۱.
مقدمه: در هنگام وقوع زلزله، یکی از وظایف بسیار مهم مراکز درمانی ارائه خدمات اضطراری به مجروحان است. بنابراین این مراکز باید همواره آمادگی رویارویی با چنین موقعیتی را داشته باشند. یکی از اجزای مراکز درمانی که لازم است مورد توجه قرار گیرد اجزای غیرسازه ای است. دراین مطالعه، میزان عملکرد کمی و کیفی تجهیزات و آسیب پذیری غیرسازه ای هفت بیمارستان عمومی در سطح شهر تهران هنگام وقوع زلزله مورد ارزیابی قرار گرفته است. روش ها: این پژوهش، مطالعه ای مقطعی و توصیفی است. جامعه آماری شامل تمامی بیمارستان های عمومی شهر تهران با مدیریت های مختلف دولتی، خصوصی، نظامی و تأمین اجتماعی است. نمونه پژوهش هفت بیمارستان عمومی است که به روش نمونه گیری آسان (در دسترس) انتخاب شده اند. این بیمارستان ها در یازده بخش مورد ارزیابی قرار گرفتند. ابزار پژوهش چک لیست استاندارد WHO/PAHO بود. یافته ها: پایین ترین سطح عملکردی، درسیستم خروج اضطراری، سیستم های ارتباطی و مبلمان وتجهیزات مشاهده شد. در سیستم های گرمایش، سرمایش، تهویه بخش های ویژه، تشخیص و مهار آتش اکثر بیمارستان ها از سطح عملکردی مطلوب برخوردار بودند. اگرچه در ارزیابی کلی 56% از بیمارستان های مورد مطالعه ازسطح عملکردی مطلوبی درعوامل غیرسازه ای برخوردار بودند؛ در تمامی بیمارستان ها بخش های حساس، حیاتی و اثرگذار در عملکرد بیمارستان از سطح ایمنی متوسط و بعضاً کم برخوردار بودند. نتیجه گیری: در مجموع، در ارزیابی غیرسازه ای، بیمارستان های مورد مطالعه آمادگی مطلوبی را در زمان بحران نشان نمی دهد. در ایمن سازی غیرسازه ای بیمارستان ها دستورالعمل های استانداردی وجود دارد که در آمادگی بیمارستان ها باید مد نظر قرار گیرد.
۲.
مقدمه: امروزه اعتقاد بر این است که فرهنگ مشتری مداری و تکریم ارباب رجوع باید سر لوحه تمامی فعالیت ها قرار گیرد. هدف اصلی این مقاله بررسی میزان رضایت مندی و عوامل مؤثر بر آن در بین مددجویان و مراجعین بخش فیزیوتراپی جمعیت هلال احمر شهرستان همدان است. روش ها: این تحقیق از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها از نوع تحقیقات پیمایشی و از نظر روش تحلیل داده ها از نوع همبستگی محسوب می شود. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود. جامعه آماری پژوهش 210 نفر از مددجویان و مراجعین بخش فیزیوتراپی در یک دوره در سال 1389 بودند که تعداد نمونه 66 نفر تعیین گردید. یافته ها: میزان رضایت مندی پاسخگویان به طور کلی بر حسب جنسیت، سن و تحصیلات همگی بالاتر از حدمتوسط (بالاتر از عدد 3 با ملاک 5) بوده و همچنین مشارکت در فرایند درمان، کارایی وسیله توانبخشی، مقررات و انضباط برخورد با مددجویان، رفتار و برخورد مناسب با مددجویان، پشتکار و جدیت در ارائه خدمات و خودجوشی مرکز در ارائه خدمات همگی با رضایت مندی مددجویان ارتباط معنی دار داشتند. نتیجه گیری: لازم است مسئولین و مدیران مربوطه تلاش کنند تا با مشارکت مددجو در فرایند درمان خود، ارتقای کیفیت وسایل توانبخشی، حضور و ارائه خدمات به موقع، برقراری رابطه عاطفی و مناسب با بیماران و ... زمینه بهبود رضایتنمدی مددجویان را فراهم کنند.
