تحقیقات بازاریابی نوین

تحقیقات بازاریابی نوین

تحقیقات بازاریابی نوین سال دهم بهار 1399 شماره 1 (پیاپی 36) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

ارایه مدل نظری آمیخته بازاریابی برای توسعه صنعت گردشگری ایران با استفاده از روش تحقیق آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آمیخته بازاریابی صنعت گردشگری توسعه صنعت گردشگری بازاریابی گراندد تئوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۲ تعداد دانلود : ۳۳۶
پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق آمیخته (کمّی و کیفی) به دنبال شناسایی عناصر آمیخته بازاریابی و درنهایت طراحی مدل آمیخته بازاریابی برای توسعه صنعت گردشگری کشور ایران است. جامعه پژوهش در بخش کیفی، خبرگان حوزه بازاریابی گردشگری و در بخش کمّی مدیران، کارشناسان، هتلداران و افراد مطلع در حوزه بازاریابی صنعت گردشگری است. برای تجزیه و تحلیل داده های کیفی از روش گراندد تئوری و در بخش کمّی از آمار توصیفی، تحلیل آماری تأییدی و معادلات ساختاری استفاده شد. در بخش کیفی داده های حاصل از مصاحبه عمیق نیمه ساختایافته پژوهشگر و با نرم افزار  NVivo، در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی کدگذاری شدند. توسعه صنعت گردشگری ایران برای مقوله محوری انتخاب شد و در پایان، مدل پارادایمی 12P+4S آمیخته بازاریابی صنعت گردشگری ایران طراحی شده است، یافته های بخش کیفی نشان می دهد شرایط علّی مدل شامل محصول، قیمت، مکان و ترفیع است و عوامل زمینه ای شامل ویژگی ها و ذهنیت، شرایط مداخله گر شامل عناصر سیاست، امنیت، شواهد فیزیکی و افراد می شود؛ همچنین راهبردها نیز شامل عناصر برنامه ریزی، پایداری، فرایندها و مشارکت، پژوهش و آموزش و بودجه است. سرانجام در بخش کمّی نتایج مدل ضریب تأثیر عامل های تغییر بر پیامدها نشان دهنده تأیید روابط بود و از نتایج شاخص نیکویی برازش، مقدار شاخص برازش برابر 663/0 شد که نشان از برازش و مطلوبیت قوی مدل است.
۲.

طراحی مدل مهندسی مجدد کسب وکار در صنعت بانکداری ایران با تأکید بر مشتری مداری؛ تحقیق آمیخته اکتشافی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهندسی مجدد کسب و کار صنعت بانکداری ایران مشتری مداری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۶ تعداد دانلود : ۴۳۷
هدف مقاله حاضر، طراحی مدل مهندسی مجدد کسب وکار در صنعت بانکداری ایران با تأکید بر مشتری مداری است. این پژوهش، پژوهش آمیخته اکتشافی با دو بخش کیفی (نظریه داده بنیاد) و کمّی است. جامعه آماری در بخش کیفی و کمّی به ترتیب نخبگان صنعت بانکداری ایران با مدرک دانشگاهی دکترای مدیریت بازرگانی و مدیران و کارشناسان صنعت بانکداری بوده اند. در بخش کیفی با روش نمونه گیری نظری، 11نفر از نخبگان صنعت بانکداری و در بخش کمّی نمونه ای برابر با 385 نفر براساس جدول مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری احتمال وند انتخاب شدند. در بخش کیفی از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی برای به دست آوردن داده ها از پرسشنامه استفاده شد. روایی و پایایی بخش کیفی به ترتیب از طریق بازخورد مشارکت کنندگان و دریافت نظرات همکاران و روایی پرسشنامه با استفاده از روایی همگرا و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ تأیید شده است. برای دستیابی به فرضیه های پژوهش از روش کدگذاری و برای بررسی فرضیه های پژوهش از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتیجه پژوهش، دستیابی به مدلی است که مشتمل بر 26 متغیر و 5 عامل (تأمین منافع حداکثری ذی نفعان، سرعت و ارزانی ارائه خدمات، اعمال قوانین و استاندارد ها، رشد چارچوب های مدیریت صنعت بانکداری و ایجاد و بهبود رویه های منتهی به مشتری) است و تأثیر مثبت هریک از 5 عامل مدل را بر صنعت بانکداری مشتری مدار تأیید می کند.
۳.

