مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
نقدپژوهی
منبع:
پژوهش های عقلی نوین سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
97 - 118
حوزه های تخصصی:
نقد پژوهی یکی از نیازهای کاربردی جامعه علمی به حساب می آید؛ اما این حوزه پژوهشی پر اهمیت، امروزه با آسیب ها و آفت-هایی روبرو است که از جمله آن، فرعی قلمداد کردن مسأله نقد و فقدان نگاه روشمند به مفهوم نقد علمی است. در این مقاله پس از اشاره اجمالی به قلمرو مباحث نقد ادبی و نقد هنری، از عدم طرح موضوع مؤلفه های نقد علمی در این پیشینه سخن به میان آمده است و سپس با هدف ضرورت تمییز شاخصه های نقد علمی از نقدهای ذوقی و غیر علمی، به تبیین مؤلفه های هشت گانه نقد علمی پرداخته شده که عبارتند از: 1- نظام مندی، 2- الگومداری، 3- جامع نگری، 4- نگاه انتقادی، 5- اِبتنای فلسفی، 6- تخصص مداری، 7- خلاقیّت و 8- اخلاق مداری. بدون تردید برای دستیابی به یک "نظریه جامع نقد در حوزه علوم انسانی" نیازمند تبیین ضرورتها ، تعاریف و ویژگیهای مفهوم نقد علمی هستیم چرا که بدون "نظریه نقد" راهی برای خروج از آسیبهای مطالعات نقد پژوهی علوم انسانی کشور وجود ندارد.
نقد به مثابه تربیت فرهنگی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های عقلی نوین سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۹
105 - 122
حوزه های تخصصی:
مسأله این پژوهش ، تحلیل نسبت نقد با پدیده تربیتِ فرهنگی است. به این منظور با روش تحلیل مفهومی، درصدد ارائه مفاهیم پایه و نحوه ارتباط آنها با یکدیگر برآمدیم تا بتوان به نقشه مفهومی تحلیل مسأله دست یافت. پس از ابتنای مقاله بر دو پیش فرض مفهومی یعنی مفهوم فرهنگ و مفهوم تربیت، از دو معنای نقد سخن بمیان آمده است؛ معنای اول نقد همچون دانش نظری و معنای دوم نقد؛ همچون فعالیت کاربردی؛ و سپس به وجوه تحلیل نسبت نقد با تربیت فرهنگی پرداختیم. پذیرش فرآیند اجتماعی پدیده تربیت فرهنگی، پژوهش را بر آن داشته که در پایان مقاله به راهکارهای بالندگی جریان «نقد به مثابه تربیت فرهنگی» اشاره شود مانند:ترویج فرهنگ نقد در آموزش های غیر رسمی و رسمی، بکارگیری طرح هایی مانند: p4c و pwc ،آموزش و کاربرد الگوها و شیوه های نقد علمی ،حذف ساختارهای «حافظه محور» در نظام آموزشی.
تحلیل انتقادی مقالات علمی- پژوهشی مجله ادب عربی با محوریت ادونیس
حوزه های تخصصی:
مقالات علمی پژوهشی ضوابط و معیارهای مشخصی در فرم و محتوا دارند که رعایت کردن آن ها ضمن تأثیر در ارائه بهتر مطلب، زمینه را برای دریافت بهتر و آسان تر خواننده فراهم می سازد. ارائه تحلیل های محتوایی و بررسی های استدلالی یا استنادی زمانی ممکن خواهد بود که پژوهشگر استانداردهای لازم در پیکره بندی و نگارش مقالات را رعایت کند و بتواند محتوای تحلیلی خود را در بهترین قالب پژوهشی ارائه دهد. بی تردید ارزیابی پژوهش های انجام شده در هر حوزه ای می تواند در شناخت موازین مقالات علمی پژوهشی بسیار مؤثر واقع شود. لذا، این جستار در صدد است با روشی توصیفی تحلیلی و با هدف نقدپژوهی و تبیین نقاط قوت و ضعف احتمالی، ساختار شکلی و محتوایی 6 مقاله علمی پژوهشی با محوریت اشعار و آراء نقدی ادونیس را که در مجله ادب عربی به چاپ رسیده اند، ارزیابی کند. یافته ها و نتایج نشان می دهد مقاله ها در مواردی چون انتخاب عنوان، رعایت اصول نگارش چکیده، سؤالات تحقیق و ارائه مبنای نظری دقیق، ضعف های قابل ملاحظه ای داشته اند و ضروری می نماید که مسئولان نشریات به خصوص داوران در رویکردها و عملکرد خویش بازنگری داشته باشند. گفتنی است ارجاع به منابع معتبر، انتخاب موضوعات به روز و در برخی موارد اتخاذ چارچوب تحلیلی مناسب ازجمله نقاط مثبت این مقالات به شمار می رود.
