فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۰۱ تا ۲٬۱۲۰ مورد از کل ۴٬۷۸۸ مورد.
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۷ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
215 - 242
حوزههای تخصصی:
افزایش تقاضا و کاهش بالقوه منابع، تولید انرژی در آینده را به یکی از چالش های مهم تبدیل کرده است. در نیروگاه های برقابی، تغییر اقلیم از دلایل اصلی محدودیت منابع تأمین تولید است. دما و بارش می تواند شرایط هیدرولوژیکی آینده را تغییر دهد و بر میزان و توزیع زمانی تولید اثر مستقیم بگذارد. برای مشخص شدن تغییرات آینده تولید و امکان مدیریت آن، یک مدل ریاضی بهینه سازی تحت بسته نرم افزاری Lingo توسعه داده شده است. بررسی های تغییر اقلیم با ایجاد گروهی از سناریوهای آینده عوامل تأثیرگذار انجام گرفته است. این تحقیق با استناد به داده های تاریخی 30 سال منطقه کارون 4، مدل های لازم برای برآورد تبخیر و جریان رودخانه را تهیه کرده و با ایجاد سناریوهای آینده دما و بارش، با استفاده از مدل های مذکور، مقدار و توزیع زمانی جریان رودخانه در 86 سال آینده را برآورد کرده است. نتایج نشان می دهد تا انتهای قرن، با 2/17 درصد کاهش بارش، و 6/22 و 1/26 درصد افزایش دما و تبخیر، جریان رودخانه به طور متوسط 9/10 درصد کاهش خواهد یافت. در مدیریت تولید، با ضریب بار نیروگاهی 2/0 می توان تولید نیروگاه برقابی را در محدوده کاهش 12 تا 46 درصدی و به طور متوسط 20 درصد با لحاظ محدودیت های متعدد کنترل بهینه سازی کرد.
تبیین نقش تئوری محدودیت ها جهت دستیابی به بنگاه های اقتصادی در کلاس جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از طراحی و اجرای این پژوهش ارائه سازمان خدماتی به عنوان یک سیستم است و کوشش شده با بهره گیری از مفهوم مبتنی بر «بهبود مستمر» تئوری محدودیت ها و همچنین استفاده از روش های اکتشافی و شیوه های نوآورانه، الگویی برای چگونگی اجرای این فلسفه در سازمان «همکاران سیستم» به منظور رقابتی شدن، ارائه شود؛ بدین منظور از روش فرآیند تمرکز پنج مرحله ای که روشی مبتنی بر سیستم است و برای ساختاردهی تصمیم گیری مدیریتی در چارچوب بهبود مستمر و شناسایی نقاط حیاتی فرآیند به کار می رود، استفاده شده است. برای اجرای تئوری محدودیت ها در شرکت مورد مطالعه و به منظور تعمیم نتایج و نزدیک ترکردن مسئله به واقعیت از روش شبیه سازی با کمک نرم افزار «آرنا» استفاده شد. یافته های این پژوهش توانایی مدیران صنایع خدماتی در شناسایی عوامل حیاتی مؤثر بر روی رقابتی شدن سازمان آنها با اجرای چرخه تکراری تئوری محدودیت ها برای شکستن و یافتن محدودیت های جدید را افزایش داده و باعث ایجاد تعادل در کل سیستم می شود. این پژوهش می تواند برای انجام پژوهش های آتی به منظور دستیابی به راه کارهای عملی جدیدتر برای حل مسئله و ارائه راه کارهای پیشنهادی، راه گشا باشد؛ همچنین نتایج این پژوهش در کلیه سازمان های خدماتی و تولیدی قابل استفاده است
شناسایی عوامل موثر در سطح توانمندی فناورانه صنایع برق (مورد تحقیق: شرکت ایران ترانسفو )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲۵
75 - 84
حوزههای تخصصی:
ارزیابی تکنولوژی ابزاری است، که به درک بهتر توانمندی تکنولوژی بنگاه و در نتیجه تصمیم گیری درمورد آن کمک می کند. لذا درجهت توسعه و بکارگیری تکنولوژی جدید بایستی ابتدا وضعیت تکنولوژی موجود را ارزیابی کرد. بدین منظور مدل های مختلفی برای ارزیابی سطح توانمندی تکنولوژی ارائه شده است. در این مقاله با استفاده از مدل ارزیابی پاندا و راماناسن ، سطح توانمندی های تکنولوژیک شرکت ایران ترانسفو در 3 بعد اصلی و 9 بعد فرعی، مورد ارزیابی قرار داده شده است. و برای تعیین میزان تاثیر هر یک از ابعاد فرعی(شاخص ها) بر سطح توانمندی شرکت ابتدا با استفاده از تکنیک Dematel روابط متقابل عوامل موثر بر سطح توانمندی تکنولوژی به صورت امتیاز عددی مشخص شده و سپس برای رتبه بندی آن از روش ANP استفاده شده است. استفاده از مدل یاد شده و نیز تکنیک Dematel نیازمند آن است تا به به نظر خبرگان در یک صنعت یا بنگاه رجوع شود لذا در این تحقیق جامعه آماری را مدیران میانی، ارشد و کارشناسان شرکت ایران ترانسفو تشکیل داده اند وجمع آوری اطلاعات به صورت سرشماری انجام شده است.
