۱.
هدف: هدف پژوهش تاثیر مدیت دانش بر قابلیت های کارآفرینی دانش در بین اعضای هیات علمی علم اطلاعات و دانش شناسی در ایران با تاکید بر زمینه های کارآفرینی در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی است. روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و همبستگی بود و جامعه آماری آن تعداد 118 نفر از اعضای هیات علمی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی در ایران بودند که براساس سرشماری از پرسشنامه های ارسالی تعداد 90 نفر پاسخگوی سوالات بودند. برای گرداوری اطلاعات از پرسشنامه مدیریت دانش و پرسشنامه محقق ساخته کارآفرینی دانش استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی آموزن t مستقل و تحلیل واریانس بهره گرفته شد. یافته ها: یافته ها نشان داد مدیریت دانش بر قابلیت های کارآفرینی دانش در بین اعضا هیات علمی علم اطلاعات و دانش شناسی تاثیر دارد و استفاده از قابلیت های کارآفرینی دانش در بین اعضای هیات علمی علم اطلاعات و دانش شناسی برحسب ویژگی های دموگرافیک (جنسیت) تفاوت وجود ندارد و بین استفاده از قابلیت های کارآفرینی دانش براساس سابقه کار، مرنبه علمی ،مدرک تحصیلی تفاوت وجود دارد. به میزان سابقه کار،مدرک تحصیلی و مرتبه علمی بالاتر باشد قابلیتهای کارآفرینی بیشتر بود . نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان داد مولفه های ایجاد دانش، ثبت دانش ،پالایش دانش، انتشار دانش، کاربرد دانش بر قابلیت های کارآفرینی دانش تاثیر دارد. همچنین زمینه های کارآفرینی دانش در بین اعضای هیات علمی علم اطلاعات و دانش شناسی در حوزه های آموزشی، پژوهشی، خدمات فنی و فناوری اطلاعات وجود دارد.
۲.
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نگرش متخصصان علم اطلاعات به اجرای راهبردهای حاکمیت داده در برنامه ریزی مجموعه سازی منابع اطلاعاتی کتابخانه های دانشگاه آزاد اسلامی است. روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی _تحلیلی است. جامعه آماری آن 155نفر یعنی تمام کتابداران شاغل در کتابخانه های مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی در سال98 بود. به منظور تعیین حجم نمونه از فرمول نمونه گیری مورگان بهره گرفته شد و تعداد 108 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری پرسش نامه ای محقق ساخته براساس حکمرانی داده ها است. روایی پرسش نامه صوری و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ98درصد محاسبه شده است. داده های پژوهش پس از گردآوری با استفاده از نرم افزارSPSS25، آمار توصیفی، آنوا تک عاملی، لون و اکسل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که نگرش کتابداران در بیشتر مؤلفه های هفت گانه: کیفیت داده، کاربرد داده، فرآیند داده، استاندارد داده، یکپارچگی داده، امنیت داده و مدل سازی داده درباره مجموعه سازی منابع در کتابخانه های مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی باتوجه به سطح تحصیلات، رشته تحصیلی و سابقه ارتباط معناداری ندارند(P>0/05). در بعضی ازمؤلفه ها مانند: کاربرد داده در مجموعه سازی با توجه به رشته تحصیلی و فرآیند داده ها و مدل سازی داده در مجموعه سازی باتوجه به سابقه کاری ارتباط معناداری دارد (p < 0/05). نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد کهکتابداران امکان پیاده سازی و اجرای راهبردهای حاکمیت داده در مجموعه سازی منابع در کتابخانه های مرکزی دانشگاهی بالاتر از حد متوسط یعنی مطلوب ارزیابی می کنند.
۳.
هدف: هدف این پژوهش، تاثیر اقدامات مدیریت منابع انسانی بر مشارکت کارکنان با نقش میانجی تعهد سازمانی در کتابخانه های علوم پزشکی است. روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از منظر روش توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، کارکنان کتابخانه های علوم پزشکی بود که با توجه به فرض محدود بودن جامعه آماری از طریق فرمول کوکران، 113 نفر به عنوان نمونه انتخاب و از طریق نمونه گیری تصادفی ساده پرسشنامه در میانشان توزیع شد. جهت جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه استاندارد، با طیف پنچ گزینه ای لیکرت استفاده شده است. از روش های آماری توصیفی و استنباطی(آزمون کولموگروف-اسمیرنف- سوبل و آزمون همبستگی ناپارامتری اسپیرمن و رگرسیون دو متغیره) جهت تجزیه و تحلیل داده ها و با استفاده از نرم افزار 21spss استفاده شد. یافته ها: نتایج بررسی ضریب همبستگی آزمون اسپرمن بین متغیرهای اقدامات مدیریت منابع انسانی با تعهد سازمانی و مشارکت کارکنان به ترتیب 283/0 و 162/0 و مقدار سطح معناداری (sig) آنها 001/0 وکمتر از سطح خطای 05/0= αبوده که نشان از وجود رابطه معنی داری بین این سه متغیر است. نتایج بررسی نقش میانجی گری تعهد سازمانی در تاثیرگذاری اقدامات مدیریت منابع انسانی بر مشارکت کارکنان از طریق آزمون سوبل بزرگتر از مقدار 96/1 بود. نتیجه گیری: نتایج حاصله از پژوهش، نقش میانجی تعهد سازمانی در ارتباط بین اقدامات مدیریت منابع انسانی و مشارکت کارکنان تایید کرد. به عبارتی اقدامات مدیریت منابع انسانی هم به طور مستقیم و هم به طور غیر مستقیم (از طریق متغیر تعهد سازمانی) بر مشارکت کارکنان تاثیر می گذارد. لذا مدیران کتابخانه های علوم پزشکی با توجه و تمرکز ویژه بر اقدامات مدیریت منابع انسانی از قبیل جذب، آموزش، پاداش و ارزیابی عملکرد می توانند سطح مشارکت و تعهد کارکنان به سازمان را بهبود بخشند .
