مطالعات روانشناسی تربیتی
مطالعات روانشناسی تربیتی سال هفدهم بهار 1400 شماره 41 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی راهبرد آموزش معکوس بر بهبود جهت گیری هدف و مولفه های آن در دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه در درس زبان انگلیسی انجام شد. روش: روش ﭘﮋوﻫﺶ نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آ زمون با یک گروه گواه بود؛ که جامعه ی آماری آن کلیه دانش آموزان دختر پایه دهم تجربی دوره ی دوم متوسطه شهر کلیبر در سال تحصیلی96-95 می باشد؛ که از میان آن ها نمونه ای به حجم 34 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی، 18 نفر در گروه آزمایش و 16 نفر در گواه قرار گرفتند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه ی جهت گیری هدف میدگلی و همکاران(1998) استفاده شد. در ابتدا پرسشنامه به عنوان پیش آزمون بر روی هر دوگروه(آزمایش و گواه) اجرا شد. سپس گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت راهبرد آموزش معکوس؛ و گروه گواه طبق معمول تحت روش سنتی(مستقیم) در درس زبان انگلیسی قرار گرفتند. بعد از اتمام جلسات آموزشی، بر روی هر دو گروه پس آزمون اجرا شد. داده ها با بهره گیری از آمار توصیفی و استنباطی(تحلیل کوواریانس چندمتغیری) تحلیل شدند. یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس نشان دادند، راهبرد آموزش معکوس بر جهت گیری هدف دانش آموزان موثر بوده است(05/0p <)؛ همچنین براساس نتایج، آموزش معکوس برمولفه های اهداف تبحری(001/0p < ،996/27F=) و عملکردی(001/0p < ،550/36F=) تاثیر معنی دار، ولی بر روی اهداف اجتنابی(314/0P= ،048/1F=) تاثیر معنی داری نداشت. نتیجه گیری: این نتایج حاکی از آن است که آموزش معکوس باعث بهبود جهت گیری هدف در یادگیری می شود. بنابراین مطالعه پیگیری برای بررسی بیشتر کاربرد آموزش معکوس در دانش آموزان مختلف و روش های آموزشی ضروری است.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سازگاری اجتماعی و خودتنظیمی یادگیری دانش آموزان دختر دارای اضطراب امتحان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سازگاری اجتماعی و خودتنظیمی یادگیری دانش آموزان دختر دارای اضطراب امتحان اجرا شد. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه مورد مطالعه، کلیه دانش آموزان دختر پایه های یازدهم و دوازدهم دوره متوسطه دوم شهر خمینی شهر به تعداد تقریبی 1693 نفر، در سال تحصیلی 96-1397 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس نقطه برش پرسشنامه اضطراب امتحان ساراسون، نمونه ای به تعداد 28 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه گواه (15 نفر) و گروه آزمایش (13 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه سازگاری اجتماعی سینها و سینگ (1993) و پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری پنتریچ و دی گروت (1990) بود. گروه آزمایش طی 8 جلسه 2 ساعته، تحت مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (هیز، استروسال و ویلسون، 2011) قرار گرفت. گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که مداخله درمانی مبتنی بر تعهد و پذیرش در مؤلفه های سازگاری اجتماعی و خودتنظیمی یادگیری منجر به افزایش معنادار عملکرد در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون گردید (05/0>P)؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که مدارس با به کارگیری مداخله درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد می توانند باعث افزایش سازگاری اجتماعی و خودتنظیمی یادگیری دانش آموزان شوند تا از این طریق دانش آموزان به موفقیت تحصیلی دست یابند.
