فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۸۱ تا ۲٬۲۰۰ مورد از کل ۱۰٬۸۰۸ مورد.
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال پانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۹
125 - 150
حوزههای تخصصی:
فستیوال های ورزشی سنتی به عنوان بارزترین نماد ارزش های فرهنگی، به جدیدترین فرصت های گردشگری در دهه اخیر تبدیل شده است. هدف از پژوهش حاضر طراحی الگوی کیفی گردشگری فستسوالهای سنتی میباشد. ساختار پژوهش از نوع اکتشافی است . جامعه کیفی تحقیق شامل 35n= نفر از کارشناسان و متخصصان خبره و فعال سازمانهای متولی گردشگری ورزشی و ساکنان بومی آگاه جوامع میزبان میباشد که بر مبنای نمونهگیری قضاوتی و گوله برفی انتخاب شدند. به منظور جمعآوری دادهها از مصاحبات نیمه سازمان یافته و تشکیل گروه کانونی استفاده گردید. پس از کدگذاری اولیه مفاهیم و طبقهبندی مقولهها، تعداد هشت مولفه در قالب پتانسیلهای انسانی و پتانسیلهای طبیعی – ورزشی شناسایی گردید که از بین آنها با توجه به تواتر کدهای ثبت شده و اظهارات گروه کانونی عامل برگزاری فستیوال های سنتی و فرصت به نمایش گذاشتن و تبادلات ارزش های فرهنگی جوامع میزبان مهمترین شاخصه های پژوهش حاضر بود.
بررسی نقش تعدیل کنندگی جنسیت در رابطه بین مادی گرایی و خرید اجباری؛ مطالعه موردی صنعت پوشاک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه خرید اجباری به یک ناحیه مهم از تحقیقات در حوزه تحقیق رفتار مصرف کننده تبدیل شده است. اهمیت مطالعه رفتار خرید اجباری، از ماهیت جنبه ی منفی که در رفتار مصرف کننده دارد، ناشی می شود. لذا شناسایی عوامل مؤثر بر تسهیل و توسعه ی این گونه خریدها مورد نیاز است. دراین مقاله برای اولین بار تأثیر تعدیل کنندگی جنسیت در رابطه بین مادی گرایی و خرید اجباری در صنعت پوشاک ارزیابی شد. در این تحقیق ابتدا روایی و پایای پرسنامه ها سنجیده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل مشتریان مراکز خرید پوشاک واقع در استان همدان واقع در کشور ایران می باشند. سپس، با توجه به نامحدود بودن جامعه آماری، و با توجه به جدول کرجسی و مورگان، تعداد 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند که پس از بررسی پرسشنامه های جمع آوری شده، 362 پرسشنامه قابل تحلیل بودند. روش نمونه گیری پژوهش حاضر، نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای است. در گام بعدی، در بخش آمار توصیفی، شاخص های فراوانی بر اطلاعات جمعیت شناختی گزارش شد. آنگاه، شاخص های میانگین، انحراف استاندارد، واریانس، کشیدگی و چولگی برای مؤلفه ها با استفاده از نرم افزار SPSS به دست آمد. در گام نهایی، در بخش آمار استنباطی نیز تحلیل فرایند شرطی با استفاده از ماکرو PROCESS اثر تعدیل کنندگی اندازه گیری شد. نتایج این تحقیق نشان داد که مادی گرایی تأثیر مثبت و معناداری بر خرید اجباری دارد و مادی گرایی با تعدیل گری جنسیت بر خرید اجباری اثر دارد.
رفتار مدل های غیرخطی در پیش بینی توانگری مالی شرکت های بیمه بورسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: از آنجایی که بقای تعهدات مربوط به بیمه گذاران و به حداکثر رساندن منافع شرکت از مهم ترین اهداف شرکت های بیمه بوده و از سویی سازمان های نظارتی هر کشور به تصویب قوانین و مقررات خاص و مدیران با اتخاذ تدابیر احتیاطی و راهکارهای فنی و مالی نوین سعی می کنند تا توان مالی شرکت های بیمه را در حد قابل قبولی حفظ کنند لذا هدف از این پژوهش ارائه یک مدل هوشمند جهت پیش بینی توانگری مالی در شرکت های بیمه، به عنوان یک سیستم پشتیبان تصمیم می باشد. روش شناسی: به منظور ارائه مدل پیش بینی کننده توانگری مالی شرکت های بیمه با بررسی پیشینه تعداد 17متغیر به عنوان متغیر پیش بین جهت پیش بینی طبقه توانگری مالی از منابع معتبر سایت بیمه مرکزی ج.ا.ا، طی سال 1392 تا 1396 استخراج شده است. در این پژوهش ابتدا نتایج حاصل از به کارگیری مدل های مختلف پیش بینی مبتنی بر هوش مصنوعی شامل: درخت تصمیم، شبکه عصبی، نایبویز مورد مقایسه قرار گرفت در مرحله بعد رتبه بندی الگوریتم های پیش بینی شونده مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد درخت تصمیم با دقت 99 درصد بهترین عملکرد را در پیش بینی توانگری مالی دارد با توجه به اینکه درخت تصمیم، مدل های شناخت و نگاشت غیرخطی و الگوهای آشوب گونه بین متغیرهای هدف و تصمیم می باشد. نتیجه گیری: بالا بودن دقت مدل درخت تصمیم در پیش بینی توانگری مالی، را اثبات می کند و مدل استخراج شده با استفاده از درخت تصمیم دقت و قابلیت بسیار بالایی در تخمین را داراست. طبقه بندی موضوعی JEL: G11,G17, M6
تحلیل تأثیررهبری تحول آفرین بر عملکرد شغلی از طریق مبادله رهبر- عضو و درگیری ذهنی-عاطفی کارکنان
