مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
حوزه های معنایی
حوزه های تخصصی:
در فرایند ترجمه قرآن کریم ترجمه واژگان کلیدی قرآنی از اهمیت بالایی برخوردار است؛ زیرا این واژگان نظام معنایی و جهان بینی قرآن کریم را شکل می دهد. میزان توفیق مترجم در این مرحله، هم به فهم دقیق و انتخاب درست او در برابریابی واژگان و حفظ یکدستی و نظام مندی در کار ترجمه باز می گردد و هم به اینکه زبان ترجمه و برابرهایی را که انتخاب کرده تا چه اندازه توانسته است نقش و روابطی را که میان مفاهیم کلیدی قرآنی هست، بازتاباند. روش حوزه های معنایی که در اینجا معرفی شده و در مورد حوزه معنایی نام های گناه در ترجمه های فارسی مورد آزمون قرار گرفته است، می تواند زمینه دست یافتن به ترجمه های دقیق و نظام مند را فراهم کند و نیز می تواند در نقد روشمند ترجمه های موجود کارآمد باشد. مقاله حاضر همچنین به دنبال آن است تا نشان دهد مطالعه تطبیقی حوزه های معناییِ مفاهیم دینی در ترجمه های فارسی قرآن کریم می تواند یکی از روش های مؤثر به منظور دست یابی به شاخص ها و سیر تطور اندیشه دینی ایرانیان در مواجهه با قرآن کریم باشد.
بررسی حوزه های معنایی واژگان زبان فارسی و ارائة معیار های جدید در تعیین حوزه های معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در چند دهة اخیر، ارتباطات واژگانی و روابط معنایی میان واژگان، مورد توجه بسیاری از فلاسفه، روانشناسان و زبانشناسان قرار گرفته است. در این تحقیق سعی شده است تا با یک بررسی میدانی و آزمایش های زبانی، چگونگی ارتباطات واژگانی زبان فارسی و حوزه های معنایی که این واژگان می توانند در آنها جای بگیرند مشخص گردد. داده هایی که در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته اند با دقت زیاد و مطابق با اصول نظریه های غالب در باب درک و پردازش واژگان و همچنین بر طبق شیوه های تأیید شدة آزمون سازی گردآوری شده است. افراد شرکت کننده در این پژوهش، تعداد 400 داوطلب دختر و پسر از گروه سنی 25-18 سال می باشند. در این پژوهش، بر اساس یک آزمون گسترده بر روی 400 واژة پرکاربرد زبان فارسی و با شرکت 400 داوطلب، حدود 40000 (چهل هزار) دادة زبان فارسی به دست آمده است که با استفاده از این داده ها و با شیوه های خاصی سعی شده است حوزه های معنایی واژگان زبان فارسی مشخص گردد. از نتایج کاربردی این تحقیق می توان در زمینه های آموزش زبان، آزمون سازی و همچنین در انتخاب مواد درسی، به خصوص در سطوح پایین تر تحصیلی استفاده نمود.
مطالعة حوزه های معنایی «صبر» در آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«صبر» در آموزه های دینی، به عنوان یکی از مفاهیم اساسی ایمان شناخته می شود. این واژه به همراه مشتقّات خود، ۱۰۳ بار در قرآنبه کار رفته است که نشان از اهمیّت ویژة این خصیصة اخلاقی از دیدگاه دین مبین اسلام و قرآن کریمدارد. این واژه با حفظ معنای لغوی و اصطلاحی با بسیاری از مفاهیم اخلاقی و دینی ارتباط معنایی پیدا می کند. بر این اساس، تبیین ارتباط صبر با مفاهیمی نظیر نماز، ایمان، تقوا، اسلام، یقین، نیکی و... از جمله مباحثی است که در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد. لذا مقالة حاضر با استفاده از روش توصیفی تحلیلی بر آن است که در یک فرایند منظّم به شناسایی این واژه در لغت نامه ها و پس از آن، با نگرشی فراگیر به کلّ متن قرآن، به تحلیل و بازیابی شبکه ای معنای صبر بپردازد. بررسی معنای صبر در منظومة آیات قرآنی، موضوع محوری این پژوهش است. واژة «صبر» در آیات قرآنی با تعدادی از مفاهیم و واژگان، همچون «تقوا»، «نماز»، «زکات»، «امر به معروف و نهی از منکر»، «ایمان»، «اسلام»، «یقین» و «نیکی» همنشین شده است. واژگان «حلم» و «أناه» نیز با واژة «صبر» رابطة جانشینی دارند. همچنین، واژة «صبر» با واژگانی مانند «عجله» و «جزع» رابطة تقابل دارد و از این دو واژة متقابل نمونه هائی در قرآندیده می شود.