«تأسیس اصل» به مثابه روش مطالعه انتقادی؛ گزارش موردی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های عقلی نوین سال هفتم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۳
83 - 109
حوزه های تخصصی:
این مقاله از رویکردی انتقادی در مطالعات روش شناسی با عنوان «تأسیس اصل» یاد می کند و در پی تبیین این روش کاربردی برآمده است. روش «تأسیس اصل» در قالبی عینی و با مشارکت پژوهشگران حوزه علوم انسانی توضیح داده شده و براین اساس، پژوهشگران در مراحل چهارگانه و با معین شدن مطالعه ای موردی، به نتایج مشخصی رسیده اند و کاربردی بودن ساختار و محتوای روش، نشان داده شده است. ازاین رو پژوهش پیش رو از خصلت کارگاهی نیز برخوردار است و می تواند در مقیاس های مختلف دیگری نیز به کار بسته شود. نوشتار پیش رو بر اساس توجه به روابط سه گانه هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی، تأکید خود را بر توجه به اهمیت و جایگاه اعتباریِ روش شناسی در علوم اجتماعی و انسانی قرار داده است، در نتیجه، مبنای تبیین «تأسیس اصل»، وجود ضرورت در پاسخ به «چگونگی» نقد و در جهت تحقق فضای «نقدعلمی» در قلمرو علوم انسانی است. پیش از شرح و ارائه این روش کاربردی در حوزه مطالعات انتقادی، ریشه ها و مبانی معرفتی، و بروز و ظهور نقد علمی بیان شده تا به پیش زمینه های تکیه گاه عقلانی آن نیز توجه شود. همچنین در بدنه تحقیق و در اثنای توجه به روش «تأسیس اصل» بر حرکت در مسیر تفکر انتقادی به مثابه مقدمه ای بنیادین برای ورود به نقدپژوهی پرداخته شده است.
نقدی بر نقد در مقاله های علمی- پژوهشی رمان شازده احتجاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتاب «شازده احتجاب» به قلم هوشنگ گلشیری توجه بسیاری از تحلیلگران ادبی و منتقدان را به سوی خود جلب کرده و در این رابطه مقاله های متعددی در نشریات علمی- پژوهشی به چاپ رسیده و دو کفه خوانش تحلیلگر و تحلیل، بدنه نقدهای ارائه شده را تشکیل داده است. بررسی زوایای مختلف این اثر از منظر نقد و نظریه های ادبی، علاوه بر ایجاد آشنایی مفید با دیدگاه های متنوع و مرتبط، قابلیّت های این کتاب را در اجرا و پذیرش مباحث نظری نمایان ساخته است. در بررسی های ادبی، مطالعه دقیق متن منتخب و منابع مرتبط با آن ضروریست و زمانی تحلیل سودمند خواهد بود که مبتنی بر اصول علمی دقیق باشد. با توجه به این امر، هفت مقاله علمی- پژوهشی مرتبط با شازده احتجاب با موضوعیت واحد، سطح علمی برابر و همگونی تقریبی محتوا، انتخاب و عملکرد پژوهشگران در این حوزه ارزیابی شده است. بررسی فرم، ساختار و محتوای مقاله های منتخب در حوزه این پژوهش قرار دارد که با هدف نقدپژوهی و تبیین نقاط قوت و ضعف احتمالی موجود انجام گرفته است. یافته ها نشان می دهد در فرم و ساختار اکثر مقاله ها ضعف های قابل ملاحظه ای وجود دارد و نقطه قوت این مقالات در تحلیل های محتوایی است. یافته ها نشان می دهد در فرم و ساختار اکثر مقاله ها ضعف های قابل ملاحظه ای وجود دارد و نقطه قوت این مقالات در تحلیل های محتوایی است. به علاوه برخی مقالات شایستگی های نوشتار علمی- پژوهشی را نداشته اند. ضروری است که مسئولان نشریات، خصوصا داوران در رویکردها و عملکردهای خویش بازنگری داشته باشند.
روش شناسی علم دینی؛ نقدِ روش شناختیِ الگوی حکمی- اجتهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات سیاسی تمدن نوین اسلامی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶
221 - 249
حوزه های تخصصی:
تحقق تمدن نوین اسلامی بدون عنصر دانش نو و آن نیز بدون مطالعات علوم انسانیِ اسلامی شدنی نیست. یکی از خلاء های مطالعات علوم انسانیِ اسلامی امروز مطالعات روش شناسی بوده و الگوی حکمی اجتهادی به عنوان یکی از روش های علوم انسانیِ اسلامی محل بحث و نقد و بررسی علمی است. از سوی دیگر، «نقد علمی»، تحلیل و ارزیابی امتیازات و کاستی های یک اثر علمی است و بر این اساس در مقاله پیش رو به نقد علمیِ "الگوی حکمی- اجتهادی علوم اجتماعی اسلامی"، و ارزیابیِ نقاط امتیاز و کاستی های آن پرداخته می شود. مواردی مانند: اهتمام به نظریه پردازی، اهتمام به مساله علم دینی، ضرب در سنّت فلسفی صدرایی و سنت اجتهادی، توجه به جنبه های روش شناختی، اهتمام به نظریه پردازی و به روزسازی الگو در ذیل نقاط قوت مطرح شده و همچنین نقاط ضعف به دو دسته نقاط ضعف ساختاری و محتوایی تقسیم می شوند مانند: فقدان تعریف جامع و مرزگذاری مفاهیم، عدم نظام مندی نسبت الگو با طبقه بندی علوم، پَرش های ساختاری، نحوه تلقی از علوم اجتماعی، اغتشاش مفهومی، معیار نظریه معرفت شناختی، و مسائل روشی. در این پژوهش از روش تحلیلی – انتقادی بهره بردیم و در نهایت بر این نکته تاکید شده که همواره نقدهای متدیک(روش شناختی) برنقدهای محتوایی مقدّم هستند چرا که از چگونگی شکل گیری ساختار علمی یک پژوهش سخن می گویند و تا چارچوبی روشمند تنظیم نشود، راهی به سوی سرزدن یک اندیشه، دیدگاه، یا نظریه علمی باز نخواهد شد.