حوزههای تخصصی:
رهبری تحول آفرین باقابلیت برانگیختن کارکنان و توسعه یک فرهنگ سازمانی که رویه های اخلاقی در آن یک هنجار تلقی شده،سعی در پیش بینی تغییرات محیطی دارد تا با کنترل آنان به عملکرد بهینه دست پیدا کند.ازاین رو پژوهش حاضر به دنبال بررسی تأثیر رهبری تحول آفرین بر عملکرد شغلی از طریق مبادله رهبر-عضو و درگیری ذهنی-عاطفی می باشد. جامعه آماری پژوهش را کارکنان رسمی شرکت گاز استان کرمان تشکیل می دهند که 120 نفر از آنان با استفاده از جدول مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند.این پژوهش از نوع کاربردی و با ماهیت پیمایشی است. داده های موردنیاز برای پژوهش به وسیله پرسشنامه جمع آوری شد. برای توصیف داده های پژوهش، تحلیل عاملی تأییدی و آزمون معادلات ساختاری،از نرم افزار های SPSS 22 و SmartPLS3 استفاده شد.نتایج نشان داد که علی رغم اینکه اثر درگیری ذهنی-عاطفی به عنوان میانجی در رابطه میان رهبری تحول آفرین و عملکرد شغلی تأیید می گردد اما اثر میانجی مبادله رهبر-عضو در این رابطه تأیید نمی شود.
تقابل مدیریت ریسک بنگاه و اقتصاد نئوکلاسیک در شرکت های بیمه با تمرکز بر بیمه درمان تکمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ﻫﺪف: این مقاله، نحوه تأثیر فرهنگ ریسک بر عملکرد مدیریت ریسک در شرکت های بیمه ارائه کننده بیمه درمان تکمیلی را از دو منظر اقتصاد نئوکلاسیک و مدیریت ریسک بنگاه مورد بررسی قرار می دهد. روش ﺷﻨﺎﺳﯽ: فرایند سلسله مراتبی (AHP) ﯾﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎ: در این مقاله اصول ده گانه مدیریت ریسک و چهار فرهنگ مبتنی بر تئوری عقلانیت متکثر ارائه شد و عقاید و اصول اقتصاد نئوکلاسیک و مدیریت ریسک بنگاه برای شرکت های بیمه ارائه کننده رشته بیمه درمان تکمیلی مورد بررسی قرار گرفت. یافته های این پژوهش نشان می دهد که اصول «مدیریت ریسک بنگاه» با وزن 1/62 درصد نسبت به «اقتصاد نئوکلاسیک» با وزن 9/37 بالاترین رتبه را نسبت به هدف کلی بدست آورده است. همچنین معیارهای «اشتهای ریسک» و «تفکیک اقدامات و مدیریت ریسک» در انتخاب مدیریت ریسک بنگاه بیشترین وزن را نسبت به دیگر معیارها کسب کردند. ﻧﺘﯿﺠﻪ ﮔﯿﺮی: براساس یافته های پژوهش این نتیجه حاصل می شود که مبانی فرهنگ ریسک با اصول مدیریت ریسک بنگاه سازگارتر است ولی این بدان معنا نیست که اصول مدیریت ریسک بنگاه و اقتصاد نئوکلاسیک نمی توانند به صورت همزمان در یک شرکت مورد استفاده کارا قرار گیرند. بلکه شرکت های بیمه ترکیبی از این دو اصل را انتخاب می کنند. به عبارت دیگر شرکت های بیمه ترکیب مختلفی از چهار رویکرد مبتنی بر تئوری عقلانیت متکثر را انتخاب می کنند. همچنین با توجه به اینکه نگرش بیمه مرکزی نسبت به راهبرد ریسک دارای اثراتی بر فرهنگ ریسک شرکت های بیمه می باشد توصیه می شود بیمه مرکزی در این زمینه نگرش بهینه ای را با توجه به شرایط و اقتضائات صنعت بیمه کشور اتخاذ کند. طبقه بندی موضوعی: B13, G22, G32
تحلیل تجارب پدیدار شناختی مدیریت استراتژیک در گمرک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال نوزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
172 - 197
حوزههای تخصصی:
سازمان های حوزه تجارت نیازمند تطبیق خود با تغییرات این حوزه هستند.گمرک ایران نیز بر اساس برنامه ریزی استراتژیک سازمان جهانی گمرک اقدام به تدوین و اجرای برنامه ریزی استراتژیک کرد. هدف پژوهش حاضر تحلیل تجربیات پدیدار شناختی مدیریت استراتژیک در سازمان گمرک به روش تحلیلی جیورجی است. روش تحلیل جیورجی به تحلیل داده ها در پدیدارشناسی توصیفی می پردازد و شامل 5 مرحله است:1.در نظر داشتن نگرش پدیدارشناسی 2.مطالعه متن مصاحبه برای درک کلی از آن 3.تفکیک واحدهای معنایی اولیه 4.تبدیل واحدهای معنایی به عبارات روانشناختی و 5.ساخت ساختار روانشناختی عمومی تجربه بر اساس مولفه های اصلی. برای مشخص شدن اهمیت این روش تحلیل و کاربرد آن، در این پژوهش یک سوال مطرح می شود: تجربیات مدیریت استراتژیک در زمان تدوین و اجرای برنامه استراتژیک است که منجر به جهت دار شدن عملکرد سازمان شد و متغیرهای مهم در این سازمان چیستند؟ جامعه مورد مطالعه کارکنان و مدیرانی هستند که در استراتژی های سازمان نقش داشتند و تجربیات خود را بیان و توصیف می کنند. با نمونه گیری مبتنی بر هدف تعداد 12 نفر از کارکنان و مدیران صفی و ستادی انتخاب شدند. سپس داده های مورد نیاز با مصاحبه انفرادی نیمه ساختارمند (30 تا 55 دقیقه) در محدوده زمانی 15/2/98 تا 20/6/98 جمع آوری شد. یافته های پژوهش به روش جیورجی در 5 مفهوم اساسی طبقه بندی شد که عبارتند از فرهنگ و ارزش های سازمانی، کنترل، شبکه ها و ارتباطات، عملکرد و ساختار سازمانی.
