Journal of Rescue and Relief (امداد و نجات)

Journal of Rescue and Relief (امداد و نجات)

Journal of Rescue and Relief (امداد و نجات) دوره هشتم بهار و تابستان 1396 (2015 م) شماره 1 و 2 (پیاپی 29 و 30) (مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

مقالات

۱.

بررسی مشاغل پزشکی و غیرپزشکی برای فعالیت های داوطلبانه بیمارستانی (مطالعه موردی: بیمارستان های منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۱۲۶
مقدمه: در شرایط بحرانی علاوه بر سازمان های ویژه مدیریت شرایط اضطراری نیاز به حضور نیروهای داوطلب نیز همواره احساس شده است. داوطلبان در مشاغل مختلف می توانند خدمات مورد نیاز را فراهم آورند. در این خصوص هدف مطالعه حاضر بررسی اهمیت و اولویت مشاغل در فعالیت های داوطلبانه بیمارستانی است. روش: پژوهش حاضر از جمله مطالعات کاربردی و بر اساس روش گردآوری داده ها، توصیفی- پیمایشی می باشد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته در قالب سئوالات پنج گانه لیکرت استفاده شده است. جامعه آماری شامل مدیران، پزشکان، پرستاران در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و با فرمول کوکران، حجم نمونه 180 نفر تعیین شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون t تک نمونه ای و آزمون فریدمن) استفاده گردید. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که در بین مشاغل مورد بررسی مشاغل پزشکی (تکنسین های فوریت پزشکی، امدادگر، پرستاری، پزشکی و بهیار) مناسب ترین مشاغل برای نیروهای داوطلب می باشند. در بین مشاغل غیرپزشکی نیز مدیران و کارکنان سازمان ها، تأسیسات و نیروهای مسلح می توانند در اقدامات داوطلبانه برای بیمارستان ها و مراکز درمانی مفید واقع گردند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج، آشنایی افراد با بحث امداد و درمان می تواند نقش قابل توجهی در انتخاب افراد به عنوان نیروهای داوطلب داشته باشد. هر چه شغل فرد غیرمرتبط با مباحث بهداشتی درمانی باشد، به همان اندازه برای این قبیل فعالیت ها نامناسب خواهد بود. مقدمه: در شرایط بحرانی علاوه بر سازمان های ویژه مدیریت شرایط اضطراری نیاز به حضور نیروهای داوطلب نیز همواره احساس شده است. داوطلبان در مشاغل مختلف می توانند خدمات مورد نیاز را فراهم آورند. در این خصوص هدف مطالعه حاضر بررسی اهمیت و اولویت مشاغل در فعالیت های داوطلبانه بیمارستانی است. روش: پژوهش حاضر از جمله مطالعات کاربردی و بر اساس روش گردآوری داده ها، توصیفی- پیمایشی می باشد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته در قالب سئوالات پنج گانه لیکرت استفاده شده است. جامعه آماری شامل مدیران، پزشکان، پرستاران در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و با فرمول کوکران، حجم نمونه 180 نفر تعیین شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون t تک نمونه ای و آزمون فریدمن) استفاده گردید. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که در بین مشاغل مورد بررسی مشاغل پزشکی (تکنسین های فوریت پزشکی، امدادگر، پرستاری، پزشکی و بهیار) مناسب ترین مشاغل برای نیروهای داوطلب می باشند. در بین مشاغل غیرپزشکی نیز مدیران و کارکنان سازمان ها، تأسیسات و نیروهای مسلح می توانند در اقدامات داوطلبانه برای بیمارستان ها و مراکز درمانی مفید واقع گردند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج، آشنایی افراد با بحث امداد و درمان می تواند نقش قابل توجهی در انتخاب افراد به عنوان نیروهای داوطلب داشته باشد. هر چه شغل فرد غیرمرتبط با مباحث بهداشتی درمانی باشد، به همان اندازه برای این قبیل فعالیت ها نامناسب خواهد بود. مقدمه: در شرایط بحرانی علاوه بر سازمان های ویژه مدیریت شرایط اضطراری نیاز به حضور نیروهای داوطلب نیز همواره احساس شده است. داوطلبان در مشاغل مختلف می توانند خدمات مورد نیاز را فراهم آورند. در این خصوص هدف مطالعه حاضر بررسی اهمیت و اولویت مشاغل در فعالیت های داوطلبانه بیمارستانی است. روش: پژوهش حاضر از جمله مطالعات کاربردی و بر اساس روش گردآوری داده ها، توصیفی- پیمایشی می باشد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته در قالب سئوالات پنج گانه لیکرت استفاده شده است. جامعه آماری شامل مدیران، پزشکان، پرستاران در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و با فرمول کوکران، حجم نمونه 180 نفر تعیین شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون t تک نمونه ای و آزمون فریدمن) استفاده گردید. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که در بین مشاغل مورد بررسی مشاغل پزشکی (تکنسین های فوریت پزشکی، امدادگر، پرستاری، پزشکی و بهیار) مناسب ترین مشاغل برای نیروهای داوطلب می باشند. در بین مشاغل غیرپزشکی نیز مدیران و کارکنان سازمان
۲.

