فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۲٬۹۱۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دانشگاه ها اصلی ترین مؤسساتی هستند که سرمـایه ی دانش را در نیروی کار ایجـاد می کنند و می توانند اقتصاد دانش محور را حمایت کنند. این مقاله درصدد تعیین رابطه ی بین کاربست مؤلفه های مدیریت دانش با عملکرد آموزشی اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال تحصیلی 91-1390 بود.
روش بررسی: روش پژوهش توصیفی- همبستگی و جامعه ی آماری شامل اعضای هیأت علمی (643 نفر) و دانشجویان آنان (7006 نفر) در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود. حجم نمونه ی اعضای هیأت علمی 240 نفر و دانشجویان 1120 نفر بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های محقق ساخته ی کاربست مؤلفه های مدیریت دانش (ایجاد، ثبت، پالایش، انتشار و کاربرد دانش) و عملکرد آموزشی بود که روایی ابزارها با استفاده از روایی صوری و محتوایی و پایایی آنها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (87/0=r1) و (92/0=r2) محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 18 و آزمون t، ANOVA و رگرسیون چند متغیره صورت گرفت.
یافته ها: بین ایجاد، پالایش، انتشار و کاربرد دانش با عملکرد آموزشی در سطح (05/0P<) رابطه ی چندگانه ی معنی دار وجود داشت. همچنین ضرایب بتا بین کاربست مؤلفه های مدیریت دانش با عملکرد آموزشی از نظر آماری معنادار بود (000/0 = P). ضریب همبستگی چندگانه 269/0 و ضریب تعیین اصلاح شده 20/7 بود. بنابراین 0/27 درصد از تغییرات مربوط به واریانس عملکرد آموزشی تحت تأثیر کاربست مؤلفه های مدیریت دانش بود و بین آنها هم خطی وجود نداشت و بنابراین مدل رگرسیون معنی دار بود. بین میانگین نمرات مدیریت دانش از دیدگاه اعضای هیأت علمی برحسب مشخصات دموگرافیک تفاوت معنی دار وجود نداشت، ولی بین عملکرد آموزشی اعضای هیأت علمی برحسب جنس و مرتبه ی علمی تفاوت معنی دار بود.
نتیجه گیری: مدیریت دانش به عنوان ابزار کلیدی مدیریت قرن جدید، راهبردی سیستماتیک بوده و فرآیندهای تعریف، دستیابی، انتقال و به کارگیری اطلاعات و دانش توسط افراد سازمان های آموزشی است که موجب ایجاد نوآوری، توانایی رقابت و ارتقای بهره وری می شود و ضمن کمک به حل مشکل، تصمیم گیری، برنامه ریزی راهبردی، یادگیری پویا از زوال دارایی های ذهنی جلوگیری کرده به آگاهی سازمان های آموزشی می افزاید و انعطاف پذیری آنها را افزایش می دهد.
