشعار شاعران قدیم فارسی بحث کرده اند، اما در سروده های شاعران جدید، مخصوصا در آثار ترانه سرایان و نوحه پردازان، به اشعاری برمی خوریم که تمامی ویژگی های وزن های دوری را دارند جز اینکه هر مصراع آنها نه از دو نیم مصراع، بلکه از بیش از دو پاره مصراع تشکیل شده است. این قبیل وزن ها را وزن های دوری چندپاره نامیدیم و آنها را به دو دسته وزن های مساوی و وزن های نامساوی تقسیم کرده ایم. مصراع ها در این هر دو گونه وزن، بیش از دو پاره وزنی است، اما این پاره ها در وزن های دوری مساوی، عینا همانند هستند، درحالی که در وزن های نامساوی تغییراتی جزئی با هم دارند. در این مقاله تمام این قبیل وزن ها را از پیکره مفصل پناهی (1395 -1399) استخراج کرده ایم و سپس ویژگی های آنها را شرح داده ایم.
مقدمه ای بر اخلاق در آموزش زبان خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله تایید اهمیت بعد اخلاقی در زمینه های مرتبط با آموزش و یادگیری زبان های خارجی است. این بعد اخلاقی می تواند در حیطه های مختلف و خاص با مدرسان و زبان آموزان ارتباطی نزدیک و پیچیده داشته باشد. در حقیقت، به دلیل ماهیت اخلاقی روابط انسانی و کلاً زبان طبیعی، تاکید بر اهمیت مولفه های اخلاقی در آموزش زبان خارجی مشروعیت یافته است. نویسنده جهت تاکید بر ماهیت اخلاقی زبان، به اندیشه های عمیق فیلسوف فرانسوی، امانوئل لویناس، اشاره می کند. به این ترتیب، این بررسی دو هدف مشترک را دنبال می کند: در وهله اول، ارائه نمایی انسان گرایانه از تفکرات صورت گرفته درباره مسائل اخلاقی در اصول آموزشی زبان های خارجی، و در وهله دوم، طرح چند پیشنهاد جهت توسعه این تفکرات اخلاقی. تحلیل تاریخی ما امکان روشن شدن این واقعیت را برایمان فراهم کرد که مسئله اخلاق در آموزش و یادگیری زبان های خارجی از دیرباز بر ادراکی بیشینه گرا از مفهوم اخلاق و نیز بر طرحی سیاسی مبتنی بوده که تا حد زیادی از فعالیت های واقعی مدرسان زبان حذف شده است.تاریخی ما امکان روشن شدن این واقعیت را برایمان فراهم کرد که مسئله اخلاق در آموزش و یادگیری زبان های خارجی از دیرباز بر ادراکی بیشینه گرا از مفهوم اخلاق و نیز بر طرحی سیاسی مبتنی بوده که تا حد زیادی از فعالیت های واقعی مدرسان زبان حذف شده است.
تحلیل گفتمان انتقادی رمان «چشمهایش» از بزرگ علوی بر اساس نظریه نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
115 - 142
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف سنجشِ کارایی نظریه فرکلاف در تحلیلِ رمانِ سیاسی، اثر «چشم هایش» نوشته بزرگ علوی را با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی مورد واکاوی قرار داده است. پرسش اصلی جستار حاضر از این قرار است که نوع رویارویی این اثر با گفتمان اقتدارگرا در سطوح توصیف، تفسیر و تبیین به چه شکل است؟ در پیوند با این پرسش، هدف اصلی پژوهش بازنمایی ایدئولوژی مؤثر بر ذهن و زبان نویسنده، و همچنین تبیین پیوند میان متن رمان و جامعه، به عنوان سطح خرد و کلان است. در این راستا، نگارندگان با رویکرد توصیفی- تحلیلی، پس از مطالعه سطح توصیف متن که متشکل از ساخت های ایدئولوژیک است، به تحلیل محتوای آن و تبیین ارتباط میان این محتوا و شرایط سیاسی- اجتماعی پیرامون آن پرداخته اند. یافته های پژوهش نشان دهنده آن است که روش فرکلاف با توجه به ارتباط داستان و شکل گیریِ آن در یک بافت اجتماعی، رهیافتی مؤثر در تحلیل رمان سیاسی است. دستاورد اصلی مقاله نشان می دهد که انتخاب های بزرگ علوی در زمینه واژگان و نحو، بیان گر گرایش او به ایدئولوژیِ مارکسیسم است که در زمان تولید متن، در تضاد با گفتمان حکومت راست گرای پهلوی قرار داشته است. با توجه به اینکه گفتمان مسلط در رمان «چشم هایش»، گفتمان سوسیالیسم است؛ ایدئولوژی نهفته در این اثر جدای از فرهنگ و جامعه عصر نویسنده نیست.