تعیین مسیرهای مناسب و قابل دسترسی بعد از زلزله با استفاده از GIS (مطالعه موردی: شهر کاشان)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۲۲۰ تعداد دانلود : ۱۱۳
مقدمه: شبکه حمل و نقل درون شهری به ویژه در شهرهای بزرگ، نقشی اساسی در مدیریت بحران زلزله دارد. از سوی دیگر این شبکه، آسیب پذیرترین شبکه در میان دیگر شبکه های گوناگون در برابر زلزله، شناخته شده است. لذا ضرورت دارد تا اقداماتی برای شناسایی و تعیین مسیرهای قابل دسترس و بهینه پس از زلزله برای فعالیت های حمل و نقل درون شهری از قبیل آمد و شد اتومبیل های امدادی و آمبولانس ها، اتومبیل های پلیس، اتومبیل های آتش نشانی و غیره صورت گیرد، لیکن در این زمینه تحقیقات کمی به طور کامل و سیستماتیک انجام گرفته است. روش: هدف از این مطالعه، ارزیابی آسیب پذیری معابر در هنگام وقوع یک زلزله 5/6 ریشتری در شهر کاشان می باشد. ابتدا مدلی برای ارزیابی خسارات و آسیب پذیری معابر از طریق محاسبه سطح مسدود شده معابر با در نظر داشتن عواملی همچون آوار ساختمان، ویژگی های ساختمان و فاصله نسبی بین ساختمان ها و معابر، ارائه شده و در ادامه از طریق تسری این مدل روی 57 معبر اصلی و 41 واحد همگن در سطح شهر کاشان و جمع آوری اطلاعاتی درباره ویژگی ها و مشخصه های شبکه حمل و نقل درون شهری کاشان در سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)، درجه انسداد طولی و عرضی این معابر برآورد شده و نقشه های قابل بهره برداری ارائه گردیده است. یافته ها: 1( عرض مسیر یکی از عوامل مؤثر بر انسداد آن پس از زلزله است. هرچه عرض مسیر بیشتر باشد میزان انسداد عرضی بیشتر است. 2( انسداد طولی در بافت قدیمی بیشتر است. علت این امر، مواد مورد استفاده در ساخت و ساز و عدم استحکام ساختمان ها می باشد. نتیجه گیری: به دلیل ویژگی ها و شرایط طبیعی حاکم بر فضاهای شهری و تراکم سرمایه گذاری و بارگذاری های محیطی، بیشتر شهرهای بزرگ از جمله کاشان با حوادث طبیعی به ویژه زلزله روبه رو هستند. از این رو، توجه به برنامه ریزی های لازم پیرامون مصونیت شهرها و آسیب کمتر آنها ضرورت دارد و هر توصیه ای در یک بستر سازمانی مناسب باید تحقق یابد
۳.

