فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۴۱ تا ۳٬۱۶۰ مورد از کل ۱۲٬۰۳۲ مورد.
منبع:
دانش حسابرسی سال بیستم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۸۱
5-37
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثر تعدیل کنندگی اهمیت صاحب کار بر رابطه بین تغییر مؤسسه حسابرسی شامل تغییر اجباری و اختیاری مؤسسه حسابرسی و تمرکز بازار حسابرسی در بازه زمانی 1397-1390 است. برای شناسایی تمرکز بازار حسابرسی از شاخص های تمرکز بازار مانند نسبت تمرکز، شاخص هرفیندال-هیرشمن و شاخص آنتروپی استفاده شد. نتایج آزمون فرضیه های پژوهش با استفاده از الگوی داده های ترکیبی نشان داد که اهمیت صاحب کار بر رابطه بین تغییر مؤسسه حسابرسی و تمرکز بازار حسابرسی اثر تعدیل کنندگی دارد و سبب مستقیم شدن رابطه شد. هم چنین، نتایج نشان داد که بین تغییر اجباری و اختیاری مؤسسه حسابرسی و هر سه شاخص تمرکز بازار حسابرسی شامل نسبت تمرکز، شاخص هرفیندال-هیرشمن و شاخص آنتروپی رابطه معکوس و معنی داری وجود دارد. یعنی، با افزایش (کاهش) تغییر اجباری و اختیاری مؤسسه حسابرسی، تمرکز بازار حسابرسی کاهش (افزایش) می یابد. افزون بر این، بین متغیرهای کنترلی اندازه و تمرکز صاحب کار و تمرکز بازار حسابرسی رابطه مستقیم و معنی داری مشاهده شد. بنابراین، اهمیت صاحب کار و تغییر مؤسسه حسابرسی عاملی مؤثر بر توزیع بازار بین مؤسسه های حسابرسی و در نتیجه، تمرکز بازار حسابرسی است.
بررسی تأثیر کیفیت گزارشگری مالی بر رابطه بین توانایی مدیریت و ریسک سقوط آتی قیمت سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۸
45 - 60
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر کیفیت گزارشگری مالی بر رابطه بین توانایی مدیریت و ریسک سقوط آتی قیمت سهام است. جامعه آماری پژوهش را 109 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1387 تا 1393 تشکیل می دهد. سنجه توانایی مدیریت، بخشی از کارایی شرکت است که تحت تأثیر عوامل ذاتی شرکت قرار نمی گیرد. به منظور محاسبه و تحلیل اطلاعات توانایی مدیران از مدل ارائه شده توسط دیمرجان و همکاران [12][13] استفاده شده است. همچنین کیفیت اقلام تعهدی مورد نظر در این پژوهش (به عنوان شاخص کیفیت گزارشگری مالی) برای هر شرکت - سال با استفاده از داده های حسابداری برای یک دوره پنج ساله و با به کارگیری رگرسیون غلتان اندازه گیری شده است. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش دو فرضیه تدوین و برای آزمون آنها از روش های آماری رگرسیون لجستیک و چند متغیره و الگوی تحلیلی پوششی داده ها به کار رفته است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه اول پژوهش نشان داد که توانایی مدیریت تأثیر مثبت معناداری بر ریسک سقوط آتی قیمت سهام دارد. این نتیجه گیری با این فرض که مدیران در چارچوب انگیزه های نمایندگی با احتکار اخبار بد موجب ایجاد حصار اطلاعاتی، حباب قیمتی و در نهایت سقوط قیمت سهام می شوند در یک راستاست. علاوه بر این نتایج حاصل از آزمون فرضیه دوم پژوهش نشان داد که کیفیت گزارشگری مالی تأثیر منفی معناداری بر رابطه بین توانایی مدیریت و ریسک سقوط آتی قیمت سهام دارد. بنابراین، می توان نتیجه گرفت کیفیت گزارشگری مالی بالا می تواند آثار منفی توانایی مدیریت بر ریسک سقوط قیمت سهام را کاهش دهد.
