فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۶۱ تا ۱٬۰۸۰ مورد از کل ۱۲٬۵۲۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
Allocating fixed costs with undesirable data has recently been one of the most important issues for managers to discuss. Lack of attention to undesirable data may lead to incorrect cost allocation. Considering and determining undesirable inputs and outputs, data envelopment analysis (DEA) technique can be significantly helpful in determining the cost allocation strategy. In-puts and outputs are divided into two desirable and undesirable groups. Obviously, desirable inputs and undesirable outputs must be reduced and undesirable inputs and desirable outputs must be increased to improve performance. This manuscript presents two strategies for allocating fixed costs with undesirable data. In the first strategy, each decision making unit (DMU) first determines the minimum and maximum shares that it can receive from the fixed resources while the efficiency of that DMU and other DMUs re-mains the same after receiving the fixed resources. Finally, the decision maker chooses the fixed cost for each DMU between the minimum and maxi-mum cost values proposed. In the second strategy, the allocation of fixed costs is done using the CCR multiplicative model with undesirable data. The effectiveness of both methods is examined by an applied study on the commercial banks.
ارائه چارچوب تأمین مالی جمعی در صنعت فیلم سازی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: نرخ شکست و فقدان گرایش سرمایه گذاران به پروژه های تأمین مالی جمعی در ایران زیاد است. یکی از مهم ترین دلایل شکست این پروژه ها، فقدان چارچوب مناسب تأمین مالی جمعی است؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر، ارائه چارچوب تأمین مالی جمعی در صنعت فیلم سازی جمهوری اسلامی ایران است.روش: این پژوهش با استفاده از روش کیفی فراترکیب انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات در پژوهش حاضر، اسناد و مدارک گذشته در این زمینه است که به طور کلی شامل 45 مقاله می شود. شیوه تحلیل داده ها براساس کدگذاری باز است.یافته ها: چارچوب تأمین مالی جمعی مستخرج از پژوهش حاضر در برگیرنده سه مرحله قبل، حین و پسا سرمایه گذاری است. مرحله قبل سرمایه گذاری در برگیرنده عوامل مربوط به فرهنگ، صنعت فیلم سازی، اجتماعی، اقتصادی، محیط قانونی و حمایتی، زیرساخت فناورانه و امکان سنجی اجرای طرح است. مرحله حین سرمایه گذاری در برگیرنده عوامل مربوط به پلتفرم و سایت های ارائه دهنده خدمات، مدیریت ریسک، توسعه و بهبود ارتباطات و بانک اطلاعاتی سرمایه گذاران است. مرحله پسا سرمایه گذاری نیز شامل کنترل و نگهداشت سرمایه گذاران می شود.
بسط نظریه اتوپایسیس در تأثیر ابعاد محتوایی ساختار شرکت ها بر توسعه پارادایم گزارشگری یکپارچگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۲
171 - 189
حوزههای تخصصی:
هدف : امروزه گزارشگری فقط برای اطلاع رسانی نیست، بلکه با گسترش مفاهیمِ مدیریتی و کسب وکار، نگاه شرکت ها به سوی تمام ذینفعان معطوف شده و تغییرات عمده ای در روش های کسب وکار، شیوه تولید سرمایه و حیطه تعامل با ذینفعان است که برای رفع این نیاز، روی آوردن به گزارشگری یکپارچه به عنوان مبنایی مبتنی بر توسعه ارزش های تعامل با ذینفعان می تواند بسیار مهم و اثربخش باشد. اما فقدان یک هماهنگی و توازن بین ساختار با سیستم هایی همچون سیستم گزارشگری مالی، سبب می گردد کارکردهای شیوه گزارشگری یکپارچه از ظرفیت های ایجادِ ارزش فراگیر برخوردار نباشد. لذا، این پژوهش با بسط نظریه اتوپایسیس به دنبال بررسی تأثیر ابعاد محتوایی ساختار شرکت ها بر توسعه پارادایم یکپارچگی گزارشگری مالی است. روش: پژوهشِ حاضر از رویکرد نتیجه، جزء پژوهش های کاربردی محسوب و از نظر هدف در دسته پژوهش توصیفی/ همبستگی قرار می گیرد، زیرا اقدام به مطالعه داده های مربوط به یک مقطعِ زمانی یعنی 1399 - 1398 براساس روش تحلیل داده های مقطعی، مبتنی بر تحلیل مسیر و چارچوب مدلِ سازی ساختاری حداقل مربعات جزئی ( PLS ) می نماید. داده مربوط به متغیرِ یکپارچگی گزارشگری از طریق چک لیست امتیازی افشای اطلاعات شرکت ها براساس گزارش های صورت های مالی استخراج گردید و و داده ی مربوط ابعاد محتوایی از طریق توزیع پرسشنامه بینِ مدیران عاملِ شرکت های مورد بررسی، گردآوری شد. یافته ها : نتایج نشان داد، ابعاد محتوایی بر توسعه پارادایم یکپارچگی گزارشگری تأثیر مثبت و معناداری دارد. نتیجه گیری : در واقع این نتیجه نشان داد، برمبنای بسط نظریه اتوپایسیس که بیان کننده سطح همراستایی ساختار با سیستم است، ابعاد محتوایی به عنوان مبنای ساختاری یک شرکت می تواند سببِ افزایش اثرمثبت در پارادایم یکپارچگی گزارشگری شود.