تحلیل خود همبستگی فضایی جمعیت در ارتباط با آسیب پذیری لرزه ای شهر (مطالعه موردی: شهر نجف آباد)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۲۲۱ تعداد دانلود : ۱۱۸
مقدمه: زلزله ظهور یک پدیده قابل رویت و احساس است که در مقیاس زمان زمین شناسی تکرار می شود و عدم بروز زلزله در منطقه ای که تا به حال در آن زلزله اتفاق نیفتاده است نشانگر ثبات و پایداری همیشگی نیست. با مراجعه به نقشه پهنه بندی خطر نسبی زمین لرزه در ایران مشاهده می شود که بیش از 90 درصد از مساحت کشور روی نوار زلزله قراردارد. در این راستا ارزیابی آسیب پذیری لرزه ای مناطق مختلف کشور با هدف کاهش آسیب پذیری جوامع شهری باید در اولویت برنامه ریزی ها قرار گیرد. روش: این پژوهش از نوع کاربردی و روش آن معیاری – تحلیلی بوده و ضمن معرفی دیدگاههای مختلف در ارتباط با آسیب پذیری، ابتدا به منظور شناسایی الگوی پراکنش جمعیت در سطح شهر نجف آباد از تحلیل های خودهمبستگی فضایی در نرم افزارARCGIS (آماره موران عمومی و شاخص لکه های داغ یا Gi*) استفاده گردیده، سپس با استفاده از پارامترهای گوناگون کمی و کیفی، براساس رویکرد تصمیم گیری چند معیاره و با به کارگیری فرایند تحلیل شبکه (ANP) به بررسی و تحلیل آسیب پذیری لرزه ای شهر نجف آباد پرداخته شده است. یافته ها: نتایج حاصله نشانگر وجود الگوی خوشه ای توزیع جمعیت در سطح شهر و بالا بودن تراکم جمعیت در بخش مرکزی هسته اصلی شهر و شهرک یزدانشهر در جنوب غربی شهر می باشد. همچنین مطابق نقشه پهنه بندی آسیب پذیری مجموعا حدود 30 درصد مساحت توسعه یافته شهر در پهنه آسیب پذیری بالایی قرار داشته و 37 درصد این مساحت از آسیب پذیری متوسط برخوردار است. با تطبیق نقشه توزیع جمعیت بر این پهنه بندی، جمعیتی بالغ بر 51000 نفر (با تراکمی بین 70 تا 100 نفر در هکتار) در معرض آسیب پذیری بالایی قرار دارند. نتیجه گیری: با توجه به نگرش های نوینی مانند مدیریت ریسک- بحران، اهداف بلندمدت زمانی محقق خواهند شد که ایمنی شهر در برابر خطرات زلزله به عنوان یک هدف در تمامی سطوح برنامه ریزی و به طور همه جانبه با تأکید بر عوامل اجتماعی– اقتصادی نگریسته شود.
۴.

مقایسه شیوع اختلال استرس پس از سانحه، 18 ماه بعد از زلزله بم در دو شهر بم و کرمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۹۹
مقدمه: اختلال استرس پس از سانحه، شایع ترین مشکل روانی پس از بلایا و حوادث است. از آنجا که مطالعات بومی در این زمینه چندان نیست، لذا پژوهش حاضر به بررسی مقایسه ای شیوع اختلال استرس پس از سانحه، 18 ماه بعد از زلزله در دو شهر بم و کرمان پرداخته است. روش: این مطالعه از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی- تحلیلی و مقطعی بوده است. 422 نفر به تفکیک 205 نفر از کرمان و 217 نفر از بم به روش خوشه ای طبقه بندی شده در سه گروه سنی بالغین جوان، بالغین و افراد مسن انتخاب شدند، سپس با استفاده از دو پرسشنامه اختلال استرس پس از سانحه (واتسون) و اطلاعات فردی داده های لازم جمع آوری شد. یافته ها: شیوع تمامی موارد اختلال استرس پس از سانحه در پاسخ دهندگان دو شهر بم و کرمان به ترتیب 66.7 درصد (دامنه اطمینان 95 درصد 60.2 تا 73.1 درصد) و 57.1 درصد (دامنه اطمینان 95 درصد 50.3 تا 63.8 درصد) بود (0.045=p) و میزان شیوع اختلال استرس پس از سانحه متوسط و شدید در بم حدود 59.0 درصد (دامنه اطمینان 95 درصد 52.3 تا 65.7 درصد) و در شهر کرمان این میزان حدود 35.1 درصد (دامنه اطمینان 95 درصد 28.6 تا 41.7 درصد) می باشد. (0.001p<) همچنین میزان شیوع اختلال استرس پس از سانحه خفیف در بم حدود 7.7 درصد و در شهر کرمان 22.0 درصد برآورد شد. (0.001p<) ارتباط معنی دار آماری در ابتلا به اختلال استرس پس از سانحه در پاسخ دهندگان در دو شهر بم و کرمان بر اساس جنسیت و گروه های سنی مشاهده نشد.. بحث و نتیجه گیری: در زمان انجام مطالعه و با گذشت یک سال و نیم از زلزله بم، اختلال استرس پس از سانحه شهر کرمان که در مجاورت این شهر قرار داشت با وجود عدم خرابی منازل و ساختمان ها و مرگ و میر شدید اگرچه به طور معنی داری از شهر بم پایین تر است، اما همچنان در سطحی بالا قرار دارد، این عارضه روند مزمن داشته و برای کاهش آن ساکنان هر دو شهر نیازمند اقدامات و مداخلات مناسب بیشتری می باشند.
۵.