مدل برنامه ریزی آرمانی تولید محصولات در کارخانه ی تولید مواد اولیه الیاف مصنوعی (دی ام تی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مدل تاپسیس فازی ارزیابی ریسک های اقتصادی برای پروژه های EPC نفت و گاز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
شناسایی و اولویت بندی راهبردهای توسعه گردشگری در منطقه آزاد تجاری صنعتی چابهار با رویکرد ترکیبی SWOT-AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری و جذب
گردشگر به عنوان یکی از مسائل مهم در شناساندن پتانسیل های یک منطقه و جذب سرمایه های
داخلی و خارجی در کشورهای جهان مطرح است. در واقع گردشگری در حال تبدیل شدن به یکی
از ارکان اصلی اقتصاد تجاری جهان است. در این راستا هدف از انجام این پژوهش، بررسی
و شناسایی عوامل تأثیرگذار در توسعه صنعت گردشگری منطقه آزاد چابهار و تدوین
استراتژی و راهبردهای مطلوب و همچنین اولویت بندی این استراتژی ها می باشد. درپژوهشحاضر،روشتحقیقبراساسنوعهدف،کاربردیوبراساسنوعروش،توصیفی- تحلیلیاست. جامعه آماری
پژوهش را 30 نفر از مدیران عالی و میانی، کارشناسان ارشد سرمایه گذاری و سرمایه گذاران
و صاحب نظران فعال بخش گردشگری تشکیل می دهند. برای تحلیل داده ها از روش ترکیبی SWOT با AHPاستفادهشدهاست. یافته های حاصل
از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که از میان راهبردهای تدوین شده، «فراهم نمودن زمینه های
جذب سرمایه گذاری برای ورزش های ساحلی و آبی»، «معرفی
چابهار به عنوان قطب گردشگری زمستانی» و «ایجاد مراکز گردشگری زمستانی و تابستانی
برای جذب گردشگر در تمام فصول سال» از مهمترین استراتژی ها برای توسعه سرمایه گذاری
گردشگری در حوزه چابهار می باشند.
طراحی سیستم پیش بینی کننده عملکرد مالی در شرکت های صنعتی بر مبنای روش های داده کاوی
حوزههای تخصصی:
با ظهور انواع جدید کسب وکارها که منتج به افزایش پیچیدگی در فضای کسب وکار شده است، مدیران و سرمایه گذاران بیش ازپیش نیازمند ابزارهایی هستند که با استفاده از آن ها، شفافیت بیشتری در وضعیت آتی کسب وکار خود ایجاد نمایند. وضعیت مالی سازمان ها در همه ادوار از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است و بررسی سودآوری کسب وکار نیز از طریق تحلیل وضعیت مالی سازمان تبیین می شود. صورت های مالی، وضعیت مالی سازمان را در یک دوره مشخص در بردارند. در این تحقیق سعی بر آن است که با استفاده از نسبت های مالی و با به کارگیری الگوریتم های داده کاوی، سیستمی طراحی شود که با توجه به عملکرد گذشته شرکت های صنعتی، سود خالص آن ها را در آینده پیش بینی نماید و بر مبنای آن، تحلیل مناسبی از وضعیت عملکردی شرکت حاصل گردد. سیستم مبتنی بر شبکه عصبی که در این تحقیق طراحی شده است، با کشف روابط موجود میان نسبت های مالی و سودآوری شرکت ها، اقدام به پیش بینی سود خالص سازمان ها می نماید.