نقش مدیریت اقلام سرمایه در گردش در تبیین کارایی عملیاتی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۰
255 - 287
حوزههای تخصصی:
مدیریت سرمایه در گردش نقش قابل توجهی در رشد و بقای شرکت و همچنین افزایش ارزش آن و ثروت سهامداران، حفظ شرایط رقابتی و عملکرد مطلوب شرکت دارد. هدف اصلی این پژوهش نیز شناسایی نقش اقلام سرمایه در گردش در تبیین کارایی عملیاتی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. نمونه مورد مطالعه شامل 112 شرکت طی سال های 1395 تا 1399 است. برای اندازهگیری متغیر کارایی عملیاتی از روش تحلیل پوششی داده ها بهره گرفته شد؛ برای بررسی اثر اقلام سرمایه در گردش و رشد سود سهام بر کارایی عملیاتی، 8 فرضیه طراحی گردید و برای آزمون فرضیه های پژوهش با بهره گیری از داده های تابلویی از روش رگرسیون چندمتغیره و مدل اثرات ثابت استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیه های پژوهش در سطح اطمینان 95 درصد نشان داد متغیرهای متوسط دوره وصول مطالبات، متوسط دوره پرداخت بدهی، نسبت رشد سود سهام، سطح نگهداشت وجه نقد و نسبت نقدینگی بر کارایی عملیاتی تأثیر مثبت و معناداری دارند، اما متغیرهای چرخه تبدیل وجه نقد و متوسط دوره گردش موجودی کالا بر کارایی عملیاتی تأثیر منفی دارند. بنابراین، به مدیران پیشنهاد میشود با توجه نقش هریک از اقلام سرمایه در گردش، آنها را با توجه به اهداف کوتاه مدت و بلندمدت شرکت مورد استفاده قرار دهند، چون می تواند در ارزیابی انعطاف پذیری مالی و توان پرداخت بدهی شرکت مفید واقع شود و موجب دستیابی به نقدینگی بهینه، افزایش سودآوری و عملکرد شرکت میشود. همچنین، آگاهی از نقش آنها به تصمیم گیری مطلوب سرمایه گذاران، اعتباردهندگان و تحلیلگران کمک میکند.
مقایسه عملکرد مدل های مارکویتز و مدل ارزش در معرض خطر براساس ریسک عدم نقدشوندگی تی کاپولا با هم بستگی شرطی پویا (DCC t-Cupola LVaR) جهت بهینه سازی پرتفوی در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
152 - 179
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه عملکرد مدل های مارکویتز و مدل ارزش در معرض خطر با رویکرد نقدشوندگی تی کاپولا با هم بستگی شرطی پویا (DCC-t Cupola LVaR)، جهت بهینه سازی پرتفوی در بورس اوراق بهادار تهران است. ضمن ارائه یک مدل ترکیبی، م دل استخراج شده بررسی شده است تا کاراترین مدل، برای بهینه سازی سبد سرمایه گذاری با در نظر داشتن شرایط عدم قطعیت سرمایه گذاری و غیرخطی بودن هم بستگی بین بازده دارایی انتخاب شود. روش: برای تخمین DCC-tCopula-LVaR ابتدا از مدل (ARIMA -GARCH 1,1) سری زمانی جزء اخلال توزیع بازده دارایی ها برآورد و استاندارد می شود؛ سپس توزیع های حاشیه ای دارایی ها با استفاده از تابع تی کاپولا استیودنت برآورد می شود. در ادامه، از روش پارامتریک، مقادیر DCC-tCopula-LVaR محاسبه می شود. در گام آخر با استفاده از برنامه ریزی خطی، ترکیب بهینه پرتفوی و مرز کارای دو مدل در سطوح اطمینان 80، 85، 90، 95 و 99 درصد برای دو مدل فوق محاسبه خواهد شد. یافته ها: یافته های این پژوهش حاکی از آن است که هرچه مقدار ارزش در معرض خطر بیشتر می شود، مقدار شارپ مدل DCC-tCopula-LVaR در مقایسه با مدل مارکویتز کاهش می یابد. نتیجه گیری: استفاده از مدل DCC-tCopula-LVaR در شرایطی که مقدار ارزش در معرض خطر تعدیل شده نقدینگی پایین است، عملکرد بهتری برای بهینه سازی سبد سهام در مقایسه با مدل مارکویتز، مبتنی بر معیار سنجش شارپ به همراه دارد.
