۱.
مقدمه: آموزش و پژوهش در مسائل امدادی و ارتقای سطح امدادرسانی زمینه مناسبی را برای کسب آمادگی امدادگران و بهینه سازی امر امداد و نجات فراهم می کند. این مقاله با هدف طراحی الگوی نظام جامع آموزش های تخصصی امدادگران و نجات گران جمعیت هلال احمر تدوین شده است. روش ها: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، توسعه ای و از نظر نحوه گردآوری داده ها در زمره تحقیقات غیرآزمایشی است و به صورت توصیفی- پیمایشی انجام شده است. ضمناً در این پژوهش از روش ترکیبی (تحقیق کیفی و کمّی) استفاده شده است. در این خصوص ابتدا با مطالعه و تحلیل اسناد و انجام مصاحبه های عمیق با 11 نفر از مدیران و کارشناسان آموزش جمعیت هلال احمر (به صورت هدفمند) به ترسیم وضع موجود آموزش هلال احمر پرداخته شده و آسیب های موجود در نظام آموزش های تخصصی شناسایی شده است. سپس با تحلیل وضع موجود، آسیب های احصا شده و ادبیات علمی، الگوی مطلوب آموزش های تخصصی جمعیت طراحی گردید. الگوی طراحی شده از طریق پرسشنامه و با نظرات متخصصان آموزش های تخصصی در هلال احمر مورد اعتبارسنجی قرار گرفته است. روایی ابزار از نوع روایی محتوایی و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ (ضریب آلفای محاسبه شده برای مؤلفه های مختلف نظام آموزش تخصصی شامل نیازسنجی 95/0، طراحی 97/0، اجرا 97/0، ارزشیابی 96/0 و مکانیزم های انگیزشی 96/0 می باشد) نشان دهنده قابلیت اطمینان بالای ابزار اندازه گیری است. تعداد نمونه مورد بررسی برای بخش اعتبارسنجی 17 نفر از مدیران و دست اندرکاران آموزش های تخصصی می باشد. برای تحلیل آماری داده-ها نیز از آزمون t تک نمونه ای و نرم افزار SPSS بهره گرفته شده است. یافته ها: در این تحقیق آسیب های موجود در فرایند آموزش های تخصصی هلال احمر عبارت بودند از: بی توجهی به نیازسنجی و نبود الگوی مدون در این زمینه، بی توجهی به سازوکارهای طراحی برنامه آموزشی، اجرای نا مناسب دوره های آموزشی، عدم نظارت و ارزشیابی نظام مند دوره های آموزشی و کم توجهی به مکانیزم های انگیزشی در فرایند آموزش. بر این اساس نظام جامع آموزش های تخصصی جمعیت هلال احمر الگویی شامل نیازسنجی، طراحی، اجرا، ارزشیابی و مکانیزم های انگیزشی برای آموزش طراحی و ارائه کرده است. نتیجه گیری: الگوی طراحی شده برای آموزش های تخصصی هلال احمر در آن واحد، الگویی مفهومی و عملیاتی است که هم ادبیات علمی موجود در این زمینه را در نظر دارد و هم با انتخاب روش آمیخته در تحقیق و جمع آوری داده های عمیق از وضع موجود و شرایط هلال احمر توانسته بر عملی بودن اجرای الگوی حاضر در هلال احمر صحه گذارد.
۲.