آموزش شایستگی ها و مهارت های کلیدی حین تحصیل از دیدگاه دانشجویان رشته های امداد و نجات و امداد و سوانح (مطالعه موردی: مؤسسه علمی-کاربردی هلال ایران)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۱۸۲ تعداد دانلود : ۱۰۵
مقدمه: خلق یک نظام آموزشی که قابلیت تربیت افراد برای زیستن در جهانی متغیر را داشته باشد از اولویت های جامعه مدرن است. بر این اساس دانشگاه ها نقش های جدیدی را غیر از آموزش صرفاً تخصصی و رشته ای عهده دار شده اند که از جمله مهم ترین آنها آموزش شایستگی ها و مهارت های کلیدی به منظور انطباق با شرایط پیچیده کنونی است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی نگرش دانشجویان مؤسسه علمی کاربردی هلال ایران در مورد آموزش شایستگی ها و مهارت های کلیدی در طول دوران تحصیل و از محیط دانشگاه است. روش: پژوهش حاضر از نظر اهداف کاربردی، از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی-پیمایشی بوده است. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان رشته های کاردانی و کارشناسی امداد و نجات و امداد و سوانح مؤسسه آموزش عالی علمی کاربردی هلال ایران تشکیل داده است. با بهره گیری از فرمول کوکران، حجم جمعیت جامعه نمونه 228 نفر برآورد گردید که 209 نفر به پرسشنامه پاسخ داده اند. برای انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری طبقه ای استفاده گردید. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه 50 سئوالی محقق ساخته بود که پس از تأیید روایی محتوایی پرسشنامه توسط 4 نفر از متخصصان مدیریت آموزشی و تعیین مقدار پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ (82/0)، پرسشنامه ها تکمیل شد. اطلاعات به دست آمده پس از ورود در نرم افزار 15-SPSS ، با استفاده از آزمون t تک نمونه ای و t گروه های مستقل تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش بیانگر آنست که امتیاز تمامی شاخص های شایستگی ها و مهارت های کلیدی از میانگین پایه کمتر و با اختلاف معنی دار بوده است. از دیدگاه دانشجویان شرکت کننده در پژوهش، توجه به آموزش ابعاد چهارگانه شایستگی ها و مهارت های کلیدی در وضعیت مطلوبی قرار ندارد و پایین تر از حد متوسط است. نتایج آزمون t دو گروه مستقل برای بررسی دیدگاه های دانشجویان سال های اول و دوم و سال سوم و چهارم نشان داد که بین دو گروه در هیچ یک از متغیرها تفاوت معناداری وجود ندارد. بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج از نظر دانشجویان آموزش های دریافتی و محیط دانشگاه نتوانسته نقش قابل قبول و مؤثری در پرورش شایستگی ها و مهارت های کلیدی داشته باشد. این درحالیست که ماهیت رشته های مذکور به شکلی است که دانش آموختگان برای کسب موفقیت شغلی و ایفای نقش در مشاغل مرتبط نیازمند به کارگیری این مهارت ها در کنار تخصص کسب شده می باشند. لذا مدیران آموزشی و مسئولان برنامه ریزی باید نسبت به تجدید نظر بر شیوه برگزاری دوره ها اهتمام نمایند.
۶.