دگردیسی نشانه معناشناختی «شایعه» در نظام های گفتمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
143 - 166
حوزههای تخصصی:
پژوهشِ حاضر، ساز و کار نشانه معناشناختیِ پدیده «شایعه» را در بسترِ یک گفتمانِ عامیانه بررسی می کند. بر پایه یافته های پژوهش، شایعه، گفته ای است که بر اثر نقصانِ معنایی در پایگاه حسی-ادراکی سوژه گفته پرداز به صورت اتفاقی تولید می شود. سه عنصر سوژگانی در شایعه دخیل اند: سوژه کنش پذیر، سوژه اثرپذیر و سوژه اثرگذار. سوژه کنش پذیر، شایعه را تولید می کند، سوژه اثرپذیر زمینه را برای گسترش آن فراهم می کند و سوژه اثرگذار آن را با برنامه ریزی آگاهانه مدیریت می کند و از بین می برد. سوژه های کنش پذیر و اثرپذیر به حوزه عمومی و سوژه اثرگذار به حوزه خاص و حرفه ای تعلق دارند. سوژه اثرپذیر با رویکرد گزینشی و بسته، در برخورد با شایعه واکنشی هیجانی نشان می دهد اما سوژه حرفه ای با رویکرد عقلانی و باز، از طریق مفاهمه شایعه را مدیریت می کند. توانِ شناختی و فشاره عاطفی کنشگران و کنش های آنان با نظام های ارزشی رابطه علی-معلولی دارد. شناختِ محدود و تنش عاطفی شدید، نظام ارزشی بسته؛ و شناخت گسترده و تنش عاطفی پائین، نظام ارزشی باز را ترسیم می کند. نظام گفتمانی تصادفی در آغاز و نظام گفتمانی برنامه مند در پایان فرایند دگردیسی شایعه قرار دارد. عوام (مردم عادی)، به سبب نداشتنِ شناخت و آینده نگری، از الگوی منطق دیجیتال بهره می گیرند. این رویکرد، مانع دگرگونیِ نظام تصادفی به سمت نظام منطقی می شود و ویژگی مخاطره آمیز آن را تثبیت و تقویت می کند اما نخبگان و افراد کارشناس، از منطق آنالوگ پیروی می کنند و فرایند تحول نشانه ها را به تدریج به سمت کنترل، برنامه مندی و منطق هدایت می کنند.
Demystifying Problems and Opportunities of the Persianophone Physical Education Ph.D. Academic Writers in Writing English Research Article Abstracts for International Journal Publication(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Writing effective and persuasive manuscripts for submission to the high-indexed Iranian and international English-medium journals for the purpose of publication deserves having to-the-point knowledge and proficiency, which the Non-Native English writers of the non-English speaking countries seem to be lacking. Therefore, researchers need to identify problems and challenges that the group of writers encounter in the field of English for Research Publication Purposes (ERPP). Therefore, this study aims to identify the ERPP needs of the Physical Education Ph.D. students and writers. Hence, interviews were conducted with a group of Physical Education content experts and Ph.D. students to identify the writers’ problems and challenges. The interviews were tape recorded as the participants had already been informed of the recordings and research aim. The tape recordings were then transcribed and analyzed in the thematic analysis and the grounded theory methods. The data analysis came up with four major themes (gained in the selective coding stage), 20 sub-themes (gained in the axial coding stage) and 83 themes (gained in the initial/open coding stage). The four major themes were `problem with language,’ `problem with content,’ `problem with journals,’ and `the demotivating factors.’ The fourth major theme, i.e., `the demotivating factors’, consisted of the sub-heading the technological illiteracy problem, which should be regarded as the novelty feature of this paper. The research is useful for material designers and instructors of the English for Specific Academic Purposes (ESAP) and others to offer tailor-made education to the tertiary level Physical Education students.
Reciprocal Contribution of Writing Attributes to One Another(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Formative writing assessment can help writing instructors to explore weaknesses and strengths of language learners’ writing performances. The current research aimed to explore firstly writing attributes and secondly examine their reciprocal contribution to one another. To achieve such an objective, the participants (N=200) were asked to write about two different topics. One writing sample before treatment was considered as the pre-test and the other after the treatment was considered as the post-test writing sample. Having scrutinized the pre-writing samples, five raters extracted the writing attributes which appeared in pre-test and post-test writing samples. Results indicate that there is a statistically significant difference among the participants’ performances in terms of using writing attributes. The results can be advantageous for both instructors and syllabus designers to provide pedagogical materials which identify particular frailties and notify them about the more troublesome points to concentrate on in the classroom so as to arrange effective education.
