فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۸۱ تا ۲٬۵۰۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۱۰, No. ۱, June ۲۰۲۱
269 - 300
حوزههای تخصصی:
Although global English Language Teaching (ELT) coursebooks have been subject to numerous (critical) analyses, the changes occurring to their contents over different editions have received scarce attention. In this study, the researchers examined the transformations over different editions of Interchange series (level 2) regarding some selected aspects of their textual contents. Seeking experienced English teachers’ views of the global coursebooks’ transformations over the past decade was another aim of the study. The analysis and comparison of the included topics and titles, characters, sites and contexts in Interchange series as well as interviews with 12 English teachers revealed that the content-based changes of different editions of this coursebook are superficial and cosmetic-like and despite the claims for globality, fallacies such as real-life-ness, representation and globality are still evident. We hope the findings of the study would aid curriculum and policy makers, institute managers, and language teachers to reconsider the functioning and value of current global ELT coursebooks.
نفی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان ها در بازنمایی مفهوم نفی از امکانات مختلفی استفاده می کنند. پاین با نگاهی رده شناختی، به مفهوم نفی پرداخته و آن را به دو گروه «نفی جمله ای» و «نفی غیرجمله ای» تقسیم کرده است. در نفی جمله ای که سیطره عملکرد آن بر کل بند است، امکانات مختلفی چون وندافزایی، استفاده از ادات نفی، فعل اصلی و کمکی منفی ساز، اسم منفی ساز، قیدهای منفی ساز و کمّی نماهای منفی ساز مطرح می شود. نفی غیرجمله ای دو زیربخش دارد که شامل نفی اشتقاقی و نفی در بند پیرو است. در این پژوهش، تلاش می کنیم با رویکردی داده بنیاد و براساس نمونه های موجود در «پیکره گزاره های معنایی زبان فارسی» و در صفحات وب، امکانات نفی را در زبان فارسی معرفی کنیم. بررسی داده ها نشان داد که الگوی غالب منفی سازی در زبان فارسی وندافزایی است اما دیگر امکانات نفی جمله ایِ معرفی شده پاین را هم می توان در زبان فارسی مشاهده کرد. ادات «نه»، فعل های اصلی مانند «خودداری کردن»، فعل کمکی «نکرد»، قیدی مانند «ابدا» و کمّی نمای «هیچ»، نمونه ای از امکانات منفی سازی در زبان فارسی هستند. همچنین بررسی داده ها علاوه بر صحه گذاشتن بر وجود امکانات نفی تحلیلی در زبان فارسی، نشان داد که لزوما با حضور کمّی نما و قیدهای معرف مفهوم نفی، فعل جمله منفی نمی شود.
توانش کاربرد شناسی در زبان انگلیسی در فراگیران دو زبانه (فارسی-بلوچی) و تک زبانه (فارسی): تمرکز بر مجموعه کنش گفتاری امتناع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر سعی بر بررسی توانش کاربرد شناسی فراگیران فارسی و فارسی-بلوچ در ضمن یادگیری زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم و زبان سوم شان داشت. کاربرد راهبرد های امتناع با توجه به شأن و مقام طرف صحبت (پایین تر، مساوی و بالا تر) و انواع کنش های انگیزشی (درخواست، دعوت، پیشنهاد، توصیه) مورد بررسی قرار گرفت. افزون بر این، تشخیص راهبردهای امتناعِ مناسب در زبان انگلیسی با توجه به فاصله اجتماعی بین افراد، رابطه قدرت آنها و میزان تحمیل امتناع مورد مطالعه قرار گرفت. از 36 فراگیر زبان انگلیسی فارسی-بلوچ و 33 فارسی زبان خواسته شد تا به آزمون تکمیل گفتمان نوشتاری و آزمون تکمیل گفتمان چند گزینه ای پاسخ دهند. نتایجِ پژوهش تفاوتهایی را در فراوانی و تناوب قواعد معنایی بکار برده شده توسط شرکت کنندگان بلوچ و فارس نشان داد. فراگیران فارسی زبان بیشتر از فرمولهای غیر مستقیم و راهبرد های حفظ وجهه در پاسخ هایشان استفاده کردند، در حالیکه فراگیران فارسی-بلوچ انواع مستقیم تری از قواعد معنایی را با درجات مختلف فراوانی مورد استفاده قرار دادند. به استثنای ردِ پیشنهاد که در آن فرار از موقعیت و امتناعِ مستقیم بیشترین کاربرد و بیان تأسف کمترین کاربرد را دارا بودند، در سایر موارد، رایج ترین قاعده های معنایی عذر/توجیه، بیان تأسف و امتناع مستقیم بودند. بهرحال، در ارتباط با تشخیص راهبرد امتناعِ مناسب، فراگیران بلوچ توانش کاربرد شناسی بهتری نسبت به فارسی زبان ها بروز ندادند، به نحوی که تفاوت بین دو گروه در تشخیص راهبرد های مناسب معنا دار گزارش نشد.