ارائه الگوی ارزیابی عملکرد مدیران مالی بخش عمومی
منبع:
پژوهش های راهبردی بودجه و مالی سال اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
147 - 174
حوزههای تخصصی:
مساله ی ارزیابی عملکرد از دیرباز به عنوان یکی از عوامل مهم موفقیت در سازمان های مختلف مطرح بوده است. عملکرد مدیران مالی باید با توجه به معیارها و سنجه هایی در زمینه های گوناگون مورد ارزیابی و سنجش قرار گیرد. این مقاله به ارائه الگویی جهت ارزیابی عملکرد مدیران مالی در بخش عمومی با توجه خاص به معیارهای جهادی و شایسته سالاری در کنار معیارهای مالی و مدیریتی می پردازد. جهت تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از طریق پرسشنامه، از رویکرد معادلات ساختاری و نرم افزار SmartPLS استفاده شده است. نمونه آماری، 62 نفر از میان خبرگان بوده که با روش نمونه گیری تعمدی انتخاب شده اند. در این مقاله، 82 سنجه در قالب 5 مولفه «ویژگی های اخلاقی/شخصیتی»، «مهارت های مدیریتی»، «مهارت های انسانی»، «مهارت های جهادی و شایسته سالاری» و «معیارهای مالی» دسته بندی شدند. در این رابطه ی مهارت های مدیریتی مهم ترین و ویژگی اخلاقی/شخصیتی کم اهمیت ترین مولفه شناسایی شدند. این مقاله به تحقیقات مدیریتی در حوزه ارزیابی عملکرد مدیران مالی در بخش عمومی می افزاید و ساختاری جهت ارزیابی عملکرد مدیران مالی بخش عمومی ارائه می دهد.
قابلیت ارتباط با ذی نفعان شرکت و سرمایه گذاری شرکت ها در فعالیت های نوآورانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۲۷ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
180 - 201
حوزههای تخصصی:
هدف: ذی نفعان شرکت در رفتار و عملکرد شرکت ها تأثیر بسزایی دارند و منابع حیاتی برای سرمایه گذاری را در اختیار آنها قرار می دهند. از این رو، پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری، تأثیر قابلیت ارتباط با ذی نفعان شرکت بر سرمایه گذاری را در فعالیت های نوآورانه بررسی کرده است.
روش: در پژوهش حاضر، برای اندازه گیری قابلیت ارتباط با ذی نفعان از تحلیل فراترکیب، تحلیل دلفی و پرسش نامه و برای سنجش نوآوری شرکت، از چهار شاخص نوآوری فنی، فردی، محیطی و اجرایی استفاده شده است. پرسش نامه پژوهش در سال 1397 برای مدیران 151 شرکت ارسال شد که در نهایت مدیران 102 شرکت به پرسش نامه ها پاسخ دادند.
یافته ها: پس از اطمینان یافتن از برازش قابل قبول مدل های پژوهش، یافته ها نشان داد که قابلیت ارتباط با ذی نفعان، به بهبود نوآوری شرکت منجر می شود.
نتیجه گیری: قابلیت ارتباط با ذی نفعان به شرکت ها امکان می دهد تا با نیازهای ذی نفعان در زمینه نوآوری بهتر و بیشتر آشنا شوند و از طریق تبادل دانش با آنان، منابع جدید و ایده های نوین را جذب کنند و در فعالیت های نوآورانه، سرمایه گذاری بیشتری انجام دهند. این یافته ها، اهمیت قابلیت ارتباط با ذی نفعان شرکت در نوآوری سازمان را نشان می دهد.
تاثیر گردش شغلی بر اشتیاق شغلی با نقش میانجی توانمندی کارکنان در شهرداری ساوه
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۴ (جلد ۴)
108 - 119
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با موضوع تاثیر گردش شغلی بر اشتیاق شغلی با نقش میانجی توانمندی کارکنان در شهرداری ساوه صورت پذیرفت. تحقیق حاضر از نظر هدف، جزو تحقیقات کاربردی و از لحاظ روش گردآوری داده ها توصیفی و از نوع پیمایشی می باشد. در پژوهش حاضر جامعه آماری عبارتست از کلیه کارکنان شهرداری ساوه که تعداد آن ها 150 نفر است. در این تحقیق برای تعیین حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان و با روش تصادفی ساده 108 نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شده است. جهت سنجش گردش شغلی از پرسشنامه 11 سوالی مقیمی و رمضان (1390) ؛ جهت سنجش اشتیاق شغلی از پرسشنامه 17 سوالی سالواناوا و شوفلی در سال ۲۰۰۱ و جهت سنجش توانمندی کارکنان از پرسشنامه 12 سوالی اسپریتزر (1995) استفاده شده است که همه ی پرسشنامه ها به وسیله طیف پنج گزینه ای لیکرت سنجیده می شود. . در بخش تجزیه و تحلیل اطلاعات، داده هایی که از اجرای پرسشنامه ها بدست آمد، با استفاده از نرم افزار SPSS و Smart PLS در دو بخش توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد گردش شغلی بر اشتیاق شغلی به میزان 0.514؛ گردش شغلی بر توانمندی کارکنان به میزان 0.503 ؛ توانمندی کارکنان بر اشتیاق شغلی 0.395 تاثیر دارد.
