مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
جرأت ورزی
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از مطالعه اخیر بررسی تأثیر آموزش جرأت آموزی به روش گروهی در افزایش توان کنار آمدن و مقابله با استرس کارگری در گروهی از کارگران کارخانجات شهرکهای صنعتی شهرستان مبارکه بود . روش: از میان کلیه شرکت های قطب صنعتی شهرستان مبارکه تعداد 4 کارخانه با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و نهایتاً 16 نفر کارگر مرد که در معرض استرس های کارگری قرار داشتند به طور تصادفی در دو گروه تجربی و شاهد جایگزین شدند. ابزار سنجش عبارت است از پرسشنامه راههای مقابله با استرس ( فولکمن و لازاروس ) بود که در پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. نتایج: داده های بدست آمده از اجرای اصلی با استفاده از روشهای آمار توصیفی مانند میانگین و انحراف معیار و نیز روشهای آماری استنباطی مانند آزمون تی تحلیل گردید. یافته های این پژوهش نشان داد آموزش ابراز وجود یا جرأت ورزی به روش گروهی قادر است توان مقابله با استرس کارگری را در بین آزمودنی های گروه آزمایشی افزایش بخشد
اثربخشی درمان خود متمایز سازی بر میزان ابراز وجود دانشجویان دختر دانشگاه علامه طباطبایی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان خودمتمایزسازی بر ابراز وجود دانشجویان دختر دانشگاه علامه طباطبایی تهران بوده است این پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بوده است. از میان دانشجویان دختر سال اول در مقطع کارشناسی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی، 20 نفر به عنوان نمونه انتخاب و در دو گروه 10 نفره، یک گروه به عنوان گروه آزمایش و یک گروه به عنوان گروه کنترل، جایگزین شدند. آموزش خودمتمایزسازی به مدت 8 جلسه برای گروه آزمایش اجرا گردید. گروه کنترل، هیچ مداخله ای دریافت نکرد.داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس، تجزیه و تحلیل آماری شدند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان خود متمایز سازی بر افزایش میزان ابراز وجود موثر بوده است (01/0 P<). به طور کلی می توان به این نتیجه رسید که درمان خودمتمایزسازی میزان ابراز وجود شرکت کنندگان را افزایش می دهد.
بررسی اثربخشی برنامه آموزش مهارتهای زندگی بر بهبود خودکارآمدی و جرأت ورزی در دانش آموزان پایه اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر برنامه آموزش مهارتهای زندگی بر بهبود خودکارآمدی و جرأت ورزی در دانش آموزان پایه اول دوره متوسطه است. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان سال اول متوسطه شهر تهران می باشد. نمونه مورد نظر پژوهش متشکل از دو گروه شامل: 1) دانش آموزان مشغول به تحصیل در مدارس مجری درس آموزش مهارتهای زندگی (گروه آزمایش) و 2) دانش آموزان مشغول به تحصیل در مدارس فاقد درس آموزش مهارتهای زندگی (گروه گواه) است. نمونه پژوهش شامل 27 کلاس اول متوسطه، با 615 دانش آموز (321 نفر برای گروه آزمایش و 294 نفر برای گروه گواه) بوده که به عنوان حجم کل نمونه پژوهش از میان مدارس پسرانه و دخترانه انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه خودکارآمدی (شوارزر و جروسلم، 1995)، پرسشنامه جرأت ورزی (گمبریل و ریچی، 1975) و پرسشنامه بررسی وضعیت برنامه اجراشده گردآوری شده اند. بر اساس یافته های پژوهش برنامه یا درس آموزش مهارتهای زندگی اجرا شده فاقد اثربخشی معنادار در بهبود احساس خودکارآمدی و جرأت ورزی است. همچنین، نتایج حاکی از آن است که همه مدارس مورد مطالعه (گروه آزمایش) دستکم در یکی از زمینه های مربوط به صلاحیتهای حرفه ای و ویژگیهای معلمان یا در کیفیت برنامه اجرا شده دارای کاستی و مشکل اساسی هستند؛ به طوری که حتی یک مدرسه هم بر حسب عوامل مذکور دارای شرایط قابل قبول و مناسب نیست. برنامه اجرا شده درس آموزش مهارتهای زندگی به دلیل ضعف و کاستیهای اساسی در زمینه برنامه اجرا شده و صلاحیت و ویژگیهای معلمان، فاقد تأثیر معنادار در ارتقای خودکارآمدی و جرأت ورزی دانش آموزان است.
