۱.
در مقاله حاضر برای بررسی تأثیر فضای مجازی بر تحولات هویت ملی در پرتو «تحقیقات میان رشته ای» تعداد 918 نمونه تعیین و اطلاعات به دست آمده از آنان، در اواخر پاییز و اوایل زمستان 1390 جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج مدل نهایی نشان داد 64 درصد از تحولات و تغییرات (تقویت یا تضعیف) متغیر هویت ملی در نزد شهروندان تهرانی تحت تأثیر همزمان هفت متغیر قراردارد که در بین متغیرهای مذکور متغیرهای ویژگی های زمینه ای با (81/0-)، نگرش به رسانه مجازی با (51/0-)، در معرض رسانه بودن با (26/0-) بیشترین اثر علی معکوس را بر متغیر وابسته، یعنی هویت ملی دارد.
۲.
شکل گیری مفهوم ایران در دوره باستان محصول تاریخ و تحولات پر فراز و نشیبی است که بخش اعظم آن مربوط به عصر اساطیری و حماسی بوده و از طریق انتقال شفاهی خاطره های مشترک و یادمان های حماسی به دوران تاریخی، زمینه های تکوین و تکامل هویت ایرانی را فراهم کرده است. این مفهوم به طورکلّی دارای سه حوزه جغرافیایی، سیاسی و فرهنگی است که ویژگی های هر کدام شاخصه های هویّت ایرانی را شامل می شود. سرزمین و مرزهای مشخص، مبارزات و حماسه های تاریخی،تداوم وتحوّل زبان فارسی و آیین و شیوه فرمانروایی بخشی از این ویژگی ها را تشکیل می دهند. در سیر تکوین و تکامل مفهوم ایران و شکل گیری هویّت ایرانی، دوره ساسانیان در تاریخ باستان بی بدیلی است. ساسانیان به عنوان آخرین مرحله تاریخی ایران باستان با تقویت و تکامل مفهوم ایران و ابداع مفهوم ایران شهر نقش اساسی در انتقال و تداوم آن به سراسر دوران اسلامی ایفا کردند.
۳.
مسئله هویت و هویت اندیشی از مهم ترین موضوعات تمامی رشته های علوم انسانی اعم از فلسفه، علوم سیاسی،جامعه شناسی و الهیات است. هویت اندیشی در جوامع اسلامی به دلیل ویژگی امت گرای هویت اسلامی و قوت هویت ملی در جوامع مسلمان از رونق بیشتری برخوردار است به گونه ای که طیفی از هویت اندیشان مسلمان امت گرا تا ملی گرا قابل شناسایی اند. امام خمینی (ره) نیز در مقام فقیهی عارف و سیاست مداری انقلابی، هویت انسان مدرن و جوامع اسلامی را مورد توجه جدی قرار داده و بازتعریف هویت ایرانی را نیز در سطح نظری و عملی پیگیری کرده است.
این مقاله کوششی است در مسئله هویت و یا به عبارت دقیق تر دوگانه هویت ملی و هویت امتی در آرای امام خمینی (ره). برآن بوده ایم تا «عرفان فقیهانه»، فرانظریه یا روح کلی آثار و آرای ایشان باشد و از این مجراست که ساختار و عناصر افکار ایشان ماهیتی «امت محور» می یابد و از میان عناصر هویت ملی با برجسته کردن عنصر دین در ایران، بازسازی هویت ایرانی را بر بنیاد دین میسر می داند. بر این اساس رویکرد عرفانی و سیاست شرعی امام خمینی را در ارتباط با مسئله هویت مورد تحلیل قرار داده ایم و پیداست که در این گفتمان وجود «امت» اصالت می یابد و سایر هویت های جمعی و مبانی آنها (نژاد، زبان، تاریخ و...) در حاشیه قرار می گیرند.
۴.
شواهد تاریخی فراوانی درباره درک هویت ایرانی در میان ایلات و طوایف در دوره قاجار ارائه شده است. ایلات و طوایف ایران از طریق نظام تبادل شفاهی فرهنگی با سنت های گوناگون هویت بخش ایرانی ارتباط برقرار کرده اند. چنین زمینه هایی موجب می شد که این جوامع در غیاب ارتش و سازمان نظامی مدرن، مهم ترین نیروی سپاهی دفاع از مرزها را شکل دهند؛ اما به رغم این موضوع، وجود همگرایی درونی در جوامع طوایفی و ایلیاتی، تنوع، تفاوت ها و تمایزات میان آنها، فقر فرهنگی و بی سوادی فراگیر، مقاومت شدید این جوامع در برابر رویکرد نوسازی حکومت پهلوی و تنش های قبیلگی و طایفگی وسیعی که در این خصوص رخ داد، تحلیلگران مسائل هویت را به طرح کردن شواهدی برای تائید این فرضیه تشویق کرد که ایلات و طوایف ایران، نیروهای اجتماعی دولت ستیز و ضدملّی و فاقد عنصر آگاهی و علایق هویتی ایرانی بوده اند.
چنین وضعیتی باعث می شود که موضوع رابطه ایلات، طوایف و هویت ایرانی ما را در برابر این پرسش قرار دهد که آگاهی طوایف و ایلات در دوره قاجاریه، درباره هویت ایرانی خویش چگونه بوده است؟ این پژوهش می کوشد از طریق مطالعه تاریخی موضوع پاسخی برای این پرسش بیابد.
۵.