طراحی الگوی تدوین راهبرد صنعت: مورد مطالعه صنعت پتروشیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیشتر پژوهش های مرتبط با حوزه راهبرد صنعت به دو سطح کلان (ملی یا بخش صنعت) و یا بنگاه پرداخته اند. در این میان مطالعه سطح هر صنعت و بررسی ارتباط آنها با سطوح بالایی و پایینی به خوبی مورد توجه قرار نگرفته است. به دنبال این، پرسش اصلی پژوهش عبارت است از اینکه مولفه های تشکیل دهنده راهبرد صنعت پتروشیمی و ارتباط میان این مولفه ها چیست؟ در پاسخ به این پرسش الگو های مرتبط با سطوح سه گانه تحلیل صنعت (فراصنعت، سطح صنعت و درون صنعت) بررسی شده اند که در نهایت به ترتیب سه مدل STEEPELD، نیروهای رقابتی پورتر و الماس پورتر جهت بررسی ارتباط مولفه های هر سطح و الگو سازی آن به کار گرفته شده اند. این الگو سازی با استفاده از الگو سازی ساختاری تفسیری (ISM) و با نظرهای خبرگان شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران صورت گرفته است. حاصل به کارگیری روش پژوهش، سه الگوی خرد و یک الگوی جامع تحت عنوان الگوی نهایی تدوین راهبرد صنعت پتروشیمی به همراه ضرایب نفوذ مولفه ها بر یکدیگر است.
مدل بهینه سازی دو هدفه هزینه و کربن دی اکسید در زنجیره تأمین حلقه بسته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر توجه به لجستیک معکوس و خصوصاً یکپارچگی آن با لجستیک مستقیم امری مهم در کاهش هزینه های زنجیره تأمین به حساب آمده است. در این مقاله یک زنجیره تأمین بسته طراحی شده است که به صورت چندهدفه، چندمحصولی و چنددوره ای می باشد. توابع هدف شامل حداقل سازی هزینه های حمل ونقل بین مراکز و هزینه پردازش داخل مراکز و مراکز ساخته شده و همچنین حداقل سازی کربن دی اکسید منتشر شده در داخل مراکز و کربن دی اکسید منتشر شده در اثر حمل ونقل بین مراکز می باشد. برای این منظور از یک مدل برنامه ریزی عدد صحیح مختلط استفاده شده است و مسئله جزء مسائل NP Hard می باشد. برتری این مدل نسبت به مدل های گذشته در نظر گرفتن چند محصول و چند دوره در دو هدف مربوطه می باشد همچنین مدل مربوطه محدودیت تولید کربن دی اکسید را در بین مراکز و داخل مراکز در نظر می گیرد. در راستای یکپارچه سازی مدل ابتدا دو هدف هم فاز شده و با استفاده از روش برنامه ریزی چندهدفه به یک هدف تبدیل می شوند. در راستای اعتبارسنجی مدل و تأثیر اوزان توابع هدف چند مسئله طراحی شده و با CPLEX 12.3 حل شده است و در پایان، نتایج مورد تحلیل قرار گرفته است.
تجزیه و تحلیل حالات خرابی بالقوه و اثرات آن با استفاده از تحلیل پوششی داده های استوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهبود و ارتقای سطح کیفیت محصول و خدمات ارائه شده توسط بنگاهها اولین و اصلیترین عامل پیشرفت
نسبت به رقبا و گرفتن سهم عمده بازار میباشد. در همین راستا تجزیه و تحلیل حالتهای خطا و آثار آنها
ابزاری کارآمد بمنظور بهبود کیفیت در مدیریت کیفیت میباشد. با توجه به انتقادات فراوان به روش سنتی،
عدد تقدم ریسک در تجزیه و تحلیل حالات خرابی بالقوه از ضرب سه عدد شدت، وقوع و تشخیص تشکیل
میشود. به منظور برطرف کردن عیوب موجود، روش جدیدی برای محاسبه عدد تقدم ریسک در تجزیه و
تحلیل حالات خرابی بالقوه بر پایه روش تحلیل پوششی دادهها معرفی می گردد. هدف از این تحقیق ارائه نوع
جدیدی از عدد تقدم ریسک با تخصیص وزنهای مختلف برای هر یک از فاکتورهای ریسک میباشد.