شناسایی نقش سرعت پردازش ( زمان واکنش و نامیدن خودکار سریع) در آگاهی واج شناختی کودکان با ناتوانی یادگیری خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف، پیش بینی آگاهی واج شناختی براساس سرعت پردازش (زمان واکنش و نامیدن خودکار سریع) در دانش آموزان با ناتوانی یادگیری خواندن انجام شد. روش پژوهش از نوع توصیفی – همبستگی با حجم نمونه 56 نفر از دانش آموزان مراجعه کننده به مراکز ناتوانی یادگیری در سال تحصیلی 99 – 98 بود که با روش نمونه گیری در دسترس و براساس ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند. برای جمع آموری داده ها از فرم دوتایی اطلاعات و تکمیل تصاویر وکسلر شهیم (1373)، آزمون خواندن و نارساخوانی (نما) کرمی نوری و مرادی (1384)، تکلیف زمان واکنش ویلسون و همکاران (2015) و تکلیف سرعت نامیدن خودکار ولف و دنکلا (2005) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که زمان واکنش (01/0 > p ) و سرعت نامیدن خودکار (05/0 > p )توان پیش بینی آگاهی واج شناختی را دارند. به طوری که زمان واکنش 5/11 درصد و سرعت نامیدن خودکار 3/5 از واریانس آگاهی واج شناختی را پیش بینی می کنند. بنابراین توجه به نقش سرعت پردازش در بررسی آگاهی واج شناختی کودکان با ناتوانی یادگیری خواندن ضروری می باشد.
ارتباط شکفتگی و شفقت ورزی به خود در میان دانشجویان ایرانی و سوئدی (مطالعه بین فرهنگی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف مقایسه بین فرهنگی روابط شکفتگی و شفقت ورزی به خود در بین دانشجویان ایرانی و سوئدی انجام شد. روش تحقیق حاضر از نوع همبستگی بود و جامعه تحقیق شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی مهاباد و دانشگاه اپسالای سوئد بود. به منظور دسترسی به هدف پژوهش، 179 دانشجو (99 دانشجوی ایرانی و 80 دانشجوی سوئدی) به مقیاس های شکفتگی سلیگمن تدوین شده توسط سلیمانی و همکاران(1394) و شفقت ورزی به خود نف (2003) پاسخ دادند. روش تجزیه و تحلیل داده ها شامل روش های توصیفی و روش همبستگی پیرسون بود. نتایج نشان داد همبستگی شکفتگی با شفقت ورزی به خود در بین دانشجویان ایرانی معنادار بود(01/0≥P) و در بین دانشجویان سوئدی معنادار نبود (01/0≥P). همچنین در بین دانشجویان ایرانی همه مؤلفه های شکفتگی با مؤلفه های شفقت ورزی به خود ارتباط معنادار بود (01/0≥P) اما در بین دانشجویان سوئدی معنادار نبود (05/0≤P). بنابراین، شفقت ورزی به خود و ابعاد آن (مهربانی و درک خود، مد نظر قرار گرفتن تجارب دشوار شخصی به عنوان بخشی از تجربه مشترک انسانی و ذهن آگاهی) گسترش ابعاد شکفتگی (هیجانات مثبت، مجذوبیت، روابط، معناو پیشرفت) در بر خواهد داشت.
