فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۸۲۱ تا ۵٬۸۴۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال هشتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۸
168-193
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی فرآیند به کارگیری مربی گری به منظور جانشین پروری مدیران در اداره کل کمیته امداد خراسان رضوی پرداخته است. رویکرد پژوهش کیفی بوده است و از روش مطالعه موردی برای این منظور استفاده شده است. ابزارهای گردآوری داده ها شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته با تعداد دوازده نفر از مدیران و رؤسای این سازمان و نیز تحلیل اسناد و مدارک سازمانی بوده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری در دو مرحله کدگذاری باز و محوری استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل داده ها حاکی از این است که مربی گری می تواند از طریق سازوکارهایی زمینه جانشین پروری مدیران را فراهم سازد. اصلی ترین این سازوکارها عبارتند از: یادگیری ضمن خدمت، ارتقای مهارت حل مسئله، فراهم کردن فرصت رشد، آینده نگری، تفویض اختیار، چرخش و ارتقای شغلی، و فرصت ریسک کردن. همچنین نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که فرآیند به کارگیری مربی گری در سازمان با چالش هایی ساختاری، قانونی، مالی، فرهنگی و فردی نیز مواجه بوده است.
شناسایی شایستگی های موردنیاز مدیران برای مربیگری در صنعت نیروگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۶۹)
267 - 290
حوزههای تخصصی:
امروزه مربیگری یکی از مؤثرترین ابزارها برای تغییر سازمانی و بهبود عملکرد مدیران است. جاری سازی این فرایند در سازمان مستلزم شناسایی مدیرانی است که شایستگی های لازم برای ایفای این نقش را داشته باشند. این پژوهش با روش نظریه داده بنیاد و بر مبنای فلسفی تفسیرگرایی برساختی با هدف شناسایی شایستگی های مدیران جهت ایفای نقش مربیگری ساماندهی شده است. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه های نیمه ساختاریافته واقعه محور و مشارکت کنندگان در تحقیق پانزده نفر از مدیران میانی منتخب دو شرکت از شرکت های گروه مپنا بوده اند. داده های کیفی با استفاده از رویکرد نظریه ای چارمز و در بستر نرم افزار Max QDA تحلیل شده است. یافته های پژوهش شش شایستگی را ارائه داده است: شاخص های عملکرد موفق مدیر برای مربیگری (از منظر شاگرد)؛ باورهای مدیر برای مربیگری در قالب باورهای تسهیل کننده، مانند باور به توانایی افراد و آزادی عمل دادن، و باورهای بازدارنده، مانند ترس از دست دادن جایگاه؛ دانش مورد نیاز، شامل دانش های تخصصی مربیگری، پیش نیاز مربیگری، کسب وکار؛ مهارت های مورد نیاز مدیران برای مربیگری عبارت اند از: مربیگری، بازخورد، تشخیص روحیه شاگردی، بین فردی، ارتباطی، فردی؛ ویژگی های شخصیتی مورد نیاز مدیران در دو دسته ویژگی های شخصیتی مثبت و ویژگی های شخصیتی سمی [1] تقسیم بندی شد. در بخش آخر به انگیزه های شخصی مدیر و مرتبط با شاگرد و عوامل ضدانگیزشی مدیران در فعالیت مربیگری اشاره شد.
ارتباط هوش هیجانی و تفکر انتقادی با خودکارآمدی حرفه ای کارکنان شرکت پترو نیرو صبا
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره دوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳)
270 - 248
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه خودکارآمدی نیروی انسانی مهمترین منب ع کس ب مزیت رقابتی در هر سازمانی به شمار م ی آی د، م دیران هم واره م یکوش ند عملک رد کارکنان سازمان خود را ارتقا بخشند تا از این راه به اهداف خود برسند.هدف از انجام این مطالعه رابطه بین هوش هیجانی و تفکر انتقادی به منظور افزایش خودکارآمدی حرفه ای کارکنان شرکت پترو نیرو صبا است. در این مطالعه متغیرهای هوش هیجانی، تفکر انتقادی بعنوان متغیرهای پیش بین و خودکارآمدی بعنوان متغیر ملاک مورد بررسی قرار گرفتند در یک طرح پژوهش توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی، از روی جدول کرجسی و مور گان با در نظرگرفتن حجم جامعه تعداد 150 کارکنان شرکت پترو نیرو صبا با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. در بررسی نتایج از روش آزمون همبستگی پیرسون ورگرسیون چند متغیره با روش گام به گام استفاده شد. یافته ها بین مولفه هوش هیجانی و تفکر انتقادی با خودکارآمدی حرفه ای کارکنان رابطه مثبت و معنادار دیده شد (p<0.05). تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که از بین متغیرهای تحقیق تفکر انتقادی بیشترین تاثیر رو بر روی متغیر ملاک یعنی خود کارآمدی دارد. با توجه به وجود رابطه معنادار هوش هیجانی و تفکر انتقادی با خود کارآمدی حرفه ای در کارکنان افزایش توانایی کارکنان برای کنترل هیجانات و داشتن تفکر انتقادی ، امکان مقابله سازگارانه با مقتضیات و کشمکش های زندگی را فراهم نموده و سبب خواهد شد عملکرد مثبت و منعطف و خودکارآمدی را در ارتباط با جامعه برای کارکنان تأمین شود و از بروز هیجانات منفی ممانعت کند.
