ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۰۲۱ تا ۵٬۰۴۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
۵۰۲۱.

استعاره مفهومی سمع و اُذن در آیات قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: سمع اذن استعاره مفهومی حس شنیداری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶۱ تعداد دانلود : ۷۸۰
در معناشناسی شناختی، استعاره مفهومی، نگاشت قلمرو مبدأ به سمت قلمرو مقصد می باشد، همراه با تناظرهایی (نگاشت های مفهومی) بین حوزه مبدأ و حوزه مقصد. در این روش به وسیله استعاره مفهومی، از طریق قلمرو تجربی به طورتقریبی بر قلمرو تجربی دیگرنگاشت می شود. در این اتفاق قلمرو دوم تا حدی از طریق قلمرو اول درک می شود. این نوشتار دو واژه «سمع» و «اُذن» را با روش استعاره مفهومی، در آیات قرآن تحلیل و بررسی نموده است. واژه سمع به صورت اسمی و فعلی در قرآن استعمال گردیده که این واژه همواره در حالت اسمی به شکل مفرد بیان می گردد. در لغت معانی گوناگونی برای این واژه ذکر شده است که اُذن یکی از آن معانی می باشد. آیات قرآن به طوراستعاری ملکیت سمع را بیان می دارند. نظریه استعاره مفهومی در معناشناسی شناختی مترصد است با توجه به نگاشت های موجود بین قلمرو مبدأ و مقصد، درک بهتر و صحیحی از حوزه مقصد ارائه نماید. همان گونه که در اعیان خارجیه ملکیت امری انتزاعی است، ولی ثمن و مثمن امور حقیقی تلقی می گردند، خداوند مالک سمع، به عنوان امری حقیقی تلقی می گردد. آفرینش سمع در آیات قرآن به گونه ای مطرح می شود که ضمن بیان ایجاد این دستگاه مدرکه در وجود انسان، خلقت این بخش فرابدن از دیگردستگاه های بدنی بشر متمایز گردد. قرآن سرشت سمع را نه تنها از بعد بدنی متمایز معرفی می نماید که این قوه را از دیگرقوای مدرکه نیز تفکیک می کند. در مفهوم سازی قرآن، سمع از بصر، عقل، فؤاد و قلب کاملاً مستقل معرفی می گردد. آیات قرآن حتی سمع را از اذن تفکیک نموده، این دو را از یکدیگر متمایز معرفی می کند. واژه اذن در قرآن به عنوان ابزاری در دستگاه حس شنوایی مطرح می شود. قرآن برای این بخش از دستگاه شنوایی موانعی ذکر می کند. اگر برای اذن مانعی محقق گردد، اگرچه فرد از شنیدن انواع اصوات محروم نمی گردد، برای سخن حق، استماع نخواهد داشت.   
۵۰۲۲.

Aristotle on the Cause of Being and of Coming to Be(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: being Coming to be Aristotle cause of being metaphysics Zeta 17

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۱ تعداد دانلود : ۲۹۸
This paper considers Aristotle’s distinction between the cause of being and the cause of coming to be. It is intended to show that Aristotle is able to unify both kinds of causes on the basis of the idea that a thing’s substance is its end. He is not confused about the cause of being and of coming to be, as it might seem in several passages. The paper’s focus is on Metaphysics Zeta 17. In contrast to David Charles’ interpretation, my reading of this chapter puts weight on the fact that the end is said to explain both coming to be and being. According to this reading, Zeta 17 is a clue to understanding the unification of both causes in Aristotle.
۵۰۲۳.

علم بالقوه نزد ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا التفات ذهنی علم بالفعل علم بالقوه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۶ تعداد دانلود : ۴۷۰
ارسطو با ابداع تمایز بالقوه و بالفعل به حل تناقض های فلسفه های پیش از خود پرداخت. ابن سینا برای حل مسائلی در معرفت شناسی، از این تمایز استفاده می کند و از اصطلاح علم بالقوه بهره می برد که مصادیق آن در فلسفه او قابل استخراج است: علم به نتیجه مستتر در مقدمات، علم به برخی قوانین منطق، علم به مقومات ماهیت، علم به بدیهیات، علم به تعقل و خودآگاهی. مصادیق علم بالقوه در دو نکته مشترک هستند. نخست این که آن ها را درون خود داریم و برای بالفعل کردن آن ها التفات ذهنی یا التفات ذهنی همراه با تأمل کفایت می کند؛ و دوم این که همه آن ها لوازمِ نهفته در یک علم کلی هستند. علم بالقوه حقیقتی تشکیکی است زیرا علم به تعقل و خودآگاهی برای آن که بالفعل شود فقط به التفات نیاز دارد و به همین سبب از بقیه موارد علم بالقوه، بالفعل تر است.
۵۰۲۴.

