پژوهشنامه فرهنگ و زبان های باستانی
پژوهشنامه فرهنگ و زبان های باستانی سال 3 پاییز و زمستان 1401 شماره 2 (پیاپی 5) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
بیشتر اشعارمانوی شعرهای دینی و عرفانی هستند،این اشعار در مراسم دینی خوانده می شدند و کاربرد دینی و فرهنگی داشته اند و برای تطهیر روح و روان آدمی به آن نیازو از آن بدین منظور استفاده می کرده اند. از اینرو تردیدی نیست که مانی و مبلغان دین مانویت برای بازتاب آموزه های خود از سنت شفاهی و هنرشعرورزی استفاده می کردند تا برای مخاطبینشان قابل فهم تر باشد و بهتر تحت تاثیر قرار گیرند.این مبلغان به شهرهای گوناگون سفر می کردند و با زبانهای مختلفی آشنا بودند لذا سرودهای خود را به زبان هر منطقه ای که می رفتند ترجمه ویا گاه به همان زبان سرایش می کردند.ما دراین مقاله برآن هستیم تا با بررسی یکی از همین سروده ها با نام هویدگمان که قطعه های پارتی و سغدی آن در دسترس است اساس نظم را در این دو زبان مورد بررسی قرار دهیم.لذا در این مقاله ابتدا به معرفی این قطعه خواهیم پرداخت آنگاه این سروده را از نظر بلاغی و نظام شعری که عبارتند است وزن ،قافیه و صنایع ادبی مورد بررسی قرار خواهیم دادتابر خوانندگان و علاقه مندان به این پژوهش این قواعد روشن شود.لازم به تذکر است هرجا در این مقاله صحبت از هویدگمان به میان می آید منظور نویسنده شامل قطعه پارتی و سغدی می شود.
یک روایت شرقی مصور از نبردهای خشایارشا در اروپا؛ داده های یک کاخ اشکانی و جایگزینی متفاوت برای گزارش های یک جانبه یونانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نبردهای خشایارشا یکم با یونانیان اروپایی، در کنار نبردهای تروآ و ماراتون، از پرآوازه ترین رخدادهای نظامی تاریخ جهان است. شرح این لشگرکشی بزرگ پارسی به جهان یونانی تنها در نوشته های یونانی و در نتیجه از نقطه نظر آنان برجای مانده و دیدگاه شرقی درباره آن چه در این رخداد گذشته است، در اختیار پژوهشگران امروزین نیست. برپایه گزارش هرودوت و به پیروی از آن، دیودور در کتاب یازدهم خویش از مجموعه کتابخانه تاریخی، سپاه جهان شاهی پارس پس از شماری پیروزی، سرانجام در نبرد سالامیس شکست خورد و با ترک خودخواسته شهر فتح شده آتن و بازگشت خشایارشا به آسیا و در ادامه، پیروزی های اولیه مردونیه و در نهایت ناکامی او، مرزهای نظامی این جهان شاهی به حدودساتراپی های اروپایی پیشین خود بازگشت. مقاله به تحلیل یک گزارش دیگر می پردازد که درباره روایتی مصور در یک کاخ اشکانی است و پیرو آن، خشایارشا خود را پیروز نهایی خوانده است. مقاله به این نتیجه رسیده است که اولا خاطرات مرتبط با وقایع روزگار هخامنشی در تاریخ نگاری عصر اشکانی بر جای مانده بود و دوم این که برمبنای دیدگاه شرقی، روایات یونانی مرتبط با موضوع لشگرکشی خشایارشا در اروپا، قابلیت نقد جدی دارند. مقاله بیان می کند که نیروهای خشایارشا و مردونیه از قوای یونانی شکست نخوردند، بلکه به علت خسارات برآمده از دو توفان، توان نظامی شان آسیب دید. همچنین نبرد پلاته نیز آن گونه که هرودوت و دیودور از نقش یونانیان در نتیجه آن یاد کرده اند، صورت نگرفته است. در اثر همین عملیات نظامی خشایارشا، بنیاد شمال و مرکز یونان رو به سستی نهاد .