اثربخشی خانواده درمانی شناختی- رفتاری بر عملکرد خانواده زوجین، سازگاری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان پسرآن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی خانواده درمانی شناختی-رفتاری بر عملکرد خانواده زوجین، سازگاری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان پسر آن ها در مقطع متوسطه سال اول تا چهارم دبیرستان نواحی چهارگانه آموزش و پرورش اهواز در سال های 1395-1393 بود. از میان دانش آموزانی که نمره پایینی (یک انحراف معیار کمتر از میانگین) در پرسشنامه سازگاری دانش آموزان دبیرستانی کسب کرده و عملکرد تحصیلی ضعیفی داشتند، خواسته شد به والدین خود اطلاع دهند تا در صورت تمایل به کلینیک تخصصی پرتو (مربوط به محقق) جهت مصاحبه بالینی و شرکت در پژوهش مراجعه کنند. سپس از میان والدینی که بر اساس مصاحبه بالینی و پرسشنامه عملکرد خانواده، دارای عملکرد خانواده ضعیفی بودند و تعداد آن ها 121 نفر بوده است، بر اساس متغیرهای مورد نظر در پژوهش مانند سن، طول مدت ازدواج، وضعیت اجتماعی اقتصادی، عدم ابتلا به بیماری های حاد جسمانی و روانی و سایر متغیرهای مورد نظر در پژوهش، تعداد 40 زوج کاملاً همتا سازی شده والدین دانش آموزان به عنوان نمونه انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه ارزیابی عملکرد خانواده (ابشتاین،1993)، پرسشنامه سازگاری دانش آموزان دبیرستانی (سینها و سینگ، ۱۹۹۳) و شاخص عملکرد تحصیلی برای هر مقطع تحصیلی که شامل معدل کل نمرات همان سال به انضمام معدل کل نمرات سال های گذشته است، به عنوان عملکرد تحصیلی دانش آموزان بوده است. گروه آزمایش 12 جلسه ۴۵ دقیقه ای خانواده درمانی شناختی-رفتاری دریافت کردند، در حالی که گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. در صورت لزوم، دانش آموزان والدین گروه آزمایش در جلسات خانواده درمانی شرکت جستند، اما دانش آموزان والدین گروه کنترل مانند والدین خود تحت مداخله درمانی قرار نگرفتند، لیکن جهت ملاحظات اخلاقی، پس از خاتمه پژوهش به مدت سه جلسه همراه والدین خود، مداخله خانواده درمانی را دریافت کردند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تفاوت معنی داری بین دو گروه آزمایش و کنترل از لحاظ عملکرد خانواده، سازگاری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان آن ها وجود داشته است p <0.001)). در گروه آزمایش، عملکرد خانواده، سازگاری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان به طور معنی داری نسبت به پیش آزمون و گروه کنترل افزایش یافته بود. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که خانواده درمانی مبتنی بر الگوی شناختی-رفتاری بر بهبود عملکرد خانواده زوجین، سازگاری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان پسر دبیرستانی آنها مؤثر بوده است.
اثربخشی مثبت اندیشی بر خود پنداره تحصیلی و اضطراب امتحان دانش آموزان مقطع متوسطه شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی اثربخشی آموزش مثبت اندیشی بر خودپنداره تحصیلی و اضطراب امتحان دانش آموزان مقطع متوسطه شهر زاهدان انجام گرفت. روش انجام تحقیق نیمه آزمایشی از نوع پیش-آزمون- پس آزمون بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان مقطع متوسطه مشغول به تحصیل شهر زاهدان در سال 991398 که تعداد ۳۰ نفر به صورت داوطلبانه و هدفمند انتخاب و سپس به صورت تصادفی و همتا به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه خودپنداره تحصیلی(یسن چن، 2004) و پرسشنامه اضطراب امتحان(فریدمن و بنداس جاکوب، 1997)می باشد. روایی این تحقیق از نوع محتوایی و پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه خودپنداره تحصیلی 92/0 و پرسشنامه اضطراب امتحان 90/0 برآورد گردید. نتایج نشان داد آموزش مثبت اندیشی بر اضطراب امتحان و مؤلفه های آن در دانش آموزان مقطع متوسطه شهر زاهدان مؤثر است. همچنین آموزش مثبت اندیشی بر خودپنداره تحصیلی و مؤلفه های آن در دانش آموزان مقطع متوسطه شهر زاهدان اثربخش بوده است. نتایج آزمونt تک نمونه نیز بیانگر این بود که میزان اضطراب امتحان و خودپنداره تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه شهر زاهدان در سطح مطلوبی است.