بررسی رابطه بین ابعاد الگوهای ارتباطات خانواده/ استادان و جرأت ورزی در دانشجویان با واسطه گری تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهارت جرأت ورزی یا رفتار جرأت ورزانه نقش مهمی در برقراری و حفظ ارتباطات و تعاملات بین فردی دارد. جرأت ورزی در مفهوم به معنای توانایی دفاع از مواضع خود، دستیابی به اهداف و فائق آمدن بر دشواری ها، مصمم بودن در رفتار بدون آسیب رساندن به حقوق دیگران و کنترل تکانه های پرخاشگرایانه است. از همین رو شناسایی پیش آیندهای آن مورد توجه محققان بوده است. هدف این پژوهش بررسی نقش واسطه ای تنظیم هیجان در رابطه الگوهای ارتباطات خانواده و استادان با جرأت ورزی است. در این مدل الگوهای ارتباطی خانواده و استادان به عنوان متغیر برون زاد، تنظیم هیجان به عنوان متغیر واسطه ای و جرأت ورزی به عنوان متغیر درون زاد در نظر گرفته شدند. در این مطالعه 317 دانشجوی دختر و پسر دوره کارشناسی سال تحصیلی 91-92 دانشگاه شیراز شرکت داشتند که به شیوه خوشه ای چند مرحله ای تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از چهار ابزار الگوهای ارتباطی خانواده، الگوهای ارتباطی استادان، مقیاس جرأت ورزی سازگارانه و پرخاشگرانه و پرسش نامه ی تنظیم هیجان استفاده شد. برای تعیین پایایی پرسش نامه ها از روش آلفای کرونباخ و جهت احراز روایی مقیاس ها از روش تحلیل عوامل استفاده شد. شواهد مؤید پایایی و روایی مطلوب مقیاس ها بود. به منظور بررسی مدل پژوهش، از تحلیل مسیر استفاده شد. به طور کلی نتایج حاکی از آن بود که جهت گیری گفت وشنود و هم نوایی به منزله ابعاد الگوهای ارتباطات خانواده به صورت مستقیم قدرت پیش بینی جرأت ورزی را دارند. همچنین جهت گیری گفت وشنود خانواده و هم نوایی استادان به ترتیب پیش بینی کننده ی مستقیم راهبردهای بازارزیابی شناختی و سرکوب ابرازی تنظیم هیجان هستند. علاوه بر این، راهبرد بازارزیابی شناختی تنظیم هیجان رابطه ی میان جهت گیری گفت وشنود خانواده و جرأت ورزی سازگارانه را واسطه گری می کند. بنابراین، هر چه افراد فضای ارتباطی خانواده را بر مبنای جهت گیری گفت وشنود بیشتر ادراک کنند به میزان بیشتری می توانند از راهبرد بازارزیابی شناختی تنظیم هیجان استفاده کنند و به تناسب آن رفتار جرأت ورزی سازگارانه افزایش می یابد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر عملکرد جنسی، کم رویی جنسی و جرأت ورزی جنسی زنان مبتلا به اختلالات جنسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف :عملکرد جنسی مناسب و سالم، یکی از نشانه های سلامت جسم و روان است و باعث ایجاد حس لذت مشترک در بین زوجین می شود. با توجه به اهمیت فرایندهای روان شناختی جنسی زنان، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (Acceptance and commitment therapy یا ACT) بر عملکرد جنسی و فرایندهای روان شناختی جنسی زنان 20 تا 50 سال متأهل مبتلا به اختلالات جنسی شهر اصفهان انجام گرفت. مواد و روش ها:روش این پژوهش از نوع پیش آزمون- پس آزمون باگروه شاهد و پیگیری یک ماهه بود. نمونه آماری شامل 20 نفر از زنان متأهل 20 تا 50 سال بود که در بهار 1394 به کلینیک ها و مطب های روان پزشکی زنان و زایمان واقع در شهر اصفهان مراجعه کرده و با توجه به نسخه پنجم راهنمای تشخیصی آماری اختلالات روانی (Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders-5 thedition