بررسی رابطه بین نوسان پذیری سود و کیفیت حسابرسی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال بیستم بهار ۱۳۹۹ شماره ۷۸
392-419
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به تبیین و بررسی رابطه بین نوسان پذیری سود و کیفیت حسابرسی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. نوسان پذیری سود بر اساس انحراف معیار 5 سال گذشته سود و زیان عملیاتی تعریف و اندازه گیری شده است. جهت تعیین کیفیت حسابرسی از چهار معیار دوره تصدی حسابرس، نوع اظهار نظر حسابرس، تعداد بندهای شرط در گزارش حسابرسی و اندازه موسسه حسابرسی استفاده شده است. در این تحقیق تعداد 99 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دورهٔ زمانی 92 تا 96 مورد تجزیه و تحلیل و بررسی قرار گرفته است. به منظور آزمون فرضیه های تحقیق از رگرسیون لجستیک و مربعات معمولی استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بین علامت سود و کیفیت حسابرسی (دوره تصدی حسابرس، نوع اظهار نظر حسابرس، تعداد بندهای شرط در گزارش حسابرسی) و همچنین بین نوسان پذیری سود و کیفیت حسابرسی (دوره تصدی حسابرس، اندازه موسسه حسابرسی و تعداد بندهای شرط در گزارش حسابرسی) رابطه معناداری وجود دارد، ولی بین علامت سود و اندازه موسسه حسابرسی و همچنین بین نوسان پذیری سود و نوع اظهار نظر حسابرسی رابطه معناداری مشاهده نشده است.
تاثیر دوره همکاری مدیرعامل و مدیرحسابرسی داخلی بر پیچیدگی گزارشگری مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۷
213 - 234
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر دورهی همکاری بین مدیرعامل و مدیرحسابرسی داخلی بر پیچیدگی گزارشگری مالی میپردازد. در همین راستا اطلاعات 60 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1391 تا 1395 با استفاده از روش حداقل مربعات پایدار( RLS) مورد آزمون قرار گرفت. جهت اندازهگیری پیچیدگی گزارشگری مالی از تعداد صفحات گزارش سالانهی فعالیت هیئت مدیره به عنوان معیار پیچیدگی(گزارشهای طولانیتر؛ پیچیدگی بیشتر) استفاده شده است. یافتهی حاصل از پژوهش بیانگر آن است که دورهی همکاری طولانیتر بین مدیرعامل و مدیرحسابرسی داخلی منجر به افزایش پیچیدگی گزارشگری مالی میشود. علت این امرآن است که هرچقدر دورهی همکاری بین آنها طولانیتر شود، مدیرعامل و مدیرحسابرسی داخلی دست به تبانی میزنند و به منظور پنهان ساختن عملکرد ضعیف مدیریت از دید سرمایه-گذاران، گزارشهای طولانیتری(صفحات بیشتر؛ پیچیدهتر) منتشر میکنند. گزارشهای طولانیتری(صفحات بیشتر؛ پیچیدهتر) منتشر میکنند. واژگان کلیدی: دورهی همکاری، مدیرعامل، حسابرسی داخلی، پیچیدگی گزارشگری مالی طبقهبندی موضوعی:M40،M420 ، M490
اثر آزادسازی مالی بر کارایی اطلاعاتی بازار سهام کشورهای در حال توسعه: شواهدی از الگوهای فضا -حالت و پانل پویا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
249 - 265
حوزههای تخصصی:
هدف: از زمان آزادسازی بازارهای سهام در اواسط دهه 1980، یکپارچگی این بازارها در بازارهای جهانی رو به افزایش است؛ به طوری که این کشورها تلاش می کنند که با جذب سرمایه گذاران بین المللی بتوانند، اهداف تقسیم ریسک پرتفوی، افزایش سطح نقدینگی، ارتقای شفافیت اطلاعاتی و در نهایت، درجه کارایی بازارهای مالی خود را بهبود بخشند. از آنجا که فرایند آزادسازی مالی تدریجی است، درجه کارایی طی زمان دستخوش تغییر یا تکامل قرار می گیرد، از این رو، هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر آزادسازی مالی بر درجه کارایی اطلاعاتی بازارهای سهام کشورهای در حال توسعه، طی دوره زمانی 2000 تا 2016 است.