بررسی عوامل مؤثر بر رضایت شغلی کارکنان جمعیت هلال احمر با رویکردآینده نگاری راهبردی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۲۴۴ تعداد دانلود : ۱۱۰
مقدمه:تغییرات سریع محیطی، نظام های برنامه ریزی در سازمان ها را با چالش مواجه ساخته وآینده نگاری راهبردی به دلیل انعطاف پذیری در برابر بدیل های متغیّر آینده، با استقبال روزافزونی از طرف سازمان ها روبه رو شده است. فرآیند آینده نگاری راهبردی در سازمان ها نیازمند توجه به سرمایه انسانی می باشد. مدیران و رهبران چشم اندازمحور باید به اهمیت عوامل مؤثر در ایجاد انگیزش شغلی و رضایت شغلی در آینده سازمان توجه بیشتری داشته باشند. بر همین اساس، سوال اصلی این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر رضایت شغلی کارکنان و ارائه راهکارهای ارتقای آن است که ضمن مروری بر مهم ترین عوامل مؤثر بر رضایت شغلی کارکنان و ارتباط آن با آینده سازمان به سوابق و پیشینه های این موضوع می پردازد. روش: روش تحقیق ترکیبی است. جامعه آماری، شامل کارکنان جمعیت هلال احمر استان قزوین است. در بحث آمار استنباطی هم از تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول و دوم برای بررسی میزان ارتباط بین شاخص های پرسشنامه و عوامل رضایت شغلی و بررسی میزان ارتباط بین عوامل رضایت شغلی روی آینده سازمان بهره گرفته شده است. یافته ها: عوامل مؤثر بر رضایت شغلی کارکنان، در دو دسته اصلی طبقه بندی شده اند. نخست، عوامل محیطی شغل و مرتبط با شغل که مهم ترین تأثیر را بر رضایت شغلی دارند و شامل چگونگی رفتار افراد، ماهیت وظایف شغلی، ارتباط با سایر افراد در محیط کار و پاداش ها می باشد. دوم، عوامل فردی که افراد با خود به شغلشان منتقل می نمایند، مانند تجارب قبلی فرد و شخصیت. هر دو دسته عوامل در مبحث رضایت شغلی از یکدیگر تأثیر می پذیرند. نتیجه گیری: پنج عامل مؤثر بر رضایت شغلی کارکنان جمعیت هلال احمر به ترتیب ماهیت شغلی، مدیریت (ما فوق)، همکاران، فرصت های ترفیع، حقوق و مزایا اولویت بندی شدند.
۷.

مطالعه آمادگی مدارس متوسطه اول شهر شیراز برای مواجهه با مخاطره زلزله(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۲۶۴ تعداد دانلود : ۱۰۷
مقدمه: زلزله به عنوان یکی از مخاطرات طبیعی، در کشور زمینه ساز بسیاری از مشکلات بوده است. آژانس همکاری بین المللی ژاپن (JICA) اظهار داشته است که حوادث و بلایا دارای اثرات جدی بر خدمات آموزشی هستند. این اثرات نه فقط به دلیل تلفات ناشی از مرگ و میر آموزگاران و دانش آموزان، بلکه مواردی از جمله وقفه ناگهانی در روند آموزشی و اختلال روانی دانش آموزان نیز می باشد. بنابراین، آمادگی برای رویارویی با این حوادث ضرورت دارد. روش: این تحقیق با هدف تعیین میزان آمادگی مدارس متوسطه شهر شیراز برای مواجهه با بحران زلزله صورت گرفته است. این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش گردآوری داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی می باشد. نمونه های تحقیق از تمامی مدیران مدارس متوسطه اول شهر شیراز، کارشناسان و صاحب نظران بحران انتخاب شده است. از دو پرسشنامه فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و آمادگی مدارس در این پژوهش استفاده شده است. پرسشنامه فرایند تحلیل سلسله مراتبی AHP اولویت سه بُعد اصلی آمادگی مدارس، شامل برنامه های اضطراری، عملیات اضطراری و منابع اضطراری را اندازه گیری کرده است. پرسشنامه دوم میزان آمادگی مدارس برای رویارویی با مخاطرهزلزله را توسط 36 سؤال تخصصی بررسی کرد. روایی محتوا و پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (0.92) نشان داد، ابزار اندازه گیری از همبستگی درونی قابل قبولی برخوردار بوده است. سؤالات تحقیق با استفاده از آزمون های آماری تی، کروسکال-والیس و فریدمن بررسی شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از بسته نرم افزاری 22-SPSS و expert choice استفاده شد. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که برنامه های اضطراری بیشترین و عملیات اضطراری کمترین میزان اهمیت را در بین ابعاد آمادگی داشته اند. همچنین در بین مدارس، 9/6 درصد آمادگی خیلی زیاد، 7/32 درصد آمادگی زیاد، 7/29 درصد آمادگی در حد متوسط، 8/22 درصد آمادگی کم و 9/7 درصد آمادگی خیلی کم در برابر مخاطره زلزله را داشتند. به علاوه میانگین میزان آمادگی مدارس در نواحی مختلف آموزش و پرورش شهر شیراز یکسان به دست آمد. این امر نشان دهنده هماهنگی و توجه لازم مسئولان آموزش و پرورش در رابطه با میزان آمادگی مدارس بوده است. نتیجه گیری: میزان آمادگی مدارس متوسطه اول شهر شیراز در حد متوسطی ارزیابی می شود. این میزان آمادگی با توجه به خطر جدی وقوع زلزله در حد مناسبی نیست. علاوه بر این، از آنجا که نتایج بیانگر کمبود یا فقدان افراد متخصص در زمینه موضوع (مسائل مربوط به حوادث و بلایا) مورد مطالعه در مدارس بوده است. از این رو، به کارگیری افرادی متخصص و باتجربه برای ارزیابی پیوسته مدارس به لحاظ نکات ایمنی، تجهیزات، وضعیت ساختمان و نحوه چیدمان وسایل حائز اهمیت است
۸.