مقدمه: ارزشیابی کیفیت مؤسسات علمی کاربردی ضروری است، چراکه منجر به بهبود مستمر کیفیت آنها خواهد شد. این پژوهش با کاربست الگوی سیستمی، در صدد ارزشیابی کیفیت درونداد ها، فرایند ها و برونداد های چهار گروه آموزشی در مؤسسه آموزش عالی علمی کاربردی هلال ایران برآمده است. روش ها: پژوهش حاضر در زمره پژوهش های ترکیبی قرار دارد. در بخش کیفی، همه متخصصان در زمینه آموزش عالی، آموزش عالی علمی کاربردی، ارزشیابی آموزش عالی، استانداردسازی در آموزش عالی، اساتید مؤسسه هلال ایران و اعضای هیأت علمی، تصمیم سازان و مدیران، صاحبان تألیف و ترجمه در حوزه آموزش عالی جامعه مورد مطالعه در مرحله کیفی پژوهش را تشکیل داده است. در این مرحله نمونه ها (20 نفر) با استفاده از روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب گردید. در بخش کمّی، مدیران گروه، اعضای هیأت علمی، همه دانشجویان، همه دانش آموختگان و همه کارفرمایان بلافصل (مستقیم) دانش آموختگان شاغل گروه های مورد ارزشیابی، جامعه آماری را تشکیل داده اند. در این مرحله برای انتخاب نمونه ها (341 نفر) از روش نمونه گیری «در دسترس» استفاده گردید. در مرحله کیفی از ابزار «مصاحبه نیمه هدایت شده» و در مرحله کمّی از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها در مرحله کمی از نرم افزار PASW Statistic 18 استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که دروندادهای گروه های مورد ارزشیابی در سطح «نسبتاً مطلوبی» از کیفیت قرار دارند. همچنین کیفیت تنها عامل فرایندی تقریباً در تمام گروه ها در سطح «مطلوب»؛ و کیفیت عوامل بروندادی نیز در سطح «نسبتاً مطلوب» ارزشیابی شد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش بیانگر وجود فاصله تا وضع مطلوب به ویژه در دروندادها و بروندادهاست. فهرست عوامل، ملاک ها و نشانگر های ارزشیابی شده سند بسیار مهمی برای مؤسسه هلال ایران و گروه های مورد ارزشیابی می باشد. وضعیت نسبتاً مطلوب و نامطلوب عوامل، ملاک ها و نشانگر ها در این سند به معنای نقاط مهم برای برنامه ریزی و بهبود می باشد
۳.
مقدمه: سازماندهی و نگهداری نظام سازمانی یکی از مهم ترین وظایف و مسئولیت های مدیریت سازمان محسوب می شود و انجام آن بدان معناست که تعهد سازمانی کارکنان و احساس مسئولیت شاغلان رشد روزافزونی داشته باشد. بنابراین مدیر یک سازمان، در واقع مسئول میزان و نوع تعهد کارکنان نسبت به ارزش های رسمی است. تعهد سازمانی یک متغیر مهم در درک رفتار کارکنان می باشد. تعهد سازمانی با تأثیر بر عملکرد کارکنان باعث افزایش بهره وری، بهبود ارائه خدمات و افزایش کیفیت آن می گردد. از این رو این مطالعه در صدد بررسی رابطه تعهد سازمانی و ابعاد آن با ویژگی های جمعیت شناختی در کارکنان مرکز مدیریت حوادث و فوریت های پزشکی استان اصفهان برآمده است. روش ها: این مطالعه توصیفی- همبستگی است که به صورت مقطعی در سال 1390 در مرکز مدیریت حوادث و فوریت های پزشکی استان اصفهان صورت پذیرفت. جامعه پژوهش شامل تمامی کارکنان شاغل در حوزه مدیریت حوادث و فوریت های پزشکی استان اصفهان است. حجم جامعه نمونه با فرمول کوکران معادل 128 نفر است. برای انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد شده تعهد سازمانی آلن و مایر بهره گرفته شد. برای بررسی فرضیه های پژوهشی با استفاده از بسته نرم افزاری SPSS از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون مقایسه میانگین ها (t-test) استفاده گردید. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده میانگین تعهد سازمانی در کل نمونه مورد بررسی معادل 8/59 امتیاز بوده است و نتایج آزمون فرضیه های پژوهشی نشان داده است، بین شاخص تعهد سازمانی کارکنان و میزان تحصیلات آنان رابطه معنی دار وجود داشته است. به علاوه نتایج نشان داده است، این رابطه معکوس و شدت آن ضعیف بوده است. البته وجود این رابطه تنها در مؤلفه تعهد تکلیفی کارکنان مشاهده شده است. همچنین، بین میانگین شاخص تعهد سازمانی کارکنان و وضعیت استخدامی آنان تفاوت معنی دار وجود داشته است. به طوری که نتایج نشان داده است، میانگین تعهد سازمانی نیروی های قراردادی بالاتر از سایر گروه ها (رسمی- پیمانی) بوده است. البته این تفاوت میانگین در تعهد تکلیفی و تعهد مستمر نیز مشاهده شده است. نتیجه گیری: ضروری است تا مدیران سازمان با توجه به نقش تکنسین های فوریت پزشکی در تضمین سلامت مردم و نجات جان آنها در مواقع بروز حوادث و سوانح با اقداماتی نظیر بالا بردن امنیت شغلی، ایجاد تغییرات مثبت در فرهنگ سازمانی، ارائه آموزش های مناسب و توجیهی قبل از استخدام و اجرای برنامه های تشویقی در افزایش تعهد سازمانی کارکنان خود تلاش کنند.