رسیدگی مالیاتی تراکنش های بانکی از منظر حقوقی – اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
143 - 160
حوزههای تخصصی:
بدست آوردن تراکنش های بانکی مودیان برای ایجاد دقّت، سرعت و سهولت در رسیدگی های مالیاتی برای سازمان امور مالیاتی قریب چندین دهه جزء آمال و اهداف بود و حال که این مهم در اجرای قسمت 2 از بند پ ماده 169 مکرر ق.م.م مصوب 1394 به وجود آمده است، مجدداً به نظر می رسد مشکلاتی در این جهت وجود دارد. لذا در این مقاله با رویکرد توصیفی- تحلیلی سعی در بررسی و واکاوی شرایط حال حاضر در رسیدگی به تراکنش های بانکی شده است و ب ا دی دی نقّ ادانه و با تاکید ب ر ای ن که ت راکنش های بان کی یک سندِ رسمی و مدرکِ مُوی د می باشد، اعلام گردیده که آن سند به خودی خود مُثبتِ درآمد نبوده و نیازمند مدرک تکمیلی است. بنابراین به لحاظ قانونی درخصوص تراکنش هایِ بانکیِ نامشخص، شُمولیتِ مالیاتیِ آنان خالی از اِشکال نیست و در این خصوص با یک خلاء قانونی مواجه هستیم. برای حل این مسئله پیشنهاد گردید، تحت عنوان لایحه ای الحاقی (تبصره 4 ماده 147 قانون مالیات های مستقیم)، دالّ بر ایجاد این حق و لزوم تحریر آیین نامه ای در این خصوص توسط سازمان امور مالیاتی، به تصویب مجلس محترم شورای اسلامی برسد.
بررسی اثر میانجی بکارگیری کلان داده در رابطه میان حاکمیت هیئت مدیره و تأخیر در ارائه گزارش حسابرسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی استفاده از کلان داده در رابطه میان حاکمیت هیئت مدیره و تأخیر در گزارش حسابرسی است.
روش: تعداد 152 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1395-1400 به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. همچنین برای بررسی رابطه میان حاکمیت هیئت مدیره، بکارگیری کلان داده، و تأخیر در گزارش حسابرسی، از حداقل مربعات معمولی، مدل سازی معادله ساختاری، استفاده شده است.
یافته ها: نتایج نشان داد که می توان از کلان داده به عنوان پیش بینی کننده تأخیر در ارائه گزارش حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران استفاده کرد. همچنین هنگامی که از کلان داده به عنوان میانجی استفاده می شود، حاکمیت هیئت مدیره تأثیر معناداری روی تأخیر در گزارش حسابرسی دارد.
نتیجه گیری: این پژوهش، سرمایه گذاران و ذینفعان را نسبت به اهمیت بکارگیری کلان داده و رویه های حاکمیت شرکتی در کاهش تأخیر در ارائه گزارش حسابرسی آگاه می سازد. همچنین می تواند در ایجاد الزامات گزارش حسابرسی و اِعمال قوانین جهت تضمین انتشار به موقع گزارش حسابرسی، به قانون گذاران کمک نماید. همچنین تحقیق حاضر شواهد خاصی از نقش بکارگیری کلان داده در میانجی گری رابطه میان حاکمیت هیئت مدیره و تأخیر در ارائه گزارش حسابرسی را فراهم می کند.
