فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۷۶ مورد از کل ۴۷۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: خودکارامدی پژوهشی به عنوان یکی از عوامل مؤثر بر افزایش سطح پژوهشهای علمی دانشجویان تحصیلات تکمیلی، در میان این دانشجویان پایین است. بنابر این، هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر خودکارامدی پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی بود. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی- پیمایشی بود که به روش دلفی در سه دور اجرا شد. جامعه آماری پژوهش، تمامی خبرگان حوزه موضوعی پژوهش با سابقه کار پژوهشی در دانشگاهها و پژوهشگاههای مختلف بودند. ابزار پژوهش، پرسشنامه دلفی بود. خبرگان پنل دلفی به روش هدفمند انتخاب شدند و در نهایت، 31 نفر از خبرگان برای شرکت در پنل دلفی همکاری کردند. برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه های دلفی، شاخصهای توصیفی، آزمون دوجمله ای و ضریب هماهنگی کندال محاسبه شد. یافته ها: بر اساس نتایج، سه دسته عوامل ذیل به عنوان عوامل مؤثر بر خودکارامدی پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی شناسایی شدند: عوامل فردی(شامل مقطع تحصیلی، خودارزیابی، اضطراب، نگرش به پژوهش، مهارتهای پژوهش، آشنایی با روشهای آماری و مهارتهای نرم افزارهای آماری، تجارب پژوهشی، رشته تحصیلی، وضعیت سکونت(بومی- غیر بومی)، علاقه به پژوهش، موفقیت طلبی، باورهای خودکارامدی)؛ محیط پژوهشی(شامل امکانات پژوهشی محل تحصیل، جوّ پژوهشی محل تحصیل، میزان دسترسی به منابع پژوهشی، تشویق پژوهش)؛ عوامل آموزشی(شامل نقش استاد، نحوه ارائه درس روش پژوهش، برگزاری کارگاههای روش پژوهش). نتیجه گیری: این پژوهش با شناسایی عوامل مؤثر بر خودکارامدی پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی، می تواند به دست اندرکاران آموزش و پژوهش و دانشجویان در راستای افزایش و ارتقای خودکارامدی پژوهشی کمک کند و در نهایت، سطح پژوهش و تمایل به پژوهش را در آنان افزایش دهد.
بررسی محتوایی رساله های مدیریت و خط مشی گذاری فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تاکنون رساله های متعددی در حوزه مدیریت و خط مشی گذاری فرهنگی در کشور انجام شده که هرکدام از آنها سعی داشته اند تا از زاویه ای متفاوت به این موضوع مهم بپردازند. بر همین اساس، پژوهش حاضر سعی کرد تا با بررسی محتوایی رساله های انجام شده در حوزه مدیریت و خط مشی گذاری فرهنگی به روش فراترکیب، تحلیلی جامع از یافته های این رساله ها ارائه دهد. روش: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توسعه ای است و با مرور کلیه رساله های مرتبط با موضوع پژوهش در دانشگاههای منتخب که رشته های مرتبط را داشته اند، تعداد 50 رساله به عنوان نمونه پژوهش، انتخاب و با بهره برداری از روش فراترکیب(رویکرد هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو) بررسی محتوایی انجام شده است. یافته ها و نتایج: بر اساس تحلیل انجام شده، مقولات اصلی استخراج شده شامل بستر اجرای خط مشی فرهنگی، چالش های خط مشی گذاری فرهنگی، اصول مفهومی در خط مشی گذاری فرهنگی، مؤلفه های فرهنگی در خط مشی گذاری فرهنگی، الگوهای خط مشی گذاری فرهنگی و در نهایت، کاربردهای خط مشی گذاری فرهنگی می باشند.