نگاه ملاصدرای فیلسوف به علم فقه و عقلانیت پذیری گزاره های آن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اصول دین حقیقت صدرالمتألهین شیرازی طریقت عقلانیت فروع دین فقه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۶ تعداد دانلود : ۳۷۷
شهرت حِکمی صدرالمتألهین شیرازی معمولاً شأن فقهیش را تحت الشعاع قرار می دهد. مجموعه آثار حِکمی، تفسیری، حدیثی و اخلاقی وی نمایشگر چهره فقهی ایشان است. او به معانی لغوی، روایی و اصطلاحی فقه و موضوع این علم و مفاهیم اساسی رایج در این علم، از قبیل طاعت و معصیت و احکام پنج گانه فقهی التفات کامل دارد و جایگاه این علم در میان علوم و نسبت آن با گزاره های اعتقادی و اخلاقی در دین و نیز وجه اشتراک و تفاوت شریعت با طریقت و حقیقت را با رویکرد خاص خود تبیین می کند. هم از ضرورت پایبندی همگان به گزاره های فقهی سخن گفته است و هم به تبیین ضرورت گزاره های فقهی در دین می پردازد و در مسیر تبیین عقلانیت پذیری گزاره های فقهی، علاوه بر اینکه این گزاره ها را خردستیز نمی داند، وضع آنها را مقتضای مصالح و مفاسدی نفس الأمری می داند و از ناتوانی عقل بشر از درک آنها در مقام اثبات سخن می گوید. تکاپوی عقل در این زمینه معمولاً به خطا می انجامد؛ زیرا یا مصالح جزیی را بر مصالح عمومی در متعلقات احکام ترجیح می دهد یا مصالح دنیوی را بر مصالح حقیقی رجحان می بخشد. اعتماد به این گزاره ها روح تعبد انسانی را تقویت می کند. هر چند به این جهت می توان از فراخردی این گزاره ها سخن گفت؛ ارائه دلیل عقلی محکمی برای اعتماد به آن گزاره ها دشوار نیست؛ چون دستکم گزاره های قطعی الصدور فقهی فراخرد از منبعی صادر شده اند که عقل بر عصمتش گواهی می دهد و اطمینان به صدق این گزاره ها، عقلانیت پذیری آنها را به دنبال دارد.
۵۰۲۵.

مفهوم خدا در اندیشه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وجود وجوب «انیّتت» ماهیت واجب الوجود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۷۶ تعداد دانلود : ۷۲۵
ابن سینا بر اساس وجودشناسی، خداشناسی را تبیین می کند و برای اثبات خدا استدلالی مبتنی بر وجودشناسی بیان می کند. اصل مهم وجودی او تمایز میان وجود و ماهیت است. بر اساس این تمایز، موجودات به دو قسم واجب و ممکن تقسیم می شوند. در واجب الوجود تمایز وجود و ماهیت بی معناست و در ممکنات چنین تمایزی برقرار است. پرسش اولیه این است که ابن سینا چه تصوری از خدا دارد؟ مفهوم خدا نزد او چیست؟ ویژگی های آن کدام است؟ مفهوم خدا نزد ابن سینا با دو بیان مطرح شده است «الحقیقه الأول الإنیه» و نیز «واجب الوجود ماهیته آنیته». حال پرسش اصلی این است که این دو عبارت در نتیجة بحث چه تفاوتی باهم دارند؟ آیا این که یک بار ابن سینا واجب تعالی را «انیّت محض» می داند و در جای دیگر از عینیت وجود و ماهیت او سخن می گوید به تناقض گویی دچار نشده است؟ در این نوشتار برآنیم پس از بررسی این دو عبارت به حل این مسئله بپردازیم و برای این امر، از تحلیل ویژ گی های واجب الوجود نیز بهره می گیریم.
۵۰۲۶.