نقشآفرینی معنویت و تجاریسازی در شکلگیری برند مقاصد گردشگری مذهبی با رویکرد دادهبنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال پانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۹
225 - 254
حوزههای تخصصی:
سفرهای دینی نقش بارزی در گردشگری دارند و ارتباط مطلوب میان معنویت و تجاریسازی برند مقاصد گردشگری مذهبی باید از طریق تحلیل جامع منافع ذینفعان هدایت شود. پژوهش حاضر با هدف واکاوی ارتباط معنویت و تجاریسازی برند گردشگری مذهبی در مشهد میباشد که با استفاده از رویکﺮد کیﻔی و دادهﺑﻨیﺎد اجرا شده است. ﮔﺮدآوری دادهها مبتنی بر مبانی نظری، ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ اﺳﻨﺎد ﺑﺎﻻدﺳﺘی و انجام مصاحبههای ﻋﻤیﻖ، ﺑﺎز، نیمهساختاریافته ﺑﺎ خبرگان بوده که به صورت هدفمند انتخاب شدند. ﺑﺮای ﺗﺤﻠیﻞ دادهﻫﺎ از روش ﻣﻘﺎیﺴﻪ مستمر در ﻃی ﺳﻪ ﻣﺮﺣﻠﻪ کﺪﮔﺬاری ﺑﺎز، ﻣﺤﻮری و اﻧﺘﺨﺎﺑی اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه اﺳﺖ. نتایج ﻧﺸﺎن داد که 153 مفهوم در تعامل معنویت و تجاریسازی برند در 5 مقوله زمینهای، 5 مقوله علّی، 3 مقوله مداخلهای، 3 مقوله راهبرد، 10 مقوله پیامد و 3 مقوله (ناهمسویی اقدامات کلان ملی با منافع ذینفعان شهری، تضاد درونسازمانی و بینسازمانی و بهینه سازی بخشی) به عنوان موانع اجرای راهبردها وجود دارد.
عوامل مؤثر بر تغییر رفتار مصرف کنندگان نسبت به کالای ملّی با استفاده از رویکرد بازاریابی اجتماعی؛ مورد مطالعه: صنعت پوشاک مردانه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به تولید ملّی، یکی از اصول بنیادین تجارت جهانی است که همواره از اولویت های دولت مردان بوده است و در کشور ما نیز در سالیان اخیر در قالب سیاست های اقتصاد مقاومتی (سال ۱۳۹۲) و نام گذاری سال ها (۱۳۹۱، ۱۳۹۵، ۱۳۹۶، ۱۳۹۷، 1398 و 1399) بر آن تأکید شده است. صنعت پوشاک داخلی یکی از صنایع باسابقه و اولویت دار کشور در دهه های اخیر با مشکلات زیادی در رقابت با محصولات خارجی مواجه بوده و درنتیجه آن، کمتر با اقبال مصرف کنندگان داخلی روبه رو شده است. این پژوهش به دنبال شناسایی عوامل تأثیرگذار بر تغییر رفتار مصرف کنندگان نسبت به پوشاک داخلی است و تلاش می کند مبتنی بر رویکرد بازاریابی اجتماعی، راهکارهایی را به منظور تغییر رفتار مصرف کنندگان نسبت به پوشاک تولید داخل ارائه دهد. داده های کیفی این پژوهش، از مجموع حدود 500 مصاحبه، میزگرد و یادداشت مرتبط با سؤالات تحقیق - در سه مجله تخصصی این حوزه- گردآوری شدند و با طبقه بندی هدفمند تعداد 67 مورد نمونه، انتخاب و سپس تحلیل شدند. برای تجزیه و تحلیل داده های کیفی این پژوهش تکنیک تحلیل مضمون به کار گرفته شد. در فرایند تحلیل، حدود 320 مضمون پایه، 46 مضمون سازمان دهنده و سرانجام 6 مضمون فراگیر برشمرده شد و سپس شبکه مضامین مرتبط با سؤال های تحقیق ترسیم شد. بنابر یافته های این تحقیق، درزمینه عوامل مؤثر بر تغییر رفتار مصرف کنندگان، شش مورد «عوامل رقابت پذیری صنعت پوشاک، عوامل مرتبط با فرهنگ و نگرش مصرف کننده، عوامل زمینه ای حاکمیتی، عوامل زمینه ای اقتصادی، عوامل زمینه ای علمی و نقش دانشگاه ها و عوامل مرتبط با مشارکت با تولیدکنندگان خارجی و شرکت های برتر» احصا شدند. همچنین در پایان، مدل نهایی پژوهش با تأکید بر نقش هریک از بازیگران در صنعت پوشاک داخلی ترسیم شده است.