طراحی و آزمون مدل سنجش میزان آمادگی سازمانی برای توسعه راهبردی سیستم های اطلاعاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نتایج مطالعات متعدد انجام شده حکایت از نرخ بالای شکست و عدم موفقیت پروژه های استقرار سیستم های اطلاعاتی در سازمان ها دارد. این پژوهش ها همچنین نشان می دهند که بسیاری از این شکست ها بیش از آنکه ناشی از جنبه های فنی و فناورانه باشند، ریشه در مسائل سازمانی و عدم توجه به وضعیت سازمان در مرحله طراحی سیستم های اطلاعاتی دارند. به عبارت دیگر، استقرار موفق سیستم های اطلاعاتی، مستقیماً به شرایط جاری سازمان ها بستگی دارد و از آنجا که طراحی و استقرار یک سیستم اطلاعاتی سرمایه گذاری نسبتاً بالایی را می طلبد، توجه به آمادگی سازمان برای استقرار این سیستم ها و ارزیابی شرایط سازمان از حیث میزان آمادگی امری ضروری به نظر می رسد. در پژوهش حاضر ضمن بررسی جامع مدل های مختلف ارزیابی میزان آمادگی سازمان ها برای استقرار سیستم های اطلاعاتی، تلاش شده است مدلی مبتنی بر واقعیت ها و شرایط حاکم بر محیط داخلی سازمان ها و مؤسسات بخش عمومی، با تأکید بر دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی کشور طراحی شود. برمبنای مدل پیشنهادی، آمادگی سازمانی دانشگاه ها به شش بُعد راهبردی، منابع، مدیریتی، فرهنگی، ساختاری و قانونی ارتباط دارد که خود به 28 مؤلفه تقسیم می شوند و برمبنای این مؤلفه ها، 142 شاخص برای ارزیابی میزان آمادگی دانشگاه ها برای استقرار سیستم های اطلاعاتی پیشنهاد می شود. استفاده از این شاخص ها برای ارزیابی میزان آمادگی سازمانی می تواند طراحی هدفمند و متناسب با شرایط سازمانی این سیستم و درنهایت، پرهیز از هدررفت منابع سازمان را تسهیل کند. مدل پیشنهادی در یک دانشگاه به عنوان نمونه مورد استفاده قرار گرفته و میزان آمادگی آن دانشگاه براساس مؤلفه های مدل در ابعاد موردنظر تعیین و نتایج حاصل برای تهیه برنامه های اقدام به کاربرده شده است.
یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده
حوزههای تخصصی:
ارائه مدل زیر ساختارهای چهارگانه در جهت پیاده سازی و توسعه تجارت الکترونیک در صنایع غذایی تهران
حوزههای تخصصی:
فناوری اطلاعات اثرات عمده ای در تمامی عرصه های اقتصادی،تجاری و شغلی نهاده است به طوری که برای هر پدیده تجاری یک نسخه الکترونیک به وجود آمده است . یکی از این نسخه های الکترونیکی،تجارت الکترونیکی می باشد که استفاده و به کارگیری آن مانند استفاده از هر پدیده تجاری دیگر،مستلزم وجود زیرساختها و بسترهای متعددی می باشد. مقاله حاضر درصدد پاسخگویی به این سوال عمده می باشد که زیرساختهای لازم جهت تحقق تجارت الکترونیکی در صنایع غذایی شهر تهران چیست ؟نتایج حاصل از نمونه گیری بیش از 150 شرکت تولیدی مواد غذایی شهر تهران در این تحقیق نشان میدهد به کارگیری و استفاده از تجارت الکترونیکی مستلزم وجود ساختارهای تکنولوژیکی،حقوقی-قانونی،فرهنگی-اجتماعی و مالی می باشد.
چک لیست اجرایی طرحهای فناوری اطلاعات
منبع:
حسابرس ۱۳۸۵ شماره ۳۵
حوزههای تخصصی:
بررسی امکان پذیری توسعه بر پایه منابع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه مبتنی بر منابع، یکی از موضوعاتی است که اقتصاددانان همواره درباره آن تفکر می کنند. اغلب اقتصاددانان با توجه به عملکرد اقتصادی بهتر کشورهای کم بهره از منابع طبیعی، در مقایسه با کشورهایی با منابع طبیعی غنی معتقد هستند که توسعه بر اساس منابع شکست خورده است. تعداد اندکی از اقتصاددانان، با توجه به نقش منابع طبیعی در فرایند تولید، توسعه مبتنی بر منابع را در صورت اتخاذ یک راهبرد صحیح موفق می دانند. در مقاله حاضر، استدلال های هر دو گروه بررسی می شود. همچنین برای تبیین موضوع، تجربه برخی کشورهای موفق در این زمینه، مانند آمریکا، نروژ، آفریقای جنوبی و فنلاند و برخی کشورهای ناموفق، مانند اعضای اوپک مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، راهبرد توسعه بر اساس منابع، برای کشورهایی موفقیت آمیز بوده است که به جای بهره گیری از رانت منابع، به توسعه صنایع مرتبط با منابع طبیعی فراوان به عنوان صنایع پیشرو در اقتصاد پرداخته اند.
