فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۲۴۱ تا ۴٬۲۶۰ مورد از کل ۱۲٬۷۸۱ مورد.
منبع:
حسابداری دولتی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۲)
115 - 130
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: حاکمیت سازمانی مناسب بخش عمومی از مقدمات حکمرانی مطلوب و از پیش فرض های توسعه پایدار می باشد. هدف پژوهش حاضر، تبیین مدل حاکمیت سازمانی بخش عمومی و بررسی تأثیر امتیاز حاکمیتی بر بی انضباطی مالی وزارتخانه های منتخب است. روش پژوهش: مبانی نظری و پیشینه پژوهش از اصول و استانداردهای مرتبط داخلی و بین المللی، مورد بررسی قرار گرفته و در قالب چهار مولفه شفافیت، پاسخگویی، کارایی و اثربخشی و باز بودن ارائه گردید و با تجزیه و تحلیل شاخص های مرتبط هر یک از مولفه ها، مدل پیشنهادی ارائه و تأثیر هر یک بر بی انضباطی مالی مورد آزمون تجربی قرار گرفته است. یافته های پژوهش: براساس تجزیه و تحلیل نظرات ارائه شده از سوی خبرگان، کلیات الگوی مدل پیشنهادی مشتمل بر 4 مولفه و 110 شاخص مرتبط با آنها تأیید شد و با تجزیه و تحلیل داده های مربوط مشخص گردید دو مولفه پاسخگویی و کارایی و اثربخشی سبب کاهش معنادار بی انضباطی مالی دستگاه های مورد بررسی شده اند. نتیجه گیری، اصالت و افزوده آن به دانش: مدل پژوهش با توجه به وسعت شمول شاخص ها، می تواند به عنوان مبنای استقرار حاکمیت سازمانی مناسب بخش عمومی و ارزیابی وضعیت آن به کار گرفته شود که استفاده اثربخش تر وجوه عمومی را به همراه دارد.
بررسی فقهی و اجرایی به کارگیری صندوق زمین و ساختمان در مرحله بازسازی سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صندوق زمین و ساختمان ازجمله ابزارهای مالی که باهدف جذب سرمایه های خرد و هدایت آن در جهت تأمین منابع مالی پروژه های اقتصادی در حوزه مسکن طراحی شده است. از چندی پیش صاحب نظران مسلمان در این حوزه به فکر پرکردن خلأ حاصل از حذف اوراق قرضه و اقدام به طراحی ابزارهای مالی اسلامی ازجمله صندوق سرمایه گذاری زمین و ساختمان به هدف تأمین مالی و اجرای طرح های عمرانی و پاسخ گوی نیازها گوناگون اقتصاد کشور که با شرایط ویژه ای موردتوافق طرفین قرارگرفته، بوده اند. بانک های سوریه به تنهایی توانایی اجرای روند بازسازی را ندارند. یکی از مناسب ترین راه برای تأمین مالی بازسازی سوریه و انجام پروژه های عظیم و مشارکت افراد جامعه در این پروژه های از طریق صندوق های زمین و ساختمان در بازار سرمایه سوریه براساس استفاده از تجربه بازار سرمایه ایران است. متأسفانه برخی معتقدند که تفاوت فقهی در باب معامله های مالی میان مذاهب اسلامی وجود دارد، لذا مقاله حاضر گامی در راستای بررسی فقهی صندوق زمین و ساختمان ازجهت انطباق با شریعت هم ازنظر فقهی در کمیته فقهی ایران که اکثر مصوبات آن براساس فقه امامیه است و هم ازنظر فقهی میان فقها و اعضای هیأت مشورتی شرعی سوریه که اکثر مصوبات آن براساس مذهب اهل سنت است، نیز بررسی می شود. در ضمن تلاش خواهد شد تا با شناسایی اشتراکات و اختلافات فقهی میان دیدگاه های دو کمیته، مسیر طراحی ابزار موردتأیید همه آنها را هموار سازیم.