A Comparative Study of Contextual and Personal Factors Associated with Burnout and Its Consequences: A Case of EFL Teachers in Public Schools and Private Institutes(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Abstract: So far, the roles and responsibilities of teachers have undergone massive changes and teachers have been inundated with constant transition and workload. Consequently, the boundaries between work and home have been blurred and teachers are highly required to devote more and more time to their work. Such high expectations contribute to high stress which, in turn, leads to teachers’ occupational burnout. Despite a plethora of research which has investigated the relationship between burnout and various teachers’ variables, less is known about how Iranian English teachers at both public high schools and private language institutes perceive the sources and consequences of burnout in their work-lives. To bridge the gap, a phenomenological mixed-methods research was conducted. Questionnaires, interviews, and observations were used for data collection. First, the Maslach Burnout Inventory was distributed to identify burned out English teachers. Afterward, 62 burned-out English teachers (23 school and 29 institute teachers) were invited for interviews. To triangulate the data, classroom observations were also conducted. Results revealed that although school and institute teachers reported lots of similar sources and consequences for their stress and burnout, several substantial differences were observed due to the varying contexts. Moreover, it was found that both contextual and personal factors led to English teachers’ stress and burnout.
تحلیل گفتمان «خودی» و «دیگری» در روزهای اهریمنی ایوان بونین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روزهای اهریمنی ایوان بونین که حوادث دوره پس از انقلاب اکتبر روسیه در سال های 1918 و 1919 را دربرمی گیرد، دارای ویژگی های ﮔﻔﺘﻤﺎن ادبی، سیاسی، تاریخی، اجتماعی، جنایی، انتقادی و استنادی است و در قالب یادداشت های روزانه نوشته شده است. عناصر زبانی در روزهای اهریمنی از شرح حال نویسنده یعنی راوی، به منزله وقایع نگار، منتقد و توصیف گر رویدادها و ارتباطش با اقشار گوناگون مردم روسیه در دوره جنگ داخلی، سخن می گوید. از نظر نویسنده، انقلاب اکتبر به نابودی فرهنگ و به کارگیری واژه ها و عبارات ناهنجار در زبان روسی منجر شده است. بونین برای توصیف این دوره، از واژگان «اهریمنی، لعنتی و نفرین شده» و برای رهبر بلشویک ها القابی چون «حیوان» استفاده کرده است. در مقاله علاوه بر بررسی روند و تاریخچه چاپ روزهای اهریمنی و ژانر (نوع) آن، به نظرات نویسنده، منتقدان و صاحب نظران نیز درباره اثر و حوادث این سال ها و نتایج منفی انقلاب اکتبر در زبان و ادبیات روسی پرداخته می شود. بونین معتقد است انقلاب اکتبر سبب افول اخلاق مردم، زبان و ادبیات روسی و ناهنجاری های فرهنگی اجتماعی شده است. از نظر او، بلشویک ها صدمات جبران ناپذیری به زبان روسی که نویسندگانی چون الکساندر پوشکین و لف تالستوی را تحویل جامعه داده بود، وارد کرده اند. علاوه بر آن در مقاله به گرایش برخی از نویسندگان (گورکی، بلوک، بریوسف، مایاکوفسکی) به انقلاب اکتبر که از نظر بونین عامل اصلی به کارگیری زبان و ادبیات هنجارشکن در این دوره هستند، اشاره می شود. بر همین اساس واژگان و عبارات را در اثر می توان به «خودی» (غیرانقلابی) و «دیگری» (انقلابی) تفکیک کرد. با بررسی روزهای اهریمنی به این نتیجه می رسیم که واژگان در زبان «خودی» مظهر معنویت ، شفافیت ، آرامش و نظم است، ولی در زبان «دیگری»، دارای ترکیب های معنایی منفی؛ مانند انحلال، فروپاشی، انحطاط، تخریب، قانون شکنی، تاریکی، مرگ، غیرانسانی، دروغ، مسخرگی، حماقت و غیره هستند و جایگاه نخست را در زبان انقلاب به خود اختصاص می دهند.