۴.
هدف : هدف تحقیق حاضر چگونگی استقرار نظام مدیریت دانش در سازمان در جهت حذف بوروکراسی های اداری، موازی کاری و فرایندهای طولانی در انجام فعالیت ها در کتابخانه های دانشگاهی کشور است. روش پژوهش: روش تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ گردآوری اطلاعات، اکتشافی از نوع آمیخته است. جامعه آماری مورد نظر در بخش کیفی را خبرگان حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی در سمت های مدیریتی تشکیل دادند که با روش هدفمند تا 15 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه صورت پذیرفت. همچنین در بخش کمی، جامعه آماری شامل کلیه مدیران کتابخانه های دانشگاهی در سطح کشور هستند که تعداد آن ها برابر است با 1007 نفر و به دلیل پراکندگی جغرافیایی و حجم زیاد جامعه آماری، در این تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای که با تقسیم دانشگاه ها به چهار بخش (شمال، جنوب، شرق و غرب) و فرمول کوکران، حجم نمونه 278 نفر تعیین شد. ابزار پژوهش، پرسشنامه است که روایی آن با نظرات خبرگان و پایایی با آلفای کرونباخ 87/0 تأیید شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از رویکردهای گرندد تئوری و معادلات ساختاری با نرم افزار Pls استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که ابعاد اصلی مدل را، عوامل سازمانی، عوامل مدیریتی، عوامل فردی و عوامل ساختاری تشکیل می دهند و شامل 74 زیرمؤلفه هستند. نتیجه گیری: مدیریت دانش و ابعاد آن به دلیل بهبود فرایندهای کاری و فعالیت های سازمانی باعث افزایش سرعت انجام کارها و کاهش بوروکراسی های اداری، موازی کاری می گردد. جهت پیاده سازی مطلوب و مناسب مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاهی در سطح کشور لازم است تا زیرساخت های لازم در چهار حوزه سازمانی، مدیریتی، فردی و ساختاری مورد توجه قرار گیرند.
۵.
هدف: هدف کلی این پژوهش شناسایی وضعیت آشنایی و پذیرش استاندارد توصیف و دسترسی به منبع (آردی اِی) توسط کتابداران سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی است که با روش پیمایشی میزان آشنایی 18 نفر از کتابداران شاغل در سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی با آردی اِی از طریق پرسشنامه در قبل و بعد از آموزش و میزان پذیرش قواعد از سوی آنان سنجیده است. رواییپرسشنامهاز روشاعتبارمحتوا و در سنجشپایایی آنضریبآلفایکرو نباخ831/.وبیشتراز6/بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها: میزان آشنایی کتابداران نسبت به مفاهیم فهرست نویسی در پیش از آموزش به ترتیب به طور متوسط (65/43 درصد) و سپس کم (02/23 درصد) بوده است. اما پس از برگزاری کارگاه آموزشی یک روزه میزان آگاهی آن ها نسبت به این مفاهیم به متوسط (62/47 درصد) و سپس زیاد (81/23 درصد) تغییر نمود. در کل دیدگاه کتابداران نسبت به پذیرش آردی اِی موافق بوده است. نتیجه گیری: آمادگی و دیدگاه برای پذیرش قواعد توصیف و دسترسی به منبع (آردی اِی) از سوی کتابداران شاغل در کتابخانه های سازمان بالاتر از سطح متوسط است . ضرورت ارائه آموزش های کافی به کتابداران برای بهره گیری از نرم افزار بر اساس تغییرات جدید امتیاز بالایی آورده و جزء اولویت های اصلی قرار می گیرد.
۶.
هدف: هدفپژوهش حاضر بررسی تاثیر اشتراک گذاری مقاله های مجلات ایرانی نمایه شده در پایگاه اسکوپوس در رسانه های اجتماعی از سال 2010 تا 2018 بر شاخص های اثربخشی مقالات است. در این پژوهش قدرت پیش بینی اثر بخشی مقاله ها از طریق شاخص های دگرسنجه ها در شبکه های اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر نوع کاربردی و ازنظر روش نوعی مطالعه از نوع همبستگی بوده و با استفاده از شاخص های دگرسنجه انجام شده است. جامعه پژوهش مقالات مجلات ایرانی نمایه شده در اسکوپوس بود. پایگاه های آلتمتریک اکسپلورر[1] و اسکوپوس در بازه زمانی 2010-2018 جهت گردآوری داده های پژوهش مورد استفاده قرارگرفت. همچنین تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار استنباطی جهت پاسخ به سوال های پژوهش در نرم افزار اس پی اس اس[2] و مایکروسافت اکسل[3] انجام شد. یافته ها : نتایج آزمون همبستگی رتبه ای اسپیرمن نشان دهنده وجود رابطه آماری معنادار و مثبت میان شاخص های فعالیت دگرسنجه و اثربخشی مجله ها بود. قدرت پیش بینی متغییرهای دگرسنجه[4] برای شاخص های اثربخشی متفاوت بودند. نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد که با افزایش به اشتراک گذاری مقاله های مجله های ایرانی نمایه شده اسکوپوس در شبکه های اجتماعی نمایانی و شاخص های اثربخشی مجلات افزایش می یابد. <br clear="all" /> [1] . Altmetric Explorer [2] . SPSS software [3] . Excel software [4] . Altmetrics
۷.
هدف: تعیین رابطه ی استفاده از فناوری سیار با راهبردهای حل مسئله در دانشجویان دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال است. روش پژوهش: پژوهش کاربردی حاضر به روش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال که4976نفر هستند و حجم نمونه مطابق با جدول مورگان 354 نفر برآورد شد که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه فناوری سیار اسلانبای (2008) با ضریب پایایی 81/0 و پرسشنامه راهبردهای حل مسئله کسیدی و لانگ (1996) با ضریب پایایی 77/0 است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های کولموگروف اسمیرنف، شاپیرو-ویلک، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. یافته ها: سهم استفاده از فناوری سیار5/3% راهبرد خلاقیت، 8/3%راهبرد اعتماد،6/4% راهبرد گرایش، 4/4% راهبرد درماندگی، 4/3% راهبرد مهارگری، 4/2% راهبرد اجتناب و در نهایت 9/3% تغییرات راهبردهای حل مسئله در دانشجویان دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال از طریق استفاده از فناوری سیار قابل تبیین بوده است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که با اطمینان 95 درصد بین استفاده از فناوری سیار با راهبردهای حل مسئله در دانشجویان رابطه وجود دارد که برابر با 204/0 واحد است.
۸.
هدف : عوامل انسانی و فکری در هر سازمانی جزء لاینفک و بسیار ارزشمندی محسوب می شوند. در کتابخانه نیز که سازمانی خدماتی است، کتابدار را می توان سرمایه ای دارای جایگاه ویژه تلقی کرد. پژوهش حاضر با هدف دستیابی به میزان صلاحیت های کتابداران کتابخانه های دانشگاهی انجام شده است. روش پژوهش : پژوهش حاضر از نظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات در زمره تحقیقات کتابخانه ای و توصیفی-پیمایشی قرار می گیرد. داده ها به وسیله پرسشنامه گردآوری شد. روایی پرسشنامه مورد تایید متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی قرار گرفت. به منظور بررسی پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شد. پایایی پرسشنامه نیز .84% گزارش شد و بر این اساس تایید شد. کتابداران کتابخانه های دانشگاهی دانشگاه های دولتی شهر تهران جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. جهت نمونه گیری از روش نمونه گیری تلفیقی متوالی استفاده و 60 پرسشنامه میان کتابداران توزیع شد. به منظور پاسخگویی به سوالات، از آماره های توصیفی(میانگین و فراوانی) استفاده شد. نرم افزار spss به منظور تحلیل توصیفی داده ها مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها : یافته ها نشان داد که صلاحیت های مدیریتی با میانگین(4/3) در حد متوسط، صلاحیت های جستجوی اطلاعات با میانگین(16/4) در وضعیت خوب، صلاحیت های فناوری اطلاعات با میانگین(02/3) در وضعیت متوسط، صلاحیت های پژوهشی با میانگین(17/1) در وضعیت بسیار بد، صلاحیت های ارتباطی با میانگین(87/3) در وضعیت متوسط، و صلاحیت های فردی و اخلاقی با میانگین(48/3) در وضعیت متوسطی قرار دارند. نتیجه گیری : به طور کلی، می توان مدعی شد که صلاحیت های کتابداران با میانگین 18/3 در وضعیت متوسط قرار دارد. نیاز است مسئولان و متولیان امر با برگزاری دوره های مختلف، صلاحیت های کتابداران را ارتقاء داده و بهبود بخشند.