روش: ابتدا با استفاده از الگوی فضا حالت (فیلتر کالمن)، سطح کارایی اطلاعاتی بازارهای سهام این کشورها طی زمان تعیین شد. در ادامه، با استفاده از الگوی رگرسیونی پانلی GMM، به آزمون اثر آزادسازی مالی بر کارایی اطلاعاتی بازار سهام پرداخته شد.
یافته ها: نتایج الگوی فضا حالت، ضمن تأیید فرضیه کارایی ضعیف برای تمامی کشورهای در حال توسعه، نشان داد که بازده سهام دوره های گذشته مشارکتی در پیش بینی نرخ آتی بازده سهام کشورهای در دست بررسی تأثیر معناداری ندارد، بلکه محیط اقتصاد کلان، شوک های خارجی و وقایع سیاسی، فاکتورهای بسیار مهم اثرگذارند. نتایج الگوی رگرسیونی GMM نیز نشان داد که افزایش درجه آزادسازی مالی، تأثیر معنادار و کمابیش کوچکی در بهبود کارایی اطلاعاتی بازار سهام دارد. همچنین افزایش حجم معاملات، کاهش نوسان های ارزی و کنترل نرخ تورم، به طور معناداری کارایی اطلاعاتی بازار سهام را تقویت می کند.
نتیجه گیری: توجه دولت ها به فرایند آزادسازی مالی همراه با بهبود محیط اقتصاد کلان و کاهش شوک های خارجی، تأثیر بسزایی در تقویت و بهبود کارایی اطلاعاتی بازار سهام در اقتصادهای در حال توسعه دارد.
نقش حاکمیت شرکتی و رعایت حقوق ذی نفعان در بانکداری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حاکمیت شرکتی همسویی منافع بین مدیران و سهامداران و کاهش عدم تقارن اطلاعاتی است. بر این اساس چهاراصل شامل انصاف، شفافیت، پاسخ گویی و مسئولیت پذیری معرف حاکمیت شرکتی مبتنی بر سهامداران و حفاظت از منافع سهامداران است. اخیراً و مبتنی بر متون اسلامی هدف حاکمیت شرکتی مبتنی بر رعایت حقوق تمامی ذی نفعان و رعایت اصولی توازن بین حقوق برابر سهامداران و سایر ذی نفعان مطرح است. بر این اساس و با توجه به آنکه بانک های ایران مبتنی بر شریعت اسلامی فعالیت می کنند، سطح استقرار حاکمیت شرکتی مبتنی بر سهامداران یا ذی نفعان در مقاله حاضر موردتوجه قرار گرفت و با استفاده از پرسشنامه و آزمون مقایسه میانگین چند جامعه سطح استقرار حاکمیت شرکتی مبتنی بر سهامداران یا ذی نفعان در گروه بانک های دولتی، بانک های خصوصی و مؤسسات مالی و اعتباری موردبررسی و تحلیل قرار گرفت. پرسشنامه های بررسی شده در مقاله با مطالعه ادبیات مسأله و منطبق با اصول حاکمیت شرکتی سازمان توسعه و همکاری اقتصادی طراحی و معیارها و زیر معیارهای تشکیل مدل به دست آمد. نتایج این بررسی حاکی از آن است که بانک های خصوصی در مقایسه با بانک های دولتی و مؤسسات مالی و اعتباری وضع مطلوب تری در پیاده سازی حاکمیت شرکتی داشته و بانک های خصوصی در سطح ذی نفعان اصول حاکمیت شرکتی را پیاده نموده و این در حالی است که سطح پیاده سازی حاکمیت شرکتی در بانک های دولتی و مؤسسات مالی و اعتباری در سطح سهامداران است.
