مطالعات روانشناسی تربیتی
مطالعات روانشناسی تربیتی سال چهاردهم پاییز 1397 شماره 31 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضرباهدف بررسی نقش واسطه گری انعطاف پذیری شناختی در حل مسأله اجتماعی با رویکرد به متغیّرهای مهارت های اجتماعی و جوّ عاطفی خانواده انجام شد. بدین منظور 200 نفر (شامل 100 پسر و 100دختر) از دانش آموزان کلاس ششم ابتدایی شهر شیراز با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از مقیاس جوّ عاطفی خانواده (هیل برن، 1964)، مقیاس سنجش مهارت های اجتماعی ماتسون (1983)، پرسش نامه حل مسأله اجتماعی (دیزوریلا، نزو، میدو-الیورس، 2002) و پرسش نامه انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010) استفاده شد. داده ها با استفاده از شیوه آماری تحلیل مسیر، با نرم افزارAMOSمورد تحلیل قرار گرفت و شاخص های برازش مدل استخراج شد. نتایج پژوهش حاضر نشان از برازش مطلوب مدل داشت و در نتیجه مدل مورد پژوهش تأیید شد. علاوه بر این، نتایج نشان داد که متغیّر مهارت های اجتماعی پیش بینی کننده مثبت و معنادار حل مسأله اجتماعی است. همچنین متغیّرهای مهارت های اجتماعی و جوّ عاطفی خانواده، پیش بینی کننده مثبت و معنادار انعطاف پذیری شناختی هستند. از طرف دیگر، انعطاف پذیری شناختی نیز حل مسأله اجتماعی را پیش بینی می کند،اما بین جوّ عاطفی خانواده و حل مسأله اجتماعی، ارتباط معناداری مشاهده نشد؛ ولی نقش واسطه گری انعطاف پذیری شناختی بین مهارت های اجتماعی، و جوّ عاطفی خانواده با حل مسأله اجتماعی تأیید شد.
نقش سیستم های مغزی-رفتاری و تیپ های صبحی-عصری در پیش بینی اختلالات رفتاری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلالات رفتاری به شرایطی اطلاق می شود که رفتارهای کودک متناسب با سن عاطفی و روانی وی نیست و همواره با عوامل زیستی و شخصیتی در ارتباط بوده است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش سیستم های مغزی-رفتاری و تیپ های صبحی– عصری در پیش بینی اختلالات رفتاری در دانش آموزان دوره ابتدایی است. روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود و نمونه پژوهش 180 دانش آموز دوره ابتدایی شامل پایه ها ی چهارم، پنجم و ششم بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های سیستم های مغزی-رفت اری کارور و وایت، صبحی– عصری هورن- آستبرگ و اختلال رفتاری راتر(فرم والدین)استفاده شد و داده های گرد آوری شده با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان دادند که اختلالات رفتای با مؤلفه حساس به پاداش (01/0 > p، 45/0- = r) و سائق (01/0 > p، 52/0- = r) از سیستم فعال سازی رفتاری و مؤلفه صبحی- عصری بودن (01/0 > p، 28/0- = r)، رابطه منفی؛ اما با مؤلفه جستجوی سرگرمی (01/0 > p، 36/0 = r) و حساسیت به تنبیه (01/0 > p، 59/0 = r)، رابطه مثبت دارد. همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که سیستم بازداری رفتاری می تواند اختلالات رفتاری دانش آموزان را پیش بینی کند.به نظر می رسد هرچه سیستم بازداری رفتاری فعال تر باشد و افراد گرایش به تیپ های عصری داشته باشند، اختلالات رفتاری بیشتری نمایان می شود.