قید جمله در زبان روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعاتی که زبان شناسان بدان توجه داشته اند، قید در زبان است. زبان روسی نیز به عنوان یکی از شاخه های زبان های هند و اروپایی از این امر مستثنی نیست. نگاه ویژه زبان شناسان به این مقوله در زبان روسی، پس از مقاله شیویداوا درباره ی «قیدجمله» (детерминант) شکل گرفت و اختلاف آراء و مباحث زیادی را بر انگیخت. در این مقاله با استفاده از روش تحلیل منابع کتابخانه ای و تطبیق نمونه های اخذ شده از منابع، تقسیم بندی جدیدی از مقوله ی قیدجمله ارائه شد با تکیه بر این موضوع که آیا فعل یا جمله را مقید می سازد یا خیر؟ بدین منظور، نخست به دیدگاه شیویودوا درباره تقسیم بندی عنصرهای درون جمله اشاره و با استفاده از تعاریف وی برای تمایز قید فعل و قید جمله در روسی، برخی ملاک های معنایی و نحوی معرفی شدند. بررسی نمونه های اخذ شده از منابع به این امر منتج شد که قیدجمله از لحاظ معنایی به دو دسته قیدهای جمله فاعلی-مفعولی و قیدهای جمله متمم قیدی تقسیم بندی می شوند. افزون بر صورت های واژگانی، جملات پیرویی که به عنوان جملات تجزیه پذیر مشخص شده اند، به دلیل آنکه وابستگی به جمله پایه ندارند، می توانند نقش قیدجمله را ایفا کنند.
بررسی ساختاری و معنایی جمله های داری دو عنصر منفی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نفی یکی از پدیده های شناختی و عقلانی است که در زبان بشر به صورت های مختلف انعکاس می یابد. هدف از جستار حاضر بررسی ساختاری و معنایی انواع جمله هایی در زبان فارسی است که در آنها دو عنصر منفی وجود دارد. نفی مضاعف و ساختار توافق منفی دو نوع شناخته شده از این ساختارها هستند که در زبان های مختلف به طور گسترده مورد بررسی قرار گرفته اند و در زبان فارسی نیز به آنها پرداخته شده است. اما علاوه بر این دو، فارسی دارای ساختارهای متنوعی است که در آنها دو عنصر منفی به کار رفته وتا به حال از لحاظ ساختاری و معنایی مورد بررسی قرار نگرفته اند. نتایج حاصل از این پژوهشِ پیکره بنیاد که براساس داده های مستخرج از شبکه اجتماعی اینستاگرام (مشتمل بر 921 جمله فارسی) انجام شده نشان می دهدکه جملات حاوی دو عنصر منفی از لحاظ ساختاری قابل طبقه بندی به یازده دسته اند و تحلیل جنبه های معنایی آنها نشان دهنده آن است که تعامل دو عنصر منفی در یک جمله واحد وضعیت معنایی پیچیده ای را به وجود می آورد که تحلیل آن مستلزم اتخاذ رویکردی پیوستاری به مفهوم نفی است. به عبارت دیگر، هرچند مفاهیم مثبت و منفی را در زبان شناسی تحت عنوان مقوله «قطبیت» مطرح می کنند، اما این دو مفهوم به هیچ وجه قطبی و صفر و یک نیستند بلکه طیفی و پیوستاری اند
پیچیدگی بازنمودی زمان های دستوری مطلق در درک شنیداری جمله های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
55 - 80
حوزههای تخصصی:
