۱.
هدف: این مقاله به تبیین ارتباط بین حوزه های مدیریت دانش و آموزش از طریق تشریح مؤلفه های بنیادین و ارکان مرتبط با حوزه های پیش گفته در بستر تبیین الگوهای مفهومی تأثیر گذار بین المللی اقدام می نماید. روش پژوهش: این مقاله توصیفی-تحلیلی با تکیه بر روش شناسی تحقیق سندی به بررسی پیشینه پژوهش در ارتباط بین تفکر مدیریت دانش و آموزش در کشور اقدام می نماید و در تشریح این ارتباط به تفسیر و تحلیل الگوهای مفهومی بین المللی تاثیر گذار در تبیین این فرایند می پردازد. یافته ها: آگاهی به عنوان دو زیرساخت اصلی در مقوله یادگیری در امور آموزشی و ایجاد نظام های دانش بنیان در نظر گرفته می شوند. از دیدگاهی دیگر، دانش درونی و بیرونی و ارتباط بین آنها به عنوان مبنایی برای ریشه شناسی تاریخی کاربرد مدیریت دانش در حوزه آموزش تلقی می شود. ارتباط بین انواع دانش، منجر به شکل گیری دانش فردی، گروهی و سازمانی می شود. ارتباط نظام مند و درونی بین حوزه های آموزشی، خصوصا آموزش عالی و فرایند مدیریت دانش را می توان از طریق تبیین ارکان آموزش و چرخه مدیریت دانش، تحلیل کرد. در ریشه یابی این یافته ها، سه الگوی مفهومی معتبر بین المللی، شامل ماتریس تحلیل فرایند دانش و دانایی و تاثیر آن بر یادگیری، مدل مفهومی SECI در فرایند شکل گیری انواع دانش و مدل تحلیلی چارچوب مدیریت دانش در موسسات آموزش عالی مورد تفسیر قرار گرفته اند. نتیجه گیری : فرایند مناسب سازی و تبادل دانش به عنوان ارکان اصلی مدیریت دانش با اهداف امور آموزشی در توانمند سازی دانش محور و دانش افزایی کلیه نقش آفرینان در عرصه آموزش در ارتباط کامل است. به این ترتیب، در هرگونه از برنامه های اشاعه دانش، می بایست محتوای آموزش یعنی دانش و شیوه انتقال آن را از طریق سازوکارهای مدیریت دانش به فراگیر به عنوان استفاده کننده نهایی در نظر گرفت.
۲.
هدف: هدف اصلی این پژوهش بررسی میزان سواداطلاعاتی کتابداران کتابخانه های عمومی شهرستان کاشان با توجه به استانداردهای مدل سواد اطلاعاتی انجمن کتابداران آمریکا بوده است. روش پژوهش: این پژوهش از نوع توصیفی بوده و روش آن به صورت پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش 40 نفر کتابداران کتابخانه های عمومی شهرستان کاشان بود که تمامی افراد به عنوان نمونه مورد مطالعه قرار گرفتند. جمع آوری داده ها از طریق توزیع پرسشنامه بر اساس سه مولفه جایابی، ارزیابی و استفاده موثر از اطلاعات صورت گرفته است. روایی پرسشنامه از طریق کسب نظراز اساتید و صاحب نظران و مقدار آلفای کرونباخ جهت پایایی پرسشنامه، برابر 88/0محاسبه گردیده و تحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار Spss19 صورت گرفته است یافته ها: نتایج این پژوهش نشان می دهد که متوسط مهارت جایابی اطلاعات کتابداران کتابخانه های عمومی شهر کاشان برابر 343/2 و متوسط مهارت ارزیابی اطلاعات کتابداران کتابخانه های عمومی شهر کاشان برابر 308/2 بوده و در سطح مطلوبی می باشد. همچنین، مهارت استفاده موثراز اطلاعات آن ها نیز برابر 025/2 است که نشان از نامطلوب بودن این مهارت در کتابداران کتابخانه های عمومی کاشان دارد. در نهایت، متوسط سواداطلاعاتی کتابداران کتابخانه های عمومی شهر کاشان برابر 287/2 بوده که نشان می دهد وضعیت سواداطلاعاتی نمونه مور دمطالعه در سطح مطلوبی می باشد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، سطح سواد اطلاعاتی کتابداران کتابخانه های عمومی کاشان در وضعیت مطلوبی قراردارد.
۳.