استفاده از اطلاعات حسابداری مدیریت برای گزارشگری غیرمالی شرکتها
حوزههای تخصصی:
چارچوب مناسب برای گزارشگری غیرمالی، موضوعی است که علیرغم همه تلاشهای صورت گرفته، در بعد عملی و اجرایی، کمتر توسعه یافته است. این پژوهش با مبنا قرار دادن مدیریت مفهومی حسابداری به بررسی ویژگیهای مدنظر برای تدوین چارچوب مفهومی گزارشگری اجتماعی و محیطی (غیرمالی) در ایران می پردازد. مطالعه حاضر از نوع پژوهشهای توصیفی، پیمایشی بوده و دادهها بر مبنای طراحی و توزیع پرسشنامه محقق ساخته، در جامعه ای متشکل از حسابرسان، مدیران شرکتها، استادان و دانشجویان دکتری حسابداری ،کارشناسان فعالیتهای زیست محیطی و اجتماعی و مدیران شرکتهای دولتی گردآوری شده است. نتایج نشان میدهد، از نظر اهداف گزارشگری و همچنین ویژگی های کیفی اطلاعات ،مشابهت های زیادی بین چارچوب مفهومی حسابداری و چارچوب قابل ارائه برای گزارشگری غیرمالی در ایران وجود دارد. هرچند برخلاف گزارشگری مالی، اهمیت گزارشگری غیرمالی برای مدافعان محیط زیست و دولت بیشتر از سایر افراد و گروهها میباشد.
رابطه میان کیفیت حاکمیت شرکتی و افشاء اطلاعات و تاثیر آن ها بر عملکرد بانک ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۱
129 - 151
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت حاکمیت شرکتی و نقش آن در افزایش پاسخگویی و شفافیت مالی، در این پژوهش رابطه میان حاکمیت شرکتی و شفافیت اطلاعات و تاثیر آنها بر عملکرد سیستم بانکی بررسی شده است. هدف این پژوهش یافتن پاسخی برای این پرسش است که چه رابطه ای میان حاکمیت شرکتی با افشاء اطلاعات و عملکرد بانک ها وجود دارد و آیا شاخص های ارائه شده برای حاکمیت شرکتی توانایی سنجش دقیق این متغیر برای نظام بانکی کشور را دارند؟ بدین منظور از مدل داده های تابلویی پویا و اطلاعات مربوط به 16 بانک از شبکه بانکی کشور در دوره زمانی 1398-1386 استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که رابطه معناداری میان شاخص های معرفی شده برای حاکمیت شرکتی و افشاء اطلاعات در نمونه مورد بررسی وجود ندارد، بنابراین می توان گفت حاکمیت شرکتی نتوانسته بر کیفیت افشاء اطلاعات در بانک ها تاثیرگذار باشد. همچنین هیچ یک از شاخص های معرفی شده برای حاکمیت شرکتی رابطه معناداری با عملکرد بانک ها نداشته است، اما شاخص شفافیت اطلاعات در هر دو مدل مورد استفاده رابطه مثبت و معناداری با عملکرد بانک ها داشته است. با توجه به نتایج بدست آمده می توان گفت از آنحایی که حاکمیت شرکتی نتوانسته در عمل به بهبود افشاء اطلاعات بیانجامد بنابراین تاثیر معناداری بر عملکرد بانک ها نداشته باشد. علاوه براین، متغیر حاصلضرب اندازه بانک و دامی بانک بزرگ که بمنظور لحاظ کردن عدم تقارن اطلاعات به کارگرفته شده است تاثیر مثبت و معناداری بر عملکرد بانک ها داشته است.
نقش خودشیفتگی در تمایل به مدیریت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت سود همواره به عنوان یکی از معضلات حسابداری مطرح بوده و پژوهشگران تلاش بسیاری برای رفع آن نموده اند. اما با توجه به استمرار مشکل، به نظر می رسد لازم است برای برطرف کردن آن، رویکردهای دیگری نیز مد نظر قرار گیرد. دراین پژوهش مدیریت سود با یک رویکرد رفتاری مورد توجه قرار گرفته و رابطه خودشیفتگی به عنوان یکی از ویژگی های فردی و تمایل به مدیریت سود فرصت طلبانه در 209 نفر از افراد شاغل در حرفه حسابداری مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی و ابزار آن پرسشنامه می باشد. روش نمونه گیری تصادفی و برای آزمون فرضیه از رگرسیون استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد رابطه مثبت و معنی دار بین خودشیفتگی و تمایل به مدیریت سود فرصت طلبانه وجود دارد. به عبارت دیگر، افراد خودشیفته تمایل بیشتری به مدیریت سود فرصت طلبانه دارند. افراد خودشیفته ممکن است به دلیل احساس برحق بودن، قدرت طلبی و نیاز به اینکه مورد احترام و تمجید قرار گیرند، رفتارهای غیراخلاقی مانند رفتار مدیریت سود بروز دهند. بنابراین به نظر می رسد در انتخاب مدیران مالی و حسابداران علاوه بر مهارت و خبرگی می بایست ویژگی های فردی شخصیتی افراد نیز مد نظر قرار گیرد. همچنین وجود سیستم های کارآمد حسابرسی و کنترل مدیریت می تواند به کنترل و تعدیل ویژگی های فردی منفی این افراد کمک نماید.