پرسش اصلی این پژوهش، واقعیتِ روان شناختیِ پیچیدگیِ بازنمودی زمانِ دستوری مطلق در فارسی است. در این پژوهش با به کارگیری روش تصمیم گیریِ واژگانیِ بیناحسی، تلاش شده تا چگونگی پردازشِ جمله های حاوی انواع زمان های دستوری با برنامه نرم افزاری دی.ام.دی.اکس بررسی شود. چارچوب نظری پژوهش مبتنی بر رمزگان چندبخشی/چندگانه در روان شناسی زبان (Shapiro & Levine, 1990) و طبقه بندی زمانی در زبا ن شناسی (Comrie, 1985) است. متغیر مستقل، نوع زمان دستوری و متغیر وابسته، زمان واکنش آزمودنی ها به محرک دیداری است. آزمودنی ها 25 نفردانشجوی 18 تا 30 ساله بوده اند که در دو گروه مرد و زن دسته بندی شده اند. نتیجه آزمون نخست نشان می دهد که جمله های دربردارنده زمان دستوری حال ساده مشتمل بر حقایق علمی، کارگفت های کنشی/ جرایی و نیز جمله های مشتمل بر فعل آینده همراه مصدر صرف شده خواستن سریع تر از انواع دیگر پردازش می شوند. توجیه و توضیح این امر را می توان به این حقیقت نسبت داد که حقایق علمی در تجربه زیسته بشر ثبت شده است و فراوانی بالایی دارد. افزون بر این، افعال کنشی-اجرایی که وابسته به زمان ادای جمله هستند و افعال در زمان دستوری آینده که فقط یک کارکرد در پیوند با آن ها در نظر گرفته شده ، سریع تر پردازش می شوند. نتیجه آزمون دوم نشان می دهد که زمان پردازش جمله های مرکب دارای زمان های مختلف تفاوت معنا داری با یک دیگر ندارد. به بیان دیگر، با مرکب شدن نوع جمله تفاوت های معنی داری که در آزمون (1) قابل مشاهده بود از بین رفته است. این نکته نشان می دهد که متغیر نوع جمله نسبت به متغیر زمان دستوری فعل تأثیر بیشتری بر بار شناختی ذهن دارد. دستاورد پژوهش حاضر از این قرار است که می توان در امر آموزش زبان فارسی از مفهوم بار شناختی بهره گرفت و یافته های پژوهش را در ترتیب تدوین مطالب و مواد آموزشی مورد توجه قرار داد.
بررسی فرایند ترکیب و دسته بندی آن از نظر معنایی و رابطه بین عناصر سازنده آن در زبان مازندرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر کلمات مرکب مازندرانی برگرفته از فرهنگ تبری (نصری اشرفی، 1381)، از نظر معنایی و رابطه بین عناصر سازنده بررسی شده است. برمبنای دسته بندی بیستو و اسکالیز (2005)، به عنوان چارچوب نظری پژوهش، ترکیب سه دسته اصلی همپایگی، اسنادی/ توصیفی و وابستگی را در بر می گیرد. این دسته بندی مبتنی بر روابط دستوری ممکن بین دو سازه در ساختارهای نحوی است. از نظر رابطه بین عناصر سازنده، ترکیب دو دسته فعلی و غیرفعلی را شامل می شود. تأکید مقاله حاضر عمدتا بر ترکیب فعلی و دسته بندی آن است. ترکیب فعلی نوعی ترکیب وابسته است که در ساختار آن سازه غیرفعلی، متمم سازه فعلی است. ترکیب های فعلی از نظر معنایی به چهار دسته موضوعی، غیرموضوعی، گروهی و مکرر تقسیم بندی می شوند. شواهد نشان می دهدکه انطباق نسبتا کاملی بین مازندرانی و دسته بندی بیستو و اسکالیز وجود دارد.