یا DSM-V)، تشخیص اختلالات جنسی دریافت بودند. نمونه ها به طور تصادفی در دو گروه جایگزین شدند (هر گروه 10 نفر). ابزار جمع آوری شامل پرسش نامه های جمعیت شناختی، عملکرد جنسی زنان Rosen، کم رویی جنسی van lankveld و جرأت ورزی جنسی Hurlbert بود. مداخله پژوهش شامل 10 جلسه آموزشی 45 دقیقه ای درمان ACT برای گروه آزمایش بود و گروه شاهد هیچ مداخله ای دریافت نکرد. یافته ها:روش ACT بر بهبود عملکرد جنسی، جرأت ورزی جنسی و کاهش کم رویی جنسی زنان مؤثر بود (05/0 > P). نتیجه گیری:می توان برای بهبود عملکرد جنسی، جرأت ورزی جنسی و کاهش کم رویی جنسی زنان مبتلا به اختلالات جنسی، از روش ACT سود جست.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی(کنترل خشم،جرأت ورزی و ارتباط مؤثر) بر سرسختی و راهبردهای مقابله ای نوجوانان بی سرپرست
حوزه های تخصصی:
پیش زمینه و هدف: دوران کودکی و نوجوانی شرایط خاصی دارد. مشکل در مقابله و تنظیم هیجان می تواند منجر به رفتارهای پرخطر شود. یکی از دلایل اصلی که سبب می شود، برخی نوجوانان مهارت زندگی کردن را نداشته باشند؛ این است که این کودکان، مهارت های زندگی مناسبی که می توانند آن ها را جلوه دهند را ندارند. آن ها در یک وضعیت دو سویه گرفتارند. از یک طرف، دانش آموزان بی دقت فرصتی برای تمرین مهارت های زندگی نمی یابند و از طرف دیگر، آن هایی که در مهارت های زندگی ضعیف هستند قادر به برقراری ارتباط نیستند. بنابراین، هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش مهارت های زندگی (کنترل خشم، جرأت ورزی و ارتباط مؤثر) بر سرسختی و راهبردهای مقابله ای نوجوانان بی سرپرست استان مازندران می باشد.
مواد و روش کار: روش پژوهش در این تحقیق نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان بی سرپرست مراکز بهزیستی استان مازندران در سال (1395-1394) می باشند (112=n). به این صورت که از بین مراکز استان مازندران، دو مرکز انتخاب شد. نمونه پژوهش حاضر شامل 30 نفر از نوجوانان بی سرپرست استان مازندران بودند و پس از اجرای پیش آزمون، 15 نفر از آزمودنی ها در گروه آزمایشی و 15 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند، که به صورت روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه های سخت رویی اهواز و راهبردهای مقابله ای لازاروس بود. سپس مداخله آزمایشی (آموزش مهارت های کنترل خشم، جرأت ورزی و ارتباط مؤثر) برای گروه آزمایشی، طی 8 جلسه 60 دقیقه ای اجرا شد ولی در مورد گروه کنترل هیچ آموزشی صورت نگرفت. پس از اتمام برنامه آموزشی از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مهارت های زندگی ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑ ﻪ ﻣﯿ ﺎﻧﮕﯿﻦ مؤلفه سرسختی و راهبردهای مقابله ای ﮔﺮوه آزﻣﺎیشی در ﭘﺲآزﻣﻮن ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ﮔﺮوه ﮐﻨﺘﺮل، ﻣﻮﺟﺐ افزایش سرسختی و راهبردهای مقابله ای ﮔﺮوه آزﻣﺎیشی ﺷﺪه اﺳﺖ و همچنین، موجب تفاوت معنی داری بین دو گروه کنترل و آزمایشی شده است.
بحث و نتیجه گیری: مطابق با یافته های این مطالعه، آموزش مهارت های زندگی (کنترل خشم، جرأت ورزی و ارتباط مؤثر) بر افزایش سرسختی و راهبردهای مقابله ای نوجوانان بی سرپرست مؤثر است. لذا به کارگیری این روش حمایتی، می تواند به عنوان یک روش مؤثر، به منظور افزایش سرسختی و راهبردهای مقابله ای نوجوانان بی سرپرست باشد.
