مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
عملکرد مالی شرکت
حوزه های تخصصی:
با شکل گیری رابطه نمایندگی، تضاد منافع بین مدیران و سهامداران به وجود می آید و مدیران ممکن است دست به رفتارهای فرصت طلبانه بزنند و تصمیماتی را اتخاذ کنند که در جهت منافع آنان و برخلاف منافع سهامداران باشد. شرکت های عضو بورس اوراق بهادار دارای ساختار مالکیت متفاوتی هستند و درسالهای اخیر ،اصول راهبری شرکت هاروی این ساختار مالکیت تاثیر گذاشته است .این تحقیق به منظور مطالعه تاثیر ساختار مالکیت شرکت ها بر عملکرد آن ها در بورس اوراق بهادار تهران انجام شده است . برای انجام تحقیق از 70 شرکت فعال در بورس اوراق بهادار تهران در قلمرو زمانی (1383-1389)و روش داده های تابلویی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین تمرکز مالکیت و عملکرد مالی شرکت های بورس اوراق بهادار ارتباط معنا داری وجود ندارد و این ارتباط به صورت منحنی شکل نمی باشد و در مورد مالکیت سهامداران نهادی و عملکرد مالی شرکت ها ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد JEL:G32,G34
بررسی تاثیر محافظه کاری حسابداری بر رابطه بین تغییر مدیر عامل با اعتماد به نفس بیش از حد و عملکرد مالی شرکت در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر محافظه کاری حسابداری بر رابطه بین تغییر مدیر عامل با اعتماد به نفس بیش از حد و عملکرد مالی شرکت در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. این پژوهش از نظر هدف، پژوهشی کاربردی و به لحاظ روش انجام پژوهش، توصیفی– همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی شرکت های پذیرفته در بورس اوراق بهادار تهران که پس از نمونه گیری، بالغ بر 117 شرکت و در یک دوره زمانی 7 ساله از سال 1390 الی 1396 است، می باشد. جهت اندازه گیری متغیر تغییر مدیر عامل با اعتماد به نفس بیش از حد از روش کدگذاری و همچنین جهت برازش متغیر اعتماد به نفس بیش از حد مدیر عامل، مطابق با پژوهش احمد و دوئلمن (2013)، از معیار overinvit که مرتبط با سرمایه گذاری می باشد، استفاده شده است و جهت اندازه گیری متغیر عملکرد شرکت نیز، نسبت کیوتوبین بکار گرفته شده است، در نهایت نیز جهت برازش متغیر محافظه کاری حسابداری از مدل خان و واتس استفاده گردیده است. روش آزمون فرضیات در مطالعه حاضر استفاده از رگرسیون معمولی چندگانه و با استفاده از نرم افزار ایویوز بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که محافظه کاری حسابداری بر رابطه بین تغییر مدیر عامل با اعتماد به نفس بیش از حد و عملکرد مالی شرکت تأثیر معناداری ندارد در حالی که محافظه کاری حسابداری بر رابطه بین اعتماد به نفس بیش از حد مدیر عامل و عملکرد مالی تأثیر مثبت و معناداری دارد.
الگویابی تأثیر شیوه افشای اطلاعات نامشهود غیرمالی بر قضاوت سرمایه گذاران در مورد عملکرد آینده شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۸
86 - 110
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر این است که بررسی شود «آیا و چه موقع شیوه افشای اطلاعات نامشهود غیرمالی قضاوت سرمایه گذار از عملکرد مالی شرکت را تحت تأثیر قرار می دهد؟» به این منظور، تأثیر دو متغیر مستقل بحث روابط علی و سطح عملکرد غیرمالی بر عملکرد مالی شرکت به عنوان متغیر وابسته مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش از نوع کاربردی است. و از نظر روش استنتاج، توصیفى- تحلیلى و از لحاظ طرح پژوهش، پیمایشى است. جامعه آماری پژوهش دانشجویان دکتری حسابداری دانشگاه های سطح یک کشور هستند. روش های آماری برای آزمون فرضیه ها، آزمون نسبت، آزمون تی تک نمونه ای، آزمون تی مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه و دو طرفه است. یافته های پژوهش نشان می دهد افشای اطلاعات نامشهود غیرمالی همراه با روابط علی، قضاوت سرمایه گذاران در مورد عملکرد مالی آینده شرکت را در کوتاه مدت تحت تأثیر قرار نمی دهد. اما تأثیرپذیری قضاوت سرمایه-گذاران از طریق ارایه اطلاعات نامشهود غیرمالی در بلندمدت قابل تفسیر می باشد.