بررسی تأثیر ریسک کنترل داخلی بر حق الزحمه حسابرسی با توجه به نقش میانجی کیفیت افشا در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۰
۲۳۰-۲۰۷
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر ریسک کنترل داخلی بر حق الزحمه حسابرسی با توجه به نقش میانجی کیفیت افشا در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. متغیر وابسته تحقیق حق الزحمه حسابرسی، متغیر مستقل ریسک کنترل داخلی و از کیفیت افشا به عنوان متغیر میانجی استفاده گردیده است. نمونه آماری پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری حذفی سیستماتیک از میان شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انتخاب گردید. این نمونه شامل ۱۲۷ شرکت بود که اطلاعات این شرکت ها بین سال های ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۹ جهت تحلیل فرضیه های پژوهش جمع آوری گردید. فرضیه های پژوهش با استفاده از روش رگرسیون پانل دیتا و رگرسیون ترکیبی در نرم افزار ایویوز تجزیه وتحلیل گردید. نتایج آزمون های آماری جهت تجزیه وتحلیل فرضیه های پژوهش نشان میدهد که ریسک کنترل داخلی بر حق الزحمه حسابرسی تأثیر مثبت و معنادار دارد و کیفیت افشا نیز بر حق الزحمه حسابرسی تأثیر معناداری دارد و کاهش کیفیت افشا در افزایش ریسک کنترل داخلی تاثیر بسزایی دارد که باعث افزایش حق الزحمه حسابرسی می گردد. همچنین نتایج نشان می دهد علاوه بر اینکه ریسک کنترل داخلی بر حق الزحمه حسابرسی تأثیر مستقیم دارد، ریسک کنترل داخلی نیز به واسطه کیفیت افشا بر حق الزحمه حسابرسی نیز تاثیر غیر مستقیم دارد. بنابراین پیشنهاد می شود که مدیران، سیستم کنترل داخلی قوی در شرکت پایه ریزی نمایند تا علاوه بر افزایش کارایی و اثربخشی و تحقق رسالت اصلی شرکت، حق الزحمه حسابرسی نیز کاهش یابد. همچنین برای کاهش حق الزحمه های حسابرسی در شرکت و ایجاد اطمینان در سرمایه گذاری نسبت به اتخاذ تصمیمات کارا و بهینه توسط مدیریت، طرح های پاداشی مبتنی بر عملکرد و کنترل داخلی درست و بلندمدت برای مدیران در نظر گرفته شود.
نقش خودشیفتگی مدیر عامل صاحبکار در انتخاب حسابرسان زن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
45 - 66
حوزههای تخصصی:
حسابرسان مستقل، در اعتباردهی به صورتهای مالی نقش بسزایی دارند.انتخاب حسابرس مستقل، مهم ترین تصمیم سهامداران برای اعتباربخشی به صورتهای مالی است. عوامل مختلفی بر انتخاب حسابرس تاثیر میگذارند، از جمله این عوامل میتوان به ویژگی های روانشناختی مدیریت صاحبکار همانند خودشیفتگی مدیرعامل اشاره نمود. همچنین، با توجه به نقش مهم زنان در حرفه حسابرسی و نقش خودشیفتگی مردان در زن ستیزی و باورهای مردسالارانه، هدف این پژوهش بررسی نقش خودشیفتگی مدیرعامل صاحبکار در انتخاب حسابرس زن بوده است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و با رویکرد توصیفی-همبستگی انجام شده است و داده های لازم با استفاده از جامعه آماری شامل 134 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 1389 تا 1398 به روش رگرسیون چند متغیره لاجستیک باینری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج پژوهش نشان داد که خودشیفتگی مدیرعامل صاحبکار رابطه منفی و معنی داری با انتخاب حسابرس زن دارد. همچنین، گزارش زیان رابطه ای منفی و معنی دار و درصد سهام متعلق به سهامدار عمده رابطه ای مثبت و معنی دار با احتمال انتخاب حسابرس زن دارند. از آنجایی که زنان حسابرس در مقایسه با مردان حسابرس ، دقت نظر و کیفیت حسابرسی بیشتری دارند. از این رو، می توان گفت که خودشیفتگی مدیرعامل می تواند معیاری برای کاهش کیفیت گزارشگری مالی و کیفیت حسابرسی باشد.
بررسی سودمندی گزارش تفسیری مدیریت: دیدگاه استفاده کنندگان، تهیه کنند گان و نهادهای ناظر و تدوین کننده مقررات بازار سرمایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
107 - 146
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، سودمندی گزارش تفسیری مدیریت کنونی را برای اولین بار در ایران از منظر استفاده-کنندگان این گزارش، تهیه کنند گان آن و نهادهای ناظر و تدوین کننده مقررات بازار سرمایه مورد بررسی قرار می دهد. به منظور جمع آوری داده های پژوهش، ابتدا بر مبنای ادبیات و مبانی نظری مرتبط، فرضیه های مرتبط با سودمندی گزارش تفسیری مدیریت تدوین گردید. سپس به شیوه پیمایشی داده های مربوط به دیدگاه سه گروه یاد شده در سال 1400 جمع آوری و فرضیه های پژوهش با استفاده از آزمون تک نمونه ای ویلکاکسون مورد بررسی قرار گرفتند. بر مبنای یافته های این پژوهش، استفاده کنندگان اصلی گزارش های مالی، گزارش تفسیری مدیریت کنونی را در هنگام تصمیم گیری سودمند نمی دانند. همچنین تهیه کنندگان گزارش تفسیری مدیریت، این گزارش را از جنبه عدم افزایش هزینه های مستقیم و غیرمستقیم شرکت و ایفای بهتر مسئولیت شرکت در برابر بورس اوراق بهادار سودمند دانسته اما از جنبه کاهش هزینه تأمین مالی و افزایش مشروعیت شرکت سودمند نمی دانند. افزون بر این، نهادهای ناظر و تدوین کننده مقررات بازار سرمایه این گزارش را از هیچ یک از جنبه های افزایش کارایی (اطلاعاتی)، نقدشوندگی بازار سهام، افزایش تعداد سرمایه گذاران و تحلیل گران بازار سودمند نمی دانند. نتایج این پژوهش می تواند شرکت ها و نهاد های ناظر و تدوین کننده مقررات بازار سرمایه در کشور (سازمان بورس اوراق بهادار و سازمان حسابرسی) را در رابطه با میزان سودمندی گزارش تفسیری مدیریت کنونی و لزوم هرگونه تجدید نظر و به روزرسانی رهنمودها و یا استانداردهای مربوط به تهیه آن آگاه سازد.