رابطه الگوهای ارتباطی، انعطاف پذیری و انسجام خانواده با جرأت ورزی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه الگوهای ارتباطی، انعطاف پذیری و انسجام خانواده با جرأت ورزی دانش آموزان دختر مقطع دوم متوسطه شهر اندیمشک بود. روش پژوهش همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر اندیمشک و نمونه پژوهش شامل 313 نفر از این دانش آموزان بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه های الگوهای ارتباطی خانواده (ریچی و فیتزپاتریک، 1998)، انعطاف پذیری خانواده (شاکری، 1382)، انسجام خانواده (سامانی، 1381) و جرأت ورزی (ریچی و گمبریل، 1966) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین الگوهای ارتباطی، انعطاف پذیری و انسجام خانواده با جرأت ورزی دانش آموزان دختر رابطه معناداری وجود دارد (001/0>P). هم چنین نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد الگوهای ارتباطی، انعطاف پذیری و انسجام خانواده 62 درصد از واریانس جرأت ورزی را تبیین می کند. یافته های این پژوهش اهمیت الگوهای ارتباطی، انعطاف پذیری و انسجام خانواده را در میان دانش آموزان نشان می دهد. بنابراین طرحریزی مطالعات بیشتر به منظور شناخت بهتر چنین عواملی در جهت ارتقای فرایند آموزش و تربیت دانش آموزان توصیه می شود.
اثر بخشی آموزش مهارت های حل مسئله و جرأت ورزی بر تغییر نگرش نوجوانان دختر نسبت به سوء مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های حل مسئله و جرأت ورزی بر تغییر نگرش دختران نوجوان بود. روش: روش پژوهش حاضر تجربی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر دبیرستانی شهر تبریز در سال تحصیلی 96-1395 بود. نمونه پژوهش 30 نفر دانش آموز بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی انتخاب شده و به صورت تصادفی نیمی از آن ها در گروه آزمایش و نیم دیگر در گروه کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش آموزش دریافت کرد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مهارت های حل مسئله و جرأت ورزی می تواند نگرش نوجوانان نسبت به مصرف مواد را بهبود دهد. نتیجه گیری: آموزش مهارت های زندگی، مانند مهارت های حل مسئله و جرأت ورزی می تواند برای پیشگیری از سوء مصرف مواد مورد استفاده قرار گیرد.
تأثیر برنامه مداخله ای – آموزشی جرأت ورزی، حل مشئله و حرمت خود بر هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین میزان اثر بخشی برنامه مداخله ای – آموزشی جرأت ورزی، حل مسئله حرمت خود بر هوش هیجانی است تا زمینه تهیه یک برنامه مداخله ای برای افزایش هوش هیجانی فراهم آید.روش : روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی است. جامعه مورد مطالعه را دانش آموزان پسر دبیرستانی تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) شهر تهران تشکیل میدهند. از میان این افراد 15 نفر، که بهر هیجانی کمترین نمره را بین 120 نفر بدست آوردند، به عنوان نمونه انتخاب شدند و تحت کاربندی آزمایشی قرار گرفتند.گروه آزمایش در 15 جلسه 90 دقیقه ای برای مؤلفه های جرأت ورزی، حل مسئله و حرمت خود آموزش دیدند. یافته ها: تحلیل نتایج اندازه گیری مکرر همراه با انتقال اثر نشان داد که برنامه مداخله ای، هوش هیجانی را اقزایش می دهد.همچنین هر یک از سه قسمت برنامه آموزشی(جرأت ورزی، حل مسئله و حرمت خود) جداگانه باعث افزایش هوش هیجانی میشوند. نتیجه گیری: برخلاف هوش شناختی که پدیده ای نسبتاً ثابت و تغییر ناپذیر است، هوش هیجانی را میتوان با برنامه های آموزشی ارتقا داد و سازگاری فرد را بهبود بخشید.
اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر مشکلات رفتاری و مهارت های اجتماعی نوجوانان دچار اختلال طیف اُتیسم با عملکرد بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۰ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
477-499
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش تعیین اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر رفتارهایِ مشکل زا و مهارت های اجتماعی نوجوانان دچار اختلال طیف اُتیسم با عملکرد بالا بود. روش : روش پژوهش شبه آزمایشی بدون گروه گواه، با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، و جامعه آماری شامل60 نوجوان 11 تا 17 ساله مراجعه کننده به مرکز تهران اُتیسم و مرکز اُتیسم آوا در شهر تهران بود. با روش نمونه گیری هدف مند 12 نوجوان انتخاب و به دو گروه 6 نفری مشابه تقسیم شدند و مداخله را در 10 جلسه 90 دقیقه ای، هر هفته دو جلسه دریافت؛ و والدینِ آن ها نیز در سه مرحله مقیاسِ درجه بندیِ مهارت های اجتماعی-نسخه والدینِ گرشام و الیوت (1990) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر تحلیل شد. یافته ها : نتایج نشان داد شرکت در جلسه های مداخله منجر به افزایش مهارت های اجتماعی شامل همکاری (92/9=F، 005/0=P)، جرأت ورزی (81/7=F، 009/0=P)، مسئولیت پذیری (18/8=F، 002/0=P) و خودکنترلی (64/7=F، 003/0=P) نوجوانان با اختلال طیف اُتیسم با عملکرد بالا شده است؛ ولی این تاثیر در مرحله پیگیری یک ماهه پایدار نمانده؛ و از سوی دیگر در کاهش مشکلات رفتار بیرونی (28/0=F، 75/0=P)، درونی (24/0=F، 65/0=P) و بیش فعالی (08/1=F، 33/0=P) آن ها بهبودی حاصل نشده است. نتیجه گیری : بر اساس یافته های این پژوهش می توان برنامه آموزشی مهارت های اجتماعی را روش مؤثری برای ارتقاء مهارت های اجتماعی نوجوانان دچار اختلال طیف اُتیسم با عملکرد بالا تلقی کرد؛ و آن را برای افزایش مهارت های اجتماعی این نوجوانان توصیه نمود؛ اما لازم است برای پایدار ماندن اثربخشی تمرین های بیشتری در محیط زندگی طبیعی و نیز برای کاهش رفتارهای مشکل زا پژوهش های بیش تری برای شناسایی روش های مداخله ای موثر انجام شود.
مقایسه رضایت زناشویی، اضطراب و جرأت ورزی در زنان بارور و نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره پانزدهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۶۰
532-546
حوزه های تخصصی:
ناباروری، پایه های زندگی مشترک را متزلزل می سازد و با ایجاد ترس از تنها ماندن در دوران پیری، اضطراب را در زنان نابارور افزایش می دهد و افزایش اضطراب می تواند جرأت ورزی را در آنان کاهش دهد. با توجه به افزایش ناباروری پژوهش حاضر به مقایسه جرأت ورزی، اضطراب و رضایت از زندگی زنان بارور و نابارور اختصاص یافت. طرح پژوهشی پس رویدادی بود. بدین منظور با روش نمونه گیری هدفمند 139 زن از چند مرکز درمانی و بیمارستان (69 نفر بارور و 70 نفر زن نابارور در سنین 20 تا 50 سال) به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس رتبه بندی اضطراب هامیلتون (1959)، شاخص رضایت زناشویی (هادسن، 1992) و جدول جرأت ورزی (راتوس، 1973) جمع آوری شدند. به منظور تحلیل یافته ها از روش تحلیل واریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج نشان دادند که رضایت از زندگی (516/514 = F ؛ 000/0 = sig ) و جرأت ورزی زنان نابارور (318/554= F ؛ 000/0 = sig ) در مقایسه با زنان بارور کمتر بود. در حالی که در مورد اضطراب، یافته ها حاکی از آن بود که اضطراب زنان نابارور نسبت به زنان بارور (78/025 = F ؛ 000/0 = sig ) بیشتر بود. بر مبنای نتایج پژوهش، رضایت از زندگی و جرأت ورزی زنان نابارور کمتر از زنان بارور است و در مقایسه با آنان از اضطراب بیشتری رنج می برند. بنابراین لزوم به کارگیری روش های کاهش اضطراب و افزایش جرأت ورزی در زنان نابارور مطرح است.
بررسی نقش میانجی جرأت ورزی در تاثیر گذاری مهارت های سیاسی بر قانون شکنی خیرخواهانه در بین مدیران سازمان های دولتی استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماهیت سازمان های دولتی و بروکراسی های غیر قابل انعطاف حاکم بر آنها موجب محدودیت هرچه بیشتر مدیران شده و آنها را صرفاً به مجری قوانین نهادهای قانون گزار تبدیل کرده است. در مواردی که مدیران قصد اعمال صلاحدید مدیریتی خویش را دارند، مهارت سیاسی و خصیصه جرأت ورزی به آنها کمک می کند تا با نیت خیرخواهانه قوانین موجود را نادیده گرفته و منفعت سازمانی را افزایش دهند. هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی تأثیر مهارتهای سیاسی مدیران بر قانون شکنی خیرخواهانه با توجه به نقش میانجی جرأت ورزی در سازمان های دولتی است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات تحقیق، توصیفی-پیمایشی از نوع همبستگی و به طور مشخص مبتنی برمدل معادلات ساختاری است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مدیران ارشد و میانی سازمان های دولتی استان ایلام هستند که تعداد آنها 280 نفر بوده و با استفاده از جدول مورگان تعداد 162 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. روش نمونه گیری در این تحقیق نمونه گیری تصادفی ساده است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد بوده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار ویژوال پی ال اس استفاده شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که مهارت های سیاسی مدیران بر قانون شکنی خیرخواهانه با توجه به نقش میانجی جرأت ورزی در سازمان های دولتی استان ایلام تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین ابعاد مهارتهای سیاسی مدیران نیز بر قانون شکنی خیرخواهانه در سازمان های دولتی استان ایلام تاثیر مثبت و معناداری دارند.