طراحی بازار معاوضات بیمه های غیرزندگی در بستر صنعت بیمه و بازار سرمایه ایران با تأکید بر ابعاد فقهی و مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ریسک و مدیریت آن یکی از مهم ترین نگرانی های بنگاه ها و صنایع مختلف است. یکی از نهادهای مهم در این زمینه، بیمه است. همچنین عنصر اطمینان، از مهم ترین و اساسی ترین ارکان بازار سرمایه است که صنعت بیمه می تواند به راحتی آن را برای فعالان این بازار فراهم کند. یکی از ابزارهای نوینی که در سال های اخیر توسط صنعت بیمه و بازار سرمایه به منظور مدیریت ریسک موردتوجه قرارگرفته است، اوراق بهادار بیمه ای است. همچنین معاوضات حوادث فاجعه آمیز یکی از ابزارهای اوراق بهادار بیمه ای است که برای انتقال ریسک دو طرف معامله جهت به کارگیری در صنعت بیمه و بازار سرمایه است. ایده معاوضات حوادث فاجعه آمیز می تواند به شکل گیری بازار معاوضات بیمه های غیرزندگی کمک زیادی بنماید. در مقاله پیش رو ضمن بررسی معاوضات حوادث فاجعه آمیز از دید تعریف ها، انواع، ویژگی ها، سازوکار، کاربردها، مزیت ها و معایب و... به روش تحقیق توصیفی – تحلیلی تلاش خواهد شد که طرح نهایی بازار معاوضات بیمه های غیرزندگی مشتمل بر بازیگران، ارکان و ابزارهای مورداستفاده در بازار که از حیث فقهی و مالی مورد تأیید است ارائه گردد.
تحلیل شرکت های درمانده مالی از دیدگاه هموارسازی سود با استفاده از قانون بنفورد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۷
27 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، ارزیابی وجود دستکاری سود در شرکتهای درمانده مالی و همچنین تأثیر نقش مالکیت دولتی و کمیته حسابرسی در تعدیل این ارتباط میباشد. بدین منظور، نخست شرکتهای نمونه که از بین شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران (جامعهی آماری) و به روش غربالگری (اعمال شرایط در جامعه) انتخاب شدند، در ادامه بر اساس متغیرهای پژوهش با استفاده از قانون بنفورد به بررسی وجود یا عدم وجود دستکاری سود در شرکتهای درمانده مالی پرداخته شد. نتایج آزمون فرضیهها بر اساس دادههای (648 سال -شرکت) صورتهای مالی حسابرسی شده شرکتهای نمونه طی سالهای 1387 الی 1395 نشان میدهد که مدیران شرکتهای درمانده مالی اقدام به دستکاری سود میکنند و در حقیقت ارقام سود در این نوع شرکتها از قانون بنفورد تبعیت نمیکنند و اگر شرکتها دارای مالکیت دولتی باشد تغییری در عدم تبعیت شرکتها از قانون بنفورد ندارد. دیگر نتایج پژوهش نیز نشان میدهد کمیته حسابرسی نقش خود را در شرکتهایی که دچار درماندگی مالی میباشند بهخوبی ایفا نمیکنند بهطوریکه در این شرکتها، نیز ارقام سود از قانون بنفورد تبعیت نمیکنند.
توان توضیح دهندگی بازده های سهام بوسیله نوسانات نامتعارف (ریسک غیرسیستماتیک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۵
147 - 170
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، آزمون ارتباط بین بازده سهام و ریسک غیرسیستماتیک در قالب سه مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای، سه عاملی فاما و فرنچ و چهار عاملی کرهارت و سپس مورد مقایسه قرار دادن توان توضیحدهندگی بازده سهام بوسیله ریسک غیرسیستماتیک در هریک از این سه الگو میباشد. نمونه مورد استفاده در این مطالعه که بر اساس روش غربالگری بدست آمده مشتمل بر 118 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1390 تا پایان 1396 میباشد. پژوهش پیشرو از منظر هدف کاربردی بوده و در حوزه تئوری اثباتی قرار میگیرد. از حیث نحوه گردآوری دادهها، روش پژوهش مورد مطالعه، توصیفی و از نوع همبستگی بوده و نوع گردآوری اطلاعات و دادهها برای پژوهش مورد نظر کتابخانهای میباشد. در این پژوهش برای آزمون فرضیهها از مدل رگرسیون خطی چند متغیره استفاده شده است و روش آماری مورد استفاده دادههای پانل میباشد. نتایج حاصل از آزمون فرضیههای پژوهش بیانگر آن است که بین بازده سهام و نوسانات نامتعارف (ریسک غیرسیستماتیک) در هر سه مدل پژوهش ارتباط معناداری وجود دارد و توان توضیحدهندگی بازده سهام بوسیله ریسک غیرسیستماتیک در الگوی چهار عاملی کرهارت نسبت به سایر مدلها بیشتر است.