۴.
yمقدمه: فرسودگی شغلی، یک سندرم روان شناختی خستگی هیجانی، مسخ شخصیت و کاهش کفایت شخصی است. فرسودگی شغلی، بیشتر در افرادی که در کارشان مستقیماً با مردم سروکار دارند اتفاق می افتد. امدادگران نیز ممکن است فرسودگی شغلی را تجربه کنند. بنابراین، بسیار مهم است که عوامل مرتبط با فرسودگی شغلی در آنان شناخته و درک شود. این امر باعث می گردد تا از بسیاری از آسیب های روان شناختی در آنان جلوگیری شود. این مطالعه بر آن است تا ارتباط برخی از متغیرهای دموگرافیک را با فرسودگی شغلی، در امدادگران بررسی کند. روش ها: این مطالعه توصیفی- همبستگی است که به صورت مقطعی در سال 1389 در بین شعب چهارده گانه جمعیت هلال احمر استان تهران صورت پذیرفت. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش تمامی امدادگران شعب چهارده گانه جمعیت هلال احمر استان تهران بودند. تمام امدادگران شعب جمعیت هلال احمر استان مورد سرشماری قرار گرفتند. تعداد افراد شرکت کننده در مطالعه جمعاً 297 نفر بود. با توجه به اینکه تمام این امدادگران مرد هستند، افراد مورد بررسی در این مطالعه، همگی مرد بودند. اطلاعات دموگرافیک مربوط به شرکت کنندگان در مطالعه، به وسیله پرسشنامه ای محقق ساخته جمع آوری گردید. برای ارزیابی درجه فرسودگی شغلی شرکت کنندگان در این مطالعه از پرسشنامه استاندارد شده فرسودگی شغلی مسلچ استفاده شد. در این پژوهش، نرم افزار SPSS برای ورود و تحلیل آماری داده ها، به کار گرفته شد و از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و مجذور خی استفاده گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد بین کفایت شخصی و سن رابطه مثبت و معنا دار ضعیفی وجود دارد (138/0=r، 05/0> P). همچنین بین کفایت شخصی با تعداد شیفت در ماه گذشته، این ارتباط ضعیف و معنی دار مشاهده شده است (170/0=r، 05/0> P). به علاوه بین سابقه امدادگری، تعداد مشارکت در امدادرسانی حوادث مجروح دار در ماه قبل، سطح تحصیلات و نوع امدادگری با مؤلفه های فرسودگی شغلی هیچ رابطه ای مشاهده نشد. نتیجه گیری: می توان گفت که متغیرهای دموگرافیک بررسی شده در این پژوهش، ارتباطی با فرسودگی شغلی امدادگران نداشته اند. البته با توجه به اینکه همه امدادگران مورد مطالعه مرد بودند، لذا تعمیم نتایج این پژوهش به امدادگران زن باید با احتیاط صورت گیرد.
۵.
