مقالات
حوزه های تخصصی:
بسیج و سازمان دهی افراد و گروه ها یکی از امکان هایی است که به وسیله رسانه های اجتماعی تسهیل شده است و می تواند همانند هر پدیده ای فرصت ها و تهدیدهایی برای جوامع داشته باشد، لذا مقاله پیشِ رو به دنبال شناخت نقش رسانه های اجتماعی موبایلی در آئین های اجتماعی است و به صورت موردی پدیده تشییع جنازه 175 شهید غواص را مورد مطالعه قرار داده است. این پژوهش، با روش کیفی و از طریق تکنیک مصاحبه عمیق انجام گرفته است. بر اساس قاعده اشباع نظری و به روش نمونه گیری هدفمند، دیدگاه های 10 نفر از صاحب نظران رشته ارتباطات و متخصصان حوزه رسانه های اجتماعی موبایلی گردآوری شد. پس از جمع آوری داده ها، کدگذاری و مقوله بندی، 10 کد انتخابی شامل «بسترسازی»، «هم افزایی»، «سرعت دهی»، «تسهیل کنندگی»، «ایجاد ارتباط و شبکه سازی»، «کاربرسازی »، «چسبندگی»، «مدیریت»، «تغییر ذائقه خبری» و «آئین سازی» استخراج شد. با توجه به نتایج این پژوهش، سه کد انتخابی نقش «بسترسازی»، «هم افزایی» و «مدیریت» رسانه های اجتماعی موبایلی با نقش این رسانه ها در هدایت جریان های اصلی تولید اخبار مراسم تشییع 175 شهید غواص به سمت نهادهای اصلی تولید اخبار مرتبط بودند. سه کد انتخابی «سرعت دهی»، «ارتباطات و شبکه سازی» و «آئین سازی» رسانه های اجتماعی موبایلی با نقش این رسانه ها در شیوه های پوشش اخبار مرتبط بودند و چهار کد انتخابی «تسهیل کنندگی»، «کاربرسازی»، «چسبندگی» و «تغییر ذائقه خبری» رسانه های اجتماعی موبایلی با نقش این رسانه ها در نحوه مصرف اخبار مرتبط بودند.
طراحی الگوی طبقه بندی گرایش های انسان در مدیریت انگیزش از منظر شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به نقش محوری انگیزش در تحقق عملکرد و نقش محوری عملکرد در قوام نظام مدیریت، ضرورت طراحی الگوی انگیزش از منظر اسلام که قوام دهنده الگوی مدیریت اسلامی خواهد بود، انکارناپذیر است. هسته اصلی تمام نظریات مختلفِ حوزه انگیزش، نگاه آنها به انسان است و اساس اختلاف نظریات انگیزش غربی و اسلامی نیز از همین نگاه به انسان، نیازها و گرایش های او سرچشمه می گیرد. با همین دیدگاه در این پژوهش سعی شد، گرایش های انسان از منظر انسان شناسی اسلامی با روش تحلیل مضمون و با توجه به آراء و اندیشه های شهید مطهری (ره) تبیین گردد. این شاخص ها، شامل 6 گونه است: 1.گرایش های محدود جسمانی دنیوی نزدیک نگر (مثل خوردن غذا، تمتع جنسی، نگاه فردی و شخصی، حال نگری بدون آینده نگری، محدود بودن به منطقه خود) 2. گرایش های محدود جسمانی دنیوی دورنگر (مثل گرایش به غضب، شهوت و دید مادی نگری) 3. گرایش های محدود روحانی دنیوی (ثروت طلبی، قدرت طلبی و شهرت طلبی) 4.گرایش های محدود روحانی اخروی (مثل گرایش به بهشت و گرایش به نجات از جهنم) 5. گرایش های نامحدود روحانی دنیوی (مثل گرایش به علم و حقیقت، خلاقیت و ابداع، زیبایی و هنر، فضیلت و خیر اخلاقی و عشق و پرستش) 6.گرایش های نامحدود روحانی اخروی (مثل گرایش به تقرب الهی و گرایش به کمال مطلق).