نقش دولت الکترونیک در علوم مهندسی هزاره سوم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
دولت الکترونیک، یک دولت بدون ساختمان و سازمانی مجازی است که خدمات دولتی را بدون واسطه به مشتریان ارائه میدهد و موجب مشارکت آنان در فعالیتهای سیاسی میگردد .دولت الکترونیک یک شکل پاسخگو از دولت میباشد که بهترین خدمات دولتی را به شهروندان ارائه میدهد و آنها را در فعالیتهای اجتماعی شرکت میدهد؛ بنابراین مردم دولتشان را بر سرانگشتان خویش خواهند داشت دولت الکترونیک استفاده از فن آوری به منظور تسهیل امور دولت از طریق ارائه خدمات و اطلاعات کارا و موثر به شهروندان و شرکت های تجاری و تولیدی میباشد.سه حوزه اصلی دولت الکترونیکی عبارتند از :الف- پیشرفت فرآیندهای اجرایی دولت ب- ساختار دولت الکترونیک ج-معاملات خارجی. زمینه های کاربرد دولت الکترونیکی به چهار بخش تقسیم میشود: بخش اول: برقراری ارتباط بین دولت با شهروندان که در واقع می تواند مهمترین و گسترده ترین جنبه کاربرد دولت الکترونیکی باشد . بخش دوم: برقراری ارتباط میان دولت با بخش تجارت و صنعت است که طی آن دولت به ارائه خدمات به بخش تجاری و صنعت از طریق اینترنت میپردازد. بخش سوم : برقراری ارتباط بین دولت و کارمندان است که هدف از آن ارائه اطلاعات بکارمندان دولتی با استفاده از شبکه های داخلی دولتی اینترانت میباشد بخش چهارم: ارتباط بین دولت با دولت است که منظور از آن ارتباط سازمانهای دولتی با یکدیگر از طریق شبکه های داخلی اعم از اینترانت و یا اکسترانت است. سازمان ملل برای ارزیابی پیشرفت کشورها در برپایی دولت الکترونیکی پنج مرحله را شناسایی نموده است. دولت الکترونیکی و گره هایی که باید گشوده شود اول: اصلاح اساسی در سامانه ها و روش های دست یابی به داده ها شامل ذخیره سازی داده، افزایش کارایی و نیز ابزار مکا ن یابی و ارائه اطلاعات. دوم: تاسیس شبکه ها و نرم افزارهای کارا، قابل اعتماد و ایمن برای ارائه و حفاظت از اطلاعات مهم وضروری، بکارگیری دولت الکترونیکی در کشورهای جهان بررسی شده و ارائه یک مدل راهکارهای عملی جهت راه اندازی دولت الکترونیکی در کشور پیشنهاد گردیده است.
آسیب شناسی اثربخشی کاربرد فناوری اطلاعات و خدمات اداری در قانون مدیریت خدمات کشوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فصل پنجم قانون مدیریت خدمات کشوری به استفاده از فناوری اطلاعات و خدمات اداری می پردازد. در این قانون، دستگاه های اجرایی موظفند فرآیندهای مورد عمل و روش های انجام کار خود را با هدف کارآمدی فعالیت ها، بهبود کیفیت خدمات، تسریع و سهولت در ارائه خدمات به شهروندان، به صورت الکترونیکی ارائه نموده و نیز در راستای ایجاد زیرساخت های اطلاعاتی و انجام امور بر مبنای فناوری اطلاعات در خدمات اداری تلاش نمایند. هم اکنون، چند سال از اجرای قانون مذکور می گذرد و آسیب شناسی اثربخشی آن ضروری به نظر می رسد، پژوهش حاضر با هدف آسیب شناسی اثربخشی قانون مدیریت خدمات کشوری در بخش فناوری اطلاعات و خدمات اداری انجام شد. این پژوهش از نظر نوع استفاده، کاربردی و با توجه به هدف، توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل کارکنان ستادی وزارت امور اقتصادی و دارایی با مدرک کارشناسی و بالاتربوده که حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان تنظیم گردیده است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده و اعتبار آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با کمک تحلیل عاملی تاییدی و آزمون تی تک نمونه اینشان داد که کاربرد فناوری اطلاعات و خدمات اداری، کیفیت خدمات، کیفیت اطلاعات، استفاده از اطلاعات، انجام فرآیندها و انعطاف پذیری سازمان را بهبود داده است.