عوامل مؤثر بر تغییر رفتار مصرف کنندگان نسبت به کالای ملّی با استفاده از رویکرد بازاریابی اجتماعی؛ مورد مطالعه: صنعت پوشاک مردانه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازاریابی اجتماعی تغییر رفتار کالای ملی صنعت پوشاک ایرانی رفتار مصرف کننده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۷ تعداد دانلود : ۵۵۵
توجه به تولید ملّی، یکی از اصول بنیادین تجارت جهانی است که همواره از اولویت های دولت مردان بوده است و در کشور ما نیز در سالیان اخیر در قالب سیاست های اقتصاد مقاومتی (سال ۱۳۹۲) و نام گذاری سال ها (۱۳۹۱، ۱۳۹۵، ۱۳۹۶، ۱۳۹۷، 1398 و 1399) بر آن تأکید شده است. صنعت پوشاک داخلی یکی از صنایع باسابقه و اولویت دار کشور در دهه های اخیر با مشکلات زیادی در رقابت با محصولات خارجی مواجه بوده و درنتیجه آن، کمتر با اقبال مصرف کنندگان داخلی روبه رو شده است. این پژوهش به دنبال شناسایی عوامل تأثیرگذار بر تغییر رفتار مصرف کنندگان نسبت به پوشاک داخلی است و تلاش می کند مبتنی بر رویکرد بازاریابی اجتماعی، راهکارهایی را به منظور تغییر رفتار مصرف کنندگان نسبت به پوشاک تولید داخل ارائه دهد. داده های کیفی این پژوهش، از مجموع حدود 500 مصاحبه، میزگرد و یادداشت مرتبط با سؤالات تحقیق - در سه مجله تخصصی این حوزه- گردآوری شدند و با طبقه بندی هدفمند تعداد 67 مورد نمونه، انتخاب و سپس تحلیل شدند. برای تجزیه و تحلیل داده های کیفی این پژوهش تکنیک تحلیل مضمون به کار گرفته شد. در فرایند تحلیل، حدود 320 مضمون پایه، 46 مضمون سازمان دهنده و سرانجام 6 مضمون فراگیر برشمرده شد و سپس شبکه مضامین مرتبط با سؤال های تحقیق ترسیم شد. بنابر یافته های این تحقیق، درزمینه عوامل مؤثر بر تغییر رفتار مصرف کنندگان، شش مورد «عوامل رقابت پذیری صنعت پوشاک، عوامل مرتبط با فرهنگ و نگرش مصرف کننده، عوامل زمینه ای حاکمیتی، عوامل زمینه ای اقتصادی، عوامل زمینه ای علمی و نقش دانشگاه ها و عوامل مرتبط با مشارکت با تولیدکنندگان خارجی و شرکت های برتر» احصا شدند. همچنین در پایان، مدل نهایی پژوهش با تأکید بر نقش هریک از بازیگران در صنعت پوشاک داخلی ترسیم شده است.
۴.

مدل وفادار سازی مشتریان در سازمان های نوظهور مبتنی بر شبکه های عصبی مصنوعی؛ مطالعه موردی: بانک های خصوصی نوظهور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازاریابی رابطه ای وفاداری مشتری سازمان های نوظهور صنعت بانکداری شبکه عصبی مصنوعی ( ANN )

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۲ تعداد دانلود : ۶۹۴
این مقاله با توجه به اهمیت ویژه مشتریان در سازمان های نوظهور، به ارائه مدل وفادارسازی مشتریان بر اساس 8 فاکتور مؤثر در وفادارسازی مشتریان شامل: اعتماد، کیفیت سرویس، هزینه جابجایی، شهرت، تعهد، ارزش ادراکی و رضایتمندی، در 8 بانک خصوصی نوظهور شهر تهران پرداخته است. ابزار جمع آوری اطلاعات این پژوهش که رویکردی کمی دارد و راهبردی پیمایشی، پرسشنامه بوده که بین 340 نفر از اعضای جامعه آماری که با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند، توزیع گردید. تحلیل آماری به روش رگرسیون و سپس مدل شبکه عصبی مصنوعی(ANN) صورت پذیرفت. نتایج حاصل از مدل رگرسیون حاکی از بیشترین میزان اثرگذاری: وفاداری، اعتماد،کیفیت سرویس و روح همدلی بر ارزش ادراکی مشتریان وبیشترین میزان تأثیر: اعتماد،کیفیت سرویس، روح همدلی و تعهد، بر رضایتمندی مشتری بوده و ارزش ادراکی و رضایتمندی مشتری، رابطه مستقیمی با وفاداری مشتریان دارند. نتایج مستخرج از مدل شبکه عصبی مصنوعی گویای خطای کمتر آن نسبت به مدل رگرسیونی است.
۵.