تأثیر خرد سازمانی بر اعتماد بین فردی اعضای هیئت علمی دانشگاه های آزاد اسلامی استان فارس با نقش میانجی هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف کلی پژوهش تأثیر خرد سازمانی بر اعتماد بین فردی اعضای هیئت علمی دانشگاه های آزاد اسلامی استان فارس با نقش میانجی هوش هیجانی آن ها بود.روش شناسی: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه های آزاد اسلامی استان فارس به تعداد 1811 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی-خوشه ای و از طریق فرمول کوکران و جدول مورگان، تعداد 317 نفر به-عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های استاندارد خرد سازمانی براون و گرین (2006)، اعتماد بین فردی مک آلیستر (1998) و هوش هیجانی مایر و سالوی (1995) استفاده شد. که روایی پرسشنامه ها مورد تایید بود و توسط روایی محتوا و سازه مورد بررسی قرار گرفت و برای بررسی پایایی از پایایی ترکیبی و ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. پس از توزیع پرسشنامه ها و جمع آوری داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری و توسط نرم افزارهای Spss و Smart Pls3 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: نشان داد که خرد سازمانی بر اعتماد بین فردی (0.46) تاثیر دارد؛ خرد سازمانی بر هوش هیجانی (0.79) تأثیر دارد؛ هوش هیجانی بر اعتماد بین فردی (0.33) تأثیر دارد؛ در تأثیر خرد سازمانی بر اعتماد بین فردی متغیر هوش هیجانی نقش میانجی دارد (0.70).بحث و نتیجه گیری: هوش هیجانی، اثر خرد سازمانی بر اعتماد بین فردی را تقویت می کند
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر اشعار حافظ بر درک مطلب ادبیات فارسی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۶
57 - 74
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش به بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر اشعار حافظ بر درک مطلب ادبیات فارسی در دانش آموزان مقطع دوم متوسطه پرداخته شد.روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه در رشته ادبیات و علوم انسانی منطقه ۵ شهر تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۴-۱۴۰۳ بود. از روش نمونه گیری در دسترس برای انتخاب ۳۰ نفر استفاده شد که به دو گروه ۱۵ نفری تقسیم شدند. گروه آزمایش بسته آموزشی ذهن آگاهی مبتنی بر اشعار حافظ (محسنی هنجنی، 1403)، را به مدت ۱۰ جلسه و هر جلسه ۹۰ دقیقه دریافت کردند، در حالی که گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. آزمون درک مطلب ادبیات فارسی پیش و پس از دوره آموزشی برای هر دو گروه برگزار شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری و نرم افزار SPSS28 تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان دهنده تأثیر مثبت آموزش ذهن آگاهی بر درک مطلب ادبیات فارسی دانش آموزان بود. این آموزش به تقویت توانایی های تحلیلی و درک مطلب آن ها کمک کرد و موجب افزایش یادگیری شد. نتایج تحلیل واریانس نشان داد که میانگین گروه آزمایش و گواه به طور معناداری متفاوت و میانگین گروه آزمایش بالاتر از گروه گواه بود (p < 0.05).نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد که آموزش ذهن آگاهی می تواند به عنوان یک ابزار مؤثر در ارتقاء درک مطلب ادبیات فارسی دانش آموزان به کار گرفته شود. بر این اساس، به معلمان و برنامه ریزان آموزشی توصیه می شود که تکنیک های ذهن آگاهی را در برنامه های درسی خود گنجانده و از آن ها برای ایجاد محیطی پویا و تعاملی در کلاس استفاده کنند. این اقدام می تواند کیفیت یادگیری را ارتقا بخشد.
طراحی الگوی مدیریت پرورشی مدیران مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی مدیریت پرورشی مدیران مقطع ابتدایی می باشد و جهت گیری آن توسعه ای و کاربردی است.روش شناسی پژوهش: رویکرد این پژوهش استقرایی و از روش کیفی برای انجام آن استفاده شده اس ت. ن وع پ ژوهش میدانی و از روش مطالعه موردی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش، خبرگان حوزه پرورشی بودند. در پژوهش حاضر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 16 نفر از خبرگان تحت مصاحبه قرار گرفتند. سپس داده های حاصل از آن ها از طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابی، تجزیه و تحلیل شد.یافته ها: نتایج یافته ها نشان داد که مولفه های مدیریت پرورشی شامل بعد ارزشی، بعد اعتقادی، بعد فرهنگی امکانات، بعد جسمانی ، بعد عقلانی، بعد عاطفی، بعد اجتماعی، بعد سیاسی، بعد اقتصادی، بعد شغلی و بعد درون فردی می باشد و الزامات مدیریت پرورشی شامل انطباق با فرهنگ ایرانی- اسلامی، انطباق با قوانین و نظام اعتقادی، شایسته گرایی، نظارت ، نگرش مثبت، بودجه بندی مناسب و آموزش های ضمت خدمت و پیامدهای مدیریت پرورشی شامل خیرخواهی، تسیهم مسئولیت، مهارت ارتباطی، ارتقای توانمندی دانش آموز و تفکر مشارکتی می باشد.بحث و نتیجه گیری: بنابراین با توجه به نتایج مدیریت پرورش می توان نتیجه گرفت که امروز دیگر مدرسه تنها نقش انتقال معلومات و میراث فرهنگی را بر عهده ندارد، بلکه تاثیرگذاری آن در رشد و پرورش کل شخصیت دانش آموز است.