هدف: هدف پژوهش حاضر اطلافرینی به منظور ایجاد کسب و کار اطلاعاتی از دیدگاه کتابداران کتابخانه ملی ج.ا.ا می باشد. روش پژوهش: پژوهش کاربردی حاضر به روش توصیفی- پیمایشی می باشد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ی محقق ساخته استفاده گردید. از بین 320 کتابدار کتابخانه ملی بر اساس جدول مورگان با 95% ضریب اطمینان و 5% خطا 132 نفر انتخاب که 128 پرسشنامه را تکمیل نمودند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی و نرم افزار اس پی اس اس[1] بهره گرفته شد. یافته ها : از دیدگاه کتابداران کتابخانه ملی میزان تهیه و تولید محصولات اطلاعاتی جهت اطلافرینی (39%)؛ میزان بازاریابی محصولات اطلاعاتی در کتابخانه ملی (47%)؛ میزان آشنایی کتابداران با فناوری ها و سیستم های اطلاعاتی (53%)است. نتایج منفی نیز نشان داد که میزان ترغیب کاربران به اطلافرینی (32/0-) است، بنابراین بی توجهی کتابداران به ترغیب کاربران به اطلافرینی در (50%)؛ میزان تولید و توزیع ثروت با اطلافرینی (64/1-) می باشد که بیانگر (48%) عدم توانایی کتابداران در توزیع و تولید ثروت است و نیز میزان توجه کتابداران به مؤلفه های اطلافرینی جهت ایجاد کسب و کار اطلاعاتی (45/0-) می باشد که نشان دهنده (50%) عدم تأثیر کتابداران بر اطلافرینی کاربران به منظور ایجاد کسب و کار اطلاعاتی است. نتیجه گیری : کتابداران به تهیه و تولید محصولات اطلاعاتی، بازاریابی محصولات اطلاعاتی، دانش و مهارت در فناوری های اطلاعاتی، آشنایی کتابداران با فناوری ها و سیستم های اطلاعاتی نسبت به ترغیب کاربران به اطلافرینی، توزیع و تولید ثروت توجه بیشتری نشان داده و در کل تأثیر زیادی بر اطلافرینی به منظور ایجاد کسب و کار اطلاعاتی در خود و کاربران شان نداشته اند. <br clear="all" /> SPSS.[1]
۴.
هدف : هدف شناسایی آسیب های آموزش در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی از منظر متخصصان برنامه ریزی رشته است. روش پژوهش : پژوهش رویکرد کیفی داشته و با استفاده از روش نظریه زمینه ای انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه های عمیق یافته بود و تجزیه وتحلیل و کدگذاری داده ها : باز، محوری و انتخابی، با استفاده از نرم افزار MAXQDA انجام شد. جامعه پژوهش شامل 14 نفر اعضای کمیته برنامه ریزی علم اطلاعات و دانش شناسی و هیئت علمی چهار دانشگاه مختلف که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. یافته ها : عوامل مؤثر بر آسیب شناسی آموزش شامل تجهیزات آموزشی ،زیرساخت های فناوری، عوامل انسانی، برنامه ریزی درسی ، اهمیت موضوعات درسی، فعالیت های حرفه ای، جذابیت رشته، روش تدریس، مشکلات کسب وکار، فقدان منابع مالی، سونامی مدرک گرایی، ضعف بینش اجتماعی شناسایی شدند. نتیجه گیری : رفتارهای اجتماعی،کارآفرینی، تقویت دانش نظری، همگرایی با جامعه،ارزیابی عملکرد، کیفیت فارغ التحصیلان، آموزش مداوم، بازنگری دروس به عنوان راهبردهایی جهت رفع موانع آسیب های آموزش استنتاج شد که به کارگیری راهبردها منجر به پیامدهای پویاسازی آموزش، تعیین شاخص های عملکردی، و آینده نگری خواهد شد. عوامل مؤثر در آسیب شناسی آموزش در قالب الگو ارائه شده است.
۵.