جُستاری بر چرایی عدم ذکر نام «آرش کمانگیر» در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حماسه «آرش کمانگیر» یکی از حماسه های زیبا و پر تکرار پارسی است که ریشه در اسطوره های پیش از زرتشت دارد. شخصیت آرش کمانگیر تا پیش از حضور برجسته شخصیت «رستم» در شاهنامه، در کتاب های حماسی منثور و منظوم پارسی نقش پررنگی دارد. این پژوهش با رویکرد کتابخانه ای به بررسی و تحلیل اسطوره آرش کمانگیر می پردازد و آن را بازمانده اسطوره «ایزد خورشید، باروری و باد» می پندارد و بر آن است که شخصیت «رستم» دگردیس شده داستان حماسی آرش است و نیز به این دلیل داستان حماسی آرش در شاهنامه ذکر نشده است. زیرا کارکرد نقش«رستم» آمیخته ای از نقش«آرش، زو، منوچهر» است. او همچون آرش ایران را از خشکسالی(افراسیاب) نجات می دهد، همچون معنی نام«زو و منوچهر» یاریگر ایرانیان است و همچون منوچهر و آرش کهن سال و میرا است. معنی نام اسب رستم «رخش» و معنی نام«سهراب» یادآور پرتو نور خورشیدند. معنی نام «رودابه و رستم» و کارکرد شخصیت«زو» در ایجاد نهرها و آبادانی از دیگر نشانه های استحاله شخصیت های داستان آرش به شخصیت رستم است
بازشناسی نامجای ایران بر اساس مسکوکات ضرب شده در دوره ساسانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نکته شایان توجه در تاریخ ساسانی پیدایی نام کاملِ «ایران» به خط پهلوی در پشت برخی از سکه های شاهان این عصر است. این نام که در محل درج ضرابخانه ها یعنی در سمت راست پشت سکه نوشته می شد با حرف نوشت’yl’n و آوانوشت ērān (با یای مجهول) به معنی «ایران» همراه است. این در حالی است که برای واژه «ایران» نشانه های اختصاری دیگری با حرف نوشت AY, AYL, AYLA نیز در سکه ها به کار می رفت. از آن جا که در عصر ساسانی شهرهایی وجود داشت که نام آنها ترکیبی بود از نام ایران با یک یا چند واژه دیگر، لذا برحسب قاعده، حکاکان سکه می بایست از نشانه های اختصاری یاد شده برای درج نام این شهرها در محل سکه خانه استفاده می کردند. اما مشاهده می نماییم که در مقاطعی، نام جای کامل AYLAN برای برخی از شاهان در پشت سکه ها به کار می رفت که بر پایه منابع تاریخی، شاهان مورد نظر تسلطی بر روی هیچ یک از این شهرهای توأم با نام ایران نداشته اند. پس نشانه کامل «ایران» معرف چه مکانی بوده است؟ می دانیم که این نامِ کامل در برخی مسکوکات طلا و یا مضروبات تشریفاتیِ منحصر به پایتخت نیز به کار رفته است. در واقع هدف از درج نام کامل «ایران» در سکه ها، ادعایی برای فرمانروایی بر کل ایرانشهر است. در این مقاله خواهیم کوشید منظور ساسانیان از این نام را در سکه ها روشن نماییم. برای نیل به این هدف، اطلاعات به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده و به روش توصیفی- تحلیلی مورد واکاوی قرار گرفته است.
معرفی نسخه خطی خرده اوستای کتابخانه هرندی-کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از دستنویس های ارزشمندی که در کتابخانه هرندی کرمان وابسته به کتابخانه آستان قدس رضوی، نگهداری می شود نسخه خرده اوستا با 102 برگ، به شماره 36 است که به دست ملامرزبان پسر ظهراب پسر گشتاسب پسر بهمن پسر فرامرز پسر اسفندیار پسر رستم پسر اردشیر پسر کریم داد سیستانی، در سال 1227 یزدگردی برابر با سال 1273قمری، به الفبای فارسی نوشته شده و فاقد ترجمه است. در برگ های پایانی کتاب فرجامه ای به خط فارسی از نویسنده آمده است. کاتب مردی شناخته شده در کرمان و از خاندان منجمان سرشناس دوره قاجار است. خرده اوستا مجموعه ای از ادعیه و نیایش های کوتاهی است که مؤمنان بهدین آن را همه روزه در اوقاتی خاص تلاوت می کنند. این نسخه شامل متونی همچون اردیبهشت یشت، ورهرام یشت، آتش نیایش، آفرینگان گهنبار و پتت است. اهمیت این نسخه در آن است که شاید از جمله قدیمی ترین متون اوستایی است که به خط فارسی نگاشته شده و نیز کاتب با معرفی هشت نسل از نیاکانش، روشن می کند از نسل زرتشتیان سیستان بوده که بعدها به کرمان مهاجرت کردند. این مقاله در پی معرفی و شناسایی این نسخه و خاندان کاتب برآمده است.