بازنمایی وام واژه ها در ترجمه متون ادبی: بررسی موردی رمان عطر سنبل، عطر کاج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظهور وام واژه ها از نخستین تبعات برخورد دو جامعه زبانی است. در سال های اخیر، پژوهش های فراوانی در باب ماهیت و کاربرد وام واژه ها در چارچوب مطالعات جامعه شناختی زبان صورت گرفته است. گاه استفاده پرتکرار و آگاهانه از وام واژه ها در متون ادبی بازتاب سبک و نیت نویسنده است که باید در فرآیند ترجمه و شیوه انتقال وام واژه ها به متن ترجمه لحاظ شود. پژوهش حاضر بر آن است تا، بر مبنای روشی تحلیلی-توصیفی، ضمن ذکر اهمیت وام واژه ها در متون ادبی و نحوه بازنمایی آنها در ترجمه این متون، به بررسی موردی ترجمه رمان امریکایی عطر سنبل، عطر کاج نوشته فیروزه جزایری دوما بپردازد. به این منظور، تعداد 148 وام واژه از این رمان استخراج شده و شیوه ترجمه آنها به فارسی، با در نظر گرفتن سه متغیرِ زبان وام دهنده، حوزه های معناییِ وام واژه ها و راهکارهای ترجمه، مورد مطالعه قرار گرفت. داده های پژوهش نشان می دهند که دو راهکار معادل گزینی و تعریف در اولویت انتخاب های مترجم قرار گرفته اند و این امر اغلب به کم رنگ شدن نقش فرهنگی وام واژه ها و نادیده گرفتن نیت نویسنده متن مبدأ از انتخاب واژه های غیرانگلیسی منجر شده است.
تحلیلی بر معناشناسی واژگان قرآنی در حوزه تربیت؛ ترسیم شبکه معنایی آن در قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار، به منظور دستیابی به واژگان قرآنی حوزه تربیت و حوزه های معنایی آن، از رویکرد همزمانی استفاده کرده است. این پژوهش، به روش اسنادی و کتابخانه ای و به شیوه ای تحلیلی از نوع تحلیل معناشناسانه تدوین یافته است. لذا روش انجام این پژوهش توصیفی تحلیلی است. ازاین رو، ابتدا حوزه های معنایی تربیت در دو محور مربی و متربی بررسی و پس از استخراج واژگان کلیدی هر حوزه بر اساس نص آیات قرآن کریم، به ترسیم شبکه معنایی آن در قرآن کریم پرداخته است. در این شبکه، مشاهده می شود که برخی واژگان حوزه مربی در عین اینکه در نص آیات قرآن کریم در یک مرتبه به عنوان مربی مطرح شده اند، در مرتبه ای دیگر، در همان نصوص آیات، نقش متربی را دارند. تنها واژه «الله» است که در این شبکه، نقش ثابتی داشته و در رأس واژگان حوزه مربی خودنمایی می کند. آنچه در نهایت در این شبکه، به روشنی قابل دستیابی است، اینکه از بین واژگان حوزه مربی در قرآن کریم، توجه قرآن بر واژه «الله» است و در بین واژگان حوزه متربی، توجه بر واژه «انسان» است.