عقل نحو و نحو عقل جستاری در بیان جایگاه عقل در دستور زبان عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع نزاع بر سر دخالت عقل در دستور زبان عربی و یا کنارگذاشتن آن،همچون دیگر ساحت های معرفتی بشر فراز و فرودهای بسیاری داشته است. در «عقل نحو» به دنبال نگاه پدیدارشناسانه به «نحو» هستیم و میخواهیم بدانیم این ابزار چگونه خود را در معرض نگاه دیگران قرار میدهد و چه انتظاری از آنان دارد. اما در «نحو عقل» میخواهیم بدانیم عقل زبانی در حوزه دستور زبان عربی از ما چه میخواهد.غربیان در رویکرد معاصر خود به دستور زبان از سه منظر «زایشی گشتاری» و «نقشگرایی» و «شناختی» به تحلیل ساختارهای جمله پرداخته اند. با همین سه رویکرد سعی کرده ایم از جایگاه قوه خرد در دستور زبان عربی بگوییم. در این نوشتار از این گفته ایم که آیا قوه تحلیلگر عقل باید از جایی دیگر به کمک گرفته شود یا آن که سرشت زبان عربی با این نیرو همزاد است. ویژگیهای «اصل و فرع» و «محتمل و قطعی» و «اعراب» و «قالب» و مساله «عامل و معمول» و «معنا» همگی بی حضور عقل خاموش و گنگ اند! تکنیک های ساخت جمله در پیوندی تنگاتنگ با عناصر تشکیل دهنده یک ارتباط کلامی قرار دارند. رمزگشایی از نحوه ارتباط میان ساختار جمله و عوامل فرازبانی، کار قوه ای تحلیل گر است. و بدین ترتیب با حضور طبیعی عقل، ابزار صرف و نحو از حالت توصیفی صرف خارج می شود و حالت استدلالی به خود می گیرد!
Making a Difference in Teacher Education Courses: A Psychological Reconsideration(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Iinternational Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۹, Issue ۳۵, Spring ۲۰۲۱ (۲)
11 - 24
حوزههای تخصصی:
The interdependency between education and psychology has been valued for a long time and the educational psychology as an interdisciplinary field reconciling these two disciplines has been introduced to the field of teacher education. However, theoretically present in teacher training programs, the practical ways of applying educational psychology has not gained enough attention. The interviews with 21 Iranian EFL teachers and educators reveal that those teachers start their career after doing a teacher education course, do not have enough awareness to deal with learners’ cognitive and emotional problems. Therefore, the researchers tried to put psychological theories into practice through assigning some mini-action research during the teacher education courses. To check the effectiveness of the method, two groups (experimental and control) were selected and then their awareness of psychological issues while reflecting on their teaching process were compared after the treatment. The qualitative findings of the study indicate that the method was successful in increasing pre-service teachers’ psychological awareness towards language teaching. The method is beneficial for those designing and planning teacher education courses.
Effects of Using Narrative Sequential Images on Iranian High School EFL Learners’ Monologue Skill
حوزههای تخصصی:
A narrative monologue skill is required in learning English. Delivering a monologue is a challenging skill for most of the EFL students since it is difficult for them to utilize their lexical and grammatical knowledge. This study investigates the effects of narrative sequential images on the Iranian intermediate EFL students’ monologue skill. To this end, the study was conducted in two intact classes (one as the experimental group and the other as the control group) of 32 students within 2 months in a high school in Isfahan. To select homogenous participants, Oxford Placement Test and Oral Proficiency Interview were administered. A monologue pre-test was used at the beginning of the study. And the specific treatment was administered to the experimental group. Then, a parallel post-test was conducted. Based on the results, there was a significant difference in the scores of the experimental group in all aspects of fluency, coherence, lexical resources, grammar and accuracy, and pronunciation in using narrative sequential images before and after treatment. In other words, experimental group performed better on the four subscales of monologue skill than did the control group. Results, also, suggested that teachers use sequential images as a part of their instruction to help students develop their monologue skill.