طراحی مدل خونسردی برند با روش داده بنیاد؛ مطالعه موردی برندهای تندمصرف کسب و کارهای کوچک و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خونسردی برند برند برندهای تندمصرف داده بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۰ تعداد دانلود : ۳۱۱
تلاش مدیران بازاریابی و تحقیق و توسعه در عصر حاضر به ایجاد و توسعه برندهایی معطوف بوده است که ویژگی های منحصربه فردی داشته باشند، آنها را از سایر برندها متمایز کند و در نزد مشتریان، جذاب جلوه دهد. در منابع نوین بازاریابی این ویژگی های منحصربه فرد با عنوان خونسردی برندها متبلور شده است؛ اما درواقع پیشینه موجود هیچ گونه طرح مناسبی برای ایجاد برندهای خونسرد ارائه نداده است. بر این اساس هدف از انجام مطالعه حاضر، طراحی مدل خونسردی برند بوده است. این مطالعه با بهره گیری از روش پژوهش کیفی در حوزه مطالعات تفسیرگرایانه قرار دارد. جمع آوری داده های لازم در راستای طراحی مدل خونسردی برند با بهره گیری از مصاحبه با 14 نفر از مدیران و متخصصان ارشد بازاریابی و تحقیقات بازار در تولید کالاهای تندمصرف (FMCG) کسب و کارهای کوچک و متوسط با روش نمونه گیری هدفمند و قضاوتی انجام گرفت. دسترسی نداشتن به تعداد مناسب مدیران آگاه به موضوع پژوهش سبب شد تا برندهای تندمصرف در کسب و کارهای کوچک و متوسط مواد غذایی، خودرو و قطعات و لوازم الکترونیکی (به دلیل تشکیل سهم عمده ای در سبد خانوار) برای بررسی و انجام مصاحبه تعیین شوند. کدگذاری مصاحبه ها با تکیه بر روش داده بنیاد براساس طرح استراوس کوربین انجام گرفته است. تحلیل مصاحبه ها در نهایت به شناسایی عوامل مؤثر بر خونسردی برند تحت عناوین خلاقیت و نوآوری، سیاست های کلان سازمانی، زیبایی شناسی، ادراکات سازمانی و فناوری منجر شده است. همچنین خصوصیات یک برند خونسرد در این مطالعه براساس مقوله های خاطره انگیز، ویژگی های ارزشی، ارتباطات عاطفی، پرانرژی، معتبر، آگاهی اجتماعی، استقلال، گران بها و اصیل تعریف شده است. در پایان نیز مدل خونسردی برند براساس طرح نموداری داده بنیاد طراحی و ارائه شده و پیشنهادهایی نیز برای انجام مطالعات بعدی ارائه شده است.
۶.

تجزیه و تحلیل عوامل و مؤلفه های تأثیرگذار بر توسعه کیفیت خدمات الکترونیک: مطالعه ای در بخش های دولتی و خصوصی صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت خدمات خدمات الکترونیک مشتریان اینترنتی روش دلفی فازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۷ تعداد دانلود : ۳۷۶
پژوهش حاضر عوامل و مؤلفه های تأثیرگذار بر توسعه کیفیت خدمات الکترونیک در بخش های دولتی و خصوصی صنعت بانکداری را تجزیه و تحلیل می کند. پژوهش ازحیثِ هدف، پژوهشی کاربردی و ازمنظرِ روش، ترکیبی اکتشافی به شمار می رود. این پژوهش در دو مرحله انجام گرفته است. در مرحله نخست، جامعه پژوهش مشتمل بر خبرگان بود که 15 نفر از خبرگان به عنوانِ نمونه در پژوهش مشارکت داشتند. در این مرحله، از روش دلفی فازی و تحلیل عاملی برای شناسایی عوامل و مؤلفه های تأثیرگذار بر توسعه کیفیت خدمات الکترونیک استفاده شد. در مرحله دوم، مشتریان استفاده کننده از خدمات الکترونیک بانک های دولتی و خصوصی شهر بندرعباس به عنوانِ جامعه آماری در نظر گرفته شدند. حجم نمونه براساسِ فرمول کوکران، 385 نفر به دست آمد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است که روایی آن تأیید شد و اعتبار آن ضریب آلفای کرونباخ 897/0 داشت. در این مرحله به منظورِ تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از روش های ناپارامتریک (آزمون های علامت، من ویتنی، فریدمن و کروسکال والیس)، تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل مسیر به وسیله نرم افزارهایSpss و Smart- PLS استفاده شد. مهم ترین نتایج نشان داد عوامل مربوط به 1. کارایی، 2. دسترس پذیری سیستم، 3. محرمانه بودن، 4. برآورده سازی و 5. پروفایل مشتری، بر توسعه کیفیت خدمات الکترونیک بانک های دولتی و خصوصی بندرعباس تأثیرگذارند. یافته های حاصل از رتبه بندی این عوامل دلالت بر آن دارد که شاخص های مربوط به محرمانه بودن، بیشترین تأثیرگذاری را در توسعه خدمات الکترونیک در صنعت بانکداری دارند.
۷.