تأثیر آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر سرزندگی تحصیلی، خودتنظیمی تحصیلی و ذهن آگاهی دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر سرزندگی تحصیلی، خودتنظیمی تحصیلی و ذهن آگاهی دانش آموزان دبیرستانی بود. روش پژوهش آزﻣﺎیﺸی ﺑﺎ ﻃﺮح پیش آزﻣﻮن-ﭘﺲآزﻣﻮن ﺑا گروهکﻨﺘﺮل بود. جامعه آماری را همه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر «رابر» در استان کرمان تشکیل دادند که از بین آن ها با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی، 60 دانش آموز انتخاب شدند و به روش تصادفی ساده در دو گروه 30 نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدتهشت جلسه دو ساعتی آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی کابات- زین را دریافت کردند و گروه کنترل جریان عادی آموزشی و تحصیلی خود را سپری می کردند. هر دو گروه پرسشنامه های سرزندگی تحصیلی،راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و سیاهه ذهن آگاهی را قبل و بعد از آموزش به عنوان پیش آزمون وپس آزمون تکمیل کردند. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیّری (مانکووا) نشان داد که آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر سرزندگی تحصیلی، خودتنظیمی تحصیلی و ذهن آگاهی دانش آموزان تأثیر معنا داری دارد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی، روشی اثربخش است و می تواند افزایش سرزندگی تحصیلی، خودتنظیمی تحصیلی و ذهن آگاهی دانش آموزان را درپی داشته باشد. یافته های این پژوهش با توجه به نقش ذهن آگاهی در کاهش آسیب های تحصیلی دارای مضامین کاربردی است.
طراحی و بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه عوامل مؤثر برکاربرد یادگیری الکترونیک در دوره ابتدایی شهرستان کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، طراحی و بررسی ویژگی هایروان سنجیپرسشنامه کاربرد یادگیری الکترونیک در دوره ابتدایی بود. این پژوهش از نوع توصیفی (غیرآزمایشی) است که با استفاده از روش تحلیل عاملی انجام شده است.جامعهپژوهش شامل کلیهمعلمان دوره ابتدایی شهر کرج در سال تحصیلی 1395-1394 به تعداد 33000 نفر بود. روش نمونه گیری، تصادفی ساده و حجم نمونه با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران 295 نفر تعیین شد.ابتدا پرسشنامه اولیه با مطالعه پیشینهپژوهش و مصاحبه از متخصصان و الهام از ابزارهای مشابه و با 75 سؤال تهیه و در میاننمونه 295 نفری پژوهش اجرا شد. سپس، پایایی ابزار با آزمون آلفای کرونباخ و همبستگی سؤال با کل آزمون اصلاح و تأیید شد. با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی، شش عامل شاملِ عوامل سازمانی، سواد اطلاعاتی و فناوری، طراحی آموزشی، منابع آموزشی، عوامل محیطی وعوامل انگیزشی،به عنوان عوامل زیربنایی و تشکیل دهنده تعیین شدند.درنهایت عوامل یادشده با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی نیز بررسی و تأیید شده و 45 سؤال از مجموع 75 سؤال موجود در ابزار اولیه به این شش عامل مربوط شد.
تدوین و اعتباریابی بسته آموزشی مدرسه محور مبتنی بر تئوری انتخاب و تعیین اثربخشی آن بر سرزندگی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف تدوین و اعتباریابی بسته آموزشی مدرسه محور مبتنی بر تئوری انتخاب و تعیین اثربخشی آن بر سرزندگی تحصیلی انجام شد. طرح تحقیق به صورت پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل به تفکیک جنس بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان مدارس عادی دولتی کلاس یازدهم رشته تجربی منطقه 11 آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی 1396-1395 را شامل می شد. داده های تحقیق به روش تمام شماری از 448 دانش آموز گردآوری شد و درنهایت نمونه آماری در دو گروه آزمایش و کنترل به ترتیب شامل 41 و 30 نفر از دانش آموزان، مورد مطالعه قرار گرفت. تدوین بسته در سه مرحله مقدماتی تا پایانی در قالب کتاب کار و راهنمای مدرس در 8 جلسه آموزش 120 دقیقه ای انجام و ارائه شد. برای اعتباریابی بسته از اعتبار محتوایی استفاده شد. ابزار تحقیق مقیاس سرزندگی تحصیلی حسین چاری و دهقانی زاده (1391) بود که برای سنجش سرزندگی تحصیلی در این پژوهش استفاده شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که بسته آموزشی توانسته به صورت معنی داری میزان سرزندگی تحصیلی را افزایش دهد. میانگین نمرات پس آزمون با 20% افزایش از 23.49 به 27.90 رسیده که نشان از رشد قابل ملاحظه ای در سرزندگی تحصیلی دارد. به علاوه میزان سرزندگی تحصیلی بعد از اجرای پس آزمون پیگیری شد و نتایج نشان داد که تغییر محسوسی در نتایج پس آزمون بعد از دو ماه ایجاد نشده است. در تبیین این نتیجه می توان چنین گفت که برنامه آموزشی در طولانی مدت نیز اثربخش بوده است. به عبارت دیگر، بافراگیری اصول تئوری انتخاب، دانش آموزانمسئولانه دست به انتخاب هایجدید برای دستیابی به موفقیت و عملکرد بهتری زده اند.