رابطه ی شرم تصویر بدنی با جرأت ورزی، اضطراب اجتماعی و شاخص توده ی بدنی در اعضای باشگاه های ورزشی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر به منظور بررسی عوامل روانی تأثیرگذار بر این متغیر با هدف تعیین رابطه ی شرم تصویر بدنی با جرأت ورزی، اضطراب اجتماعی و شاخص توده ی بدنی در اعضای باشگاه های ورزشی تهران انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی و جامعه ی آماری کلیه ی زنان و مردان عضو باشگاه های بدن سازی شهر تهران بودند. برای انجام این پژوهش نمونه ای به حجم 200 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای از باشگاه های جنوب تهران انتخاب شد. داده های پژوهش از طریق پرسش نامه های شرم و گناه تصویر بدنی تامسون، جرأت ورزی تونند، اضطراب اجتماعی کانور و شاخص توده ی بدنی جمع آوری و با روش مدل یابی معادلات ساختاری و همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که شرم تصویر بدنی رابطه ی منفی معناداری با جرأت ورزی و رابطه ی مثبت معناداری با اضطراب اجتماعی دارد (05/0>P). علاوه بر این در زنان و مردان شاخص توده ی بدنی با جرأت ورزی رابطه ی مثبت معناداری داشت ولی رابطه ی شاخص توده ی بدنی و اضطراب اجتماعی فقط در مردان معنادار و منفی بود. بررسی مدل به دست آمده نیز نشان داد که متغیرهای جرأت ورزی، اضطراب اجتماعی و شاخص توده ی بدنی به ترتیب می توانند 55، 28 و 24 درصد از تغییرات شرم بدنی مردان و 21، 26و 2 درصد از تغییرات شرم بدنی زنان را تبیین کنند. نتیجه گیری: نتایج بیانگر این بود که علاوه بر عوامل فیزیکی نظیر وزن (شاخص توده ی بدنی) عوامل روان شناختی (نظیر اضطراب اجتماعی و جرأت ورزی) می تواند بر شرم از تصویر بدنی افراد تأثیر گذارد.
بررسی اثربخشی روش های تدریس بر جرات ورزی و باورهای انگیزشی در دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی شهر کرمان
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی اثربخشی روش های تدریس بر جرات ورزی و باورهای انگیزشی در دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی شهر کرمان در سال ۱۳۹۹ انجام شد. روش تحقیق نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان پسر ابتدایی شهر کرمان در سال ۱۳۹۹ می باشد که تعداد آنها ۵۳۵۳ نفر است.نمونه پژوهش حاضر حدود۲۰۰ نفر از دانش آموزان که براساس ملاک های ورودی به مداخله به صورت تصادفی به چهار گروه آزمایش(سه گروه آزمایش) و (یک گروه)کنترل تقسیم شدند(هر گروه ۵۰ نفر). گروه آزمایش تحت مداخله روش های تدریس(بارش مغزی، نقش مفهومی و مشارکتی)در ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقه ای (هفته ای دوبار) قرار گرفتند و گروه کنترل مداخله را دریافت نکردند. ابزار پژوهش پرسش نامه جرات ورزی گمبریل و ریچی (۱۹۷۵)، پرسشنامه باورهای انگیزشی پنتریچ و همکاران (۱۹۹۱) بودند. یافته ها با استفاده از تحلیل کوواریانس نشان داد که در هر سه گروه آزمایش افزایش میانگین نمرات جرأت ورزی و باورهای انگیزشی در مقایسه با گروه کنترل پس از اجرای هر یک از روش های آموزشی بوده و با توجه به اینکه در متغیر جرأت ورزی و باورهای انگیزشی نمرات بالاتر نشان دهنده سطح بهتر جرأت ورزی و انگیزش دانش آموزان است؛ بنابراین می توان گفت روش های تدریس بر دانش آموزان ابتدایی اثرات مثبتی داشته است. با توجه به میزان افزایش رخ داده در هر روش تدریس می توان گفت در روش تدریس مشارکتی نسبت به سایر روش های مورد تدریس، پیشرفت بیشتری در دانش آموزان پایه ششم ابتدایی بوده است.