انتقال دانش و حفظ مهارت: نیاز پیوسته فرایند جهانی شدن
منبع:
مدیرساز ۱۳۸۲ شماره ۱۲
حوزههای تخصصی:
سازمانها با ادامه روند جهانی شدن، به طور پیوسته با رقابت جهانی مواجه هستند. برای این که این سازمانها بتوانند از لحاظ رقابتی توانمند باشند و در عین حال توان رقابتی خود را حفظ کند باید دانش و مهارت کارکنان خود را یک منبع حیاتی و ضروری بدانند. در این مقاله مدیریت دانش به صورتی اجمالی مطرح می شود و انتقال دانش و مهارت در سازمانهایی که در مقیاس جهانی فعالیت می کنند مورد بحث قرار می گیرد. همچنین بر اهمیت تکالیف جهانی در انتقال دانش و نقش مدیریت منابع انسانی در حفظ موفق و مؤثر مهارت تاکید خاص گذاشته می شود.
فن آوری اطلاعات و فرهنگ: بررسی اهمیت ابعاد فرهنگی به کارگیری فن آوری اطلاعات
حوزههای تخصصی:
فرهنگ ها هم بر طراحی نظام های مبتنی بر فن آوری اطلاعات و هم بر نحوه ی اکتساب آنها تأثیر می گذارند . بخشی از این تأثیر را می توان ناشی از آثار اجتماعی به کارگیری فن آوری اطلاعات درست که بیشتر از دید فرهنگ عامه مطرح است ، دانست. در حوزه اینترنت ، ماهواره ها ، و تلویزیون به علت اعمال فن آوری های اطلاعاتی ، و امکان اشاعه ی زبان ، رفتارها و ارزشهای خاص یا مصرفی می تواند باعث ایجاد تغییرات فرهنگی شود. از دیدگاهی دیگر ، مؤلفه ها و ابعاد فرهنگ ملی ( به عنوان مثال : فردگرایی ، مردگرایی ، فاصله ی قدرت ، ابهام گریزی و دید بلندمدت ) باعث ایجاد نگرشهای گوناگون و حمایتهای متفاوت نسبت به استقرار فن آوری اطلاعات می شود. در نهایت فرهنگ سازمانی به عنوان نرم افزار ذهنی اعضای سازمان ، باعث پدید آمدن پدیده هایی نظیر پیش فرض های مدیریتی متنوع ، پویایی سیاسی ، چارچوبهای شناختی متفاوت کاربران از فن آوری اطلاعات و انگیزه های مختلف آنان شده و می تواند باعث ایجاد رویکردهای گوناگون ( نادیده گرفتن ، انزواپذیری ، پرستش و یکپارچه سازی ) به فن آوری اطلاعات در سازمانها شود .