ارتباط بین روابط سیاسی و پدیده مدیریّت مصنوعی و واقعی سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صورت های مالی تهیّه شده توسط یک واحد اقتصادی علاوه بر استانداردهای حسابداری، تحت تأثیر عوامل متنوّعی قرار دارد. یکی از عوامل بااهمیّت و قابل توجّه، نفوذ سیاسی مدیران و مالکان بنگاه های اقتصادی در محافل سیاسی و روابط آنها با کانون های قدرت سیاسی است. روابط و نفوذ سیاسی نه تنها بر وضعیّت مالی بنگاه های اقتصادی تأثیر می گذارد، بلکه انگیزه های مدیران را نیز در ارتباط با گزارشگری مالی و تهیّه صورت های مالی تحت تأثیر قرار می دهد. بنابراین هدف از این مطالعه، برّرسی ارتباط بین روابط سیاسی با پدیده مدیریّت مصنوعی و واقعی سود تعدیل شده می باشد. برای این منظور، این پژوهش با استناد از پژوهش برام و همکاران (2015)، برای اندازه گیری روابط سیاسی از پنج شاخص (ارزش بازار سهام، ارزش دفتری دارایی، تعداد کارکنان، فروش صادراتی و بیمه پرداختی) بر اساس مدل فاسیو (2006)، استفاده نموده و برای سنجش مدیریّت مصنوعی سود، از میانگین دو معیار اقلام تعهدی اختیاری بر اساس مدل تعدیل شده جونز که توسط دیچو و همکاران (1995) ارائه شده است و اقلام تعهدی جاری تعدیل شده بر حسب عملکرد (REDCA) بر اساس مدل آشبوق و همکاران (2003)، استفاده نموده است. به منظور دستیابی به هدف پژوهش، تعداد 130 شرکت طیّ سال های 1388 تا 1392 انتخاب گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که از میان شاخص های روابط سیاسی، بین تعداد کارکنان و مدیریّت سود مصنوعی ارتباط منفی و معنی دار وجود دارد و بین تعداد کارکنان و مدیریّت سود واقعی ارتباط مثبت و معنی دار وجود دارد و بین سایر معیارهای روابط سیاسی با مدیریّت واقعی و مصنوعی سود هیچ رابطه ای مشاهده نگردید. بنابراین، این موضوع بیانگر آن است که روابط سیاسی در رابطه با مدیریّت واقعی و مصنوعی سود در بازار سرمایه ایران نقشی را ایفا نمی کند و به عنوان یک سازوکار کاملاً بی اثر تلقّی می شود.
تأثیر مسئولیت پذیری اجتماعی بر عملکرد مالی شرکت با در نظر گرفتن نقش تعدیل گر ارزش ویژه نام و نشان تجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهبود عملکرد مالی تنها با حداکثرسازی سود و منافع میسر نخواهد شد. مبتنی بر تئوری قراردادهای اجتماعی، جامعه به شرکت اجازه فعالیت می دهد و از شرکت انتظار دارد تا منافع تمامی ذی نفعان را مهیاء سازد. یکی از منافع مورد انتظار تمامی سهامداران، مسئولیت پذیری اجتماعی است. همچنین، ارزش ویژه نام و نشان تجاری به عنوان یک برند، یکی از دستاوردهای مسئولیت پذیری اجتماعی است که منجر به بهبود عملکرد مالی شرکت می شود. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر مسئولیت پذیری اجتماعی بر عملکرد مالی شرکت با در نظر گرفتن نقش تعدیل گر ارزش نام و نشان تجاری می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1396-1392 می باشد. حجم نمونه بر اساس روش حذف نظام مند بالغ بر 179 شرکت می باشد. روش اجرای پژوهش مبتنی بر رگرسیون چندکی و الگوی معادلات ساختاری می باشد. یافته ها نشان می دهد که بعد اقتصادی مسئولیت اجتماعی شرکت ها و محرک اعتبار ارزش نام و نشان تجاری، عواملی مثبت و قابل توجه برای همه چندک ها هستند. عامل محرک توسعه برند، تأثیر مثبت و قابل توجه ای را بر روی چندک های بالاتر عملکرد مالی شرکت می گذارد. یافته ها نشان دهنده تأثیر منفی بر عملکرد مالی شرکت در زمینه عامل محرک وفاداری به برند هستند.