شناسایی و اعتبارسنجی سازه عدالت اخلاق محور در دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش سازنده دانشگاه در جامعه و اهمیت موضوع عدالت و اخلاق ؛ مطالعه ای با هدف طراحی سازه عدالت اخلاق محور در دانشگاه آزاد اسلامی انجام شد. مطالعه حاضر کاربردی و جامعه آماری بر اساس نمونه گیری قضاوتی 20 نفر از خبرگان حوزه اخلاق و عدالت سازمانی بودند. با استفاده از روش دلفی فازی و مبانی نظری شاخص ها و ابعاد شناسایی و در اختیار خبرگان قرار داده شد. پس از بررسی نظرات خبرگان 11 شاخص عدالت توزیعی؛ هشت شاخص عدالت مراوده ای، هشت شاخص عدالت رویه ای، چهار شاخص عدالت اطلاعاتی، پنج شاخص عدالت ارتباطی، شش شاخص عدالت بین فردی و سه شاخص عدالت زبانی به عنوان شاخص های نهایی تایید شدند. بر اساس نظرات و میانگین های وزنی؛ مهم ترین گروه شاخص ها بعد عدالت اطلاعاتی، و پس از آن به ترتیب بعد عدالت مراوده ای؛ عدالت رویه ای؛ عدالت توزیعی؛ عدالت ارتباطی؛ عدالت زبانی و در نهایت عدالت بین فردی قرار داشتند. بر اساس نتایج مهم ترین نوع عدالت محور مورد نیاز در دانشگاه آزاد عدالت اخلاق محور بر پایه مبانی دینی و فرهنگی جامعه است . لذا باید سازوکارها و بسترهای لازم برای اجرا و پیاده سازی ابعاد هفت گانه عدالت اخلاق محور در سازمان صورت بگیرد.
طراحی مدل اجرای خط مشی های توسعه منابع انسانی در صنعت نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، طراحی مدل اجرای خط مشی ها ی توسعه منابع انسانی در صنعت نفت ایران است. پژوهش دارای رویکردی کیفی و از نظریه داده بنیاد استفاده کرده است. روش گردآوری داده ها، مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه ها ی نیمه ساختار یافته با 12 نفر از اساتید مجرب دانشگاهی و متخصصان صنعت نفت از طریق نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی تا رسیدن به نقطه اشباع موردبحث است. روایی این پژوهش توسط مصاحبه شوندگان و اساتید متخصص موردتأیید قرار گرفت. پایایی نیز با بازآزمون 91 درصد به دست آمد. در تحلیل داده ها از سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شده است. تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که الگوی اجرای خط مشی گذاری شامل: ساختار مدیریت مؤثر، سرمایه انسانی، الزامات خط مشی گذار، نظام خط مشی گذاری منابع انسانی و بهره وری فردی و سازمانی از عوامل مؤثر بر اجرای خط مشی های توسعه منابع انسانی در صنعت نفت ایران هستند.