تحلیل الگوی مفهوم نقد علمی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نقد علمی نظریه نقد روش شناسی نقد نقدپژوهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۸۰ تعداد دانلود : ۱۲۳۵
نقد پژوهی یکی از نیازهای کاربردی جامعه علمی به حساب می آید؛ اما این حوزه پژوهشی پر اهمیت، امروزه با آسیب ها و آفت-هایی روبرو است که از جمله آن، فرعی قلمداد کردن مسأله نقد و فقدان نگاه روشمند به مفهوم نقد علمی است. در این مقاله پس از اشاره اجمالی به قلمرو مباحث نقد ادبی و نقد هنری، از عدم طرح موضوع مؤلفه های نقد علمی در این پیشینه سخن به میان آمده است و سپس با هدف ضرورت تمییز شاخصه های نقد علمی از نقدهای ذوقی و غیر علمی، به تبیین مؤلفه های هشت گانه نقد علمی پرداخته شده که عبارتند از: 1- نظام مندی، 2- الگومداری، 3- جامع نگری، 4- نگاه انتقادی، 5- اِبتنای فلسفی، 6- تخصص مداری، 7- خلاقیّت و 8- اخلاق مداری. بدون تردید برای دستیابی به یک "نظریه جامع نقد در حوزه علوم انسانی" نیازمند تبیین ضرورتها ، تعاریف و ویژگیهای مفهوم نقد علمی هستیم چرا که بدون "نظریه نقد" راهی برای خروج از آسیبهای مطالعات نقد پژوهی علوم انسانی کشور وجود ندارد.
۵۰۲۷.

تفتیش در هستی های محسوس و استنباط های متافیزیکی آن نزد افلاطون و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شناخت افلاطون ابن سینا ایده محسوس کلیات

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  6. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
تعداد بازدید : ۱۴۹۴ تعداد دانلود : ۱۲۰۸
مرزبندی های فلسفی در مورد عالم حس و عالم غیر محسوس همواره یکی از تمایزات عمدة میان فیلسوفان بوده است. نتیجه این مرزبندی قرار دادن دو دسته از فیلسوفان در دو صف جدای از یکدیگر است. در یک طرف فیلسوفان مادی گرا قرار دارند که شعاع عالم هستی را صرفاً در عالم حس و ماده محدود می نمایند و در طرف دیگر صف فیلسوفانی قرار دارند که شعاع عالم هستی را فراتر از حس و ماده می دانند. آنچه ممکن است این تمایز را مضاعف نماید اختلاف در روش نشان دادن قلمرو عالم هستی است. یکی از رایج ترین شیوه ها در نشان دادن حد و مرز عالم هستی تأمل و تفتیش در عالم حس است. هدف پژوهش حاضر این است که روش تفتیش در عالم حس به منظور نشان دادن قلمرو عالم هستی مورد تحلیل قرار داده شود. نتیجه ای که در این پژوهش نویسنده نشان خواهد داد این است که روش تفتیش در حس نزد افلاطون و ابن سینا مورد استفاده جدی قرار داشته است و هر دو اندیشمند از طریق تفتیش در عالم حس استنباط های فلسفی متناسب با نظام فلسفی خود استخراج نموده اند. زیرا ابن سینا اگر چه همانند افلاطون در یکی از روش ها در نشان دادن شعاع عالم هستی که آن را فراتر از علم حس می داند بر تفتیش در عالم حس تأکید دارد اما با وجود آن نتیجه این تفتیش نشان دادن امر واقعی است که از آن به طبیعت مشترکه تعبیر می نماید چیزی که نزد افلاطون به ایده تعبیر می شود.
۵۰۲۸.

خاستگاه فلسفه اسلامی در نهضت ترجمه و پیشینه ایدئولوژیک آن در زمان ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه اسلامی نهضت ترجمه شاهنشاهی ساسانی دهقانان دبیران نسطوریان حرّانیان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۹ تعداد دانلود : ۶۵۷
از آغاز جنبش های مانوی و مزدکی و تشکیل طبقه دهقانی و همچنین مهاجرت مسیحیان نسطوری به شاهنشاهی ساسانی، می توان تنش شبکه هایی ایدئولوژیک را با سیاست و اقتصاد حاکم دنبال کرد. این جریان ها پس از فراز و نشیب های بسیار، سرانجام در قرن دوم هجری به نهضت ترجمه عربی منتهی شد. ظهور اسلام منجر به از بین رفتن کاست های نفوذناپذیر جامعه ساسانی شد و همین امر کمک شایانی به توسعه علوم کرد و کتاب ها از گوشه خزانه های سلطنتی به کتابخانه ها منتقل شد. این نهضت به هیچ عنوان خنثی نبود و جریان ها و طبقات دخیل در شکل گیری آن، باعث هدایت هدفمند و سرانجام گونه خاص فلسفه و علوم اسلامی شدند. از مکاتب فکری ناهمسو با سیاست حاکم که «زنادقه» نام گرفتند، تا مکتب فلسفی منطقی بغداد و فلسفه تأویل گرای باطنیان اسماعیلی، همگی به نحوی ریشه در این تنش ایدئولوژیک طبقاتی حاکمیتی داشته اند. در نهایت، این فارابی بود که همه این جریان ها را در ساختاری واحد با عنوان فلسفه اسلامی، عرضه کرد.
۵۰۲۹.