تبیین و رتبه بندی ابعاد جذابیت و ارتقای برند کارفرما در هتلداری شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال هفتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۳
129 - 170
حوزههای تخصصی:
مفهوم برند کارفرما با ارائه بهترین تصویر از یک سازمان، با هدف اثرگذاری بهینه بر کارکنان فعلی و آینده پتانسیلی بالا برای جذب کارکنان خلق می نماید. به این ترتیب چنین بیان می شود نگرش مثبت نسبت به کارفرما بسترساز جذب و ماندگاری کارکنان سازمان خواهد بود. ازاین رو پژوهش حاضر به تبیین و رتبه بندی عوامل مؤثر بر ارتقای برند کارفرما در هتلداری کاشان پرداخته است. پژوهش در زمره پژوهش های توصیفی تحلیلی و به لحاظ روش اجرا میدانی مبتنی بر پرسشنامه است. جامعه آماری کارکنان مراکز اقامتی شهر کاشان است که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه ای 165 نفره به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب گردیده است. نتایج حاصل از آزمون های تی تک نمونه ای در نرم افزار SPSS و نیز مدلسازی معادلات ساختاری در نرم افزار PLS بیانگر آن است تحصیلات و توانایی علمی، امکانات مادی و غیرمادی، ادراک افراد شاغل از اعتبار در سازمان کارفرما، عوامل خارجی، محیط و شرایط کاری و فرصت های پیشرفت و رشد شغلی در سطح اطمینان 95 درصد در تبیین برند کارفرما اثر مثبت و معناداری دارد.
طراحی الگوی راهبردی بین المللی سازی شرکت های دانش بنیان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برونگرایی، تاکید بر اقتصاد دانشبنیان و حضور در بازارهای بینالمللی جزء راهبردهای کلان اقتصادی مقاوتی برای برونرفت از معضلاتی همچون اشتغال، تورم و نرخ پایین رشد اقتصادی تعیین گردیده است. از سوی دیگر بررسی وضعیت صادرات شرکتهای دانشبنیان نشانگر نامطلوب بودن وضعیت آنها در عرصه کسبوکار بینالمللی است؛ در این پژوهش با مطالعه تجربه شرکتهای دانشبنیان موفق در این حوزه الگوی راهبردی برای کمک به بینالمللی شدن این شرکتها ارائه شده است. پژوهش حاضر کاربردی، کیفی و با استفاده از استراتژی دادهبنیاد نظاممند انجام پذیرفته است. بدین منظور 17 مصاحبه عمیق با مدیران و نخبگان شرکتهای دانشبنیان دارای تجربه کسبوکار بینالمللی موفق انجام و با تحلیل دادهها بر اساس روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی 96 مولفه احصاء گردیده است.تحلیل دادههای پژوهش نشان میدهد که ترکیب سه دسته مولفههای علی منبعمحور، شبکهمحور و کارآفرینمحور میتواند به پدیده محوری حضور بینالمللی پایدار شرکتهای دانشبنیان منجر شود. همچنین مولفههای بافت سازمانی، محیط ملی و فراملی بسترساز این حضورند و مولفههای انسانی و نهادی جزء عوامل مداخلهگر محسوب میشوند. در این میان شرکتها با اتخاذ راهبردهای رشد مشتریمدارو رقابت فناورانه میتوانند به پیامدهایی همچون شهرت، بقاء و رشد و ارتقاء تکنولوژیکی دست یابند. از اینرو میتوان نتیجه گرفت که کاربست یک رویکرد خاص موجود در ادبیات بینالمللیسازی شرکتها برای بینالمللیسازی شرکتهای دانشبنیان ایرانی کارساز نبوده و یک رویکرد تلفیقی از تئوریهای منبعمحور، کارآفرینانه و شبکهمحور منطبق با شرایط کسبوکار ایرانی لازم است. همچنین شرکتها به منظور دستیابی به حضور موفق و پایدار بینالمللی باید رویکردی کنشگرانه و رقابتیپذیر اتخاذ نمایند.