بررسی عوامل موثر بر انتقال و تبادل دانش بین دانشکده های توانبخشی و سازمان های ارائه دهنده خدمات توانبخشی کشور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
چکیده این پژوهش با هدف تعیین عوامل موثر بر انتقال و تبادل دانش بین دانشکده های توانبخشی و سازمان های ارائه دهنده خدمات توانبخشی کشور بمنظور ارائه راهکار مناسب برای انتقال اثربخش دانش انجام شد.. تحقیق به شیوه زمینه یابی انجام شد. خبرگان توانبخشی و اعضاء هیأت علمی دانشکده های توانبخشی کشور جامعه آماری پژوهشی بودند. برای گردآوری داده ها از دو ابزار مصاحبه و پرسشنامه استفاده شد. اعتبار پرسشنامه با روش ضریب آلفای کرونباخ 94/0 محاسبه شد. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون آماری T تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که در حال حاضر وضعیت انتقال دانش مناسب نبوده و با وضعیت مطلوب فاصله زیادی دارد. مهمترین عوامل موثر بر انتقال و تبادل دانش عبارتنداز: ضعف نیاز سنجی از جامعه در طراحی پروژه های تحقیقاتی و عدم ارتباط مناسب بین پژوهشگران و سفارش دهندگان تحقیق، وجود فرهنگ فردگرایی و عدم انجام کار تیمی و نیز عدم وجود ارتباط ساختاری مشخص بین دانشگاه و سازمانهای ارائه دهنده خدمات توانبخشی کشور. راهبرد مناسب برای انتقال اثربخش دانش تشکیل کمیته یا سازمانی مشترک بین کاربران و تولیدکنندگان دانش جهت پاسخ به نیازها و تسهیل فرایند انتقال دانش بین آن ها معرفی شد.
یافتن جواب بهینه مدل انتخاب تکنولوژی با داده های فازی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله روشی برای یافتن جواب بهینه مدل انتخاب تکنولوژی با داده های فازی معرفی می شود. مقاله یک روش ساده محاسباتی برای یافتن جواب بهینه مساله برنامه ریزی خطی فازی مدل انتخاب تکنولوژی پیشنهاد می کند که درآن نیاز به حل هیچ LP فازی نیست. این تحقیق از پیچیدگی محاسبات داده های فازی می کاهد و زمانیکه پیچیدگی بیشتری مطرح می شود اهمیت این روش نیز افزایش می یابد.
مدیریت دانش در سازمان
منبع:
تدبیر ۱۳۸۲ شماره ۱۴۲
حوزههای تخصصی:
حل یک مدل فرآیند تحلیل شبکه ای برای انتخاب قوانین توزیع امکانات با استفاده از مجموعه فازی شهودی بازه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیاز به انعطاف پذیری در بحث تولید و افزایش رقابت و نیاز به پاسخگویی به تقاضای مشتریان در زمان مناسب امری ضروری در بحث تولید می باشد. دلایل متعددی بر روی سیستم تولید انعطاف پذیر اثر گذار می باشد. یکی از دلایل مهم و تاثیر گذار خطی مشی زمان بندی است که ارتباط مستقیم با قانون توزیع امکانات دارد. انتخاب این قانون می تواند بر اساس معیار های متعدد صورت گیرد، که هریک از این معیارها بر روی یکدیگر اثر گذاری متقابل دارند. لذا یک مدل فرآیند تحلیل شبکه ای جهت یافتن یک قانون توزیع امکانات مناسب لازم می باشد. همچنین به دلیل ماهیت مسأله و عدم قطعیت در فرآیند مقایسه زوجی و اثرگذاری معیارها بر روی هم و بر انتخاب قوانین توزیع امکانات نمی توان از روش قطعی برای حل این مدل استفاده نمود. لذا، مدل فرآیند تحلیل شبکه ای با مجموعه فازی بازه ای شهودی به دلیل ویژگی های موجود در تصمیم گیری چند معیاره تحت شرایط عدم قطعیت حل می گردد. سپس انتخاب قانون توزیع امکانات با توجه به نظرات خبرگان صنعت ارائه می گردد و در خاتمه رتبه بندی مناسب جهت این انتخاب پیشنهاد می شود.
