فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۱۴٬۵۸۲ مورد.
زیبایی شناسی در جهان بینی دینی و فلسفی و علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهان بینی نوعی برداشت و نحوه تفکر انسان نسبت به جهان است. نحوه نگرش به جهان به سه نوع دینی، فلسفی و علمی دسته بندی شده است که نسبت به هم ترتّب زمانی دارند. در هستی شناسی دینی، نخستین خلقت نور الهی است. دین سرآغاز همه علوم است. با تمسک فلسفه و علم به دین، معرفت و حیات بشری به سمت تکامل و توسعه سیر می کند.
در جهان بینی دینی ، زیبایی از سرچشمه جمال مطلق نشئت می گیرد و ذات حق، جمیل علی الاطلاق است؛ ظلّ جمیل، جمیل است و محال است که جمیل نباشد. زیبایی در جهان بینی فلسفی، از دیدگاه افلاطون در خط منقسم هستی شناسی نخست در عالم مُثُل تعیّن پیدا می کند و در عالم ریاضی کمّ و کیف به خود می گیرد و در عالم محسوسات به تعیّن عینی می رسد. در جهان بینی علمی و تجربی، طبیعت و جهان خلقت دارای انتظام فضایی و زیبایی است. جهان هستی کارگاه صنع الهی است و زیباترین مخلوقات بین همه موجودات در خلقت انسان، پدیدار گشته است.
در تعامل دین و فلسفه، حکما و فلاسفه اسلامی مکتب فلسفی شان را از سرچشمه زلال دین کسب کرده اند. در تعامل دین و علم، زببایی شناسی تجربی تحت شمول احکام الهی قرار می گیرد و در تعامل علم و فلسفه، زیبایی شناسی علمی و تجربی، مصداقی و زیبایی شناسی فلسفی، کلّی و دربرگیرنده مصادیق متعدد است.
زیبایی حقیقی از دین و نظام ارزشی نشئت می گیرد و در فلسفه و علم جریان پیدا می کند و پس از ظهور زیبایی، زیبایی دینی و فلسفی و علمی در تعامل هم قرارمی گیرند و همه زیبایی ها در دین به وحدت می رسند.
موضوع فلسفه اولی در نظام فلسفی ارسطو و فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
بنیادی ترین مساله متافیزیک ارسطو مساله هستی ( وجود ) است و این نکته مسلم است که مساله هستی یا وجود و هست یا موجود در همه مراحل گسترش فلسفیش برای ارسطو هر چند نه به یک نحو مطرح بوده است این مساله در متافیزیک به شکل گسترده و مشخص بیان می شود ارسطو در متافیزیک علم به موجود را به شیوه های مختلف بیان نموده و به مناسبت موضوعات متعدد و متنوعی نیز برای آن قرار داده است در اغاز کتاب چهارم مابعدالطبیعه را علم مطالعه موجود چونان موجود می داند و در بخشهای دیگر متافیزیک مابعدالطبیعه بعنوان علمی که با موجود الهی غیر متحرک – موجود مفارق سر وکار دارد وهمچنین بعنوان علمی که از بالاترین اصول و مبادی و علل اشیا بحث می کند توصیف شده است و در جایی دیگر بعنوان علم به جوهر یا جوهر نخستین است از این رو از دیرباز شارحان و مفسران ارسطو و ارسطوشناسان در تعیین موضوع مابعدالطبیعه دچار تعارض و مشکل بوده اند که در نهایت حاصل قرنها تفسیر رای ارسطو در باب موجود بما هو موجود به دو تفسیر مختلف انتولوژی و تئولوژی منتهی می شود تفسیر یونانیان به موجودات مفارق و تفسیر فیلسوفان مسلمان فارابی و ابن سینا به موجود مطلق که این دو تفسیر تا کنون نیز مطرح است این پژوهش نیز با گزارش و تحلیل این دو تفسیر به جهت تبیین تمایز فلسفه این دیار از فلسفه یونان در صدد مقایسه رای ارسطو و فارابی در این مساله است
