مطالعات روانشناسی تربیتی
مطالعات روانشناسی تربیتی سال 19 پاییز 1402 شماره 51 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثر اپلیکیشن شبکه آموزش دانش آموزی بر خلاقیت وانگیزش تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی انجام شده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر روش گردآوری اطلاعات، توصیفی از نوع پیمایشی و از نظر نحوه انجام، کمی بود.جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان پایه چهارم،پنجم وششم ابتدایی مدرسه دخترانه صدف تهران به تعداد 252 نفر بود.نمونه آماری براساس فرمول کوکران به تعداد 152 نفر و به روش نمونه گیری تصادفی ساده بدست آمد.ابزارگردآوری داده ها، پرسشنامه های الف) استاندارد انگیزش تحصیلی هارتر،ب) پرسشنامه خلاقیت تورنس و ج) پرسشنامه محقق ساخته کارایی اپلیکیشن شاد بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها ازآزمون رگرسیون ونرم افزار 24 SPSS استفاده شد.نتایج نشان داد برنامه شاد برخلاقیت وانگیزش تحصیلی دانش آموزان تاثیر مثبتی داشته است؛ ضرایب رگرسیونی برنامه شاد برخلاقیت وانگیزش تحصیلی به ترتیب برابر با 0.190 و 0.245 بدست آمد، اما تاثیر این برنامه بر خلاقیت از لحاظ آماری معنادار نبوده است؛مقدار معناداری این ضریب رگرسیونی برابر با 0.051 شده است که از 0.01 بیشتر می باشد.
تأثیر بازی وارسازی در آموزش معکوس بر تفکر انتقادی دانشجویان رشته مربی کودک دانشگاه فنی حرفه ای شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش بررسی تأثیر استفاده از بازی وارسازی در کلاس درس معکوس بر تفکر انتقادی دانشجویان رشته مربی کودک دانشگاه فنی حرفه ای شهر یزد در بحران کووید 19 و مقایسه آن با روش کلاس درس معکوس معمول است. نوع پژوهش شبه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان رشته مربی کودک دانشکده فنی و حرفه ای دختران یزد به تعداد 150 نفر بودند و دانشجویان ترم دوم رشته مربی کودک دانشکده فنی و حرفه ای دختران یزد در درس اصول سرپرستی در مراکز پیش از دبستان به تعداد 56 نفر به شیوه در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. قبل از شروع کار آموزش از هر دو گروه مورد پژوهش، پیش آزمون (با استفاده از پرسشنامه تفکر انتقادی) گرفته شد. در حین کار به گروه آزمایش، روش آموزش معکوس مبتنی بر بازی وارسازی و به گروه گواه روش آموزش معکوس معمول آموزش داده شد؛ و در پایان آموزش از هر دو گروه پس آزمون (با استفاده از پرسشنامه تفکر انتقادی) گرفته شد. پرسشنامه به کاررفته در پژوهش، پرسشنامه تفکر انتقادی ریکتس است و جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغییره استفاده شده است. نتایج آزمون تحلیل کواریانس (078/657=F، 05/0p<) نشان فرض صفر رد شده است و متغییر مستقل در گروه آزمایش تفکر انتقادی دانشجویان را افزایش داده است. همچنین نتایج آزمون بر سه مولفه تفکر انتقادی نشان می دهد که در گروه آزمایش تفکر انتقادی دانشجویان به طور معنی داری نسبت به گروه دیگر افزایش پیدا کرده است(05/0p<).
رابطه ادراک از صلاحیت حرفه ای معلمان و خودراهبری یادگیری شاگردان در نقش واسطه ای انگیزه پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوی ساختاری از ارتباط میان صلاحیت حرفه ای معلمان و خودراهبری یادگیری شاگردان در نقش واسطه ای انگیزه ی پیشرفت آنها بود. پژوهش به روش، توصیفی و به واسطه شناسایی روابط میان متغیرها در قالب مدل علی، در طرح پژوهش همبستگی انجام پذیرفت. برای این منظور از میان جامعه N=250)( دانش آموزان دختر سال سوم متوسطه نظری شهرستان بندرترکمن در سال تحصیلی 96-95 نمونه ای با حجم 224 نفر برگزیده شده و به سه ابزار خودگزارشی متشکل از مقیاس خودراهبری یادگیری ویلیامسون(2007) و پرسشنامه ی انگیزه پیشرفت(ACMT) و پرسشنامه تعدیل شده صلاحیتهای حرفه ای معلمان( کریمی،1388) پاسخ دادند.برای تحلیل داده ها از تحلیل همبستگی پیرسون استفاده شد و به منظور آزمون برازش مدل های مفروض و برآورد ضرایب اثر مستقیم، غیر مستقیم و کل، از تکنیک تحلیل مسیر با روش بیشینه احتمال استفاده شد. یافته های پژوهش معناداری اثر مستقیم ادراک از صلاحیت حرفه ای معلمان بر خودراهبری یادگیری دانش آموزان و اثر مستقیم ادراک دانش آموزان از صلاحیت حرفه ای معلمان بر انگیزه پیشرفترا نشان داده و به واسطه رابطه غیر مستقیم آنها نیز تائید کننده نقش واسطه ای انگیزه پیشرفت در میان آنها است. یافته های پژوهش همچنین برازش مناسبی از الگوی پیشنهادی را ارائه کرده و بر اساس آن ادراک دانش آموزان از صلاحیت حرفه ای معلمان توانست با واسطه گری انگیزه پیشرفت، 41 درصد از واریانس خودراهبری یادگیری دانش آموزان را پیش بینی نماید.