هدف: ترویج و گسترش فرهنگ یکی از وظایف کتابخانه های عمومی هست و از این رو ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ به ﺑﺮرﺳی تاثیر و نقشکﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪﻫﺎى ﻋﻤﻮﻣی منطقه آزاد ماکو در ﺗﻮﺳ ﻌه ﻓﺮﻫﻨ گ ارتباط آن منطقه پرداخته است. روش پژوهش: از نوع کاربردی می باشد که به روش پیمایشی- توصیفی انجام شده است. برای گردآوری داده ها و با هدف پاسخگویی به سؤالات پژوهشی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. ﺣﺠﻢ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺑﺮ اﺳﺎس ﺟﺪول اﻧﺪازه ﺟﺎﻣﻌﻪ و ﻧﻤﻮﻧﻪ کﺮﺟﺴی و ﻣﻮرﮔﺎن ﺗﻌﺪاد 357 ﻧﻔﺮ ﺗﻌییﻦ ﺷﺪ. ﺑﺮاى ﺳﻨﺠﺶ روایی از روایی ﻣﺤﺘﻮایی و ﻧﻈﺮ 5 ﻧﻔﺮ ﻣﺘﺨﺼﺺ اﺳﺘﻔﺎده شده است و ﺑﺮاى ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﭘﺎیﺎیی، روش آزﻣﻮن-ﺑﺎزآزﻣﻮن ﺑﻪ کﺎر ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪ و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss26 استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش ﻧﺸﺎن داد از ﻧﻈﺮ ﭘﺎﺳﺨﮕﻮیﺎن، ﻧﻘﺶ کﻠی کﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪﻫﺎى ﻋﻤﻮﻣی منطقه آزاد ماکو در ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻓﺮهنگ ارتباط بیشتر از حد ﻣﺘﻮﺳﻂ ﺑﻮد. اﻣﺎ ایﻦ ﻣیﺰان در ﻣﺆﻟﻔﻪﻫﺎى ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕی ﺗﺎ ﺣﺪودى ﺑﺎ ﻫﻢ ﻣﺘﻔﺎوت ﺑﻮد. در ﺗﻤﺎﻣی ﻣﺆﻟﻔﻪﻫﺎ ﺑﻪ ﺟﺰ یک ﻣﺆﻟﻔﻪ (ﮔﺴﺘﺮش آﻣﻮزشﻫﺎى ﻓﺮﻫﻨﮕی و ﻫﻨﺮى) ایﻦ ﻧﻘﺶ از دیﺪﮔﺎه کﺎرﺑﺮان کﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪﻫﺎى ﻋﻤﻮﻣی منطقه آزاد ماکو ﺑیﺶتر از ﺣﺪ ﻣﺘﻮﺳﻂ ﺑﻮد. نتیجه گیری: کاربران کتابخانه های عمومی، افزایش میزان سرانه مطالعه و ارتقای سطح دانش را از مهمترین نقش های کتابخانه عنوان کرده اند، در صورتی که نقش کتابخانه ها در گسترش آموزش های فرهنگی و هنری پایین دانسته اند. همه کاربران کتابخانه های عمومی منطقه آزاد ماکو در گروه های سنی ، تحصیلی و شغلی مختلف در مورد مولفه های توسعه فرهنگی اتفاق نظر دارند و نظرات مشابهی را ارائه داده اند.
۶.
هدف : مستندسازی یکی از مهمترین امور در مدیریت دانش است. هدف از انجام این پژوهش، شناسایی موانع مستندسازی تجارب کارکنان کتابخانه های عمومی استان خراسان جنوبی است. روش پژوهش : پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات جزو تحقیقات کتابخانه ای است که از تکنیک های میدانی نیز بهره برده است. این پژوهش از نظر روش، جزو پژوهش های توصیفی- ترکیبی است که از طریق پیمایشی دلفی و تحلیل محتوا (روش کلایزی) انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را کارکنان کتابخانه های عمومی استان خراسان جنوبی تشکیل دادند که 20 نفر از اعضای جامعه به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها در مرحله اول دلفی از روش کلایزی و در دور دوم دلفی از آماره های توصیفی (میانگین و درصد) و همچنین به منظور تحلیل داده های آماری از نرم افزار 16 spss استفاده شد. یافته ها : حاصل تحلیل مصاحبه ها پس از بازبینی و مقایسه به 43 کد رسید. در بازبینی نهایی این کدها در 6 شاخص اصلی قرار گرفتند. در حقیقت 43 مانع اولیه شناسایی شدند که در 6 مانع اصلی قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن است که مجموعه ای از موانع فرهنگی، آموزشی، فردی، ابزاری-زیرساختی، مقرراتی و فناورانه، کارکنان و کارشناسان اطلاعاتی را از امر مستندسازی تجربه بازمی دارد. بر اساس تحلیل های صورت گرفته موانع فردی با سایر موانع ارتباط تنگاتنگی دارد. اصالت/ارزش : موضوع مورد مطالعه و روش انجام این پژوهش دارای اصالت است. نتایج این پژوهش از خروج دانش و تجارب کارکنان از سازمان مربوطه جلوگیری می کند. به کارگیری نتایج این پژوهش کمک خواهد کرد که کتابخانه در زمینه مدیریت دانش و کسب مزیت رقابتی موفق عمل کند.