معرفی کتاب: فلسفه ذهن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اخلاق در معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: با توجه به ارتباط و تاثیر ممتاز معماری در زمینه های مختلف انسانی از قبیل فرهنگ، روانشناسی، جامعه شناسی و غیره رعایت معیارهای اخلاقی در طراحی معماری ضروری است. درعین حال، معماری به عنوان یک حرفه و داشتن جنبه مهندسی باید تابع مقررات اخلاق حرفه ای و مهندسی باشد. اخلاقیات معماری در دو زمینه هنری و فناورانه آن قابل بررسی است.روش کار: روش کار بر مبنای بررسی فلسفه اخلاق و مشترکات اخلاقی بین مکاتب و ارتباط آن با اخلاق حرفهای معماری میباشد. همکاری مشترک بین فیلسوفان اخلاق و معماران به عنوان روش مناسبی برای استخراج اصول اخلاقی معماری پیشنهاد میشود. در نتیجه این همکاری دو نوع ارزشهای اخلاقی جهانی و بومی قابل استخراج میباشد. نقش معمار در رعایت معیارهای توسعه پایدار و احترام به محیط زیست به عنوان ارزشهای بین المللی اخلاق مهندسی معماری تشریح میشود. در این پژوهش، مقایسه آموزش معماری نوین و سنتی و تاثیر آن در اخلاقیات بررسی شده و الگوپذیری از معماری سنتی به عنوان روشی مناسب برای تدوین مقررات اخلاقی حرفه معماری پیشنهاد میشود.نتیجه گیری: نتیجه اینکه به دلیل ماهیت خاص رشته معماری و تاثیر آن در اجتماع، تدوین مقررات اخلاقی حرفه معماری به صورت مستقل از سایر رشته های مهندسی ضروری است. با توجه به اهمیت آموزش در گسترش ارزشها، ادای سوگند نامه معماری برای فارغ التحصیلان و تدوین سرفصل مخصوص درس اخلاق معماری در دانشگاهها پیشنهاد میشود. در این راستا الگوپذیری از اخلاقیات معماری سنتی بسیار کارساز بوده و در نهایت استفاده از اصول اخلاق معماری تدوین شده در بازنگری یا تدوین قوانین معماری برای استفاده کارشناسان حقوقی این رشته مفید خواهد بود.
موضوع درون ماندگار و موضوع متعدی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۰ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر به تبیین دو موضوع «درونماندگار» و «متعدی» در ارتباط با فعلِ معرفت میپردازد. نویسندة دانشمند با اشاره به دوگانه بودن معنای عینیت و اینکه عینیتِ دوگانه ویژگی معرفتپدیداری است، جهات ذاتی و عرضی در فعل معرفت را روشن میکند و آنگاه به تفصیل توضیح میدهد که متعلَّقِ مفهوم معرفت، کدامیک از دو موضوع یادشده است. در این رابطه، برخی از آرای ملا صدرا، فلاسفة اشراقی، دوکاس، و راسل مورد توجه قرار گرفتهاند.
نقد و بررسی «سلسله مراتبی بودن نیازهای انسان در نظریه مازلو» با رویکردی بر آیات قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
نظریه «انگیزه های انسانی» مازلو یکی از شناخته شده ترین و تأثیرگذارترین نظریات روان شناسی از زمان پیدایش آن بوده است. در این نظریه، نیازهای اساسی انسان به ترتیب اهمیت در قالب یک هرم گنجانده شده است و بر اساس آن، نخست می بایست نیازهای اولیه ای همچون نیازهای فیزیولوژیک، نیاز ایمنی و ... برآورده شوند تا بتوان به بالاترین سطح نیازها یعنی نیاز خودشکوفایی و تعالی متوجه گردید. به این ترتیب، یک نظم ناگزیر و سلسله مراتب معین بر نحوه تأمین نیازها حکم فرماست. پژوهش حاضر اصل «سلسله مراتبی بودن نیازهای انسان» را در نظریه مازلو از دیدگاه مکتب حیات بخش اسلام و بر اساس آیات قرآن کریم و با روش تحقیق کیفی تحلیل محتوا با رویکرد قیاسی، نقد و بررسی کرده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که به منظور دستیابی به خودشکوفایی و تعالی مورد نظر قرآن، تأمین مرحله به مرحله نیازها ضرورتی ندارد و حتی در برخی موارد لازم است که انسان با اختیار خود از برخی یا همه نیازها به یکباره چشم بپوشد. ازجمله موارد نقض قرآن بر این اصل، می توان به روزه داری، پرهیز از ریا، شهادت طلبی و آزمایش الهی اشاره کرد.