ریسک های بازار معاوضات بیمه های غیرزندگی در بازار سرمایه و صنعت بیمه ایران و راهکارهایی جهت پوشش آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه سال سی و پنجم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۳۹)
209 - 240
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش بررسی ریسک های بازار معاوضات بیمه های غیرزندگی و اقسام مختلف ریسکهای مترتب بر دو مدل عملیاتی بازار معاوضات بیمه های غیرزندگی و ارائه روش های مختلف پوشش این ریسک ها است. بررسی ریسک و چگونگی مدیریت آن از جمله مهم ترین چالش های مدیران در شرکت ها و صنایع مختلف است. صنعت بیمه نیز از این قاعده مستثنی نیست و وجود مشکلات متعددی در توزیع ریسک های صنعت بیمه و مطالبات شرکت های بزرگ بیمه که تا مدت های طولانی بازپرداخت نمی شود و روز به روز بر میزان مطالبات اضافه می شود، لزوم طراحی و بکارگیری ابزارهای نوین مالی جهت حل مشکلات صنعت بیمه را دوچندان می کند. یکی از ابزارهای نوین مشتقه مالی که کمک مضاعفی به پوشش و انتقال ریسک می کند و به عنوان یکی از اوراق بهادار بیمه ای نیز می تواند به توازن ریسک و همچنین آزادسازی ظرفیت نگهداری هر ریسک در شرکت های بیمه و بیمه اتکایی کمک نماید، معاوضات بیمه های غیرزندگی است. علاوه بر آن نگاه متفاوت شرکت های بیمه به ریسک ها و احتمال وقوع آن ها می تواند منجر به شکل گیری بازار معاوضات بیمه ای خصوصاً معاوضات حوادث فاجعه آمیز شود. روش شناسی: ابتدا براساس مطالعات کتابخانه ای و با روش تحلیلی-توصیفی و پرسش از خبرگان و روش گروه کانونی متشکل از خبرگان بیمه اتکایی به بررسی ریسک های بازار معاوضات بیمه های غیرزندگی و ریسک های ابزار معاوضات بیمه های غیرزندگی پرداخته، سپس انواع مختلف روش های پوشش این ریسک ها بیان می شود. یافته ها: پس از بررسی ریسک های بازار معاوضات بیمه های غیرزندگی، اقسام مختلف ریسک های مترتب بر دو مدل عملیاتی بازار معاوضات بیمه های غیرزندگی و روش های پوشش ریسک آن ها که بر مبنای نتایج بدست آمده از خبرگان گروه کانونی است، احصا می گردد. نتیجه گیری: یکی از ابعاد اجرایی شدن بازار معاوضات بیمه های غیرزندگی بررسی ریسک های آن می باشد که در این پژوهش ریسک ها و انواع روش های پوشش ریسک مدل ارائه شده است. طبقه بندی موضوعی: G22،G10،G0، Z12
کاربرد داده کاوی با استفاده از الگوریتم های یادگیری ماشین برای بررسی تاثیر ویژگی های خودرو در پیش بینی ریسک خسارت مالی در رشته بیمه شخص ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: طبقه بندی ریسک بیمه گذاران بر مبنای ویژگی های قابل مشاهده می تواند به شرکت های بیمه جهت کاهش زیان، شناخت دقیق تر مشتریان و جلوگیری از وقوع انتخاب نامساعد در بازار بیمه کمک شایانی کند. هدف این مقاله، بررسی خسارت های مالی ایجاد شده در بیمه شخص ثالث و پیش بینی ریسک بیمه گذاران در احتمال وقوع حادثه می باشد. روش شناسی: با استفاده از الگوریتم های درخت تصمیم، ماشین بردار پشتیبان، نایو بیز و شبکه عصبی؛ به کشف الگوهای پنهان داده ها، در راستای طبقه بندی بیمه گذاران بیمه شخص ثالث پرداخته شده است. همچنین توزیع نامتعادل داده ها در دو گروه خسارت دیده و خسارت ندیده سبب یک چالش مهم در کاربرد روش های یادگیری ماشین و داده کاوی است که در این مقاله مورد توجه قرار گرفته است. یافته ها: مجموعه داده متعلق به یکی از شرکت های بیمه و حاوی بیش از چهارصد هزار نمونه ثبت شده در پنج سال و شامل چهار متغیر مستقل نوع خودرو، گروه خودرو، نوع پلاک و سن خودرو و یک متغیر وابسته و دو ارزشی خسارت مالی است. با توجه به نتایج بدست آمده بهترین کارکرد و دقت پیش بینی (با دقت F1=) مربوط به مدل درخت تصمیم می باشد. نتیجه گیری: میزان تاثیرگذاری متغیرها در وقوع خسارت به ترتیب اولویت عبارتنداز: نوع خودرو، نوع پلاک، سن خودرو و گروه خودرو. نتایج ارزیابی نشان می دهد برای پیش بینی دقیق تر خسارت و مشتریان پر ریسک به داده های بیشتری مرتبط با ویژگی های راننده نیاز می باشد. طبقه بندی موضوعی:G22, G17, F47
شناسایی و اولویت بندی فرصت های هم آفرینی برند گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال نوزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
98 - 119
حوزههای تخصصی:
امروزه برند مقاصد گردشگری نقش بسزایی در موفقیت آنها ایفا می کند و همچنین شناسایی فرصت های هم آفرینی برند مقاصد گردشگری می تواند نقش بسزایی در توسعه و ترویج برند این مقاصد داشته باشد. به همین دلیل هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی فرصت های هم آفرینی برند مقاصد گردشگری در سه مرحله قبل از سفر، حین و بعد سفر است.به منظور شناسایی فرصت های هم آفرینی برند گردشگری ابتدا یک مصاحبه نیمه-ساختار یافته با گردشگران داخلی سفرکرده به شهر تهران در مرداد ماه 1397 که بصورت قضاوتی انتخاب شدند، انجام شد. سپس برای اولویت بندی فرصتها نیز از روش کمی آنتروپی شانون استفاده گردید. از تحلیل متن مصاحبه ها، 53 مضمون فرعی و 13 مضمون اصلی در قالب 3 محور اصلی (قبل، حین و بعد از سفر) شناسایی شدند. که محور قبل از سفر 4 فرصت، محور حین سفر 4 فرصت و در نهایت محور بعد از سفر 5 فرصت را در بر می گیرد. نتایج پژوهش بخش کیفی بیانگر این است که جستجو و جمع آوری اطلاعات در مرحله قبل از سفر، تعامل در مرحله حین سفر، توصیه و سفارش(تبلیغات توصیه ای) در مرحله پس از سفر بیشترین اهمیت را دارند. همچنین یافته های مربوط به بخش کمی نشان می دهد تولید محتوا با اهمیت-ترین فرصت و حفاظت از مقصد نیز کم اهمیت ترین فرصت از نقطه نظر متخصصان بازاریابی و گردشگری است.