فرا تحلیل عوامل مؤثر بر مهارت نرم منابع انسانی در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیچیده تر شدن روز افزون سازمانها و افزایش رقابت جهانی، توجه مدیران و محققان را به مهارت نرم معطوف کرده است. این توجه به موضوع مهارت نرم باعث شد که تحقیقات زیادی درباره عوامل مؤثر بر مهارت نرم در سازمان انجام شود. تحقیق حاضر با هدف بررسی مهم ترین عوامل تأثیر گذار بر مهارت نرم منابع انسانی در سازمان انجام شده است. تحقیق حاضر با رویکرد کمی و به روش فراتحلیل انجام گردید. جامعه آماری تحقیق شامل همه مقالات معتبر علمی است که در سال های 2010 تا 2019 با موضوع مهارت نرم منتشر شده است. در نهایت 36 تحقیق انتخاب و با نرم افزار CAM مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که در مجموع رابطه 34 متغیر با مهارت نرم در تحقیقات مختلف بررسی شده است. از بین این متغیرها، سه متغیر یادگیری مادام العمر، چشم انداز بلند مدت و تفکر انتقادی بیشترین تأثیر را بر مهارت نرم داشته اند. نتایج فراتحلیل نشان داد که اندازه اثر بین یادگیری مادام العمر و مهارت نرم با 0.55 در حد بالا و اندازه اثر ترکیبی چشم انداز بلند مدت و مهارت نرم با 0.49 در حد متوسط قرار دارد. رابطه تفکر انتقادی و مهارت نرم در تحقیقات مرور شده معادل 0.38 و در حد متوسط است.یادگیری مادام العمر، چشم انداز بلند مدت و تفکر انتقادی به نسبت سایر متغیرها تأثیر زیادی بر مهارت نرم دارند که این تأثیر در نظریات سطح درون سازمانی پیش بینی می شود.
بازاندیشی موانع مشارکت مردمی در حکمرانی نهاد مدرسه بر مبنای تحلیل نهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: امروزه مشارکت در آموزش و پرورش به عنوان راه حلی جهت برخورداری از فرصت های برابر آموزشی است. همچنین محلی برای بروز استعدادها و افزایش توانمندی افراد است. لذا هدف از انجام این پژوهش بررسی موانع مشارکت در تامین منابع نهاد مدرسه است.
روش شناسی پژوهش: این پژوهش از نوع کیفی است که روش انجام آن در بخش اول تحلیل محتوای کمی پژوهش های پیشین است که بر اساس جستجو در پایگاه های اطلاعاتی تمام 30 تحقیق با موضوع موانع مشارکت در آموزش و پرورش که در قالب مقاله در طی سال های 1375-1399به چاپ رسیده بودند؛ انتخاب شدند. و در بخش دوم تحلیل شبکه مضامین مستخرج از مصاحبه نیمه ساختاریافته با مدیران آموزشی و مدیران مدارس شهر تهران است که با روش نمونه گیری هدفمند از نوع متوالی مدیران انتخاب و حجم آن باتوجه به اشباع اطلاعات تعیین شد.
یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که اگر چه پژوهش های پیشین مهم ترین مانع را عوامل فرهنگی – اجتماعی کادر مدرسه تشخیص داه بودند، ولی نتایج حاصل از تحلیل مصاحبه ها نشان داد که گستره ی این موانع در سه سطح نگرش ها، رفتارها و زیرساخت های نهادی – قوانین تنطیمی – و در میان بازیگران بیشتری قابل دسته بندی است که نشان از پیچیدگی و عمق ریشه ای بعضی موانع دارد. هم چنین یافته های تحقیق نشان داد که از جمله موانع مشارکت، می توان به حرفه گرایی بیش از حد، تمرکزگرایی، پولی کردن آموزش، عدم شفافیت، عدم اعتماد به مردم و نرخ بالای تغییرات برنامه ها از سوی سیاست گذاران؛ طرح واره نفتی والدین، سهم خواهی آنان، عدم رعایت اخلاق، وجود فشار اجتماعی و از سوی مدیر و کادر آموزشی داشتن تعریف ناصحیح از مشارکت، عدم پاسخگویی به والدین، عدم انگیزه آنان و هم شکلی بین مدارس اشاره نمود.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر لازم است مدرسه به عنوان نهاد اجتماعی در کنش متقابل با سایر نهادها درنظر گرفته شود و برای بهبود مشارکت در حکمرانی مدرسه، نیاز به تغییرات نهادی در این حوزه است.