یکی از برجسته ترین مسائل عاطفی شعر عصر مشروطه که حوزه گسترده ای از تأمّلات شاعرانه را برانگیخته، مسئله «وطن» است. آنچه در ارتباط با «وطن» و مسائل پیرامون آن در این دوره به چشم می خورد با دوره های پیشین شعر فارسی متفاوت است. ملک الشعرای بهار از جمله شاخص ترین شاعران این عصر است که نگرش تازه ای نسبت به «وطن» داشته است. وی با شعر اجتماعی و انتقادی، نثر روزنامه ای و خطابی، و لحن عالی و علنی خود چشم اندازش را نسبت به وطنش ابراز داشته است. برداشت وی از «وطن» را می توان در زیر مجموعه ساختارهای سیاسی اجتماعی، مقوله های فرهنگی دینی (مذهبی) و انتقادات تاریخی ملی خلاصه کرد.
بهار در میان دیگر هم عصرانش دیدگاه معتدل تری نسبت به وطن داشته و جلوه های مختلف آن را در بسترهای گوناگون به تصویر کشیده است. نگرش زیباشناسانه، هنرمندانه و اعتدال گرایانه بهار در ارتباط با وطن بیش از هر چیز در اشعارش بازتاب یافته است. وی به انتقاد از اوضاع داخلی کشور می پردازد، بیگانگان را مورد انتقاد قرار می دهد، از افتخارات و مظاهر فرهنگی ایران یاد و به ارزش های دینی و مذهبی افتخار می کند، جلوه های زیبای طبیعت ایران را به نمایش می گذارد و مکرّر از مفاخر و مآثر گذشته نام می برد. هم چنین تا واپسین لحظات عمر، با قلم، در سنگر مبارزه علیه دشمن و دفاع از میهن، قدم می گذارد و در آیینه نظم و نثرش «زبان وطن خویش می شود». در این مقاله برآنیم تا با ارائه مفاهیم گسترده و گونه گون وطن در اشعار ملک الشعرای بهار، دیدگاه وی را در ارتباط با این مسئله تبیین و تحلیل کنیم و بافت ها و ساخت های آشکار و نهان آن را به نمایش بگذاریم.
۶.
مسئله هویت دینی و ملی جوانان، با توجه به نقش سازنده آنان در سرنوشت آینده کشور، اهمیتی دو چندان دارد. از طرف دیگر پذیرش هویت ملی و دینی از سوی جوانان در گرو الگوگیری مؤثر آنان و هم چنین وجود الگوهای اثربخش در جامعه است، گروه های مرجع به منظور الگوگیری جوانان از عوامل مؤثر در این زمینه است. هدف این مقاله بررسی سطح هویت دینی و ملی و رابطه آن با متغیر گروه های مرجع در بین نوجوانان و جوانان است که در این باره از تئوری هیمن و مرتن درباره گزینش گروه های مرجع استفاده شده است. داده های این تحقیق با روش پیمایش و بهره گیری از تکنیک پرسشنامه، در دی ماه 1389 در سطح شهر تهران با حجم نمونه 811 نفر از جوانان گروه های سنی 15 تا 30 سال جمع آوری شده است.
نتایج نمونه استخراج شده نشان داد که هویت دینی در بین زنان بر هویت ملی برتری دارد؛ درحالی که این وضعیت در بین مردان برعکس است. در رابطه با هویت ملی، متغیر اهمیت دادن به دیدگاه روحانیان (092/0)، معلمان (113/0)، ثروتمندان (090/0-)، نویسندگان (05/0) و رزمندگان (043/0) و در رابطه با هویت دینی میزان اهمیت به دیدگاه روحانیان (204/0)، بسیجی ها (070/0)، ثروتمندان (098/0-)، نویسندگان (059/0-)، قضات دادگستری (064/0) و رزمندگان (081/0) تعیین شده است.
۷.
با وجود تفاسیر متنوع از جهانی شدن، می توان این مفهوم را در مسیر تحولات ادواری تجدد، درک کرد. جهانی شدن در چالش با هویت های فرهنگی در صدد تعلیق و بازتعریف آنها در سیر تک خطی تاریخ غربی است. این مقاله در پی آن است که با بررسی ابعاد اصلی انقلاب اسلامی ایران به عنوان پدیده ای که در سیر هویت یابی دینی ایرانیان به وقوع پیوست، به قابلیت هایی از انقلاب اسلامی و گفتمان هویتی برساخته آن اشاره کند که در عصر جهانی شدن آن را از تناقض های درونیِ جهانی شدن، برای ساخت تمدنی غایت مند برکنار می دارد. بدین منظور ابعاد مختلف پارادایم های هویت اسلامی و هویت تجددی مقایسه شده و قابلیت های این دو گفتمان برای رقم زدن دوره ای جدید از سرنوشت بشر نشان داده می شود. ابتدا هستی شناسی مادی و سکولار غربی در برابر نگاه توحیدی انقلاب اسلامی بررسی می شود؛ سپس معرفت شناسی غربی جدا از وحی که در بن بست نسبیّت گرفتار شده در برابر معرفت شناسی متصل به وحی و سنت اجتهادی شیعه قرار می گیرد. در غایت شناسی، قابلیت های چشم انداز تاریخی شیعه که در گفتمان مهدویت تبلور می یابد، در مقابل انواع بن بست های ادواری تجددی ارزیابی می شود. در نهایت انسان شناسی غربی (اومانسیم) مورد توجه قرار گرفته و پاسخ هویت اسلامی به این مسئله که آیا انسان میزان همه چیز است، تبیین می شود. البته در این حوزه ها تداوم پیش فرض های تجددی که در گفتمان جهانی شدن به صورت تطوریافته ای متبلور شده اند، نشان داده شده است.