ساختار صوری دساتیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بخش نخست این مقاله، تلاش شده تا نشان داده شود در تنظیم و نحوه بیان مطالب دساتیر، شیوه ای خاص برگزیده شده است. بر اساس این شیوه، در ابتدای هر یک از شانزده بخش مختلف دساتیر دو بند یکسان آمده که باید آنها را متأثر از آموزه های قرآنی دانست. اما شاخصه و معیار هر نامه، بند سوم آن است که با بند سوم نامه های پیش و پس از خود تفاوت دارد. تکرار این بند که مضمون خاصی را به مطالب پیشین نمی افزاید، سبب می شود تا بخش های مختلف هر نامه، از یکدیگر جدا شده و موضوعات گوناگون دسته بندی شوند. در بخش دوم مقاله، با توجه به صورت و ساختار کلی نامه های دساتیر، روشن می شود که نامه مه آباد نه تنها بلندترین نامه دساتیر به لحاظ تعداد بند است، بلکه مهم ترین و اصلی ترین آنها نیز هست. علاوه بر این، ارجاعات مکرر و دلایل متنی نیز نشان می دهند که دیگر نامه های دساتیر را باید در حکم مؤید های نامه مه آباد به حساب آورد. در ادامه، نشان داده می شود که ساختار نامه های گلشاه، سیامک، هوشنگ، تهمورس، فریدون، منوچهر و کیخسرو شباهت های قابل توجهی با یکدیگر دارند و می توان داوری ای که آنها را ذیل یک دوره تاریخی کوچک دساتیری (کهین چرخ) به حساب می آورد، مورد پذیرش قرار داد. در پایان، با مقایسه نامه ساسان نخست با دیگر نامه های دساتیر، ناهماهنگی آن در قیاس با دیگر بخش ها مورد تأیید قرار می گیرد و به این فرضیه اشاره می شود که شاید مطالب آن از جای دیگری به اینجا آورده شده باشند.
کیومرث و دیو اَرزور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در برخی از نوشته های فارسی میانه به داستانی درباره کیومرث اشاره شده است که هم در متون کهن تر مانند متون اوستایی نشانی از آن نیست و هم در حماسه نامه های فارسی و عربی اثر آن را به سختی می توان پی گرفت. این داستان به کشته شدن دیوی به نام ارزور به دست کیومرث اشاره می کند که جزو مهم ترین کارهای کیومرث در روز خرداد و ماه فروردین (ششم فروردین) برشمرده می شود. همچنین در اوستا ارزور نام کوهی است که محل گردهم آیی دیوان است و در نوشته های پهلوی مانند بندهش، شایست نشایست و روایت پهلوی هم از آن به عنوان درِ دوزخ و گذرگاه اهریمن و دیوان یاد شده است. در این مقاله تلاش می شود با جستجوی نام ارزور در متون اوستایی و سپس فارسی میانه و بعد از آن در داستان کیومرث و نبردهای او با اهریمن و دیوان در شاهنامه و آثارالباقیه ارتباط بین کوه ارزور، درِ دوزخ و دیو ارزور توضیح داده شود و تا حد ممکن جزئیات داستان کیومرث و دیو ارزور در متون پهلوی و فارسی روشن و نکات مبهم آن در روایت شاهنامه بازسازی و شرح داده شود. به نظر نگارنده داستان شاهنامه را با توجه به منابع پهلوی و روایت ابوریحان بیرونی چنین می توان بازسازی کرد: کیومرث، دیو خرزور/ ارزور پسر اهریمن را می کشد؛ پس از آن اهریمن، خرزوران (= پسر خرزور) را به جنگ با کیومرث می فرستد و سیامک در این مبارزه کشته می شود. در نهایت هوشنگ پسر سیامک انتقام پدر را از خرزوران می گیرد و او را می کشد.