رابطه ی استرس ناشی از انتظارات تحصیلی با شیفتگی تحصیلی وامید تحصیلی در دانش آموزان دختر دوره دوّم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر رابطه انتظارات تحصیلی با شیفتگی تحصیلی وامید تحصیلی در دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه است. طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم ناحیه ۲ تبریز در سال ۱۴۰۱-۱۴۰۰ تشکیل بودند که از بین آن ها 406 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از پرسش نامه های استرس ناشی از انتظارات تحصیلی آنگ وهوان(۲۰۰۶) و شیفتگی تحصیلی مارتین وجکسون(۲۰۰۸) و امید تحصیلی سامانی وسهرابی(۲۰۱۱) بود. داده های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه (گام به گام) تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین استرس ناشی از انتظارات تحصیلی با شیفتگی تحصیلی رابطه منفی و معناداری وجود دارد (001/۰P ‹)، از سویی بین استرس ناشی از انتظارات تحصیلی با امید تحصیلی رابطه ای مشاهده نشد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که شیفتگی تحصیلی و امید تحصیلی 13% از واریانس مربوط به استرس ناشی از انتظارات تحصیلی را پیش بینی می کنند. بنابراین ضروری می باشد که در جهت دادن آگاهی به اولیا و معلمان دانش آموزان آنان را از عواقب و پیامد های سوء استرس ناشی از انتظارات تحصیلی آگاه ساخته ودر این زمینه کارگاه هایی برگزار گردد تا شیفتگی تحصیلی وامید تحصیلی در دانش آموزان افزایش واسترس ناشی از انتظارات تحصیلی کاهش یابد.
پیش بینی اهمال کاری تحصیلی بر اساس تاب آوری تحصیلی، عدم تحمل بلاتکلیفی، کمال گرایی مثبت و منفی: نقش واسطه ای اجتناب تجربه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی اهمال کاری تحصیلی بر اساس تاب آوری تحصیلی، عدم تحمل بلاتکلیفی، کمال گرایی مثبت و منفی با نقش واسطه ای اجتناب تجربه ای بود. روش این تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری را کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه پیام نور اصفهان تشکیل دادند که در نیمسال اول تحصیلی 99-1398 مشغول به تحصیل بودند. گروه نمونه شامل 200 نفر بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و مقیاس اهمال کاری تحصیلی سولومن و راثبلوم (1984)، پرسشنامه تاب آوری تحصیلی ساموئلز (۲۰۰۴)، پرسشنامه عدم تحمل بلاتکلیفی فریتسون و همکاران (۱۹۹۴)، مقیاس کمال گرایی تری شورت و همکاران (۱۹۹۵) و پرسشنامه اجتناب تجربه ای بوند (۲۰۰۷) را تکمیل کردند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS-22 و AMOS-20 و جهت تائید مدل تحقیق، از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد تاب آوری و کمال گرایی مثبت ارتباط معنادار و معکوس با اهمال کاری تحصیلی و عدم تحمل بلاتکلیفی، اجتناب تجربه ای و کمال گرایی منفی ارتباط معنادار و مثبت با اهمال کاری تحصیلی داشته است (01/0>P). همچنین نقش واسطه ای اجتناب تجربه ای بر رابطه بین عدم تحمل بلاتکلیفی و کمال گرائی مثبت و منفی با اهمال کاری تحصیلی مورد تائید قرار گرفت؛ بنابراین پیشنهاد می شود به منظور کاهش اهمال کاری تحصیلی دانشجویان و جلوگیری از تأثیر آسیب آن در عملکرد تحصیلی، زمینه ارتقاء تاب آوری تحصیلی، کمال گرایی مثبت و کاهش عدم تحمل بلاتکلیفی، کمال گرایی منفی و اجتناب تجربه ای فراهم گردد.