بررسی نقش تعدیلگر ویژگی های شرکت بر تاثیر حاکمیت شرکتی بر ساختار سرمایه و عملکرد مالی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیلکنندگی ویژگی های شرکت بر تاثیر حاکمیت شرکتی بر ساختار سرمایه و عملکرد مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. بدین منظور نمونه ای متشکل از۱۱۶شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی۱۳۹۰تا۱۳۹۷مورد تحلیل قرار گرفت. جهت آزمون فرضیه ها از رگرسیون چندمتغیره و روش حداقل مربعات جزیی استفاده شد.نتایج نشا داد که حاکمیت شرکتی هیچ تاثیری بر ساختار سرمایه و عملکرد مالی شرکتها ندارد و از بین متغیرهای ویژگی های شرکت فقط دشد شرکت بر رابطه حاکمیت شرکتی و ساختار سرمایه و عملکرد مالی تاثیر دارد.
تأثیر مسئولیت پذیری اجتماعی بر عملکرد مالی شرکت با در نظر گرفتن نقش تعدیل گر ارزش ویژه نام و نشان تجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهبود عملکرد مالی تنها با حداکثرسازی سود و منافع میسر نخواهد شد. مبتنی بر تئوری قراردادهای اجتماعی، جامعه به شرکت اجازه فعالیت می دهد و از شرکت انتظار دارد تا منافع تمامی ذی نفعان را مهیاء سازد. یکی از منافع مورد انتظار تمامی سهامداران، مسئولیت پذیری اجتماعی است. همچنین، ارزش ویژه نام و نشان تجاری به عنوان یک برند، یکی از دستاوردهای مسئولیت پذیری اجتماعی است که منجر به بهبود عملکرد مالی شرکت می شود. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر مسئولیت پذیری اجتماعی بر عملکرد مالی شرکت با در نظر گرفتن نقش تعدیل گر ارزش نام و نشان تجاری می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1396-1392 می باشد. حجم نمونه بر اساس روش حذف نظام مند بالغ بر 179 شرکت می باشد. روش اجرای پژوهش مبتنی بر رگرسیون چندکی و الگوی معادلات ساختاری می باشد. یافته ها نشان می دهد که بعد اقتصادی مسئولیت اجتماعی شرکت ها و محرک اعتبار ارزش نام و نشان تجاری، عواملی مثبت و قابل توجه برای همه چندک ها هستند. عامل محرک توسعه برند، تأثیر مثبت و قابل توجه ای را بر روی چندک های بالاتر عملکرد مالی شرکت می گذارد. یافته ها نشان دهنده تأثیر منفی بر عملکرد مالی شرکت در زمینه عامل محرک وفاداری به برند هستند.
بررسی نقش میانجیگری نوآوری سازمانی در تاثیر قابلیت های یادگیری سازمانی بر عملکرد مالی شرکت های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست های راهبردی و کلان سال هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ویژه
172 - 197
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی نقش میانجیگری نوآوری سازمانی در تاثیر قابلیت های یادگیری سازمانی بر عملکرد مالی شرکت های دولتی انجام پذیرفته است. در این پژوهش قابلیت های یادگیری سازمانی شامل مولفه های تعهد مدیریتی، دیدگاه سیستمی، فضای باز و آزمایشگری و به اشتراک گذاری و یکپارچه سازی دانش می باشد. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه استفاده گردید. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جهت پاسخ به سوالات و بررسی فرضیات تحقیق با نرم افزار Smart-PLS از روش بررسی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر به روش حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده گردید. نتایج نشان می دهد که قابلیت های یادگیری سازمانی و همه ابعاد آن بر نوآوری سازمانی و عملکرد مالی شرکت تاثیر مثبت و معنی داری دارند. نتایج همچنین تاثیر مثبت و معنی دار قابلیت های یادگیری سازمانی بر نوآوری سازمانی را نیز تایید می کند. نتایج همچنین نشان می دهد که نوآوری سازمانی بر عملکرد مالی شرکت تاثیر مثبت و معنی داری دارد.