مزیت رقابتی در صنعت مشاوره مدیریت ایران و آلمان: نقش قابلیت های پویا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براساس نظریه قابلیتمحور بنگاه، مزیت رقابتی پایدار ریشه در قابلیتهای پویای سازمانی دارد. در پژوهش حاضر با مقایسه تعدادی از شرکتهای مشاوره مدیریت ایرانی و آلمانی که از عملکرد نسبتاً پایداری طی چند سال برخوردار بودهاند، تلاش شده تا شباهتها و تفاوتهای آنها از حیث قابلیتهای پویا تبیین و فرآیند تأثیر این قابلیتها برای گشایش مسیرهای نوین سازمانی و ساخت مزیتهای رقابتی جدید تشریح شود. برای انجام تحقیق از روش مطالعه موردی چندگانه بهره گرفته شده است. چهار شرکت ایرانی و چهار شرکت آلمانی موردهای مطالعه بودند. در مجموع با هفده نفر از مدیران ارشد شرکتها مصاحبه شد و اسناد سازمانی از جمله صورتجلسات، گزارشات عملکرد، برنامههای استراتژیک و مندرجات وبسایت شرکتها نیز بررسی شدند. یافتههای پژوهش نشان میدهد که اگرچه میکروفونداسیونهای قابلیتهای پویا ممکن است از جهاتی با یکدیگر شباهت داشته باشند، خود قابلیتهای پویا که به طرز پیچیدهای در تصمیمگیریهای مدیریتی و روتینهای سازمانی تعبیه شدهاند منحصربهفرد هستند. به بیان دیگر، الگوی برتری برای قابلیتهای پویا وجود ندارد بلکه آنها متناسب با نیازهای محیطی و تاریخچه متفاوت هر شرکت شکل گرفته و تکامل پیدا میکنند. شناخت پیچیدگیهای لازم برای موفقیت در بازار مشاوره کشورهای توسعهیافته میتواند به شرکتهای مشاوره ایرانی کمک کند تا با درکی بهتر نسبت به ورود به بازار این کشورها اقدام کنند.
عوامل مؤثر بر سنجش عملکرد بازاریابی وابسته برخط در صنعت گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۱
253 - 279
حوزههای تخصصی:
با وجود رشد روزافزون بازاریابی وابسته در ایران به خصوص در صنعت گردشگری، محققان توجه چندانی به این حوزه نکرده اند. هدف از این پژوهش، بررسی عوامل مؤثر بر سنجش عملکرد بازاریابی وابسته برخط در صنعت گردشگری کشور بوده است. با توجه به اینکه این پژوهش، ازنظر هدف توسعه ای و ازنظر شیوه گردآوری اطلاعات، توصیفی پیمایشی بوده است، ابتدا با مطالعات مروری، مجموعه ای از معیارهای سنجش عملکرد بازاریابی وابسته شناسایی شدند. پس از مصاحبه با خبرگان حوزه ی بازاریابی گردشگری، پرسشنامه در میان نمونه آماری یعنی فعالین حوزه گردشگری کشور توزیع شد. پس از جمع آوری پرسشنامه به تجزیه وتحلیل داده ها، استخراج و رتبه بندی معیارهای مناسب جهت سنجش عملکرد بازاریابی وابسته برخط در صنعت گردشگری کشور پرداخته شد. نتایج این تحقیق نشان داد که شش عامل قابلیت های نمایش، توانمندی ارتباطی، عوامل مالی، ایجاد مزیت رقابتی، قابلیت های جذب و ایجاد برند، عوامل مهمی جهت سنجش عملکرد بازاریابی وابسته در صنعت گردشگری کشور هستند.