اثر بخشی برنامه تربیت جنسی درپیشگیری از سوء استفاده جنسی ( دانش و نگرش جنسی ) و جرأت ورزی دختران نوجوان مقیم مرکز نگهداری بهزیستی
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین \" تأثیر برنامه تربیت جنسی در پیشگیری از سوء استفاده جنسی ( دانش و نگرش جنسی) وجرأت ورزی دختران نوجوان مقیم مرکز نگهداری بهزیستی \" بود . روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و با گروه آزمایش وگواه بود . ﺟﺎﻣﻌه اﯾ ﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺷﺎﻣﻞ ﮐﻠﯿه دختران 11-14 ساله ی مرکز نگهداری مؤسسه ی راه فرشتگان آسمانی تحت نظارت سازمان بهزیستی قزوین بود . در این پژوهش تعداد 14 دختر با روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند و 7 نفر به صورت تصادفی به گروه آزمایش و 7 نفر تصادفی به گروه گواه اختصاص یافتند . گروه آزمایش 8 جلسه و در هر جلسه به مدت 45 – 60 دقیقه با در نظر گرفتن اصول اخلاقی پژوهش تحت آموزش تربیت جنسی قرار گرفتند ، ﺿﻤﻨﺎ ﻫﺮ دو ﮔﺮوه در ﭘﯿﺶ آزﻣﻮن و ﭘﺲ آزﻣﻮن در پرسشنامه آگاهی از پیشگیری سوء استفاده جنسی کودکان A-CSA-P و مقیاس قاطعیت در نوجوانان ASA ﻣﻮرد ارزﯾﺎﺑﯽ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ . یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که برنامه تربیت جنسی بر پیشگیری از سوء استفاده های جنسی مؤثر واقع نشد اما بر جرأت ورزی نوجوانان دختر در مراکز نگهداری در شهر قزوین تأثیر مثبت داشت .
رابطه جرئت ورزی و ابرازگری هیجانی و رضایت زناشویی با میانجی گری کیفیت زندگی در زنان ورزشکار و غیر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رضایت زناشویی سازه ای مهم و دارای ساختاری چندبعدی است که در حفظ و استحکام بنیان خانواده نقش مهمی دارد و از عوامل مختلفی اثر می پذیرد. پژوهش حاضر باهدف پیش بینی رضایت زناشویی براساس جرئت ورزی و ابرازگری هیجانی با توجه به نقش واسطه ای کیفیت زندگی در زنان ورزشکار و غیر ورزشکار انجام شد. این مطالعه از نوع پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان متأهل ورزشکار و غیر ورزشکار ساکن شهر تهران بود که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 200 نفر از آن ها (هر گروه 100 نفر) انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسش نامه های رضایت زناشویی انریچ (1989)، کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1996)، جرئت ورزی گمبریل و ریچی (1975) و ابرازگری هیجانی کینگ و امونز (1990) بود. اطلاعات گردآوری شده به کمک شاخص های آمار توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزارهای SPSS-22 و AMOS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته های حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که مدل مورد نظر، دارای برازش مناسبی است و کیفیت زندگی نقش واسطه ای بین جرئت ورزی و ابرازگری هیجانی با رضایت زناشویی دارد. همچنین رضایت زناشویی زنان ورزشکار به طور معناداری بیشتر از رضایت زناشویی زنان غیر ورزشکار بود. نتایج پژوهش حاضر بیانگر اهمیت متغیرهای مرتبط با رضایت زناشویی و تأثیر فعالیت های ورزشی بر روابط زناشویی زنان است.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر جرأت ورزی و خودکارآمدی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم شهر گچساران
در پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر جرأت ورزی و خودکارآمدی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم شهر گچساران بررسی شد. جامعه آماری این پژوهش تمامی دانش آزموزان پسرمقطع متوسطه دوم شهر گچساران که تعداد آنان 562 بود ودر سال تحصیلی 97 -98 مشغول به تحصیل هستند از این جامعه آماری یک مدرسه به روش نمونه گیری تصادفی از بین مدارس عادی شهرگچساران انتخاب شد . بدین منظور 50 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و در 2 گروه(1گروه آزمایش و 1 گروه کنترل)، به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش، با روش آموزش مهارت های زندگی تحت مداخله قرار گرفتند.برای گردآوری داده ها از پرسشنامه جرات ورزی( گمبریل و ریچی،1975) وپرسشنامه خودکارآمدی (موریس ، 2001) استفاده شد. گروه آزمایشی دوم 10 جلسه آموزش مهارت های زندگی را گذراندند. نتایج تحلیل کواریانس در روش آموزش مهارت های زندگی افزایش بیش تر جرات ورزی و خودکارآمدی در گروه های آزمایشی را نسبت به گروه کنترل نشان داد. بنابراین آموزش مهارت های زندگی بر جرأت ورزی و خودکارآمدی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم مؤثر است.