رابطه ی آموزش مدیریت استرس با خودکارآمدی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال هشتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۰
283-306
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این پژوهش ارائه الگوی آموزش مدیریت استرس و رابطه آن با خودکارآمدی کارکنان است . جامعه آماری این پژوهش، شامل مدیران و کارکنان سازمان های دولتی در سال 1399است. در این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 220نفر به عنوان حجم نمونه استفاده شد به نحوی که در بخش کیفی از روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس ملاک ورود (متخصصان و صاحب نظران با حداقل5 سال سابقه کارکه دوره آموزش مدیریت استرس را گذرانده اند) انتخاب شده اند.ابزارهای اندازه گیری در این پژوهش دو پرسشنامه استانداردوهنجاریابی شده شامل پرسشنامه استانداردمقابله باشرایط پراسترس توسط اندلروپارکر(1990)، پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شوارترز و جروسالم (1992) بوده است.بعد از جمع آوری داده های پژوهش،اطلاعات و نتایج به دست آمده بااستفاده ازآمار توصیفی(میانگین وانحراف معیار)و آمار استنباطی( تحلیل رگرسیون) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادکه راهبردهای مقابله با شرایط پر استرس بر خودکارآمدی افراد تاثیر متفاوتی دارند به نحوی که راهبرد مقابله مسئله مدار با خودکارآمدی رابطه مثبت معناداری دارد و اثر راهبرد مقابله مسئله مدار بر خودکارآمدی افزایشی است (05/0< p ) .به معنای دیگر هرچه برراهبرد مقابله مسئله مدار تاکید شود، خودکارآمدی افراد هم افزایش می یابد و در مقابل راهبرد مقابله هیجان مدار و راهبرد مقابله اجتناب مدار با خودکارآمدی رابطه منفی و کاهشی دارد (05/0< p ) به نحوی که هرچه برراهبرد هیجان مدار و راهبرد مقابله اجتناب مدار تاکید شود، خودکارآمدی افراد هم کاهش می یابد.
تأثیر آموزش و بهسازی منابع انسانی بر بهره وری کارکنان با تأکید بر نقش میانجیگری توانمندسازی انگیزشی و روانشناختی (مطالعه موردی شرکت فولاد امیر کبیر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۸
182-207
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین رویکردهای توانمندسازی کارکنان به منظور ایجاد قابلیت های دانشی، مهارتی و رفتاری؛ سرمایه گذاری در دوره های آموزش ضمن خدمت است. سازمان ها با توجه به اهمیت آموزش تلاش می کنند، فرصت هایی را برای رشد و بالندگی کارکنان خود فراهم آورند تا بدینوسیله بتوانند به رسالت و اهداف خویش نائل گردند. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش و بهسازی منابع انسانی بر بهره وری کارکنان با تأکید بر نقش میانجیگری توانمندسازی انگیزشی و روانشناختی در شرکت فولاد امیرکبیر کاشان و طراحی مدل مفهومی در این رابطه می باشد. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری و تحلیل اطلاعات توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری 380 نفر از کارکنان شرکت فولاد امیرکبیر کاشان بودند که با استفاده از فرمول کوکران و نمونه گیری در دسترس، 191 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه ساخته محقق استفاده شد که روایی آن پس از اعمال نظرات استاد راهنما، نهایی گردید و پایایی آن نیز با ضریب آلفای کرونباخ (82/0) به دست آمد. جهت تحلیل داده های جمع آوری شده و بررسی فرضیات تحقیق از روش معادلات ساختاری و نرم افزار Lisrel استفاده شد. یافته های این تحقیق نشان داد آموزش و بهسازی منابع انسانی بر بهره وری کارکنان تأثیرگذار است. آموزش و بهسازی منابع انسانی بر توانمندسازی انگیزشی و روانشناختی کارکنان تأثیرگذار است. توانمندسازی انگیزشی و روانشناختی بر بهره وری کارکنان تأثیرگذار است.
طراحی الگوی شایستگی محوری مدیران صنعت گاز ایران مبتنی بر نتایج ارزیابی مدل تعالی سازمانی (EFQM) به روش هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موفقیت سازمان ها در تحقق اهداف استراتژیک بسیار وابسته به نحوه عملکرد مدیران آن سازمان می باشد و این موفقیت بیش از هر چیز ارتباط مستقیم به انتخاب و انتصاب مدیران شایسته و با دانش در راس هرم سازمانی دارد. مدیریت بر مبنای شایستگی رویکردی قوی در توسعه و نگهداشت سرمایه های انسانی سازمان در بلندمدت بوده و مدلهای شایستگی ابزاری مفید برای شناسایی و توسعه دانش، مهارت و توانایی های مورد نیاز مدیران به شمار می رود. به صورت کلی شایستگی"مجموعه دانش، مهارت، نگرش، توانمندی، علایق و ویژگی های شخصیتی می باشدکه کارکنان را قادر می سازد به صورتی اثربخش، فعالیتهای مربوط به شغل را انجام دهند و عملکرد شغلی را در حد انتظار و یا فراتر از حد انتظار انجام دهند." مطابق با شایستگیهای تعریف شده درکانون ارزیابی مدیران شرکت ملی گاز ایران و با توجه به ماهیت آموزش پذیر بودن شایستگیها، سه دسته شایستگی ارتباطی، مدیریتی و رهبری، شناختی و یک دسته شایستگی آموزش ناپذیر شخصیتی تعریف شده است. در این مقاله تلاش شده تا در حوزه شایستگی های مدیران صنعت گاز به مجموعه ای از شایستگی های محوری مدیران ارشد سازمان دست یابیم که براساس عملکرد مدیران در تعالی سازمانی حاصل شده است. این شایستگی های محوری چراغ راه سازمان در دستیابی به اهداف استراتژیک بوده و می تواند به صورت هدفمند در کمترین زمان و با حداقل هزینه اثربخشی مناسبی در روند توسعه مدیران سازمان ایفا نماید.