بررسی رابطه بیش فعالی با میزان حافظه و اختلال دیکته نویسی دانش آموزان پسر ابتدایی شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بیش فعالی با میزان حافظه و اختلال دیکته نویسی دانش آموزان پسر ابتدایی شهر زاهدان در سال تحصیلی 1396-1395 انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانش آموزان بیش فعال پسر مقطع ابتدایی شهر زاهدان بود که از بین آنان 30 دانش آموز که دچار اختلال دیکته نویسی بودند به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه بیش فعالی کانرز و همکاران (1999)، مقیاس هوش وکسلر (1939) و آزمون دیکته نویسی جباری (1395)استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد بین بیش فعالی با میزان حافظه رابطه معکوس و معنادار و بین بیش فعالی با اختلال دیکته نویسی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ بنابراین افزایش بیش فعالی می تواند سبب کاهش میزان حافظه و افزایش اختلال در دیکته نویسی شود.
مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های مطالعه و یادگیری با خودآموزی کلامی بر اضطراب امتحان دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثرگذاری روش آموزش مهارت های مطالعه و یادگیری و روش خودآموزی کلامی بر کاهش اضطراب امتحان، در میان جامعه آماری دانش آموزان دختر پایه پنجم دبستان شهرستان بندر خمیر (استان هرمزگان) بود. ازطریق نمونه گیری در دسترس، سه مدرسه دخترانه ابتدایی شهرستان بندر خمیر انتخاب شده و دانش آموزان مقطع پنجم ابتدایی آن مدارس، با آزمون اضطراب امتحان اسپیلبرگر مورد سنجش قرار گرفتند. افرادی با نمره بالاتر از خط برش آزمون، به عنوان دانش آموزان دارای اضطراب امتحان لحاظ شدند و به سه گروه 15 نفره برای اجرای طرحی نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون، به طور تصادفی گمارده شدند. به گروه اول، آموزش مهارت های مطالعه و یادگیری و به گروه دوم، آموزش خودآموزی کلامی مایکنبام، هر یک در 8 جلسه یک ساعته، داده شد.یک گروه نیز به عنوان گروه گواه، هیچ آموزشی دریافت نکرد. آزمون اضطراب امتحان اسپیلبرگر قبل از شروع مداخله ها و پس از آن (بعد از اخذ امتحانات میان دوره) از دانش آموزان گرفته شد. ازطریق آزمون تحلیل واریانس چند متغیّری و آزمون تعقیبی شفه، تفاضل نمرات پیش آزمون از پس آزمون مورد تحلیل آماری واقع شد. نتایج حاکی از اثربخشی هر دو روش بر اضطراب امتحان و ابعاد شناختی و هیجانی آن و همچنین برتری روش خودآموزی کلامی مایکنبام بر روش آموزش مطالعه و یادگیری بود. با توجه به اثربخشی بیشتر روش خودآموزی کلامی مایکنبام و با توجه به مبانی نظری و شیوه اجرای ساده تر این روش در میان مداخلات رفتاری-شناختی، به نظر می رسد می توان با آموزش وسیع این روش به معلمان و مشاوران مدارس، به کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان مبادرت ورزید.
بررسی مقایسه ای احساس شادکامی دانش آموزان دختر و پسر دوره متوسطه دوم شهرستان زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی مقایسه ای احساس شادکامی براساس جنسیت و پایه تحصیلی در دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهرستان زاهدان بود. نمونه مورد بررسی عبارت بود از 400 نفر (189 نفر پسر و 211 نفر دختر) از دانش آموزان که به روش نمونه گیری چندمرحله ای طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. طرح پژوهش، توصیفی و از مقیاس چند بُعدی رضایتمندی از زندگی دانش آموزان (MSLSS)[1] به منظور اندازه گیری احساس شادکامی استفاده شد. در کنار برخی از شاخص های توصیفی، برای آزمون فرضیه های پژوهش از آزمون های t نمونه های مستقل، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. در کنار توصیف احساس شادکامی دانش آموزان به تفکیک جنسیت و پایه تحصیلی، یافته ها نشان داد که تفاوت معناداری در میانگین شادکامی و ابعاد رضایتمندی از خانواده، دوستان و محیط زندگی بین گروه دختران و پسران وجود دارد. همچنین یافته های به دست آمده از تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که بین چهار پایه تحصیلی، ازنظر متغیّر شادکامی و ابعاد رضایتمندی از مدرسه، محیط زندگی و خود، تفاوت معناداری وجود دارد.