Representation of Information Structure in Persian Spoken Genres: Syntactic devices in focus(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۹, Issue ۳۹, Winter ۲۰۲۱
45 - 56
حوزههای تخصصی:
There is scarce systematic research on the role of genres and their associated discourse features in Information Structure and its syntactic representations in Persian. The current descriptive, corpus-based study, therefore, aimed to investigate three different genres of Persian spoken language; that is, political, scientific and daily conversation, in terms of their Information Structure as realized through four syntactic devices of clefting, pseudo-clefting, passive and preposing. To this purpose, 1000 different utterances related to each of the mentioned genres, were extracted from the multi-media archive of IRNA (Iranian News Agency) website and daily conversations of the researchers’ family members and friends, based on Lambrecht’s theoretical framework in modeling the Information Structure. The collected data were then transcribed, the syntactic devices were identified, and descriptive statistics were used to see how the above syntactic devices are represented in each genre type. The results revealed that the devices are represented differently in the three genres of political, scientific, and daily conversations. This finding may be of interest to linguists and language theoreticians.
Religious Teachers' Perceptions of Their Religious Identity: A Case of Iranian English Language Teachers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Teacher identity has turned out to be of great importance in teacher pedagogical practice. A number of factors are implicated in shaping and reshaping teachers' identity. Despite numerous studies on teacher identity, language teacher religious identity has remained under-researched. Therefore, the current study examined how Iranian religious English as a foreign language (EFL) teachers are identified. To do so, 30 religious teachers were selected through purposive sampling. The data were collected through employing semi-structured interviews, developed based on Simon’s (2004) six components of identity, namely personal features, physical characters, special abilities, behavioral qualities, ideological attributes, and group membership. The results demonstrated that religious teachers tend to manifest certain Islamic-based personal attributes like fairness and kindness and also adhere to some Islamic rules of physical features like head covering for females and dignified clothes for males. In addition, religious teachers' behaviors and performances were profoundly affected by their religious background, realized in their attempts to control their anger, to avoid insulting and backbiting, and to disregard or replacing the materials which seem to be against the Islamic thought. The findings can have practical implications for teachers, institute administrators, and other stakeholders whose cognizance of religious teachers' identity could help prevent possible identity tensions.
The Relationship between Iranian EFL Teachers’ Creativity, Motivation and Job Satisfaction: The Role of Gender, Teaching Experience and Teaching Context(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۴, No.۲۹, Fall & Winter ۲۰۲۱
41 - 60
حوزههای تخصصی:
The current study investigated the relationship between teachers’ creativity, motivation and job satisfaction. In so doing, the role of demographic factors, i.e. gender, teaching experience and teaching context was also taken into account. To conduct the study, a total of 103 EFL teachers at both institute and school contexts were selected. The teachers were recruited on a voluntary basis, and the sample included teachers from a variety of backgrounds and experiences, coming from both genders and either of the teaching contexts. Three questionnaires (Teacher Creativity Questionnaire, Teacher Motivation Questionnaire, and Job Satisfaction Scale) were employed to gather the data, which were then analyzed through a number of analyses, including Spearman’s Rank Order Correlation, Multiple Regression Analysis, Mann Whitney U test and Kruskal-Wallis test. Findings revealed the existence of a significant correlation between teachers’ motivation and their job satisfaction. Furthermore, teachers’ motivation in comparison with their creativity had a greater predictive power with regard to job satisfaction. However, demographic factors did not have a significant role in job satisfaction. The findings can offer insightful implications for educational authorities, teachers, school leaderships and academicians to help promote job satisfaction in different instructional contexts.