مطالعه تجربی ارتباطات بین معرف های دین داری؛ با استفاده از سه روش تحلیل عاملی تأییدی، تحلیل عاملی اکتشافی و یک روش شبکه مبنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدل های مفهومی دین داری، در نهایت فهرستی از معرف های دین داری و یک دسته بندی از این معرف ها در قالب ابعاد ارائه می کنند. مسئله اصلی این پژوهش ارزیابی و اصلاح این دسته بندی براساس مشاهدات تجربی است. ادعای پژوهش حاضر این است که اگر دقت لازم در ساخت سنجه انجام بگیرد، نتایج تجربی حاصله، با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و تحلیل عاملی اکتشافی امکان ارزیابی و در نتیجه اصلاح دسته بندی معرف ها در مدل مفهومی مبنایی اولیه را خواهد داشت. ادعای دیگر پژوهش این است که با استفاده از رویکردهای شبکه ای، امکان تحلیل روابط مستقیم معرف های دین داری با یکدیگر فراهم است و می توان از قید ارائه ابعاد در مدل سازی مفهومی دین داری صرف نظر کرد. در تحلیل عاملی تأییدی، سنجه حاصل از مدل مختار، مدل شجاعی زند، پس از ادغام دو بعد ایمانیات و اعتقادات مورد تأیید تجربی قرار گرفت. در تحلیل عاملی اکتشافی، یک عامل اصلی که حدود نیمی از کل دین داری را توصیف می کند در کنار سه عامل کوچک کشف شد. در روش شبکه مبنا نشان داده شد که اولاً اعتقادات و ایمانیات در مقایسه با شرعیات و عبادیات، در ساختار دین داری جامعه هدف، از مرکزیت و اهمیت بالاتری برخوردارند و ثانیاً به طور کلی مرکزیت و اهمیت شرعیات در آقایان در مقایسه با خانم ها و مرکزیت و اهمیت عبادیات در خانم ها در مقایسه با آقایان بیشتر است.
عوامل فرهنگی و رابطه آن با الگوهای توسعه اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهم جوامع در طی دهه های اخیر توجه به توسعه در ابعاد مختلف و به ویژه توسعه اقتصادی بوده است. کشورهای مختلف به منظور دستیابی به این امر استراتژی های متفاوت و بعضاً مشابهی را اتخاذ نموده ولی به نتایج کاملاً متفاوتی دست یافته اند. در حالی که نمی توان نقش مهم سیاست های اقتصادی و سیاسی و شرایط تاریخی به عنوان عوامل کلان را نادیده گرفت، تمرکز اصلی این مقاله بر روی نقش عوامل فرهنگی (ارزش ها در سطوح خرد) بر روی توسعه اقتصادی به عنوان یک متغیر کلان است؛ عواملی که در تبیین توسعه یافتگیِ جوامع، کمتر به آن توجه شده است. به منظور آزمون این مدعا یک مطالعه تطبیقی با استفاده از داده های ثانویه انجام شده و از چند پایگاه داده های معتبر جهانی استفاده شده است. دوره زمانی داده های این مطالعه از 1995 تا 2015 و شامل 109 کشور می شود. نتایج به دست آمده نشان می دهد که جوامعی با میزان بالایی از تأکید بر ارزش کار در خانواده ها از میزان بالاتری از نرخ توسعه اقتصادی طی سال های 1995 تا 2010 برخوردار بوده اند. همچنین نتایج نشانگر وزن بالاتر متغیرهای فرهنگی و اجتماعی در تبیین توسعه اقتصادی نسبت به متغیرهای اقتصادی است. در عین حال رابطه میان متغیر تأکید بر ارزش کار در خانواده ها با توسعه اقتصادی، رابطه ای خطی بوده است و قوت این رابطه از جامعه ای به جامعه دیگر بر حسب تقسیم بندی جغرافیایی، متفاوت بوده است.
سیاستگذاری آموزشی و آموزش عالی در بستر سیاست های عمومی: از دوره قاجار تا پایان دوره پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این جستار نخست با بازنگری نقادانه در مفهوم سازی های سیاست های عمومی، که به ویژه دربرگیرنده سیاست های آموزشی و آموزش عالی نیز هست، این مفاهیم، مفهوم سازی مجدد شده اند که نیازمند جستارگشایی دامنه دار و ژرف کتابخانه ای بوده است. سپس، سیاست ها، فرایندها و رخدادهای برجسته آموزش و آموزش عالی در دوره قاجار و پهلوی، با رویکرد بازنگری نظام مند و نقادانه، با استفاده از اسناد و نگاشته های علمی بازکاوی شده است. بر پایه یافته ها، به نظر می رسد سیاستمداران دوره پهلوی، به جای پی ریزی ساختار و سیاست های مناسب، بر اساس مطالعات علمی نظام مند و کنش مشارکتی بازیگران کلیدی سیستم، به گونه ای که بتواند به حل مشکلات نظام آموزشیِ در حال گسترش ایران بپردازد، بیشتر بر نهادهای دیوان سالار کنترل گر و سیاست نهادهای هم راستا تکیه می کردند که به گونه ای ناموزون و حتی فراقانونی گسترش می یافت. چنین وضعیتی می تواند بیانگر اراده تمامیت خواهانه و تمرکزگرایانه آن دوره در سیاست های آموزش عالی با رویکرد مهندسی اجتماعی باشد که سرانجام نیز چندان کامیابی نیافت.