بررسی تحوّلات صنعت جناس اشتقاق در متون ایرانی میانه غربی مانوی و سابقه آن در ادبیات هندوایرانی و ایرانی باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از صنایع ادبی بکار رفته در متون ودایی، متون ایرانی باستان و متون ایرانی میانه غربی صنعت جناس اشتقاق است. جناس اشتقاق آوردن دو یا چند کلمه هم ریشه است. جناس شبه اشتقاق آوردن دو یا چند کلمه است که به دلیل داشتن حروف مشترک هم ریشه به نظر می رسند، در حالی که هم ریشه نیستند. نمونه های جناس اشتقاق در متون ایرانی باستان و میانه، از جهت شیوه ساخت قابل دسته بندی است. بکار بردن یک واژه واحد با دو پیشوند گوناگون، بکار بردن یک واژه واحد یکبار با پیشوند و یکبار بدون پیشوند، بکار بردن دو واژه هم ریشه با دو پیشوند گوناگون، بکار بردن دو واژه هم ریشه یکبار با پیشوند و یکبار بدون پیشوند و نیز بکار بردن واژه هایی دوجزئی به همراه واژه ای که با یکی از آن دو جز هم ریشه است، از این شمارند. موارد دیگری از جناس اشتقاق هم در این متون به کار رفته اند. جناس شبه اشتقاق نیز در این متون بکار رفته است. در مواردی که در این متون جناس شبه اشتقاق بکار رفته، ممکن است نویسنده یا شاعر تصور کرده باشد که واژه هایی که بکار برده واقعا هم ریشه هستند و به زعم خود جناس اشتقاق بکار برده باشد. صنعت جناس اشتقاق و جناس شبه اشتقاق در ادبیّات ایرانی دوران باستان و میانه و نو (فارسی دری) استمرار و توالی داشته است.
باورهای مهرپرستی در آخرالزمان زردشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ جهان در اساطیر ایرانی سه مرحله اصلی دارد که عبارتند از بندهشن، گمیزشن، وزارشن. بندهشن مرحله آغاز آفرینش است که هنوز دو اصل خیر و شر جدا از هم هستند، گمیزشن مرحله اختلاط و ستیز این دو اصل است، و وزارشن مرحله جدایی این دو اصل از هم با شکست کامل نیروهای شر. از آنجا که این سه بخش سه مرحله اصلی از یک روند هستند و کاملاً به هم مربوط و پیوسته اند، رویدادهای اصلی هیچ یک از این سه را نمی توان و نباید بدون توجه به دو مرحله دیگر مطالعه و بررسی کرد؛ این امر در خصوص مرحله اول و سوم بیشتر صدق می کند. فرشگرد دربردارنده وقایعی است که در مرحله وزارشن روی خواهند داد. در این مقاله فرشگرد را با توجه به رویدادهای مربوط به بندهشن مذکور در برخی متون پهلوی بررسی کرده ایم، شواهدی از مهرپرستی رومی را از نظر گذرانده ایم، و در پایان به این نتیجه رسیده ایم که آخرالزمان زردشتی بر اساس باورهای مهرپرستی ایرانی تعریف شده است. مهرپرستی دین ایرانیان پیش از دین آوری زردشت بوده، و بسیاری از آموزه ها و باورهای این کیش در اوستا و متون پهلوی و همچنین در مهرپرستی رومی باقی ماند. برای گردآوری اطلاعات در این پژوهش از روش کتابخانه ای بهره برده شده است، و از شیوه تطبیقی تحلیلی برای تحلیل اطلاعات.
بررسی نقش مایه های جانوری و گیاهی موجود بر سکه های پادشاهان نخستین ساسانی (از اردشیر اول تا هرمزد دوم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش مایه ها ی حک شده بر سکه های ساسانی حاوی مضامینی هستند که بیانگر فرهنگ، هنر و باورهای رایج درآن دوره است. این نقش مایه ها که نمادهای ایزدان باستانی ایران یا برآمده از باور های اساطیری- دینی و هنری آن دوره هستند، به دنبال یک رخ داد سیاسی، به صورت کاملا" نمادین، بر تاج های پادشاهان ساسانی ظاهر شده اند. هدف از این پژوهش بررسی نقوش جانوری و گیاهی بر سکه های نخستین پادشاهان ساسانی و مطالعه و تفسیر نمادین این نقوش است.برخی از پرسش های مرتبط با این پژوهش به شرح ذیل است: تصویرپردازی های اساطیری گیاهی و حیوانی در سکه های نخستین شاهان ساسانی چه جایگاهی در باورهای دینی این دوره داشته اند و ارتباط نمادین این نقوش با ایزدان باستانی چیست؟ با بررسی این نقوش می توان نتیجه گرفت که تحولاتی که در تصویر پردازی سکه های ساسانی به وجود آمده اند ناشی از رویدادهای سیاسی-تاریخی آن دوره اند. تصویرپردازی های حیوانی نیز که در واقع مظاهری از ایزدان زرتشتی چون ورثرغنه، آناهیتا و ... بودند، از زمان بهرام دوم به بعد بر تاج های شاهان ساسانی نمایان و به یکی از خط مشی های اصلی هنر ساسانی تبدیل شدند. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و بر اساس مطالعات کتابخانه ای و میدانی انجام شده است.
