Journal of Rescue and Relief (امداد و نجات)

Journal of Rescue and Relief (امداد و نجات)

Journal of Rescue and Relief (امداد و نجات) دوره هشتم زمستان 1395 (2017 م) شماره 4 (پیاپی 32) (مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

مقالات

۱.

تحلیل محتوای کتاب درسی دوره متوسطه با تأکید بر میزان توجه به آموزش کمک های اولیه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۳۰۵ تعداد دانلود : ۱۰۷
مقدمه: هدف پژوهش، بررسی جایگاه آموزش کمک های اولیه، در کتاب های درسی دوره متوسطه اول و دوم بود. با توجه به آمار بالای سوانح در کشور و تلفات بالا در حوادث سر صحنه و معلولیت های به تبع آن، لزوم آشنایی دانش آموزان با مهارت های فوق، و گنجاندن آنها در کتاب های درسی ضروری به نظر می رسد. روش: روش به کار رفته در پژوهش فوق از نوع تحلیل محتوا می باشد. ابزار پژوهش سیاهه تحلیل محتوا می باشد که دارای 21 مولفه می باشد روایی ابزار، توسط هفت تن از اساتید و کارشناسان تایید شد. و پایایی آن نیز براساس روش اسکات برابر 80 درصد می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل 200جلد کتاب درسی و نمونه آماری شامل 33 جلد می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از سنجش فراوانی وروش آنتروپی شانون استفاده شد. یافته ها: در کتاب های دوره متوسطه اول درکتاب آمادگی دفاعی پایه نهم در قالب 2 صفحه و در کتاب های عمومی – الزامی دوره متوسطه دوم نیز، در کتاب آمادگی دفاعی در 12 صفحه به مقوله کمک های اولیه اشاره و در کتاب های فنی حرفه ای دوره متوسطه دوم تنها کتابی که به آموزش کمک های اولیه پرداخته است کتاب ایمنی و کمک های نخستین می باشد . علاوه براین بار اطلاعاتی و ضریب اهمیت تمامی مولفه برابر صفر می باشد. نتیجه گیری: با توجه به ضعف کتاب های درسی، پررنگ تر شدن مباحث کمک های اولیه، اختصاص کتابی مستقل به آن، ارایه سازماندهی مارپیچی برای تداوم بیشتر، طراحی برنامه درسی کمک های اولیه و در نهایت مساعدت کارشناسان هلال احمر جمهوری اسلامی ایران ، در تدریس مباحث یاد شده ضروری به نظر می رسد.
۲.

سنجش اثربخشی دوره های آموزش مدیریت بحران پایه در جمعیت هلال احمر بر اساس مدل کرک پاتریک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۱۸۸ تعداد دانلود : ۱۴۳
مقدمه: رشد حرفه ا ی یکی از دغدغه های امروز مدیران سازمان ها در بحث توسعه و آموزش کارکنان است. بررسی و آگاهی از کیفیت آموزش و نیز نتایج و بازده آموزش مدیران برای فرایند آموزش ضروری است که بدین طریق حلقه آموزشی تکمیل می شود. از این رو، ارزشیابی در مورد کیفیت آموزش ، پیش نیاز یک سیستم آموزشی موفق است. روش : تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری تمامی معاونان و مدیران شعب مناطق 9 گانه استان های کشور (460نفر) در سال 1395 هستند. تعداد نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد (210) نفر است که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار تحقیق ، دو پرسشنامه محقق ساخته براساس مدل کرک پاتریک است. روایی صوری و محتوایی آن با استفاده از نظر اساتید دانشگاه ، خبرگان و کارشناسان آموزش تأیید شد. ضریب پایایی با استفاده از روش آلفای کرونباخ برای ابزارهای اول و دوم 96/0 و 90/0 به دست آمد. در تحلیل داده های کمّی از آمار توصیفی فراوانی و درصد ، میانگین، انحراف معیار و آمار استنباطی t تک نمونه ای ، آزمون فریدمن برای رتبه بندی موضوعات آموزشی و t وابسته یا زوجی استفاده شد. یافته ها: با توجه به یافته ها، کیفیت برگزاری دوره های آموزشی مدیریت بحران پایه در سطح واکنش با میانگین 14/4 و سطح یادگیری با میانگین 08/4 در سطح مطلوب ارزیابی شده است. نتایج t تک نمونه ای برای تعیین معنی داری اثربخشی آموزش در سطح واکنش و یادگیری نشان داد t محاسبه شده در سطح 05/0=α معنی دارست. اولویت بندی موضوعات آموزشی در سطح واکنش و یادگیری نشان داد که بالاترین رتبه مربوط به موضوع آموزشی مقدمه ای بر مدیریت و فرماندهی سانحه و کم ترین امتیاز مربوط به موضوع شناخت سوانح با تأکید بر سوانح شایع ایران می باشد. محاسبه t وابسته یا زوجی نشان داد که میانگین نمره پیش آزمون 98/6 و میانگین نمره پس آزمون 76/7 است. مقدار تی جدول با درجه آزادی 209 در سطح 05/0p< معنی دار است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که دوره آموزشی مدیریت بحران پایه در دو سطح واکنش و یادگیری طبق مدل کرک پاتریک اثربخش بوده است. بین میانگین پیش آزمون و پس آزمون نمونه ها در سطح 05/0p< تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین، از نظر شرکت کنندگان میزان کیفیت دوره های آموزشی و کل دوره در سطح مطلوب ارزیابی شده است.
۳.