Measurement And Testing Of High Performance Organizational Culture Model In Iranian Petrochemical Industries(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
185 - 214
حوزههای تخصصی:
The purpose of this article is to measurement and testing a high performance organizational culture model in Iran's petrochemical industries.This research is of quantitative type and in terms of purpose, exploratory and data collection method is survey and from the point of view of cross-sectional time. Data collection tool is a researcher-made questionnaire whose validity has been confirmed by industrial and academic elites. The reliability of the questionnaire was confirmed by Cronbach's alpha test (coefficient of 0.815). The statistical population of the study included 8050 employees of Petropars, Jam, Lavan and Fanavaran petrochemical companies working in Iranian Petrochemical Industries. The sample size was calculated by the Cochran's formula of 385 people. 420 questionnaires were distributed and 400 correct questionnaires were collected. The sampling method is stratified random. Data analysis was performed using structural equation modeling using Amos Software. The results of statistical analysis were confirmed by confirmatory factor analysis and in terms of significance by the method of structural equations up to the level of the main categories and after confirmation of formal and content from 400 experts and managers of petrochemical industries. In the next step with a quantitative approach, the current state of high performance organizational culture according to the pattern the extract was assayed. For this purpose, mean comparison, regression and repetition tests used. The results obtained from field survey indicated that the high-performance organizational culture model was approved and dimensions of Behavioral factors, Internal bedding factors, External bedding factors and Process factors were placed in the first to fourth priorities, respectively.
حکمرانی رفتار مصرف انرژی برق در ایران: از شکاف در سیاست های فنی و رفتاری تا ادراک سیاست گذار از مسئله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۱۵۴-۱۲۹
حوزههای تخصصی:
در سال های پیشین بخش خانگی حدود یک سوم کل مصرف برق را به خود اختصاص داده و این مسئله، تمرکز بر رفتار مصرفی افراد را در سیاست گذاری انرژی کشور برجسته ساخته است. هرچند تاکنون ابزارهای متنوعی برای مداخله بر رفتار طراحی شده است، بااین حال وجود مشکلات فراوان در بخش انرژی نشان می دهد که درک رفتارها، چگونگی تغییر و مدیریت آن در سطح سیاست گذاری ملی، به شکلی نادقیق و ناقص دنبال شده است. این پژوهش، با درگرفتن رویکرد کیفی و با چرخش از تمرکز بر شناسایی عوامل مؤثر بر رفتار مصرف کننده، به سمت حکمرانی رفتار، سیاست گذاران این حوزه را هدف گرفته تا به بررسی نحوه مدیریت و هدایت رفتار مصرف انرژی در کشور بپردازد. جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه با مدیران صنعت برق و تجزیه و تحلیل آنها با تحلیل مضمون انجام شد. از مهم ترین یافته های پژوهش وجود دو نوع شکاف درون بخشی و بین بخشی در سیاست های فنی و رفتاری بود که نیاز به تغییر رویکرد و قالب بندی دوباره سیاست ها را در جهت ایجاد یکپارچگی و توازن در حکمرانی رفتار مصرف انرژی هشدار می دهد. این مقاله تأکید می کند بهره گیری از بینش های رفتاری در حکمرانی، تنها محدود به استفاده از ابزارهای رفتاری برای کمک به حل مسائل این حوزه نیست بلکه نیازمند ارتقای ادراک سیاست گذاران از مسائل سیاستی بر اساس بینش های رفتاری است.
بررسی تأثیر مشارکت های مدیریت منابع انسانی بر اشتراک دانش در سازمان شهرداری تهران
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
125 - 104
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تاثیر مدیریت منابع انسانی بر اشتراک گذاری دانش می پردازد.و بسیاری از سوابق اشتراک گذاری دانش چه در داخل و چه در خارج از سازمان وجود دارد که هنوز ناشناس هستند. جامعه آماری این تحقیق کارمندان شهرداری شهر تهران که حدود بر 600 نفر می باشند هستند. با استفاده از فرمول کوکران نمونه 235 تن به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. ابزار تحقیق، پرسشنامه می باشد که بین افراد نمونه توزیع شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از آرمون رگرسیون استفاده شده و نتایج نشان می دهد تعهد عاطفی (بعد داخلی مدیریت منابع انسانی) بر اشتراک دانش تأثیر معناداری دارد، سیستم مدیریت منابع انسانی همکاری گرا ( بعد خارجی مدیریت منابع انسانی) بر اشتراک دانش تأثیر معناداری دارد، جنسیت مدیر بر رابطه تعهد عاطفی و اشتراک دانش و همچنین بر رابطه سیستم مدیریت منابع انسانی همکاری گرا و اشتراک دانش، نقش تعدیل کننده دارد.