بررسی کاربرد وام واژه ها در گونه گفتاری زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وام واژه ها که از برخورد دو جامعه زبانی متولد می شوند، می توانند کاربردهای گسترده ای در گفتار بومیان یک زبان پیدا کنند. گسترش کاربرد وام واژه ها بسته به عوامل گوناگون زبانی و غیرزبانی متفاوت است. پژوهش حاضر بر آن است تا برمبنای روشی تحلیلی توصیفی کاربرد وام واژه ها در گونه گفتاری زبان فارسی را از سه منظر معنایی، کاربردشناختی و جامعه شناختی بررسی کند. بدین منظور 600 دقیقه از پیکره گفتاری فارسی دانشگاه الزهرا (س)، شامل 14000 جمله به زبان فارسی در 100 موقعیت و موضوع مختلف که توسط 240 گویشور زن و 80 گویشور مرد به کار رفته اند، با در نظر گرفتن «حوزه معنایی»، «انتزاعی و غیرانتزاعی بودن» وام واژه ها ، بسامد کاربرد یا میزان «نفوذپذیری» آن ها، و دو متغیر جامعه شناختی زبان شامل «انگیزه استفاده» از وام واژه ها و «جنسیت» گویشوران بررسی شده است. نتایج حاصل از مقایسه تنوع وام واژه ها و بسامد کاربرد آن ها بر اساس حوزه های معنایی مختلف نشان می دهد وام واژه های مربوط به «فعالیت های پایه و فناوری»، «روابط اجتماعی و سیاسی» و «گفتار و زبان» بیشترین سهم را در حوزه های معنایی وام واژه ها دارند. به علاوه، داده های پژوهش نشان می دهد درصد بیشتری از وام واژه ها مربوط به مفاهیم و پدیده های انتزاعی اند و میزان کاربرد این واژه ها نیز در مقایسه با مفاهیم و پدیده های مادی بیشتر است. از منظر جامعه شناختی نیز نتایج پژوهش حاکی از آن است که زنان در مقایسه با مردان بیشتر از وام واژه هایی که دارای معادل رایج فارسی اند استفاده می کنند و «پر کردن خلأهای ارتباطی در زبان قرض گیرنده» و «ارزش و اعتبار اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و علمی زبان قرض دهنده» مهم ترین انگیزه های کاربرد وام واژه ها توسط گویشوران زبان فارسی هستند.
حوزه های معنایی لیل در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
147 - 170
حوزه های تخصصی:
معناشناسی از رویکردهای نوین در قرآن شناسی قرن اخیر است. این دانش در رشد و ارتقاء هرچه بیش تر قرآن شناسی امروز بسیار کارآمد بوده و مورد اقبال قرآن پژوهان قرار گرفته است. یکی از شاخه های معناشناسی، معناشناسی ساختاری است و در این میان از مباحث آن تعیین حوزه های معنایی یک واژه است. در نوشتار پیش رو، به تبیین حوزه معنایی لیل در قرآن کریم پرداخته شده است. روش انجام پژوهش، تحلیل متنی بر پایه الگوی هم نشینی و جانشینی کلمات با واژه لیل است. این بررسی نشان می دهد، واژگانی که در فرآیند هم نشینی و جانشینی با این واژه در ارتباط اند را می توان به زوج معنایی و زیرمجموعه های روابط معنایی شب و روز(فراگیر شدن، تقلیب لیل و نهار، تکویر لیل و نهار و...)؛ پدیده های همراه شب(ماه، ستارگان و تاریکی)؛ بخش های لیل (شفق، مغرب، و...)، کارکردهای لیل(عبادی، اجتماعی، تقویمی، طبیعی) و گونه های معنایی- مفهومی لیل(مکملی، اشتدادی، توزیعی و تقابلی) در قرآن مورد بررسی قرار داد.