Impact of Googling Techniques on Deaf and Hearing-Impaired Students’ L2 Writing Performance(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۹, Issue ۳۸, Autumn ۲۰۲۱
95 - 107
حوزههای تخصصی:
This study aimed to investigate the syntactic errors that the Iranian deaf and hearing-impaired (DHI) make in their L2 writings. To this purpose, 60 male and female Iranian DHI students with different social status were selected, through convenience sampling procedure, as participants from among the students of a deaf community in Bandar Abbas, Iran. Their general writing performance was assessed through a proficiency test (pre-test) before they received a six-week writing instruction, in which they were provided with model written utterances and common syntactic points such as sentence order, word order, subject/verb agreement, etc. At the end of the treatment, they were given two topics and asked to write short paragraphs (post-test). Then, different syntactic errors were spotted, analyzed and categorized based on Keshavarz’s linguistic taxonomy of errors. The obtained results indicated that the writing quality of the participants improved from pre-test to post-test. It was also found that majority of the participants committed more syntactic omission errors than syntactic addition errors and syntactic substitution errors. It was further found that syntactic errors in written language were not affected by the gender and social class of the participants. The findings of this study provide empirical evidence for teaching syntactic order to deaf and hearing-impaired students in order to enhance their L2 writing performance.
خودمختاری در یادگیری زبان دوم: ادراک فارسی آموزان از مسئولیت ها، توانایی ها و انگیزه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان آموزان برای یادگیری زبان فارسی در دانشگاه ها مدت زمان کوتاهی را می گذرانند و در این مدت باید به طور چشمگیری بر زبان تسلط یابند. آموزش زبان های دوم در سال های اخیر، از محیط آموزشی مدرس محور به محیط آموزشی یادگیرنده محور تغییر یافته است تا زبان آموزان یادگیری خویش را در اختیار گیرند و به خودمختاری دست یابند. در این راستا، پژوهش حاضر میزان آمادگی فارسی آموزان غیرایرانی را برای خودمختار بودن بررسی می کند. شرکت کنندگان شامل 155 تن از فارسی آموزان سطح تکمیلی هستند. برای جمع آوری داده ها، از پرسش نامه تامر ( 2013 ) بهره گرفته شده است که دارای چهار بخش مسئولیت ها، توانایی ها، انگیزه و فعالیت های درون و بیرون کلاس است. در پایان پرسش نامه بخشی با عنوان بازپاسخ برای فارسی آموزان درنظر گرفته شده است. پاسخ های فارسی آموزان حاکی از نوعی تضاد میان بخش مسئولیت ها با بخش توانایی ها، انگیزه و فعالیت های درون و بیرون کلاس است. یافته ها نشان می دهد که با وجود آنکه فارسی آموزان خود را از توانایی و انگیزه لازم جهت یادگیری خودمختارانه زبان فارسی بهره مند می دانند و خود را در انجام فعالیت های درون و بیرون کلاس فعال می دانند، اما بیشتر مسئولیت یادگیری را متوجه مدرسان می کنند. علاوه بر این، بررسی های آماری نشان دهنده رابطه معکوس و معنا داری میان ادراک فارسی آموزان از مسئولیت ها و فعالیت های درون کلاس است. از جهت دیگر، میان توانایی های فارسی آموزان با انگیزه و فعالیت های درون و بیرون کلاس و همچنین میان انگیزه با فعالیت های درون و بیرون کلاس رابطه مستقیم و معنا داری دیده می شود.
اثربخشی تدریس مهارت نوشتار براساس روش وارونه بر عملکرد مهارت نوشتاری و خودتنظیمی زبان آموزان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش تدریجی ابزارها و تکنولوژی های خلاقانه در سال های اخیر از یک سو و پررنگ تر شدن رویکردهای زبان آموز بنیاد به نسبت رویکرهای معلم بنیاد از سوی دیگر، زمینه لازم را برای خلق فرصت های جدید جهت بهبود کیفیت آموزش مهیا کرده است. یکی از تازه ترین متدهای آموزشیِ زبان آموز محور و متکی بر فناوری های مدرن، متد وارونه است که توانسته در مدت زمان کوتاهی توجه بسیاری از محققان حوزه آموزش را به خود جلب کند. پژوهش حاضر درصدد است تا تأثیر برگزاری کلاس های آموزش مهارت های نگارش را در قالب متد وارونه بر عملکرد نگارشی و نیز میزان خودتنظیمی نگارشی زبان آموزان ایرانی ارزیابی کند. بدین منظور، تعداد 48 زبان آموز در دو کلاس در دانشگاه آزاد اسلامی به منزله شرکت کنندگان در این مطالعه انتخاب شده و به طور تصادفی به گروه های کنترل (تعداد 25 نفر) و آزمایش (تعداد 23 نفر) منصوب شدند. به منظور تحقق اهداف پژوهش زبان آموزان گروه کنترل به مدت یک ترم براساس روش های معمول آموزش دیدند و در مقابل در گروه آزمایش از روش یادگیری وارونه برای آموزش استفاده شد. علاوه براین از یک پرسش نامه خودتنظیمی نگارشی به همراه دو فعالیت زمان بندی شده مربوط به مهارت نوشتاری برای جمع آوری داده های موردنظر بهره گرفته شد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که عملکرد زبان آموزان گروه آموزش وارونه از نظر مهارت نگارشی و همچنین میزان خودتنظیمی به مراتب بهتر از زبان آموزان گروه کنترل بوده است. از منظری عمل گرایانه، یافته ها و پیشنهادات جستار پیش رو را می توان به مثابه الگویی برای گنجاندن روش های آموزشی وارونه در برنامه های درسی معرفی کرد. به طور خاص با توجه یافته ها، دستاورد اصلی پژوهش می تواند این باشد که استفاده از روش وارونه در کلاس های نگارش می تواند به بهبود مهارت نوشتاری زبان آموزان کمک شایانی کند.
