مطالعات روانشناسی تربیتی
مطالعات روانشناسی تربیتی سال نوزدهم تابستان 1402 شماره 50 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف ازآنجا این پژوهش مدل یابی ترس از شکست بر اساس خودانتقادگری، طرح واره های ناسازگار اولیه و ادراک شایستگی با میانجی گری اضطراب رقابتی در دانش آموزان دختر متوسطه دوم بود که با روش همبستگی از نوع مد ل یابی معادلات ساختاری انجام گرفت. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر دوم متوسطه شهر شیراز بود که تعداد آن ها در بازه زمانی پژوهش، 7420 دانش آموز بود. در این پژوهش حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 361 مشارکت کننده تعیین شد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های ارزیابی ترس از شکست کانروی (2002)، سطوح خودانتقادی تامپسون و زاروف (2004)، طرح واره ناسازگار اولیه یانگ (1998)، ادراک شایستگی هارتر (1982) و اضطراب رقابتی ایلی نویز (1990) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق نرم افزار AMOS 18 انجام گرفت. نتایج نشان داد که خودانتقادگری علاوه بر تأثیر مستقیم با میانجی اضطراب رقابتی با ترس از شکست رابطه مثبت و غیرمستقیم دارد (23/0= B). همچنین، طرح واره های ناسازگار اولیه علاوه بر تأثیر مستقیم با میانجی اضطراب رقابتی با ترس از شکست رابطه مثبت و غیرمستقیم دارد (21/0= B). در نهایت ادراک شایستگی علاوه بر تأثیر مستقیم با میانجی اضطراب رقابتی با ترس از شکست رابطه منفی و غیرمستقیم دارد (26/0-= B). با توجه به یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که اضطراب رقابتی می تواند رابطه ی مثبت بین خودانتقادگری و طرح واره های ناسازگار اولیه با ترس از شکست دانش آموزان را افزایش دهد و از طرف دیگر رابطه ی منفی بین ادراک شایستگی و ترس از شکست دانش آموزان را کاهش دهد.
تاثیر اشتیاق تحصیلی بر امید تحصیلی از طریق نقش میانجی خوش بینی تحصیلی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر تعیین تأثیر اشتیاق تحصیلی بر امید تحصیلی از طریق نقش میانجی خوش بینی تحصیلی در دانش آموزان بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی از نوع همبستگی به روش معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر مقطع دوم متوسطه ناحیه دو شهر زاهدان در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد4191 نفر که براساس جدول مورگان تعداد 352 نفر به عنوان حجم نمونه از طریق روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه اشتیاق تحصیلی(فردریکز و همکاران، 2004)، پرسشنامه خوش بینی تحصیلی(اسچنن موران و همکاران، 2013) و پرسشنامه امید تحصیلی(خرمایی و کمری، ۱۳۹۶) بود. روایی پرسشنامه ها از نوع محتوایی و اعتبار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه اشتیاق تحصیلی 79/0، خوش بینی تحصیلی 81/0 و امید تحصیلی 84/0 برآورد گردید. نتایج نشان داد اشتیاق تحصیلی بر امید تحصیلی و اشتیاق تحصیلی بر خوش بینی تحصیلی دانش آموزان تاثیر مستقیم و معناداری داشت. همچنین خوش بینی تحصیلی بر امید تحصیلی دانش آموزان تاثیر مستقیم و معناداری داشت. نتایج نیز بیانگر این بود اشتیاق تحصیلی بر امید تحصیلی از طریق نقش میانجی خوش بینی تحصیلی دانش آموزان تاثیر غیرمستقیم و معناداری داشت.