عوامل زمینه ساز پاسخگویی؛ راهبردی برای حکمرانی اسلامی در سیستم های مدیریتی: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تبیین مفهوم پاسخگویی، از طریق غور و بررسی در مبانی نظری و آیات قرآنی مرتبط انجام شد. بخش اول پژوهش، نشان دهنده فراگیر بودن مفهوم پاسخگویی در قلمروهای مختلف زمانی، مکانی و موضوعی است؛ از پاسخگویی در برابر خداوند تا پاسخگویی به مردم و حتی پاسخگویی در برابر اعضا و جوارح. روش: پّژوهش حاضر، با مطالعه آیات و تدبّر روی آنها با بهره گیری از تفاسیر نور و نمونه و استفاده از فرایند چرخه ای تحلیل انجام شد. یافته ها: در این پژوهش، 104 مفهوم پایه، شناسایی و احصا شد که ذیل 28 مفهوم محوری، دسته بندی شدند و بر اساس آنها، هشت مفهوم سازماندهی شده عوامل زمینه ساز پاسخگویی، شامل توفیق الهی، پایداری، آرامش، توکل، بصیرت، مسئولیت پذیری، درستکاری و اعمال حسنه، به عنوان عوامل زمینه ساز پاسخگویی، در سه حوزه شناختی، عاطفی و رفتاری به دست آمد. نتیجه گیری: ترویج و توسعه آموزه های قرآنی حکمرانی اسلامی در نهادهای اداری کشور، که نتیجه آن، افزایش اعتماد و رضایتمندی عمومی مردم از دستگاهها و سازمانهای مختلف کشور و کاهش فساد اداری و اخلاقی در حوزه های مختلف سازمانی و در نتیجه، افزایش کارامدی، اثربخشی و در نهایت، سلامت سازمانی نظام اداری کشور است.
ارائه الگوی سازمان بهره ور در سازمان های آموزشی و پژوهشی استان فارس با رویکرد توانمندسازی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق، ارائه الگوی سازمان بهره ور در سازمان های آموزشی و پژوهشی استان فارس در راستای سند تحول بنیادین با رویکرد توانمندسازی کارکنان بود. روش تحقیق، توصیفی است و جهت طاحی مدل از نظریه داده بنیاد استفاده شد. نمونه تحقیق شامل اساتید دانشگاهی و خبرگان آموزش و پرورش آشنا به موضوع تحقیق بود ه بر اساس نمونه گیری نظری و انجام 21 مصاحبه، داده های مورد نیاز جمع آوری و از طریق مراحل سه گانه کد گذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شد. یافته های تحقیق حکایت از آن داشت با توجه به مقادیر آماره t که بزرگتر از 96/1 (در سطح اطمینان 95 درصد) است تمامی مسیرها بین متغیرهای تحقیق مورد تایید و همچنین با توجه به مقادیر معنی داری بدست آمده (با توجه به کوچکتر بودن از 05/0) معنی دار هستند. یافته های بدست آمده از مدل نشان داد که الزامات مدیریتی، محیطی، فرهنگی و ارزشی، نوآوری و فناوری، ارتباطی و آموزشی و یادگیری می توانند شکل گیری سازمان بهره ور مبتنی بر سند تحول بنیادین را هموار سازند که موجب توانمندسازی مدارس، بهبود بهره وری و بهبود توانمندی های ارتباطی و همکاری می شود.
ارائه الگوی حرفه گرایی سازمانی در تربیت بدنی وزارت آموزش و پرورش با رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف این پژوهش، ارائه الگوی حرفه گرایی سازمانی در تربیت بدنی وزارت آموزش و پرورش با رویکرد داده بنیاد بود.روش شناسی پژوهش: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی است و داده ها به صورت آمیخته اکتشافی متوالی با روش داده بنیاد، براساس نمونه گیری هدفمند از نوع نظری و انجام 23 مصاحبه عمیق و تحلیل نظام مند از خبرگان منابع انسانی تربیت بدنی آموزش و پرورش و اساتید دانشگاهی گردآوری شد و بر اساس روش پیشنهادی استراس و کوربین (2011) به صورت همزمان تحلیل داده ها، طی سه مرحله کد گذاری باز، محوری و گزینشی انجام شد. یافته ها: مدل حرفه گرایی سازمانی در تربیت بدنی وزارت آموزش و پرورش، دارای 20 مقوله اصلی و 62 مقوله فرعی در قالب شرایط زمینه ای، عوامل مداخله گر، عوامل علی، راهبردها و پیامدها است. همچنین بر اساس یافته ها راهبردهای تبدیل تربیت بدنی آموزش و پرورش به سازمان حرفه گرا، توسعه نظام شایسته سالاری در مدیریت ها، توسعه نظام ارزیابی عملکرد، توانمندسازی منابع انسانی، توسعه اقدامات انگیزشی، ارتباطات و افزایش تحقیق و توسعه است. بحث و نتیجه گیری: دستیابی به راهبردها و اجرای آن ها، پیامدهایی مانند تکامل هویت حرفه ای دبیران، پویایی برنامه ها، اثزبخشی فعالیت ها و فرایندهای اجرایی، پویایی و تعالی سازمانی، بهبود عملکرد سازمانی و توسعه بهره وری آموزشی و کیفیت بخشی درس تربیت بدنی را به دنبال خواهد داشت.
سنجش میزان عجین بودن شغلی بر اساس مدل Aon Hewitt (مورد مطالعه: نسل Z و کارکنان ماقبل آن در دانشگاه علم و صنعت ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، دسته بندی جامعی از روشهای ارائه شده به منظور اندازه گیری میزان عجین بودن شغلی نیروی کار و نیز انتخاب جامع ترین روش برای بررسی میزان عجین بودن شغلی نسلهای مختلف در دانشگاه علم و صنعت ایران و بررسی شکاف بین نسلی و برنامه ریزی برای سیاستگذاری های آتی بود. روش: روش پژوهش، اکتشافی- توصیفی است. ابتدا با بررسی کتابخانه ای ادبیات و مدلهای موجود، به دسته بندی جامعی از مدلها پرداخته؛ سپس با بهره گیری از روش کوکران برای یافتن نمونه آماری در دانشگاه و پیاده سازی روش «آون هِویت» با پرسشنامه های استاندارد آن با طیف لیکرت پنج گانه، به بررسی وضع موجود می پردازد. یافته ها و نتیجه گیری: مدلهای به دست آمده در دو دسته صنعتی و دانشگاهی، تقسیم بندی و مدل صنعتی «آون هِویت» به عنوان مدل مرجع برگزیده شد. در پیاده سازی مدل «آون هِویت»، نسل انفجار جمعیت در جایگاه نخست و نسل «وای» پایین ترین میزان عجین بودن را دریافت کرد. همچنین عوامل و شاخصهای مؤثر بر عجین بودن شغلی در مدل نشان داد که نسل «زِد» انگاره متفاوتی از سایرین داشته و برخلاف سایر نسلها که رهبری و مدیریت را بالاترین عامل دانستند، شهرت سازمانی را در اولویت عجین بودن شغلی خود دید. همچنین مهم ترین عامل کاهش میزان عجین بودن شغلی در تمامی نسلها، فرایندهای سازمانی و در خصوص نسل «زِد»، امور زیربنایی، به ویژه عدم تعادل کار و زندگی شناخته شد.