محمداسماعیل دولابی؛ امکانی برای طرح اگزیستانسیالیسم اسلامی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: محمد اسماعیل دولابی اِگزیستانسیالیسم اسلام مرگ سوبژکتیویته

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵۳ تعداد دانلود : ۷۲۷
امروزه تقریباً اجماع بر آن است که اگزیستانسیالیسم، بیش از آنکه متکی بر تعریفی واضح و متمایز باشد، ناظر به نوع خاصی از تفکر به موضوعات مشخصی است. با این تلقی از اگزیستانسیالیسم، می توان رد این نوع از تفکر را در سنت های دیگری به جز مسیحیت نیز یافت. محمداسماعیل دولابی، عارف معاصر شیعی، از جمله افرادی است که پیگیری سخنرانی هایش طرح چنین امکانی را موجه جلوه می دهد. اهتمام ویژة او برای پرداختن به درد و رنج های زندگی انسان، با تمرکز بر وضع جدید زیست شیعیان ایرانی، و تأملات بخصوص او درباب مرگ، چیزی نیست که بتوان ارجاعات روشنی برای آن در درون سنت های پیشین عرفان شیعی یافت و به شکل منحصربه فردی متعلق به زندگی جدید شیعیان در دوران معاصر است. دولابی با ارجاع مکرر به اهمیت «خود» در مواجهة با جهان پیرامونی و سخن گفتن از اینکه «فرد انسانی» است که ملاک و میزان ارزیابی امور (حتی در قیامت) است، از نوعی سوبژکتیویته دفاع می کند که مؤلفه ای اساسی در تفکر اگزیستانسیالیستی است. او با سرباززدن از تفکر انتزاعی، عملاً پیشقراول تأمل انضمامی درباب انسان در سنت عرفان متأخر شیعی است. در اینجا تلاش می شود با طرح اندیشه های بخصوص محمداسماعیل دولابی در خصوص مرگ، درد، اضطراب و زندگی انسان، امکاناتی برای طرح چیزی با عنوان «اگزیستانسیالیسم اسلامی» مورد پژوهش قرار گیرد؛ تا شاید با جعل چنین عنوانی، مجالی برای شناسایی متفکران دیگری از این دست در دوران معاصر فراهم آید.
۵۰۳۰.

بررسی و نقد دیدگاه معرفت شناسانه پلنتینگا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: مبناگرایی مبناگرایی‌ کلاسیک برون گرایی اعتمادگرایی معرفت شناسی اصلاح شده پلنتینگا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۸ تعداد دانلود : ۳۶۸
نظریه معرفت شناسانه الوین پلنتینگا در باب توجیه با این که اختلافاتی بسیار با مبناگرایی کلاسیک دارد، در ذیل نظریات مبناگرایانه قرار می گیرد. در این مقاله پس از معرفی مبناگرایی در باب توجیه، با اشاره به مبناگرایی کلاسیک، به انتقادات پلنتینگا علیه این نوع از مبناگرایی پرداخته ایم. در ادامه با توجه به اینکه دیدگاه پلنتینگا درباره توجیه، دیدگاهی برون گرایانه و اعتمادگرایانه می باشد، اشاره ای به این دو جریان شده و سپس نظریه مبناگرایانه پلنتینگا را برررسی کرده ایم. در پایان نقدهایی بر دیدگاه وی مطرح شده است که برخی از این نقدها متوجه وجه برون گرایانه بودن دیدگاه وی و برخی دیگر متوجه جنبه اعتمادگرایانه نظر او است.
۵۰۳۱.