ارائه الگوی توفیق مدیریت دانش
حوزههای تخصصی:
توسعه سریع و اعجاب انگیز فن آوری های ارتباطات و اطلاعات و گرایش عمومی محیط رقابتی به سمت دانش و مدیریت اثربخش آن سبب شده که دانش و یادگیری جمعی به عنوان تنها مزیت رقابتی پایدار مورد توجه روزافزون قرار گیرد. بنابراین سازمان هایی در جهان متحول و پیچیده قرن حاضر موفق خواهند بود که بتوانند فرایند یادگیری، کسب، حفظ و توسعه دانش را با موفقیت پیاده سازی کنند. از این رو هدف اصلی این مقاله شناسایی عوامل توفیق و ارائه الگویی برای پیاده سازی موفق مدیریت دانش با استفاده از روش تحلیل عاملی در بانک صادرات ایران می باشد. جهت دستیابی به این منظور ابتدا عوامل توفیق مدیریت دانش شناسایی، سپس پرسشنامه با 63 گویه طراحی شد و در 130 شعبه بانک صادرات به صورت تصادفی توزیع و توسط مدیران بانک تکمیل گردید. نتایج تحقیق نشان داد که عوامل توفیق مدیریت دانش به ترتیب، جهت گیری راهبردی مبتنی بر دانایی و توسعه فرهنگ نوآوری، گرایش به سوی توسعه، انتقال و حمایت از دانش و توسعه شایستگی ها و مدیریت شایسته محور است. همچنین در بانک صادرات ایران جهت گیری راهبردی مبتنی بر دانایی و توسعه فرهنگ نوآوری بیشترین تاثیر را بر توفیق مدیریت دانش دارد.
انعطاف پذیری دانش و کارآفرینی دانشگاهی
حوزههای تخصصی:
توسعه و تکامل هر مجموعه ی سیستم ـ فرد یا سازمان ـ ملت به این نکته وابسته است که آیا سیستم در پر کردن فاصله بین آنچه که سیستم می داند و آنچه که سیستم انجام می دهد موفق بوده است. ما این حالت را فاصله بین دانش و عمل یا فاصله علم- عمل می نامیم. اگر سیستم آنچه را که می داند انجام ندهد، در رقابت با سایر سیستم ها بازنده خواهد بود و عملکرد نسبی اش درهر زمینه ای کاهش خواهد یافت و ممکن است به سمت رکود رفته و با نابودی مواجه شود. هنگامی که یک سیستم، موفق به انجام آنچه می داند می شود، دانش سیستم در طول زمان افزایش می یابد و به سیستم، فرصت های جدید تری برای عمل، ارائه می دهد. بین دانش و عمل، بازخورد مثبتی وجود دارد. بسیاری از ملت ها در استفاده از ذخایر دانش جهانی ناتوان هستند و به ناچار به این گزینه تن می دهند که دچار رکود شوند. برای سیستم علمی و دانشگاهی مشاهده می کنیم که بسیاری از دانش ها و توانایی هایی که یادگرفته شده و بدست آمده اند، در اقتصاد وارد نمی شوند. همچنین می بینیم بنگاه هایی که دارای مهندسان و دانشمندان درجه یک هستند، گاهی اوقات دانش های چشمگیری تولید می کنند که حتی آنها را ثبت نیز می کنند. اما این دانش به گونه ای تلف می شود و راه خود را به سمت محصولات و تکنولوژی جدید پیدا نمی کند. به نظر می رسد که ""یک چیز"" در مفاهیم حشر و نشر دانش، مدیریت دانش و مفاهیم مشابه وجود ندارد. این""چیز"" عاملی است که فاصله ی بین دانش و عمل را پر می کند. ما این عامل را کارآفرینی و به شخصی که این فاصله را پر می کند کارآفرین می گوئیم. تمرکز ما بروی کارآفرینان دانشگاهی می باشد، کسانی که به هنگام کاربردی کردن این دانش در اقتصاد، فاصله ی بین دانش تولید شده در سیستم دانشی و مسائلی که با آنها مواجه می شوند را پر می کنند. ما مؤسسات دانشگاهی را که سعی بر پرکردن این فاصله بین دانش و عمل را دارند دانشگاه کارآفرین می خوانیم.
