مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
فرایند تکرار
حوزه های تخصصی:
از مسائل مهم فرایند تکرار در زبان فارسی، شناسایی و معرفی الگوهای متنوع آن است. در این مقاله با استخراج قریب به 1500 واژه مکرر از فرهنگ ها و بررسی ساخت واژه ای، دستوری و معنایی آن ها به دسته بندی آن ها پرداخته ایم. از نظر ساخت واژه ای، الگوهای مختلف تکرار کامل (اعم از افزوده و ناافزوده) و ناقص (اعم از پیشوندی و پسوندی) مورد بررسی قرار گرفت. بررسی های دستوری الگوها نشان می دهد پایه هایی که متعلق به طبقه های مختلف دستوری هستند، در فرایند تکرار می توانند دچار تغییرات دستوری شوند. از لحاظ معنایی، بررسی معانی مرکزی کلمات مکرر مشخص می سازد که الگوها از یک تا چندین معنای مرکزی در پایه های مختلف ایجاد می کنند. اما کانونی ترین و مرکزی ترین معنای واژه های مکرر در بیشتر موارد نوعی معنی ناپسند و تقلیل گرایانه و یا افزاینده است که در پس زمینه معنای ظاهری و مجازی تداعی می شود. از لحاظ سبکی بسیاری از الگوهای تکرار کامل، هم در زبان رسمی و هم در زبان عامیانه کاربرد دارند امّا بیشتر الگوهای تکرار ناقص در زبان عامیانه رایج ترند.
تکرار در گویش تالشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرایند تکرار نوعی واژه سازی است که در آن عنصری به پایه اضافه می شود، این عنصر که جزءِ مکرر نامیده می شود، گاه خود پایه و گاهی بخشی از آن است که در چپ، راست و یا میان پایه تکرار می شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی انواع تکرار براساس نظر کافمن (2015) در تالشی است. همچنین به بررسی کاربرد دستوری و معنایی انواع تکرار و تحلیل آوایی هجاهای شرکت کننده در این فرایند در واژه های مکرر تالشی جنوبی پرداخته ایم. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و داده های پژوهش به دو صورت اسنادی و میدانی گردآوری شده اند. نتایج نشان داده است که انواع تکرار، غیر از دوگان سازی اسم و تکرار shm (افزودن shm به ابتدای واژه های مکرر) در تالشی به کار می رود. همچنین از انواع کاربردها و تحلیل معنایی عنوان شدة کافمن؛ شدت، افزایش و تقویت؛ کثرت و جامعیت در تالشی کاربرد بیشتری دارند. بررسی آواهای این گویش نیز نشان داد که در کلمات تک هجایی، ساخت هجایی CVC از بالاترین بسامد و در کلمات دوهجایی ساخت هجایی CV-CV و نیز CV-CVC از پُررخدادترین ساخت های شرکت کننده در فرایند تکرار بوده اند.
فرایند تکرار در گویش کردی کلهری براساس نظریة بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از فرایندهای واژه سازی در گویش کردی کلهری تکرار است که در آن، تمام یا بخشی از واژه تکرار، و واژه جدیدی ساخته می شود که یا معنای جدیدی دارد، یا بر معنای پایه تأکید دارد، و یا شدت آن را نشان می دهد. در این مقاله فرایند تکرار را در گویش کردی کلهری از دیدگاه نظریه بهینگی بررسی کرده ایم تا اولاً چگونگی فرایند تکرار در این گویش مشخص شود، ثانیاً در چارچوب گونه معیار نظریه بهینگی، که به نظریه تناظر مشهور شده است، فرایند تکرار را در این گویش تحلیل کنیم. داده های این تحقیق با روش میدانی (مصاحبه با گویشوران بومی) و روش اسنادی (فرهنگ های لغت گویش کردی کلهری) گردآوری شده و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی بررسی شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که هر دو نوع فرایند تکرار کامل و ناقص در گویش کردی کلهری وجود دارد، و با توجه به مرتبه بندی محدودیت های جهانی مطرح در نظریه بهینگی می توان انواع فرایند تکرار را در این گویش تحلیل نمود.