تاثیر آموزش مشغولیت تحصیلی بر توان بخشودگی و افزایش جهت گیری مثبت نسبت به مدرسه در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مشغولیت تحصیلی بر توان بخشودگی و افزایش جهت گیری مثبت دانش آموزان دوره متوسطه انجام شد. روش پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و طرح تحقیق نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دختردوره متوسطه دوم شهر مشهد در سال تحصیلی 1401-1400 بود. در این پژوهش، 30 دانش آموز با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه قرار گرفتند(15 دانش آموز در گروه آزمایش و 15 دانش آموز در گروه گواه). گروه آزمایش مداخله آموزش مشغولیت تحصیلی را طی دو ماه در 12 جلسه 75 دقیقه ای دریافت کرد. پرسشنامه های استفاده شده در این پژوهش شامل بخشودگی احتشام زاده و همکاران(1389)، جهت گیری مثبت نسبت به مدرسه ابوالمعالی و احمدی(1396)بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 23 تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد آموزش مشغولیت تحصیلی بر توان بخشودگی و افزایش جهت گیری مثبت دانش آموزان دوره متوسطه تاثیر معنادار دارد. بدین صورت که این مداخله توانسته به افزایش توان بخشودگی و جهت گیری مثبت دانش آموزان دوره متوسطه منجر شود؛ بنابراین می توان گفت آموزش مشغولیت تحصیلی با بهره گیری از فنونی مانند آشنایی با مفهوم بخشندگی، پذیرش هیجانات، رویارویی با هیجانات، مهارت مسوولیت پذیری فردی و جمعی و خودآگاهی می تواند روشی کارامد برای افزایش توان بخشودگی و جهت گیری مثبت نسبت به مدرسه در دانش آموزان دوره
پیش بینی سازگاری دانش آموزان بر اساس فرهنگ مدرسه ای: نقش میانجی کیفیت زندگی در مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور پیش بینی سازگاری دانش آموزان بر اساس فرهنگ مدرسه ای با نقش میانجی کیفیت زندگی در مدرسه انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی و ازنوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان پسر پایه نهم شهرستان بیرجند در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 2444 نفر بودند که طبق جدول کرجسی و مورگان و با روش نمونه گیری تصادقی خوشه ای چندمرحله ای، 334 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. اﺑﺰار پژوهش، پرسشنامه های فرهنگ مدرسه هیگینز دی الساندرو و ساد (1988)، سازگاری دانش آموزان سینها وسینگ (1993) و کیفیت زندگی در مدرسه ویلیامز و باتن (1981) بودند. از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رویکرد معادلات ساختاری و نرم افزارهایSPSS-26 و AMOS جهت تحلیل داده ها استفاده شد. بررسی ها نشان میدهد تمامی ضرایب مسیر مستقیم مربوط به رابطه بین فرهنگ مدرسه ای با کیفیت زندگی در مدرسه و سازگاری دانش-آموزان، مثبت و معنی دار است(01/0>p). همچنین ضریب مسیر رابطه غیرمستقیم بین فرهنگ مدرسه ای با سازگاری، از طریق متغیر میانجی کیفیت زندگی در مدرسه، در سطح آلفای 01/0 معنی دار است. شاخص برازندگی ریشه واریانس خطای تقریب برابر ۰۷۶/0 و ریشه استاندارد واریانس باقی مانده برابر با ۰۵۴/0 است که نشان دهنده برازش مطلوب مدل است. باتوجه به یافته ها، میتوان از طریق فرهنگ مدرسه ای و کیفیت زندگی در مدرسه، سازگاری دانش آموزان را پیش بینی کرد. لذا نتایج پژوهش دارای تلویحات کاربردی برای مداخلات روانی-تربیتی است که با بهبود کیفیت و شرایط زندگی تحصیلی دانش آموزان در مدرسه و رشد فرهنگ مدرسه ای به کمک مدیران، معلمان و مشاوران مدارس، سازگاری دانش آموزان رشد یابد