۳.
مقدمه: معمولاً اولین برخورد با بیماران بحرانی به وسیله اورژانس پیش بیمارستانی صورت می گیرد و شرایط متغیر و نامطمئن بیماران مستلزم آن است که پرستاران اورژانس پیش بیمارستانی تصمیم گیرندگان با کفایتی باشند تا بتوانند به نیازهای مددجویان خود پاسخ دهند. هدف از این مطالعه بررسی عوامل مؤثر بر نحوه تصمیم گیری پرستاران اورژانس پیش بیمارستانی در شرایط اورژانسی و در حین انجام مأموریت است. روش ها: در این مطالعه کیفی 18 پرستار اورژانس پیش بیمارستانی از پایگاه های اورژانس دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد شرکت داشتند. داده ها با استفاده از مصاحبه های عمیق نیمه ساختاری جمع آوری و برای تجزیه و تحلیل آنها از تحلیل محتوا استفاده شد. متن مصاحبه ها کلمه به کلمه پیاده شد و هم زمان با جمع آوری اطلاعات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: با تجزیه و تحلیل داده ها پنج درون مایه اصلی به عنوان عوامل مؤثر در تصمیم گیری پرستاران اورژانس پیش بیمارستانی پدیدار شد: 1) عوامل مرتبط با بیمار 2) عوامل مرتبط با پرستار3) عوامل محیطی 4) عوامل مرتبط با همکاران 5) عوامل مرتبط با نوع حادثه و مأموریت. نتیجه گیری: یافته های این مطالعه درک عمیقی از عوامل مؤثر بر تصمیم گیری پرستاران اورژانس پیش بیمارستانی فراهم می کند. درک عمیق چگونگی تصمیم گیری پرستاران اورژانس پیش بیمارستانی در شرایط اورژانسی و در حین انجام مأموریت و عوامل مرتبط با آن، علاوه بر تسهیل تصمیم گیری های کارآمدتر، بر روی پیامدهای حاصل از مراقبت نیز می تواند مؤثر باشد.
۴.
مقدمه: احیای قلبی- ریوی شامل سلسله اقدامات منظم و هدفمندی است که برای بازگرداندن اعمال حیاتی اعضای مهم بدن یعنی قلب، ریه و مغز انجام می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان تأثیر اجرای کارگاه آموزشی بر سطح دانش احیای قلبی- ریوی و مغزی پرستاران بر اساس دستورالعمل سال 2010 انجمن قلب آمریکا در سال 1389 انجام شد. روش ها: این مطالعه، مطالعه ای نیمه تجربی به صورت مداخله ای برای سنجش دانش بلافاصله بعد از آموزش و دانش با تأخیر دو ماهه روی 130 نفر از پرستاران دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. ابزار گردآوری داده های تحقیق پرسشنامه حاوی 20 سؤال بود که بر اساس متون و راهنمای 2010 انجمن قلب آمریکا طراحی شد. شیوه آموزش به دو صورت سخنرانی و عملی طی دو روز و هر روز به مدت 8 ساعت در دو قسمت محتوای پایه و پیشرفته انجام شد و اطلاعات با نرم افزار SPSS و با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: اختلاف معنی دار میزان آگاهی پایه و پیشرفته در مورد احیای قلبی - ریوی با توجه به میانگین نمرات قبل از آموزش (6/ 8) ، بلافاصله بعد از آموزش (9/14) و با تأخیر دو ماهه (2/13) بیانگر تأثیر مثبت آموزش بود. در برخی موضوعات شامل استفاده به موقع از الکتروشوک در ریتم های قابل شوک دادن و اولین اقدام در برخورد با فرد دچار ایست قلبی تنفسی، آموزش کمترین تأثیر را داشت. نتیجه گیری: آموزش اصولی می تواند منجر به افزایش آگاهی پرستاران در زمینه احیای قلبی- ریوی پایه و پیشرفته شود. بر این اساس برگزاری کارگاه ها و دوره های آموزشی منظم به صورت تئوری و عملی توصیه می شود.