طراحی یک مدل فرآیندی برای رصد و پویش تحولات آینده صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی بودجه و مالیه سال چهارم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
87 - 110
حوزههای تخصصی:
بانک ها به عنوان مهمترین نهادهای مالی و با توجه به سرعت تغییر در فناوری های مالی و به طور کلی تغییرات مکرر در نظام بانکی بین الملل، از حیث مواجهه با تلاطم ها و تغییرات محیط بیرونی، نیاز بیشتری به مقوله دیدبانی آینده و پویش محیطی دارند. از اینرو این تحقیق با روش مطالعات اسنادی و بهره گیری از روش پرسشنامه خبرگانی به ارائه یک مدل فرآیندی برای انجام رصد و پویش محیطی در بانک ها برای مواجهه مطلوب با آینده صنعت بانکداری می پردازد. در این راستا، پس از بررسی الگوهای مختلف پویش، رصد و دیدبانی، الگوی فرایندی پویش محیطی مشتمل بر عناصر، روابط و فرایندهای اصلی طراحی گردید و اعتباربخشی فرآیندها با اخذ نظر خبرگان و صاحب نظران از طریق پرسشنامه اعتباربخشی انجام شد. بر اساس نتایج پژوهش، مدل فرآیندی اعتباربخشی شده مشتمل بر 4 فرآیند اصلی یافتن، تجزیه و تحلیل، چارچوب دادن و بکارگیری ارائه گردید. این مدل می تواند در شناخت، تحلیل و برنامه ریزی مناسب برای مواجهه با آینده صنعت بانکداری در شبکه بانکی کشور مورد بهره برداری قرار گیرد.
بررسی تاثیر رتبه بندی اعتباری بر سودآوری شرکت های بورس اوراق بهادار ایران با استفاده از رگرسیون چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی بودجه و مالیه سال چهارم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
135 - 152
حوزههای تخصصی:
بررسی تاثیر رتبه بندی اعتباری بر سودآوری شرکت های بورس اوراق بهادار ایران با استفاده از رگرسیون چندگانه چکیده سودآوری از جمله مهمترین شاخص های ارزیابی شرکت ها است. در این پژوهش پس از اضافه کردن عامل رتبه بندی اعتباری به ادبیات عوامل موثر بر سودآوری در کنار متغیرهای نقدینگی، اهرم مالی، رشد فروش، اندازه شرکت و نرخ مالیات به عنوان عوامل موثر بر تعیین سودآوری شرکت های بورس اوراق بهادار از رگرسیون چندگانه برای تجزیه و تحلیل و اندازه گیری تأثیر متغیرها بر سودآوری استفاده شده است. دوره زمانی پژوهش 1399 است. نتایج بدست آمده نشان می دهد متغیرهای رتبه بندی اعتباری و اهرم مالی تاثیر مثبت بر سودآوری دارند و رتبه بندی اعتباری یک متغیر کلیدی در عوامل موثر بر سودآوری شرکت های بورس اوراق بهادار است. در حالی که نقدینگی اثر منفی و معنی داری بر سود شرکت ها دارد. همچنین، بین متغیرهای اهرم مالی نرخ مالیات با سودآوری رابطه معنی داری وجود ندارد.