بررسی عوامل رفتاری موثر بر بهبود فرهنگ سازمانی در وزارت آموزش و پرورش(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۳
99 - 112
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی عوامل رفتاری موثر بر بهبود فرهنگ سازمانی در وزارت آموزش و پرورش می باشد. این تحقیق براساس دسته بندی تحقیقات از نظر اهداف یک تحقیق کاربردی محسوب می شود. و براساس روش اجرای تحقیق این پژوهش از نظر دسته بندی تحقیقات تحقیقی از نوع توصیفی پیمایشی می باشد. روش گردآوری اطلاعات به صورت میدانی می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات به صورت پرسشنامه ای می باشد. در این تحقیق برای تجزیه و تحلیل داده ها از از تکنیک هایی anova. برای آمار استنباطی آزمون. برای نرمال پذیری داده هاt.و آزمون فریدمن برای رتبه بندی داده ها, و ضریب همبستگی برای تعیین کردن روابط بین متغیرها استفاده می کنیم و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spssاستفاده می کنیم. نرم افزار spss یکی از استاندارترین نرم افزارها برای انجام تکنیکهای بالا می باشد.برای محاسبه پایایی این پرسشنامه ها آلفای کرونباخ را محاسبه می نمائیم، در این تحقیق ابتدا شاخصها شناسایی شدند. و فرضیات تحقیق نیز بر اساس شاخصها طراحی گردید و در نهایت با استفاده از تکنیکهای آماری تمامی فرضیات مطرح شده اثبات شدند.
ارائه الگو و چارچوب مفهومی توسعه منابع انسانی مبتنی بر اقدامات منابع انسانی در سازمان های با قابلیت اطمینان بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و تدوین چارچوب مفهومی توسعه منابع انسانی، مبتنی بر اقدامات منابع انسانی در سازمان های با قابلیت اطمینان بالا، با استفاده از روش تحلیل موقعیت کلارک انجام پذیرفت. این پژوهش در زمره پژوهش های کیفی با رویکرد اکتشافی است که در حیطه پژوهش های قیاسی می گنجد. جامعه آماری پژوهش، خبرگان و مدیران هلدینگ دارویی شفا و خبرگان دانشگاهی هستند که با استفاده از روش نمونه گیری هدف مند، 45 نفر از آنان با عنایت به اصل کفایت نظری در نمونه گیری انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه است که روایی و پایایی آن به ترتیب با استفاده از روایی محتوایی، روایی نظری و پایایی درون کدگذار و میان کدگذار تأیید شد. در این پژوهش، داده ها با استفاده از نرم افزارAtlas.ti و تکنیک کدگذاری، تحلیل و الگوی مفهومی پژوهش، با استفاده از رویکرد تحلیل وضعیت کلارک ارائه شد. نتایج پژوهش براساس روش تحلیل موقعیت کلارک، که مشتمل بر شناسایی عاملین انسانی و مؤلفه های غیرانسانی، عاملین جمعی انسانی و بازیگران دخیل، ساخت های گفتمانی، مؤلفه های اجتماعی، فرهنگی و نمادین، مؤلفه های اقتصادی و سیاسی، مؤلفه های فضایی، مؤلفه های زمانی، گفتمان های مرتبط و موضوعات عمده است، در قالب مؤلفه های متعدد شناسایی شده است.