اندازه گیری پویای پایداری شبکه بین بانکی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۸
167 - 197
حوزههای تخصصی:
بانک ها با ورود به بازار بین بانکی به منظور ایجاد موازنه بین سود آوری و مدیریت ریسک نقدینگی خود، متناسب با شرایط فعالیت های کوتاه مدت ، نسبت به تجهیز منابع از طریق این بازار و یا اعطای وام کوتاه مدت به سایر بانک ها اقدام می نمایند. تعهدات بانک ها در بازار بین بانکی میتواند به علت اثر سرایت منجر به بروز و افزایش ریسک سیستمی شود. بدین منظور در این پژوهش به بررسی پایداری شبکه بین بانکی در طی زمان با استفاده از سنجه های آماری به کار رفته در تئوری شبکه های پیچیده پرداخته شده است. این سنجه ها ویژگی های توپولوژیکی شبکه را مشخص می کند و با لحاظ جهت و وزن ارتباط بین گره ها ساختارهای اساسی شبکه را تعیین می کنند. نتایج نشان می دهد که ساختارشبکه در طی زمان به فراخور شرایط اقتصادی تغییر کرده است. شاخص های اندازه گیری ریسک سیستمی از قبیل ضریب خوشه بندی، میانگین کوتاهترین طول مسیر و همگونی و تمرکز شبکه نشان می دهند که پایداری شبکه به مرور کمتر و ریسک سیستمی افزایش یافته است. همچنین در صورت بروز مشکل و نکول در شبکه بیشترین آسیب پذیری از ریسک سیستمی متوجه بانک های تخصصی-دولتی و خصوصی شده بوده و بانک های خصوصی با توجه به حجم مبادلات بالا و جریان خالص منفی می توانند ریسک سیستمی قابل توجهی را به شبکه بازار بین بانکی منتقل کنند. همچنین شواهدی از بروز واسطه گری توسط بانک های خصوصی در شبکه مشاهده گردید.
نقش اخلاق کسب و کار در مسئولیت اجتماعی شرکت ها
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به نقش اخلاق کسب و کار در مسئولیت اجتماعی شرکت ها پرداخته است. این پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش گردآوری داده ها توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری شامل مدیران، معاونان و کارشناسان 8 شرکت صنایع غذایی شهرک صنعتی کاوه است که تعداد آن ها 120نفر براورد شده است. جهت تعیین حجم نمونه با استفاده از روش خوشه ای 92 نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه می باشد. پرسشنامه اخلاق کسب و کار توسط Robin و Reidenbach درسال ۱۹۹۰ با 8 سوال، پرسشنامه مسئولیت اجتماعی شرکت توسط چن و گونگ در سال ۲۰۰۹ با 16 سوال می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در فرضیه اصلی، اخلاق کسب و کار در مسئولیت اجتماعی شرکت ها تاثیر مثبت دارد، فرضیه فرعی اول اخلاق کسب و کار در بعد اقتصادی مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها تاثیر مثبت دارد ، فرضیه فرعی دوم اخلاق کسب و کار در بعد قانونی مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها تاثیر مثبت دارد و فرضیه فرعی سوم اخلاق کسب و کار در بعد اخلاقی مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها تاثیر مثبت دارد و فرضیه فرعی چهارم، اخلاق کسب و کار در بعد فعالیت های خیرخواهانه مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها تاثیر مثبت دارد. در این پژوهش همه پنج فرضیه تایید می گردد.