بررسی انقلاب کپرنیکی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کانت برای پاسخ به اشکالات شکاکان و ایدئالیست ها پیشنهاد کرد که در عالم فلسفه، انقلابی کپرنیکی به راه اندازیم و به جای اینکه به دنبال شناختِ مطابق با جهان واقعی (عالم عین) باشیم، به دنبال شناخت واقعیتی باشیم که مطابق ذهن و قوای ادراکی ما ساخته شده باشد. او مدعی شد که تنها راه فرار از شکاکیت و ایدئالیسم همین است که صرفاً به دنبال شناخت واقعیتی باشیم که به ذهن آمده و ذهنی شده است؛ یعنی به شناخت دنیای خودساخته (عینِ ذهنی) بسنده کنیم و تصور ذهنیِ یک شیء را خود شیء (خود واقعیت) در نظر بگیریم. او می پنداشت که اگر انسان به جای «واقعیت مستقل از خود» به دنبال شناختنِ «واقعیت ساخته شده توسط قوای ادراکی خود» باشد، یقینی بودن ادراکاتش تضمین می شود و اعتراض های امثال بارکلی و هیوم پاسخ مناسبی می گیرند. در این مقاله، با بررسی انقلاب کپرنیکی کانت و پیامدهای منطقی آن، نشان داده ایم که فلسفة کانت، به رغم تلاش فراوان و ستودنی او، در دفع شبهات موفق نبوده و نسخه دیگری از شکاکیت است و منطقاً به ایدئالیسم محض می انجامد.
ضمیر ناخود آگاه
لویناس، فیلسوف دیگری
حوزههای تخصصی:
لویناس فیلسوفی است که از سنت پدیدار شناسانه مقوله ی اخلاق را بررسی می کند. وی با محوریت دادن به مبحث «دیگری»، جایگاه مبحث اخلاق را در فلسفه های مضاف جستجو نمی کند بلکه آن را فلسفه ی اولی تلقی می کند. در این راستا، با طرح مفاهیمی از قبیل چهره، مسئولیت در برابر امر نامتناهی و دیگری می کوشد رهیافت پدیدار شناسانه اش را با محوریت مقوله ی اخلاق بسط دهد. در این مقاله، تلاش شده است با مروری اجمالی اهمیت مقوله ی اخلاق و دیگری و پیامدهای سیاسی- اجتماعی آن را نشان دهیم. لویناس با نقد سنت متافیزیکی غربی که آن را متکی بر هستی شناسی امر همان می داند، بر آن است که نشان دهد با رجوع به سنت تعالی گرای سامی- یهودی می توان از اندیشه ی سوبژکتیویستی گذر کرد و آن را به روی دیگری گشود. بنابراین، لویناس وجود شخص را متکی به چهره ی دیگری و اشخاص دیگر می داند و نسبت های بین اشخاص را مبنای اخلاق و دوستی فردی و اجتماعی می داند.