بررسی تاثیر مثلث تاریک شخصیت بر پنهان سازی دانش و فرهنگ یادگیری سازمانی (موردمطالعه: اساتید دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۶
126-150
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی جوانب تاریک و تیره شخصیت بر پنهان سازی دانش با نقش میانجی فرهنگ یادگیری سازمانی صورت پذیرفته است. پژوهش حاضر ذیل پارادایم اثباتی و در گروه پژوهش های کاربردی است. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش 3 پرسش نامه استاندارد است، طیف مورداستفاده در پرسش نامه پژوهش طیف لیکرت است. پایایی ابزار پژوهش نیز بر اساس آزمون آلفای کرونباخ مولفه های مثلث تاریک شخصیت (75/0)، پنهان سازی دانش (77/0)، فرهنگ یادگیری سازمانی (71/0) به تأیید رسیده است، جامعه آماری پژوهش شامل اساتید دانشگاه تهران است. حجم نمونه در این پژوهش با استفاده از نرم افزار نمونه گیری Spss Sample power برابر با 187 نفر و شیوه نمونه گیری در این پژوهش نمونه گیری در دسترس است. ابزار تجزیه وتحلیل اطلاعات پرسش نامه ای پژوهش نرم افزار آماری SPSS و AMOS است. به منظور عدم وجود تأثیر بین متغیرها و تعمیم نتایج به دست آمده از حجم نمونه به جامعه آماری از مدل رگرسیونی ساده، مدل میانجی و مدل مسیر جهت ارزیابی فرضیه های پژوهش و مدل مفهومی پژوهش استفاده شد.. بنابراین با توجه به یافته های حاصل از پژوهش می توان اذعان نمود مثلث تاریک شخصیت بر پنهان سازی دانش تأثیرگذار بوده و 31 درصد واریانس پنهان سازی دانش توسط مولفه مثلث تاریک شخصیت تبیین شده است. ابعاد مثلث تاریک شخصیت (ماکیاولیسم، خودشیفتگی، بعد اختلالات فکری و روانی) بر پنهان سازی دانش تأثیرگذار است. 38 درصد واریانس مولفه پنهان سازی دانش توسط ابعاد مثلث تاریک شخصیت (ماکیاولیسم، خودشیفتگی، بعد اختلالات فکری و روانی) تبیین شده است. در تأثیر مثلث تاریک شخصیت بر پنهان سازی دانش متغیر فرهنگ یادگیری سازمانی دارای نقش میانجی جزئی است.
تأثیر مثلث تاریک شخصیت بر رفتارشهروندی سازمان: نقش بی ادبی در محیط کار و اخلاق کار اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸
285 - 265
حوزههای تخصصی:
منابع انسانی نقش مهم و اساسی در کسب و حفظ مزیت رقابتی در سازمان ها داشته و به همین سبب نیز مفاهیم جدید همچون مثلث تاریک شخصیت و ارتباط آن با ادراکات و رفتارهای کارکنان موردتوجه محققان قرار می گیرد. این پژوهش نیز با هدف بررسی تاثیر مثلث تاریک شخصیت بر رفتارشهروندی سازمان با نقش میانجی گری بی ادبی در محیط کار و تعدیل گری اخلاق کار اسلامی در شرکت پتروشیمی تبریز انجام شده است.این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی – پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر متشکل از کارکنان شرکت پتروشیمی تبریز می باشد که حدود 200 نفر به عنوان نمونه براساس فرمول کوکران و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به گویه های پرسشنامه پاسخ دادند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بوده است. جهت سنجش روایی پرسشنامه از روایی صوری با استفاده از نظر خبرگان و پایایی یا اعتبار آن نیز با کمک آزمون ضریب آلفای کرونباخ و پایایی مرکب مورد تأیید قرار گرفته است. داده ها با استفاده از نرم افزار spss و روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار پی.ال.اس. تجزیه و تحلیل شدند. بررسی نتایج این تحقیق نشان داد که اخلاق تاریک شخصیت به طور مستقیم بر رفتار شهروندی سازمانی و بی ادبی در محیط کار، همچنین بی ادبی در محیط کار بر رفتارشهروندی سازمانی و نهایتا اخلاق کار اسلامی بر رفتارشهروندی سازمان تاثیر معناداری دارد. و بی ادبی در محیط کار رابطه بین اخلاق تاریک شخصیت و رفتار شهروندی سازمانی را میانجی گری کرده و اخلاق کار اسلامی نیز رابطه بین بی ادبی در محیط کار و رفتار شهروندی سازمانی را تعدیل می کند.
تأثیر تحول دیجیتال بر عملکرد نوآوری با نقش میانجی عوامل نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی در صنعت نفت و انرژی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
169 - 184
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر تحول دیجیتال بر عملکرد نوآوری با نقش میانجی عوامل نوآوری است. پژوهش حاضر از منظر هدف، کاربردی و از لحاظ گردآوری داده توصیفی پیمایشی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کارکنان شرکت پخش فرآورده های نفتی است که تعداد آن ها 150 نفر است. تعداد نمونه 108 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. داده های گردآوری شده با روش مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهد که تحول دیجیتال بر عملکرد نوآوری، آگاهی از نوآوری و سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه تأثیر دارد. آگاهی از نوآوری و سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه بر عملکرد نوآوری ها تأثیر دارد. آگاهی از نوآوری و سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه رابطه بین تحول دیجیتال و عملکرد نوآوری را میانجی گری می کند.