اثربخشی آموزش ابراز وجود بر جرأت ورزی وحل مسأله اجتماعی دانش آموزان پسر قربانی قلدری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
93 - 107
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش ابراز وجود بر حل مسأله اجتماعی و جرأت ورزی دانش آموزان پسر قربانی قلدری در دوره متوسطه اول انجام شد . روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر قربانی قلدری دوره اول متوسطه شهر مریوان بود که در سال تحصیلی ۹۸-۹۷ مشغول تحصیل بودند با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای ۶۰ دانش آموز انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش(۳۰) و کنترل (۳۰) جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت شش هفته و هر هفته دو جلسه (در مجموع ۱۲ جلسه) به صورت گروهی مداخله آموزش ابراز وجود دریافت کردند، اما گروه کنترل در طی انجام پژوهش آموزشی دریافت نکردند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های قربانی قلدری، جرأت ورزی و حل مسأله اجتماعی بود. تحلیل داده ها به روش تحلیل کوواریانس بود. نتایج نشان داد که آموزش ابراز وجود بر میزان جرأت ورزی دانش آموزان قربانی قلدری تأثیر معناداری داشته است، اما بر حل مسأله اجتماعی تأثیری نداشته است. مطابق یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که از آموزش مهارت ابراز وجود می توان به عنوان یک روش کارآمد برای افزایش جرأت ورزی دانش آموزان قربانی قلدری استفاده کرد.
اثربخشی تماشای فیلم با محوریت سوء مصرف مواد همراه با بحث گروهی بر جرأت ورزی، خودکنترلی و نگرش نسبت به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۴
۳۵۲-۳۲۹
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تماشای فیلم با محوریت سوء مصرف مواد همراه با بحث گروهی بر جرأت ورزی، خودکنترلی و نگرش نسبت به اعتیاد، بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه جوانان پسر شهرستان گناباد در سال 1399 بود. از این بین 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه های خودکنترلی، نگرش به اعتیاد و جرأت ورزی را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. مداخله فیلم های سینمایی با محوریت سوءمصرف مواد همراه با بحث گروهی در 8 جلسه 120 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که مداخله فیلم های سینمایی با محوریت سوءمصرف مواد همراه با بحث گروهی بر تغییر نگرش و جرأت ورزی (بیان قاطعانه و رد قاطعانه) جوانان پسر نسبت به اعتیاد اثربخشی داشت، اما بر خودکنترلی و درخواست قاطعانه این افراد تأثیر معناداری نداشت. نتیجه گیری: صاحب نظران حوزه پیشگیری از اعتیاد در نظر داشته باشند که فیلم های سینمایی به نسبت مستند و کاریکاتور استقبال بیشتری دارد و ابزار مناسب تری جهت پیشگیری از اعتیاد می باشند و مشاوران و روان شناسان می توانند از این روش در جهت پیشگیری از اعتیاد جوانان استفاده کنند.
اثربخشی آموزش گروهی جرأت ورزی بر ابراز وجود و کیفیت زندگی کاری کارکنان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تأثیر آموزش گروهی جرأت ورزی بر ابراز وجود و بهبود کیفیت زندگی کاری کارکنان بیمارستان خاتم الانبیاء مشهد انجام شد. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گرداوری داده ها از نوع مطالعات شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه گواه است. نمونه پژوهش که شامل 24 نفر از کارکنان با حداقل یک سال سابقه کار بود، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. شرکت کنندگان در پژوهش به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 12 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش 8 جلسه90 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفت و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد.ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های ابراز وجود گمبریل و ریچی و کیفیت زندگی کاری والتون بود. نتایج نشان داد که پس از انجام مداخله، میانگین نمرات ابراز وجود و کیفیت زندگی کاری کارکنان گروه آزمایش نسبت به گروه گواه، به طور معنی داری افزایش یافت.