مدل سازی انتخاب سبد بهینه سهام بر مبنای ارزیابی ریسک و رویکرد مالی رفتاری (حسابداری ذهنی) در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۱
75 - 101
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به مدلسازی انتخاب سبد بهینه با رویکرد حسابداری ذهنی و بر مبنای شاخص های ارزیابی ریسک و بازده بر اساس نظر خبرگان می پردازد. در این راستا پس از نظر سنجی چند مرحله ای از 28 خبره و تدوین مدل پایه بر اساس روشهای کیفی، با محاسبه بازده صنایع مختلف بورسی طی ده سال به ارزیابی مقایسه ای روش های بهینه سازی پرتفوی با توسعه روش های محاسبه ریسک از واریانس به ارزش در معرض خطر و وارد نمودن متغیر حسابداری ذهنی سرمایه گذاران در قالب دو دوره آموزش هشت ساله و آزمایش دو ساله پرداخته است. نوآوری اصلی تحقیق در تدوین مدل ریاضی بهینه سازی با درج محدودیتهای حسابداری ذهنی و نقدشوندگی بوده و ارزیابی نهایی مدل توسعه یافته نشان دهنده کارکرد مناسب مدلسازی مذکور در عملکرد پرتفوی می باشد. نتایج حاصله نشان می دهد که عملکرد پرتفوی های حاصل از مدل مبتنی بر حسابداری ذهنی DMSS و MVO در حالت ساده یکسان عمل کرده و اختلاف معناداری ندارند. ولی پرتفوی هایی که بر اساس مدلهای مبتنی بر حسابداری ذهنی با در نظر گرفتن محدودیتهای ارزش در معرض ریسک و نقدشوندگی تشکیل شده اند عملکردی به مراتب بهتر از مدل MVO دارند.
بررسی تأثیر اندازه شرکت بر رابطه بین منابع نامشهود و عملکرد شرکت در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر اندازه شرکت بر رابطه بین دارایی های نامشهود و عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. دارایی های نامشهود مورد بررسی در این پژوهش شامل منابع انسانی، منابع مدیریتی، قابلیت نوآوری و دارایی نامشهود مبتنی بر بازار می باشد. همچنین، متغیر عملکرد بر مبنای معیارهای بازده دارایی، بازده فروش و نسبت کیوتوبین سنجیده می شود. برای آزمون فرضیه ها از آزمون مقایسه میانگین دو جامعه و مدل رگرسیون چند متغیره در قالب داده های ترکیبی استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان دهنده آن است که بین منابع انسانی، منابع مدیریتی در شرکت های کوچک و متوسط و شرکت های بزرگ تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین، نتایج حاکی از آن است که منابع انسانی بر عملکرد بر مبنای بازده فروش و بازده دارایی و منابع مدیریتی بر عملکرد بر مبنای بازده فروش، تأثیر معنی داری دارد. علاوه بر آن، اندازه شرکت بر رابطه بین قابلیت نوآوری و عملکرد بر مبنای کیوتوبین تأثیر معنی داری دارد.
نقش گروه های تجاری در انتقال ریسک و عملکرد شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال بیستم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۸۰
175-199
حوزههای تخصصی:
هنگامی که توانایی ایفای تعهدات از محل جریان های نقدی برای سرمایه داران خارجی محدود است ،گروه های تجاری ، یک مزیت اعتباری و تامین مالی را فراهم می کند،. تقسیم (به اشتراک گذاری) ریسک یکی دیگر از عوامل مهم و موثر گروه های تجاری است. هدف اصلی این پژوهش ،بررسی انتقال ریسک و عملکرد در گرو های تجاری است. این پژوهش از حیث هدف، از نوع کاربردی است. جامعه آماری، شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1388-1397 است. نتایج این تحقیق بیانگر آن است که اولاً شرکت های وابسته به گروه های تجاری با احتمال کمتری برای مقابله با محدودیت های مالی (سطح پایینی از حساسیت جریان نقدی سرمایه گذاری ) نسبت به شرکت های مستقل، در صورت ثابت ماندن سایر شرایط اقدام می کنند . ثانیاً شرکت های وابسته به گروه های تجاری نسبت به شرکت های مستقل، با احتمال بالاتری اقدام به تسهیم (تقسیم) ریسک می کنند و ثالثاً عملکرد شرکت های وابسته به گروه های تجاری نسبت به شرکتهای مستقل، متفاوت است.
تحلیل تأثیر ریسک برآورد خطر ورشکستگی بر محافظه کاری حسابرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۲
67 - 97
حوزههای تخصصی:
هدف:با توجه به اهمیت موضوع ورشکستگی و پیامدهای آن،این پژوهش به دنبال آن است که با اندازه گیری ریسک برآورد خطر ورشکستگی صاحبکار، به بررسی فرضیه محافظه کاری حسابرسان در این شرایط پرداخته، آثار این ریسک را بر رفتار آنها تحلیل نماید. روش:برای بررسی موضوع، براساس رگرسیون چند گانه و نیز رگرسیون پروبیت، داده های 110 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1386 تا 1396 از صورت های مالی، گزارش های حسابرسی صورت های مالی، سایت رسمی بورس اوراق بهادار تهران و نیز اطلاعات نزد جامعه حسابداران رسمی ایران جمع آوری و برای آزمون فرضیه های پژوهش استفاده شد. یافته ها:براساس یافته های پژوهش، افزایش ریسک برآورد خطر ورشکستگی صاحبکار، بر صدور بند ابهام در تداوم فعالیت صاحبکار، در گزارش حسابرس تأثیر مثبت دارد؛ اما افزایشاین ریسک، تاثیری بر حق الزحمه حسابرس نداشته است. نتیجه گیری: حسابرسان در راستای مسئولیت های حرفه ای و نیز پاسخگویی اجتماعی که در قبال ورشکستگی صاحبکاران خود دارند، هوشیار بوده، ضمن توجه به تأثیر ریسک برآورد خطر ورشکستگی صاحبکاران بر برآورد خود از اجزای خطر حسابرسی با افزایش این ریسک، محافظه کارانه تر رفتار می کنند.
آراستگی منفعت طلبانه ارقام سود (زیان) و بدهی با تاکید بر نقش نظام راهبری شرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، به بررسی آراستگی منفعت طلبانه ارقام سود و بدهی و اثر نظام راهبری شرکتی بر روی آن می پردازد. به منظور سنجش آراستگی روبه بالای سود و روبه پایین زیان و بدهی از شیوه ای به نام قاعده بنفورد (1938) استفاده شده است. نظام راهبری شرکتی نیز با استفاده از یک شاخص تجمیعی با استفاده از معیارهای استقلال هیئت مدیره، سهامداران نهادی، تمرکز مالکیت و نوع حسابرس سنجیده شد. در این راستا داده های 155 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره 1387 الی 1397 آزمون شده است. برای بررسی و مقایسه توزیع واقعی اعداد سود (زیان) و بدهی با توزیع مورد انتظار(بنفورد)، از روش آزمون Z استاندارد، توزیع کای مربع و همچنین آزمون وی کرامر، استفاده شد. نتایج نشان داد مدیران ارقام سود را برای بهره مندی از واکنش های روانی استفاده کنندگان، به صورت معناداری به سمت بالا می آرایند؛ این در حالیست که چنین قاعده ای در خصوص ارقام زیان و بدهی برقرار نیست و این ارقام از سوی مدیران آراسته نمی شوند. بعلاوه، نتایج پژوهش حاکی از آن است که نظام راهبری شرکت توان مدیران را در آراستگی مبالغ سود (زیان) و بدهی کاهش نمی دهد.
رویکرد اقتصاد رفتاری به بازار سرمایه با تأکید بر فرضیه بازار تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۲
188 - 219
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی رفتار و روند قیمت ها در بورس اوراق بهادار تهران بر اساس دیدگاه اقتصاد رفتاری پرداخته شده است. در این راستا فرضیه بازار تطبیقی به عنوان جانشین فرضیه کلاسیک بازار کارا مورد تحلیل واقع شده است. برای این منظور از داده های شاخص 50 شرکت برتر بورس به عنوان نماینده ای از کل بازار در دوره زمانی دی ماه 1387 تا تیرماه 1397 بر اساس قیمت های پایانی روز بهره گرفته شده است. در راستای آزمودن فرضیه بازار تطبیقی، ابتدا به بررسی کارایی بازار با بهره گیری از آزمون های BDS، شکست ساختاری و ریشه واحد مبادرت ورزیده شده است. افزون بر آن از آزمون نسبت واریانس چندگانه برای آزمون نمودن فرضیه بازار تطبیقی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که در دوره موردمطالعه، نه تنها بازار رفتاری کارا از خود نشان نداده است، بلکه نتایج آزمون BDS نیز رفتار غیرخطی سری زمانی را تأیید نموده است. مضاف بر این آزمون نسبت واریانس چندگانه فرضیه بازار تطبیقی را مورد تأیید قرار داده است. این امر نشان می دهد که حداقل در برخی بازه های زمانی امکان پیش بینی روند قیمت ها و کسب بازدهی بیش از بازدهی بازار محقق بوده است. همچنین تصور فعالان بازار به عنوان یک مجموعه همگن، که از اصول فرضیه بازار کارا است، برداشتی غیر صحیح می باشد.