واکاوی نقش تبلیغات بر نیات رفتاری مشتریان در دوران پسا کرونا در صنعت گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه،تبلیغاتبهعنوانیکی ازابزارهای قابل کنترلبازاریابیتاثیریشگرفبررفتارمصرفکنندگانوچگونگیانتخابآن هاداردو بدینترتیب،نقشمهموجایگاهبرجستهایدرارتقایفروشموفقمحصولاتیکسازمانکسبنمودهاست. لذا، محققاندر تحقیقاتخودتلاش می نمایندتاامکانبهرهمندیسازمان هاازاینراهبردراممکن سازند. همینطور که موج کووید-۱۹ سراسر جهان را می پیماید، نوع بشر مجبور به نوآوری و تغییر مسیر کار و زندگی خود شده است. هدف از این پژوهش واکاوی نقش تبلیغات بر نیات رفتاری مشتریان در استفاده از رستوران ها در دوران پسا کرونا می باشد. پژوهش حاضر بر اساس هدف از نوع کاربردی، بر اساس روش از نوع توصیفی- پیمایشی و بر اساس نوع داده، کمی محسوب می شود. جامعه آماری تحقیق حاضر کلیه مشتریانی که سابقه استفاده از خدمات رستوران ها را دارند، می باشد. تعداد نمونه در این تحقیق 390 نمونه بوده که از طریق روش نمونه گیری غیر احتمالی در دسترس انتخاب شدند. پس از جمع آوری داده ها ، فرضیات پژوهش از طریق نرم افزار لیزرل مورد آزمون قرار گرفت و یافته ها نشان دهنده تاثیر متغیرهای اخبار مرتبط در تبلیغات، تقویت برند در تبلیغات، محرک بودن در تبلیغات، سردرگمی در تبلیغات بر پاسخ هیجانی مشتریان (رضایت) می باشد همچنین نشان دهنده تأثیر پاسخ هیجانی مشتریان (رضایت) بر ارزش سودمندگرایی و ارزش لذت و خوشی مشتریان و تاثیر ارزش های سودمندگرایی و ارزش خوشی و لذت بر نیات رفتاری می باشد. نتایج نیز نشان داده همدلی در تبلیغات و آشنایی با تبلیغات بر پاسخ های هیجانی مشتریان(رضایت) تأثیر ندارد.
طراحی مدل خونسردی برند با روش داده بنیاد؛ مطالعه موردی برندهای تندمصرف کسب و کارهای کوچک و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
83 - 104
حوزههای تخصصی:
تلاش مدیران بازاریابی و تحقیق و توسعه در عصر حاضر به ایجاد و توسعه برندهایی معطوف بوده است که ویژگی های منحصربه فردی داشته باشند، آنها را از سایر برندها متمایز کند و در نزد مشتریان، جذاب جلوه دهد. در منابع نوین بازاریابی این ویژگی های منحصربه فرد با عنوان خونسردی برندها متبلور شده است؛ اما درواقع پیشینه موجود هیچ گونه طرح مناسبی برای ایجاد برندهای خونسرد ارائه نداده است. بر این اساس هدف از انجام مطالعه حاضر، طراحی مدل خونسردی برند بوده است. این مطالعه با بهره گیری از روش پژوهش کیفی در حوزه مطالعات تفسیرگرایانه قرار دارد. جمع آوری داده های لازم در راستای طراحی مدل خونسردی برند با بهره گیری از مصاحبه با 14 نفر از مدیران و متخصصان ارشد بازاریابی و تحقیقات بازار در تولید کالاهای تندمصرف (FMCG) کسب و کارهای کوچک و متوسط با روش نمونه گیری هدفمند و قضاوتی انجام گرفت. دسترسی نداشتن به تعداد مناسب مدیران آگاه به موضوع پژوهش سبب شد تا برندهای تندمصرف در کسب و کارهای کوچک و متوسط مواد غذایی، خودرو و قطعات و لوازم الکترونیکی (به دلیل تشکیل سهم عمده ای در سبد خانوار) برای بررسی و انجام مصاحبه تعیین شوند. کدگذاری مصاحبه ها با تکیه بر روش داده بنیاد براساس طرح استراوس کوربین انجام گرفته است. تحلیل مصاحبه ها در نهایت به شناسایی عوامل مؤثر بر خونسردی برند تحت عناوین خلاقیت و نوآوری، سیاست های کلان سازمانی، زیبایی شناسی، ادراکات سازمانی و فناوری منجر شده است. همچنین خصوصیات یک برند خونسرد در این مطالعه براساس مقوله های خاطره انگیز، ویژگی های ارزشی، ارتباطات عاطفی، پرانرژی، معتبر، آگاهی اجتماعی، استقلال، گران بها و اصیل تعریف شده است. در پایان نیز مدل خونسردی برند براساس طرح نموداری داده بنیاد طراحی و ارائه شده و پیشنهادهایی نیز برای انجام مطالعات بعدی ارائه شده است.