۵.
مقدمه: تمرکز و تراکم جمعیت و افزایش بارگذاری های اقتصادی بر بستر استان تهران منجر به پذیرش نقش ها و عملکردهای متعدد شده است. یکی از مهم ترین موضوعاتی که تهران با آن دست به گریبان است موضوع حوادث طبیعی از جمله زلزله است. هدف این پژوهش، شناسایی مناطق آسیب پذیر، تهیه نقشه آسیب پذیری نقاط مختلف استان بر حسب درجات آسیب پذیری است. روش ها: در این تحقیق، ارتباط بین شاخص های اقتصادی- اجتماعی با عوامل مؤثر در آسیب پذیری استان تهران در برابر زلزله مورد تحلیل قرار گرفت. در این بررسی از قابلیت ها و تکنیک های تحلیلی نرم افزار GIS در لایه های مختلف استفاده شد. یافته ها: بررسی ها نشان داد که استان تهران دارای پتانسیل بالایی برای زلزله است و با توجه به قانون بازگشت پذیری و تکرار بلایای طبیعی، امکان رخداد زلزله برای استان تهران بسیار زیاد و قابل پیش بینی است و گروه های آسیب پذیر و نقاط بحرانی از لحاظ کالبدی درست منطبق بر نقاط اشغال شده به وسیله اقشار پایین جامعه است. نتیجه گیری: اقدامات صحیح درخصوص توانمند سازی در برابر زلزله کمک شایانی در رابطه با تعدیل خسارت های حاصل از زلزله در استان تهران می کند. با توجه به ویژگی های کالبدی- فضایی و استراتژیک بودن استان تهران، باید به توانمند سازی مدیریت بحران در برابر بلایای طبیعی توجه ویژه کرد.
۶.
مقدمه: آسیب ها و جراحت ها 12 درصد از بار کلی بیماری ها را تشکیل می دهد و به عنوان سومین دلیل شایع مرگ و دلیل اصلی مرگ در سنین 40-1 سال تلقی می گردد. این آسیب ها عمدتاًَ در تصادفات جاده ای رخ می دهد و مطابق با داده های سازمان بهداشت جهانی، مرگ های جاده ای حدود 25 درصد کل مرگ های ناشی از جراحت هاست. این مطالعه با هدف بررسی مروری بر رویکردهای جاری در دنیا برای کاهش مرگ و میر و بار بیماری حاصل از حوادث رانندگی انجام شده است. روش ها: در این مقاله مروری، مطالعات مرتبط بین سال های 2009-1990 از طریق بانک داده های Medline وCochrane Library و برخی از مقالات فارسی با کلمات کلیدی آسیب جاده ای، تصادف جاده ای، رفتار رانندگی، عوامل مؤثر، فاکتورهای انسانی مؤثر بر تصادفات، سایکولوژی تصادف، رویکردهای مداخله ای و بار بیماری جستجو شدند. یافته ها: مداخلات مورد نیاز را در نگاه کلی می توان در چهار گروه زیر خلاصه کرد: 1- اعمال قوانین و تأکید بر اجرا و حمایت از قوانین؛ 2- متناسب و هماهنگ کردن راننده، وسیله نقلیه و مجریان؛ 3- تقویت زیر ساخت ها، سیستم های اطلاعاتی و مدیریتی؛ 4- ارتباطات، آموزش و مشارکت عمومی. نتیجه گیری: تلاش برای سازمان دهی رویکردهای چند بعدی به عوامل مؤثر در تصادفات، با در نظر گرفتن شرایط فرهنگی، اجتماعی و روانی هر منطقه امری بدیهی به نظر می رسد. مداخله مؤثر بر پایه درک مفهومی از تمامی عوامل دخیل در رانندگی شکل می گیرد؛ نگاه همه جانبه لازمه تأثیر بر مقولات پیچیده است. لذا قالب تئوریک مشخص و تفصیلی باید مهیا شود تا بتوان بر اساس آن مداخلات را طراحی کرد. دستورالعمل های موجود برای نیروهای درگیر و نقش آفرین درکنترل تصادفات ترافیکی نیازمند همکاری و تشریک مساعی همگانی است.