مقدمه: دستیابی به توسعه پایدار و مؤثر از مؤلفه هایی است که امروزه در برنامه ریزی های خرد و کلان هر کشوری جایگاه ویژه ای دار د. در این فرایند بر استفاده از توان سازمان های غیردولتی، اعضاء داوطلبان و... در دستیابی به توسعه پایدار از سوی دولت ها و سازمان های دولتی بسیار توصیه می گردد. از این روست که گسترش این سازمان ها در سالیان گذشته در بسیاری از کشور ها رو به فزونی نهاده است؛ و از سوی دیگر، در ایران نیز واگذاری مسئولیت های دولتی به بخش های غیردولتی از جمله رئوس برنامه های دولت ها در سالیان اخیر بوده است. در این مقاله سعی گردیده است تا با بررسی جایگاه افراد داوطلب و بیان میزان ارزش اجتماعی و اقتصادی فعالیت های آنان، نقش داوطلبان در روند دستیابی به توسعه پایدار در سطح بین المللی بررسی و در ایران نیز به شناسایی پتانسیل های بالقوه در افراد داوطلب پرداخته شود. در همین رابطه جمعیت هلال احمر به عنوان یکی از بزرگترین تشکل های مردم نهاد بررسی شده است. روش ها: این تحقیق با بهره گیری از روش مطالعه کتابخانه ای و شیوه های دسترسی به اطلاعات از طریق شبکه ها و تارنماهای مربوطه، در صدد پاسخگویی به سؤال اصلی مطالعه برآمده است. یافته ها: یافته های مقاله در دو بخش اصلی "داوطلب محوری و انجام فعالیت های داوطلبانه پیش نیاز توسعه مؤثر" و "نقش داوطلبان در روند توسعه مؤثر در جمعیت هلال احمر" خلاصه شده است. از این رو محور هایی نظیر داوطلبان و توسعه اقتصادی و اجتماعی، ارزش فعالیت های اجتماعی و اقتصادی داوطلبان، نقش سازمان های غیر دولتی در دستیابی به روند توسعه مؤثر ، رویکرد های توسعه با محوریت داوطلبان در جمعیت هلال احمر، فرصت ها و نقاط قوت، چالش ها و نقاط ضعف بحث و بررسی شده است. نتیجه گیری: بدون شک گسترش فرهنگ داوطلبی در جهان و حضور همه جانبه داوطلبان که بدون چشم داشت مالی و مادی و صرفاً بر اساس فطرت پاک بشری که خداوند متعال در انسان ها به ودیعه گذاشته است، می تواند تأثیر قابل ملاحظه ای در همه شئونات جامعه به خصوص در حوزه های اجتماعی و اقتصادی بر جای گذارد. لذا به نظر می رسد حضور داوطلبان در جامعه و گسترش فرهنگ داوطلبی علاوه بر تسهیل دستیابی کشور ها به توسعه مؤثر می تواند احیا کننده ارزش های پاک انسانی در کشورهای مختلف گردد. به علاوه، مسئولیت پذیری داوطلبان در قبال جامعه می تواند احیاگر ارزش ها و باور های انسانی باشد و جوامع را به سمت رشد و تعالی رهنمون سازد.
۶.