معانی وجود در اندیشه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: موحود وجود خاص وجود عام اشتراک معنوی وجودشناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱۶ تعداد دانلود : ۵۵۹
موجود نخستین اصل شناخت و  به طریق اولی، موضوع مابعدالطبیعه است. لفظی که در وجودشناسی ابن سینا به تبع ارسطو  نقش کلیدی دارد ، «موجود» است. موضوع فلسفه « موجود به ماهو موجود و عوارض ذاتی آن» است. مفهوم «موجود» مفهوم عامی است که حاکی از مطلق واقعیت است و تنها مفهومی است که دربرگیرنده همه چیزهاست. از نظر ابن سینا می توان موجودی را در خارج تصور کرد که صرف وجود و بدور از ماهیت است (خداوند)؛ می توان موجودی را در خارج در نظر گرفت که مرکب از «وجود» و «ماهیت» است (مخلوقات). بنابراین ابن سینا با مفهومی به عنوان «موجود» سروکار دارد که از اصل واقعیت حکایت می کند و می تواند ماهوی و غیر ماهوی باشد. درباره خداوند «وجود محض» است و درباره مخلوقات مرکب از وجود و ماهیت و  «موجود» است. بنابراین وجود در اندیشه ابن سینا در پنج معنا بکار می رود: وجود خاص؛ وجود اثباتی؛ فعل وجود دادن؛ فعل بودن و وجود رابط. وجود یا به معنای اسمی بکار می رود بر سرشت اشیاء و موجودات اطلاق می شود  (وجود خاص) یا به معنای عام دلالت دارد که صفت مشترک میان موجودات است ( وجود اثباتی) یا به معنای «فعل وجود دادن » است که دررابطه با وجودبخشی خداوند به مخلوقات بکار می رود یا به معنای «فعل بودن» است  به معنای عارض بودن وجود بر ماهیت که در آن منشأیت آثار خارجی مدنظر است یا در حمل میان موضوع و محمول به صورت رابط لحاظ می شود. در این نوشتار  ضمن گذار از موجود به وجود، معانی پنج گانه وجود را بررسی می کنیم.
۵۰۳۲.

بررسی دیدگاه ویلفرد کنت ول اسمیت در مسئله تنوع دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کثرت گرایی ایمان کنت ول اسمیت تنوع دینی سنت انباشته

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
تعداد بازدید : ۱۶۰۹ تعداد دانلود : ۱۱۸۳
یکی از مسائل مهم دین پژوهی، مسئله تنوع دینی است که امروزه دارای اهمیت زیادی است. این مقاله به بررسی دیدگاه کنت ول اسمیت، یکی از برجسته ترین دین پژوهان معاصر، درباره مسئله تنوع دینی می پردازد. این بررسی با استفاده از روش تحلیلی تبیینی و با مراجعه به آثار وی انجام می شود. به نظر اسمیت دین پژوهی بررسیِ معنای ظواهر دین در نظر باورمندان به آن، بررسی ایمان در قلب انسانها و مطالعه اشخاص است نه مطالعه داده ها. او معتقد است باید به جای واژه دین از مفاهیم ایمان و سنت انباشته استفاده کرد. ایمان، پاسخ شخصیِ انسان به امر متعالی است که قابل مشاهده نیست و متنوع است. سنت انباشته صورت و تجلی ایمان است که امری تاریخی، قابل مشاهده و متنوع است. ایمان واحد است، اما از آنجا که ایمان هیچ شکلی ندارد مگر زمانی که در شکل های خاصی ابراز شود، در عین حال همواره متکثر و متنوع است. اسمیت معتقد به الهیات مسیحی کثرت گرایانه و مخالف دیدگاه انحصار گرایی و شمول گرایی است. نجات از دیدگاه او به وسیله دلتنگی و عشق به خدا، که در قلب انسانهاست، حاصل می شود. حقانیت نیز در هر شخص با ایمان و در همه سنت های انباشته دینی وجود دارد و دین حق متکثر است. در نتیجه، کنت ول اسمیت بر اساس تعریف خاص خود از دین، هم در حوزه حقانیت و هم در حوزه نجات یک کثرت گرای دینی است. البته میراث دینی شخصی و ارتباط مستقیم او با پیروان ادیان مختلف بر تفکر کثرت گرایانه او موثر بوده است.
۵۰۳۳.