تبیین عوامل انگیزشی بانوان افغانستان برای ادامۀ تحصیلات تکمیلی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور شناسایی عوامل انگیزشی بانوان افغانستان برای ادامه تحصیل در مقطع تحصیلات تکمیلی انجام شد. روش: روش تحقیق این پژوهش بر اساس هدف، توسعه ای و کاربردی و از منظر نوع داده ها، از نوع آمیخته و با استفاده از تحلیل تم و دلفی فازی، به دنبال تبیین عوامل انگیزشی بانوان افغانستان برای ادامه تحصیلات تکمیلی در ایران بوده است. بدین منظور، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با نمونه آماری، شامل 11 نفر از دانشجویان ورودی سالهای تا 1401 از دانشگاههای مختلف ایران که به کمک روش نمونه گیری گلوله برفی و قضاوتی انتخاب شده بودند، انجام و نتایج در قالب پرسشنامه دلفی فازی در اختیار نمونه آماری برای تأیید یا رد کدها قرار گرفت. یافته ها: در مجموع، 26 کد برای ایجاد انگیزش درونی و بیرونی تحصیلی در قالب پنج مقوله ارتقای سطح دانش و آگاهی، موقعیت شغلی بهتر، فرصتهای تحصیلی، جایگاه اجتماعی بهتر، مشارکت در توسعه و پیشرفت کشور احصا شد. نتیجه گیری: با توجه به تحلیل یافته ها، هر دو عامل انگیزش بیرونی و درونی، تأثیر معناداری بر قصد ادامه تحصیل در مقطع تحصیلات تکمیلی دارند؛ اما با توجه به جامعه مورد مطالعه، عوامل بیرونی در ایجاد انگیزش تحصیلی تأثیر بیشتری داشته اند.
رابطه نگرش اساتید نسبت به آموزش مجازی با تعلل ورزی تحصیلی با تأکید بر نقش میانجی سرزندگی تحصیلی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رابطه نگرش استادان نسبت به آموزش مجازی با تعلل ورزی تحصیلی با تأکید بر نقش میانجی سرزندگی تحصیلی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران است.روش شناسی پژوهش: این پژوهش از نظر هدف در حیطه تحقیقات کاربردی و از نظر روش پژوهش، همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران به تعداد 4650 نفر و نمونه آماری براساس فرمول کوکران 357 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده و دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران به تعداد 308000 است که نمونه آماری براساس فرمول کوکران 384 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. ابزار گردآوری در پژوهش حاضر سه پرسشنامه استاندارد نگرش نسبت به آموزش مجازی وطن پرست و همکاران (1394) و تعلل ورزی تحصیلی سواری (1390) و سرزندگی تحصیلی حسین چاری و دهقانی زاده (1391) است. به منظور تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری Lisrel و نیز نرم افزار آماری Spss استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد بین نگرش به آموزش مجازی با سرزندگی تحصیلی دانشجویان دانشگاه های آزاد اسلامی استان تهران رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد و بین سرزندگی تحصیلی با تعلل ورزی تحصیلی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران رابطه منفی و معنی دار وجود دارد و بین نگرش استادان نسبت به دوره های آموزشی مجازی با تعلل ورزی تحصیلی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران رابطه منفی و معنی دار وجود دارد. بین نگرش به آموزش مجازی با تعلل ورزی تحصیلی با میانجی سرزندگی تحصیلی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران رابطه منفی و معنی دار وجود دارد.بحث و نتیجه گیری: دانشجویان به اتفاق بر این باورند که سیستم آموزش مجازی دارای فوائد بسیاری است و می تواند مشکلات متعددی را از پیش پای دانشجویان کنار بزند. بر این اساس رغبت تحصیلی در آنها افزایش یافته و تعلل ورزی تحصیلی به حداقل خواهد رسید. از طرفی وجود هزینه های پایین استفاده از سیستم آموزش مجازی باعث شده که هم اساتید و هم دانشجویان از این روند راضی باشند و با تشکیل کارگاهها و دوره های آموزشی در دانشگاه ها اقداماتی برای فرهنگ سازی درباره چگونگی استفاده علمی از شبکه های مجازی و آشنایی دانشجویان با انواع شبکه های علمی مجازی در جهت بهبود و تقویت یادگیری و سرزندگی تحصیلی دانشجویان تلاش نمود.