۷.
هدف: هدف از این پژوهش بررسی رابطه سرقت علمی-ادبی با سلامت معنوی در میان دانشجویان کارشناسی ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های آزاد اسلامی شهر تهران بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش 486 نفر بودند. نمونه گیری به روش نمونه گیری تصادفی ساده انجام شد. حجم نمونه برآوردشده براساس فرمول کوکران برابر 215 نفر محاسبه شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه سرقت علمی-ادبی گوا (2011) و پرسشنامه سلامت معنوی پولوتزین و الیسون (1982) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های توصیفی و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون) با کمک نرم افزار SPSS نسخه 20 استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین سلامت معنوی و سرقت علمی- ادبی دانشجویان کارشناسی ارشد رابطه معناداری وجود داشت. بین رشته تحصیلی دوره کارشناسی با سلامت معنوی و سرقت علمی- ادبی رابطه معنا داری وجود نداشت. همچنین بین بعد وجودی سلامت معنوی و میزان سرقت علمی-ادبی و بعد مذهبی سلامت معنوی و میزان سرقت علمی-ادبی رابطه معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که هرچه سلامت معنوی در میان دانشجویان بیشتر شود، سرقت علمی-ادبی در میان آن ها کاهش می یابد. بنابراین به مسئولان در دانشگاه ها توصیه می گردد با توجه بیشتر به ابعاد سلامت معنوی در بین دانشجویان برای سالم نگه داشتن محیط علمی و ادبی در جامعه تأکید کنند.
۸.
هدف: هدف پژوهش ارائه طرح تدوین الگوی تولید کتاب های حسی لمسی (از دیدگاه کارشناسان تولید و مربیان آموزشی کودکان 3 تا 6 ساله نابینا وکم بینا)است. روش پژوهش: پژوهش حاضر کاربردی و از نوع ترکیبی می باشد. در بخش کیفی جهت به دست آوردن وفاق نظر کارشناسان تولید و نشر کتاب های حسی لمسی، از روش دلفی و در بخش کمّی برای تجمیع نظر مربیان آموزشی به صورت پیمایشی تحلیلی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. ضریب روایی محتوای پرسشنامه بالاتر از 99/0 و شاخص روایی محتوای آن بالاتر از 79/0 گزارش شد. پایایی پرسشنامه نیز براساس ضریب آلفای کرونباخ برابر با 863/0 سنجیده شد. جامعه آماری شامل کلیه 33 کارشناس تولید و نشر کتاب های حسی لمسی می باشد که از بین آن ها 21 کارشناس به عنوان اعضای پانل دلفی در بخش کیفی پژوهش به صورت نمونه در دسترس انتخاب شدند. در بخش کمّی نیز کلیه 76 مربی آموزشی در حال خدمت از 23 مرکز آموزشی در سطح ایران که در ارتباط با کتاب های حسی لمسی فعالیت می کنند، انتخاب شدند. یافته ها: در روش دلفی طی سه مرحله، با توجه به پایین بودن میزان ضریب کندال در دور سوم (565/0) چنین نتیجه گرفته شد که در نهایت فرایند نظرخواهی کارشناسان تولید و نشر، در دور سوم با 37 گویه پرسشنامه متوقف شود. بررسی مقایسه معیارهای تولید کتاب های حسی لمسی از دیدگاه مربیان آموزشی جهت تعیین میزان تأیید آن ها بیان گر آن است که معیار فنی تولید (72%)، معیار محتوا (74%)، و معیار ارائه نیز (72%) مورد تأیید قرار گرفت. در این میان کارشناسان، بیشترین میزان را به معیار محتوا با مقادیر (74%) اختصاص دادند. مربیان آموزشی نیز معیارهای تولید کتاب های حسی لمسی را با مقادیر (72%) مورد تأیید قرار دادند. نتیجه گیری: جهت پی بردن به مهم ترین معیارهای تولید کتاب های حسی لمسی از دیدگاه کارشناسان تولید و نشر و مربیان آموزشی، پس از تجزیه و تحلیل مؤلفه ها و تبدیل آن ها به عامل های جدید، به کمک تحلیل عامل اکتشافی و شاخص کای دوی نسبی و عامل تأییدی برازش شده مقتصد، ارائه الگوی طرح تولید کتاب های حسی لمسی تدوین و پیشنهاد شد.