تجزیه و تحلیل عوامل و مؤلفه های تأثیرگذار بر توسعه کیفیت خدمات الکترونیک: مطالعه ای در بخش های دولتی و خصوصی صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
105 - 128
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر عوامل و مؤلفه های تأثیرگذار بر توسعه کیفیت خدمات الکترونیک در بخش های دولتی و خصوصی صنعت بانکداری را تجزیه و تحلیل می کند. پژوهش ازحیثِ هدف، پژوهشی کاربردی و ازمنظرِ روش، ترکیبی اکتشافی به شمار می رود. این پژوهش در دو مرحله انجام گرفته است. در مرحله نخست، جامعه پژوهش مشتمل بر خبرگان بود که 15 نفر از خبرگان به عنوانِ نمونه در پژوهش مشارکت داشتند. در این مرحله، از روش دلفی فازی و تحلیل عاملی برای شناسایی عوامل و مؤلفه های تأثیرگذار بر توسعه کیفیت خدمات الکترونیک استفاده شد. در مرحله دوم، مشتریان استفاده کننده از خدمات الکترونیک بانک های دولتی و خصوصی شهر بندرعباس به عنوانِ جامعه آماری در نظر گرفته شدند. حجم نمونه براساسِ فرمول کوکران، 385 نفر به دست آمد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است که روایی آن تأیید شد و اعتبار آن ضریب آلفای کرونباخ 897/0 داشت. در این مرحله به منظورِ تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از روش های ناپارامتریک (آزمون های علامت، من ویتنی، فریدمن و کروسکال والیس)، تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل مسیر به وسیله نرم افزارهایSpss و Smart- PLS استفاده شد. مهم ترین نتایج نشان داد عوامل مربوط به 1. کارایی، 2. دسترس پذیری سیستم، 3. محرمانه بودن، 4. برآورده سازی و 5. پروفایل مشتری، بر توسعه کیفیت خدمات الکترونیک بانک های دولتی و خصوصی بندرعباس تأثیرگذارند. یافته های حاصل از رتبه بندی این عوامل دلالت بر آن دارد که شاخص های مربوط به محرمانه بودن، بیشترین تأثیرگذاری را در توسعه خدمات الکترونیک در صنعت بانکداری دارند.
فهم فرآیند شکل گیری برند هراسی در بین مشتریان شرکت های بیمه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال هفتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
119 - 156
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی فهم فرآیند شکل گیری برند هراسی در بین مشتریان شرکت های بیمه ای شهر ایلام در سال 1399 پرداخته است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها، آمیخته اکتشافی است، بدین صورت که بخش کیفی از طریق مصاحبه و در بخش کمی، توصیفی پیمایشی می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 10 نفر از متخصصان، کارشناسان، کارگزاری های بیمه و بازاریابی به شیوه نمونه گیری هدفمند و در بخش کمی شامل مشتریان بیمه ای در سطح شهر ایلام به تعداد 384 نفر که به روش نمونه گیری تصادفی ساده موردمطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها بر اساس مصاحبه مرور اسناد و مدارک و پرسشنامه پژوهشگر ساخته بود. بر این اساس 71 گویه تأثیرگذار در فهم فرآیند شکل گیری برند هراسی موردمطالعه کدبندی و دسته بندی شدند. بر اساس نتایج برند هراسی در بین مشتریان شامل مفاهیمی مانند (پرداخت کمتر مبلغ خسارت واردشده، کم بودن دانش بیمه ای، عدم اعتماد در ارائه خدمات مناسب، پایین آمدن تعهد بیمه گذار و ترس از وعده های دروغین) می باشد. نتایج نشان داد که عوامل علی شامل (اشتباهات قانونی، عوامل زمینه ای فردی، اشتباهات اجتماعی یا اخلاقی، حقوق انسانی) عوامل زمینه ای شامل (بوروکراسی اداری، بدنامی و یا نداشتن شهرت، سطح آگاهی بیمه گذاران، مشکلات اقتصادی، بی اعتمادی، نشر اطلاعات ناقص، رعایت نکردن اصول کاری) عوامل مداخله گر شامل (مسائل فرهنگی، تبلیغات، تعدد شعب بیمه) راهبردها شامل (آموزش کارکنان، تسریع در ارائه خدمات، آگاهی بخشی، اعتمادسازی، ارائه خدمات متنوع، مشتری مداری) و پیامدها شامل (توقف حمایت از برند، تبلیغات توصیه ای منفی، متنفر شدن از برند، توسعه برند هراسی) می باشد
Examining the Effectiveness of Public Service Advertisement through Hormonal Marketing Approach
حوزههای تخصصی:
Public service advertisement concentrates on beliefs and attitudes of its target audiences. The aim to examine the effectiveness of public service advertisement through the hormonal marketing approach. This semi- experimental research which involves pre-test and post-test phases consists of two groups, that is, a test group and a control group. Some female students at the University of Mazandaran who were chosen by matched sampling formed the statistical population of this study and were divided into two groups of ten. These people were asked to watch a video with the theme of public service advertisements. Before and after watching the video, blood sample was taken from each person, and every individual was given a gift card and a choice to donate them to charities or keep them to themselves after watching the video. SPSS version 18 was used as the software for data analysis and hypothesis testing. The results revealed that public service advertisements affected the oxytocin hormone secretion, but this have not any impacts on donations made by the test subjects and public service advertisements didn’t influence charitable donations. Changes to oxytocin hormone in response to the effect of public service advertisements was affected by individual differences which depended on personal attributes, location and characteristics.