همچنین با توجه به این که اعداد شدت، وقوع و تشخیص توسط تیمی متشکل از گروههای مختلف خبرگان
بدست می آید و عاملی قطعی و ثابت نمیباشد، در این پژوهش از روش بهینهسازی استوار که نتایج تحلیل
پوششی دادهها را میپوشاند و پیچیدگی کمتری نسبت به روش فازی دارد، استفاده شده است. نتایج حاصل از
مثال حل شده حکایت از موثرتر بودن مدل پیشنهادی نسبت به RPN سنتی دارد و رتبهبندی کاملی از حالات
خرابی را ارائه میکند.
سنجش هزینه رفاهی- اجتماعی بخش صنعت ایران برمبنای رویکرد هاربرگر و پوزنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات انجام شده در بخش صنعت ایران مؤید این واقعیت است که در بیش از 50 درصد فعالیت های بخش صنایع کارخانه ای ایران، ساختار انحصار مؤثر حاکم است. هدف محوری این مقاله این است که بررسی شود چه میزان هزینه رفاهی ناشی از چنین ساختاری به جامعه تحمیل شده است. در این تحقیق، براساس شاخص های هاربرگر و پوزنر، محاسبات مربوط به برآورد هزینة رفاهی انحصار در صنعت ایران در سال 1389 انجام شده است. در این تحقیق، جز اخلال قیمتی برمبنای دو سناریو محاسبه شده است. در سناریوی اول، از رویکرد راجر، باسو و فرنالد (1995) و در سناریوی دوم، جز اخلال قیمتی برمبنای رویکرد هاربرگر و با استفاده از نسبت سود به فروش محاسبه شده است. یافته های تحقیق برمبنای نگرش هاربرگر و سناریوی اول نشان می دهند که هزینه رفاهی بیش از 7 درصد فروش صنایع انحصاری است. همچنین، اگر علاوه بر مثلث رفاه، مؤلفه های دیگر، مانند رانت اقتصادی و هزینه های صرف شده در راستای کسب قدرت انحصاری را درنظر بگیریم، هزینه رفاهی که صنایع انحصاری بر جامعه تحمیل می کنند درحدود 7/26 درصد فروش آن ها است. همچنین، مقادیر هزینه رفاهی ناشی از انحصار برمبنای سناریوی دوم، برای شاخص هاربرگر و پوزنر به ترتیب درحدود 4/5 و 9/23 درصد فروش صنایع انحصاری است.
شاخص های کلیدی عملکرد سازمان و بهبود بهره وری: رویکرد کارت امتیازی متوازن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، شناسایی شاخص های کلیدی عملکرد سازمان با رویکرد کارت امتیازی متوازن و تعیین نقش آن ها در ارتقاء بهره وری سازمان است. پژوهش حاضر از نوع مطالعات پیمایشی است و به صورت مقطعی در تابستان 1391 اجرا شد. جامعه پژوهش، مدیران ارشد و میانی «صنایع شیروپاستوریزه ایساتیس یزد» بود. با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران، تعداد نمونه 32 نفری به روش تصادفی انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه بود. داده ها با استفاده از شاخص های آماری ، آزمون آماری و تاپسیس فازی تحلیل شد. از میان 18 شاخص کلیدی عملکرد شناسایی شده مربوط به شرکت، مدیران، پنج عامل را در بهبود بهره وری خود مؤثر دانستند. سطح تعهد کارکنان به هدف های سازمان و بهره وری کارکنان ازجمله عوامل کلیدی مؤثر در منظر رشد و یادگیری بودند و به دلیل بیشترین اختلاف بین وضع موجود و وضع مطلوب، این منظر در صدر مناظر دیگر قرار گرفت. در میان سایر شاخص های کلیدی عملکرد، اثربخشی بازاریابی در منظر مشتری، کنترل هزینه در منظر مالی و تعمیرات و نگهداری در منظر فرایندهای داخلی، عوامل اثرگذار در بهبود بهره وری سازمان، انتخاب شدند.