۷.
مقدمه: کشور ایران از نظر بلاخیز بودن چهارمین کشور در آسیا و دهمین کشور در جهان به شمار می رود و همواره در معرض بلایای طبیعی، انسان ساخت و تروریستی قراردارد. هدف از این مطالعه تدوین برنامه مدیریت بحران برای بیمارستان شهدای تجریش بود. روش ها: در این مطالعه، ابتدا برنامه های مدیریت بحران امریکا و اروپا به صورت بومی اصلاح و تدوین شد و پس از تهیه نقشه هوایی و تعیین موقعیت استقرار واحدها و مسئولان درگیر در آن، در دو حالتی که بیمارستان سالم یا تخریب شده است، به ارائه آموزش های لازم پرداخته و با انجام مانور عملکردی به بررسی درس های گرفته شده از آن می پردازیم. یافته ها: برنامه ریزی به گونه ای باید باشد که با توجه به آموزش چارت سازمانی از پیش طراحی شده بلافاصله پس از حادثه، کمیته بحران بیمارستان مشتمل بر واحد های مختلف تشکیل و برای هر واحد یک مسئول همراه با سه جانشین در نظر گرفته شود. به دنبال دستور صادره از رئیس ستاد بحران دانشگاه به رئیس بیمارستان و سپس اعلام به مسئولان واحدها، فرایند عملیات باید آغاز شود و مسئولان واحدها نیروهای خود را فراخوان نمایند و به انجام وظایف از پیش تعیین شده بپردازند و پس از انجام وظایف محوله و به دنبال رسیدن دستور از مقامات بالاتر عملیات را خاتمه دهند. نتیجه گیری: باید براساس امکانات و تجهیزات موجود در کشور برنامه های مدیریت بیمارستانی بحران تدوین گردد و پس از آموزش های لازم به مسئولان درگیر، در یک گروه داخل بیمارستانی به صورت مانور عملکردی اجرا و با بررسی درس های گرفته شده از آن به نقد و بررسی نقاط قوت وضعف آن پرداخته شود
۸.
مقدمه: آمادگی کامل بیمارستان و پرسنل و آگاهی پرسنل با خطرات، سوانح و مدیریت بحران کمک مؤثری در مدیریت بحران در هنگام زلزله می باشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی یک بیمارستان نظامی تهران از لحاظ آسیب پذیری در برابر زلزله است. روش ها : مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی و میدانی است که پرسشنامه ای با 18 سؤال باز و تشریحی میان 30 نفر از کارکنان بیمارستان توزیع شد که پاسخ دهندگان نظرات خود را اعلام نمودند. در مرحله بعد، ضمن مطالعه پاسخنامه های جمع آوری شده و ارزیابی مفهومی سئوالات پرسشنامه ها و میزان درک پاسخ دهندگان که 30 نفر از پرسنل بیمارستان بودند و به طور تصادفی برگزیده شده بودند، بررسی و سپس تحلیل آماری شد. اجزای غیر سازه ای با چک لیست بررسی شدند. یافته ها: 83 درصد از پاسخ دهندگان بیان کرده اند که سیستم هشدار در مواقع بحران در بیمارستان وجود ندارد، ولی لازم است. 50 درصد کارکنان اعلام کرده اند که سیستم های حفاظتی در بیمارستان دارد. 75 درصد از پاسخ دهندگان، آموزش نحوه مقابله سریع، نحوه مقاوم سازی اجزای غیرسازه ای و نحوه همکاری با گروه های امداد در مقابله با بحران را مؤثر و بیشتر کارکنان اتاق مقاوم بیرون از ساختمان و محوطه ای در بیمارستان مانند پارکینگ بیمارستان را برای اسکان موقت مناسب دانسته اند. وجود ستاد حوادث غیرمترقبه و چارت سازمانی مشخص در خصوص مدیریت بحران از نقاط قوت داخلی و رعایت نشدن برخی استانداردهای سازه ای و غیرسازه ای از مهم ترین نقاط ضعف داخلی بود. نتیجه گیری: علی رغم وجود کمیته حوادث غیر مترقبه و داشتن چارت سازمانی مدیریت بحران و نقاط قوت داخلی بسیار دیگر، در مجموعه بیمارستان نقاط ضعفی نیز به چشم می خورد. همچنین با وجود فرصت های بیرونی مناسب در اطراف مجموعه بیمارستان، تهدید های بیرونی بسیاری نیز در مواقع بحرانی ممکن است بر مشکلات بیمارستان بیافزاید.
۹.
Establishment of people-centered institutions at the neighborhood level, provision and installation of basic facilities needed for rescue and relief in public places, especially at the level of neighborhood units, as well as training on how to use these facilities in times of crisis is important. The development of a culture of self-help and other relief, as well as holding maneuvers and workshops for public participation are other important measures to improve people's preparedness in the event of an earthquake. The development of people-centered institutions at the neighborhood level, in addition to responding to the crisis, is effective in preventing it, and the role of local councils in this regard is very important. In some developed countries, these institutions are responsible for carrying out some neighborhood development measures, such as improvement and rehabilitation projects. In community-based crisis management, the establishment of crisis management structures at the neighborhood level is emphasized and risk management is extended to all sections of society.
۱۰.
مقدمه: زنان از جمله گروه های آسیب پذیر در برابر بحران ها و بلایا به شمار می آیند. هدف از انجام این پژوهش شناسایی و تحلیل علل موجد این آسیب پذیری و ارائه راهکارهایی برای پیشگیری یا به حداقل رساندن آسیب های وارده به سلامت زنان بوده است. روش ها: این مطالعه در دو بخش مروری و کیفی(بحث گروهی متمرکز) انجام شده است. بدین منظور از حضور صاحب نظران و دست اندرکاران علمی اجرایی مدیریت بحران کشور در نشست های کمیسیون نقش بانوان در مدیریت بحران در اولین همایش سراسری مدیران بحران بهره گرفته شد. یافته ها: حضور کمرنگ زنان، به خصوص در سازمان های دولتی مسئول، عدم وجود ارزیابی مدون در خصوص نیازهای زنان، وجود خلاء های قانونی، عدم تخصیص اعتبار به امور مربوط به بانوان در مدیریت بحران، عدم حضور یا حضور کمرنگ مدیران و کارشناسان زن در حیطه مدیریت بحران، اعزام امدادگران مرد به مناطق آسیب دیده و عدم حضور بانوان در تیم های اعزامی و نبود مراکز تخصصی آموزشی برای بانوان امدادگر از یافته های این پژوهش به شمار می آیند. نتیجه گیری: تقویت آموزش همگانی با تأکید بر آموزش بانوان، فعال کردن شبکه های ارتباطی بانوان، تقویت مهارت های عملی بانوان برای مواجهه با بلایا، ایجاد و تقویت سازمان های غیردولتی بانوان با هدف پیشگیری و مقابله با بحران ها، تقویت حضور بانوان در رده های مدیریتی سازمان های مسئول در مقابله با بلایا، تدوین قوانین حمایتی از بانوان، انجام پژوهش های مرتبط و ارائه نتایج آن به مسئولین برای بهره برداری در برنامه های مقابله با بحران، اختصاص سهمیه به بانوان برای استخدام در سازمان های مرتبط، تعریف حداقل یک جایگاه به عنوان مسئول امور بانوان در رده های ستادی و تیم های اعزامی به مراکز دستخوش بحران و تربیت نیروی انسانی آموزش دیده در حیطه های مرتبط به امور بانوان به ویژه بهداشت باروری در مدیریت بحران از جمله راهبردهایی است که اتخاذ آن، کاهش این آسیب پذیری را در پی خواهد داشت.