نقش منابع هوشمند در مدیریت دانش
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، بهبود درک فرآیندهایی است که بدان طریق فراهمآوری دانش، ابزارهای فنی، و عوامل سازمانی میتوانند به توسعه سازمان از جهت گسترش دانش به عنوان یک سلاح رقابتی نظاممند کمک کنند. این مقاله، روابط بین تکنولوژی و ارزشهای انسانی را بررسی میکند، زیرا این روابط ابزارهای ضروری فرایند مدیریت دانش میباشند. با توجه به اینکه مدیریت دانش به عوامل هوشمند، تکنولوژی اطلاعات، و سیستمهای حمایت از تصمیمات استراتژیک ارتباط دارد، درمییابیم که هدف آن ارائه بینش مؤثری درخصوص کارآیی مدیریت دانش میباشد. در این مقاله، یک مدل مفهومی از کارایی مدیریت دانش در سازمانهایی که با ترکیبی از نقش عوامل هوشمند و منابع سیستمهای هوشمند حمایت میشوند، ارائه میشود. این مدل به دو بخش تقسیم میگردد: 1. بخش ابزارهای فنی برای تعیین مشخصات منابع سیستمهای هوشمند. 2. بخش عوامل هوشمند که وظیفه آنها تمرکز بر نقششان در عملکرد سازمانی میباشد. عوامل عمده، مورد بحث قرار گرفته و برای پژوهشهای آینده پیشنهاداتی ارائه میگردد.
استفاده از ITIL وCOBIT در مدیریت خدمات فن آوری اطلاعات سازمان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مشکلات کلیدی تمامی سازمان ها و کسب و کارهای جهانی، مدیریت منابع فن آوری اطلاعات و توسعة آن ها در جهت تحقق اهداف کلان سازمان است. هم سو با روند تکامل کسب وکارها در جهان و توسعه ی فن آوری اطلاعات، نگرش ها و راه حل های مدیریتی و سازمانی مختلفی ظهور یافته اند که هدف اصلی تمامی آنان، مدیریت مؤثّر و کارآمد فن آوری اطلاعات در راستای موفّقیت و بقای کسب وکار است.
«کتابخانه زیرساخت فن آوری اطلاعات[1]» چارچوبی جامع و جا افتاده در زمینة مدیریت خدمات فن آوری اطلاعات است که بر اساس گردآوری بهترین تجربیّات جهانی تدوین شده است. این الگو، کاملاً فرآیندی بوده و در دو بخش کلّی «ارائة خدمات» و «پشتیبانی خدمات» (در کنار مدیریت نرم افزارهای کاربردی، مدیریت زیرساخت، مدیریت امنیت و دیدگاه کسب و کار) شکل می گیرد و در واقع یک چارچوب راهنما برای مدیران فن آوری اطلاعات در مدیریت و بهینه سازی زیرساخت های فن آوری اطلاعات است و این امکان را برای آنان فراهم می سازد تا از سطح خدمات ارائه شده در سازمان، اطمینان حاصل نموده و بتوانند زیرساخت های مورد نیاز را بر طبق یک برنامة از پیش تعیین شده تأمین نمایند.
طراحی مدل بلوغ سازمان مدیریت خدمات فن آوری اطلاعات، بر اساس الگوی بین المللی و ارائة خدمات با کیفیت و مستمر، از نیازهای ضروری مدیریت ارشد سازمان ها به حساب می آید؛ لذا در این تحقیق سعی بر آن است تا با نگرش فرآیندی و با مرور الگوی مطرح و رایج در خدمات فن آوری اطلاعات و اطلاع از کم و کیفیت آن، طرح مناسبی را (که شامل مدل بلوغ سازمان است)، برای مدیریت خدمات فن آوری اطلاعات تهیه و ارائه نمود.