بررسی استعاره تعاملی ماکس بلک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعاره دیدگاه تعاملی ماکس بلک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴۵ تعداد دانلود : ۱۰۴۰
بر مبنای نظریه استعاره ماکس بلک، واژه ها در یک عبارت استعاری با یکدیگر تعامل می کنند تا معنایی تولید کنند که حاصل این تعامل است. بلک این تعامل را به عنوان تعاملی بین چارچوب و کانون استعاره تحلیل می کند که در آن، چارچوب با ارائه یک بستر منحصربه فرد برای کانون، نوعی گسترش معنایی بر کلمه کانونی تحمیل می کند . کلمه کانونی نیز از این تعامل، معنای تازه ای کسب می کند. نظریه بلک باوجود ارائه نکات ارزشمند، در باب مسائلی ازجمله کسب معانی جدید در استعاره ها، نحوه عملکرد آن ها و درستی یا نادرستی گزاره های استعاری پاسخ روشن و قانع کننده ای ندارد. این نوشته بر آن است تا بررسی جامع و روشنی از نظریه تعاملی ارائه دهد و انتقادهایی را نیز نسبت به آن بیان کند.
۵۰۳۴.

بررسی انتقادی نظریة زایتگایستِ اخلاقیِ داوکینز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نسبیت اخلاقی آتئیسم علمی تکامل ژن محور اخلاق ژنتیکی مبتنی بر نظریه تکامل زایتگایست اخلاقی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
تعداد بازدید : ۱۸۸۱ تعداد دانلود : ۱۱۱۱
داوکینز در دیدگاه «اخلاق ژنتیکی مبتنی بر نظریة تکامل» مدعی است که یک «زایتگایست اخلاقی» یا «روح زمانة اخلاقی» وجود دارد که در جوامع تکامل می یابد. وی با رد اصول اخلاقی مبتنی بر دین و مطلق گرایی اخلاقی معتقد است که ماهیت اخلاقیات بر اساس روح زمانه به سرعت در حال تغییر است و هر دوره ای اصول اخلاقی مختص به خود را می طلبد. به ادعای او دین و اخلاق محصول فرایند زیستی تکامل و انتخاب طبیعی هستند. اخلاقیات نیز ریشه در دین ندارند، بلکه منشأ داروینی دارند. ژن های دگرخواه در خلال فرایند تکامل انتخاب شده اند و ما به طور طبیعی واجد نوع دوستی هستیم و حس ترحم و نیک خواهی و سایر اخلاقیات را می توان بر اساس تکامل تبیین کرد. نه تنها تمام حیات بلکه اخلاق نیز حاصل فعالیت ژن هاست. ژن ها با واداشتن ارگانیسم به رفتار نیکوکارانه و اخلاقی، بقای خود را تضمین می کنند. طبق نظر او عمل اخلاقی عبارت است از عملی که توانایی بقا را در بلندمدت افزایش می دهد و عمل غیراخلاقی عملی است که از این توانایی می کاهد. این مقاله درصدد بیان اشکالات دعاوی داوکینز است. پیش فرض بی مبنای طبیعت گرایی، تقلیل گرایی گزافی، نسبی گرایی فاجعه بار اخلاقی، نابسندگی تحلیل تکاملی از سرعت تحول زایتگایست اخلاقی، تعارض تحلیل داوکینز با شهود اخلاقی انسان ها، ناموجه بودن پاداش و جزا و تعلیم و تربیت با تکاملی دانستن اخلاق، تعبیر نامناسب از مطلق گرایی، جبر ژنتیکی نافی اختیار انسان، خطاهای روشی- مغالطة منشأ، تلقی نادرست از ابتنای اخلاق بر دین و ایدئولوژی گرایی علمی از جملة انتقادات به دیدگاه وی هستند.
۵۰۳۵.

بررسی سیر تحول رویکرد اعتمادگرایی فرایندی آلوین گلدمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت درون گرایی برون گرایی اتصال علّی اعتمادگرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۸ تعداد دانلود : ۴۶۱
شیوه کسب معرفت یکی از موضوعات مهم در ادبیات فلسفی است که از دیر باز مورد توجه فلاسفه بوده است. ابهام مفهوم، سبب شده است که رویکردهای متفاوتی در مورد آن بر گرفته شود. از جمله مهمترین این رویکردها می توان به دو رویکرد درون گرایی و برون گرایی اشاره کرد. این گفتار برآن است تا با تاملی کوتاه بردو مکتب یاد شده در باب توجیه معرفت وطرح نقایص وایرادات هریک، به تبیین نظریه علّی گلدمن که از طرفداران رویکرد برون گرایی است بپردازد. تعلق خاطر گلدمن در توجیه معرفت بیشتر برپایه اعتمادگرایی شناسا به منبع تولید باور برای توجیه است. بی نیازی شناسا از آگاهی به قضایای معتبر در توجیه خود به یک باور از جمله موضوعاتی است که در این جا مورد بررسی و واکاوی قرارمی گیرد. در نهایت، نویسنده نشان می دهد علی رغم اصلاحاتی که وی با بکار گیری مفاهیمی همچون «شرایط صدق» و «عمل و انگیزه خوب » برای غلبه بر انتقادها در نظریه اش انجام می دهد، اما مشکلات هنوز باقی است.
۵۰۳۶.