هایدگر و جستجوی معنای زندگی
حوزههای تخصصی:
جستجوی معنای زندگی در اندیشه هایدگر اهمیت خاصی دارد. او ابتدا معنای زندگی را در تفکر مدرن و مابعدالطبیعه سنتی به دلیل غفلت از حقیقت وجود نقد می کند. سپس با تاسیس هستی شناسی بنیادی، پرسش از حقیقت وجود را طرح می کند که با تحلیل وجودی انسان بعنوان دازاینی که جهانمندی از خصوصیات اساسی اوست، پیوند می یابد. در این زمینه، بررسی اوصاف وجودی دازاین زمینه تعیین معنای زندگی او را فراهم می کند، اما ناکامی هستی شناسی بنیادی، به گذشت از مابعدالطبیعه و روی آوردن هایدگر به تفکر و شعر می انجامد. از دید او، در شعر از طریق شاعران امکان سخن گفتن از وجود و فراخوانی عوالم قدس و خدایان فراهم می شود. اما تلاش هایدگر برای جستجوی معنای زندگی نتیجه رضایت بخشی ندارد، زیرا پرسش های اساسی معنای زندگی که درباره جایگاه و نقش خدا در زندگی انسان، غایت زندگی انسان، امکان و چگونگی جهان آخرت، ارزش های اخلاقی و مساله شر است؛ در اندیشه هایدگر پاسخ قانع کننده ای نمی یابد. فقط جایگاه انسان است که تاحدود زیادی تعریف روشن تری می یابد. در این مقاله ابعاد دیدگاه هایدگر در جستجوی معنای زندگی مورد بررسی و نقد قرار می گیرد.
پارادوکس های منطقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پارادوکس های منطقی یک عبارت یا یک جمله خود ارجاع معیوب اند که هم فرض صدق آن مستلزم تناقض است و هم فرض کذب آن. لذا از آنجا که پارادکس های منطقی درستی مهم ترین تئوری های منطقی و فلسفی مانند تعریف خبر به صدق و کذب پذیری، نظریه مطابقت در صدق، قاعده امتناع تناقض و نظام منطق دوارزشی ارسطویی را زیر سوال می برد، پیداکردن راه حل مناسب برای آن همواره یکی از مهم ترین دغه دغه های منطق دانان مسلمان بویژه در قرن هفتم و برخی از منطق دانان غربی بوده است. بطوریکه قریب به ده راه حل از جانب آنان برای این شبهات ارایه شده است که ما همه را نقل، تبیین و مورد نقد و بررسی قرار داده ایم.به طور کلی در میان راه حلهای ارایه شده، خواجه نصیرالدین طوسی و به تبع او تفتازانی و صدرالدین دشتکی توانسته اند با قایل شدن به مراتب خبر و تمایز خبر و مخبرعنه و یا صدق درجه اول و درجه دوم و همچنین آلفرد تارسکی از منطق دانان غربی با ارایه نظریه مراتبی زبان توانسته اند برون شد مناسبی از این شبهات ارایه نمایند.اما با توجه به امکان ارایه تقریرهای تقویت شده از پارادوکس ها به نظر می رسد که هیچکدام از راه حل های مطرح شده قابل قبول نباشد. لذا نگارنده معتقد است که قبول نظام منطق چندارزشی و پذیرفتن جملات خبری نه صادق و نه کاذب که نزد برخی متکلمان متقدم مطرح بوده و با هستی شناسی تشکیکی ملاصدرا نیز سازگارتر است، می تواند راه حل قابل قبولی برای این شبهات باشد.
مفاهیم اساسی در اندیشه سیاسی ماکیاولی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نگرش واقع گرایانه و یا آرمان گرایانه به پدیده ها و مفاهیم عرصه سیاست به مثابه دو روی ژانوس دو چهره مورد نظر «موریس دورژه» گاهی در تعارض با یکدگیر و گاه به موازات هم و یا به صورت تلفیقی و همزمان مورد استفاده متفکران سیاسی واقع شده است. هر چند شواهدی از نگرش واقع گرایانه در اندیشه متفکرین سیاسی یونان باستان از جمله در نزد ارسطو را می توان جستجو کرد ولی سهم و جایگاه ماکیاولی در این میان منحصر به فرد است. او مفاهیم بدیعی را در ادبیات سیاسی غرب ابداع نموده است مخصوصا اگر به تاریخ و جغرافیای مفاهیم اساسی اندیشه های وی توجه داشته باشیم خواهیم دید که در دوره انتقالی از قرون وسطی به عصر جدید و سپس عصر روشنگری ماکیاولی دارای نقش به سزایی است.