شاخص های ارزیابی پایداری مالی بخش عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار تقسیم عادلانه فرصت های توسعه با درنظر گرفتن افق زمانی بلندمدت و رعایت عدالت بین نسلی و درون نسلی و جنبه های مختلف اقتصادی،اجتماعی سیاسی و زیست محیطی را در بر می گیرد. با گذشت زمان و مشخص شدن نتایج سیاستهای مهم اجرا شده بخش عمومی از جنبه های مختلف، بر اهمیت توسعه پایدار افزوده شده است. یکی از مهم ترین ابعاد توسعه پایدار رسیدن به پایداری مالی است که به معنای سیاست گذاری مالی دولت با افق زمانی بلند مدت با درنظر گرفتن آثار همه جانبه این سیاست ها است. در این راستا برای ارزیابی پایداری فعالیتهای بخش عمومی تدوین شاخصهای استاندارد ارزیابی ضرورت دارد. هدف این تحقیق بررسی شاخصهای مورد استفاده برای ارزیابی پایداری مالی و معرفی سیر تکاملی آن است. این شاخص ها را می توان دریک تقسیم بندی کلی با دو رویکر سنتی و نوین معرفی کرد. رویکرد سنتی شاخص های تک بعدی مالی از جمله نسبت بدهی، مازاد اولیه، شکاف اولیه و شکاف مالیاتی را در نظر می گیرد و رویکرد نوین به معرفی شاخص های ترکیبی در حوزه های تخصصی مختلف از جمله شاخص مسئولیت مالی، شاخصهای کلیدی ملی شامل شاخصهای اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی می پردازد.
قیمت گذاری قراردادهای اختیارمعامله با روش های بلک- شولز،بونس و دو جمله ای (مطالعه موردی: قراردادهای اختیار معامله سکه طلا در بورس کالای ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۰
141 - 170
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی قیمت گذاری قراردادهای اختیارمعامله سکه طلا براساس مدل های " بلک - شولز" ، بونس و دوجمله ای در بازه زمانی دی ماه 1395 تا شهریورماه 1396 به تفکیک هر سررسید و مقایسه آن با قیمت اختیار معامله در بورس کالای ایران ، به منظورتصمیم گیری سرمایه گذاران مبنی بر اخذ موقعیت خریدیا فروش اختیار معامله می باشد. به منظور محاسبه قیمت اختیار معامله سکه طلا در بورس کالای ایران، نوسان قیمت سکه دربازار به روش گارچ برآورد و به عنوان یک متغیر در مدل های قیمت گذاری مذکور لحاظ شده است. مقایسه قیمت گذاری قراردادهای اختیار معامله خریدنیز نشان می دهد، درتمامی قیمتهای اعمال مذکورو در تمامی روزهای سرمایه گذاری، قیمت تئوریک اختیار معامله خرید بر اساس مدل بلک شولزبالاتر از قیمت تئوریک اختیار معامله خرید بر اساس بر مدل بونس بوده است.مقایسه قیمت گذاری قراردادهای اختیار معامله فروش حاکی است، در سطوح مختلف قیمت اعمال، در سطح قیمت اعمال 12750000ریال ، در تمامی روزهای سرمایه گذاری قیمت تئوریک اختیار معامله فروش بر اساس مدل بلک شولزکمتر از قیمت تئوریک اختیار معامله خرید بر اساس بر مدل دو جمله ای بوده است.