نقش هوش معنوی و تنظیم هیجان بر تاب آوری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل مهم در میان راهبردهای روانی موردنیاز برای مقابله با طیف وسیعی از چالش های شخصی، اجتماعی و شناختی در دوره نوجوانی، تاب آوری می باشد. هدف پژوهش، بررسی نقش هوش معنوی و تنظیم هیجان بر تاب آوری نوجوانان دانش آموز در شهر زاهدان بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی .بود. جامعه آماری را7953 پسر و 9463 دختر دانش آموز متوسطه دوم شهرزاهدان در سال تحصیلی 1394-1393 تشکیل داد. نمونه ای به حجم ۳۱۲ نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003)، هوش معنوی کینگ (۲۰۰۸) و تنظیم هیجان (SRI) مارکوس ، ایبانز،روپریز، مویا و اورتت (2005) بود. برای تجزیه وتحلیل رابطه بین متغیرها و پیش بینی تغییرات تاب آوری، روش های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد بین هوش معنوی و تنظیم هیجان با تاب آوری رابطه مثبت معنادار وجود دارد. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که در گام اول متغیر هوش معنوی به تنهایی 12/0 تاب آوری را پیش بینی می کند (۰0۱/۰> P) و در گام دوم هوش معنوی و تنظیم هیجان روی هم 14/0 متغیر تاب آوری را پیش بینی می کنند (۰0۱/۰> P). بر اساس یافته های پژوهش، هوش معنوی و تنظیم هیجان در پیش بینی تاب آوری نقش مثبت و معناداری داشتند و هوش معنوی پیش بین قوی تری برای تاب آوری بود؛ بنابراین پیشنهاد می شود در برنامه های مدارس و مشاوره نوجوانان به تقویت هوش معنوی و تنظیم هیجانی پرداخته شود.
فرا تحلیل اثربخشی آموزش فلسفه به کودکان بر تفکر انتقادی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفکر انتقادی یک فرآیند فکری است که مبتنی بر نتیجه گیری، تصمیم گیری و ترسیم، داده های مرتبط ازجمله تجزیه وتحلیل، توضیح، فرضیه، استدلال و توسعه تفکر است پژوهش حاضر به روش فرا تحلیل و با ترکیب پژوهش های انجام شده در اثربخشی آموزش فلسفه به کودکان انجام شده است. جامعه آماری فرا تحلیل حاضر پژوهش های در دسترس در رابطه اثربخشی آموزش فلسفه به کودکان در تفکر انتقادی در بانک های اطلاعاتی رایانه ای در دسترس موجود در ایران، از قبیل پایگاه علمی جهاد دانشگاهی (SID)، بانک اطلاعات نشریات کشور (مگیران)، پایگاه مجلات تخصصی نور (نورمگز) در بین سال های ۱۳۸۰ تا ۱۴۰۰ و همچنین پایگاه های علمی خارجی Science Direct، PubMed و Google Scholar که در سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۱ منتشر شده اند، می باشد. بر اساس ملاک ورود و خروج برای پژوهش های اولیه و نیز تحلیل حساسیت ۲۵ اندازه اثر از ۲۳ مطالعه توسط نرم افزار CMA موردبررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که، اندازه اثر خلاصه ی مدل تصادفی برابر با ۰/۱ بود که ازنظر آماری معنادار و بیانگر اثربخشی مثبت آموزش فلسفه به کودکان در پرورش مهارت تفکر انتقادی آنان می باشد.بنابرین پیشنهاد می شود که آموزش فلسفه برای کودکان در برنامه های آموزش رسمی قرار گیرد.
طراحی و اعتباریابی بسته آموزش هوش موفق استرنبرگ و اثربخشی آن بر سرزندگی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی بسته آموزش هوش موفق استرنبرگ و اثربخشی آن بر سرزندگی دانش آموزان پایه یازدهم انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی و از نظر پاردایم زیربنایی کمی و کیفی، از نظر هدف، کاربردی بود. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان دختر پایه یازدهم شهرستان زاهدان در سال تحصیلی 1400-1401بود. نمونه پژوهش شامل 60 نفر از دانش آموزان دخترانه فرزانگان شهرستان زاهدان بودند که ابتدا از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه (هر گروه 30 نفر) گمارده شدند. پس از اجرای پیش آزمون دانش آموزان گروه آزمایش به مدت 10 جلسه در معرض آموزش مولفه های هوش موفق قرار گرفتند. سپس داده های مربوط به پس آزمون جمع آوری شد. ابزار پژوهش پرسشنامه سرزندگی تحصیلی (مارتین و مارش، 2008) بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس نشان داد که بین گروه آزمایش و گواه از نظر سرزندگی تحصیلی تفاوت معناداری (1./. p>) وجود دارد. بنابرین معلمان می توانند در سیستم آموزشی خود نظریه هوش موفق استرنبرگ را به عنوان یک روش آموزشی موثر در جهت افزایش سرزندگی تحصیلی دانش آموزان استفاده کنند.