ارزیابی و مکان یابی بهینه ایستگاه های ثابت و سیار امداد و نجات در مناطق روستایی استان گیلان با تأکید بر حوادث غیرمترقبه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۱۰۷
وجود منابع گسترده جنگلی، نزولات جوّی فراوان که گاهی منجر به وقوع سیلاب می گردد، آتش سوزی ها، حوادث جاده ای و زمین لرزه، از یک طرف و گردشگرپذیر بودن، تراکم بالای جمعیتی و پراکندگی نقاط روستایی استان گیلان از طرف دیگر، سبب ضرورت وجود مراکز واکنش سریع در برابر حوادث غیر مترقبه با دسترسی متوازن و عادلانه گردیده است. از این رو این مطالعه به ارزیابی و مکان یابی بهینه ایستگاه های ثابت و سیار امداد و نجات دراین منطقه پرداخته است.
۹.

شناسایی فرهنگ سازمانی جمعیت هلال احمر بر اساس مدل کا مرون و کوئین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۲۸۶ تعداد دانلود : ۱۰۷
مقدمه: فرهنگ حاکم بر هر سازمان، شکل دهنده شخصیت سازمانیآن است ، لذا می توان سازمان ها را برحسب نوع فرهنگ شان شناسایی کرد . فرهنگ منسجم و متناسب با اهداف و مأموریت های سازمانی موجب افزایش کارایی و اثربخشی سازمان می شود . ازاین رو، این مطالعه در صدد شناسایی فرهنگ سازمانی جمعیت هلال احمر برآمده است . روش: این تحقیق کاربردی و از نظر روش توصیفی از نوع پیمایشی است . جامعه آماری، تمامی کارشناسان ستاد مرکزی جمعیت هلال احمر (250 نفر) می باشند . حجم جمعیت نمونه 148 نفر برآورد گردید که پس از توزیع پرسشنامه ها، 130 پرسشنامه تکمیل و جمع آوری شد . روش نمونه گیری از نوع تصادفی ساده بود و ابزار اصلی تحقیق از پرسشنامه استاندارد مدل کامرون و کوئین (2006) استفاده گردید . روایی محتوایی آن با استفاده از نظر خبرگان و کارشناسان تأیید شد . ضریب پایایی معادل 89/0 به دست آمد . برای تحلیل داده ها از آمارتوصیفی و آزمون های کولموگروف اسمیرنوف، لون، مقایسه میانگین ها، تحلیل واریانس یک طرفه و توکی استفاده شده است . یافته ها: یافته ها نشان داد که فرهنگ بازاری (رقابتی) بالاترین نمره میانگین (78/2) را به دست آورد . نتایج آزمون t زوجی یا وابسته (317/16) در سطح خطای 05/0 بیانگر تفاوت بین وضع موجود و مطلوب فرهنگ سازمانی است . مقایسه میانگین ها نیز نشان داد سطح معنا داری F برای جنسیت 904/0sig=، تحصیلات 678/0 sig=، سابقه کار 147/0 sig= و وضعیت استخدامی001/0= sig) بود که بیانگر تفاوت معنا دار میان میانگین فرهنگ سازمانی با وضعیت استخدامی کارکنان می باشد. نتیجه گیری : با توجه به نتایج، بین وضع موجود و مطلوب فرهنگ سازمانی تفاوت معنا دار مشاهده شده است . همچنین به ترتیب اولویت، فرهنگ رقابتی، فرهنگ سلسله مراتبی، فرهنگ گروهی و فرهنگ ویژه سالاری حاکم بر ستاد مرکزی جمعیت بوده است . به علاوه، برای تعیین وضعیت موجود فرهنگ سازمانی بخش های دیگر جمعیت نیاز به تحقیق های دیگری می باشد .
۱۰.