ارزیابی اثر ریسک سیستمی بخش بانکی بر عملکرد اقتصاد کلان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
297 - 319
حوزههای تخصصی:
هدف: ریسک سیستمی، عامل بسیاری از بحران های مالی است و بر عملکرد اقتصاد در سطح کلان، آثار نامطلوبی می گذارد. برای سیاست گذاری اثربخش در خصوص مدیریت ریسک سیستمی، اندازه گیری و پایش مداوم ریسک سیستمی و بررسی سازوکار اثرگذاری آن بر اقتصاد کلان ضرورت دارد. هدف این مقاله، مطالعه اثر ریسک سیستمی بخش بانکی بر عملکرد شاخص های کلان اقتصادی اعم از رشد اقتصادی با نفت و بدون احتساب نفت، اجزای تولید ناخالص داخلی و ارزش افزوده بخش های اقتصادی مختلف ایران است. روش: یکی از بهترین سنجه های ریسک سیستمی، شاخص SRISK است که در این مقاله از آن استفاده شده است. رابطه بین تغییرات شاخص های کلان اقتصادی با تغییرات شاخص SRISK بخش بانکی ایران با استفاده از مدل خودرگرسیو روی وقفه های توزیعی ارزیابی شده است. یافته ها: بین ریسک سیستمی بخش بانکی و تولید ناخالص داخلی (با و بدون احتساب نفت) تا افق زمانی 12 ماه، به طور معناداری رابطه منفی وجود دارد. ارزش افزوده بخش ساختمان، بخش مالی و بخش صنعت، بیشترین تأثیر را از تغییرات ریسک سیستمی بخش بانکی می پذیرند. همچنین، کلیه اجزای تولید ناخالص داخلی تحت تأثیر تغییرات ریسک سیستمی قرار دارند؛ اما در خصوص جزء سرمایه گذاری ثابت این رابطه قوی تر و ماندگارتر است. نتیجه گیری: افزایش ریسک سیستمی، علاوه بر وقوع احتمال بحران مالی، آثار نامطلوب بلندمدتی بر عملکرد اقتصاد کلان و سرمایه گذاری می گذارد. سیاست گذار باید به منظور انجام اقدام های به موقع برای کاهش آثار نامطلوب ریسک سیستمی، شاخص SRISK را پایش کند.
ارائه مدل نیمه پارامتریک قیمت گذاری ریسک غیرسیستماتیک با تبیین ریسک آربیتراژ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
343 - 365
حوزههای تخصصی:
هدف: در علم مالی، رابطه میان ریسک غیرسیستماتیک و بازده مورد انتظار به معمایی تبدیل شده است. در حالی که بر اساس تئوری مدرن پرتفوی، رابطه میان ریسک و بازده مورد انتظار مثبت است، نتایج بسیاری از پژوهش ها، بر رابطه منفی میان متغیرهای یادشده دلالت دارد. علاوه بر این، بسیاری از مطالعات انجام شده به بررسی عوامل اثرگذار بر این رابطه پرداخته اند. در این پژوهش نیز تلاش شده است که رابطه میان ریسک غیرسیستماتیک و بازده مورد انتظار، از طریق تبیین ریسک آربیتراژ به عنوان عامل اثرگذار بر رابطه یاد شده، در بازه زمانی فروردین 1386 تا اسفند 1396 به بحث و بررسی گذاشته شود. روش: در این پژوهش برای برآورد ریسک غیرسیستماتیک، مدل پنج عاملی فاما و فرنچ به کار گرفته شده است. همچنین، با استفاده از روش های تحلیل پرتفوی و رگرسیون مقطعی فاما مکبث، به سؤال پژوهش پاسخ داده و فرضیه ها آزمون می شوند. یافته ها: با استفاده از مدل پنج عاملی فاما و فرنچ که بر اساس رگرسیون کرنل چندجمله ای موضعی پیاده سازی شده، ریسک غیرسیستماتیک برآورد شده است. همچنین، برای برآورد شاخص ریسک آربیتراژ نیز، از یک محدودیت معاملاتی موجود در بورس ایران و سایر متغیرهای متداول اندازه گیری ریسک آربیتراژ استفاده شده است. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد علاوه بر اینکه ریسک غیرسیستماتیک دارای قیمت است، رابطه میان ریسک غیرسیستماتیک و بازده مورد انتظار نیز منفی است. همچنین، ریسک آربیتراژ، متغیر اثرگذار بر شدت و معنا داری رابطه میان ریسک غیرسیستماتیک و بازده مورد انتظار معرفی می شود.
نقش حسابداران در شفافیت اقتصادی و مالی در جامعه
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین مسائلی که در فضای اقتصاد دنیا به عنوان یک پیش فرض وجود دارد، شفافیت اطلاعات مالی و اقتصادی است که برای کلیه استفاده کنندگان از اهمیت وافری برخوردار است. با وجود اهمیت این مفهوم، تاکنون تعریف جامعی از آن ارائه نشده است. لذا، امروزه رعایت دیدگاهاقتصادی و مالی در حسابداری، بحثی مهم و کلیدی به شمار می رود چون حرفه حسابداری با مقوله اقتصادی و مالی بیگانه نیست.عوامل بسیاری در شفافیت اطلاعات مالی نقش دارند که مهمترین و اثرگذارترین آنها مؤلفه های مالی می باشند. شفافیت مالی پایه و اساس تصمیم گیری های اقتصادی سرمایه گذاران بالقوه و بالفعل است. زیرا یکی از الزامات رقابت سالم، دسترسی همه مشارکت کنندگان بازار به اطلاعات شفاف است. از این جهت می توان شفافیت اطلاعات را پدیده ای اجتماعی دانست که بر روابط اجتماعی متقابل افراد در بازار به شدت اثر گذار است. طبیعتاً در بازاری که اطلاعات مالی و اقتصادی از سطح شفافیت لازم برخوردار نباشند، نه تنها تصمیم گیری صحیح و مناسب برای سرمایه گذاران بالفعل دشوار شده و زمینه خروج آنها را از بازار مهیا می نماید، بلکه مانع ورود سرمایه گذاران بالقوه به بازارهای مالی می شود. به سخن دیگر، هر چه شفافیت اطلاعات ارائه شده کمتر باشد، صرف ریسک ناشی از شرایط ابهام و بازده مورد نیاز سرمایه گذاران افزایش می یابد.
نقش ادوار اعتباری و تجاری اقتصاد کلان در محدودیت نقدینگی و عملکرد بنگاه های صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۹
65-88
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر عوامل مؤثر بر محدودیت نقدینگی و عملکرد بنگاهها با تأکید بر ادوار اعتباری و تجاری اقتصاد کلان بررسی شد؛ بنابراین بر اساس دادههای 206 بنگاه تولیدی فعال در «بورس اوراق بهادار تهران» طی سالهای 1385 تا 1394، با استفاده از یک الگوی دادههای ترکیبی پویا و روش گشتاورهای تعمیمیافته، ابتدا نقش ادوار اعتباری در دسترسی بنگاهها به تسهیلات بانکی موردبررسی قرار گرفت؛ سپس به نقش تسهیلات بانکی در محدودیت نقدینگی بنگاهها پرداخته شد. درنهایت تأثیر محدودیت نقدینگی بر بازده فروش بنگاههای تولیدی با توجه به ادوار تجاری موردبرآورد قرار گرفت. نتایج نشان میدهد که نحوه دسترسی بنگاهها به تسهیلات بانکی در شرایط ادوار اعتباری (وفور یا تنگنای اعتباری) نامتقارن است؛ بهطوریکه در زمان تنگنای اعتباری میزان اثرپذیری تسهیلات بنگاهها از سیاستهای اعتباری بیشتر از دوران وفور اعتباری است. از سوی دیگر در تبیین اثر شاخص محدودیت نقدینگی بر عملکرد بنگاهها، توجه به وضعیت ادوار تجاری (رونق یا رکود اقتصادی) ضروری است؛ زیرا اثرپذیری عملکرد بنگاهها از دوره رکود بیش از دوره رونق است. این واقعیت نشان میدهد که سیاست اعتباری انبساطی در دوره رکود اقتصادی بهمنظور کاهش محدودیت نقدینگی و بهبود عملکرد بنگاهها اگرچه مؤثر است، ولی باید با بهبود شرایط کلی اقتصاد کلان همراه باشد؛ همچنین در شرایط تنگنای اعتباری، دسترسی بنگاههای کوچک تر به تسهیلات بانکی و عملکرد آنها بیش از بنگاههای بزرگتر تحت تأثیر قرار میگیرد. مقایسه نتایج به تفکیک فعالیتهای مختلف صنعتی حاکی از آن است که در شرایط وفور اعتباری، بنگاههای خودروسازی بیشترین و بنگاههای ماشینآلات و تجهیزات، کمترین دسترسی را به تسهیلات بانکی دارند. این در حالی است که کاهش محدودیت نقدینگی بر عملکرد بنگاههای کانی غیرفلزی بیشترین و بر بنگاههای خودروسازی کمترین تأثیر را دارد.
توانایی مدیریتی و ارزش نهایی وجوه نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال ۱۷ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۶
123 - 148
حوزههای تخصصی:
با توجه با اهمیت روز افزون نقش مدیران در عملکرد واحد های اقتصادی هدف اصلی این پژوهش، بررسی نقش تعدیلگر توانایی مدیران بر تاثیر ارزش نهایی وجه نقد بر بازده غیر عادی سهام می باشد. در این زمینه، اطلاعات مربوط به 176 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادارتهران مربوط به بازه زمانی 1395-1391 بررسی شده است. توانایی مدیران، بر اساس الگوی دمرجیان و همکاران (2012) اندازه گیری شده است. همچنین، به منظور محاسبه بازده غیر عادی اوراق سهام از مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای( CAPM ) بهره گرفته شده است. به منظور عملیاتی کردن ارزش نهایی وجه نقد نیز از تغییرات وجه نقد طبق استاندارد حسابداری شماره 2 استفاده شده است. روش آماری استفاده شده نیز رگرسیون چندگانه می باشد. نتایج آماری پژوهش بیانگر آن است که توانایی مدیریت بر ارزش نهایی وجه نقد تاثیر معناداری ندارد؛ شاید دولتی بودن ساختار مالکیت . بالطبع فرآیند انتخاب و ارزیابی عملکرد مدیران را بتوان توجیهی بر این نتایج دانست.