مفهوم واقع گرایی و نگرش واقع بینانه او به نظر می رسد که در میان سایر مفاهیم مورد ابداع اش دارای محوریت و اهمیت بنیادی است که در این نوشتار مورد بررسی قرار می گیرد.
هرمنوتیک و سیاست(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۷ شماره ۴۲
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای هرمنوتیک
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه معرفی کتاب
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام مسائل عام اندیشه سیاسی اسلام
آنکه به نام بازرگان بود نه به صفت
منبع:
کیان ۱۳۷۳ شماره ۲۳
حوزههای تخصصی:
برابری (تساوی) در حقوق بشر و پیشینه تاریخی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله مفهوم «برابری»(تساوی)، سیر تاریخی یا تکامل تدریجی مفهوم آن در تاریخ، نسبت آن به عدالت و دموکراسی و جایگاه آن در حقوق بشر امروز مورد بحث و بررسی واقع شده است. برابری ابتدا در آرای سوفسطاییان وسپس در فلسفه رواقی مطرح شد. اما تعالیم افلاطون و مسیحیت با آن به مخالفت برخاست. در عصر حدید برابری ابتدا در تعالیم دکارت مطرح شد و به سرعت در آرای جان لاک و کانت رسوخ کرد. برابری در کنار «آزادی» یکی از ارکان دموکراسی جدید است. بنابراین تعالیم فلسفه جدید برآمده از آرای دکارت، لاک و کانت، انسانها قطع نظر از رنگ پوست، نژاد، ملیت، دین و نظیر این ها حقوق انسانی برابر دارند. دموکراسی جدید از جمع برابری و آزادی به وجود آمده است، تعیین نسبت برابری با عدالت کار دشواری است زیرا در عدالت(که عموما آن را عمل مطابق قانون تعریف کرده اند) تناسب تعیین کننده روابط افراد است نه تساوی (برابری). علاوه بر این تعریف و تعیین دقیق ماهیت برابری خالی از اشکال نیست و ابهام در تعیین نسبت برابری به عدالت از همین ابهام در مفهوم برابری برخاسته است.
((می اندیشم پس هستم)) تأملی در فلسفه دکارت
حوزههای تخصصی:
تاریخ اندیشه فلسفی در مغرب زمین هر از چندگاه شاهد ظهور اندیشمندی بوده که تا سالها جهان تفکر را تحت تأثیر خود قرار داده است . دکارت نمونه بزرگی از این واقعیت تاریخی است که فلسفه خود را با شک دستوری آغاز نمود و ساختاری فلسفی را بر آن بنیان نهاد. رکن اصلی این طریق تفکر((می اندیشم پس هستم)) بود که دهها سال فلاسفه را به خود مشغول نمود و چه بسیار کتابها که در شرح و تفصیل و در قبول آن به رشته تحریر درآمد. جدای از انتقاداتی که بر این شیوه فلسفی وارد شده‘ به هیچ وجه نمی توان تأثیر به غایت شگفت انگیز آن را در تمامی نحله های فلسفی بعد از دکارت انکار نمود. این سنت فلسفی خود موجب پیدایش اصلی ترین جریانهای فکری در غرب شد‘ به گونه ای که آثار آن هم اینک نیز در متن و بطن آراء فلسفی غرب مشهود است . مقاله حاضر که با استفاده از نوشته آنتونی کنی تهیه شده‘تلاشی است برای بررسی حتی المقدور دقیق این قاعده اصلی فلسفه دکارت و سنجش میزان تأثیر آن در سایر ابعاد فلسفی این فیلسوف بزرگ.