نقش اقلام تعهدی در کاهش مشکلات زمان بندی و تطابق جریان وجه نقد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
حسابداری تعهدی، با استفاده از اقلام تعهدی، سعی در رفع مشکلات زمان بندی و تطابق جریان وجه نقد دارد. هدف این مطالعه بررسی این موضوع است که اقلام تعهدی گزارش شده توسط شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تا چه میزان برای رسیدن به هدف غایی آن ها در کاهش مشکلات زمان بندی و تطابق جریان وجه نقد مورد استفاده قرار می گیرند. برای این منظور، داده های ترکیبی 153 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از تحلیل رگرسیون چند متغیره مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها حاکی از آن است که در شرکت های مورد بررسی، رابطه بین اقلام تعهدی و تغییرات جریان وجه نقد منفی می باشد و شدت این رابطه با افزایش مشکلات جریان وجه نقد افزایش می یابد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که اقلام تعهدی برای کاهش نوسانات جریان وجه نقد، که به عملکرد دوره جاری مربوط نیستند، مورد استفاده قرار می گیرند. همچنین هر چه مشکلات زمان بندی و تطابق جریان وجه نقد بیشتر باشد، اقلام تعهدی به طور فزاینده ای برای رفع این مشکلات مورد استفاده قرار می گیرند. بنابراین استفاده از کارکرد اقلام تعهدی در کاهش مشکلات زمان بندی و تطابق جریان وجه نقد، برای توضیح این اقلام مناسب به نظر می رسد.
ارتباط میان کارآیی مدیران در ایجاد جریان نقد عملیاتی و مدیریت سود واقعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مدیریت واحد تجاری همواره باید به دنبال فرصت هایی باشد تا ارزش شرکت را افزایش دهد. بدون ایجاد وجوه نقد کافی، نمی توان محصولات جدید تولید نمود و به فروش رساند، از این رو، ارزش شرکت بدون ایجاد وجوه نقد عملیاتی کافی بهبود نمی یابد. بنابراین، هدف این پژوهش آن است تا در راستای اهداف گزارشگری مالی، کارایی مدیران در ایجاد جریان نقد عملیاتی را بر اساس تحلیل پوششی داده ها اندازه گیری نماید و سپس رابطه میان نمره کارایی را با مدیریت سود واقعی مورد بررسی قرار دهد. جامعه آماری تحقیق شامل 550 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که از این تعداد 120 شرکت به عنوان نمونه تحقیق به روش حذف سیستماتیک انتخاب شده اند. مبانی نظری و داده های پژوهش طبق مطالعات کتابخانه ای جمع آوری شده است. برای تحلیل های آماری از رگرسیون خطی چندمتغیره استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد کارایی مدیران در ایجاد جریان نقد عملیاتی طی دوره پژوهش، روندی نزولی است. همچنین کارایی مدیران در ایجاد جریان نقد عملیاتی رابطه ای منفی و معنی دار با مدیریت سود واقعی دارد.
تحوّل بانکی با فنّاوری بِلاک چِین به منظور رعایت قوانین مبارزه با پولشویی توسط بانک ها
حوزههای تخصصی:
کاربرد رایانش ابری در بانکداری و تجارت الکترونیک (مزایا، چالش ها و تهدیدات امنیتی)
حوزههای تخصصی:
رابطه بین نظارت کمیته حسابرسی بر عملکرد حسابرسی داخلی و ماهیت فعالیت های حسابرسی داخلی
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال سوم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱
132 - 162
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین نظارت کمیته حسابرسی بر عملکرد حسابرسی داخلی و ماهیت فعالیت های حسابرسی می باشد. در این پژوهش، فرض بر آن است که تمایل کمیته حسابرسی برای جلوگیری از تحریف مالی منجر به افزایش تمرکز حسابرسی داخلی بر فعالیت های مبتنی بر کنترل های داخلی می شود. جهت سنجش نظارت کمیته حسابرسی بر عملکرد حسابرسی داخلی و همچنین برای سنجش ماهیت فعالیت های حسابرسی داخلی از پرسشنامه استفاده شده است. در این راستا، نظر 140 مدیر حسابرسی داخلی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال 1400 جمع آوری و مورد بررسی قرارگرفته است. برای آزمون فرضیه پژوهش از مدل رگرسیونی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که بر اساس نظرات مدیران حسابرسی داخلی مشارکت کننده در این پژوهش، نظارت کمیته حسابرسی بر عملکرد حسابرسی داخلی منجر به تمرکز حسابرسی داخلی بر فعالیت های مرتبط با کنترل های داخلی می شود. همچنین، اندازه شرکت، اهرم مالی، نسبت موجودی ها و وجود ضعف بااهمیت در کنترل های داخلی تأثیر مثبت و معناداری بر فعالیت های مرتبط با کنترل های داخلی حسابرسی داخلی دارند. درنهایت، نتایج نشان می دهد که نرخ رشد فروش و جریان نقد عملیاتی تأثیر معناداری بر فعالیت های مرتبط با کنترل های داخلی حسابرسی داخلی ندارند.