حوزه معنایی اسم و صفت در ساخت نوع ادبی عرفانی (حدیقه سنایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۶۰
36 - 59
حوزه های تخصصی:
نوع (genre) در اساس اشاره به سنخ (type)های ادبی دارد. درواقع مجموعه ای از قواعد انتزاعی است که نویسندگان در خلق آثارشان خود را ملزم به رعایت آن می دانند. از همین رو دسته ای از متون ادبی که دارای شباهت های ساختاری، محتوایی، بلاغی و... هستند نیز نوع ادبی نامیده می شوند. بخش عمده ای از عوامل موثّر در ایجاد نوع ادبی، مربوط به حوزه های معنایی است. در این زمینه، واژگان در قالب اسم ها و صفات به صورت ساده، مشتق یا مرکّب نقش اساسی ای در خلق نوع ادبی و تمایز ان ها با یکدیگر دارند. یکی از انواع مهم در حوزه ادبیّات ایران، نوع عرفانی است. حدیقهالحقیقه سنایی از جمله آثاری است که در زیرمجموعه این نوع قرار می گیرد. ما در این مقاله در پی آن هستیم که ضمن بررسی 50 واژه در این کتاب، نشان دهیم که حوزه های معنایی (اسم و صفت) چگونه در ایجاد نوع عرفانی موثّرند. نتایج به دست آمده نشان می دهد حوزه های معنایی غالب این دسته از واژگان با توجه به مطالعات درزمانی و هم زمانی و هم چنین تغییراتی که در دو سطح واژگانی و مفهومی آن ها پیدا می شود، با بسامد بالا در خدمت نوع عرفانی قرار گرفته اند؛ چنانکه از این میان، سهم اسم های مکان، زمان و برخی واژگان دیگر که ما از آن ها تحت عنوان واژگان خاص نام برده ایم، بیشتر است. این پژوهش کاملا نوآورانه است و با نگاهی جدید از حیث کمّی و کیفی به توصیف دقیق متن می پردازد.
استعاره در رنگ واژه های زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
41 - 80
حوزه های تخصصی:
رنگ واژه ها پرتویی از نظام مفهومی انسان اند که بازتابی از ویژگی های شناختی و زبانی او را بازنمایی می کنند. نظام مفهومی انسان اساساً ماهیتی استعاری دارد. استعاره سازوکاری شناختی و از جمله شگردهای زبانی است که می تواند در رنگ واژه سازی و گسترش مقوله ای رنگ ها نقش آفرینی کند. این پژوهش به بررسی استعاره در رنگ واژه های فارسی و ساخت استعاری مقوله های رنگ در زبان فارسی پرداخته است. در این پژوهش، بر پایه رویکرد معنی شناسی واژگانیِ شناختی، 910 رنگ واژه در زبان فارسی تحلیل شده است. پس از توصیف حوزه های معنایی مؤثر در کاربرد استعاری رنگ واژه های فارسی و تحلیل ساخت استعاری مقوله های رنگ، به بسامد کاربرد حوزه های معنایی در رنگ واژه ها و گرایش مقوله های رنگ برای مشارکت در ساخت استعاری رنگ واژه های فارسی پرداخته شده است. استعاره از جمله سازوکارهای شناختی است که در شکل گیری مقوله های رنگ در زبان فارسی و گسترش مفهومی آنها نقشی اساسی دارد. حوزه هایی که پدیده های آنها در ساخت استعاری رنگ واژ های زبان فارسی مشاهده شده اند عبارت اند از: حوزه گیاه، حوزه جانور، حوزه خوراک، حوزه بدن، حوزه کانی، حوزه پدیده طبیعی و حوزه اشیاء. بسامد کاربرد و توزیع این حوزه های معنایی در مقوله های رنگ فارسی یکسان نیست. علاوه براین، میزان مشارکت مقوله های رنگ در ساخت استعاری رنگ واژه های فارسی و گرایش هر کدام از آنها به حوزه های معنایی مبدأ در نگاشت استعاری نیز متفاوت است.