مقالات
حوزه های تخصصی:
در زمینه فنّاوری دو گونه اخلاق وجود دارد که از آنها به ترتیب تحت عنوان های اخلاق پیشافنّاوری و اخلاق پسافنّاوری یاد می شود. استدلال خواهد شد که هر دوی این موارد به حوزه اخلاق عمومی آفرینندگان، صنعتگران، کنشگران و کاربران فنّاوری ها اختصاص دارد. چند آزمایش فکری پیشنهاد خواهدشد که بیانگر امتناع ورود مستقیم اخلاق به ساحت فنّاوری است و آن را به حوزه اخلاق عمومی همگی کنشگران منتسب می سازد. این واکاوی به دو نتیجه خواهد رسید که مطابق یک تحلیل، اخلاق، امری پیشین و در تحلیلی دیگر، امری پسین نسبت به فنّاوری است که در وجوه ارزشی و ایدئولوژیک آن پیش تر مستتر شده است و باز پس تر مستقر خواهد شد. براساس این تحلیل نوعی عدم تعیّن در اخلاق پسافنّاوری وجود دارد که ناشی از پیچیدگی های امر کارکرد است. دامنه این عدم تعیّن را حتی می توان به اخلاق پیشافنّاوری نیز بسط داد و این همان نکته ای است که تکلیف اخلاق در زمینه فنّاوری را ناتمام و تاحدودی معلق می گذارد و این خود شاهدی بر این مدعاست که فنّاوری فاقد ذات به آن معنایی است که هایدگر به آن نسبت می داد. اما راه حل هرگونه بحران حاصل از فنّاوری مشتمل بر بحران اخلاقی هنوز همان است که او ارائه داده بود.
فن سالاری در سیاست گذاریِ علم و تکنولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه در تمام مراحل تهیه چشم انداز و راهبرد و پیاده سازی نیازمند برنامه ریزی و سیاست گذاری و مدیریت است. نشان می دهیم که تقسیم کار و تخصصی شدن علوم در کنار برخی فلسفه ها، نفوذ تهدیدآمیز تکنوکراسی در سیاست گذاری ها را در بر دارد؛ تکنوکراسی در نهایت باعث می شود توسعه در جهت رفاه عموم مردم شکل نگیرد. به همین دلیل برای توسعه و پیشرفتِ مناسب و بومی نیازمند نهادها و رویکردها و زمینه های فلسفی هستیم که بستر مناسبی برای امکان نقد و اصلاح سیاست گذاری ها فراهم کند.
رابطه علم و فنّاوری از منظر سیاست گذاری، آموزش مهندسی و حوزه عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علم و فنّاوری در جهان امروز دارای نقشی کلیدی در اکثر حوزه هاست. این نقش به ویژه در سه حوزه سیاست گذاری، آموزش مهندسی و فضای عمومی از اهمیت بسیار برخوردار است. از این رو چیستی و چگونگی رابطه بین آنها اهمیت فراوانی دارد. در باور عمومی غالب رابطه این دو بدین صورت تعریف می شود که فنّاوری همان علم کاربردی است. هدف ما در این نوشته بررسی و نقد این باور از طریق استدلالات نظری و تجربی است. نشان داده می شود که این خوانش از رابطه علم و فنّاوری درست و دقیق نیست و نیازمند بازبینی و بازتعریف است. در انتها نیز پیشنهادهایی برای حالات بدیل رابطه بین علم و فنّاوری مطرح می گردد.
شبکه های اجتماعی و خلوت انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اخلاق شبکه های اجتماعی شاخه مطالعاتی جوانی است که در سال های اخیر بر تنه اخلاق کاربردی روئیده است. این حوزه نوظهور مطالعاتی درباره شبکه های اجتماعی مبتنی بر وب و نسبت آنها با موضوعات متفاوتی از جمله هویت، حریم خصوصی و مفهوم دوستی بحث می کند. مقاله حاضر می کوشد تا سیاهه مقولات مورد بحث در این حوزه مطالعاتی را گسترش داده و باب مطالعه و تأمل درخصوص مقوله خلوت انسانی را نیز در این حوزه بگشاید و نسبت این مقوله را با تغییرات وسیعی که شبکه های اجتماعی در سبک زندگی انسان امروزی ایجاد کرده اند بکاود. تجربه خلوت نشینی تجربه ای غنی در زندگی بشری است که در آثار ادبی، عرفانی و فلسفی شرق و غرب انعکاس وسیعی یافته است. این تجربه برخلاف حس تنهایی و انزوا تجربه ناخوشایندی نیست، بلکه سرشار از کیفیت های معنوی ممتاز و منحصربه فرد است. در این مقاله در مورد ماهیت، ابعاد و فضیلت های این تجربه بحث کرده و تلاش می کنیم نشان دهیم که برخی از فنّاوری های ارتباطی جدید و به طور خاص شبکه های اجتماعی، در صورتی که به شکلی نیندیشیده و بی مهار مورد استفاده قرار گیرند، به مرور این تجربه را تحت الشعاع قرار داده و از دسترس انسان خارج خواهد کرد.