طراحی مدل جامع شایستگی مدیران عالی دانشگاه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: دانشگاههای اسلامی نقش بی بدیلی در توسعه علمی- فرهنگی جوامع اسلامی ایفا می کنند. شایستگی مدیران این دانشگاهها، عاملی کلیدی در بهبود عملکرد علمی و تربیتی نظام آموزش عالی به شمار می رود. با توجه به خلأ پژوهشی در زمینه شناسایی جامع شاخصها و شایستگی های مدیران دانشگاههای اسلامی، این پژوهش به دنبال ارائه مدلی جامع برای شناسایی شایستگی ها و شاخصهای مدیران سطح عالی دانشگاه اسلامی بود. به واسطه اهمیت این موضوع در سطوح عالی حکمرانی علمی-فرهنگی کشور، در کنار سایر تحقیقاتی که در این پژوهش بررسی شده اند، این مقاله برای پر کردن خلأ پژوهشهای پیشین، به طور خاص به بررسی اسناد بالادستی نظام های آموزشی و حکمرانی کشور، به ویژه سند دانشگاه اسلامی پرداخته است. روش: این پژوهش بر اساس نوع هدف، توصیفی- اکتشافی و راهبرد تحقیق، ترکیبی(کیفی-کمّی) بود. در بخش کیفی، از تحلیل مضمون و در بخش کمّی، از روش رتبه بندی عوامل استفاده شد. برای استخراج شایستگی های مدیران، بیش از 300 منبع پژوهشی، از جمله اسناد و مصوبات؛ منابع آموزش عالی، مدیریتی و اسلامی بررسی شد. پس از پایش اولیه، برای طبقه بندی شایستگی ها، از مدل سه لایه ای بُعد– مؤلفه– شاخص استفاده شد. در ادامه به منظور غربال و اولویت بندی شایستگی ها از طریق توزیع پرسشنامه بین ۲۳ خبره دارای دانش تخصصی یا تجربه مدیریت در حوزه آموزش عالی، اقدام شد. یافته ها و نتیجه گیری: مدل پژوهش در سه بُعد فردی، اجتماعی و سازمانی و در هشت مؤلفه با 12 شاخص اولویت دار شناسایی و ارائه شد. توصیه می شود در راستای افزایش بهره وری در نظام آموزش عالی کشور، از الگوی نهایی برای شناسایی شایستگی ها و شاخصهای مدیران دانشگاهی در انتخاب مدیران دانشگاهها استفاده شود.
بررسی تأثیر روش تدریس مبتنی بر بازی بر میزان جرأت ورزی و پیوند با مدرسه در دانش آموزان دختر پایه پنجم شهرستان سروستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش بررسی تاثیر روش تدریس مبتنی بر بازی بر میزان جرأت ورزی و پیوند با مدرسه در دانش آموزان دختر پایه پنجم شهرستان سروستان در سال تحصیلی 1399-1398 بود. روش پژوهش، نیمه تجربی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان پایه پنجم دبستان شهرستان سروستان در سال تحصیلی 99-98، (558نفر) تشکیل دادند. 42 دانش آموز به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و برای تعیین حجم نمونه از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. جمع آوری داده ها براساس8 جلسه تدریس45 دقیقه ای از دروس کتاب مطالعات اجتماعی پایه پنجم به روش مبتنی بر بازی و ارائه پرسشنامه جرأت ورزی لی و پرسشنامه پیوند با مدرسه SBQ در قالب پیش آزمون و پس آزمون به گروه ها صورت گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزار SPSS 22 صورت پذیرفت. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد در سطح خطای 5 درصد روش تدریس مبتنی بر بازی به طور معنی داری باعث بهبود پیوند با مدرسه و افزایش میزان جرأت ورزی در بین دانش آموران جامعه هدف می شود.
شناسایی و اولویت بندی عوامل اختلاف پروژه های راهسازی و اشارات و پیام های آن برای آموزش و توسعه منابع انسانی در وزارت راه و شهرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف شناسایی عوامل اصلی بروز اختلاف پروژه های راهسازی و پیام های آن برای آموزش و توسعه منابع انسانی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل مهندسان عمران و معماری با بیش از 5 سال سابقه می باشد و نمونه ها به روش غیر هدفمند بر اساس روش آماری 43 نفر برآورد گردید. ابزار تحقیق پرسشنامه بوده است. برای سنجش روایی پرسشنامه، توسط 5 نفر از اساتید و متخصصان مورد تایید قرار گرفت و برای سنجش پایایی از طریق ضریب آلفایی کرونباخ 84/. محاسبه شد. ارزیابی داده ها نیز با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Excel صوررت پذیرفت. همچنین به منظور تحلیل داده ها از روابط ریاضی میانگین وزنی ، میانگین و همچنین فرمول okpala بهره گرفته شده است. در پایان پژوهش نیز با توجه به عوامل تعیین شده راهکارهای پیشنهادی جهت کاهش احتمال بروز دعاوی در پروژه های ساخت در پانزده عامل در حوزه راهسازی کشور با هدف توسعه و اموزش منابع انسانی و افزایش حداکثر بهره وری و کاهش ضایعات منابع انسانی ارائه گردیده است.