رابطه منبع کنترل با تجربه غرقگی و توانمندسازی روان شناختی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متغیّرهای روان شناختی مانند منبع کنترل، تجربه غرقگی و توانمندسازی روان شناختی از عواملی هستند که در کیفیت بخشی کار معلمان نقش مؤثری ایفا می کنند. پژوهش حاضر، با هدف تعیین رابطه بین منبع کنترل با تجربه غرقگی و توانمندسازی روان شناختی معلمان انجام شده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شاملِ همه معلمان دوره دوم مقطع ابتدایی ناحیه 2 شهر زاهدان (511 نفر) بود که با استفاده از روش تصادفی طبقه ای، 237 معلم به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها سه پرسشنامه کنترل درونی و بیرونی راتر (1966)، پرسشنامه تجربه غرقگی جکسون و اکلند (2002) و توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر (1995) بوده است. نتایج تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد، بین منبع کنترل با مؤلفه های مشوّق درونی، احساس تحول زمان، بازخورد بدون ابهام، اهداف روشن، تمرکز بر وظیفه، ادغام عملکرد آگاهی و چالش–مهارت از تجربه غرقگی رابطه منفی و معناداری وجود دارد؛ درصورتی که این رابطه برای مؤلفه های احساس کنترل و از دست دادن خودآگاهی، مثبت و معنی دار بود. همچنین، نتایج حاکی از آن است که بین منبع کنترل با توانمندسازی روان شناختی معلمان در مؤلفه شایستگی، معنادار است و با سایر مؤلفه ها (مؤثر بودن، معناداری و استقلال)، رابطه معناداری یافت نشد. می توان نتیجه گرفت که هرچه منبع کنترل معلمان درونی تر باشد، هم در حین فعالیت های کلاسی خود تجربه غرقگی بیشتری را ادراک می کنند و هم ازلحاظ روان شناختی توانمندتر هستند.
نقش اشتیاق تحصیلی و شکفتگی در پیش بینی هیجان های تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش اشتیاق تحصیلی و شکفتگی در پیش بینی هیجان های تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر مشهد بود. از آنجا که نوع هیجان های تحصیلی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان نقش اساسی دارد، کسب عوامل مؤثر بر هیجان های تحصیلی حایز اهمیت است. روش مورد استفاده در این تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوره دوم شهر مشهد که در سال تحصیلی 1395-1394 مشغول به تحصیل بودند، تشکیل می دهند. نمونه پژوهش 320 نفر از دانش آموزان شهر مشهد بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند؛ بدین صورت که شهر مشهد به چهار جهت شمال، جنوب، شرق و غرب تقسیم شد، سپس از هر جهت یک دبیرستان و از هر دبیرستان چهار کلاس 20 نفری انتخاب شد. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه هیجان های تحصیلی (پکران و همکاران، 2002)، مقیاس شکفتگی (دینر و بیسواس، 2008) و پرسشنامه اشتیاق تحصیلی (گونیوس و کوزو، 2015) استفاده شد. داده های به دست آمده به وسیله آزمون های آماری توصیفی و آزمون های استنباطی همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند.نتایج نشان داد که بین اشتیاق تحصیلی و شکفتگی با هیجان های مثبت تحصیلی، رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد (001/0≥P). همچنین نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که 48 درصد از واریانس کل هیجان های تحصیلی با اشتیاق تحصیلی و شکفتگی تبیین شد که در این میان متغیّر شکفتگی بیشترین تأثیر را بر هیجان تحصیلی منفی با ضریب بتای 41/0- و بیشترین تأثیر را بر هیجان تحصیلی مثبت با ضریب 35/0 داشت؛ بنابراین با تقویت اشتیاق تحصیلی و شکفتگی و ارتقای عاطفه مثبت، بهزیستی و شادکامی، این احتمال وجود دارد که هیجان های مثبت تحصیلی دانش آموزان نیز افزایش یابد.