ارزیابی میزان تاب آوری کالبدی سکونتگاه های روستایی از دیدگاه دهیاران (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان مریوان)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۲۴۴ تعداد دانلود : ۸۹
مقدمه: امروزه تاب آوری به عنوان رویکرد جدیدی در راستای مدیریت بحران ها و مخاطرات روستایی و کاهش آسیب پذیری، اصلی پذیرفته برای برنامه ریزان توسعه است. در میان ابعاد مختلف ساختار روستایی بعد کالبدی به دلیل تاثیری که در مدیریت مخاطرات روستایی دارند اهمیتی دو چندان دارد. روش: پژوهش کاربردی حاضر به منظور سنجش سطح تاب آوری کالبدی نواحی روستایی بخش مرکزی شهرستان مریوان انجام شد. این پژوهش به لحاظ روش، توصیفی- تحلیلی می باشد جهت گردآوری داده ها در بخش نظری از منابع کتابخانه ای و در بخش میدانی از توزیع پرسشنامه در میان 50 نفر از دهیاران (نمونه گیری تصادفی) بهره گرفته شده است. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری t تک نمونه ای، رتبه ای فریدمن، تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون شفه و توکی نشان داد که سطح تاب آوری کالبدی روستاهای منطقه مورد مطالعه در 8 شاخص مورد بررسی در سطح رضایت بخش نمی باشد. از میان شاخص های تاب آوری کالبدی هم شاخص طراحی ساختمان ها دارای مطلوبترین و شاخص وضعیت مکان های عمومی و خدماتی دارای نامطلوبترین وضعیت می باشند. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که در شاخص های مورد بررسی سطح تاب آوری کالبدی روستاها در سطح مناسبی قرار ندارد و تاب آوری کالبدی روستاها با میزان جمعیت و موقعیت طبیعی قرارگیری آنها قابل تبیین است.
۴.