مطالعه و بررسیِ کاربرد شیوه های بلاغی در اندرزهای پهلوی و مانوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در درازنای تاریخ چندهزار ساله ایران، اندرز و پند، همواره جزء جدایی ناپذیر و پیوسته فرهنگ ایرانی و مهم ترین بخش از ادبیات پهلوی بوده است و از آنجایی که یکی از اصلی ترین راه های شناخت مردمان یک سرزمین مراجعه به ادبیات و آثار نوشتاری و سنت شفاهی مردمان آن دیار است، مطالعه و بررسی اندرزها از زوایای مختلف، می تواند پژوهشگر را به افق های جدیدی پیرامونِ مسائل و موضوعات مرتبط با آن، رهنمون سازد. در همین راستا، پژوهش کنونی قصد دارد تا به مطالعه و پژوهش درباره کیفیّت و چگونگی اندرزهای پهلوی –و تا حدودی مانوی- از حیث اشتمال بر صنایع ادبی و فنون بلاغت بپردازد؛ بدین معنا که آیا در بیان اندرزهای پهلوی از صور بلاغی استفاده شده است و یا در گزارش آن ها، سادگی بر آرایش های لفظی و معنوی ارجحیّت دارد. در نگاه اول چنین به نظر می رسد که کاربرد شیوه های بلاغی در بیان اندرزها بسیار اندک و انگشت شمار است، امّا پس از بررسی و تعمق در اندرزنامه های پهلوی و مانوی، مشخص می شود که کاربرد و استعمال آرایه های ادبی، بسیار چشمگیر و قابل ملاحظه است و از این میان، استفاده از شیوه سوال و جواب، ایضاح پس از ابهام بر سایر صنایع ادبی ارجحیّت دارد.
جمله های مرکبِ وابستگی پیرو قیدی و وصفی در زبان ختنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش های علمی درباره تاریخ زبان فارسی به ویژه از نظر زبانشناختی از طریق تجزیه و تحلیل تمامی زبان-های کهن ایرانی صورت می پذیرد. در طبقه بندی علمی زبان های ایرانی، زبان ختنی در زمره زبان های ایرانی میانه شرقی است، که در قیاس با سایر زبان های کهن ایرانی کمتر مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته و از نظر مطالعات زبانی به ویژه موضوع ساختار جملات در زبان های ایرانی میانه شرقی مهجور مانده است. از این رو، مقاله حاضر به بررسی رایج ترین مقوله زبانی مربوط به ساختار چند نوع جمله ی مرکب در فصل دوم کتاب زمبسته بپردازد. کتاب زمبسته یکی از آثار ادبی مهّم به زبان ختنی است. این کتاب یک تألیف اصیل و بومی است که به شرح و توصیف آموزه های بودایی مکتب مهایانه می پردازد. بررسی ها نشان می دهد که در این متن، جملات به سه صورت ساده، مرکب همپایگی و مرکب وابستگی وجود دارند. در این پژوهش، به دنبال مقاله پیشین تحت عنوان «جمله های مرکبِ همپایگی و جمله های مرکبِ وابستگی در زبان ختنی»، ساختار جمله های مرکبِ وابستگی، از نوع پیرو قیدی مورد بررسی قرار می گیرد. همچنین دو نوع ساختار دیگر از جمله مرکب، پیرو وصفی صفت واره و پیرو موصولی وصفی و یا توصیفی، به اختصار توضیح داده می شود. به این منظور، نمونه های این قبیل جملات از فصل دوم کتاب زمبسته گردآوری شده است.