برجسته سازی زبان شناختی با افزودن توازن آوایی، واژگانی و گروهی در متن اسناد رسمی و تأثیر آن بر درک مخاطب: رویکرد زبان شناسی حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و گویش های غرب ایران سال نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۲
97 - 112
حوزههای تخصصی:
اسنادی که در دفاتر اسناد رسمی تنظیم می شوند، پس از امضا قابل انکار نیستند و باید به طور کامل به وسیله مخاطب درک شوند. هرچه متن به زبان خودکار نزدیک تر باشد، آسان تر درک می شود. به همین دلیل است که متون علمی، بر خلاف متون ادبی، خالی از ابزارهای زیبایی آفرینی هستند. برای ساده سازی متن اسناد رسمی در چارچوب زبان شناسی حقوقی، پژوهش توصیفی - تحلیلی حاضر در پی شناسایی و در صورت امکان بازنویسی نمودهای برجسته سازی، به مثابه ویژگی زبان ادب بوده است که می تواند با دور کردن این متن ها از زبان خودکار، درک را برای مخاطب دشوار کند. برای شناسایی این نمود ها و نشان دادن تأثیر آن ها بر درک مخاطب، صد نمونه سند رسمی ( پنجاه نمونه از کتاب نمونه اسناد و پنجاه نمونه از اسناد واقعی تنظیم شده در دفتر اسناد رسمی 1479 تهران) بررسی و تحلیل شده اند. نتایج نشان داد که برجسته سازی در این سند ها از راه قاعده افزایی و با ایجاد توازن در (1240) مورد تکرار در سطوح آوایی، واژگانی و گروهی، در واژه های عربی و حقوقی صورت گرفته است. حذف توازن و بازنویسی در درصد قابل توجّهی از نمونه ها (03/65%)، ممکن بوده و این جایگزینی ها باعث افزایش معنادار (40) درصدی در میزان درک صد نفر از مراجعه کنندگان به دفتر اسناد رسمی شده است.
Relationship Between Iranian EFL Teachers’ Self-Efficacy and Their Burnout Level in Universities and Schools(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Iinternational Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۹, Issue ۳۵, Spring ۲۰۲۱ (۲)
25 - 38
حوزههای تخصصی:
In every field of teaching and learning, there are some factors that have an important role in both teachers’ and students’ performance. Two of these effective psychological factors in the context of education include self-efficacy and burnout. This research was conducted to examine the statistical relationship between English as a foreign language (EFL) teachers’ self-efficacy and burnout levels in the universities and schools of Iran. The data collection instruments were two questionnaires, ‘Teacher Sense of Efficacy Scale’ and ‘Maslach Burnout Inventory’. The participants included 152 randomly selected teachers working in universities and schools. After data collection, the SPSS software was applied to convert the obtained data into numerical and interpretable data. To quantify the statistical relationship between teachers’ self-efficacy and burnout levels, correlational analysis was used. Results indicated, there was negative correlation between teachers’ self efficacy and burnout levels. Furthermore, multiple regression analysis was conducted to estimate the relationship between self-efficacy and burnout better, which indicated that teachers’ self efficacy was a negative predictor of their burnout.
مقایسه گفتمان نماها در گفتمان روایی کودکان فارسی زبان هفت و ده ساله با بزرگ سالان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گفتمان نماها تعیین می کنند که چگونه درک مخاطبان همسو با یکدیگر یا متفاوت از هم است. با توجه به اهمیت گفتمان نماها در افزایش مهارت زبانی و کلامی کودکان و نیز بالا بردن سطح پیوستگی گفتمان آن ها، هدف این پژوهش آن است که با استفاده از مدل هنسن ( 1998 ) به مطالعه فرایند تولید گفتمان نماها در گفتمان روایی کودکان فارسی زبان هفت و ده ساله و بزرگ سالان بپردازد. پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی است. 37 کودک هفت ساله و 40 کودک ده ساله از یک دبستان دخترانه و یک دبستان پسرانه واقع در شهر تهران به صورت هدفمند انتخاب شدند. همچنین، 18 بزرگ سال نیز برای مقایسه عملکرد کودکان با آن ها انتخاب شدند و آزمون بازگویی داستان بر اساس روش چویی ( 2007 ) و کیرتزیس و اروین تریپ ( 1999 ) اجرا شد. نتایج نشان داد آزمودنی ها قادر بودند از انواع گفتمان نماها در گفتمان روایی خود استفاده کنند و در مجموع، میزان استفاده کودکان از گفتمان نماها بیشتر از بزرگ سالان بود. به نظر می رسد گاه پیوستگی انسجام را جبران می کند و گاه روابط معنایی منطقی مبتنی بر دانش پیشین به جای گفتمان نماها ایفای نقش می کنند.
مقایسه توان شبیه سازی ادراکی در کودکان مبتلا به اختلال ویژه خواندن و کودکان طبیعی از دیدگاه شناخت جسمی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طبق رویکرد زبان شناسی شناختی، ساختار مفهومی ما ذاتاً جسمی شده است و موضوع مهمی که در شناخت جسمی شده مطرح می شود این است که سیستم های ادراکی و حرکتی نقش بسیار مهمی بر روی عملکردهای عالی شناختی نظیر حافظه، تشخیص اشیاء، درک زبان و تصویرسازی ادراکی و حرکتی ایفاء می کنند. در همین راستا، طبق اطلاعات به دست آمده از مطالعات رفتاری و عصب شناختی مشخص شده است که یادآوری تجارب ادراکی منجر به فعال سازی ساختارهای ادراکی مشابه در مغز می شود. با این توضیح، پرسش مهمی که پیش می آید این است که آیا نقص در مهارت ادراک دیداری بر شبیه سازی ادراکی حین پردازش زبان اثرگذار است یا خیر. پژوهش حاضر سعی دارد تا با استفاده از آزمون جفت کردن تصویر با جمله، پاسخ این پرسش را پیدا کند و به بررسی این موضوع بپردازد که تا چه میزان کودکان مبتلا به اختلال ویژه خواندن قادرند مفاهیم ادراکی (شکل و جهت) که به صورت ضمنی در جمله مطرح شده اند را شبیه سازی کنند. بدین منظور 17 کودک 8 تا 13 ساله مبتلا به اختلال ویژه خواندن و 17 کودک 8 تا 13 ساله طبیعی در شهر شیراز مورد مقایسه قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان می دهد تفاوت معناداری در آزمون شبیه سازی ادراکی میان دو گروه وجود دارد و کودکان مبتلا به اختلال خواندن کمتر قادر به فعال سازی شبیه سازی ادراکی هستند و به درستی نمی توانند تفاوت میان تصاویر همخوان با ناهمخوان را تشخیص دهند. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که تجارب جسمی شده نقش بسیار مهمی در پردازش زبان ایفا می کند و نقص در مهارت ادراک دیداری می تواند تاثیر منفی بر فعال سازی شبیه سازی ادراکی داشته باشد که این موضوع تأییدکننده ماهیت جسمی شده زبان و ارتباط میان زبان با دیگر مهارت های شناختی است.
بررسی فرایندهای آوایی در گویش آباده طشک در مقایسه با فارسی معیار با رویکرد واج شناسی زایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان به عنوان یک ابزار ارتباط و گویش های به عنوان بخش های در معرض تغییر و تکامل یک زبان همواره مورد توجه پژوهشگران بوده اند. از نظر زبان شناسان، عوامل جغرافیایی و اجتماعی در بروز و پیدایش گویش ها تاثیر دارند. گردآوری و مستندسازی گویش های محلی، برای طبقه بندی گویش های ایران، و تدوین فرهنگ تاریخی زبان فارسی اهمیت بسزایی دارد. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تطبیقی ساختار دستوری-واژگانی دو گونه زبانی لری آباده و فارسی نو است و داده ها در این پژوهشِ کیفی به روش میدانی-کتابخانه ای و از طریق مصاحبه با گویشوران این دو گونه زبانی و نیز منابع معتبر گردآوری شده اند. در حقیقت این پژوهش می کوشد تا با مقایسه ساختار دو گویش لری آباده و فارسی نو نشان دهد که ساختار واژگانی و آوایی آن ها چگونه است و در گذر زمان دستخوش چه تغییراتی شده اند؟ با بررسی و تحلیل واژه های گویشی، برخی ابهامات متون فارسی نوشته شده به خطوط ایرانی با خط عربی-فارسی نیز برطرف می شود. نتایج این پژوهش نشان داد که ساخت آوایی گویش آباده (لری) به لحاظ دستوری و واژگانی با فارسی نو پیوند نزدیکی دارد.
Developing a Competency Model for EAP Teachers: Insights from Internationalization of Higher Education(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۱۰, No. ۱, June ۲۰۲۱
105 - 146
حوزههای تخصصی:
The teachers' competencies in the process of internationalization of higher education (IHE) are of vital importance (Brandenburg & Federkeil, 2007; van der Werf, 2012). The extent of IHE in a university is in a close relationship with the teachers' competencies (Harari, 1981). However, the required competencies of teachers in IHE are not a well-studied topic. Similarly, the "dearth of literature on EAP professional development" (Blaj-Ward, 2014, p. 113) has complicated exploring the EAP teachers' competencies. The absence of a competency model addressing the needs of EAP teachers to effectively engage in the education fitting the IHE objectives and policies gave impetus to this study. In line with this objective, an instrument measuring EAP teachers' competencies was designed and validated. The following steps were taken to develop the instrument: the theme extraction and item generation phase, the piloting phase, and the validation phase. The extensive review of the literature and interviews with IHE experts and EAP teachers yielded 8 competencies. This initial framework led to the development of the preliminary version of a 22-item questionnaire. The piloting phase resulted in 23 items. 74 EAP teachers from both camps (language and content) participated in the final administration. Various factor analyses, internal consistency, and correlation of all of the items were performed. The data obtained confirmed a sufficiently reliable and valid scale, consisting of 6 components (with the same underlying themes of 8 competencies extracted earlier) and 23 items for measuring the EAP teachers' competencies.
Vision 3 vis-à-vis Learning to Read: A Taxonomy-Based and Teacher-Oriented Evaluation of Reading Comprehension Skill(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۴, No.۲۹, Fall & Winter ۲۰۲۱
80 - 99
حوزههای تخصصی:
Reading passages act as the locus of comprehensible input in the English language teaching materials and are mostly followed by a host of activities to ensure the learners’ comprehension. The current study aimed to carry out a comparative evaluation of Vision 3 and Learning to Read (i.e., English for Pre-university Students) in terms of the reading sections. To this end, Freeman’s taxonomy of reading comprehension questions was used. To enrich the quantitative data, thirty-two English teachers were also interviewed. The results revealed the prevalence of Language questions in both textbooks. However, the least common types of questions were Affect and Content in the old and new textbook, respectively. The results of Chi-square tests unfolded a significant difference between the two textbooks in terms of three categories of questions. The analysis of the teachers’ responses corroborated the findings of the quantitative phase. The teachers seemed satisfied with the inclusion of more Affect questions in Vision 3; nevertheless, they believed that the new English textbook needed to be revised in terms of the quantity and quality of reading texts and tasks in order to shape and expand the students’ reading comprehension skills. The findings carry pedagogical implications for the materials developers and English teachers.
نمود مستمردر کردی سورانی: رویکردی کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو، نمود ناقص مستمر در کردی سورانی را از منظر برنامه کمینه گرا بررسی کرده است. مسئله اصلی جستار حاضر، تعیین ماهیت زنجیره «χæri:k bu:n» به مثابه ابزار نمایش نمود مستمر و چگونگی ترکیب آن با فعل اصلی در ساختمان جمله است. بررسی داده های مربوط بیان گر آن است که عنصر «æχri:k» به مقوله صفت تعلّق دارد، اگرچه قادر به توصیف مستقیم اسم نیست. به پیروی از بیکر (2003) نبود مشخّصه فای عامل اصلی این ویژگی صفتی تلقّی شد. زنجیره صفت «æχri:k» و فعل ربطی «bu:n»، برخلاف باور دبیرمقدم (1392) نه یک فعل ربطی، بلکه همچون زبان پنجابی (گیل و گلیسن، 1969)، فعلی الحاقی است که همواره برای بیان نمود مستمر و تقریب به کار می رود. درخصوص نحوه ترکیب زنجیره پیش گفته با فعل اصلی جمله، نیز نشان داده شد که نمود مستمر در زبان کردی ساختی مانند افعال پیاپی دارد. در این زمینه به پیروی از میوسکن و وینسترا (2006) نشان دادیم که فعل « bu:næχri:k» درون یک گروه نمودی فرعی قرار دارد که این گروه به صورت ادات به گروه نمود ناقص اصلی متّصل می شود و موجب تکرار سطح می شود.