شناسایی ملاک های ارزیابی پیامدهای اجرای خط مشی مالکیت صنعتی در نقشه جامع علمی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستیابی به آرمان های بلند نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران مستلزم تلاش همه جانبه در تمام ابعاد فرهنگی، علمی، اجتماعی و اقتصادی است. در این راستا، مقوله علم و فناوری از مهم ترین زیرساخت های پیشرفت کشور و ابزار جدی رقابت در عرصه های مختلف می باشد. یکی از این زیر مقوله های علم و فناوری، مالکیت صنعتی و سیاست های اجرایی اقدامات ملی مربوط به آن در نقشه جامع علمی کشور است. این پژوهش با هدف شناسایی شاخص های ارزیابی پیامدهای سیاست ها و خط مشی های اجرایی اقدامات ملی مربوط به مالکیت صنعتی از نقشه جامع علمی کشور انجام شده است. پژوهش، کیفی و از نوع توسعه ای و روش آن تحلیل محتوا است و از نمونه گیری هدفمند مشارکت کنندگان با حداکثر اختلاف استفاده کرده است. داده ها و اطلاعات موردنیاز از مصاحبه های ساخت نایافته نتیجه شده است. بدین منظور با 13 تن از خبرگان، اساتید و صاحب نظران دارای دانش کافی و تجربه عملی ، مصاحبه و برای گردآوری داده های موردنیاز پژوهش از نرم افزار Atlas.ti استفاده شده است. درمجموع، مفاهیم استخراج شده از مصاحبه ها در 127 کد اولیه و 5 مقوله ا صلی دسته بندی شد. درنهایت، 5 مقوله کار آیی، اثربخشی، تداوم و استمرار، بهبود و ارتقاء و استاندارد مداری شناسایی شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد 61 شاخص در ارزیابی پیامد سیاست ها تأثیرگذارند که در 9 شاخص اجماع بیشتری وجود داشت.
شناسایی عوامل مؤثر بر روایی سازه کانون های ارزیابی با استفاده از رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به روند تغییر نوع شایستگی های موردنیاز سازمان ها و لزوم کنترل هزینه های نیروی انسانی، استخدام مناسب ترین افراد و سپس توسعه و نگه داشت آنان، به یکی از مهم ترین دغدغه های سازمان ها تبدیل شده است. فرایند کانون ارزیابی و توسعه، به عنوان ابزاری با رویکرد چندگانه، بیش از چند دهه است که سازمان های جهان را در محقق ساختن این هدف، یاری می نماید. علی رغم پژوهش های بسیار در این حوزه، هم چنان موضوعات چالش برانگیزی در زمینه کانون ها وجود دارد که یکی از این مباحث، موضوع روایی سازه است. این پژوهش با هدف توسعه دانش در زمینه روایی سازه کانون های ارزیابی انجام شده است. علی رغم اینکه روایی پیش بین کانون ها در بسیاری از مطالعات در سطح مناسبی گزارش شده است؛ اما روایی سازه این ابزار دچار ضعف جدی بوده است، لذا این مطالعه بر این موضوع تمرکز کرده است که چه عواملی می تواند بر روایی سازه کانون ها مؤثر باشد. در این مقاله، با استفاده از رویکرد فراترکیب و روش تحلیل تم، تعداد 78 مقاله از پایگاه های اطلاعاتی مانند گوگل اسکولار، اسکوپوس، اسپرینگر، امرالد، جی استور و برخی منابع فارسی بررسی شده و 5 عامل کلی، شامل ابعاد مدل شایستگی، ارزیابان، شیوه مشاهده و ارزیابی، روش های جمع بندی اطلاعات و ابزارهای ارزیابی، به عنوان عوامل اثرگذار بر روایی سازه کانون های ارزیابی، شناسایی گردید.