مکان یابی پایگاه های اسکان اضطراری با توجه به نقش ساختمان های تأثیرگذار (محله چیذر تهران)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۱۴۵ تعداد دانلود : ۱۲۶
مقدمه: با توجه به اینکه وقوع زلزله های شدید همواره باعث بی سرپناه شدن جمعیت زیادی می شود، لذا اولین و مهم ترین نیاز اساسی آسیب دیدگان زلزله داشتن یک سرپناه است. این تحقیق با هدف ارائه الگویی برای تخصیص پایگاه های اسکان اضطراری موجود در محله برای زلزله زدگان و با درنظرگرفتن نقش ساختمان های تأثیرگذار انجام شده است. روش: این پژوهش به لحاظ ماهیت مطالعه از نوع موردی (محله چیذر در منطقه یک شهرداری تهران) و به لحاظ هدف از انواع پژوهش های کاربردی است. برای ارزیابی آسیب پذیری و تخمین خسارات، تلفات، مجروحان و بی سرپناهان احتمالی از روش جایکا (JICA)، کوبرن اسپنس و منصوری و نیز منحنی های شکنندگی جایکا و برای برآورد ظرفیت اسکان و تأمین نیاز های اولیه بی سرپناهان احتمالی از استاندارد های اسفیر استفاده شده است. یافته ها: در ارزیابی ساختمان های محله مورد نظر مشخص شد که 32 درصد آسیب پذیری اندک، 6 درصد آسیب پذیری متوسط و 33 درصد آسیب پذیری نسبتاً بالا و 29 درصد باقی مانده که مصالح بنایی هستند، آسیب پذیری بالایی دارند. پس از شناسایی فضا های باز، مناسب ترین مکان ها براساس دسترسی مناسب تر و دوری از ساختمان های خطرآفرین انتخاب و ظرفیت هر یک تخمین زده شد و با توجه به جمعیت افراد بی سر پناه و فاصله پایگاه های اسکان از محل سکونت، به افراد بی سرپناه تخصیص داده و پس از آن تأمین غذا و نیاز های اولیه برآورد شد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج، بیشترین تعداد افراد بی سرپناه مربوط به بخش جنوبی محله چیذر می باشند که بافتی فرسوده و ساختمان های بنایی دارد. با توجه به اینکه بین فضای مسکونی آسیب پذیر و فضا های باز محله فاصله زیادی وجود دارد، لذا ایجاد یا اصلاح راه های دسترسی مناسب بین محل های مسکونی و فضا های باز امری ضروری است. در ضمن، برخی از فضا های باز محله به بخش خصوصی تعلق دارد و باید قبل از وقوع زلزله برای کسب توافق و استفاده در شرایط اضطراری با صاحبان این فضا ها مذاکره هایی انجام شود.
۵.

ارائه الگو برای توسعه مراکز علمی کاربردی جمعیت هلال احمر با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۹۱
مقدمه: مؤسسه و مراکز علمی کاربردی هلال احمر برای آمادگی در مواجهه با عدم قطعیت های تأثیرگذار در زمینه حوادث و سوانح کشور، باید الگویی برای توسعه سرلوحه خود قرار دهند از این رو هدف این مقاله ارائه الگوی توسعه آنها می باشد. روش: پژوهش حاضر آمیخته، توصیفی وکاربردی است. در بخش کیفی پژوهش (بخش اول)، 24نفر از نخبگان علمی کاربردی و آینده نگاری و توسعه آموزش عالی به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه شد، الگوی اولیه توسعه از مصاحبه ها حاصل شد. ابزار پرسشنامه با 84 گویه برای اعتبارسنجی الگو تهیه شد. آلفای کرونباخ تمامی مؤلفه ها بالاتر از 7/0 شد که بیانگر هماهنگی درونی گویه ها و پایایی قابل قبول پرسشنامه بود. جامعه آماری بخش کمی پژوهش (بخش دوم) 2071 نفر بود که 325 نفر بر اساس جدول مورگان و به وسیله نمونه گیری تصادفی طبقه ای از میان رؤسای مراکز علمی کاربردی هلال احمر استان ها (به نسبت مدرسان هر مرکز)، مدیران گروه و اعضای هیأت علمی و اساتید مدعو مؤسسه انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با رویکرد تحلیل عاملی تأییدی با کاربرد نرم افزار لیزرل انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که بار عاملی استاندارد برای سنجش قدرت رابطه بین عامل های، آموزش و پژوهش کاربردی، اشتغال و کارآفرینی، برنامه ریزی با رویکرد آینده نگاری، آمایش سرزمین، مالی و بودجه و نیز تناسب زیرساخت ها، با گویه ها در تمامی موارد بزرگ تر از 3/0 بود و آماره t نیز در سطح اطمینان 5 درصد مقداری بزرگ تر از 96/1 بود. نتیجه گیری: به منظور ارائه الگویی بهینه برای توسعه مؤسسه و مراکز جمعیت هلال احمر ضروریست شش مؤلفه آموزش و پژوهش کاربردی، اشتغال و کارآفرینی، برنامه ریزی با رویکرد آینده نگاری، آمایش سرزمین، بحث مالی و بودجه و تناسب زیرساخت های توسعه نسبت به سایر مؤلفه ها در اولویت قرار گیرند.
۶.