اثربخشی آموزش خود تعلیمی کلامی بر کارکردهای اجرایی و مهارگری شناختی دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر اثربخشی آموزش خودتعلیمی کلامی بر کارکردهای اجرایی و مهارگری شناختی دانش آموزان پسر دارای اختلالات یادگیری خاص بود. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی و با طرح پیش آزمون- پس آزمون با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری تحقیق کلیه دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری خاص شهر تبریز در سال تحصیلی 1400-1399 بود که نمونه ای به حجم 30 نفر از دانش آموزان پسر پایه دوم به روش نمونه گیری در دسترس و پس از کسب معیارهای ورود به مطالعه، در دو گروه 15 نفره جایگزین شدند. ابزار به کار رفته در این پژوهش، پرسشنامه مشکلات یادگیری کلورادو ویلکات و همکاران (2011)، پرسشنامه عصب شناختی کولیج (2002) و آزمون استروپ کلاسیک رایدلی (1953) بود. گروه آزمایش طی 12 جلسه 90 دقیقه ای آموزش خودتعلیمی کلامی دریافت و در این مدت گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیره نشان داد آموزش خودتعلیمی کلامی بر بهبود کارکردهای اجرایی و مهارگری شناختی در همه مراحل آزمون استروپ کلاسیک اثر مثبت دارد (01/0>P). با توجه به نتایج به دست آمده، به روشنی معلوم می شود که بکارگیری روش آموزش خودتعلیمی کلامی برای حل مشکلات مزبوط به کارکردهای اجرایی و مهارگری شناختی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری مفید و موثر است و می توان از این روش در در بین دانش آموزان بهره برد.
واکاوی وجوه تاثیرگذار بر ایجاد فاصله میان نظریه و عمل در معلمان ابتدایی: یک پژوهش روایتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر واکاوی وجوه تاثیرگذار بر ایجاد فاصله میان نظریه و عمل در معلمان ابتدایی است. بدین منظور از روش روایت پژوهی استفاده شده است و بر مبنای روش نمونه گیری هدفمند ملاک محور، با 16 نفر از معلمان نمونه مدارس ابتدایی دولتی شهر تهران تا رسیدن به اشباع نظری داده ها مصاحبه شد. برای گردآوری داده ها از مصاحبه های روایی و نیمه ساختاریافته و همچنین یادداشت های میدانی استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها، از روش تحلیل مضمونی روایت ها بهره گرفته شد. یافته ها نشان داد که 4 مضمون (عامل) اصلی ( تجربیات معلم، آموزش، ویژگی های شخصیتی معلم و ماهیت کودک ابتدایی) به عنوان وجوه تاثیرگذار بر عمل معلمان وجود دارند. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که عمل معلمان تنها متاثر از آموزش نیست؛ بلکه 3 عامل تجربیات معلم، ویژگی های شخصیتی معلم و ماهیت کودک ابتدایی نیز وجود دارد که فاصله میان نظریه ی نظریه پردازن تربیتی و عمل معلمان ابتدایی را توجیه می کند. نادیده گرفتن این 3 عامل موجب پایین آمدن بازده دوره های آموزشی پیش، بدو و ضمن خدمت معلمان می شود.
روایی تشخیصی نسخه پنجم مقیاس های هوشی وکسلر کودکان در ویژگی های عصب - روان شناختی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین روایی تشخیصی ویرایش پنجم مقیاس های هوشی وکسلر کودکان در ویژگی های عصب - روان شناختی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری انجام شد. پژوهش حاضر در حیطه پژوهش های روش شناسی و از نوع مطالعات روان سنجی بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان دختر و پسر دوره ابتدایی (7 تا 11 سال) شهر تهران در سال تحصیلی 98- 97 تشکیل می دادند که از بین آن ها تعداد 400 دانش آموز با ناتوانی یادگیری با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس و 400 دانش آموز هنجاری (معمولی) به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. در راستای هدف پژوهش از ویرایش پنجم مقیاس های هوشی وکسلر کودکان (2014) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل رگرسیون لجستیک و نسخه 23 نرم افزار SPSS تجزیه وتحلیل گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که آزمون های واژگان و اطلاعات (از مقیاس فهم کلامی)، طراحی با مکعب با امتیاز زمانی (از مقیاس دیداری- فضایی)، محاسبات و مفاهیم تصویر (از مقیاس استدلال سیال)، ظرفیت عدد مستقیم، ظرفیت عدد معکوس، ظرفیت عدد متوالی، ظرفیت تصویر و توالی عدد-حرف (از مقیاس حافظه فعال)، رمزگذاری، حذف کردن تصادفی و حذف کردن ساختاری (از مقیاس سرعت پردازش) دارای روایی تشخیصی بودند. می توان نتیجه گیری کرد که نسخه پنجم مقیاس های هوشی وکسلر کودکان دارای روایی تشخیصی در ویژگی های عصب روان شناختی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری است و می تواند دانش آموزان با ناتوانی یادگیری را از دانش آموزان هنجاری (معمولی) تشخیص دهند.
کاربرد رگرسیون لوجستیک در پیش بینی قلدری بر اساس مؤلفه های هوش هیجانی و هوش معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر کاربرد رگرسیون لوجستیک در پیش بینی قلدری بر اساس مولفه های هوش هیجانی و هوش معنوی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان مدارس متوسطه اول شهر نجف آباد بودند. تعداد 447 دانش آموز (225 دختر و 222 پسر) به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شد. به منظور تحلیل داده ها و پیش بینی عضویت گروهی (قلدر بودن یا نبودن) بر اساس متغیرهای پیش بین هوش هیجانی (درک عواطف و ...) و مولفه های هوش معنوی (زمینه تفکر و...) از رگرسیون لوجستیک استفاده شد. جهت شاخص برازش مدل رگرسیون از R2 کاکس و اسنل و R2 ناگل کرک و به منظور بررسی همخوانی احتمال های پیش بینی شده با احتمال های مشاهده شده از آزمون هوسمر و لمشو استفاده شده است. نتایج نشان می دهد 5/87 درصد کل موارد به درستی طبقه بندی شده اند ( 5/87 درصد.). همچنین با ورود متغیرهای پیش بین به معادله، از 233 نفر غیر قلدر، 207 نفر( 8/88 درصد)، 204 نفر آزمودنی قلدر، 184 نفر، (86 درصد) به درستی پیش بینی شده اند. آماره والد معنی دار بودن ضرایب B را نشان می دهد. متغیرهای پیش بین شامل درک عواطف و احساسات خود و دیگران(مولفه هوش هیجانی)، زمینه تفکر و بعد انتقادی (مولفه هوش معنوی) و سجایای اخلاقی (مولفه هوش معنوی) نقش معنی داری در پیش بینی عضویت گروهی (قلدر بودن یا نبودن افراد) دارند. سایر متغیرها در حضور این سه متغیر نقش معنی داری در پیش بینی عضویت گروهی (قلدر بودن یا نبودن) نداشتند. آگاهی معلمان، مشاوران، روانشناسان تربیتی، والدین و سایر متخصصان تعلیم و تربیت از متغیرهای پژوهش می تواند در جهت بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان کمک کننده باشد.
نقش هوش هیجانی و شفقت به خود در پیشبینی فرسودگی تحصیلی با واسطه گری کمک طلبی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش هوش هیجانی و شفقت به خود در فرسودگی تحصیلی با واسطه گری کمک طلبی تحصیلی در دانشجویان انجام گرفت. این مطالعه از حیث هدف، بنیادی و از نظر روش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی مشغول به تحصیل در دانشگاه یزد به تعداد 9022 نفر بودند. در این بین 368 دانشجو جهت شرکت در این پژوهش به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به مقیاسهای فرسودگی تحصیلی برسو (2007)، پرسشنامه شفقت به خود- فرم بلند (2003)، پرسشنامه کمک طلبی ریان و پینتریچ (1382) و پرسشنامه هوش هیجانی گریوز و برادبری (2004) پاسخ دادند. جهت تحلیل و تجزیه داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. یافتهها نشان دادند که هوش هیجانی، شفقت به خود و کمکطلبی تحصیلی با فرسودگی تحصیلی رابطه منفی و معناداری در سطح 01/0 دارند. همچنین، نتایج تحلیل مسیر بیان کرد شفقت به خود و هوش هیجانی به صورت غیرمستقیم و منفی، با واسطهگری کمکطلبی تحصیلی بر فرسودگی تحصیلی اثرگذار هستند. کمکطلبی تحصیلی و شفقت به خود نیز می توانند به صورت مستقیم و منفی فرسودگی تحصیلی را پیشبینی کنند. اما هوش هیجانی، فرسودگی تحصیلی را به صورت مستقیم پیشبینی نمیکند. در مجموع میتوان نتیجه گرفت که می توان با استفاده از راهبردهای خود شفقت ورزانه، روش های تدریس مشارکتی جهت افزایش ظرفیت های کمک طلبی تحصیلی و مهارت های خودتنظیمی مرتبط با هوش هیجانی در ابتدا بر آثار نامطلوب فرسودگی تحصیلی فائق آمد و در ادامه به عنوان راهکارهایی پیشگیرانه از رخداد فرسودگی تحصیلی پیشگیری به عمل آورد.
اثربخشی برنامه ی آموزش فرزندپروری با رویکرد عقلانی آینده نگر بر خلاقیت فرزندان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف مفهوم عقلانیت و خرد در متون دینی و فلسفی قدمتی دیرینه دارد. از سوی دیگر، امروزه اهمیت فرزند پروری و استفاده از رویکردهای متناسب با فرهنگ اسلامی ایرانی سبک های فرزندپروری و تاثیر آن بر تربیت و آینده فرزندان بر کسی پوشیده نیست. این پژوهش با هدف اثربخشی برنامه آموزش فرزندپروری با رویکرد عقلانی آینده نگر بر خلاقیت فرزندان دبستانی صورت گرفته است. روش کار این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه است. جامعه پژوهش شامل والدین دانش آموزان دبستانی شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بود که با توجه به ملاک های ورود، 30 نفر به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (بسته فرزندپروری عقلانی آینده نگر را در طی 10 جلسه آموزش دیدند) و گروه کنترل (بدون دریافت مداخله) جایگزین شدند. در این پژوهش از آزمون خلاقیت تورنس (1989) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان که بین خلاقیت فرزندان در زیرمقیاس های (بسط، سیالی، ابتکار و انعطاف پذیری) با گروه گواه تفاوت معناداری دارد (001/0>P). بر اساس یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت آموزش فرزندپروری عقلانی آینده نگر بر خلاقیت کودکان دبستانی اثربخش است؛ و از این آموزش می تواند به عنوان یک رویکرد متناسب با فرهنگ ایرانی استفاده کرد
نقش هویت اخلاقی در پیش بینی سازگاری تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین نقش هویت اخلاقی در پیش بینی سازگاری تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان انجام گرفت. روش انجام تحقیق توصیفی همبستگی بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوره دوم شهر زاهدان به تعداد 6865 نفر در سال تحصیلی 1400-1401 که براساس جدول مورگان تعداد 366 نفر دانش آموز به صورت طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه هویت اخلاقی آکویینو و رید(2002)، سازگاری تحصیلی بیکر و سریاک(1984) و خودکارآمدی تحصیلی جینکز و مورگان(1999) بود. روایی پرسشنامه ها از نوع محتوایی و اعتبار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه هویت اخلاقی 79/0، سازگاری تحصیلی 81/0 و خودکارآمدی تحصیلی 80/ برآورد گردید. یافته های پژوهش نشان داد بین هویت اخلاقی با سازگاری تحصیلی و خودکارآمدی دانش-آموزان رابطه معناداری وجود مثبت و معناداری وجود داشت. یافته های تحلیل رگرسیون نشان داد هویت اخلاقی توانست 6/67 درصد از تغییرات سازگاری تحصیلی و 4/70 درصد از تغییرات خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان را پیش بینی نمایند. همچنین مؤلفه های هویت اخلاقی قادر به پیش بینی سازگاری تحصیلی و خودکارآمدی دانش آموزان بودند.
اثربخشی پروتکل آموزشی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پریشانی روانشناختی و استرس فرزندپروری مادران دارای کودک ناشنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فشار روانی ناشی از داشتن فرزند ناشنوا تاثیرات شگرفی بر مادران دارد. این فشار منجر به پریشانی روانشناختی و استرس فرزندپروری مادران می شود. از این رو هدف این پژوهش بررسی اثربخشی پروتکل آموزشی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پریشانی روانشناختی و استرس فرزندپروری مادران دارای کودک ناشنوا بود. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش تمامی مادران دارای کودک ناشنوا شهر تهران در سال 1402-1401 بود. از میان این مادران 30 مادر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل به صورت مساوی گمارش شدند. ابزار این پژوهش مقیاس پریشانی روانشناختی و استرس فرزندپرروی بود. جلسات گروه آزمایشی شامل 8 جلسه 90 دقیقه ای پروتکل آموزشی مبتنی بر پذیرش و تعهد (باند و همکاران، 2011) بود که به صورت گروهی اجرا شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. نتایج نشان داد پروتکل مبتنی بر پذیرش و تعهد منجر به کاهش پریشانی روانشناختی و استرس فرزندپروری مادران شده است (05/0>P). با استناد به نتایج به دست آمده پروتکل آموزشی مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش پریشانی روانشناختی و کاهش استرس فرزندپروری موثر است. نتایج این پژوهش می تواند در کمک به کاهش مشکلات روانشناختی خانواده های دارای کودک ناشنوا و در نتیجه کاستن بار هزینه های سلامت روان این خانواده ها موثر باشد.