بررسی انواع تکرار کامل در گویش قاینی در چارچوب نظریه بهینگی موازی و لایه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرایند تکرار در دهه های اخیر بسیار موردتوجه زبان شناسان قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر توصیف و تحلیل انواع تکرار کامل شامل تکرار کامل ناافزدوه، تکرار کامل افزوده میانی و پایانی و تکرار کامل پژواکی (با تغییر همخوان آغازی یا واکه جزء مکرر) در گویش قاینی براساس نظریه بهینگی موازی و به ویژه رویکرد بهینگی لایه ای است. بدین منظور داده های مکرر موردبررسی براساس الگوی تکرار شقاقی (1379 و 1397) به روش اسنادی و میدانی با ضبط گفتار آزاد و مصاحبه با 20 گویشور بومی بی سواد/ کم سواد با سن بالای 60 سال جمع آوری شده است. در تحلیل برخی داده ها نیاز است برون داد صحیح مرحله به مرحله پیش بینی شود تا اشتقاق ساخت واژی به درستی بررسی شود. رویکرد بهینگی موازی به دلیل ماهیت تک سطحی (درون داد و برون داد) آن قادر به تبیین برخی داده های مکرر نیست، از این رو، رویکرد بهینگی لایه ای که هیچ گونه محدودیتی بر تعداد و نوع لایه ها ندارد، در تحلیل تکرار کامل افزوده میانی و پایانی استفاد شده است. در این پژوهش، تکرار کامل افزوده پایانی در دو سطح ستاک بررسی می شود که در هر دو سطح محدودیت ONSET بالاترین رتبه را دارد. در تکرار کامل افزوده میانی با افزودن پی بست / o / چون همخوان پایانی پایه مشدد می شود، به دو سطح ستاک و یک سطح واژه نیاز است. در تکرار کامل افزوده میانی فقط در سطح ستاک الف مرتبه بندی محدودیت ها متفاوت است، زیرا نوع جزء مکرر (پژواکی یا غیرپژواکی) در این سطح مشخص می شود، اما در دو سطح بعدی، سطح ستاک ب و سطح واژه که مشمول تشدید و بازهجابندی هستند، محدودیت ها دارای مرتبه بندی یکسانی هستند. درنهایت، یافته ها نشان داد نظریه بهینگی لایه ای تحلیل روشن تری از لایه های میانی در فرایند تکرار کامل افزوده میانی و پایانی ارائه می کند.
فرایند تکرار در زبان لاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گاه گویشوران یک زبان برای رساندن مفهوم مورد نظر خود دست به واژه سازی می زنند و بر این اساس از قواعد و الگوهایی تبعیت می کنند که باعت ایجاد فرایندهایی موسوم به فرایندهای واژه سازی می شوند. فرایند تکرار نیز یکی از این فرایندها محسوب می شود که در اکثر زبان ها به کار می رود و با تکرار کامل یک واژه و یا تکرار تنها بخشی از یک واژه، کلمه ای جدید ساخته می شود. این پژوهش به بررسی فرایند تکرار در زبان لاری که یکی از زبان های جنوب شرقی ایران است و اصالتی بس کهن دارد، می پردازد و واژگانی که بر این اساس ساخته شده اند را از منظر الگوی ساخت واژه ای و معنا مورد بررسی قرار می دهد. واژگان، به صورت کتابخانه ای جمع آوری شده و سپس مورد تحلیل قرار گرفته اند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در این زبان که خود دارای ساختاری متفاوت می باشد هر دو نوع تکرار کامل و تکرار ناقص وجود دارد و هر یک به نوبه خود به شاخه های متفاوتی تقسیم می شوند، همچنین واژگانی نیز وجود دارند که نمی توان آن ها را به تنهایی به کار برد و در مواردی نیاز به یک همکرد دارند تا بتوانند در بافت یک جمله قرار گیرند.
فرایند تکرار در گویش شوشتری: نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حوزه ساخت واژه با ساختار درونی کلمات سروکار دارد و واژه سازی از مباحث مهم آن به شمار می رود. یکی از فرآیندهای زایا و زیرشاخه واژه سازی، فرایند ساخت واژه تکرار است. از آن جایی که فرایند تکرار در بیش تر زبان های بشری دیده می شود، از دیدگاه ها و نظریه های مختلفی تحلیل و تبیین شده است. نظریه بهینگی یکی از این نظریه ها است که در پی کشف مشترکات زبان ها وگویش های گوناگون است. پژوهش حاضر نیز به تحلیل و توصیف فرایند تکرار در گویش شوشتری، یکی از زیرشاخه های گویش بختیاری و متعلق به زبان های ایرانی نو جنوب غربی، در چارچوب نظریه تناظر بهینگی می پردازد. در این مطالعه روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و داده های زبانی از متون و واژه نامه های گویش شوشتری و همچنین گفت وگوهای روزمره گویشوران شوشتری گردآوری شده اند. در تحلیل داده ها از شم زبانی یکی از مولفین که خود گویشور بومی است، استفاده شده است. تحلیل داده ها حاکی از آن است که در گویش شوشتری فرایند تکرار کامل افزوده و ناافزوده قابل مشاهده است و تکرار کامل افزوده خود نیز بر دو نوع میانی و پایانی تقسیم می شود. فرایند تکرار ناقص نیز به دو صورت پیشوندی و پسوندی در گویش شوشتری دیده می شود. در ادامه محدودیت های مرتبط با هر کدام از فرایندها شناسایی شده و با توجه الگوی ساختاری هر یک در تابلوهای بهینگی رتبه بندی شده اند. یافته های این جستار کارآمدی نظریه بهینگی در تحلیل انواع فرایند تکرار را نشان می دهند. بر اساس یافته ها می توان به این امر نیز پی برد که چگونه در ساخت انواع متفاوت فرایند تکرار در شوشتری از محدودیت های خاص پایایی و نشانداری، با سلسه مراتب ویژه پیروی می شود.