پیشایندها و پسایندهای استقرار مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیک در کسب و کارهای کوچک و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیک کسب و کارهای کوچک و متوسط وفاداری سودآوری مزیت رقابتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۰ تعداد دانلود : ۹۸۱
همزمان با پیشرفت های فزاینده فناوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی، مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیک توجه سازمان ها را برانگیخته است. در نظر گرفتن عوامل اصلی مؤثر در موفقیت و شکست و آثار اصلی آن، ازجمله دغدغه مدیران است که تابه حال به صورت کامل بررسی نشده است. این پژوهش با هدف بررسی عوامل اثرگذار بر استقرار مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیک و تأثیر پیاده سازی آن بر وفاداری، سودآوری و مزیت رقابتی طراحی شده است و برای این منظور، مطالعات به صورت میدانی در کسب وکارهای کوچک و متوسط مطالعه شده است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران و کارکنان شرکت های دانش بنیان شهرک علمی تحقیقاتیاصفهان است که 300 نفر از آنان به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده ششد. برای تعیین روایی پرسشنامه از روایی محتوا و سازه و برای تعیین پایایی آن از آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار آن 79/0 شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها و آزمون فرضیه های پژوهش از رویکرد معادلات ساختاری و نرم افزارهای AMOS22 و SPSS22 استفاده شد. این پژوهش ضمن شناسایی مهم ترین عوامل اصلی مؤثر در موفقیت و شکست مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیک، روشن ساخت که استقرار اثربخش مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیک بر وفاداری مشتری، سودآوری و مزیت رقابتی تأثیر مثبت دارد.به علاوه، نتایج مشخص ساخت استفاده از فناوری مناسب و به روز، پیاده سازی مدیریت دانش و تسهیم اطلاعات، آموزش و آماده سازی نیروی انسانی، و تعامل با مشتریان نقش مهمی در استقرار موفق مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیک دارد.
۸.

بررسی تأثیر تصویر قیمتی و رسانه اجتماعی بر قصد خرید مشتری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصویر قیمتی رسانه اجتماعی نگرش مشتری رضایت مشتری قصد خرید مشتری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۴ تعداد دانلود : ۴۱۴
دستیابی به مزیت رقابتی پایدار از اساسی ترین راهبردهایی است که خرده فروشی ها باید به آن اهتمام داشته باشند. بنابراین تأثیرگذاری بر هنجارهای ذهنی مشتری بیشترین ثمربخشی را برای این مقصود در پی دارد. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تصویر قیمتی و رسانه اجتماعی بر قصد خرید مشتری به واسطه نگرش و رضایت وی است. این پژوهش از نوع کاربردی و به لحاظ روش از نوع توصیفی - پیمایشی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش تمام افرادی است که تجربه خرید از هایپرمارکت ها/سوپرمارکت های شهر تهران را دارند و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است. روایی پرسشنامه با استفاده از روایی محتوا و پایایی آن براساس ضریب آلفای کرونباخ تأیید شده است. باتوجه به فرمول کوکران، تعداد 387 پرسشنامه با روش نمونه گیری تصادفی ساده در جامعه هدف توزیع شد. همچنین برای بررسی فرضیه های پژوهش از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد خرده فروشی ها/ فروشگاه ها می توانند با ایجاد تصویر قیمتی مناسب برای خود، نگرش و رضایت مشتریان و به دنبال آن بر قصد خرید آنان اثرگذار باشند. همچنین می توانند با بهره گیری از رسانه اجتماعی نگرش و رضایت مشتریان خود را به طریق مطلوب متأثر کنند. در این مقاله اثر رسانه اجتماعی بر قصد خرید مشتری تأیید نشد. این می تواند به دلیل شرایط اقتصادی، محتوای نامطلوب یا کم تجربگی خرده فروشان در استفاده مؤثر از این عنصر باشد. به همین دلیل، به خرده فروشان توصیه شده است با بهره گیری از رسانه اجتماعی در جهت اثرگذاری بر المان های ذهنی مشتری بکوشند تا نیات رفتاری آینده او را تحت تأثیر قرار دهند.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۴