تعیین شاخص های موثر بر مدیریت عملکرد استراتژیک در جمعیت هلال احمر استان البرز بر اساس مولفه های کارت امتیازی متوازن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۰۴
در این تحقیق با شناسایی و ارزیابی شاخص های مؤثر بر اجرای مطلوب مدیریت عملکرد استراتژیک در جمعیت هلال احمر استان البرز، بر اساس کارت امتیازی متوازن، وضعیت جاری سیستم با نگاهی همه جانبه سنجیده شد. به دنبال آن نقاط ضعف و قوت آن شناسایی شد تا در با پیشنهادهایی برای بهبود عملکرد آن ارائه گردد.
۱۱.

ارزش گذاری پولی و تحلیل هزینه منفعت فعالیت های داوطلبانه به روش «حسابداری ارزش و سرمایه گذاری داوطلبی»(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۵۸ تعداد دانلود : ۵۲
مقدمه: فعالیت های داوطلبانه از جمله فعالیت هایی هستند که منافع اقتصادی و اجتماعی زیادی برای کشور دارد اما ارزش اقتصادی آن به دلیل داوطلبانه بودن کار، نادیده گرفته می شود. هدف از این تحقیق مروری بر روش های ارزش گذاری اقتصادی کار داوطلبانه، مقایسه دو روش متفاوت هزینه فرصت و هزینه جایگزینی ارزش گذاری پولی فعالیت داوطلبانه هم از نظر مفهومی و هم از نظر میدانی می باشد و هم چنین در کنار ارزش گذاری پولی فعالیت داوطلبی، به تحلیل هزینه منفعت اجرای طرح ایمنی و سلامت مسافران نوروزی توسط جوانان داوطلب هلال احمر استان یزد نیز پرداخته می شود. روش : برای ارزش گذاری پولی فعالیت های داوطلبانه هشت روش دستمزد جایگزین، منطبق با فراغت، قضاوت داوطلب (زمان)، جانشینی دستمزد، قضاوت داوطلب بر اساس وظیفه، قضاوت سرپرست، هزینه کالای مشابه و قضاوت بهره مند شناسایی شدند که در این مطالعه دو روش استفاده شد. هم چنین برای تحلیل هزینه منفعت از تکنیک «حسابداری ارزش و سرمایه گذاری داوطلبی» استفاده شد که روشی پذیرفته شده برای سازمان های داوطلبانه در سطح جهان از جمله فدراسیون بین المللی صلیب سرخ و هلال احمر است. یافته ها: در این مطالعه یافته شد که فعالیت داوطلبانه 1574 همیار نوروزی در استان یزد، به روش دستمزد جایگزین 938 میلیون ریال ارزش گذاری می شود و در صورت ارزش گذاری به روش جانشینی دستمزد، معادل پولی این فعالیت داوطلبانه مبلغ 2268713232 ریال خواهد بود. هم چنین جمعیت هلال احمر استان یزد برای این تعداد داوطلب مبلغ 212800000 ریال هزینه (ایاب و ذهاب و غذا) کرده است. بحث و نتیجه گیری: با استفاده از تکنیک هزینه منفعت «حسابداری ارزش و سرمایه گذاری داوطلبی» در صورتی که ارزش گذاری به روش دستمزد جایگزین باشد نرخ ویوا نشان می دهد به ازای هر ریالی که جمعیت هلال احمر استان یزد در طرح ایمنی و سلامت مسافران نوروزی بر پروژه داوطلبی هزینه کرده، بیش از 4 ریال عایدش شده است و در صورت ارزش گذاری به روش جانشینی دستمزد، نزدیک به 11 ریال عاید جمعیت هلال احمر استان یزد شده است، لذا طرح داوطلبانه ایمنی و سلامت مسافران نوروزی طرحی بسیار موفق و از نظر اقتصادی به صرفه برای جمعیت هلال احمر و هم چنین دولت بوده است چرا که نسبت به هزینه صورت گرفته، عایدی بالایی داشته به این معنا که فعالیت بسیار زیاد و گسترده ای بدون هزینه نیروی انسانی صورت گرفته است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۶