بررسی تأثیر هوش اخلاقی بر قضاوت حرفه ای حسابرسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
781 - 797
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی تأثیر هوش اخلاقی بر قضاوت حرفه ای حسابرسان و رتبه بندی میزان تأثیر هر یک از مؤلفه های ده گانه هوش اخلاقی بر قضاوت حرفه ای حسابرسان است.
روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر فرایند اجرا، تحلیلی استنباطی است. جامعه آماری پژوهش، حسابرسان دیوان محاسبات در سه استان اصفهان، چهارمحال و بختیاری و یزد است که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد ۱۱۵ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده های پژوهش، پرسش نامه است که بدین منظور از دو پرسش نامه استاندارد هوش اخلاقی و قضاوت حرفه ای حسابرسان استفاده شد (آلفای کرونباخ به ترتیب 954/0 و 936/0). از تعداد 115 پرسش نامه توزیع شده، 104 پرسش نامه قابلیت استفاده داشت. تجزیه وتحلیل داده ها و نیز آزمون فرضیه های پژوهش با استفاده از آزمون اسپیرمن انجام شد. به منظور رتبه بندی تأثیر مؤلفه های هوش اخلاقی بر قضاوت حرفه ای حسابرسان نیز، از آزمون فریدمن و همچنین نرم افزار اس پی اس اس انجام شد.
یافته ها: نتایج پژوهش بیانگر تأثیر هر ۱۰ مؤلفه هوش اخلاقی، بر قضاوت حرفه ای حسابرسان است که در میان آن ها، مؤلفه های وفای به عهد، اقرار به اشتباه ها و شکست ها و توانایی در بخشش اشتباه های خود، بیشترین تأثیر را بر قضاوت حرفه ای حسابرسان نشان دادند.
نتیجه گیری: می توان گفت تأثیر هر ده مؤلفه هوش اخلاقی، یعنی عملکرد مبتنی بر اصول، ارزش ها و باورها، راست گویی، استقامت و پافشاری برای حق، وفای به عهد، مسئولیت پذیری برای تصمیمات شخصی، اقرار به اشتباه ها و شکست ها، قبول مسئولیت برای خدمت به دیگران، فعالانه علاقه مند بودن به دیگران، توانایی در بخشش اشتباه های خود و توانایی در بخشش اشتباه های دیگران، بر قضاوت حرفه ای حسابرسان به تأیید رسید. رتبه بندی مؤلفه های هوش اخلاقی، بر اساس میزان تأثیر آن ها بر قضاوت حرفه ای حسابرسان، نشان می دهد که رتبه ۱ مؤلفه وفای به عهد با میزان تأثیر 87/6، رتبه 2 مؤلفه اقرار به اشتباه ها و شکست ها با میزان تأثیر 85/6، رتبه 3 مؤلفه توانایی در بخشش اشتباه های خود با میزان تأثیر 68/6، رتبه 4 مؤلفه عملکرد مبتنی بر اصول، ارزش ها و باورها با میزان تأثیر 10/6، رتبه 5 مؤلفه راست گویی با میزان تأثیر 08/6، رتبه 6 مؤلفه فعالانه علاقه مند بودن به دیگران با میزان تأثیر 78/5، رتبه 7 مؤلفه مسئولیت پذیری برای تصمیم های شخصی با میزان تأثیر 78/5، رتبه 8 مؤلفه قبول مسئولیت برای خدمت به دیگران با میزان تأثیر 70/5، رتبه 9 مؤلفه استقامت و پافشاری برای حق با میزان تأثیر 90/4 و رتبه 10 مؤلفه توانایی در بخشش اشتباه های دیگران با میزان تأثیر 86/4 است.
Stock Liquidity and Return Predictability; Is There a Connec-tion? (Evidence from an Emerging Market)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study examines the relationship between stock liquidity and return predicta-bility of 116 publicly-traded firms in Tehran Stock Exchange (TSE). To this end, we constructed a dated-regular frequency of time series with total 40128 stock-firm observations. After calculating daily bid-ask spreads and stock returns, the observations were classified based on liquidity into three classes and the return predictability was investigated across different classes using a set of parametric tests. The results exhibit signs of return autocorrelation and non-independence over three liquidity groups. Our findings didn’t show a connection between stock liquidity and market efficiency. The Hurst exponent also revealed mean reversion of returns series across different liquidity classes. We conclude that stock liquidity doesn’t play a significant role in market efficiency and return predictability of stocks in TSE. In case of TSE as other emerging markets, due to the small num-ber of traders (the need for more trading activity) and low market making activi-ties, both the cost of trading increases and the reaction to stock price information is delayed, resulting in predictability of price /return.