مکان یابی نقاط مناسب کمک و فرود هلیکوپتر در چارچوب مدیریت بحران (مطالعه موردی: استان لرستان)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۲۰۸ تعداد دانلود : ۱۱۳
مقدمه: از مهم ترین برنامه های مدیریت بحران، عملیات به موقع و مؤثر امداد و نجات است. این تحقیق با هدف انتخاب مناسب ترین و سریع ترین مسیر برای امدادرسانی هوایی به آسیب دیدگان مخاطرات طبیعی در استان لرستان انجام گرفته است. روش: در این مقاله، برای مکان یابی نقاط مناسب فرود هلیکوپتر در مواقع رخداد خطر و مدیریت بحران از نقشه نقاط مخاطره آمیز استان لرستان استفاده گردید و بدین صورت نزدیک ترین نقاط فرود به این پهنه های پرخطر مکان یابی شد. در این مدل فاکتورهای محیطی مانند کاربری اراضی، فضای محاط[1] بر سطح و شیب اعمال شده است. یافته ها: با توجه به نتایج، به استثنای جنوب شرقی استان، توزیع مکانی مناسبی از نقاط فرود هیلکوپتر در استان وجود دارد. این درحالیست که نتایج ارزیابی خطر محیطی نشان می دهد که این مناطق، پتانسیل خطر بالایی دارند، به همین منظور باید از بین آنها مناطق مشخصی را از طریق عملیات میدانی برای امداد در زمان های اضطراری بررسی و آماده سازی کرد. در آخر، پهنه های تهیه شده با تصویر ماهواره ای تطبیق داده شد تا نتایج مدل راستی آزمایی شود. بحث و نتیجه گیری: براساس خروجی مدل، نیمه شرقی و نیمه جنوبی استان به سه دلیل عمده 1) شیب، 2) سیستم آب و هوایی و 3) گسل های فعال از دیگر بخش های استان پرمخاطره تر است. این مناطق به دلیل ناهمواری برای فرود هلیکوپتر شرایط نامناسب تری دارند. لذا برحسب پراکنش جغرافیایی و فاصله از مراکز امداد رسانی باید در این مناطق، نقاط فرود ویژه احداث شود. [1] surrounded
۷.

ارزیابی تلفات انسانی ناشی از زلزله بر اساس سطوح تریاژ در شهر قم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۱۸۱ تعداد دانلود : ۱۱۹
مقدمه: کشور ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی و وسعت و تنوع اقلیمی یکی از کشورهای بلاخیز جهان است. از آنجا که این زلزله بدون هشدار قبلی رخ می دهد هرگونه امدادرسانی به افراد آسیب دیده را با مشکل مواجه می کند. از این رو، پیش بینی مناطقی که بیشترین آسیب را دارند به مدیریت بهتر این بلای طبیعی کمک می کند. لذا این مطالعه با هدف ارزیابی تلفات انسانی ناشی از زلزله بر اساس سطوح تریاژ در شهر قم انجام می شود. روش: داده های مورد نیاز برای تعیین تعداد و شدت آسیب ها از جمله زمان وقوع حادثه و پارامتر های مربوط به آن، داده های مربوط به مطالعات سازه ها و سطح آسیب آنها و جمعیت و کاربری هریک از سازه ها، از نقشه های GIS شهر قم استخراج و بعد از ورود به نرم افزار سلنا تحلیل و آنالیز شد. یافته ها: آنالیز داده ها نشان داد که در صورت وقوع زلزله، بیشترین آسیب در هر 4 سطح، در منطقه 6 و کمترین آسیب های جانی در منطقه 8 شهر قم رخ می دهد و بیشترین میزان آسیب دیدگی در سطح سه و در ساعت 2 بامداد است. نتیجه گیری: پیش بینی تعداد صدمات احتمالی و تأمین امکانات و تجهیزات با توجه به منطقه ای که بیشترین درگیری را از لحاظ تعداد افراد آسیب دیده خواهد داشت، یکی از راه های مؤثر برای کاهش آسیب های ناشی از زلزله محسوب می شود.
۸.