: براساس آمار رسمی کشور، ایست قلبی و حوادث، به ترتیب رتبه نخست و دوم عوامل منجر به فوت را در ایران شامل می شوند. انجام کمک های اولیه از طریق افراد آگاه حاضر در محل حادثه امکان بقای بیشتر و آسیب کمتر مصدومان را به همراه دارد. این مطالعه برای بررسی وضعیت کنونی آگاهی و نگرش پرسنل دانشگاه علوم پزشکی مازندران به عنوان بخشی از عموم جامعه در خصوص کمک های اولیه و احیای قلبی- ریوی صورت پذیرفت. روش ها: روش پژوهش در این مطالعه با توجه به نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی - پیمایشی است. جامعه پژوهش در این مطالعه شامل تمامی پرسنل غیرپزشکی در ستاد مرکزی و واحدهای تابعه دانشگاه علوم پزشکی مازندران در شهر ساری است. با بهره گیری از فرمول کوکران 320 نفر انتخاب گردید. در این مطالعه از روش نمونه گیری لایه ای بهره گرفته شده است. ابزار اندازه گیری در این مطالعه پرسشنامه استاندارد شده بوده است. پرسشنامه در سه بخش اطلاعات دموگرافیک و نظرسنجی، ارزیابی نگرش، و ارزیابی دانش و آگاهی بوده است. برای بررسی روایی- محتوای صوری پرسشنامه از نظر متخصصان آموزش همگانی هلال احمر و اساتید دانشگاه نسبت به تعدیل و تصحیح آن، بهره گرفته شد. همچنین نتایج ضریب آلفای کرونباخ (سؤالات مربوط به دانش r=0/83 و سؤالات مربوط به نگرش r=0/88) نشان داد، سؤالات از همسانی درونی قابل قبولی برخوردار است. یافته ها: مقایسه میانگین امتیاز دانش جامعه نمونه در مورد کمک های اولیه در دو گروه دارای سابقه آموزش کمک های اولیه با افرادی که در این دوره ها شرکت ننموده بودند نشان داد، اختلاف معنی داری بین این دو گروه وجود دارد (05/0>P و 535/2=t)، اما این اختلاف در میانگین امتیاز نگرش جامعه نمونه در مورد کمک های اولیه در دو گروه دارای سابقه آموزش کمک های اولیه با افرادی که در این دوره ها شرکت ننموده بودند، مشاهده نگردید (05/0 نتیجه گیری: از آنجا که دانشگاه علوم پزشکی مازندران به عنوان یکی از سازمان های مسئول درحفظ و ارتقای سلامت جامعه و به عنوان دستگاه ناظر در این بخش محسوب می شود، می بایست بیش از پیش در ارتقای سطح دانش و آگاهی کارکنان خود گام بردارد. در همین خصوص و در راستای آموزش همگانی باید به افزایش پوشش آموزش کمک های اولیه در سطح کارکنان غیر درمانی دانشگاه از طریق مدل های آموزشی مناسب اقدام گردد و یکی ازمهم ترین اقدامات در این زمینه، حساس سازی مسئولان و پرسنل برای بذل توجه بیشتر به ترویج آموزش کمک های اولیه در سطح دانشگاه است.
۷.
مقدمه: هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتباریابی پرسشنامه سنجش میزان رضایت مشتری از خدمات داروخانه جمعیت هلال احمر بود. روش ها: مقاله حاضر از نوع هنجاریابی است. جامعه آماری را تمامی مراجعه کنندگان به داروخانه جمعیت هلال احمر شیراز در زمستان 1390 تشکیل داده اند. به منظور انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری غیراحتمالی از نوع در دسترس بهره گرفته شده است و 330 نفر به عنوان حجم جامعه نمونه بررسی شدند و پرسشنامه سنجش میزان رضایت از خدمات داروخانه را تکمیل کردند. به منظور سنجش پایایی پرسشنامه از روش های همسانی درونی (آلفای کرونباخ و ضریب تصنیفی) و روایی آن از شیوه های روایی صوری، محتوا و روایی سازه (تحلیل عوامل) استفاده شد. داده های پژوهش نیز توسط نرم افزار SPSS-16 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل پایایی همسانی درونی ضریب آلفای کرونباخ و تصنیفی را برای عامل کلی معادل88 /0 و 73/0 و ضریب آلفای کرونباخ را برای سه عامل "نحوه برخورد و تعامل کارکنان"، "کیفیت کلی خدمات دهی" و " محیط فیزیکی" به ترتیب معادل 92/0r=0، 75/0r=، 71/0r= نشان داد. مقادیر روایی محتوا و صوری نیز مناسب و مطلوب بود. نتایج تحلیل عوامل تأییدی به روش مؤلفه های اصلی با چرخش نهایی واریماکس به منظور بررسی روایی سازه سه عامل استخراج گردید و نتایج نشان داد، در مجموع 3 عامل 23/62 درصد از واریانس کل پرسشنامه را تبیین می نمایند. نتیجه گیری: پرسشنامه حاضر دارای پایایی مناسب و روایی مطلوب به منظور ارزیابی کیفیت خدمات داروخانه های جمعیت هلال احمر می باشد