هیدگر جوان و بحران علوم نظری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه مارتین هیدگر پدیدارشناسی کنش علمی بحران علوم نظری علم به مثابه کنش

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه علم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۹۷۳ تعداد دانلود : ۷۷۲
هیدگر پس از جنگ جهانی اول متوجه بحرانی در علم شد که آن را ناشی از غلبة رویکرد نظری برخاسته از علوم تجربی و تسری یافتن این رویکرد به سایر بخش های علوم می دانست. چیستی این بحران و راه چیرگی بر آن پرسشی است که به زعم این نوشته، یکی از دغدغه های اصلی هیدگر، پیش از تألیف هستی و زمانبوده است. پرسش اصلی ما در این مقاله شناسایی رویکرد هیدگر به این بحران در دوره ای است که کم تر مورد توجه قرار می گیرد، یعنی هیدگر جوان پیش از تألیف کتاب هستی و زمان. در همین راستا بیان می شود که چگونه یک نظریه از طریق زندگی زدایی و صوری سازیِ موقعیت های زنده حاصل می شود. این موضوع با تمرکز عمده بر درس گفتارهای سال 1919 فرایبورگ تحقیق شده است. در نگاه هیدگر جوان علم، کنشی زنده، و مواجهه ای اگزیستانسیال با جهان است. ما در آغازه های پژوهش های علمی مان پدیده ها را در زیست بافتِ روزمره مان معنادار می کنیم؛ اما به تدریج با محوِ این موقعیت های تاریخی و زیستی پدیده ها را به شکلی منتزع از بافتِ معنابخش شان درمی آوریم و آن ها را به مثابة چیزهایی نظری در نظر می گیریم. به نظر هیدگر رویکرد نظری، که غالب ترین رویکرد در علم جدید است، از مواجهه ای پیشا نظری و اصیل نشئت گرفته است. در پایان با ارائة تفسیری شماتیک نشان می دهیم مراحل تبدیل شدن امر موقعیتمند به ابژة نظری چه مراحلی است
۵۰۳۷.

تبارشناسی نسبت های چهارگانه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: منطق قدیم نسبت های چهارگانه منطق دانان مسلمان

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق منطق صوری سنتی منطق ارسطویی منطق عالم اسلام
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
تعداد بازدید : ۱۴۴۷ تعداد دانلود : ۱۳۱۴
نسبت های چهارگانه میان مفاهیم، هرچند پیشینه اش به ارسطو و فرفوریوس می رسد، اما به عنوان یک تقسیم منطقیاز نوآوری های منطق دانان مسلمان بوده و برای نخستین بار، در آثار فارابی، غزالی، فخر رازی و خونجی و به صورت های متفاوت به علم منطق معرفی شده است. از آنجا که تقسیم های فارابی، غزالی و فخر رازی، به ترتیب، دچار مغالطه های «عدم انسجام»، «عدم مانعیت» و «تداخل اقسام» بودند مورد پذیرش منطق دانان بعدی قرار نگرفتند؛ اما تقسیم خونجی، چون از این مغالطه ها به دور بود، به کتاب های درسی منطق راه یافت و در منطق اسلامی تثبیت شد. با اینکه این تقسیم در همان آغاز با شبهه ها و پارادوکس های مهمی روبرو شد، اما توانست در برابر آنها ایستادگی کند و به جای گاه رفیع و تثبیت شدهامروزیخود دست یابد. این مقاله در صدد کاویدن پیشینه نسبت های چهارگانه و تعیین سهم هر یک از منطق دانان قدیم در پیش برد این بحث است.
۵۰۳۸.