بررسی نقش میانجی قابلیت فرآیند کسب و کار و قابلیت مدیریت زنجیره تامین در تاثیر فناوری اطلاعات بر عملکرد مالی شرکت (مطالعه موردی: شرکت پگاه فارس)
منبع:
پژوهش های علوم مدیریت سال دوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵
45 - 25
حوزه های تخصصی:
فنّاوری اطلاعات طی سال های اخیر، ابعاد مختلف زندگی انسان را متأثر نموده است. همچنین با ورود فنّاوری اطلاعات به سازمان، عملکرد شرکت نیز تغییر کرده است. این تغییر در صورتی می تواند مؤثر باشد که ابتدا فعالیت هایی را که فنّاوری اطلاعات می تواند انجام دهد، شناخته و زمینه بروز این فعالیت ها را فراهم نماییم. بنابراین سازمان می تواند با بهره گیری از ظرفیت هایی که فنّاوری اطلاعات می تواند ایجاد کند سبب ارتقا عملکرد مالی شرکت شود. بنابراین، این پژوهش به منظور بررسی نقش میانجی قابلیت فرآیند کسب و کار و قابلیت مدیریت زنجیره تامین در تاثیر فناوری اطلاعات بر عملکرد مالی شرکت در شرکت پگاه فارس انجام پذیرفته است. لذا جهت بررسی متغیرهای تحقیق از پرسشنامه استاندارد پنگ و همکاران (2016) استفاده گردید و پرسشنامه پژوهش بین 90 نفر نمونه از جامعه آماری که کلیه مدیران و کارشناسان شرکت پگاه فارس می باشد، توزیع شد. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جهت پاسخ به سوالات و بررسی فرضیات تحقیق با نرم افزار Smart-PLS از روش بررسی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر به روش حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده گردید. نتایج نشان می دهد که فناوری اطلاعات به صورت مستقیم بر عملکرد مالی شرکت تاثیر معنی داری ندارد اما به صورت غیرمستقیم و با نقش میانجی مدیریت فرایند کسب و کار و مدیریت زنجیره تامین بر عملکرد مالی شرکت تاثیر مثبت و معنی داری دارد. نتایج همچنین تاثیر مثبت و معنی دار فناوری اطلاعات بر مدیریت فرایند کسب و کار و مدیریت زنجیره تامین را نیز تایید می کند. نتایج همچنین نشان می دهد که مدیریت فرایند کسب و کار و مدیریت زنجیره تامین بر عملکرد مالی شرکت تاثیر مثبت و معنی داری دارند.