طراحی چارچوب بکارگیری هوش مصنوعی در مدیریت منابع انسانی: رویکردی اکتشافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹
284 - 263
حوزههای تخصصی:
رشد روزافزون هوش مصنوعی به عنوان یک فناوری جدید و بنیادین توجه بسیاری از پژوهشگران مدیریت را به خود جلب کرده است. در حوزه منابع انسانی نیز هوش مصنوعی یک انقلاب در حال گسترش و غیرقابل توقف است که بر اهمیت ورود هوش مصنوعی به مدیریت منابع انسانی می افزاید. علیرغم رشد تمایل سازمان ها به سرمایه گذاری در هوش مصنوعی، پژوهشی که درک جامعی از ابعاد بکارگیری هوش مصنوعی در حوزه منابع انسانی برای مدیران فراهم سازد تاکنون صورت نگرفته است. لذا، هدف از پژوهش حاضر ارائه چارچوبی است تا با بهره گیری از رویکرد سیستمی به شناسایی محرک ها، فرآیندها و پیامدهای به کارگیری هوش مصنوعی در منابع انسانی بپردازد. پژوهش حاضر از نظر شیوه گردآوری داده ها، پژوهشی کیفی و از نظر هدف دارای رویکردی اکتشافی می باشد که به منظور استخراج مولفه های چارچوب پیشنهادی به مصاحبه های باز و عمیق با خبرگان پرداخته شده است. نتایج تحلیل نشان می دهد، محرک ها تحت عنوان پیشران های به کارگیری هوش مصنوعی در مدیریت منابع انسانی شامل محرک های فنآوری، محرکه های محیط رقابتی و محرک های سازمانی دسته بندی شدند. وجه دوم مدل تحت عنوان فرایندها شامل انتخاب و استخدام استعدادها، آموزش و توسعه، ارزیابی عملکرد، جبران خدمات و حفظ و نگهداشت نیروی انسانی را شامل می شود. در نهایت پیامدهای به کارگیری هوش مصنوعی در مدیریت منابع انسانی شامل پیامدهای مرتبط با مالی، فرآیند داخلی، افراد و رشد و یادگیری می باشد. شرکت ها برای ارزیابی پیشبرد برنامه های هوشمندسازی منابع انسانی می توانند از یافته ها پژوهش استفاده کنند و به عنوان اصول راهنمای پیاده سازی هوش مصنوعی در منابع انسانی از آن بهره مند شوند.
بررسی تأثیر ایجاد کنجکاوی ناشی از تبلیغات بر رفتار مصرف کننده ورزشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
صنعت ورزش تاثیر قابل توجهی بر جامعه هر کشوری دارد به گونه ایی که اندازه ان بیش از صنعت اتومبیل و فیلم سازی در بسیاری از کشورهای پیشرفته می رسد، علاوه بر این، فعالیت های ورزشی گوناگون، مانند مشارکت ورزشی، حضور در ورزش و نگاه کردن یا گوش دادن به ورزش از طریق رسانه های جمعی، محبوب ترین فعالیت های تقریبی در زندگی روزانه افراد دیده شده اند. بنابراین به واسطه اهمیت موضوع هدف این تحقیق بررسی تاثیر ایجاد کنجکاوی ناشی از تبلیغات بر رفتار مصرف کننده ورزشی بر اساس مدل (2002) Menon and Soman ادر نظر گرفته شد . با استفاده از تبلیغات شبیه سازی و انجام دو مطالعه جداگانه ، 150 نفر از مصرف کنندگان ورزشی به عنوان نمونه تحقیق از جامعه مصرف کنندگان ورزشی در استان اصفهان منظور گردید جهت تجزیه و تحلیل داده ها از یک ANOVA یک طرفه ، رگرسیون های چندگانه و مدلسازی معادلات ساختاری استفاده گردید . نتایح نشان داد : الف ) شکاف دانش به صورت مثبتی بر کنجکاوی ایجاد شده تاثیر دارد علاوه بر این، کنجکاوی ایجاد شده بر قصد رفتاری تاثیر مثبتی دارد ب ) با توجه به نقش میانجی کنجکاوی ایجاد شده، شکاف دانش به صورت قابل توجهی بر کنجکاوی ایجاد شده تاثیر داشته که به نوبه خود بر قصد رفتاری تاثیر معنی داری خواهد داشت. ج ) برانگیختن کنجکاوی به طور کامل تاثیر شکاف دانش بر قصد رفتاری را نشان می دهد. . بنابراین هر سه فرضیه تایید و حمایت گردید .بر اساس یافته های نحقیق نیاز به استراتژی های بازاریابی جدید لازم است چرا که بازاریابان ورزشی ممکن است نیازمند ارائه اطلاعات یا تبلیغاتی باشند که یک شکاف دانش متوسط را برای افرادی که در حال حاضر مصرف کننده ورزش نیستند ارائه دهند. اگر یک سطح متوسط از شکاف دانش ارائه شود، افراد بیشتر احتمال دارد که به دنبال اطلاعاتی برای پر کردن شکاف بین آنچه میدانند و آنچه می خواهند بدانند باشد. این پژوهش برای دانش افزایی می تواند در افزایش حضور در رخدادهای ورزشی و مخاطبین ورزشی بزرگتر نتیجه دهد.