تبیین عوامل مؤثر بر اندازه مؤسسات حسابرسی جامعه حسابداران رسمی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱
90 - 113
حوزههای تخصصی:
اندازه موسسات حسابرسی یکی از موضوعات مهم و مورد مناقشه در حرفه حسابرسی است که از آن به عنوان یکی از عوامل اثر گذار بر حسابرسی یاد شده است مهم ترین متغیری که در پژوهش های حسابرسی به آن پرداخته می شود، کیفیت حسابرسی است. پژوهش حاضر به ارزیابی عوامل تعیین کننده اندازه موسسات حسابرسی جامعه حسابداران رسمی ایران می پردازد. بازه زمانی تحقیق حاضر از سال 1391 الی 1397 می باشد. جامعه آماری این تحقیق داده های مربوط به 229 موسسه عضو جامعه حسابداران رسمی ایران شامل میزان درآمد، تعداد حسابداران رسمی در استخدام، تعداد شرکای موسسات حسابرسی، امتیاز کنترل کیفیت توسط جامعه حسابداران رسمی ایران و رتبه بندی سازمان بورس و اوراق بهادار می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد امتیاز کنترل کیفیت، تعداد حسابداران رسمی در استخدام، رتبه بورسی موسسات و تعداد شرکا موسسات بر اندازه موسسات تاثیر گذار است. همچنین نتایج آزمون علیت گرنجر نشان می دهد امتیاز کنترل کیفیت جامعه حسابداران رسمی علت رتبه بندی موسسات حسابرسی توسط سازمان بورس و اوراق بهادار تهران است.
ریزش قیمت سهام و راهبردهای کسب و کار: شواهدی از راهبردهای تدافعی و آینده نگر کسب وکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال سیزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۹
5 - 22
حوزههای تخصصی:
سرمایه گذاران همواره دغدغه حفاظت از سرمایه گذاری خود را دارند و ریسک سقوط سهام این سرمایه گذاری را به مخاطره ریسک سقوط سهام، می تواند متأثر از نوع راهبرد رقابتی کسب و کار باشد، بر این اساس در این پژوهش به ارزیابی تأثیر راهبردهای تدافعی و آینده نگر کسب وکار بر ریزش قیمت سهام پرداخته شده و با انتخاب نمونه ای شامل 113 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1390 تا 1396، فرضیه هایی مبنی بر تأثیر راهبردهای تدافعی و آینده نگر بر ریزش قیمت سهام با استفاده از رگرسیون پانلی مورد آزمون قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان دهنده تأثیر منفی و معنی دار راهبرد تدافعی بر ریزش قیمت سهام با توجه به معیارهای دوگانه چولگی منفی و نوسانات پایین به بالا قیمت سهام است. سایر یافته های پژوهش نیز، اثر مثبت و معنی دار راهبرد آینده نگر کسب و کار بر معیارهای دوگانه سقوط قیمت سهام یعنی چولگی منفی و نوسانات پایین به بالا را نشان می دهد. متغیر کنترلی اندازه شرکت نیز نشان دهنده، دارای تاثیر منفی بر ریسک سقوط قیمت سهام است. در همین حال اثر سایر متغیرهای کنترل بر ریسک سقوط قیمت سهام از معنی داری آماری برخوردار نیست.
تشکیل صندوق شاخصی بهبود یافته با استفاده از رویکرد بهینه سازی امکانی استوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال سیزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۹
47 - 72
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین دغدغه های مدلسازی ها انطباق مدل ریاضی با واقعیت می باشد و در دنیای واقعی عدم قطعیت یکی از موارد قطعی است که در برنامه ریزی ریاضی کلاسیک این عدم قطعیت ها، نادیده گرفته می شود. بهینه سازی استوار یکی از متدهای مدیریت عدم قطعیت پارامترهاست. در این تحقیق تلاش شده است که رویکرد بهینه سازی امکانی استوار برای ایجاد صندوق شاخصی بهبود یافته مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد. صندوق شاخصی بهبودیافته از یک سو تلاش می کند تا از شاخص کل انحراف کمتری داشته باشد واز سوی دیگر تلاش می کند تا بازدهی بیشتری نسبت به شاخص هدف داشته باشد. مدل این تحقیق توسط داده های واقعی در بورس اوراق بهادار برای ردیابی شاخص کل، حل شده است. مقایسه نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها و حل مدل با رویکرد بهینه سازی امکانی استوار، بر عملکرد مناسب و دقت ردیابی بالای صندوق شاخصی بهبود یافته دلالت دارد و صندوق، از همبستگی مثبت بالایی با شاخص بورس برخوردار است و همچنین بازده بیشتری نسبت به شاخص کل دارد.