ارایه مدلی برای ارزیابی عملکرد دانشگاه ها؛ مورد مطالعه دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رقابت شدید دانشگاه ها و نهادهای آموزش عالی و تلاش آن ها در جهت ارائه خدمات با بالاترین کیفیت، باعث شده تا نیاز این نهادها به رویکردی جامع که بتواند تمامی زمینه های عملکردی مرتبط با موفقیت را در نظر بگیرد و عملکرد نهاد را در قالب آن ارزیابی کند، روز به روز افزایش می یابد. هدف از این پژوهش ارائه ی یک سیستم پیشنهادی از شاخص های استراتژیک بر اساس الگوی کارت امتیازی متوازن به منظور ارزیابی عملکرد برنامه استراتژیک دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان بود. این پژوهش شامل سه مرحله بود، مرحله اول منابع اطلاعاتی، که دارای سه گام بود شامل (گام اول برنامه استراتژیک دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان، گام دوم پیشینه تحقیقات و گام سوم نظرخواهی از کارشناسان و صاحبان کلیدی فرایند) که هر کدام از مراحل ابزار و روش مرتبط با خود را داشتند. مرحله دوم تعیین منظرها برای ارزشیابی (شامل منظر مالی، رشد و یادگیری، فرایند داخلی و مشتری) و مرحله سوم، تدوین شاخص های اصلی این مناظر بود که مهم ترین شاخص ها استخراج شد و این شاخص ها توسط معاونت یا حوزه مربوط به خود، بایستی به صورت مداوم مورد نظارت و ارزیابی قرار گیرد. لازم به ذکر است، در این مقاله بخشی از اطلاعات حاصل از طرح پژوهشی آورده شده است.
بهبود روش ها و فرآیندها در عمل: رویکرد هیوریستیک در سیستم منابع انسانی یکی از شرکت های هاب پتروشیمی ماهشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
1 بازبینی، بهبود و بازمهندسی فرآیندهای کسب وکار، به عنوان پارادایمی نوین در علوم سازمان و مدیریت که ریشه در تفکر سیستمی دارد، طی دهه های اخیر در طیف وسیعی از صنایع، مورد توجه قرار گرفته است. مقاله حاضر با هدف ارائه تجارب موفق در حوزه ی بهبود روش ها و فرآیندهای مدیریت منابع انسانی نگاشته شده است. در این مقاله مدل مفهومی متناسب به منظور پیاده سازی پیشنهادهای بهبود روش ها و فرآیندها معرفی شده و متدولوژی اقدام پژوهی با رویکرد هیوریستیک، با بهره مندی از ادبیات علمی و تجارب موفق بین المللی، به عنوان متدولوژی پژوهش مورد کاربست قرار گرفته است. نتایج اصلی پژوهش در قالب 21 پیشنهاد کاربردی پیاده سازی شده در سیستم منابع انسانی یکی از شرکت های هاب پتروشیمی ماهشهر ارائه شده و در هر مورد، یک نمونه از تجربه ی عملیِ موفق حاصله را، تشریح کرده ایم. نتایج نشان می دهد که بهره مندی از بهبود روش ها و فرآیندها با رویکردی درون زاد (توانمندسازی کارکنان)، و با بهره مندی از کار تیمی، تاثیری چشم گیر در بهبود عملکرد سازمان، تعاملات داخلی و ارتقای کیفی خروجی های سیستم خواهد داشت
اولویت بندی و تحلیل تعامل میان عوامل موثر بر موفقیت پروژه های توسعه محصولات جدید از طریق روش های ISM و DEMATEL(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرکت های تولید کننده برای تضمین بقای خود در بازار رقابتی و طی کردن مسیر رشد و توسعه، ناگزیر به طراحی، ساخت و ارائه محصولات جدیدی به مشتریان و بازار هستند. از طرف دیگر، توسعه محصولات جدید ( NPD ) ، فرایندی کاملا پیچیده است و موفقیت آن تحت تأثیر عوامل متعددی قرار دارد. هدف این پژوهش، شناسایی، اولویت بندی و تعیین شدت تعاملات بین این عوامل به صورت کمّی است. در این پژوهش 9 عامل که تعداد زیادی از صاحبنظران به آنها اشاره کرده اند، تحلیل شده اند. برای نظرسنجی از نظرهای 12 نفر از خبرگان صنعت و دانشگاه استفاده شده است. روش به کار رفته برای اولویت بندی عوامل، مدل سازی ساختاری تفسیری ( ISM ) است و برای تحلیل کمّی روابط و تعامل میان عوامل از روش DEMATEL استفاده شده است. در این پژوهش، عواملی چون: ""حمایت سازمانی و مدیریت ارشد""، ""قابلیت های فناورانه"" و ""پاداش دهی به اعضای تیم"" به عنوان عوامل اثرگذار و علت شناسایی شده اند و عواملی چون: ""راهبردهای توسعه محصولات جدید""، ""نوآوری محوری"" و ""کیفیت فرایند"" به عنوان عوامل اثرپذیر و معلول شناسایی شده اند.