Les traits identitaires et l’ethos dans les discours d’Atatürk, un leader exceptionnel(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
L’identité et l’ethos sont deux des notions importantes qui servent à révéler les traits de caractère intradiscursifs et extradiscursifs du sujet parlant dans les analyses du discours. Cet article a pour but de jeter quelque lumière sur les traits identitaires et l’ethos discursif d’un leader exceptionnel qu’est Mustafa Kemal Atatürk, commandant de la Guerre d’indépendance turque et fondateur de la République de Turquie. Le corpus étudié a été délimité par certains extraits de discours tenus entre 1919 et 1939, où Atatürk a utilisé le pronom « je » (et « nous »). Le cadre théorique est composé de deux notions relevant de l’analyse du discours : l’identité et l’ethos. Dans les analyses effectuées, il a été traité d’une part l’identité personnelle, l’identité de positionnement et l’identité discussive d’Atatürk, de l’autre, la dimension catégorielle, expérientielle et idéologique dans les extraits de discours d’Atatürk. Et les différents ethos ressortis à travers le corpus ont été précisés comme ethos combatif, solidaire et honnête ; ethos résolu et hardi ; ethos humble ; et ethos collectif.
کارکرد وجهی فعل ماضی در فارسی میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان فارسی میانه کتابی، ابزارهای مختلفی برای بازنمایی مفاهیم وجهی به کار رفته است. فعل ماضی یا همان صفت فعلی گذشته که نمود تام را نشان می داده، در برخی جملات برای دلالت بر امری به کار رفته است که در آینده اتفاق می افتد، اما وقوع آن از نظر گوینده کامل است. در چنین بافت هایی، فعل ماضی بر مفهوم وجهی قطعیت دلالت کرده است. در این مقاله، نمونه هایی از ساخت های شرطی نقل شده که در آنها فعل ماضی در بند جواب شرط، برای دلالت بر مفهوم قطعیت به کار رفته است. در برخی دیگر از ساخت های شرطی نیز، فعل ماضی همراه با فعل کمکی baw ē d ، این مفهوم وجهی را بازنمایی کرده است. در جملات مقایسه ای، فعل ماضی تمنایی در بند پیرو به کار رفته و بر تردید و گمان کمتر و قطعیت بیشتر دلالت داشته است.
Native vs. Novice Nonnative Writers’ Use of Conjunctions in Conference Abstracts of Soft vs. Hard Sciences
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۶, No. ۲, Spring ۲۰۲۱
1 - 22
حوزههای تخصصی:
The aim of the current study was to examine conjunctions in academic texts. The corpus included 200 conference abstracts, of which 100 were written by Iranian novice writers and 100 by English native speakers. Each group of texts consisted of 50 abstracts from soft sciences and 50 from hard sciences. Following Liu's (2008) taxonomy, the frequency and type of conjunctions were examined. The results revealed that non-native writers use more conjunctions in their conference abstracts. Furthermore, it was found that compared to hard sciences, more conjunctions are employed in soft sciences. Regarding the role of L1, the results showed that non-native writers in soft sciences are more likely to use conjunctions. Moreover, the findings indicated that the most frequent conjunction type used by both native and nonnative writers are adversatives and additives in soft sciences, and additives and adversatives in hard sciences, respectively. The findings of the study have implications for teaching academic writing and material development for writing courses.