ارزیابی مخاطرات دمایی منطقه جنوب شرق ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۲۸۸
مقدمه: زیر بنای مدیریت بحران و سوانح طبیعی بر پیش آگاهی قبل از وقوع رخداد بنا نهاده شده است. اتخاد تمهیدات لازم برای کاهش ریسک مخاطرات اقلیمی همواره مورد توجه بوده است. هر ساله مخاطرات مختلفی در ایران رخ می دهد. مخاطرات اقلیمی براساس چشم اندازهای جغرافیایی هر منطقه از کشور، با ریسک مالی و جانی خاصی همراه می باشند. در منطقه جنوب شرق ایران با توجه به موقعیت جغرافیایی و چشم انداز طبیعی منطقه، مخاطرات دمایی بیشتر خودنمایی می کنند. تحقیق حاضر با هدف بررسی و تعیین الگوی مکانی مخاطرات دمایی براساس تحلیل های مکانی در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی انجام شده است. روش: این مطالعه از نوع تحقیقات کاربردی با روش اسنادی- آماری می باشد. در این خصوص از پایگاه داده بلندمدت کمینه ها و بیشینه های دمایی ایستگاه های هواشناسی در دوره آماری (1394-1379) به منظور سنجش مخاطرات دمایی شامل امواج گرمایی (شدید، متوسط، ضعیف، مجموع)، سوزباد (شدید، متوسط، ضعیف ومجموع) و یخبندان (تابشی، وزشی و مجموع) استفاده گردید. در ادامه رابطه بین مخاطرات دمایی و شرایط جغرافیایی براساس مدل همبستگی پیرسون در محیط نرم افزار SPSS بررسی گردید و سپس با استفاده از قابلیت های سامانه اطلاعات جغرافیایی(GIS)، مناطق با مخاطرات دمایی یکسان به صورت پهنه های مختلف مشخص شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بالاترین رخداد مخاطره امواج گرمایی شدید در شمال استان سیستان و بلوچستان در منطقه زابل و زهک رخ داده است. بالاترین فراوانی وقوع مخاطره سوزباد، در بخش مرکزی استان متمایل به شمال شرق با محوریت ایستگاه های زاهدان و خاش مشاهده شد. بیشترین تراکم وقوع مخاطره یخبندان های تابشی در ناحیه شرقی استان منطبق بر محور زاهدان، خاش و سراوان بوده است. در نواحی شرقی و مرکزی منطقه سیستان و بلوچستان، رخدادهای بیشتری از انواع یخبندان را تجربه می کنند. از شمال به جنوب منطقه از فراوانی و شدت یخبندان ها کاسته می شود. نتیجه گیری: وقوع مخاطرات دمایی یکی از ویژگی های بارز مناطق خشک می باشد. مخاطرات دمایی به خصوص امواج گرمایی و سوزبادها تابع مؤلفه های مکان هستند و با تغییرات عرض جغرافیایی و ارتفاع رفتار متغیری از خود نشان می دهند. به طوری که زاهک و زابل بیشترین امواج گرمایی با ارتفاع کمتر و خاش و زاهدان بیشترین سوزبادها را دارند. مناطق نزدیک به نوار ساحلی مانند نیک شهر و چابهار از مخاطرات دمایی کمتری برخوردارند. شناسایی و تعیین الگوی فضایی مخاطرات دمایی برای اتخاذ تصمیم های کارآمد و پیاده سازی برنامه های پیشگیرانه قبل از وقوع بحران حائز اهمیت است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۶