بررسی نقش تعدیل گری حاکمیت شرکتی در رابطه بین عملکرد پایندگی و عملکرد مالی شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۱
1 - 26
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه تأثیر برخی مکانیزم های حاکمیت شرکتی(ساختار هیئت مدیره) بر عملکرد پایندگی شرکتی، تأثیر عملکرد پایندگی شرکتی بر عملکرد مالی شرکت و همچنین تأثیر تعدیل کنندگی حاکمیت شرکتی بر رابطه میان عملکرد پایندگی شرکتی و عملکرد مالی شرکت می باشد. تعداد 93 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1387 الی 1396 مورد بررسی قرار گرفت. برای اندازه گیری عملکرد پایندگی از شاخص کی ال دی در پنج بعد اقتصادی، اجتماعی، حاکمیتی، زیست محیطی و اخلاقی استفاده شده است. در این پژوهش از رگرسیون حداقل مربعات معمولی و حداقل مربعات مقاوم برای آزمون فرضیه های پژوهش استفاده گردید. نتایج حاکی از آن است که سطح حاکمیت شرکتی رابطه مثبت و معناداری با پایندگی شرکتی دارد. همچنین نتایج نشان داد که سطح حاکمیت شرکتی بالاتر می تواند تأثیر عملکرد پایندگی شرکتی را بر بازده دارایی ها و نسبت کیو-توبین شرکت افزایش دهد. به طور کلی سطح حاکمیت شرکتی بالاتر موجب افزایش عملکرد پایندگی شرکتی می گردد، که این امر موجب تشدید اثر مثبت عملکرد پایندگی شرکت بر عملکرد مالی و ارزش شرکت می شود. زیرا شرکتی که به طور مؤثر رهبری می شود، پایبند به اصول اخلاقی و مسئولیت اجتماعی است و به الزامات زیست محیطی متعهد است و می تواند در ایجاد عملکرد مالی بلندمدت، پایدار باشد.
آزمون رویکرد روانشناسی پول و رفتار مالی سرمایه گذاران و سنجش عملکرد مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۵
209 - 232
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به بررسی و تبیین عوامل رفتاری سرمایه گذاران حقوقی در سازمان بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. هدف آن یاری رساندن به مدیران شرکت های بورس اوراق بهادار درزمینه اتخاذ تصمیمات صحیح مالی از طریق آگاهی بخشی آن ها نسبت به این عوامل رفتاری، هست. اگر مدیران به شناخت بهتری از خود و باورهای خود در حوزه مالی برسند و تلاش کنند تا باورهای مخرب مالی را اصلاح نمایند، می توانند باعث بهبود عملکرد مالی شرکت شده و علاوه بر دستیابی به اهداف مالی بلندمدت ازنظر روانی نیز مطلوبیت بیشتری را احساس کنند. از این رو، در این تحقیق باورهای پولی مدیران به عنوان یکی از ابعاد مهم تأثیرگذار رفتار مالی و عملکرد مالی شرکت در یک مدل جامع موردبررسی و ارزیابی قرارگرفته است. این تحقیق به روش پیمایشی و توزیع پرسشنامه بین 70 نفر از مدیران شرکت های بورس اوراق بهادار در سال 1397 انجام پذیرفته است. بر اساس نتایج معادلات ساختاری، یافته ها نشان می دهد که بین باورهای پولی مدیران (روانشناسی پول) و تصمیمات مالی آن ها و عملکرد مالی شرکت، ارتباط معنی داری وجود دارد. همچنین مدیران دارای شخصیت پولی، پول پرست، دارای عملکرد مالی بهتری نسبت به سایر شخصیت های پولی هستند.
بررسی ارتباط بین معاملات اشخاص وابسته و عملکرد مالی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۳
25 - 46
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت و جایگاه معاملات با اشخاص وابسته در مباحث مالی و حسابداری و اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم این متغیر بر بسیاری از متغیرهای مالی ، در پژوهش حاضر تعداد 107 شرکت در بازه زمانی بین سال های 1389 الی 1394 (در مجموع 642 سال-شرکت) با استفاده از روش نمونه گیری حذف سیستماتیک انتخاب و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها پژوهشی توصیفی (غیرآزمایشی) است . متغیر مستقل در پژوهش حاضر معاملات اشخاص وابسته و متغیر وابسته عملکرد مالی می باشد. برای بررسی عملکرد مالی شرکت ها از دو شاخص بازده دارایی ها و بازده حقوق صاحبان سهام استفاده شده است. برای بررسی فرضیه های پژوهش نیز از مدل های رگرسیونی چندمتغیره بهره گیری و با استفاده از نرم افزار Eviews8 مورد تحلیل قرار گرفته اند. نتایج بدست آمده از پژوهش نشان می دهد معاملات اشخاص وابسته دارای ارتباط منفی و معناداری با عملکرد مالی شرکت ها (با هر دو شاخص بازده دارایی ها و بازده حقوق صاحبان سهام) می باشد. بیشتر اینکه در بررسی های انجام شده مشخص شد که ارتباط با بازده حقوق صاحبان سهام قوی تر است.