باورهای والدگری در نمونه ای از مادران ایرانی؛ مطالعه ای پدیدار شناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی باورهای والدگری در نمونه ای از مادران ایرانی طراحی شده است. این پژوهش از نوع مطالعات کیفی با رویکرد پدیدارشناسی است. نمونه ها تا رسیدن به حد اشباع به صورت غیر تصادفی هدفمند انتخاب شدند. برای بررسی باورهای والدگری مادران مصاحبه نیم ساختاریافته ای براساس تکنیک قیف تدوین گردید. نتایج تحلیل کیفی مصاحبه ها نشان داد که از دیدگاه مادران ایرانی، اطاعت و حرف شنوی، ادب و احترام، استفلال و توانایی دفاع از خود و عاقل و منطقی بودن از جمله مهم ترین ویژگی های یک کودک خوب، صبور بودن از جمله مهم ترین ویژگی یک مادر خوب، مهربان و باجذبه بودن مهم ترین ویژگی یک پدر خوب و تحصیلات عالیه به عنوان مهم ترین ویژگی ایده آل کودک در بزرگسالی، صبوری در برابر کودک به عنوان بهترین روش تربیتی، پرخاشگری و خصمانه رفتار کردن با کودک به عنوان بزرگ ترین اشتباه والد، ادب و احترام به عنوان ارزش ایده آل برای انتقال به کودک، هدیه خریدن به عنوان بهترین روش تشویقی و محروم کردن به عنوان بهترین روش تنبیهی شناخته می شود. با توجه به تحلیل کیفی مصاحبه بر اساس تکنیک قیف ، شش باور زیربنایی تر والدگری در نظام باورهای نمونه آماری پژوهش نقش بسته بود: تأییدطلبی و وجهه مثبت اجتماعی، فردیت طلبی و آزادی خواهی، احساس مسئولیت مادرانه و عذاب وجدان در قبال آن، برتری جویی، انحصارطلبی و ترسِ از دست دادن و نیز پدر به عنوان اسطوره ای قدرتمند. که در میان آنها باور احساس مسئولیت مادرانه و عذاب وجدان در قبال آن، فراگیرتر بود. در جمع بندی کلی از مجموع یافته ها می توان چنین تبیین کرد که باور احساس مسئولیت مادرانه به عنوان باور زیربنایی فراگیر، بر لایه های سطحی تر تجارب مادران از والدگری اثر گذار است.
پدیدارنگاری مفهوم و تجربه معنویت؛ مورد مطالعه: دانشجویان کار شناسی ارشد دانشگاه کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفاهیم معنویت و توسعه معنوی از هر دو دیدگاه مذهبی و سکولار مورد مداقه پژوهشگران حوزه علوم انسانی و اجتماعی قرار گرفته است. آنچه در این میان از اهمیت ویژه برخوردار است، نوع نگاه انسان به مقوله معنویت است و اینکه معنویت در چه کنش و رفتاری نمود پیدا می کند. جوانان در جوامع قرن 21 به شدت از طرف نهادهای دینی و همچنین در برخی از موارد، از طرف حکومت ها و ساختارهای سیاسی مبتنی بر دین، رصد می شوند تا معلوم شود که معنویت در زندگی آنان تا چه اندازه رسوخ کرده و چه نوع معنویتی و با چه تعریفی مد نظر آنهاست. پژوهش کنونی به دنبال مطالعه پدیدارنگارانه تجربیات و دیدگاه های دانشجویان از مفهوم معنویت (چیستی و چگونگی، امکان آموزش پذیریِ آن و همچنین ابعاد رفتاری یک فرد معنوی) است. میدان پژوهش، دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه کردستان است و مشارکت کنندگان 10 نفر از دانشجویان اند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و مبتنی بر ملاک انتخاب شدند. ابزار پژوهش نیز مصاحبه نیمه ساختارمند و عمیق است. داده های حاصل از مصاحبه ها با استفاده از روش تحلیل مضمون مورد بررسی قرار گرفتند. براساس نتایج، داده ها در چهار طبقه توصیفی ابعاد معنویت، آموزش پذیریِ معنویت، عوامل تأثیرگذار بر آموزش معنویت و همچنین ویژگی های افراد معنوی دسته بندی شده اند. براساس انگاره ها و تجارب دانشجویان، آمیخته بودن با انسانیت، هم مسیری با عقل و منطق، فطری بودن و فرامادی بودن از جمله ابعاد معنویت است. همچنین خانواده، فرد، سیستم آموزشی و گروه دوستان نقش زیادی در شکل دادن به ابعاد معنویت در نزد افراد دارد.