رابطه ساختار کلاس درس با مشارکت فعّال دانشجویان در دانشگاه: نقش میانجی گری خودکارآمدی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی در رابطه بین ساختار کلاس درس و مشارکت فعّال دانشجویان در دانشگاه انجام شد. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه های فرهنگیان شهر ارومیه در سال تحصیلی 98-97 به تعداد 700 دانشجو بود که از این میان 248 نفر براساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. به منظور بررسی متغیرهای پژوهش هر یک از شرکت کنندگان، پرسشنامه ساختار کلاس درس الیوت و چرچ (2001)، پرسشنامه مشارکت فعّال وانگ، ویلتواسکلتس (2011) و پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی مکایلرویوبانتینگ (2002) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری به کمک نرم افزار لیزرل استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که مدل با داده های پژوهش حاضر، برازش مناسبی دارد. خودکارآمدی به عنوان متغیر میانجی با مشارکت فعّال همبستگی مثبت (37/0) دارد که در سطح 001/0 معنی دار است، خودکارآمدی با متغیرهای دشواری بر ارزشیابی همبستگی به صورت منفی (29/0-) و مرجعیت به صورت مثبت همبستگی (24/0) معنی دار در سطح 001/0 دارد. یافته ها درمجموع بیانگر آن بود که با ایجاد یک جو مثبت از مدیریت کلاس می توان مشارکت فعّال دانشجویان را در دانشگاه بهبود بخشید و در افزایش خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان، مؤثر واقع شد و آن ها را به تحصیل خوش بین نمود.
اثربخشی آموزش راهبردهای فراشناختی بر خودناتوان سازی تحصیلی و تفکر تأملی دانش آموزان دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای فراشناختی بر خود ناتوان سازی تحصیلی و تفکر تأملی دانش آموزان دوره اول متوسطه بود.پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان دوره اول متوسطه در سال تحصیلی 98-1397 شهر تبریز بودند که تعداد آن ها 25112 نفر بودند که از جامعه حاضر تعداد 50 نفر به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و کنترل (25 نفر برای هر گروه) قرار گرفتند. گروه مداخله در معرض آموزش راهبردهای فراشناختی قرار گرفتند و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های خودناتوان سازی تحصیلی برگاس و جونز (2001) و تفکر تأملی کمبر و لیونگ (2000) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش راهبردهای فراشناختی بر خودناتوان سازی تحصیلی و تفکر تأملی دانش آموزان تأثیر دارد و باعث افزایش تفکر تأملی و کاهش خودناتوان سازی تحصیلی می شود. بنابراین توجه به آموزش راهبردهای فراشناختی نقش مهمی در خودناتوان سازی و تفکر تأملی دانش آموزان دارد.
اثربخشی شناخت درمانی گروهی به روش مایکل فری بر کاهش نشخوارفکری و بهبود افسردگی دانش آموزان دختر دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی شناخت درمانی گروهی به روش مایکل فری بر کاهش نشخوار فکری و بهبود افسردگی در دانش آموزان دختر دبیرستانی بود. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه سوم مقطع دبیرستان مناطق (1-2-3-4) شهر زاهدان در سال تحصیلی 99-98 13 بود که با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای از بین 120 دانش آموز دختر دبیرستانی پایه سوم به کمک سیاهه های افسردگی بک2، سیاهه پاسخ های نشخواری و مصاحبه تشخیصی DSM-5، تعداد 20 دانش آموز واجد شرایط انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (برای هر گروه 10 دانش آموز) قرار داده شدند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 12 جلسه، تحت آموزش شناخت درمانی گروهی به روش مایکل فری قرار گرفتند، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. آزمودنی های هر دو گروه قبل و بعد از مداخله سیاهه های افسردگی (بک، استیر و کاربین، 1988) و پاسخ های نشخواری (نولن-هوکسما و مارو، 1991) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و در سطح آمار استنباطی از تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که بین دو گروه کنترل و آزمایش از نظر نمرات نشخوار فکری (05/0p <) و افسردگی (01/0p <) تفاوت معناداری وجود دارد و آموزش شناخت درمانی گروهی به روش مایکل فری بر بهبود افسردگی و کاهش نشخوار فکری در دانش آموزان گروه آزمایش مؤثر بود. با توجه به یافته های فوق می توان چنین نتیجه گرفت که شناخت درمانی گروهی به روش مایکل فری در کاهش نشخوار فکری و بهبود افسردگی در دانش آموزان دختر افسرده مؤثر است و می توان از آن به عنوان یک روش مداخله ای سود جست.