شواهد تاریخی فراوانی درباره درک هویت ایرانی در میان ایلات و طوایف در دوره قاجار ارائه شده است. ایلات و طوایف ایران از طریق نظام تبادل شفاهی فرهنگی با سنت های گوناگون هویت بخش ایرانی ارتباط برقرار کرده اند. چنین زمینه هایی موجب می شد که این جوامع در غیاب ارتش و سازمان نظامی مدرن، مهم ترین نیروی سپاهی دفاع از مرزها را شکل دهند؛ اما به رغم این موضوع، وجود همگرایی درونی در جوامع طوایفی و ایلیاتی، تنوع، تفاوت ها و تمایزات میان آنها، فقر فرهنگی و بی سوادی فراگیر، مقاومت شدید این جوامع در برابر رویکرد نوسازی حکومت پهلوی و تنش های قبیلگی و طایفگی وسیعی که در این خصوص رخ داد، تحلیلگران مسائل هویت را به طرح کردن شواهدی برای تائید این فرضیه تشویق کرد که ایلات و طوایف ایران، نیروهای اجتماعی دولت ستیز و ضدملّی و فاقد عنصر آگاهی و علایق هویتی ایرانی بوده اند.
چنین وضعیتی باعث می شود که موضوع رابطه ایلات، طوایف و هویت ایرانی ما را در برابر این پرسش قرار دهد که آگاهی طوایف و ایلات در دوره قاجاریه، درباره هویت ایرانی خویش چگونه بوده است؟ این پژوهش می کوشد از طریق مطالعه تاریخی موضوع پاسخی برای این پرسش بیابد.