طراحی الگوی توسعه بندر خشک در ایران با استفاده از تکنیک های دلفی، تحلیل شکاف و دیمتل فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بندر خشک یک راه حل بالقوه برای دسترسی بهتر به قابلیت های بنادر دریایی داخلی محسوب می شود. مطمئناً برای پیاده سازی موفق بندر خشک وابسته به شناسایی و تعریف موانع و قابلیت های توسعه ترمینال های واسطه ای پیشرفته می باشد. در راستای پیدا کردن روش راه اندازی بندر خشک در ایران، بازنگری ادبیات و مقایسه مطالعات انجام شد. از روش دلفی بر اساس مصاحبه الزامات راه اندازی بندر خشک شناسایی شد. در نتیجه این بررسی 8 متغیر با اهمیت (مسیر جاده ای؛ شبکه ریلی؛ بنادر دریایی؛ ساختار و زیرساخت؛ فرایند و اجرا؛ مالی؛ حفاظت از محیط زیست؛ محیط فیزیکی) شناسایی شد و کمبود (شکاف موجود) در همه عوامل تایید گردید. سپس از روش دیماتل روابط علی بین آنها کشف شد. روابط علی در قالب یک مدل مفهومی مطرح گردید. بنابراین این تحقیق با هدف دستیابی درک بهتری از مسیر اجرای پروژه های بندر خشک در ایران الگویی از روابط بین مهمترین متغیرهای اثرگذاری در اجرای پروژه های بندر خشک را پیشنهاد می نماید.
طراحی مدل جامع تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی با رویکرد دلفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی جامع تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی انجام شد. روش این مطالعه با توجه به گزاره های تحقیق، از نوع توصیفی و کیفی است که در دو مرحله کتابخانه ای و اجرای روش دلفی و با مراجعه به 25 نفر از خبرگان دانشگاهی و افراد اجرایی انجام شده است. در مرحله اول با رویکرد اکتشافی تطبیقی و مطالعه ادبیات، فعالیت ها و مراحل فرایند تجاری سازی شناسایی شده و نیز مهم ترین مؤلفه های تأثیرگذار بر تجاری سازی احصاء شدند. سپس، با بهره گیری از نظریه سه شاخگی (3c) هر کدام از مؤلفه ها براساس ویژگی هایشان در سه دسته عوامل زمینه ای، محتوایی و ساختاری طبقه بندی شدند. با ترکیب متغیرها و ایجاد سه بُعد زمینه ای، محتوایی و ساختاری و نیز مراحل فرایند تجاری سازی، چارچوب مفهومی تحقیق ارائه شده و سپس، چارچوب مفهومی پیشنهادی با استفاده از روش تحقیق کیفی و مراجعه به خبرگان و کسب نظر آن ها در طی سه دور دلفی اعتبارسنجی و مدل نهایی تحقیق طراحی شد. براساس یافته های این پژوهش، فرایند تجاری سازی در هشت مرحله شناسایی شده و در مورد 29 مؤلفه مؤثر بر تجاری سازی تحقیقات با مقدار ضریب توافق کندال 804/0 بین صاحبنظران اجماع و اتفاق نظر حاصل شد. همچنین، بررسی نظرات خبرگان درباره عوامل سه گانه مؤثر بر تجاری سازی تحقیقات با آزمون فریدمن، نشان داد عوامل زمینه ای با رتبه اول و عوامل محتوایی و ساختاری به ترتیب در رتبه های دوم و سوم اولویت بندی اعضای پانل قرار گرفته است.