بررسی رابطه سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی اعضای هئیت مدیره و عملکرد مالی شرکت ها
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی اعضای هئیت مدیره و عملکرد مالی شرکت ها می باشد. روش: به منظور اجرای این پژوهش، 163 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی بازه زمانی 1395-1400 انتخاب گردیدند. سرمایه انسانی از چهار جزء سطح تحصیلات، تخصص، تجربه (در صنعت) و اعتبار اعضای هیئت مدیره، و سرمایه اجتماعی از دو جزء خارجی و داخلی تشکیل شده است. عملکرد مالی از طریق دو معیار بازده دارایی ها و شاخص کیوتوبین اندازه گیری گردیده شد و فرضیه ها با استفاده از مدل رگرسیون چندمتغیره و روش حداقل مربعات تعمیم یافته آزمون شدند. یافته ها: تعداد اعضای متخصص هیئت مدیره، با بازده دارایی دارای رابطه مثبت و معناداری است، در حالی که تعداد اعضای متخصص هیئت مدیره، تعداد اعضای دارای تجربه (در صنعت)، سرمایه اجتماعی خارجی و سرمایه اجتماعی داخلی رابطه مثبت و معناداری با کیوتوبین دارند. نتیجه گیری: به کارگیری اعضای هیئت مدیره با سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی بالاتر، به ارتقاء ارزش بازار شرکت نسبت به ارزش دفتری شرکت می انجامد، که برای بیشینه سازی ثروت سهامداران، سودمند خواهد بود.
فراتحلیل سرمایه فکری و عملکرد مالی شرکت
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، فراتحلیل سرمایه فکری و عملکرد مالی در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. به منظور اجرای روش فراتحلیل، کلیه مطالعات انجام گرفته در زمینه موضوع پژوهش با استفاده از کلید واژه هایی همچون سرمایه فکری؛ سرمایه انسانی، سرمایه فیزیکی، سرمایه ساختاری و بازده دارایی ها و...از پایگاه اینترنتی نشریه های علمی پژوهشی داخلی (مقاله های منتشرشده طی سال های 1388 تا 1400) به مثابه جامعه آماری پژوهش شناسایی و جمع آوری شدند. درنهایت، از مجموع 120 مطالعه جمع آوری شده، با توجه به محدودیت های اعمال شده و با استفاده از روش حذف سیستماتیک در نهایت 24 مطالعه داخلی مورد تجزیه و تحلیل واقع شده است؛ نتایج بررسی مطالعات انجام شده در بازه زمانی مذکور و پیرامون این رابطه، بیانگر آن است که اکثر این مطالعات نامتجانس (ناهمگن) می باشند و معیارهای متفاوت اندازه گیری سرمایه فکری بر رابطه میان سرمایه فکری و عملکرد مالی تاثیر گذار است؛ در ادامه بررسی مشاهده شد رابطه معناداری بین فاکتورهای سرمایه فکری یعنی سرمایه انسانی؛ سرمایه ساختاری و سرمایه فیزیکی با عملکرد مالی وجود دارد؛ که این نتایج در مقایسه با نتایج پژوهش های اسدی و یوخنه القیانی (1397)، صالحی و همکاران (1392)، طالب نیا و همکاران (1391)، یحیی زاده و همکاران (1393) پورزمانی و همکاران (1391) پرندین و قنبری (1397) شمس و خلیلی (1390)، انوری رستمی و همکاران (1392)، قابضی و همکاران (1393)، همتی و همکاران (1389) نیز حاکی از وجود رابطه مثبت و معنادار میان سرمایه ساختاری و عملکرد مالی شرکت ها می باشد؛ و از سوی دیگر نتایج این پژوهش با پژوهش هایی محمد پور (1396)؛ مرادی و همکاران (1394) در یک راستا نمی باشد. علت این تناقض می تواند در نمونه گیری متفاوت، جامعه متفاوت و دوره زمانی متفاوت باشد.