تأملى انتقادى بر «فهم متعارف» مور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایدئالیسم فهم متعارف جرج ادوارد مور ویلیام جى لایکن برهان عالم خارج

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۳۵۳ تعداد دانلود : ۱۱۹۷
جرج ادوارد مور، فیلسوف برجسته انگلیسى (1873 1958) مکتبى را بسط مى دهد که بر پایه آن تنها به کمک فهم متعارف و تحلیل معانى معمول کلمات، مى توان ادعاها را سنجید و به رغم اظهارات شکاکانه و ایدئالیستى، به امور یقینى دست یافت. وى در آثار خود، تلاش کرده است تا ادله و شواهدى را به نفع فهم متعارف، و بر ضد شکاکیت و ایدئالیسم ارائه دهد. برخى صاحب نظران فلسفه ذهن و فلسفه زبان از دستگاه فلسفى مور که گاه با عنوان «واقع گرایى موافق فهم متعارف» از آن یاد مى شود، حمایت کرده اند؛ چنان که ویلیام. جى. لایکن، فیلسوف معاصر امریکایى کوشیده است تا با پیروى از روش خاص مور در مقابله با شکاکیت، به دفاع از فهم متعارف وى بپردازد. نوشتار حاضر درصدد است تا استدلال هاى مور و لایکن در دفاع از فهم متعارف را مورد سنجش قرار داده و از رهگذر تأمل انتقادى، کاستى هاى آن را تبیین نماید.
۵۰۳۹.

نسبت میان حرکت اشتدادی نفس و تعالی روح در اندیشه ملاصدرا و هگل

کلیدواژه‌ها: حرکت جوهری ملاصدرا روح تاریخ هگل صیرورت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر نهضت رمانتیسیسم (اواخر قرن 18 - اواسط قرن 19)
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  6. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  7. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
  8. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۲۲۵۶ تعداد دانلود : ۱۸۹۳
در این نوشتار تلاش شده است تا مراتب صیرورت نفس در اندیشه ملاصدرا، به عنوان یکی از مهم ترین اندیشمندان اسلامی، و مراحل بسط و تجلی تاریخی روح در منظومة فلسفی هگل را مورد بررسی قرار دهیم. چنانکه میدانیم، ملاصدرا با طرح نظریة حرکت جوهری قصد آن را دارد تا در درجة نخست صیرورت موجود در عالم طبیعت را به ساحت مابعدالطبیعه تعمیم داده و همة موجودات عالم را دارای حرکتی هدفمند، مستمر و اشتدادی به سمت کمال مطلق معرفی کند. ثانیاً، تلاش می کند با استناد بر این نظریه، موضوعاتی چون تجرد نفس، معاد و نظایر آن را به اثبات برساند؛ که ما در این نوشتار تنها از منظر نخست به این مقوله پرداخته ایم. از سوی دیگر، در میان فیلسوفان برجسته غربی، اندیشة دیالکتیکی هگل، که اساساً کلِّ تاریخ را عرصه تجلّی دمادم و اشتدادی روح مطلق، به معنای خاص آن، می داند؛ قرابت نزدیکی با این دیدگاه و رویکرد عرفانی حکمای مسلمان دارد. از این رو، در این نوشتار ضمن بررسی معنا و مراد ملاصدرا از ""تعالی نفس""، و هگل از ""تجلی روح""، به استفاده جدالی آنها از این دو مقوله در ساحت عین و طبیعت و همچنین ذهن و آگاهی اشاره خواهد شد. در پایان به وجوه افتراق و اشتراک آنها در باب این سیر جدالی و بسترهای فکری- فلسفی تحقق هر یک اشاره خواهیم نمود. با تأکید بر این نکته که کلید گشایش هر دوی این نظام های فلسفی، مقولة حرکت یا صیرورت مستمر دیالکتیکی است که گاه مواقف آن را در ساحت نفس به نظاره می-نشینیم و گاه در ساحت طبیعت.
۵۰۴۰.

منطقِ نخستین هگل (منطقِ ینا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نسبت نظام مقولات هگل رابطه منطق ینا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵۸ تعداد دانلود : ۲۴۹۸
برای فهم مبانی و خاستگاه منطق هگل، علاوه بر منبع اصلی مورد استناد مفسران؛ یعنی کتاب علم منطق، لازم است نخستین رساله منطقی هگل طی سال های حضورش در ینا مورد بررسی قرار گیرد. رساله ای که نه تنها در زبان فارسی هیچ شرحی از آن در دسترس نیست، بلکه حتی در زبان انگلیسی نیز مهجور است. مقاله حاضر برای نخستین بار شرحی از سیر تکوین منطق ینای هگل به دست می دهد. به همین منظور ابتدا مختصری به کلیت نظام ینا پرداخته خواهد شد؛ سپس با تکیه بر ترجمه انگلیسی موجود از منطق ینا1، سه بخش اصلی منطق ینا؛ یعنی «پیوند بسیط»، «رابطه» و «نسبت» مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در انتها نیز طرحی کلی از مباحث مابقی بخش های نظام ینای هگل ارائه شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان