مطالعات روانشناسی تربیتی
مطالعات روانشناسی تربیتی سال پانزدهم زمستان 1398 شماره 36 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
پژوهش شبه آزمایشی حاضر باهدف بررسی تأثیر آموزش خودکارآمدی بر کمک طلبی تحصیلی و اشتیاق تحصیلی در بین دانش آموزان متوسطه دوره اول شهر زاهدان در سال تحصیلی 98-97 انجام شد. با توجه به تعداد افراد جامعه آماری، به کمک روش نمونه گیری هدفمند از میان مدارس متوسطه اول ناحیه دو شهر زاهدان یک مدرسه انتخاب شدند که از بین دانش آموزان این مدرسه تعداد 30 نفر که نمره کمک طلبی و اشتیاق تحصیلی پایینی داشتند انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های کمک طلبی تحصیلی ریان و پیتریچ (1997) و اشتیاق تحصیلی فردریکز و همکاران (2004) به عنوان پیش آزمون از هر دو گروه آزمایش و کنترل استفاده شد و سپس 8 جلسه آموزش خودکارآمدی برای گروه آزمایش انجام و در خاتمه از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار آماری 22 SPSS و تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش خودکارآمدی بر کمک طلبی تحصیلی و اشتیاق تحصیلی تأثیر معنی داری دارد.
نقش نشاط کاری در رفتار نوآورانه با توجه به میانجی گری سرمایه روان شناختی در معلمان دوره ابتدایی شهر بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش نشاط کاری در رفتار نوآورانه با توجه به میانجی گری سرمایه روان شناختی معلمان مقطع ابتدایی شهر بیرجند بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری معلمان مقطع ابتدایی شهر بیرجند در سال تحصیلی 97-1396 که شامل 1500 نفر که با استفاده از نمونه گیری طبقه ای 306 نفر انتخاب گردید. ابزار سنجش شامل پرسشنامه نشاط کاری شایروم (2004)، سرمایه روان شناختی لوتانز (2007) و رفتار نوآورانه کانتر (1988) می باشد. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 91/0، 81/0 و 88/0 برآورد گردید. نتایج نشان داد که روابط بین متغیرها معنی دار است و مؤلفه های نشاط کاری حدود 44 درصد واریانس مربوط به رفتار نوآورانه، 42 درصد واریانس مربوط به سرمایه روان شناختی و سرمایه روان شناختی 49 درصد واریانس رفتارنوآورانه را پیش بینی می کند. همچنین نتایج نشان داد که سرمایه روانشناختی نقش میانجی ایفا می کند؛ بنابراین با بهبود نشاط کاری معلمان در محیط کار و تاثیر مثبتی که نشاط بر سرمایه روان شناختی آنان دارد، رفتار نوآورانه آنان بهبود خواهد یافت.
مدل یابی اثربخشی خودارزیابی بر پیشرفت درس ریاضی دانش آموزان دوره ی دوم متوسطه استان قم با میانجیگری خودتنظیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مدلیابی اثربخشی خودارزیابی بر پیشرفت درس ریاضی با میانجیگری خودتنظیمی انجام شد. این تحقیق به روش میدانی صورت گرفت. جامعه ی آماری آن را تمامی دانش-آموزان دوره ی دوم متوسطه استان قم که در سال تحصیلی 98-1397 مشغول به تحصیل بودند، تشکیل دادند. حجم نمونه شامل 278 دانش آموز دختر پایه ی یازدهم رشته ی تجربی بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه ی خودارزیابی جاج، ارز، بونو و تئورسن(2003)، پرسشنامه ی خودتنظیمی بوفارد و همکاران(1995) و آزمون ریاضی گردآوری و به روش همبستگی- مدل معادلات ساختاری و به وسیله ی نرم افزار Amos تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که مدل با داده های این پژوهش، برازش مناسبی دارد و خودارزیابی با میانجیگری خودتنظیمی بر پیشرفت درس ریاضی تاثیر مستقیم دارد. در این میان رابطه ی همبستگی بین خودارزیابی و پیشرفت تحصیلی (r=0/42) و خودتنظیمی و پیشرفت تحصیلی (r=0/40) در سطح اطمینان 99 درصد معنی دار بود. نتایج پژوهش اهمیت راهبردهای خودارزیابی بر پیشرفت درس ریاضی را نشان می دهد. بر این اساس برای افزایش پیشرفت ریاضی دانش آموزان می بایست به آموزش این راهبردها توجه بیشتری نمود.
نقش انواع سبک تفکر معلمان در اثربخشی آموزشی کلاس های درسی از دید معلمان و دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش،بررسی نقش سبک تفکر معلمان در اثربخشی آموزشی کلاس درس از دید معلمان و دانش آموزان بود.جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان و دانش آموزان مدارس مقطع ابتدایی شیراز بودند که از میان آنها 120 معلم و 360 دانش آموز از میان مدارس به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند.ابزارهای مورد استفاده پژوهش،پرسشنامه سبک های تفکر استرنبرگ (1997) و مقیاس های اثربخشی آموزشی کلاس از دید معلم و اثربخشی آموزشی کلاس از دید معلم و دانش آموز(محقق ساخته) بودند.برای بررسی روایی و پایایی دو مقیاس نامبرده به ترتیب از روش روش تحلیل گویه و تحلیل عامل اکتشافی و برای سنجش پایایی آنها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید و نتایج نشان دهنده تایید روایی و پایایی مقیاس ها بود.به منظور تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از یافته های توصیفی میانگین، انحراف معیار، آزمون ضریب همبستگی پیرسون،رگرسیون چندگانه به روش همزمان و آزمون ZR فیشر با استفاده از نرم افزار SPSS 19استفاده شد.یافته ها نشان داد هر سه سبک تفکر با اثربخشی آموزشی کلاس درس رابطه مثبت و معنادار داشتند.سبک تفکر قانونگذارانه و سبک تفکر اجرایی توانستند پیشبین مثبت و معنادار اثربخشی آموزشی کلاس باشند اما سبک تفکر قضاوتی نتوانست پیشبین معنادار اثربخشی آموزشی باشد.یافته ها همچنین نشان دادند که در بین همبستگی های سبک تفکر و اثربخشی آموزشی در نواحی چهارگانه تفاوت معناداری مشاهده نگردید. همچنین در بین کلاس های پنجم و ششم نیز تفاوت معناداری در همبستگی های سبک تفکر و اثربخشی آموزشی یافت نشد.این مسئله بیانگر نقش سبک تفکر معلمان در اثربخشی آموزشی کلاس درس بود
اثربخشی آموزش فلسفه بر رشد قضاوت اخلاقی، رفتار جامعه یار و مهار خشم در دانش آموزان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش فلسفه بر رشد قضاوت اخلاقی، رفتار جامعه یار و مهار خشم در دانش آموزان شهر اهواز انجام شده است. روش پژوهش تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و با انجام مرحله پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم (پایه دهم و یازدهم) شهر اهواز در سال تحصیلی 97-96 بودند، که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای از 160 نفر دانش آموز 40 نفر انتخاب و به روش تصادفی ساده در یک گروه آزمایش (20 نفر) و یک گروه گواه (20 نفر) اختصاص یافتند. گروه آزمایش تحت 10 جلسه برنامه آموزش گروهی فلسفه (یک بار در هفته و به مدت 90 دقیقه) قرار گرفتند و گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکرد. پس از آموزش فلسفه، پس آزمون و یک ماه و نیم پس از مداخله، مرحله پیگیری انجام شد. برای گرد آوری اطلاعات از پرسشنامه های رشد اخلاقی لطف آبادی (1385)، پرسشنامه رفتار جامعه یار کارلو و همکاران (2003) و پرسشنامه خشم آیزنگ و ویلسون (1975) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکوا) و روش تجزیه و تحلیل تک متغیری آنکوا انجام شد. نتایج پژوهش در سطح معنی داری (0.001>p) نشان داد آموزش فلسفه بر رشد قضاوت اخلاقی، رفتار جامعه یار و مهار خشم در دانش آموزان تاثیر مثبت داشت و این نتیجه در مرحله پیگیری ماندگار بود. آموزش فلسفه قدرت قضاوت اخلاقی در کودکان را افزایش داد، علاوه بر این سبب بهبود ارتباطات، مسئولیت پذیری اجتماعی و کنترل خشم گردید.
پیش بینی نقش خودکارآمدی براساس مؤلفه های باورهای فراشناختی و کارکردهای اجرایی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف پیش بینی نقش خودکارآمدی براساس مؤلفه های باورهای فراشناختی و کارکردهای اجرایی در دانش آموزان 12_15ساله شهرستان نوک آباد انجام گرفت. روش پژوهش توصیف و پ از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشآموزان دوره اول متوسطه شهرستان نوک آباد زاهدان در سال تحصیلی 98 –1397 به تعداد 500 نفر (230 دختر و 270 پسر) تشکیل داد که از بین این افراد، تعداد 218 نفر (101 دختر و 117 پسر) با استفاده از فرمول کوکران به روش نمونه گیری تصادفی در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و به مقیاس خودکارامدی عمومی شرر( SHGSS) پرسشنامه راهبردهای فراشناختی پینتریچ( PMSQ) و مقیاس نارسا کنش وری اجرایی بارکلی( (BDEFS پاسخ دادند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به شیوه گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تجزیه و تحلیل داده-ها نشان داد که رابطه مثبت و معنی داری بین باورهای فراشناختی و کارکردهای اجرایی با خودکارآمدی وجود داشت. همچنین نتایج نشان داد که مولفه های نظارت و کنترل، خودکنترلی، خود سازماندهی و خودمدیریتی زمان قادر به پیش بینی خودکارامدی دانش آموزان بودند. همچنین نتایچ نشان داد که میزان پیش بینی کنندگی راهبردهای فراشناختی و کارکردهای اجرایی در پسران بیشتر از دختران است. نتایج این پژوهش بیانگر تأثیر مثبت باورهای فراشناختی و کارکردهای اجرایی بر خودکارامدی دانش آموزان است .
تاثیر شبکه های اجتماعی و رفتار های اجتماعی بر رویه تحصیلی دانش آموزان (مطالعه موردی:دانش آموزان متوسطه دوم ناحیه1و2زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دستاوردهای بشر از صنعت و فناوری های نوین علاوه بر منافعی که برای بشر داشته، آسیب هایی را نیز به همراه داشته است. اگرچه بسیاری از ابداعات و نوآوری ها با انگیزه تأمین رفاه و آسایش و تحکیم ارزش های انسانی و در جهت نیل به کمال شکل گرفته است، اما در عین حال به دلیل برخی کج فکری ها و استفاده های نادرست از ابزارهای جدید، این اختراعات، گاه جسم و جان و اخلاق و روان انسان ها را مورد آسیب قرار داده و گاه فرهنگ و رفتارهای اجتماعی وی را دگرگون کرده است.هدف از این تحقیق بررسی رابطه بین شبکه های اجتماعی و رفتار های اجتماعی با رویه تحصیلی دانش آموزان متوسطه دوره دوم نواحی آموزشی 1و2 زاهدان در سال 97 می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر ، کلیه دانش آموزان دختر و پسر متوسطه دوم زاهدان (10700 نفر) می باشند . حجم نمونه آماری بر اساس روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و بر اساس جدول کرجسی و مورگان 375 نفر تعیین گردید.یافته ها حاکی از آن است که بین رفتارهای اجتماعی با رویه تحصیلی دانش آموزان متوسطه ی دوره ی دوم زاهدان رابطه ی معناداری وجود دارد. اما بین شبکه های اجتماعی با رویه تحصیلی دانش آموزان متوسطه ی دوره ی دوم نواحی 1و2 زاهدان رابطه ی معناداری وجود ندارد.
بررسی نقش میانجی خودکارآمدی خلاقانه در رابطه با سبک یادگیری شناختی با انگیزش پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه خودکارآمدی خلاقانه و سبک یادگیری شناختی با انگیزش پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر کرمان انجام شد. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر کرمان است که در سال تحصیلی 96-1395 مشغول به تحصیل هستند. تعداد 150 نفر نمونه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی و روش آن پیمایشی بود. داده ها با استفاده از مقیاس خودکارآمدی خلاق (CSES)، آزمون مجموعه تصاویر پنهان (GEFT)، و آزمون انگیزه پیشرفت هرمنس(AMT) گردآوری شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه و نرم افزار SPSS انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد متغیرخودکارآمدی خلاقانه 200/0 تغییرات متغیر ملاک انگیزش پیشرفت تحصیلیرا پیش بینی کند. همچنین متغیر سبک یادگیری شناختی 142/0 تغییرات متغیر ملاک انگیزش پیشرفت تحصیلی را پیش بینی می کند. درنتیجه خودکارآمدی خلاقانه و سبک یادگیری شناختی با انگیزش پیشرفت تحصیلی رابطه وجود دارد و متغیرهای خودکارآمدی خلاقانه و سبک یادگیری شناختی بهترین پیش بینی کننده برای متغیر ملاک انگیزش پیشرفت تحصیلی است.
اثربخشی آموزش مولفه های هوش موفق برانگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هوش موفق، مجموعه یکپارچه ای از توانایی های موردنیاز برای موفقیت در زندگی است که برای انتخاب، سازگاری و تغییر محیط به منظور رسیدن به اهداف خود در زندگی کمک می کند. هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش هوش موفق برانگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر بود. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهرستان شهرکرد در سال تحصیلی 97-1396 که تعداد آن ها 6323 نفر بود. از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای ،50 دانش آموز انتخاب و به تصادف در دو گروه ۲۵ نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش، به مدت 12 جلسه تحت برنامه آموزش هوش موفق قرار گرفت. هر دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون به وسیله پرسشنامه انگیزش پیشرفت تحصیلی والرلندوهمکاران (1992) موردسنجش قرار گرفتند. در تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها نشان داد آموزش هوش موفق برانگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تأثیر معناداری دارد (001/۰p<). براین اساس، می توان از برنامه آموزش هوش موفق برای بهبود انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان استفاده نمود.