بودجه ریزی و استرس کارکنان در مواقع بحران: شواهدی از دوران بیماری همه گیر کووید 19 در دانشگاه های علوم پزشکی استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
262 - 290
حوزههای تخصصی:
هدف: بحران سازمانی به عنوان رویدادی تعریف می شود که ارزش های اولویت دار سازمان را تهدید می کند، مدت زمان محدودی برای ارائه پاسخ به آن وجود دارد و برای سازمان پیش بینی نشده و ناگهانی است. بحران با کووید ۱۹ شروع شد که تأثیرهای چشمگیری بر کارمندان گذاشت. کارمندان در این زمان، از راه دور و ساعات طولانی تری کار می کردند که همراه بود با افزایش بی اطمینانی ها، نگرانی ها و اختلال ها که همه اینها خستگی را افزایش می دهند. با توجه به درک اندک پیامدهای رفتاری تغییرات شیوه های کنترل مدیریت در واکنش به بحران های جهانی، این مقاله به بررسی آثار رفتاری تغییرات ناشی از بحران همه گیر کووید۱۹ در شیوه های کنترل مدیریت بودجه ریزی و عواملی که این آثار را تشدید یا کاهش می دهد، پرداخته است. روش: روش پژوهش این مطالعه اکتشافی، پیمایشی و از نوع مقطعی (نیمه اول سال ۱۴۰۱) است. مدیران شاغل در دانشگاه های علوم پزشکی استان فارس و بیمارستان های تابعه که حداقل ۵ سال سابقه مدیریتی و ۲۰ کارمند زیرمجموعه داشتند، جامعه آماری این پژوهش بودند. بدین منظور ۲۵۰ پرسش نامه توزیع و ۱۲۷ پرسش نامه دریافت شد که از بین آن ها ۹۹ پرسش نامه قابل استفاده بود. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش، از رویکرد الگوسازی معادلات ساختاری در نرم افزار اسمارت پی ال اس ۴ استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که دانشگاه های علوم پزشکی استان فارس در واکنش به آثار منفی کووید ۱۹، انقباض کنترل های بودجه ای خود را افزایش می دهند. همچنین، منقبض کردن کنترل های بودجه، به دلیل افزایش ادراک از ابهام و تعارض نقش، به گونه مثبت با فرسودگی عاطفی مرتبط است. افزون بر این، نتایج نشان داد که اثر انقباض کنترل های بودجه ای بر تعارض نقش، زمانی کاهش می یابد که درک مدیران از کنترل های بودجه ای در دوره های گذشته (قبل از بحران) این بوده باشد که این بودجه ها به روشی توانمند استفاده می شده است. نتیجه گیری: نتایج مقاله نشان داد که طراحی قدرتمند بودجه، در دوران پیش از بحران، آثار منفی و معناداری بر تعارض و ابهام نقش دارد؛ این بدان معناست که بودجه های قدرتمند هم مزایای اطلاعاتی دارند و هم به انعطاف پذیری بیشتر و کمک به حل وفصل خواسته های متضاد کمک می کنند. همچنین شواهد نشان داد که در وضعیت بحرانی، بودجه های قدرتمند اثرهای کاهش کنترل های بودجه را بر تعارض نقش کاهش می دهند؛ اما قدرت تأثیری بر ابهام نقش ندارد. این نتایج نشان می دهد که اگر سازمان های بهداشت عمومی و درمان، از بودجه خود برای کمک به مدیران به منظور درک عمیق تر وظایف و مسئولیت های خود و حل وفصل خواسته های متضاد استفاده کنند، بهتر می توانند با شوک مقابله کنند. واکنش منفی و کنترل بودجه های انقباضی به کاهش واکنش رفتاری نامطلوب ناشی از افزایش تعارض نقش و فرسودگی عاطفی کمک می کند. همچنین، بر اساس نتایج، اعتماد که معمولاً برای سازمان ها مفید است، جنبه تاریکی دارد که در آن مدیران برای جبران اعتمادی که به مدیران ارشد خود دارند، فشار بیشتری بر خود وارد می کنند (افزایش تعارض و ابهام نقش). با این حال، این موضوع اثرهای تشدید کنترل های بودجه ای بر تعارض و ابهام نقش را تشدید نمی کند. این یافته نشان می دهد که زیردستان به دنبال کسب اطمینان بیشتر در مورد انتظارات و مسئولیت های مدیران ارشدی که به آن ها اعتماد دارند، یا غلبه بر تعارض های ذاتی بین تعهدات به مدیران ارشد نیستند.