تاثیر رشد شرکت بر رابطه بین ساختار سرمایه و ارزش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش ، بررسی تاثیر رشد شرکت بر رابطه بین ساختار سرمایه و ارزش شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است.برای این منظور 125 شرکت طی دوره زمانی 1390 تا 1396 انتخاب شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد، رشد شرکت بر رابطه بین نسبت بدهی بلند مدت به داراییها و ارزش شرکت تاثیر معناداری ندارد. ولی بر رابطه بین نسبت بدهی کوتاه مدت به داراییها و ارزش شرکت تاثیر منفی و معناداری دارد.
بررسی تأثیر ارتباطات مؤثر و مشارکت بر کاهش انحرافات و فساد کاری حسابرسان بررسی تاثیر ارتباطات موثر و مشارکت بر کاهش انحرافات و فساد کاری حسابرسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۵
1 - 21
حوزههای تخصصی:
امروزه حرفه حسابرسی بهعنوان شغلی وابسته به اخلاق و اصول اخلاقی تلقی میشود. پدیدهای وجود دارد که حسابداران و حسابرسان عموماً تمایل به حرکت به سمت سطوح بالاتر از دیگران دارند. به نظر میرسد وجود شرایط خاصی در حرفه حسابرسی، تصور هزینههای شهرت فردی توسط حسابرسان را افزایش داده و انگیزه اقتصادی انجام فعالیتهایی را در آنها ایجاد میکند که ممکن است اثربخشی فرآیند جمعآوری و ارزیابی بیطرفانه شواهد حسابرسی را در معرض خطر قرار دهند. از همین رو پژوهش حاضر سعی بر آن دارد که تأثیر متغیرهای ارتباطات مؤثر، مشارکت و رضایت شغلی را بر روی انحرافات و فساد کاری موردبررسی قرار دهد. برای این منظور نظرات160 نفر (شامل مدیر فنی، سرپرست ارشد و سرپرست) طی فرآیند اجرای پژوهش، با استفاده از ابزار پرسشنامه مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. در پایان نتایج حاصل از تحلیل صورت گرفته با استفاده از تکنیک معادلات ساختاری و نرمافزار اسمارت پیالاس حاکی از آن بود که تأثیر رضایت شغلی بر روی فساد و مشارکت بر روی انحراف کاری مورد تأیید قرار نگرفت، سایر نتایج پژوهش نشاندهنده تأیید تأثیر متغیرها بر روی یکدیگر بوده است.
تأثیر مدیریت ریسک بر رابطه ویژگی های کمیته حسابرسی و بازده حقوق صاحبان سهام
حوزههای تخصصی:
عملکرد شرکت ها تحت تأثیر معیارهای مالی و حسابداری و سازوکارهای کنترلی و نظارتی مانند مدیریت ریسک و اعتبار گزارش های مالی قرار می گیرد. هدف این پژوهش تأثیر مدیریت ریسک بر رابطه ویژگی های کمیته حسابرسی و بازده حقوق صاحبان سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار می باشد. پژوهش انجام شده ازنظر نوع هدف، جزء پژوهش های کاربردی است و روش پژوهش از نظر ماهیت و محتوایی همبستگی می باشد. انجام پژوهش در چارچوب استدلالات قیاسی- استقرایی صورت گرفته و برای تجزیه وتحلیل فرضیه ها از تحلیل پانلی کمک گرفته شده است. برای جمع آوری اطلاعات، از داده های 146 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1392-1398 استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد بین اندازه کمیته حسابرسی با بازده حقوق صاحبان سهام رابطه معناداری وجود ندارد؛ اما میان استقلال و تخصص حسابداری کمیته حسابرسی با بازده حقوق صاحبان سهام رابطه معناداری وجود دارد. همچنین مدیریت ریسک بر رابطه بین استقلال کمیته حسابرسی و تخصص حسابداری کمیته حسابرسی با بازده حقوق صاحبان سهام، تأثیر مثبت و معنادار دارد.