پاسخگویی اخلاق اسلامی به چالش های اخلاقیِ برآمده از تکنولوژی مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تکنولوژی مدرن انسان را با چالش های اخلاقی بی سابقه ای مواجه کرده است. از طرفی قرار گرفتن خود انسان به عنوان موضوع تکنولوژی و از طرف دیگر آثار گسترده و اجتناب ناپذیرِ رواج روزافزون تکنولوژی بر روی محیط زیست، تصمیم گیری درباره نحوه توسعه و به کارگیری تکنولوژی را به چالش هایی اخلاقی بدل کرده است. یوناس در مقاله «تکنولوژی و مسئولیت، تأملاتی بر مأموریت جدید اخلاق» با مروری بر تغییراتی که جایگاه انسان و شرایط او در نتیجه توسعه تکنولوژی مدرن داشته است می کوشد نشان دهد نظام های اخلاقی سنتی با خصوصیاتی که دارند نمی توانند پاسخگوی مسائل اخلاقی نوظهور باشند. در این مقاله سعی شده است بر مبنای مقاله یوناس، استدلال هایی که اخلاق سنتی را در پاسخگویی به مسائل ناشی از تکنولوژی مدرن ناتوان می داند صورت بندی و تحلیل شوند. از آنجا که اخلاق اسلامی نیز مشمول حکم یوناس درباره اخلاق های سنتی است، ما در این مقاله به طور خاص از منظر اخلاق اسلامی، ادعای یوناس درباره اخلاق های سنتی را محک می زنیم و ظرفیت این آموزه ها در پاسخگویی به پرسش های نوظهور و پیشگیری از وقوع بحران های معاصر را بررسی می کنیم.
تکنولوژی، عاملیت و تصمیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه کنشگر شبکه به عنوان یکی از نظریه های مهم در مطالعات علم و فنّاوری، از وساطت مصنوعات و عامل بودن آنها در کنار انسان ها دفاع می کند. مصنوعات و انسان ها واسطه هایی اند که ماهیت یکدیگر را تغییر می دهند. از این رو تصمیم ها، کنش ها و عاملیت های انسان امری وساطت شده است، ما «به همراه» مصنوعات تصمیم خواهیم گرفت و کنش خواهیم کرد نه «به وسیله» آنها. تصمیم برخاسته از یک ذات ایزوله انسانی نیست و عاملیت و کنش تنها متعلق به انسان نیست بلکه بر روی شبکه ای اجتماعی فنی از انسان و مصنوعات توزیع می شود. این رویکرد مسائلی را در مورد رابطه مصنوعات با انسان و عاملیت و تصمیم گیری انسان ها ایجاد می کند؛ از جمله اینکه آیا عاملیت توزیع شده و واسطه بودن مصنوعات، قصدیت و اراده را از انسان سلب نمی کند؟، آیا به مصنوعات قصدیت نمی دهد؟ چه بر سر مسئولیت های اخلاقی و حقوقی انسان می آید؟ آیا به تبع عاملیت توزیع شده، مسئولیت نیز بر روی مصنوعات توزیع می شود؟! اینها مسائلی است که در این مقاله به آنها خواهیم پرداخت. ما با دفاع از موضع نظریه کنشگر شبکه، نشان خواهیم داد که نگاه شبکه ای و متقارن به مصنوعات و واسطه و عامل دانستن آنها، نه از انسان ها سلب قصدیت می کند نه لزوماً به مصنوعات قصدیت می دهد و همچنین پیامد های غیرشهودی در باب مسئولیت را به همراه ندارد.
نقد انتقال تکنولوژی از منظر فلسفه تکنولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشورهای واردکننده تکنولوژی در گام اول می کوشند تکنولوژی متناسب با نیازهای خود را انتخاب کنند و در گام دوم تلاش می کنند تا آن را هر چه بیشتر با موقعیت کشور خود سازگار نمایند. از آنجا که موضوع انتقال تکنولوژی در ایران یا در مباحث توسعه مورد مداقه قرار گرفته است یا در علوم مهندسی، پرسش از بنیان های تکنولوژی تا پیش از توسعه کامل تکنولوژی خود به عنوان یکی از موانع انتقال تکنولوژی تلقی شده است. نویسنده بر آن است که پرسش فلسفی از بنیان های تکنولوژی نه تنها مانعی در انتقال تکنولوژی نیست، بلکه برای رفتن به سمت سازگاری و بومی کردن تکنولوژی، یکی از ارکان اصلی آن است. در این مقاله از منظر فلسفه تکنولوژی ابتدا به نقد انتقال تکنولوژی پرداخته خواهد شد و با تمرکز بر سه محور ارزش مداری مصنوع تکنیکی، تفاوت بنیادین دانش تکنولوژیک و دانش علمی و اهمیت سیستم اجتماعی تکنیکی نشان داده خواهد شد که تلقی فعلی از انتقال تکنولوژی سطحی است. سپس بر اساس همین رویکرد دو راهکار برای انتقال تکنولوژی پیشنهاد خواهد شد.